eitaa logo
حدیث اشک
7.6هزار دنبال‌کننده
53 عکس
102 ویدیو
8 فایل
کانال رسمی سایت"" حدیث اشک"" اشعار اهل بیت ع http://hadithashk.com حدیث اشک هیچگونه تبلیغی ندارد اینستاگرام: http://instagram.com/hadith_ashk ارتباط با ادمین @Admin_hadithashk @asgharpoor53 تلگرام: http://t.me/hadithashk
مشاهده در ایتا
دانلود
لحظه لحظه می شود آرام قلبم با علی از همین اول مبارک کرده سالم را علی روز من با دیدن شاه نجف نو می‌شود در حقیقت می دهد نوروز را معنا علی سفره نوروز را امسال او انداخته هفت سین جمعند زیر سایه مولا علی هفت پشتم را امیرالمؤمنین نان داده است بر تنور خانه ما می‌دهد گرما علی حتم دارم در جواب هر زیارت رفتنم بازدید از من کند در روز وانفسا علی لحظه ای که نامه اعمال من را می‌دهند هیچکس گردن نمی‌گیرد مرا الا علی بهترین پایان برای هر کلامی نام اوست یا علی و یا علی و یاعلی و یاعلی @hadithashk
جز به ذکر یا علی این کهکشان پیدا نشد جز به یمن مرتضی دنیای ما دنیا نشد آدم از آب و گل آل محمد خلق شد «یا علی» را تا نگفت از خاک هرگز پا نشد نوح ، قبرش را کنار قبر خود آماده کرد چون بدون ایلیا ، آرام بر دریا نشد کس نمی دانست جز عیسی بن مریم راز را مرده ای هرگز بدون یا علی احیا نشد با تولای علی ، موسی به کوه طور رفت نام او را تا نبرد آرام در سینا نشد زادگاه مرتضی را ساخت ابراهیم ، پس جانِ کعبه جز علیِ عالی اعلا نشد جاودان اسلام از جهد و جهاد حیدر است مصطفی جز با علی پیروز میدان ها نشد جز علیِ مرتضی در کل ابناء بشر همسری هم شأن ، با انسیة الحورا نشد یا علی خون گریه باید کرد بر مظلومی ات قدر یک تشییع هم سهم تو از دنیا نشد در فریبستان دنیا و غریبستان قبر هر که دل را داده بر او لحظه ای تنها نشد @hadithashk
ای مهربان به این دل من هم نگاه کن حالم بد است ! حال مرا روبراه کن سویت مُجیر ، از همه جا رانده آمدم یا رب ! نظر به بنده ی بی تکیه گاه کن فرصت بده به راه بیایم ، اگر نشد !؟ باشد قبول ، زندگی ام را سیاه کن بخشندگیت دست مرا در حنا گذاشت ! فکری به حالِ متهم بی گناه کن دارم شکست می خورم از لشکر گناه سرباز بی سلاح و سپر را نگاه کن یا اَیُها العزیز ! مَسَنا و اَهلَنا رحمی بر این شکسته دلِ بی پناه کن طفل چموش نفس مرا زودتر بگیر ! با ترکه ی محبت خود سر به راه کن باید تو را به ذکر "علی جان" قسم دهم ای مهربان به این دل من هم نگاه کن @hadithashk
امر کردی، تکه ابری آمد و باران گرفت بر گل گندم دمیدی، سفره بوی نان گرفت تک درخت تشنه تا بال دعایش باز شد با دم خورشید، برف از کوه ها جریان گرفت اشک از چشمی چکید و چشمه ساری سبز شد خاک نم برداشت، بوی پونه و ریحان گرفت غنچه لب وا کرد و زنبوری لب گل را گزید آدم از شیرینی اش انگشت بر دندان گرفت بر کویر مرده جان بخشیدن از آیات توست ای که در روز ازل بر گل دمیدی جان گرفت @hadithashk
بنده ای سرگشته در بحر گناه افتاده ام همچو کور بی عصا در بین چاه افتاده ام کشتی بی بادبان در موج و طوفانها شکست غرقِ در موج تباهی بی پناه افتاده ام ناخدا را با خدا عمری گرفتم اشتباه مانده ام عمری چرا در اشتباه افتاده ام موج عصیان و گنه میرفت تا غرقم کند در میان موج غم یاد اِله افتاده ام کای خدایا بار دیگر رحم کن دستم بگیر پای کوه لطف تو مانند کاه افتاده ام داشتم امّید عفو و گفتم آندم یا علی تا به ساحل باز زیر نور ماه افتاده ام توبه کردم در مه شعبان و در ماه صیام در پی نورم اگر چه رو سیاه افتاده ام هم گدایم هم چو ریگی بی بها با لطف حق چون بها گیرم به زیر پا ی شاه افتاده ام دست افشان پای کوبان سوی ایوان نجف بار دیگر از خوش اقبالی به راه افتاده ام @hadithashk
در آتش جهنم مشغول  سوختن بود این حق یک گنهکار یعنی که حق من بود ممنون که لطف کردی دست مرا گرفتی گر تو نمیگرفتی پایم ته لجن بود من خورده ام به بن بست راه نجات من کو گفتی که گریه کن باش گریه قرق شکن بود هی توبه کردم و باز هی توبه را شکستم جنگ من و گناهم یک جنگ تن به تن بود ای کاش های و هویم قدری به درد میخورد تا کس نگویدم این تنها لب و دهن بود نگذار بعد مرگم در آتشم کشانند جان علی بگو این یک روز سینه زن بود کلا مرا بسوزان ، قلب مرا ولی نه این خانه‌ی شکسته جای ابالحسن بود کشتی دل شکسته‌م دور از حرم نشسته‌م در روضه‌ای که اشکش تنها پناه من بود گفتی اگر عدا هم باشد قبول دارم این گریه کمترین کار در حق بی کفن بود آسایش دو عالم در قتلگه به هم خورد وقتی که چکمه‌ی شمر بر روی آن بدن بود در زلف چون کمندش رفته‌ست پنجه‌ی شمر خنجر نمیبرید و مشغول کوفتن بود با ساربان بگویید انگشت را نبرّد زهرا دلش به رنگ انگشتر یمن بود در کوی نیک نامان آن زینب شریفه عصر دهم اسیر یک مشت بد دهن بود @hadithashk
منم سیه دل و ناپاک، بی قرارِ علی خدا مرا شده شافی به اعتبار علی «علی امام من است و منم غلام علی» تمام هستی خود را کنم به نام علی بگفت بنت نبی در مصائبش با رب نظر نما به علی و محبتش یا رب عقیق پاک نبی را نگاه داشت علی میان قلب پیمبر سپاه داشت علی صداقت و جلواتش برای ما کافی خدا به واسطه اش می شود مرا شافی میان نار و به روز رحیلِ رستاخیز همی شفاعتِ مردم کند،امامِ عزیز امید فاطمه در کوچه های کوفه شود امید این همه عاشق چرا علی نشود؟ امیر عالَم و مومن به حکم حضرت دوست علی هر آنچه کند در قلوب ما نیکوست @hadithashk
گل رویش ز اشک دیده تر بود امید کودکان بی پدر بود به شرح غربتش باید بگویم؛ علی از فاطمه مظلوم تر بود رسانده بر لب ما جان یتیمی به کوفه قسمت طفلان، یتیمی کنار سفره ی خالی بخوانند «یتیمی درد بی درمان یتیمی» به لب گل نغمه اش یا ربّنا بود میان بستر خون در دعا بود ولی با فرق تا ابرو شکسته به فکر کودکان بی غذا بود @hadithashk
منم آن گناهکاری که به معصیت اسیرم تو مرا عزیز کردی ز گنه ولی حقیرم تویی آنکه بی‌نیازی و منم نیازمندم تو عطا کننده و من سر کوی تو فقیرم تویی آن بزرگواری که کرامت است کارت چه شود که من هم امشب ز تو توشه ای بگیرم نظری کن و برایم بنویس یک نجف را خوشم آنکه در همه عمر سگ درگه امیرم همه هست آرزویم که علی علی بگویم که میان ذکر گفتن وسط حرم بمیرم سر سفره وقت افطار نظرم به آب افتاد دل من شکست و یادِ علیِ نخورده شیرم به فدای مادری که سر کودکش به نی دید به اشاره گفت اما ز غم حسین پیرم @hadithashk
شبای قدر گذشت و رفت فراق به سر نیومده خیلی دلم گرفته که از تو خبر نیومده قرآن به سر گرفتم و دیدی تو شور وشینمو تو دل شب شنیده ای الهی بالحسینمو قبول دارم که روسیام گناه برام یه عادته رها نکردی دستمو نگاه تو سعادته لحظه به لحظه معصیت گره تو کارِ فرجه صراط مستقیم تویی ببخش که راه من کَجه من دم افطار برا تو با گریه میکنم دعا به جون مادرت قسم روزای آخری بیا خسته از این جدائی ام دیدنت آرزوم شده نام قشنگت آقاجون بغض توی گلوم شده تموم ترسم اینه که ندیده،مرگم برسه تموم کن این فاصله رو این همه انتظار بسه بیا به حق مرتضی زمانه رو صفا بده با دست مهربان خود برات کربلا بده @hadithashk
 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ   وَإِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَاءَ رَحْمَةٍ مِنْ رَبِّكَ تَرْجُوهَا فَقُلْ لَهُمْ قَوْلًا مَيْسُورًا و اگر [به خاطر تهیدستی و فقر] باید از آنان [که به پرداخت حقّشان سفارش شدی] روی بگردانی [و این روی گردانی] برای طلب رزقی است که از سوی پروردگارت رسیدن به آن را امید داری؛ پس با آنان [تا رسیدن رزق خدا] سخنی نرم و امیدوار کننده بگو @hadithashk
 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ  قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا بگو: «من هم مِثل شما بشرى هستم و[لى‌] به من وحى مى‌شود كه خداى شما خدایى یگانه است. پس هر كس به لقاى پروردگار خود‌امید دارد باید به كار شایسته بپردازد، و هیچ كس را در پرستش پروردگارش شریك نسازد.»  @hadithashk