eitaa logo
🌱 حـــديثــــ‌ عـــشـــق (رمان)
7.4هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.9هزار ویدیو
27 فایل
❤ #حـــديثـــ‌عــشــقِ تــو دیــوانــه کـــرده عــالــم را... 🌿 رمان آنلاین #چیاکو_از_خانم_یگانه ♻ #تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/254672920C9b16851ec4
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️به نام خداوند شفابخش ♥️ بهترین دکترها در جهان: 1- قرآن کریم 2- خرما 3-خواب کافی درشب 4-هوای آزادوپاک 5-روزی نیم ساعت پیاده روی 6-خوردن غذای سالم وبه مقدار 7-نور آفتاب 8-عسل 9-سیاه دانه 1-نفس بکش بالااله الاالله 2-نفست راسرزنش کن بااستغفرالله 3-هنگام دردکشیدن بگوالحمدلله 4-هنگام تعجب بگوسبحان الله 5-هنگام خوشحالی صلوات بررسول الله 6-هنگام ناراحتی انالله واناالیه راجعون 7-سم چشمانت رابشکن به گفتن ماشاالله تبارک الله 8-شروع کن بابسم الله 9-خاتمه بده باالحمدلله 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
_اهان _راستی پارسا هنوز شیراز زندگی میکنه یا اومده کلا تهران ؟ از بیتا خبری نداری ؟ _یعنی چی ؟ بیتا کیه ؟ _آخه اون موقع ها ... داشت حرف میزد که یهو صدای بوق اومد ... فکر کنم پشت خطی داشت _وای الی ببخشید عزیزم . علی پشت خطه دیر بردارم نق میزنه قراره بریم بیرون ... من بعدا بهت زنگ میزنم کاری نداری؟ هر چی دلم خواست تو دلم پشت این علی گفتم که بی موقع مزاحم حرف ما شد ! _نه گلم سلام برسون _حتما . خیلی خوشحال شدم زنگ زدی صداتو شنیدم . به سانی سلام برسون بای _چشم . خداحافظ گوشی رو پرت کردم رو میز .... کاش زودتر در مورد پارسا حرف میزدم حداقل الان یه چیزی میفهمیدم ! منظورش چی بود که گفت هنوز شیرازه یا کلا اومده تهران !؟بیتا دیگه کی بود !؟ یه معمای جدید اومد وسط ... بیتا ! بیتا طرح ... اسم شرکت ! یه ربطی بین این دو تا باید باشه حتما ! ولی چه ربطی ؟ با زنگ زدن به هدی نه تنها حس فضولیم نخوابید بلکه بیشتر از پیش شد! شاید هر کسی به جای من بود دوباره به هدی زنگ میزد و همه چیز رو میپرسید ... ولی ترسیدم از اینکه بهم شک کنه . خودم هنوز مطمئن نبودم که رابطه ام با پارسا قراره به کجاها برسه پس لزومی نداشت کاری کنم که دیگران برام حرف در بیارن ... اونم هدی که به دهن لقی معروف بود ! خودم باید هر جوری هست نا محسوس به اطلاعاتی که میخوام برسم !! اعصابم ریخته بوده بهم ... هندزفریم رو گذاشتم و آهنگی رو که جدیدا دانلود کرده بودم گوش کردم و بیخیال همه چیز شدم ! I let it fall, my heart گذاشتم قلبم سقوط کنه And as it fell, you rose to claim it و در حالی که داشت سقوط میکرد تو بلند شدی تا فتحش کنی It was dark and I was over همه جا تاریک بود و من به اخر خط رسیده بودم Until you kissed my lips and you saved me تا اینکه تو منو بوسیدی و نجاتم دادی My hands, they’re strong دستهای من قوی اند ......
گُفتم: آخہ مَن غیر تو کیو دارم؟ گُفت: «اَلیسَ اللّٰہُ بکآفِ عَبده» مگہ من براےِ تو کافے نیستم؟! ﴿زمر،³⁶﴾☘ ‹ › 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
🍃 اِلمراة حینُ تشتآق لاٰ تخلُق حدیثاً بل تخلُق مُشکلَة! یہ زن‌ وقتے دلتنگ میشہ سر حرف رو باز نمےکُنہ، بلکہ سر جنگ رو باز مے‌کُنہ!😶 • 👻 • 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
🌷پـروردگارا.... ای خـدايـى ڪه زود از بنـده‌ات خشنـود می‌شوى بيامـرز آن را ڪه جز دعـا چيزى ندارد همانا تـو هرچه بخواهى انجام می‌دهى اى آن‏كه نامـش دوا و يـادش‏ شفـا و طاعتـش تـوانگرى است رحم كن بہ كسی ڪه سـرمـايه‌اش اميـد اسـت اى فـرو ريـزنده نعمـت‌ها اى دوركننـده بلاهـا بـا مـن چنـان كن تـو را شايـد...... ✨شبتون در پناه الهی✨ ‌〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰 🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام امروز دراین صبح زیبا آرزو میکنم درمیان مردمی که میدوند برای زنده بودن؛ آرام قدم بردارید برای زندگی کردن.. روزتون بخیر و پر از نگاه مهربون خدا 😂 🐒
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با بايد عشق رآ با چہ زبانے حرف زد؟ انت فے قلبـے! مَنیم جآنیم بُلورسن ᶠᵒʳᵉᵛᵉʳ💙♾ ببیـ‌‌نید😂 || 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
روایَٺ دآریمـ کہ:↓ لُقْمَةُ الصَّباحِ مِسْمارُ البَدَن لقمة "صبحانہ" میخ بدن استـ💪🏻 یعنے بدن را اُستوار نگہ میدارد😋 المحاسن-⁴⁹⁹باب⁴⁸ نوادر فےالطعام حدیث³⁵⁵ 🍎 ⟮ ⟯ 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
چند روز گذشت ولی هیچ کاری نتونستم بکنم جز حرص خوردن ! هر چی بیشتر به حرفهای هدی و پریسا فکر میکردم بیشتر قاطی میکردم و گمراه میشدم ! وقتی پارسا بهم گفت که دوباره چند روزی مجبور شده به شیراز بره اما تا آخر هفته حتما برمیگرده تهران شکم به یقین تبدیل شد که یه خبرایی هست که من نمیدونم ! اما از اونجایی که دستم به هیچ جا بند نبود به این نتیجه رسیدم که فعلا باید به قول شاعر : بنشینم و صبر پیش گیرم دنباله ی کار خویش گیرم ! ستاره بهم زنگ زده بود و برای پنجشنبه دعوتم کرده بود که برم تولدش ... خیلی اصرار کرد جوری که دیگه پشت گوشی کم آوردم چی بگم ! ولی اون کوتاه نمیومد بلاخره ازم قول رفتن رو گرفت و آدرس رو بهم داد ... وقتی ازش پرسیدم مهمونیه تولدش چجوریه گفت یه دور همیه خیلی ساده با دوستای نزدیکشه و مهمون زیادی دعوت نکرده همه چیز ساده برگذار میشه ! از طرفی هم پنجشنبه عمه مریم همه رو خونه اش دعوت کرده بود ... نمیدونستم با وجودی که خونه حاج کاظم ! دعوت بودیم مامان بهم اجازه میده برم یه مهمونی تولد یا نه . زیاد از طرف دوستام به این جور جشنها دعوت شده بودم و تقریبا همه رو میرفتم . چون همشون رو مامان میشناخت و بهشون اعتماد داشت و میدونست که خانواده هاشون از هر نظر به خودمون شباهت دارن بخاطر همین با رفتنم به مراسمشون مشکلی نداشت . اما اینبار زیاد نمیتونستم امیدوار باشم بخاطر همین ترجیح دادم از ساناز کمک بگیرم .
گُفتم: خب تآ کے باید صَبر کُنم؟ گُفت: وَمـآیُـدریكَ لَعـلَّ‌السـّاعـةتڪـون‌قریـباً تو چہ میدانے شآید نزدیك باشد! ﴿احزاب،⁶³﴾🎈 ‹ › 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
گُفتم: خب تآ کے باید صَبر کُنم؟ گُفت: وَمـآیُـدریكَ لَعـلَّ‌السـّاعـةتڪـون‌قریـباً تو چہ میدانے شآید نزدیك باشد! ﴿احزاب،⁶³﴾🎈 ‹ › 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
. . یك کُلبہ‌ے چوبے لبِ رودشـ بآمن🍃 گلبرگ زُغال و برگِ دودشـ بآمن صبح از طُ و چاے از طُ و لبخند از تُ😌 عاشق شدنُ ابرازِ وجودشـ بآمن♥️ . . ⊹⊱ ⊰⊹ 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 میخوای بری بیرون شارژ و بسته بخری😳 توی این وضع کرونا ؟! 😱 ( از پرداخت ایتا بخر👈🏻 😍 🔴الان خودپرداز ها پر از ویروس کروناس☹️ نمیتونی پرداخت کنی؟! ( از پرداخت ایتا پرداخت کن👈🏻😍 ♻️کلی چیز دیگه توی( پرداخت ایتا ) جمع شده😍 (انتقال💰،خرید از فروشگاه‌ها🛒) خرید با پرداخت ایتا مطمئنه و معتبر👌 ✅ از خدمات پرداخت ایتا استفاده کن و از حمایت کن🇮🇷🌷 👌برای اطلاعات بیشتر👈 راهنمای جامع ایتا 👌برای مشاهده‌ی لینک شیشه‌ای آپدیت کنید.
- - اين مسير رآ خونهایِ پاڪ هموآر كـرده‌اند..˘˘ 💚 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
_تولد کی هست ؟ _ستاره دیگه ده بار گفتم ! _خوب این ستاره رو از کجا میشناسی؟ _شوهرش دوسته پارساست . خیلی دختره خوبیه مهربون و خونگرمه . من که دوستش دارم _مرض ! جلوی من میشینی از خوبیه دوستات تعریف میکنی خوب حسودیم میشه _برو بابا ... همه دوستام یه طرف تو اون طرف _تو که راست میگی ! حالا این ستاره که انقده ذوق داری بری تولدش برقصی قابل اعتماد هست الهام ؟ داشتم ناخنم رو سوهان میکشیدم . با لحنی که ساناز داشت سرم رو آوردم بالا و نگاهش کردم _یعنی چی قابل اعتماده ؟ شونه هاش رو انداخت بالا و ادامه داد : _ یعنی تو که نمیدونی مهمونیشون چجوریه میدونی؟ نفس راحتی کشیدم و دوباره رفتم سراغ ناخونهام . _آره بابا میدونم . یعنی چون خودمم شک داشتم ازش پرسیدم اونم گفت یه دور همیه ساده با دوستای نزدیکشه همین ! _چه دور اندیش شدی تو ! باشه پاشو بریم مخ زنعمو رو به کار بگیریم _سانی جون یه دونه ای ! ایشالا تولد بچه هات جبران کنم عسیسم _تو تولد خودمو که یه ماه دیگست ول میکنی میری میچسبی به اووووه سالیان بعد !؟ _خودت گفتی دور اندیش شدم خوب _اندیشه های دورت تو حلقم خوب ! به هر بدبختی بود تونستیم بلاخره مامان رو راضی کنیم . البته با این قول که تا شب نشده باید خونه باشم و به خونه عمه مریمم برسم ! منم گفتم باز از هیچی بهتره جهنم و ضرر ! با ساناز که کشته مرده این کارا بود رفتیم که یه کادوی مناسب بخریم . طبق معمول انقدر شیطونی کردیم و خندیدیم که اصلا یادمون رفت برای چی اومدیم خرید! ولی بلاخره پس از ایراد گرفتنهای من و اذیت کردنهای سانی موفق شدیم یه دستبند خیلی شیک و ظریف که با سلیقه هر دومون هم جور بود بخریم . با شناختی که از ستاره داشتم مطمئن بودم خوشش میاد . بنابراین خوشحال و راضی با ساناز عزیزم برگشتیم خونه . پارسا مثل دفعه قبل وقتی شیراز بود خیلی کم تماس میگرفت و منم توی تماس کوتاهی که چهارشنبه با هم داشتیم بهش نگفتم که فردا میخوام برم تولد ستاره ... یعنی لزومی ندیدم که بگم ! پنجشنبه ظهر از شرکت که اومدم ناهارم رو خوردم .. آالارم گوشیم رو تنظیم کردم و خوابیدم تا بعدازظهر دچار سردرد در اثر نخوابیدن نشم ! گرچه قبل از اینکه صدای آالارم بلند بشه خودم بیدار شده بودم . یه دوش کوتاه گرفتم ... موهام رو که تقریبا بلند بود و همیشه مدل دار کوتاهش میکردم سشوار کشیدم 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
🙋🏻‍♂🙋🏻‍♀ روزے رسول‌خُدا ﴿ص﴾ بالاےِ منبر رفت ، و مردُم را بہ ازدواج دخترآنشان ترغیبـ کرد☝️🏻 کسے از حضرتـ پرسید : دخترانمان را بہ ازدواجِ چہ کسے دربیاوریم؟🤔 حضرتـ فرمود : بہ ڪفوها مردے گفتـ : کفو چہ کسے است؟ حضرتـ فرمود : مومنآن کُفو یکـدیگرند مومنآن کفوِ همـدیگرند💙‌ 📚* الکافے،جلد⁵،ص³³⁷ || 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
🍃🍁 خـدای مهـربانـم... نورت را در وجودمان متجلی کن ڪه سخت محتاج آنیم برڪت نگاهت را در نگاهمان بریز تا هر کجا ڪه می‌نگریم نیکی باشد و مهر 🍃🍁 خـدایـا .... دستمان را بگیر تا یادمان باشد ڪه باید دستی را بگیریم نگاه مهربانت را از ما دریغ مکن تا یادمان باشد ڪه باید بہ تمامی نگاهی باشیم از سر مهر و عشق بہ انسان‌ها 💫شبتون در پناه الهی💫 ─┅─═इई 🍁🍂🍁ईइ═─┅─ 🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ اے تجلی آبی ترین آسمان امید دلــ💗ـــہا بہ یاد مي تپد و روشـــ☀️ــنی نگاه بہ افق ظہـور توست 🤲 بیا و گـ✨ـَرد را توتیاے چشــمانمان قرار ده.😍 🌾 🌸🍃
به پیشنهاد سانی میخواستم لباس عروسکی ارغوانی رنگم رو که عاشقش بودم برای امروز بردارم . چون خیلی بهم میومد مخصوصا رنگ تندش . بلاخره با کلی وسواس حاضر شدم و رفتم پیش مامان . _مامی جون کاری نداری من دارم میرم ؟ یه نگاه به تیپم کرد که چون میدونستم برای مهمونی رفتن حساسه روی لباسام زیادی شورش نکرده بودم . _نه عزیزم برو فقط حسام داشت میرفت بیرون با ماشین خرید داشت توی راه پله ها دیدمش گفتم تو رو هم تا یه جایی برسونه یعنی هوار تو سرم با این شانس ! فقط مونده بود حسام ببرم تولد ! پامو کوبیدم زمین و با لج گفتم : _اه ! مامان ... حالا یه عمره منو کسی نرسونده جایی ها همین امروز که میخوام برم تولد دوستم باید با حسام برم ؟ _دلتم بخواد ! مگه میخواد بیاد بالا وسط مجلس که اینجوری حرف میزنی مادر ؟ میدونستم وقتی پای حسام در میون باشه مامان هرگز طرف منو نمیگیره ! سعی کردم اعصابمو بیخودی خراب نکنم ... حالا فوقش میرسوندم دیگه چیزی نمیشد که ! _باشه . من رفتم فعلا _الهام نمیدونم چرا دلم شور میزنه مواظب خودت باش زودم بیا . حواستم به گوشیت باشه زنگ بزنم برنداری دلواپس میشم _چشم ! حواسم به همه چیز هست . دلتم شور نزنه یه تولده دیگه ! زود میام خداحافظ _اون روسریتم بکش جلو ! خداحافظ توی آینه کنار در روسریم رو یکم کشیدم جلوتر و با یه اخم گنده راه افتادم . اون موقع ها که دانشجو یا دبیرستانی بودیم وقتایی که حسام ماشین داشت و ما دیرمون شده بود یا برف اومده بود و سرد بود و خلاصه شرایط عادی نبود من و سانی و سپیده حتی حامد و احسان رو تا یه جاهایی میرسوند. کلا به قول احسان دسته به خیرش خوب بود ... ولی امروز دوست نداشتم باهاش برم نمیدونم چرا ! توی ماشین نشسته بود و داشت توی آینه جلو موهاش رو درست میکرد . رفتم در ماشین رو باز کردم و نشستم _سلام _علیک سلام خوبی دختر دایی ؟ _مرسی خوبم سوییچ رو چرخوند و خندید و گفت : _خدا رو شکر . منم خوبم ! _خدا رو شکر واقعا ! _خوب حالا کجا میری؟ _تولد دوستم با یه نگاه عاقل اندر صفیه بهم گفت :
هدایت شده از 💚 تبلیغات فاطمی 💚
کانال ارزانسرای🍏🍏🍏 شروع قیمتها از 7000 تومان دار💗 💗 💗 تخفیف ویژه 📣📣📣📣📣 https://eitaa.com/joinchat/1523122250C84c41ae802 جهت سفارش کالا به ایدی زیر پیام بدید👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1523122250C84c41ae802 @Starless ادمین https://eitaa.com/joinchat/1523122250C84c41ae802
هدایت شده از 💚 تبلیغات فاطمی 💚
•• 💍 روایت همسر شهید از روزهاےخوشِ زندگے باشهید ایمان خزاعے نژاد:↓ صبح زود فرداے عقدمان به تپہ شهداے گمنام جهرم رفتیم‌، آن‌روز ایمان از هر درے حرف زد و از مسافرت‌ها و گردش‌هاے دوران مجردے ‌اش. کربلا کہ مے‌رود در بین شش‌گوشہ‌ مےنشیند و همانجا آرزوے شهادت مےکند♥️ وشهادتش را از حضرت مےخواهد. برایم گفت: پاتوق ایمان و دوستانش همیشہ خُدا مزار شهدا رضوان بود تفریحگاھ صبح‌وشب‌ونصفِ شبشان بود ایمان عاشق شهدا بود و بزرگترین آرزویش. اما هیچ‌وقت حرفے از رفتن و شهید شدن تا زمانے کہ درکنارِ مـᵐᵉـن بود نمےزد.🍃 هر حرفے از رفتن ، نبودن و جدایے من از ایمان در میان مےآمد، من را به هم مےریخت و نمےخواست من را ناراحت ڪند و یا اینکہ ناراحتے من را حتے ببیند🥰 .. || •• 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
هدایت شده از 💚 تبلیغات فاطمی 💚
💥اسپری موبر کازانوا اصل💥 (ساده ترین و بی ضررترین روش دفع موهای زائد بدن) ●  برند: J.CASANOVA ●  در 2 رایحه لیمو🍋 و گل رز🌹 ●  برطرف کننده موهای زائد ●  تضعیف رشد ریشه ها ●  سرعت عملکرد بالا ●  قابل استفاده در تمامی نقاط بدن ●  قابل استفاده برای آقایان و خانم ها 📭ارسال رایگان سفارش در کانال زیر👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3408920655Ca66937c710
. . جمعہ‌ها رودِ عشق آواز زندگے سر مےدهد🍃 وقتے سَر صُبح با گفتنِـ : دوستـ ـت‌دارم آغاز مےشود😻♥️ . . || 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
هدایت شده از 💚 تبلیغات فاطمی 💚
آقــا پســرای دمــه بخـــت قمی🤩 دختـــر خانومــای گل و گــلاب قمی😍 میخواے ازدواج کنـــی؟☺️ دنبــال یه همســـر پاک و نجیب و مهربـــــوووون و ...😱 وایــسا وایســـا هول نشو😃 یه نفس عمیــق بکش😤 بیا تو این کانال ثبت نام کن🤓👇 https://eitaa.com/rooyesheqom زودم بیـــا چون برای 50 نفر اول یه تخفیف ویژه قائل شدیم😬
آن روزِ خوب امروز اسٺ کیفش را نکُنے..🌿 از آن لذت نبرے مُواظبش نباشے ، مےرود روزهاے خوب نمےآینے مےروند..😉💙 •🎀• 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
✨💌 . . ماهے یڪ¹ بار..؛ بچہ‌ هـاے مدرسه‌ جبل عامل رو جمع میڪرد میرفتند و زبالہ ‌هاےِ شهر رو جمـع آورے میڪردند🗑🚶🏻‍♂ میگفت: با این ڪار هم شهر تمیز میشہ و هم غــرورِ بچھ ها میریزه :)🕊 . . . . . 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•