eitaa logo
حدیث اشک
7.1هزار دنبال‌کننده
46 عکس
86 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی سایت"" حدیث اشک"" اشعار اهل بیت ع http://hadithashk.com حدیث اشک هیچگونه تبلیغی ندارد اینستاگرام: http://instagram.com/hadith_ashk ارتباط با ادمین @Admin_hadithashk @asgharpoor53 تلگرام: http://t.me/hadithashk
مشاهده در ایتا
دانلود
ساعت به وقت عشق همان هشت می شود حتی زمان پخش اذان هشت می شود کار خداست حکمت او را ببین چطور؟ تعداد درب های جنان هشت می شود از آن زمان به بعد در انواع دلبران نقش خطوط و خال و نشان هشت می شود حتماً برای عرض ارادت و احترام طرح جدید فرشچیان هشت می شود وقتی که دست من به ضریح تو می رسد ثانیه ، ثانیه ، ضربان هشت می شود هر شب زمان خواندن نقاره خانه ها ساعت برای کل جهان هشت می شود @hadithashk
سلام حضرت جان سلام حضرت جان،مهربان دوران ها سلام مأمن آرامش پریشان ها ضریح نور تو مصداق کعبه ی جان ها شکوه صحن عتیقت بهشت مهمان ها نفس بریده ام و جان تازه می خواهم برای از تو سرودن اجازه می خواهم رسیده ای که بتابی به آسمان همه تو ای صبور ترین یار،هم زبان همه مرام آینه ها را بده نشان همه دوباره جان بده بر جسم نیمه جان همه برای شانه ی من تکیه گاه یعنی تو امید هر دل بی سرپناه یعنی تو همیشه زائر دور از تو مثل زندانی ست نصیب عاشق دور از حرم پریشانی ست و هرچه شیعه در عالم دلش خراسانی ست ارادت به شما اصل هر مسلمانی ست لباس خادم این نورخانه سنگین است خیال نوکری ات حسرت سلاطین است شکوه ناب ترین عکس هایمان اینجاست همیشه وقت غم و درد جایمان اینجاست صداقت دل بی ادعایمان اینجاست مدینه و نجف و کربلایمان اینجاست پناه مردم دلخسته از ستم هایی تمام دلخوشی کشور عجم هایی اگرچه شهر پر از صحنه های عصیان است هنوز نام تو اسم شب خراسان است امید روشنمان ذکر یا رضا جان است درون سینه به مهرت،گناه سوزان است همیشه زائر از اینجا به دست پر برگشت گناه کار به اینجا رسید و حر برگشت ضریح، سنگ صبور غم مسافر هاست تمام حوصله ات خرج درد زائر هاست بهشتِ مشهد تو مقصد مهاجر هاست رسیدنِ به عبایت امید شاعر هاست نه دعبلم نه فرزدق،گدا حسابم کن تو آفتابی و چون ذره ها حسابم کن نیامدم که تو را باز درد سر بدهم رسیده ام که در این آستانه سر بدهم کبوترانه به شوق تو بال و پر بدهم برای عرض ارادت دو چشم تر بدهم گرفتم از در این خانه اعتقادم را جواب داده ای هر ذکر یا جوادم را به زخم بی کسی ام التیام می خواهم سلام داده،علیک السلام می خواهم ز جرعه های مرامت،مرام می خواهم میان حصن حصینت دوام می خواهم نفس نفس به هوایت همیشه محتاجم خرابم و به دعایت همیشه محتاجم حرم شنیده فقط بغض در صدایم را نگفته ام به کسی جز تو رنج هایم را کسی نداشته جز چشم تو هوایم را فقط تو باخبری بغض کربلایم را خدا کند که دلم تنگ، بیش از این نشود دلم مسافر محروم اربعین نشود اجازه می دهی ام غم نصیب تان باشم؟ منم مخاطب یابن الشبیب تان باشم؟ مرید عشق حسین غریب تان باشم؟ گریز روضه ی شیب الخضیب تان باشم؟ `بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم ... لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
بده بر محبان کاظم بشارت که خیر تمام است در این ولادت سلام خداوند بر نجمه خاتون بر آن بانوی طاهر و با فضیلت رسیده امامی که با نوکری اش شدم صاحب عزت و با اصالت علی بن موسی الرضا المرتضی را چنان دوست دارم، ندارد نهایت کم از بچه آهوی وحشی صحراست کسی که نفهمیده اوصاف حضرت عذاب است پایان هر روسیاهی که بر ساحتش کرده باشد اهانت اهانت کننده بر او در سقوط است کم از عنکبوت است و از قوم لوط است گدایم گدای علی بن موسی وجودم فدای علی بن موسی نگین چیست در این جهان و قیامت؟ به سینه ولای علی بن موسی هوای مرا از همان کودکی داشت فدای وفای علی بن موسی شده سالیانی است چون والدینم دلم مبتلای علی بن موسی در ایران به لطف خدا سربلندیم به زیر لوای علی بن موسی فقط از عنایات معصومه بوده شدم خاک پای علی بن موسی هر آنچه که شأن و مدارج گرفتیم از اولاد باب الحوائج گرفتیم صلاة دل بنده، پابوس باشد به صحن امامی که در طوس باشد همان کس که گرمای عشقش به سینه همیشه عیان است و محسوس باشد جهان از قدومش پر از نور گشته جهان بی وجودش چو کابوس باشد در این روزگاری که تاریک و سرد است حریمش چنان نور فانوس باشد هر آنجا که باشد به یاد امام است دلی که به میخانه مأنوس باشد به بالین سلمانی اش، لحظه ی مرگ خودش رفت و نگذاشت مأیوس باشد به قول و قرارش عمل می کند او مرا وقت مرگم بغل می کند او الهی که حبش به قلبم بماند به من طعم دیدار خود را چشاند دلم چون کبوتر به صحنش نشسته الهی دلم را ز صحنش نراند نشد قسمتم کربلا چند سال است ولی او بخواهد اگر، می تواند نمی دانم اصلا که امسال آقا به ماه محرم مرا می رساند؟ الهی بخواند خودش روضه ها را مرا مثل ابن شبیبش بداند الهی به آهی به غم های شاهی دلم را دوباره به مقتل کشاند بخواند از ارباب و آتش بگیرم برای لب خشک جدش بمیرم @hadithashk
دام بگذارید بعدش دانه لازم می شود جلد می گردد کبوتر،لانه‌لازم می شود سوختن در عاشقی،کارِ کبوتربچه نیست شمع می داند کجا پروانه لازم می شود وقت گریه،خنده..،وقت،خنده گریه می کنم در میان عاقلان،دیوانه لازم می شود سر به روی پنجره فولادِ تو خواهم گذاشت مرد وقتی بغض دارد،شانه‌لازم می شود با کبوترها کلاغی هم به صحنش راه داد گاه بین دوست‌ها،بیگانه لازم می شود کاش سقاخانه ها را نیز افزایش دهند در حریمت بیشتر میخانه لازم می شود آب سقاخانه ها را آب حیوان خوانده اند خضر آل الله را شاه خراسان خوانده اند در حرم باران پناه آورده تطهیرش کنی آیه ی تطهیر میخواهد تو تفسیرش کنی اختیار "نورِ"خورشید است دست گنبدت تا دل تو هرکجا می خواست، تکیثرش کنی کودکی عمداً خودش را در حرم گم کرده تا سال‌ها در صحن تو در توی خود پیرش کنی صید وقتی عاشق صیاد گردد..،چاره چیست!؟ کاش آهوی دلم را طعمه ی شیرش کنی این گدا حاجت بگیرد می رود..،پس ذوالکرم خوب می گردد اگر با فقر درگیرش کنی زائری چشمش به دست خادمان توست تا با غذای حضرتیِّ خود نمک گیرش کنی گاه با دست برادر گاه خواهر می رسد رزق ما از سفره ی موسی بن جعفر می رسد علّت اشک برادر بغض خواهر بوده است چشم ها در حسرت دیدار هم تر بوده است فاطمه وقتی صدایش می زده،قطع یقین او برای این برادر مثل مادر بوده است هر کسی دلتنگ زهرا می شود،قم می رود مرهم زوّار مادر دست دختر بوده است ریل قم_مشهد اگر رودی خیال انگیز بود روی موجش کشتی زائر شناور بوده است عطرِ "دارالحُجّه" را دارد " رواق آینه" خانه ی این‌دو از اول هم معطر بوده است نسل اندر نسل در واقع همه کارگریم کارفرمای حرم در قم برادر بوده است هرکسی پرسید می گویم:گدا هستیم ما کارگرهای علی موسی الرضا هستیم ما بانی جزر و مد دریا علی موسی الرضا ذکر تسبیحات ماهی ها علی موسی الرضا بد به حال هرکه بوده بی علی موسی الرضا خوش به حال هرکه بوده با علی موسی الرضا کفشداری حرم ای کاش امانت می گرفت جای کفش من دل من را علی موسی الرضا در هیاهوی حرم ناگاه نقّاره زدند طفل لالی داد می زد:یا علی موسی الرضا روز محشر در سه جا زائر خیالش راحت است می رسد حتما به داد ما علی موسی الرضا گفت بابا:آب میبینی بگو عطشان حسین نان که میبینی بگو آقا علی موسی الرضا امتحان کن..،تا قسم جان جوادش می دهی کربلا را می زند امضا علی موسی الرضا @hadithashk