آفتاب را
دوختهای به لبهایت!
آدم دوست دارد هر روز خورشیدش
از لبهای تو طلوع کند..
آدم اگر آدم باشد
دوست دارد روی لبهای تو
جان بکند!
#علیرضا_اسفندیاری
❣
گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی
با قلم نقش حبابی بر لب دریا کشید
گفتمش چون می کشی تصویر مردان خدا
تک درختی در بیابان یکه و تنها کشید
گفتمش نامردمان این زمان را نقش کن
عکس یک خنجرزپشت سر پی مولا کشید
گفتمش راهی بکش کان ره رساند مقصدم
راه عشق و عاشقی و مستی ونجوا کشید
گفتمش تصویری از لیلی ومجنون رابکش
عکس حیدر(ع) در کنار حضرت زهرا(س)کشید
گفتمش بر روی کاغذ عشق را تصویر کن
در بیابان بلا، تصویر یک سقا کشید
گفتمش از غربت ومظلومی ومحنت بکش
فکر کرد و چهار قبر خاکی از طه کشید
گفتمش سختی ودرد وآه گشته حاصلم
گریه کردآهی کشید وزینب کبری(س) کشید
گفتمش درد دلم را با که گویم ای رفیق
عکس مهدی(عج) راکشید و به چه بس زیبا کشید
گفتمش ترسیم کن تصویری از روی حسین(ع)
گفت این یک را بباید خالق یکتا کشید .
💕🌿💕🌿
مرداد
نه زنی هست نگران و منتظر
و نه مَردیست دل آشفته و پر درد
مرداد
شیریست خفته
در دل هر آدمی که سر در گریبان ست
#ندا_جعفری_پور
─┅─═ঊঈ🌺🌺🌺ঊঈ═─┅─
.
دوستت دارم!
به همین سادگی بدون هیچ آرایه ای
مگر دوست داشتن آرایه می خواهد؟
دوست داشتن فقط تو را می خواهد
تو که باشی قافیه ها کامل میشود
زندگی وزن میگیرد
تشبیه ها به تو بر می گردند
و حال دل من ردیف میشود ...
دوست داشتن تو خود به تنهایی شعری پر آرایه است
و دوستت دارم قافیه هر بیتش است
قافیه ای که دائماً تكرار ميشود
اين شعر پايان ندارد و تا ابد با همین آهنگ برایت میخوانمش...
─┅─═ঊঈ🌺🌺🌺ঊঈ═─┅─
تمام شهر را گشته ام!
هیچ کجا نشانه ای از تو نبود...
به قاصدک های باغ گفتم به آسمان بروند؛
آرزویت کنند؛
و تو را برای این شهر؛ بیاورند!🌱❤️
🌼 امام سجاد علیه السلام :
سه حالت و خصلت در هر يك از مؤمنين باشد در پناه خداوند خواهد بود و روز قيامت در سايه رحمت عرش الهى مى باشد و از سختى ها و شدايد صحراى محشر در امان است :
✅ اوّل آن كه در كارگشائى و كمك به نيازمندان و درخواست كنندگان دريغ ننمايد.
✅ دوّم آن كه قبل از هر نوع حركتى بينديشد كه كارى را كه مى خواهد انجام دهد يا هر سخنى را كه مى خواهد بگويد آيا رضايت و خوشنودى خداوند در آن است يا مورد غضب و سخط او مى باشد.
✅ سوّم قبل از عيب جوئى و بازگوئى عيب ديگران ، سعى كند عيب هاى خود را برطرف نمايد.
📕بحارالا نوار: ج۷۵، ص۱۴۱، ح۳
میدانم شب است،
کسی از شب بدی نخواهد دید.
اما من خوابم نمیآید،
دیریست که خوابم نمیآید.
گاهی اوقات
از آن هزارههای دور،
یک دقیقه آبی میآید
و مرا به مکث مشترکمان
گره میزند.
هی میروم به فکر،
شاید آب از آب تکانی خورد؛
اما باد از پنجره می آید،
دوری میزند از بیراهیِ خویش
و باز میگردد و باز من،
هیچ پیغامی برای شبِ بلند ندارم...
#سید_علی_صالحی
─┅─═ঊঈ🌺🌺🌺ঊঈ═─┅─