مقصدمو به راننده گفتم و سرم رو چسبوندم به شیشه ... میخواستم صورتم رو که داغ کرده بود یکم خنک کنم .
حس میکردم بدبخت ترین آدم روی زمینم ! کسی که بازی خورده . اونم از کی ؟ از یه مرد زن و بچه دار !
هر کاری میکردم گریه ام بند نمیومد ... انگار عقلم مدام با سرزنشهاش احساسمو نهیب میزد ... کاش قدرتشو داشتم
که ساکتش کنم ! اما نمی شد
هر لحظه با به یاد آوردن کوتاهی ها و بی عقلیهای این دو ماه یه بهانه جدید برای بیشتر شدن چشمه اشکم پیدا
میشد !
چرا باید با این سنم گول میخوردم ؟ من که تربیت شده یه خانواده مذهبی و معتقد بودم ! کجای کارم انقدر می
لنگید که پارسا به خودش اجازه داد اینجوری بهم رو دست بزنه ؟
با وایستادن ماشین فهمیدم رسیدیم به جایی که حالا با تمام وجود ازش متنفر بودم ...
لینک پارت اول رمان هیجانیِ الهام 👇
https://eitaa.com/hadis_eshghe/12178
🕊 🦋 پارتگذاری شب ها 🦋🕊
گفتم:
دقت کردی ما چشامون
باهم حرف میزنه؟!
گفت:
پلک نزن صدات
قطع و وصل میشه...
❤️❤️❤️❤️
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
35-Tafsir hamd.mp3_90599.mp3
4.07M
🔺 سیره مرحوم #علامه_مجلسی(رحمتاللهعلیه) در قرائت قرآنکریم
🔸 یکی از آن برجستگان که حضرت #امام_خمینی(رحمتاللهعلیه) به #مطالعه_کتابهای ایشان سفارش داشتهاند، فقیه عارف، مرحوم #ملامحمدتقی_مجلسی(رضواناللهتعالیعلیه) است.
◻️ آثار علمی زیادی از ایشان به یادگار باقی مانده است؛ از جمله کتاب معروف #بحارالأنوار که در حدود 110 جلد به چاپ رسیده است. در حقیقت بحارالأنوار به تنهایی، یک #کتابخانه است.
🔸 در اجازهای که ملامحمدتقی مجلسی برای فرزندشان مینویسند، سفارش میکنند که:
⏮ #هر_روز_یک_جزء_قرآن_تلاوت_کن.
نه فقط در ماه رمضان بلکه در طول سال.
◻️🔸◻️🔸◻️
✴️ #روشنای_راه
شماره ۳۵
🎧 تفسیر صوتی سوره مبارکه #حمد
🎙 آیت الله #جوادی_آملی(دامت برکاته)
🔺 روزم را با روشنای سخن خدای مهربانم، مبارک می کنم.
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🖊 بعون الله و توفیقه
❇️ اداره کل امور تربیتی
📲 eitaa.com/jz_tasnim
🌱 حـــديثــــ عـــشـــق (رمان)
🏵🎗🏵🎗🏵🎗 #عبورزمانبیدارتمیکند🕰 #نویسنده_لیلافتحیپور #پارت122 خانم ولدی شیرینی را داخل ظ
👆👆
🦋پارت جدید و جذابمون
از رمان زیبای #عبورزمانبیدارتمیکند
😍❤️😍❤️😍
لینک پارت اول👇👇
https://eitaa.com/hadis_eshghe/10057
🌸🍃 . . . .
#بیـــــــᏪــــو 🌈
در جوانے پاڪ زیســٺن شیوهے پیغمبرےست؛
الحمدالله دائمأ و أبدا...🌸🌼
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
•••••
بر تن و قامت شهر رخت عزا جامه کنید
بوی تابوتِ پر از تیر حسن می اید...
#غریبمدینه
#شهادتامامحسن
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
6.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📱 ویژه #استوری
◾️آقا تو منو رها کنی کجا برم امام حسن...
#امامحسن
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
#الهام
#پارت33
مگه اینکه دستم به این محمودی نرسه با این دکوراسیونش ! نمیدونم چجوری هر روز این وسیله ها رو سه سوت
پیدا میکنه با این ارتفاعات !؟
خدا رو شکر وسایلمو از روی بیکاری جمع کرده بودم و کیفم آماده برداشتن بود فقط !
میخواستم برم از پارسا خداحافظی کنم که خودش با کیف کارش و لب تاپش اومد بیرون .
وقتی دید آماده رفتنم گفت :
پایین منتظرتم میرم ماشین رو روشن کنم .. فقط در سالن رو قفل کن . اینم کلید
دسته کلید رو گرفته بود جلوی صورتم . نمیدونستم باهاش برم یا نه ؟ حالم زیاد بد نبود ولی اصلا حوصله مترو رو
نداشتم !
هنوز مردد بودم که دسته کلید رو تکون داد یعنی بگیر . خدایا همین یه بار ! خودت که دیدی چه سقوط آزادی
داشتم .. گناه دارم آخه ... اصلا مگه چی میشه خوب همکاریم دیگه!
با تردید کلید رو ازش گرفتم و لبخند موفقیت آمیزش رو موقع بیرون رفتن ندیده گرفتم !
برقها رو خاموش کردم ... در اتاق ها رو بستم و رفتم در اصلی رو از بیرون قفل کردم . همونجوری که از پله ها
میرفتم پایین با خودم گفتم :
سانی کجایی که ببینی جناب رئیس پررو میخواد راننده شخصیه الی جونت بشه !
لبخند شیطنت آمیزی اومد رو لبم و رفتم توی کوچه !
ماشینش شاسی بلند و مشکی بود . من یه عمرم زندگی کنم نمیفهمم مدل ماشینا چی به چیه !؟ یادم باشه پشتش رو
بخونم بعدا
وقتی دید اومدم بیرون پیاده شد و در جلو رو برام باز کرد و بفرمایید گفت .
خیلی مودبانه گفتم : ممنون آقای نبوی عقب راحتترم .
اونم خیلی خونسرد در جلو رو بست و در عقب رو باز کرد : هر جور راحتی
_مرسی
نشستم و در رو بست . یعنی این کلاس گذاشتنش تو قلبم !
تقریبا تمام مسیر رو پارسا داشت با مشتری های همیشگی و چاپخونه و همکاراش حرف میزد !
ایشالا که جریمه بشی اساسی ! از آهنگ های آروم خارجی که گذاشته بود بدم نیومد ... تقریبا خوب بود یعنی !
یادم باشه یکم زبانم رو تقویت کنم اینجور وقتها به دردم میخوره ! حالاخدا کنه دستم کبود نشه حوصله گیر دادنهای
مامان رو اصلا ندارم !
همیشه همینجوری بودم . فکرم از یه موضوع یهو میپرید رو یه موضوع دیگه که کاملا هم بی ربط بود ...
_بپیچم راست ؟
سرم رو که به شیشه چسبونده بودم بلند کردم و یه نگاه به خیابون کردم ...
_بله راست .
_شرمنده این گوشیه من۲۳ ساعته زنگ خور داره ..گاهی واقعا کلافم میکنه .
_بله .. به هر حال مسائل کاری مهمه دیگه !
🍃داستان یه دختر غیر مذهبی که
اصلا تواین حال و هوا نیست ولی عاشق پسری میشه که رفته #سوریه☺️ و............
🙈😍🙈
لینک پارت اول رمان زیبای ریحانه و آقاسید 👇
https://eitaa.com/hadis_eshghe/618
🕊🦋تمام پارتهای رمان بارگذاری شده🦋🕊
🌱 حـــديثــــ عـــشـــق (رمان)
#الهام #پارت33 مگه اینکه دستم به این محمودی نرسه با این دکوراسیونش ! نمیدونم چجوری هر روز این وسیل
👆👆
🦋پارت جدید و
جذابمون از رمان زیبای #الهام
😍❤️😍❤️😍
لینک پارت اول👇👇
https://eitaa.com/hadis_eshghe/12178
🌸🍃 . . . .
•••••
بر تن و قامت شهر رخت عزا جامه کنید
بوی تابوتِ پر از تیر حسن می اید...
#غریبمدینه
#شهادتامامحسن
🌸🍃• . • . •
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@hadis_eshghe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•