eitaa logo
هابیلیان
4.9هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
814 ویدیو
2 فایل
☀️چند جوانی که قصد داریم ندای هل من ناصر مولایمان را جواب دهیم ☀️سکون و سکوت را جایز نمی دانیم ولی از سهو و اشتباه هم در امان نیستیم و نیازمند یاری دوستان کانال دوم؛ @Fadak_Channel @Aghl_Sorkh instagram.com/_u/habiliyan_fadak
مشاهده در ایتا
دانلود
اگه حال تا تشییع اومدن و به تشییع دعوت کردن ندارید، لطفا دیگه از امنیت و انتقام و اینا هم حرف نزنید محسن آقایی
یقینا کله خیر ❤️💔 @Habiliyan
وقتی پاخیتانوف، کنسول روس به ستارخان پیشنهاد کرد که بیرق کنسولخانه را به سر درِ خانه اش بزند تا در امان دولت روس باشد، ستارخان جمله ای گفت که در تاریخ ماند: "ژنرال روس! من میخواهم که هفت دولت به زیر بیرق دولت ایران بیایند، من به زیر بیرق بیگانه نروم" ❤️وطن❤️ @Habiliyan
وارد عراق شدیم رفتیم سمت گاراژ ماشین ها برای رفتن به کاظمین ، رفیقم با یه پسر نوجون که موهای توی صورتش کامل درنیومده بود برای رفتن به کاظمین ده هزار دینار توافق کرد، رفتیم سمت ماشینش بعد از یه مقدار پیاده روی رسیدیم به ماشینش ، مسافرها هم فقط من و چهارتا رفقام بودیم، باید چند نفر دیگه جور میکردیم که زودتر راهی شیم تا به گرما نخوریم با یکی از رفقا رفتیم کمکش، نوجون راننده خیلی آروم بود و بنظرم شاید یکم خجالتی اصلا شبیه بقیه راننده های عراقی که تا حالا دیده بودم نبود بعضی وقت ها وقتی یه مسافر میدید با اشاره بهم می‌گفت برم باهاشون صحبت کنم، بعد از کلی معطلی با چند تا ترفند بالاخره ماشین رو با رفیقم پر کردیم و راهی شدیم، بعد از چند کیلومتر نگه داشت برای صحبونه، پیاده شدیم من صحبونه خورده بودم و منتظر بقیه بودم که یه دفعه دیدم این نوجون اومده پیشم و داره به پرچم حشدالشعی و شهدا اشاره می‌کنه و مدام میگه که «کل شیعه العراقی حشدالشعبی » تازه معلوم شد از اون عشق مقاومت هاست وقتی یکی یکی فرمانده های حشد رو که می‌شناختم با اسم گردان هاشون رو گفتم گل از گلش شگفت انگار رفیق هزارسالش رو پیدا کرده باشه اسمش رو پرسیدم و گفت عباسه بچه شهر کوت عراق، ماشین تکمیل بود و باید می‌رفتیم سریع رفت تو ماشین پشت فرمون و تا من جاگیر بشم دیدم گوشیش رو برداشته و عکس بک‌گراند صفحه گوشیش رو گرفته جلوم و با نگاهش اصرار داره که ببینمش، عکس رو دیدم یکم جاخوردم یه عکس خیلی قشنگ از آقا بک گراند گوشیش بود ، اصلا به تیپش نمی‌خورد متولد ۲۰۰۶ بود یعنی تازه ۱۸ سالش شده بود و به قول خودمون دهه هشتادی بود ، تیپش هم امروزی بود و اصلا شبیه بقیه عراقی ها نبود شروع به حرف زدن که کرد احساس کردم رفیقه ۳۰ ساله خودمه همینجوری که گوشی به دست رو به ما بود داشت می‌گفت که مقلد رهبریه و من هم هر جوری بود بهش حالی کردم که دمش گرم همش احساس میکنم دوباره میبینمش آرزو که بر جوانان 😁 عیب نیست شاید اگه قسمت شد و توی رکاب حضرت بودیم یه روز بغل دستیم رو که نگاه کردم و عباس رو ببینم ان‌شاءالله که اون رو دور نیست @Habiliyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخن دیروز حکیم عصرمان را آویزه گوش کنیم: «هدف زندگی بندگی است » @Habiliyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌افاضات جدید حسن آقامیری: «بجای انتقام، با فضل برخورد کنید با اسرائیل؛ همانطور که در نهج‌البلاغه آمده!» ‌ایشون یادش نمیاد امیرالمومنین (علیه السلام )خیبر رو فتح کرد یا اون براش نمیصرفه؟ @Habiliyan
❤️🥹 @Habiliyan
برای چاره همین مشکلات است که یونسکو هست و فائو و دیگر تشکیلات نیمه خیریه بین المللی. ولی این گودال میان شرق و غرب را، با خیرات و مبرات نمیتوان پر کرد. شرقی باید بتواند با همه فقرش، شخصیت خود را در این بازار آشفته، راضی شده ببیند. باید عدالت بین المللی را لمس کند. باید بتواند به میل خودش حکومت داشته باشد. و در این داد و ستد، طرف صاحب اختیار باشد. فقط بدین صورت است که مشکلات بین المللی حل خواهد شد. بصورت فعلی، همه ما، چه شرقی چه غربی، فقط کمک کنندگانیم به گردش امر کارخانه های اسلحه سازی. 📚سفر امریکا، جلال آل احمد @Habiliyan
امان از اطرافیان... معنی «حفظه الله» روز تنفیذ، الان بهتر مشخص میشه @Habiliyan
کریم خان زند هر روز از صبحگاه تا چاشت برای دادخواهی ستمدیدگان می نشست و به شکایت مردم رسیدگی می کرد. یک روز مرد حیله گری نزد او آمد، همین که خواست وارد شود، چنان گریه کرد که دل شهریار به حال او سوخت. هر چه می خواست سخن بگوید، گریه به او مجال نمیداد. پادشاه دستور داد او را به آسایشگاه ببرند تا کمی آرام بگیرد. ساعتی نگذشته بود که غم و اندوهش فرو نشست؛ او را نزد شاه آورند. کریم خان قبل از آن که به خواسته اش رسیدگی کند، از او دلجویی کرد، آن گاه از کارش پرسید. مرد حیله گر گفت: من کور مادرزاد بودم. عمر خود را تا چندی پیش به همان وضع گذراندم تا این که روزی افتان و خیزان به آرامگاه پدر شما رفتم، در آن جا دست توسل به مزار شریف آن مرحوم زدم و از ایشان خواستم دو چشمم بینا شود. سپس آنقدر گریه کردم که بی حال شدم و در همان حال به خواب رفتم، در عالم خواب مردی جلیل القدر را مشاهده کردم که به بالین من آمد و دست بر چشمانم گذاشت، او گفت: من ابوالوکیل پدر کریم خان زند هستم. چشم تو را شفا دادم، اکنون با خاطری آسوده حرکت کن. از خواب بیدار شدم، چشم هایم بینا شده بودند و جهان تاریک برایم روشن شده بود. این گریه ی من برای ستایش و سپاسگزاری بود. شرفیاب شدم تا به عرض برسانم که فرزند چنین پدری هستید و چون زندگی تازه ای یافتم به پیشگاه شما آمدم تا خود را برای همیشه جزو دوستداران شما معرفی کنم و عرض کنم که از هیچ گونه خدمتگزاری دریغ ندارم. پس از آن که سخن آن مرد تمام شد، کریم خان امر کرد دژخیم را حاضر کنند. وقتی دژخیم آمد، دستور داد چشمهای او را بیرون آورد. کسانی که در بارگاه حضور داشتند، برای آن مرد تقاضای گذشت و عفو کردند و عرض کردند که او به امید کرم کریم آمده است. کریم خان از این کار منصرف شد؛ ولی فرمان داد او را به چوب بستند. آن گاه شهریار گفت: پدرم تا وقتی زنده بود، در گردنه ی بید سرخ دزدی میکرد، زمانی که من به این مقام رسیدم، عده ای چاپلوس برای خوش آیند من بر آرامگاهش مقبره ای ساختند و آن جا را عیناق ابوالوکیل نامیدند، اکنون توای دروغگوی چاپلوس! او را صاحب کرامت معرفی میکنی؟! ای کاش چشمهایت را در می آوردم، تا برای مرتبه ی دوم چشمهایت را از او می گرفتی؟ 🔰 منبع: هزار و یک حکایت اخلاقی جلد اول @Habiliyan
هو الروح والروح لاتموت ولاتنتهي ❤️ @Habiliyan
💡آیا میدونید ریشه اختلاف های امروزی بین ایران و شیخ نشین های حاشیه خلیج فارس درباره جزیره های تنب بزرگ و ... از کجا سرچشمه میگیره؟ سِر دنیس رایت، سفیر انگلیس در ایران(۱۹۶۳_۱۹۷۱): "از سال های ۱۸۸۰ بر سر مالکیت ۴ جزیره کوچک میان ایران و انگلیس اختلاف مکرری بروز کرد. این جزائر عبارت بودند از تنب بزرگ و کوچک، بوموسی و سیری که همه در اطراف تنگه هرمز قرار داشتند. از زمانیکه شیوخ قاسمی[☆] به عنوان حُکام بندر لنگه به ایران مالیات میدادند، در مورد این جزائر مشاجره ایی نداشتند وبطور کلی متعلق به ایران بودند. ولی پس از کشمکش و کشتار در میان قبیله ی قاسمی و تعیین حاکم ایرانی برای بندر لنگه، شیوخ عرب از آن سوی ساحل سر برداشتند و انگلستان هم از ادعایشان پشتیبانی کرد که این جزائر سرزمین پدری این اعراب است و حاکمیت آنها به عهده شیوخ قاسمی رأس الخیمه و شارجه است و چنین نتیجه گرفتند که حاکمیت بر این جزائر حق این اعراب است. از نظر ایرانیان این استدلال بی معنی بود چون میدیدند ساکنان جزیره، ولو اینکه همگی عرب بودند و غیر ایرانی، حق حاکمیت ایران را با پرداخت مالیات تایید می کردند و آنچه روزی متعلق به ایران بوده نمیتوانست ناگهان مال اعراب شود." ☆: شیوخ قاسمی، اعرابی غیر ایرانی بودند که در جزائر ایرانی زندگی میکردند و مالیات میدادند. 📚انگلیسیان در ایران، سر دنیس رایت، نشر اختران @Habiliyan
🔰 یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصارى أَوْلِیاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْض وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظّالِمینَ.(۵۱) فَتَرَى الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یُسارِعُونَ فیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشى أَنْ تُصیبَنا ...(۵۲) 🔰51 ـ اى کسانى که ایمان آورده اید! یهود و نصارى را ولىّ (و دوست و تکیه گاه خود،) انتخاب نکنید! آنها اولیاى یکدیگرند; و کسانى که از شما با آنان دوستى کنند، از آنها هستند; خداوند، جمعیت ستمکار را هدایت نمى کند! 52 ـ (ولى) کسانى را که در دل هایشان بیمارى است مى بینى که در (دوستى با) آنان، بر یکدیگر پیشى مى گیرند، و مى گویند: «مى ترسیم حادثه اى براى ما اتفاق بیفتد» آیات ۵۱ و ۵۲ سوره مائده @Habiliyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حداقل کاری که از ما بر می آید شاید این باشه که «برای ایستادگان در برابر دشمنان خدا» دعا کنیم و برای سلامتی و موفقیتشان روزانه صدقه بدهیم ❤️ ❤️ @Habiliyan
ما ترکناک یا نصرالله ✊ ایدک الله و نصرک ❤️💛 @Habiliyan
معاویه از خدا میخواهد که امام حسین بیاید در خود مسجد دمشق بنشیند و فقه درس بدهد، تفسیر درس بدهد، معارف اسلامی درس بدهد، تفسیر آیات قرآن و سیره پیغمبر و هرچه دلش میخواهد درس بدهد. بودجه اش کاملا تامین است! فقط به آن کارهای سیاسی که برای امام سبک است! کاری نداشته باشد. ولی حسین میداند که 《ارزش هرکاری در جامعه به اندازه ای است که دشمن از آن کار ضرر می بیند》 پس قیام میکند. 📚 حسین وارث آدم، دکتر علی شریعتی؛ 🖋پی نوشت: سابقه اقای قرائتی عزیز و دوست داشتنی در بیان مسایل دینی و سیاسی به زبان شیرین و ساده برای همه مشخص است. چیزی که افرادی مثل میثم شرفی، از آن اطلاع ندارند و اگر نظرات آقای قرائتی درباره حجاب، ولایت فقیه و ... را بدانند، پرده از نفاق خود برداشته و احتمالا آرزوی سلامتی برای ایشان نمی کنند. @Habiliyan
چه کشورهایی به قطعنامه سازمان ملل درباره پایان اشغالگری صهیونیستا رای ممتنع دادن؟ بعد از این‌همه جنایت، حامیان جنایتکار رو بشناسیم: استرالیا اتریش کانادا دانمارک آلمان ایتالیا هلند سوئد سوییس کره جنوبی کشورهای نایس اروپا!!! @Habiliyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نامه بسیار مهم و کمتر خوانده شده شهید بهشتی به امام در اوایل انقلاب @Habiliyan
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم تهران جمعه 59/12/22 استاد و رهبر بزرگوار السلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته سنگینی وظیفه فرزندتان را بر آن داشت که این نامه را به حضورتان بنویسد و حقایق را به عرضتان برساند. دوگانگی موجود میان مدیران کشور بیش از آن که جنبه شخصی داشته باشد، به اختلاف دو بینش مربوط می‏شود. یک بینش معتقد و ملتزم به فقاهت و اجتهاد، اجتهادی که در عین زنده بودن و پویا بودن، باید سخت ملتزم به وحی و تعهد در برابر کتاب و سنت باشد، بینش دیگر در پی اندیشه‏ها و برداشت‏های بینابین، که نه به‌کلی از وحی بریده است و نه آن‏چنان که باید و شاید در برابر آن متعهد و پای‏بند، و گفته‏ها و نوشته‏ها و کرده‏ها بر این موضوع بینابین گواه. بینش اول در برابر بیگانگان و هجوم تبلیغاتی و سیاسی و اقتصادی به نظام سخت ‏به توکل بر خدا و اعتماد به نفس و تکیه بر توان اسلامی و پرهیز از گرفتار شدن در دام داوری‏ها یا دل‏سوزی‏های بیگانگان معتقد و ملتزم. بینش دیگر، هرچند دلش همین را می‏خواهد و زبانش همین را می‏گوید و قلمش همین را می‏نویسد، اما چون همه مختصات لازم برای پیمودن این راه دشوار را ندارد، در عمل لرزان و لغزان. بینش اول به نظام و شیوه‏ای برای زندگی امت ما معتقد است که در عین گشودن راه به‌سوی همه نوع پیشرفت و ترقی، مانع حل شدن مسلمان‏ها در دستاوردهای شرق یا غرب باشد و آنان را بر فرهنگ و نظام و ارزش اصیل و مستقل اسلام استوار دارد. بینش دیگر با حفظ نام اسلام و بخشی از ارزش‏های آن، جامعه را به راهی می‏کشاند که خود به خود درها را به‌روی ارزش‏های بیگانه از اسلام و بلکه ضداسلام می‏گشاید. بینش اول روی شرایطی در گزینش مسئولان تکیه می‏کند که جامعه را به‌سوی امامت متقین و گسترش این امامت ‏بر همه سطوح راه می‏برد. بینش دیگر بیشتر روی شرایطی تکیه می‏کند که خود به خود راه را برای نفوذ بی‌مبالات‏ها یا کم‌مبالات‏ها در همه سطوح مدیریت امت اسلامی و حاکم شدن آن‏ها بر سرنوشت انقلاب هموار می‏سازد. شاید برای شما شنیدن این خبر تلخ و دشوار باشد که بسیاری از کسانی که در طول سال‏های اخیر در راه حاکم شدن اسلام اصیل بر جامعه ما کوشیده و رنج‏ها برده‏اند و در طول این سال‏ها به‌مقتضای طبیعت و ماهیت نظام اداری رژیم شاهی، در همه سازمان‏های لشکری و کشوری همواره در اقلیت‏ بوده و زیر فشار اکثریت غرب‌گرا یا شرق‌گرا حاکم بر این سازمان‏ها به‌سر برده‏اند، هم اکنون در جمهوری اسلامی هم که امام در رأس آن است و تنی چند از فرزندان امام نیز بخشی از مسئولیت‏ها را به‌عهده دارند و مردم عزیز ما نیز در صحنه‏ها حضور دارند، دوباره تحت فشار همان اکثریت قرار گرفته‏اند، این اقلیت مؤمن که اگر حمایتش کنند می‏رود که اکثریت ‏شود، امروز ذلت و خذلان مؤمنان را در جمهوری اسلامی با پوست و گوشت و استخوان لمس می‏کنند که با چماق ارتجاع می‏کوبندشان و با کارشکنی‏های رنگارنگ سد راه حرکت اسلامی و اصلاحی آن‏ها می‏شوند، با استظهار به ستون پنجم دشمن که در همه این سازمان‏ها جا خوش کرده‏اند و با اطمینان به حمایت گروهی از مسئولان امروز و دیروز. اگر این دو بینش در اداره امور جمهوری اسلامی ادامه یابد، نه کارهای جاری مردم سر و سامان پیدا می‌کند، نه مشکلات موجود دینی، فرهنگی، اخلاقیات اجتماعی و اقتصادی این مردم رنج‌دیده و محروم و ایثارگر با سرعت و قاطعیت کافی حل می‌شود و نه می‌توان برای آینده طرح‌های اصیل اسلامی ریخت و به مرحله عمل درآورد... نظر ما این است که رشد کمی و کیفی دارندگان بینش اول (اسلام فقاهتی و خط اصیل امام) به‌لطف الهی امروز به آن درجه رسیده است که نهادهای لشکری و کشوری به‌وسیله صاحبان این نوع بینش اداره شود و اداره جمهوری اسلامی بر پایه یک بینش استوار گردد. برادران گفتند که نوارهای مربوط به سخنان رئیس جمهور در اصفهان را خدمتتان داده‌اند که دانش آموزان و کارمندان را به مقاومت در برابر اقدامات دولت که با نظرات شخصی رئیس جمهور منطبق نیست، تشویق می‌کند. نوارهای مربوط به ارتباط مستقیم برخی از کارگردانان اعتصاب اخیر شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه با دفتر رئیس جمهور و آقای زنجانی، دستیار رئیس جمهور نیز در اختیار مسئولان قضایی است. با کمال تأسف، نواقص موجود در این انجمن‌های اسلامی و برخی از اعضای آنها و نفوذ عناصر ناخالص در این انجمن‌ها و نهادها را وسیله‌ای برای سرکوبی کل نهادها و خارج کردن آنها از صحنه قرار داده‌اند تا همین چند قدم کوتاه نیز که در راه حاکمیت اسلام بر سازمان‌های لشکری و کشوری جلو رفته‌ایم، خنثی شود.
امروز در بیشتر دستگاه‌های نظامی و انتظامی و مؤسسات و سازمان‌های دیگر، جریان‌هایی می‌گذرد که عناصر متدیّن و دلسوخته را بسیار افسرده کرده و می‌کند. اینها احساس می‌کنند به‌جرم اینکه در راه حاکم شدن اسلام تلاش کرده و با مخالفان حاکمیت اسلام بر ارتش و شهربانی و ژاندارمری و نهادهای دیگر دولتی درگیری و ستیز داشته‌اند، امروز در جمهوری اسلامی با حمایت رئیس جمهور و همفکران ایشان در جبهه ملی و نهضت آزادی و با همدستی خلقی‌ها همه‌جا سرکوب می‌شوند و می‌روند که به سرنوشت مؤمنان در جنگ اصحاب اخدود دچار گردند وَمانَقَمُوا مِنهُم اِلّا اَن یُومِنُوا بِاللّهِ العَزیزِ الحَمیدِ. امام عزیز، به خدا سوگند تحمل این وضع برای این فرزندتان بس دشوار است که چهره افسرده‏ این‏ها را ببینم و ندای یاللمسلمین آن‏ها را بشنوم و تنها پاسخ این باشد که صبر کنید. من هم صبر می‏کنم و فی العین قذی و فی الحلق شجی. این روزها مکرّر با خود می‌اندیشم که ای‌کاش زیر بار این مسئولیت سنگین که با تأکید بر عهده‌ام نهادید نبودم، تا می‌توانستم به‌کمک آنها لااقل فریادی برآورم، زیرا فریاد از یک طلبه زیبنده است اما از یک مسئول انتظار اقدام می‌رود، نه فریاد و اگر اقدام کنم با این شائبه جگرسوز روبه‌رو می‌شوم که دفاع از مظلومان نیست، جنگ قدرت است میان سران، از روی هواها. با استفاده از حمایت‌های مکرّر شما اینک همه نهادها کوبیده می‌شوند، مجلس، دولت، دستگاه قضایی و نهادهای انقلاب و هرچند در کوبیدن اینها موفق نشده‌اند، ولی نه خطرشان را می‌توان نادیده گرفت، نه ضررشان، که همه را از خدمت گسترده‌تر به مردم محروم و ایثارگرمان بازمی‌دارند. آقای رئیس جمهور در کارنامه‌شان که پریروز به‌صورت سرمقاله در روزنامه‌شان منتشر شده و رسماً دستگاه قضایی را به ایجاد یک بلوای جدید در جامعه تهدید می‌کند که اگر دستگاه قضایی بخواهد ایشان را با کسانی که در حوادث روز چهاردهم اسفند دانشگاه تهران زخمی و مصدوم شده و در دادسرای تهران از ایشان شکایت کرده‌اند از نظر رسیدگی قضایی در دو کف مساوی بگذارد، از ریاست جمهوری کناره گیری خواهد کرد، آیا ایشان خواهان آن نوع دستگاه قضایی هستند که اگر کسی از رئیس جمهور شکایت کرد با دو طرف شکایت یکسان رفتار نکند؟ لازم است به اطلاع حضرتعالی برسانم که طبق سندی که به مقامات قضایی داده شده و مربوط به دستور کار مراسم چهاردهم اسفند است صریحاً گفته شده است که اگر درگیری پیش آید، مأموران انتظامی موظفند افرادی را که دستگیر می‌کنند به گارد ریاست جمهوری تحویل بدهند. ما در دیدار روز دوشنبه یازدهم اسفند در منزل آقای موسوی اردبیلی آن‌قدر با محبت و گرمی با ایشان برخورد کردیم و در حل مشکل وزیران دارایی و بازرگانی جلو رفتیم که امید داشتیم بر تفاهم‌ها افزوده شده است و هرگز باور نمی‌کردیم که آقای بنی‌صدر سه روز بعد از این دیدار چنین رفتاری از خود نشان خواهند داد. امام بزرگوار، به‌حکم وظیفه عمومی النصیحة لائمة المسلمین، عرض می‌کنم: 1- در ماههای اخیر صدای پای آمریکای توطئه‌گر و هم‌دستان و هم‌داستانان او گسترده‌تر از پیش شنیده می‌شود. 2- دنباله زنجیروار توطئه‌های غرب و شرق که متأسفانه خود را پشت سر رئیس جمهور پنهان کرده‌اند بیش از پیش نمایان است. 3- پناه دادن رئیس جمهور به مخالفان حاکمیت اسلام، عرصه کار را بر همه کسانی که شب و روز در این راه تلاش کرده و می‌کنند، روز به روز تنگتر می‌کند. 4- در تلاش‌های اخیر رئیس جمهور و هم‌فکران او این نکته به‌خوبی مشهود است که برای حذف مسئله رهبری فقیه در آینده سخت می‌کوشند. اینها در مورد شخص جنابعالی این رهبری را طوعاً یا کرهاً پذیرفته‌اند، ولی برای نفی تداوم آن سخت در تلاشند. در سخنان اخیر آقای مهندس بازرگان در امجدیه در برابر شعار، درود بر منتظری امید امت و امام، این مطلب به‌خوبی مشهود است. 5- ما از همان آغاز در پی آن بودیم که میدان عمل سازنده چنان فراخ و گسترده باشد که امثال آقای بازرگان و آقای بنی‌صدر و آقای یزدی در سطوح بالا فعالیت داشته باشند. در آبان سال گذشته، پس از استعفای دولت موقت پیام دادید که قم بیاییم تا مسئله فوری اداره کشور در خدمتتان بررسی شود، صحبت از ترکیب جدید شورای انقلاب بود، نظر حضرتعالی این بود که آقای مهندس بازرگان دیگر در شورای انقلاب نباشد. بر اساس همین اعتقاد به شرکت خلاق هرچه بیشتر نیروها و نفی هرنوع تنگ‌نظری و انحصارطلبی پیشنهاد کردیم که ایشان همچنان در شورای انقلاب بمانند و سرانجام حضرتعالی هم موافقت کردید و در همین مرحله بود که مسئولیت دو وزارتخانه مهم، وزارت دارایی و وزارت امور خارجه به آقای بنی‌صدر داده شد. اینها و نظایر اینها دلیل روشنی است بر این که شرکت فعال این آقایان در اداره امور کشور مطلوب ما بوده است و با آنها هیچ مسئله شخصی نداریم.