خدا چه حوصله‌ای داشت روزِ خلقت تو كه هیچ نقص ندارد، تراش قامت تو نشسته شبنم حرفی لطیف و روشن وپاک به روی غنچه‌ی لب‌های پر طراوت تو از این جهنمِ سوزان دگر چه باک مرا كه آرمیده دلم، در بهشت صحبت تو درون سینه‌ی من اعتقاد معجزه را دوباره زنده كند دست پر محبت تو فدای این دل تنگم كه بی‌اشاره‌ی تو غبار ره شد و راضی نشد به زحمت تو #عمران_صلاحی🍃🌺

‌ بر سرش چتر گرفتم، دیدم او خودش باران بود... #عمران_صلاحی #حدیث_دل 🎈

° هرچه بیش تر می گریزم، به تو نزدیک تر می شوم هر چه رو برمی گردانم! تو را بیش تر می بینم... جزیره ای هستم در آب های شیدایی از همه سو به تو محدودم... هزار و یک آینه، تصویرت را می چرخانند... از توووو، آغــــــــاز می شوم... در توووو، پایـــــان می گیرم ... #عمران_صلاحی #حدیث_دل 🎈

هرچه بیش تر می گریزم، به تو نزدیک تر می شوم هر چه رو برمی گردانم! تو را بیش تر می بینم... جزیره ای هستم در آب های شیدایی از همه سو به تو محدودم... هزار و یک آینه، تصویرت را می چرخانند... از توووو، آغــــــــاز می شوم... در توووو، پایـــــان می گیرم ... #عمران_صلاحی #حدیث_دل ❄️

۲۱ روز #تا_بهار ☘ گوشه ی پارچه ای برفی رنگ شاخه ها سبز شدند روی هر شاخه ی گلی می روید مادرم مثل بهار گوشه ی پارچه گل می سازد غنچه می رویاند و نخ گلدوزی شیره ی خام گیاهی ست که در ساقه ی گلها جاری ست خواهرم توی حیاط دوست دارد که گل از شاخه بچیند، اما گنجشکی روی درخت خواب گل می بیند ذهن گنجشک پر از عطر گل است روی دیوار حیاط گربه ای آمد و گل پرپر شد مادرم مثل بهار گوشه ی پارچه گل می سازد نخ گلدوزی او کوتاه است مادرم می ترسد غنچه ها وا نشوند #عمران_صلاحی #حدیث_دل ❄️

‌#برای_بهترینم♥️ صدایت را جرعه‌جرعه می‌نوشم مستانه سبز می‌شوم و شاخ و برگ می‌دهم جوانه‌ها دهان می‌گشایند و نام تو را می‌خوانند چه لبان شناوری داری در آب‌های صدا چشمانم را می‌بندم و تن به صدایت می‌سپارم نام کوچکم در صدایت شکفته می‌شود. #عمران_صلاحی #حدیث_دل 🌸🍃

نامت را بر زبان می‌آورم دریا بر من گسترده‌تر می‌شود دریایی که ادامه‌ی گیسوان توست کلامت را سرمه‌ی چشم می‌کنم آفتاب و ماه و ستارگان را در آب‌ها می‌بینم می‌خوانمت موجی بلند به ساحل می‌دود و دست می‌گشاید صدفی پلک می‌زند و تو در گیسوانت می‌تابی #عمران_صلاحی #حدیث_دل 🌸🍃🦋

#story درخت را به نام برگ بهار را به نام گل ستاره را به نام نور کوه را به نام سنگ دلِ شکفته‌ی مرا به نام عشق مرا به نام کوچکم صدا بزن... ! #عمران_صلاحی #حدیث_دل🦋

هرچه بیشتر می‌گریزم به تو نزدیک‌تر می‌شوم هرچه رو برمی‌گردانم تو را بیشتر می‌بینم جزیره‌ای هستم در آب‌های شیدایی از همه سو به تو محدودم هزار و یک آینه تصویرت را می‌چرخانند از تو آغاز می‌شوم در تو پایان می‌گیرم... #عمران_صلاحی #حدیث_دل 🍁

بہ آفتابـ سلامـ ڪه باز مے شود آهستہ بر دریچه‌ے صبح... #عمران_صلاحے #حدیث_دل 🍁 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌