eitaa logo
[ حدیث دل ]
6.3هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
4.5هزار ویدیو
186 فایل
ایدی تبادلات
مشاهده در ایتا
دانلود
دستهای تو خود خورشید است وقتیکه با نوازش گونه‌هایم صبحم را بخیر میکنی 🍃🌺🍃
سرابش هم سیرابم می کند جاده ای که انتهایش ایستاده باشی ... 🍁
شب را به شعرهایم می بافم شعرهایم را به پنجره پنجره را به نگاهم گرم نمی شوم جز به آغوش تو 🍁
جمعه ها بر مدارِ لبهای تو میچرخد بخند تا جمعه ی بیچاره رها شود از اینهمه تهمت ِ دلتنگی ... 🎈
شنبه ها باید عاشقانه هایت بنشیند را کـــنار بـگذاری و دارم را بسپاری بــه هـا بـه ها به ... ❄️
♥️ اینهمه بهار را چگونه در چشمهایت جای داده ای ؟ پلک که میزنی رقص قاصدکها ، مزه ی ملسِ دوستت دارم و عطر بهارنارنج ، بیداد میکنند ....
اینهمه بهار را چگونه در چشمهایت جای داده ای ؟ پلک که میزنی رقص قاصدکها ، مزه ی ملسِ دوستت دارم و عطر بهارنارنج ، بیداد میکنند .... 🌸🍃
♥️ گیرم که جای خالی ِ تو با شعر پُر شود ،، با بغض ِ عصر ِ جمعه چه باید کرد ؟ 🌸🍃
♥️ گیرم که جای خالی ِ با شعر پُر شود ،، با بغض ِ عصر ِ جمعه چه باید کرد ؟ 🌸🍃
من عصرها را با عاشقی کردم ،، من فصلها را با به بار نشستم .... حالا هی اردیبهشت ، با بهارنارنجش طنازی کند ؛؛ که چه ؟! ♥️ 🌸🍃
♥️ صبح باش من سراپا ، چشم می شوم محوِ تماشایِ تو...! 🌸🍃
عصر ، تا از خاطرم رد میشوے ، بغــــــض مے آید غزلخوان میشود ،،، واژه ها قد مے ڪشند شعــــــر، غوغا مے ڪند.... 🌸🍃🦋
تو را نمیتوانم از شعرهایم جدا کنم ,, مثل بهارنارنج از اردیبهشت ,, مثل باران از پاییز ,, مثل دلتنگی از جمعه ,,, مثل ردّ ِ پا از کویرِ شن ,, مثل آرامش از چشمهایت ,, تو را نمیتوانم از شعرهایم جداکنم مثل عشق از دوستت دارم .... 🦋
طلـوع صبـحگاه من، بهـار خنده های توست خودت "صبـح" بهارانی و قدرش را نمی دانی...! ❤️ 🦋
پنجشنبه ها باید صاحب عاشقانه هایت بنشیند کنارت ، قلم را کنار بگذاری و .. دوستت دارم را بسپاری به چشم ها ، به دست ها به آغوش ... 🦋
من هنوز عصرها ، عطرت را به جان نوش می کنم ,, من هنوز عصرها با عکست " بنان " گوش می کنم ...!☕️♥️ 🦋
"عصـر" است نشسته ام به کمین لبهایت تا بگویی دوستت دارم و کلافگی های عصرگاهی ام آرام بگیرند ... 🦋
شب را به شعرهایم می بافم شعرهایم را به پنجره پنجره را به نگاهم گرم نمی شوم جز به آغوش 🍂
صبـــح اسـت یادم باشد دستِ را بگیرم باران و برگ و پاییــز را نشانش بدهم، عـاشـقی را یاد بگیرد دلتنگی از یادش برود... 🍂
این ها دست از سرم برنمی دارند هی می آیند .. وَ تو نمی آیی ...! 🍂
ها چشم‌هایم می‌دوند براے دیدنت ڪجاے خاطرات ایستاده‌اے؟ 🍂 ‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
ها باید صاحب عاشقانه هایت بنشیند کنارت ، قلم را کنار بگذاری و .. دوستت دارم را بسپاری به چشمها ، به دستها به آغوش ...!!! ❄️
عجیب بامرامَند این ها ،،، تو،هم نیایی،می آید سر ِ قرارش .. بی بهانه ی برف، آلودگی، گرما و ترافیک .... ❄️
را قاب میکنم عصرها کنجِ طاقچه ی خاطراتم، تو را میبوسم تو را سرخ میکنم در عکسهای سیاه و سپیدمان... تو را زندگی میکنم تو را مینوشم در فنجانی از اشکها، ... 🦋