eitaa logo
حدیثنا
638 دنبال‌کننده
3 عکس
4 ویدیو
1 فایل
احادیث کمترشنیده‌شده از کتب معتبر ارتباط با ادمین: @Rah_Bar
مشاهده در ایتا
دانلود
💠تقسیم کار امیرالمؤمنین و حضرت زهرا برای پخت نان 🌿...عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: 🍃«كَانَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِ يَحْتَطِبُ وَ يَسْتَقِي وَ يَكْنُسُ وَ كَانَتْ فَاطِمَةُ سَلاَمُ اَللَّهِ عَلَيْهَا تَطْحَنُ وَ تَعْجِنُ وَ تَخْبِزُ.» 📚الکافي، ج۵، ص۸۶ 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔸«امیرالمؤمنین (صلوات‌الله‌علیه) هیزم جمع می‌کرد، آب می‌آورد و (تنور را) جارو می‌زد و فاطمه (سلام‌الله‌علیها) گندم را آرد می‌کرد، (آن را) خمیر می‌کرد و نان می‌پخت.» 📝پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ 👌تأمل در تقسیم کاری که در فرآیند تهیه نان توسط این دو اُسوه‌ی مردان و زنان مؤمن صورت گرفته است، نکاتی را به دستمان خواهد داد؛ این‌که کدام بخش از کارها را مرد به عهده می‌گیرد و کدام بخش را زن عهده‌دار می‌شود. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠از فوت‌وفن‌های کسب‌وکار ♦️یکی از دوستان تعریف می‌کرد که پسرخاله‌اش در کرج مغازه‌ای داشت و مشغول فروش گوشی تلفن‌همراه بود. با اصرار همسرش و با امید کسب درآمد بیشتر، مغازه را جمع کرد و در پاساژ علاءالدین تهران مشغول کار برای یک عمده‌فروش شد. خلاصه این‌که راضی نبود؛ هم شأنش پایین آمده بود، هم مسیرش طولانی شده بود و هم درآمدش چندان تغییری نکرده بود. 🔺احادیث زیر مربوط به چنین وضعیتی است... 🌿...عَنِ اَلْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: «مَنْ آجَرَ نَفْسَهُ فَقَدْ حَظَرَ عَلَى نَفْسِهِ اَلرِّزْقَ.» وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرَى: «وَ كَيْفَ لاَ يَحْظُرُهُ وَ مَا أَصَابَ فِيهِ فَهُوَ لِرَبِّهِ اَلَّذِي آجَرَهُ؟!» 📚الکافي، ج۵، ص۹۰ 🌿از مفضّل بن عُمر نقل شده است: 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) شنیدم که می‌فرمودند: 🔸«کسی که خود را اجیر دیگری نماید، روزی را از خود منع کرده‌است.» 🔶و در روایت دیگری (در ادامه، از ایشان نقل شده است): 🔸«و چه‌طور روزی را منع نکرده باشد، درحالی‌که آن‌چه به او می‌رسد، برای ارباب (صاحب‌کار)اش است که او را اجیر نموده؟!» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿...عَنْ عَمَّارٍ اَلسَّابَاطِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: اَلرَّجُلُ يَتَّجِرُ فَإِنْ هُوَ آجَرَ نَفْسَهُ أُعْطِيَ مَا يُصِيبُ فِي تِجَارَتِهِ. فَقَالَ: «لاَ يُؤَاجِرْ نَفْسَهُ وَ لَكِنْ يَسْتَرْزِقُ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ يَتَّجِرُ فَإِنَّهُ إِذَا آجَرَ نَفْسَهُ حَظَرَ عَلَى نَفْسِهِ اَلرِّزْقَ.» 📚الکافي، ج۵، ص۹۰ 🌿از عمار ساباطی نقل شده است: 🔷به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم: 🔹مردی (خودش) کاسبی می‌کند اما اگر خودش را اجیرِ (شخص دیگری) کند، همان‌قدر که در کاسبی خودش (درآمد) به‌دست می‌آورد، به او (اُجرت) داده می‌شود. [نظرتان چیست؟] 🔶حضرت فرمودند: 🔸«خودش را اجیر نکند، بلکه از خداوند (عزّوجلّ) طلب روزی کند و به کاسبی بپردازد. اما اگر خود را اجیر گرداند، روزی را از خود منع کرده است.» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿...عَنِ اِبْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ اَلْإِجَارَةِ فَقَالَ: «صَالِحٌ لاَ بَأْسَ بِهِ، إِذَا نَصَحَ قَدْرَ طَاقَتِهِ. قَدْ آجَرَ مُوسَى عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ نَفْسَهُ وَ اِشْتَرَطَ فَقَالَ: إِنْ شِئْتُ ثَمَانِيَ وَ إِنْ شِئْتُ عَشْراً فَأَنْزَلَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ: «أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمٰانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِنْدِكَ».» 📚الکافي، ج۵، ص۹۰ 🌿از محمد بن سنان نقل شده است: 🔹از امام رضا (علیه‌السلام) درباره اجیر شدن سؤال کردم. 🔶حضرت فرمودند: 🔸«خوب است، اشکالی ندارد، اگر به‌قدر طاقتش باشد. حضرت موسی (علیه‌السلام) خود را اجیر کرد و شرط نمود که اگر خواستی هشت سال و اگر خواستی ده سال. 🔸خداوند (عزّوجلّ) در این رابطه، (این آیه را) نازل فرموده است: 🔆«أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمٰانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِنْدِكَ»[قصص:۲۷]؛ 🔅«(شعیب گفت: یکی از این دو دخترم را به ازدواج تو در می‌آورم با این شرط) که هشت سال اجیر من شوی و اگر خواستی ده سال را تمام کنی».»*️⃣ 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ *️⃣اشاره‌ای است به ماجرای حضرت موسی (علیه‌السلام) که از مصر به مَدیَن گریخت و به دختران حضرت شعیب (علیه‌السلام) در آب دادنِ گوسفندان کمک کرد و یکی از دختران حضرت شعیب پیشنهاد استخدام حضرت موسی را به پدرش داد. حضرت شعیب نیز به حضرت موسی پیشنهاد داد پیش آن‌ها بماند و مدتی برایشان کار کند و در عوض، با دخترش ازدواج نماید. 👈دانستن پشت‌صحنه این ماجرا نیز خالی از لطف نیست… 🔷شیخ صدوق (رحمه‌الله) در کتاب علل‌الشرائع نقل کرده است: 🔹حضرت شعیب (علیه‌السلام) از شدت محبت به خداوند (و نه از ترس جهنم یا شوق بهشت) بارها آن‌قدر گریست که چشمانش نابینا شد و خداوند سه مرتبه بینایی را به او بازگرداند. مرتبه چهارم که نابینا شد، خداوند به او وحی فرمود: ای شعیب! تا کِی می‌خواهی این‌چنین گریه کنی؟ اگر از ترس آتش است، تو را ایمن داشتم و اگر از شوق بهشت است، آن را برایت مباح گردانیدم. شعیب عرض کرد: برای هیچ‌کدام نیست، به‌خاطر محبتی است که در دلم به تو دارم و نمی‌توانم صبر کنم تا تو را ببینم. خداوند نیز به او وعده فرمود: اگر چنین است، کلیمِ خودم، موسی‌بن‌عِمران را به استخدام تو در خواهم آورد. [علل‌الشرائع، ج۱، ص۵۷] 👈چنین شد که گذر حضرت موسی به مَدیَن افتاد و... 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
🥚همه تخم‌مرغ‌هایتان را در یک سبد قرار ندهید! 🌿...عَنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلاَّدٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: «إِنَّ رَجُلاً أَتَى جَعْفَراً صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِ شَبِيهاً بِالْمُسْتَنْصِحِ لَهُ فَقَالَ لَهُ: يَا أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ كَيْفَ صِرْتَ اِتَّخَذْتَ اَلْأَمْوَالَ قِطَعاً مُتَفَرِّقَةً وَ لَوْ كَانَتْ فِي مَوْضِعٍ [وَاحِدٍ] كَانَتْ أَيْسَرَ لِمَئُونَتِهَا وَ أَعْظَمَ لِمَنْفَعَتِهَا. فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: «اِتَّخَذْتُهَا مُتَفَرِّقَةً فَإِنْ أَصَابَ هَذَا اَلْمَالَ شَيْءٌ سَلِمَ هَذَا اَلْمَالُ وَ اَلصُّرَّةُ تُجْمَعُ بِهَذَا كُلِّهِ.»» 📚الکافي، ج۵، ص۹۱ 🌿از امام کاظم (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔷«مردی نزد (پدرم) امام صادق (صلوات‌الله‌علیه) آمد و مثل این‌که خیرخواه ایشان باشد، به پدرم عرض کرد: 🔹ای ابوعبدالله!1⃣ چگونه است که شما اموالتان را قطعه‌هایی پراکنده (زمین‌های جدا از هم) قرار داده‌اید؟ درحالی‌که اگر در یک جا بودند، سختیِ (اداره)اش کم‌تر و سودش بیش‌تر بود. 🔶امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: 🔸«آن‌ها را پراکنده قرار داده‌ام؛ تا اگر به این (بخش از) مالم آسیبی رسید، آن (بخش از) مالم سالم بماند 🔸و کیسه‌ی پول، (سودِ) همه‌ی آن‌ها را جمع خواهد کرد.2⃣»» 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ 1⃣ابوعبدالله، کنیه امام صادق (علیه‌السلام) است و در کتب روایی، از ایشان اغلب با این عنوان نام برده می‌شود. 2⃣در پاسخ به آن بخش از سخن گوینده است که گفته بود در صورت تجمیع زمین‌ها سودش بیش‌تر خواهد بود، حضرت می‌فرمایند درست است که جای زمین‌ها دور از هم است، اما در نهایت سود همه‌شان یک جا جمع خواهد شد. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💵پول‌هایتان را تبدیل کنید تا از دغدغه‌هایتان هنگام مرگ بکاهید! 🌿...عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: «مَا يُخَلِّفُ اَلرَّجُلُ شَيْئاً أَشَدَّ عَلَيْهِ مِنَ اَلْمَالِ اَلصَّامِتِ.» قُلْتُ: كَيْفَ يَصْنَعُ بِهِ؟ قَالَ: «يَجْعَلُهُ فِي اَلْحَائِطِ يَعْنِي فِي اَلْبُسْتَانِ أَوِ اَلدَّارِ.» 📚الکافي، ج۵، ص۹۱ 🌿از زرارة بن أعیَن نقل شده است: 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) شنیدم که می‌فرمودند: 🔸«انسان (پس از خود) چیزی بدتر از مال ساکت (پول نقد) به جا نخواهد گذاشت. 🔷زراره گوید: عرض کردم: 🔹پس با آن چه کند؟ 🔶حضرت فرمودند: 🔸«آن را برای (خرید) حیاط؛ یعنی باغ و خانه، مصرف کند.» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُرَازِمٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ لِمُصَادِفٍ مَوْلاَهُ: «اِتَّخِذْ عُقْدَةً أَوْ ضَيْعَةً فَإِنَّ اَلرَّجُلَ إِذَا نَزَلَتْ بِهِ اَلنَّازِلَةُ أَوِ اَلْمُصِيبَةُ فَذَكَرَ أَنَّ وَرَاءَ ظَهْرِهِ مَا يُقِيمُ عِيَالَهُ كَانَ أَسْخَى لِنَفْسِهِ.» 📚الکافي، ج۵، ص۹۲ 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که به غلامشان مُصادِف، فرمودند: 🔸«[با پولی که دارم] ملک یا زمینی حاصل‌خیز بخر؛ 👈زیرا انسان، اگر بلا یا مصیبتی بر او وارد شود [و رو به موت گردد]، آن‌گاه به یاد آورد که پس از خودش چیزی به‌جا گذاشته که خانواده‌اش را تأمین می‌کند، راحت‌تر جان می‌دهد.» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠پاسخی به کسانی که خدا را قبول دارند ولی پیامبران و ادیان و شرایع را نه! ♦️چندسال پیش مصاحبه‌ای دیدم با یکی از دانشمندان و مدیران ایرانیِ ناسا (سازمان ملی هوانوردی و فضای آمریکا). از او سؤالی شد با این مضمون: «شما که این‌همه سال در آسمان و فضا سیر کرده‌اید، به نظرتان آیا خدا وجود دارد؟» 🔺او نیز پاسخی داد با این مضمون: «بله، با توجه به این عظمت و نظم و… قطعاً خدا وجود دارد، اما من به ادیان اعتقادی ندارم؛ چون ادیان (آن‌چه توسط پیامبران به مردم آموخته شده) هرجا بوده‌اند، اختلاف و درگیری و جنگ در پی داشته‌اند!» 👈فارغ از این‌که استدلال او برای رد حقانیت ادیان و شریعت‌ها، بسیار سطحی و مغالطه‌آمیز است1️⃣ (که البته توقع چندانی هم، در این خصوص، از یک متخصص در علوم تجربی نیست)، پاسخی که امام صادق (علیه‌السلام) در پاسخ به چنین تفکراتی داده‌اند، قابل ملاحظه است... 🌿از هشام بن حَکَم نقل شده است: 🔶امام صادق (علیه‌السلام) به زندیقی2️⃣ که از ایشان پرسید "[حقیقت داشتنِ وجودِ] انبیاء و رسولانِ (الهی) را چه‌گونه اثبات می‌کنی؟"، فرمودند: 🔸«ما وقتی اثبات کردیم3️⃣ که "خالقی داریم که سازنده[ی عالَم] است و از ما (انسان‌ها) و از هرآن‌چه خلق فرموده، والاتر است و این سازنده، حکیم و والامقام است و (لذا) جایز نیست4⃣ که مخلوقاتش او را ببینند و او را لمس کنند و او بی‌واسطه با مخلوقاتش ارتباط برقرار کند و آنان بی‌واسطه با او ارتباط برقرار کنند و او با آنان به بحث و جدل بپردازد و آنان با او به بحث و جدل بپردازند"، 🔸پس ثابت می‌شود او در میان مخلوقاتش سفیرانی دارد که از جانبش با مخلوقات و بندگانش سخن می‌گویند و آنان را به مصلحت‌ها و منفعت‌هایشان راهنمایی می‌کنند و نیز به آن‌چه بقایشان در گرو آن است و آن‌چه نابودی‌شان را در پی دارد. 🔸پس ثابت می‌شود آن کسانی که از جانب آن حکیمِ دانا، در میان مخلوقاتش امر و نهی می‌کنند و از جانب او سخن می‌گویند، همان انبیاء (علیهم‌السلام) هستند؛ همان‌ها که او از میان مخلوقاتش برگزیده است؛ همان حکیمانی که با حکمت تربیت شده‌اند و با حکمت مبعوث شده‌اند؛ همان‌ها که - علی‌رغم این‌که در خلقت و ظاهر مانند مردم هستند، اما - در احوالات (صفات)شان مانند آنان نیستند؛ همان‌ها که از جانب آن حکیمِ دانا، با حکمت مورد تأیید قرار گرفته‌اند. 🔸بعد، در هر عصر و زمانی، این موضوع با دلایل و براهینی که (خودِ) رسولان و انبیاء آورده‌اند، ثابت شده است؛ تا زمینِ خدا، (هیچ‌گاه) از حجتی که با خود علمی همراه داشته باشد که دلیلِ راستیِ گفتار و جواز عدالتشان باشد، خالی نباشد.» 📚الکافي، ج۱، ص۱۶۸ پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1️⃣مصاحبه‌کننده باید از او سؤال می‌کرد که آیا منشأ اختلافات و درگیری‌ها و جنگ‌ها، آموزه‌های پیامبران الهی بوده و هست، یا امیال و هواهای نفسانی انسان‌ها؛ چه این انسان‌ها پیرو دینی باشند، چه نباشند. 2️⃣«زندیق» با کمی تسامح با این واژگان هم‌معناست: دهری، خدا ناباور، بی‌خدا، ماده‌گرا، ماده‌باور، ماتریالیست، آتئیست، دهری، کسی که معتقد است عالم قدیم است؛ یعنی از ازل بوده و کسی آن را خلق نکرده است و... 3️⃣به‌گفته مرحوم علامه مجلسی، این حدیث، بخشی است از یک حدیث طولانی که در آن امام، ابتدا این را به آن زندیق ثابت کرده بودند که «ما خالق و سازنده‌ای داریم و...». [مرآةالعقول، ج۲، ص۲۶۲] اشاره حضرت، در این‌جا، به فراز پیشین سخنشان خطاب به اوست. 4⃣مقصود از عدم جواز، عدم جواز عقلی است؛ یعنی چنین امکانی اصلاً وجود ندارد. علت این عدم جواز هم، همان‌طور که حضرت فرموده‌اند، برتریِ وجودیِ خداوند نسبت به مخلوقاتش است. تعبیری که در این روایت به‌کار رفته «متعالی» است که شرح آن در این مقال نمی‌گنجد. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
📜متن عربی حدیث: 🌿...عَنْ هِشَامِ بْنِ اَلْحَكَمِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : أَنَّهُ قَالَ لِلزِّنْدِيقِ اَلَّذِي سَأَلَهُ مِنْ أَيْنَ أَثْبَتَّ اَلْأَنْبِيَاءَ وَ اَلرُّسُلَ قَالَ: «إِنَّا لَمَّا أَثْبَتْنَا أَنَّ لَنَا خَالِقاً صَانِعاً مُتَعَالِياً عَنَّا وَ عَنْ جَمِيعِ مَا خَلَقَ وَ كَانَ ذَلِكَ اَلصَّانِعُ حَكِيماً مُتَعَالِياً لَمْ يَجُزْ أَنْ يُشَاهِدَهُ خَلْقُهُ وَ لاَ يُلاَمِسُوهُ فَيُبَاشِرَهُمْ وَ يُبَاشِرُوهُ وَ يُحَاجَّهُمْ وَ يُحَاجُّوهُ ثَبَتَ أَنَّ لَهُ سُفَرَاءَ فِي خَلْقِهِ يُعَبِّرُونَ عَنْهُ إِلَى خَلْقِهِ وَ عِبَادِهِ وَ يَدُلُّونَهُمْ عَلَى مَصَالِحِهِمْ وَ مَنَافِعِهِمْ وَ مَا بِهِ بَقَاؤُهُمْ وَ فِي تَرْكِهِ فَنَاؤُهُمْ فَثَبَتَ اَلْآمِرُونَ وَ اَلنَّاهُونَ عَنِ اَلْحَكِيمِ اَلْعَلِيمِ فِي خَلْقِهِ وَ اَلْمُعَبِّرُونَ عَنْهُ جَلَّ وَ عَزَّ وَ هُمُ اَلْأَنْبِيَاءُ عَلَيْهِمُ اَلسَّلاَمُ وَ صَفْوَتُهُ مِنْ خَلْقِهِ حُكَمَاءَ مُؤَدَّبِينَ بِالْحِكْمَةِ مَبْعُوثِينَ بِهَا غَيْرَ مُشَارِكِينَ لِلنَّاسِ عَلَى مُشَارَكَتِهِمْ لَهُمْ فِي اَلْخَلْقِ وَ اَلتَّرْكِيبِ فِي شَيْءٍ مِنْ أَحْوَالِهِمْ مُؤَيَّدِينَ مِنْ عِنْدِ اَلْحَكِيمِ اَلْعَلِيمِ بِالْحِكْمَةِ ثُمَّ ثَبَتَ ذَلِكَ فِي كُلِّ دَهْرٍ وَ زَمَانٍ مِمَّا أَتَتْ بِهِ اَلرُّسُلُ وَ اَلْأَنْبِيَاءُ مِنَ اَلدَّلاَئِلِ وَ اَلْبَرَاهِينِ لِكَيْلاَ تَخْلُوَ أَرْضُ اَللَّهِ مِنْ حُجَّةٍ يَكُونُ مَعَهُ عِلْمٌ يَدُلُّ عَلَى صِدْقِ مَقَالَتِهِ وَ جَوَازِ عَدَالَتِهِ.» 📚الکافي، ج۱، ص۱۶۸ 💠 کـانـال «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠چرا امام سجاد، امامان بعد از خود را به فرزندشان، زید، معرفی نکرده بودند؟ 🌿از محمد بن علی بن نعمان احول نقل شده است: 🔹زید بن علی بن الحسین1️⃣، در زمانی که مخفیانه زندگی می‌کرد، (شخصی را) به دنبال من فرستاد. من نزد او [در مخفی‌گاهش] رفتم. 🔺زید بن علی بن من گفت: ای اباجعفر! چه می‌گویی؟ اگر فرستاده‌ای از جانب ما (اهل‌بیت)، شبانه نزد تو آید [و از تو یاری خواهد]، آیا همراه او قیام می‌کنی؟ 🔹به زید گفتم: اگر پدرت (امام سجاد علیه‌السلام) یا برادرت (امام باقر علیه‌السلام) باشد، [دعوتش را اجابت می‌کنم و] به همراهش قیام خواهم کرد. 🔺زید به من گفت: حال، من می‌خواهم قیام کنم و با این قوم بجنگم. پس همراه من قیام کن! 🔹گفتم: نه، چنین نخواهم کرد، فدایت شوم! 🔺زید به من گفت: آیا از ترس جانت، از من روی می‌گردانی؟ 🔹به او گفتم: جان من، یک جان است؛ اگر خداوند در زمین [غیر از تو] حجتی داشته باشد، کسی که از تو سرپیچی کند، نجات می‌یابد و کسی که همراه تو قیام کند، هلاک می‌شود. و اگر خداوند در زمین [غیر از تو] حجتی نداشته باشد، کسی که از تو سرپیچی کند و کسی که همراه تو قیام کند، با هم مساوی هستند. 🔺زید به من گفت: ای اباجعفر! من همراه پدرم (امام سجاد علیه‌السلام) بر سر سفره می‌نشستم و او از گوشتی چرب برایم لقمه می‌گرفت و از سرِ دل‌سوزی نسبت به من، لقمه‌ی داغ را برایم باد می‌زد تا خنک شود. با این‌حال، او از حرارت آتشِ (جهنم)، نسبت به من دل‌سوزی نداشته؛ که از دین [و امامت] به تو خبر داده و به من خبر نداده است؟! 🔹به زید گفتم: فدایت شوم، ایشان از آن‌جا که نسبت به حرارت آتش برای شما دل‌سوزی داشته‌اند، به شما خبر نداده‌اند. ایشان نگران بوده‌اند که شما این مسأله (امامت) را نپذیرید و وارد آتش شوید. اما به من خبر داده‌اند؛ حال، من اگر بپذیرم، نجات می‌یابم و اگر نپذیرم، به آتش گرفتار می‌شوم. 🔹بعد، به او گفتم: فدایت شوم، شما برترید یا انبیاء؟ 🔺گفت: انبیاء (برترند.) 🔹گفتم: حضرت یعقوب به حضرت یوسف (علیهماالسلام) گفت: «يٰا بُنَيَّ لاٰ تَقْصُصْ رُؤْيٰاكَ عَلىٰ إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْداً»[یوسف:۵]؛ «پسرکم! خوابت را برای برادرانت تعریف نکن؛ چراکه برایت خدعه‌ای می‌چینند.»2️⃣ چرا به آن‌ها خبر نداد؟ برای این‌که برایش خدعه‌ای نچینند. به همین‌خاطر این مطلب را از آن‌ها پنهان کرد. پدرتان (امام سجاد علیه‌السلام) نیز همین‌طور؛ (مسأله امامت) را از شما پنهان کرده‌اند؛ چون نگرانتان بوده‌اند. 🔺زید گفت: حال که این را گفتی، به‌راستی که سرورت در مدینه (امام صادق علیه‌السلام) برایم نقل کرده است که من کشته می‌شوم و در کُناسه3️⃣ به دار کشیده می‌شوم. او گفته است که نزدش کتاب‌چه‌ای هست که کشته شدن و به دار آویخته شدنم در آن ذکر شده.4️⃣ 🔹محمد بن علی احول گوید: [بعد از این ماجرا] به حج رفتم و [در آن‌جا] گفته‌های زید و آن‌چه (در پاسخ) به او گفته بودم را برای امام صادق (علیه‌السلام) نقل کردم. 🔸حضرت فرمودند: «جلوی او را از مقابل و از پشت سر و از سمت راست و از سمت چپ و از بالای سر و از زیر پاهایش گرفتی و راهی (برای فرارش) باقی نگذاشتی.» 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ 1️⃣یکی از فرزندان امام سجاد (علیه‌السلام) که روحیه انقلابی داشت، معتقد به «تقیه» نبود و در صدد قیامی علیه بنی‌امیه بود تا این‌که در زمان امام صادق (علیه‌السلام) قیامش به شکست انجامید و به شهادت رسید. امام صادق (علیه‌السلام) علی‌رغم این‌که او را در این قیام همراهی نکردند، اما از آن‌جا که انگیزه‌اش را خالصانه می‌دانستند، او را تخطئه نیز نکردند. 2️⃣اشاره‌ای است به ماجرای خوابی که حضرت یوسف دید که در آن یازده ستاره و ماه و خورشید به ایشان سجده کرده بودند و تعبیرش این بود که او به فرمانروایی خواهد رسید و یازده برادر و پدر و مادرش در برابر او سر فرود خواهند آورد. حضرت یعقوب که می‌دانست اگر پسرانش از این خواب و تعبیرش آگاه شوند، حسادت خواهند ورزید و توطئه‌ای خواهند چید، یوسف را از بازگو کردنش باز داشت. 3️⃣کناسه، محلی برای خرید و فروش در شهر کوفه بوده (جایی میان مسجد سهله و مسجد کوفه) که افراد اعدامی را برای عبرت مردم، در آن مکان به دار می‌آویختند. 4️⃣گویا اشاره‌ای است به «مصحف حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها)» که به ارث، میان اهل‌بیت (علیهم‌السلام) دست به دست می‌شده و در آن به جایگاه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در بهشت و اخبار و رویدادهای آینده اشاره شده است. 👈مطلب مرتبط پیشین: 📍«احوالات حضرت زهرا، پس از رحلت پدر» 📍https://dastvar.blog.ir/1396/11/27-4 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
📜متن عربی حدیث: 🌿...عَنْ أَبَانٍ قَالَ: أَخْبَرَنِي اَلْأَحْوَلُ أَنَّ زَيْدَ بْنَ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ بَعَثَ إِلَيْهِ وَ هُوَ مُسْتَخْفٍ قَالَ: فَأَتَيْتُهُ. فَقَالَ لِي: يَا أَبَا جَعْفَرٍ مَا تَقُولُ إِنْ طَرَقَكَ طَارِقٌ مِنَّا أَ تَخْرُجُ مَعَهُ؟ قَالَ: فَقُلْتُ لَهُ: إِنْ كَانَ أَبَاكَ أَوْ أَخَاكَ خَرَجْتُ مَعَهُ. قَالَ: فَقَالَ لِي: فَأَنَا أُرِيدُ أَنْ أَخْرُجَ أُجَاهِدُ هَؤُلاَءِ اَلْقَوْمَ فَاخْرُجْ مَعِي. قَالَ: قُلْتُ: لاَ مَا أَفْعَلُ جُعِلْتُ فِدَاكَ. قَالَ: فَقَالَ لِي: أَ تَرْغَبُ بِنَفْسِكَ عَنِّي؟ قَالَ: قُلْتُ لَهُ: إِنَّمَا هِيَ نَفْسٌ وَاحِدَةٌ فَإِنْ كَانَ لِلَّهِ فِي اَلْأَرْضِ حُجَّةٌ فَالْمُتَخَلِّفُ عَنْكَ نَاجٍ وَ اَلْخَارِجُ مَعَكَ هَالِكٌ وَ إِنْ لاَ تَكُنْ لِلَّهِ حُجَّةٌ فِي اَلْأَرْضِ فَالْمُتَخَلِّفُ عَنْكَ وَ اَلْخَارِجُ مَعَكَ سَوَاءٌ. قَالَ: فَقَالَ لِي: يَا أَبَا جَعْفَرٍ كُنْتُ أَجْلِسُ مَعَ أَبِي عَلَى اَلْخِوَانِ فَيُلْقِمُنِي اَلْبَضْعَةَ اَلسَّمِينَةَ وَ يُبَرِّدُ لِيَ اَللُّقْمَةَ اَلْحَارَّةَ حَتَّى تَبْرُدَ شَفَقَةً عَلَيَّ وَ لَمْ يُشْفِقْ عَلَيَّ مِنْ حَرِّ اَلنَّارِ إِذاً أَخْبَرَكَ بِالدِّينِ وَ لَمْ يُخْبِرْنِي بِهِ؟ فَقُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ مِنْ شَفَقَتِهِ عَلَيْكَ مِنْ حَرِّ اَلنَّارِ لَمْ يُخْبِرْكَ خَافَ عَلَيْكَ أَنْ لاَ تَقْبَلَهُ فَتَدْخُلَ اَلنَّارَ وَ أَخْبَرَنِي أَنَا فَإِنْ قَبِلْتُ نَجَوْتُ وَ إِنْ لَمْ أَقْبَلْ لَمْ يُبَالِ أَنْ أَدْخُلَ اَلنَّارَ ثُمَّ قُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ أَنْتُمْ أَفْضَلُ أَمِ اَلْأَنْبِيَاءُ؟ قَالَ: بَلِ اَلْأَنْبِيَاءُ. قُلْتُ: يَقُولُ يَعْقُوبُ لِيُوسُفَ «يٰا بُنَيَّ لاٰ تَقْصُصْ رُؤْيٰاكَ عَلىٰ إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْداً» لِمَ لَمْ يُخْبِرْهُمْ حَتَّى كَانُوا لاَ يَكِيدُونَهُ وَ لَكِنْ كَتَمَهُمْ ذَلِكَ فَكَذَا أَبُوكَ كَتَمَكَ لِأَنَّهُ خَافَ عَلَيْكَ. قَالَ: فَقَالَ: أَمَا وَ اَللَّهِ لَئِنْ قُلْتَ ذَلِكَ لَقَدْ حَدَّثَنِي صَاحِبُكَ بِالْمَدِينَةِ أَنِّي أُقْتَلُ وَ أُصْلَبُ بِالْكُنَاسَةِ وَ إِنَّ عِنْدَهُ لَصَحِيفَةً فِيهَا قَتْلِي وَ صَلْبِي. فَحَجَجْتُ فَحَدَّثْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ بِمَقَالَةِ زَيْدٍ وَ مَا قُلْتُ لَهُ. فَقَالَ لِي: «أَخَذْتَهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ مِنْ فَوْقِ رَأْسِهِ وَ مِنْ تَحْتِ قَدَمَيْهِ وَ لَمْ تَتْرُكْ لَهُ مَسْلَكاً يَسْلُكُهُ.» 📚الکافي، ج۱، ص۱۷۴ 💠 کـانـال «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠سرمایه‌تان را دستی‌دستی نابود نکنید! 🌿...عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ: دَعَانِي جَعْفَرٌ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ: «بَاعَ فُلاَنٌ أَرْضَهُ؟» فَقُلْتُ: نَعَمْ. قَالَ: «مَكْتُوبٌ فِي اَلتَّوْرَاةِ أَنَّهُ مَنْ بَاعَ أَرْضاً أَوْ مَاءً وَ لَمْ يَضَعْهُ فِي أَرْضٍ أَوْ مَاءٍ ذَهَبَ ثَمَنُهُ مَحْقاً.» 📚الکافي، ج۵، ص۹۱ 🌿از ابان بن عثمان نقل شده است: 🔶امام صادق (علیه‌السلام) مرا فراخواندند و فرمودند: 🔸«فلانی زمینش را فروخت؟» 🔷عرض کردم: 🔹بله. 🔶فرمودند: 🔸«در تورات نوشته شده است: هرکس زمین یا آبی1️⃣ را بفروشد و (بهای) آن را برای خریدِ زمین یا آبی (دیگر) صرف نکند، پولی که گرفته است، از بین خواهد رفت.» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿...عَنْ أَبِي إِبْرَاهِيمَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «ثَمَنُ اَلْعَقَارِ مَمْحُوقٌ إِلاَّ أَنْ يُجْعَلَ فِي عَقَارٍ مِثْلِهِ.» 📚الکافي، ج۵، ص۹۲ 🔶از امام کاظم (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔸«بهای مِلک2️⃣، از بین می‌رود، مگراین‌که برای خرید مِلکی مثل خودش صرف شود.» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿...عَنْ مِسْمَعٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: إِنَّ لِي أَرْضاً تُطْلَبُ مِنِّي وَ يُرَغِّبُونِّي. فَقَالَ لِي: «يَا أَبَا سَيَّارٍ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ مَنْ بَاعَ اَلْمَاءَ وَ اَلطِّينَ ذَهَبَ مَالُهُ هَبَاءً؟» قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي أَبِيعُ بِالثَّمَنِ اَلْكَثِيرِ وَ أَشْتَرِي مَا هُوَ أَوْسَعُ رُقْعَةً مِمَّا بِعْتُ. قَالَ: «فَلاَ بَأْسَ.» 📚الکافي، ج۵، ص۹۲ 🌿از مِسمَع بن عبدالملک نقل شده است: 🔷به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم: 🔹من زمینی دارم که می‌خواهند آن را از من (بخرند) و مرا (به فروشش) ترغیب می‌کنند. 🔶حضرت به من فرمودند: 🔸«ای ابوسیّار! مگر نمی‌دانی کسی که آب یا خاک را بفروشد، مالش به باد می‌رود؟» 🔷عرض کردم: 🔹فدایتان شوم، من آن را به بهایی زیاد می‌فروشم و (با پولش) قطعه‌زمینی بزرگ‌تر از آن‌چه می‌فروشم، می‌خرم. 🔶حضرت فرمودند: 🔸«در این‌صورت اشکالی ندارد.» 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ 1️⃣مقصود، حق‌آبه است؛ سهم کشاورز از آبِ چاه، قنات، رودخانه یا... 2️⃣در متن حدیث از کلمه «عَقار» استفاده شده است که به معنای اموال غیرمنقول است. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠چرا باید از قرض کردن بپرهیزیم؟ 🌿...عَنِ اِبْنِ اَلْقَدَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: 🍃«إِيَّاكُمْ وَ اَلدَّيْنَ فَإِنَّهُ مَذَلَّةٌ بِالنَّهَارِ وَ مَهَمَّةٌ بِاللَّيْلِ وَ قَضَاءٌ فِي اَلدُّنْيَا وَ قَضَاءٌ فِي اَلْآخِرَةِ.» 📚الکافي، ج۵، ص۹۵ 🔶از امام صادق، از پدرانشان، از امیرالمؤمنین (علیهم‌السلام) نقل شده است: 🔸«از این‌که بدهی‌ای به گردنتان باشد، بپرهیزید؛ 👈زیرا بدهی داشتن، مایه‌ی ذلت و خواری در روز، و غم و اندوه در شب است 👈هم در دنیا بازپرداختش لازم است و هم در آخرت.» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿...عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: 🍃«اَلدَّيْنُ رِبْقَةُ اَللَّهِ فِي اَلْأَرْضِ فَإِذَا أَرَادَ اَللَّهُ أَنْ يُذِلَّ عَبْداً وَضَعَهُ فِي عُنُقِهِ.» 📚الکافي، ج۵، ص۱۰۱ 🔶از امام صادق (علیه‌السلام)، از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است: 🔸«بدهی داشتن، حلقه‌ی ریسمان (قلاده‌ی) خداوند در زمین است؛ 👈هرگاه خداوند اراده کند که بنده‌ای را ذلیل کند، آن را به گردنش می‌افکند.» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿...عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: 🍃«لاَ وَجَعَ إِلاَّ وَجَعُ اَلْعَيْنِ وَ لاَ هَمَّ إِلاَّ هَمُّ اَلدَّيْنِ.» 📚الکافي، ج۵، ص۱۰۱ 🔶از امام صادق (علیه‌السلام)، از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است: 🔸«هیچ دردی دردناک‌تر از درد چشم و هیچ اندوهی اندوهناک‌تر از اندوهِ بدهی نیست.» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠همه گناهان شهید آمرزیده می‌شود، جز یکی! 🌿...عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: 🍃«كُلُّ ذَنْبٍ يُكَفِّرُهُ اَلْقَتْلُ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِلاَّ اَلدَّيْنَ لاَ كَفَّارَةَ لَهُ إِلاَّ أَدَاؤُهُ أَوْ يَقْضِيَ صَاحِبُهُ أَوْ يَعْفُوَ اَلَّذِي لَهُ اَلْحَقُّ.» 📚الکافي، ج۵، ص۹۴ 🔶از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔸«کشته شدن در راه خداوند (عزّوجلّ)، همه گناهان را می‌پوشاند، مگر (نپرداختنِ) بدهی را؛ 👈که کفاره‌ای ندارد، مگر پرداخت آن (از مال خودش) یا این‌که دوستش بپردازد یا کسی که طلب‌کار است، (آن را) ببخشد.» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
🤔قرض کردن چه زمانی واجب می‌شود؟! 🌿...عَنْ مُوسَى بْنِ بَكْرٍ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: «مَنْ طَلَبَ هَذَا اَلرِّزْقَ مِنْ حِلِّهِ لِيَعُودَ بِهِ عَلَى نَفْسِهِ وَ عِيَالِهِ كَانَ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَإِنْ غُلِبَ عَلَيْهِ فَلْيَسْتَدِنْ عَلَى اَللَّهِ وَ عَلَى رَسُولِهِ مَا يَقُوتُ بِهِ عِيَالَهُ فَإِنْ مَاتَ وَ لَمْ يَقْضِهِ كَانَ عَلَى اَلْإِمَامِ قَضَاؤُهُ فَإِنْ لَمْ يَقْضِهِ كَانَ عَلَيْهِ وِزْرُهُ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ: «إِنَّمَا اَلصَّدَقٰاتُ لِلْفُقَرٰاءِ وَ اَلْمَسٰاكِينِ وَ اَلْعٰامِلِينَ عَلَيْهٰا» إِلَى قَوْلِهِ «وَ اَلْغٰارِمِينَ» فَهُوَ فَقِيرٌ مِسْكِينٌ مُغْرَمٌ.» 📚الکافي، ج۵، ص۹۳ 🌿از موسی بن بَکر نقل شده است: 🔶امام کاظم (علیه‌السلام) به من فرمودند: 🔸«کسی که به دنبال این روزی حلال باشد تا با آن خود و خانواده‌اش را تأمین کند، مانند مجاهد در راه خداوند (عزّوجلّ) است؛ 👈آن‌گاه اگر از پسِ مخارجشان بر نیامد، باید به‌مقدار خورد و خوراک خانواده‌اش، با تکیه بر خدا و رسولش، قرض کند. 🔸پس اگر بمیرد و بدهی‌اش را ادا نکند، پرداخت آن بر عهده امام است و اگر امام نیز قرضش را ادا نکند، به گردن او (امام) خواهد بود. 🔸به‌راستی که خداوند (عزّوجلّ) می‌فرماید: «إِنَّمَا الصَّدَقٰاتُ لِلْفُقَرٰاءِ وَ الْمَسٰاكِينِ وَ الْعٰامِلِينَ عَلَيْهٰا...»؛ «صدقات (مبالغ جمع‌آوری‌شده‌ی زکات)، فقط به فقرا اختصاص دارد و به بیچارگان و عوامل جمع‌آوری زکات و...» تا جایی که می‌فرماید: «وَ الْغٰارِمِينَ»1⃣؛ «و بده‌کاران» 👈چنین کسی [که با این وضعیت از دنیا رفته]، فقیر و بی‌چاره و بده‌کار است.»2⃣ 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ 1⃣متن کامل این آیه شریفه که موارد مصرف زکات را ذکر می‌کند، این است: «إِنَّمَا الصَّدَقٰاتُ لِلْفُقَرٰاءِ وَ الْمَسٰاكِينِ وَ الْعٰامِلِينَ عَلَيْهٰا وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِي الرِّقٰابِ وَ الْغٰارِمِينَ وَ فِي سَبِيلِ اللّٰهِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللّٰهِ وَ اللّٰهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ»[توبه:۶۰] 2⃣بنابراین بر اساس این آیه، شخص مذکور، از مواردی است که بدهی او باید از محل زکات جمع‌آوری‌شده پرداخت شود. مسؤول جمع‌آوری و تقسیم زکات، امام المسلمین است. در زمان حکومت معصومان (علیهم‌السلام) این مسؤولیت بر عهده‌ی ایشان بوده است و در زمان غیبت آن‌ها نیز بر عهده کسی است که بر جای ایشان نشسته و مسؤولیت اجرای احکام اسلامی را بر عهده گرفته است. 📝پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️اگر بخواهیم در مورد عنوانِ این مطلب توضیح دهیم، می‌توانیم چنین بگوییم که امام کاظم (علیه‌السلام) در صورتی قرض کردن را لازم می‌دانند که شخص با وجود تلاش برای کسب روزی حلال، از عهده مخارج خانواده‌اش بر نیاید. در این‌صورت باید به‌قدر ضرورت قرض کند. 🔺البته این، به این معنا نیست که انسان با این قصد که نخواهد بدهیِ خود را بپردازد، قرض کند، بلکه به این معناست که تأکید معصومان (علیهم‌السلام) بر«پرهیز از قرض کردن و بدهی داشتن»، موجب نشود که انسان حتی در صورت نیازمندی و در تنگنا بودنِ خانواده‌اش نیز از قرض کردن خودداری کند. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠روزی که امام سجاد یک تار از عبایشان را گرو گذاشتند تا پولی قرض کنند! (لطفاً تا آخر بخوانید) 🌿...عَنِ اَلْعَبَّاسِ بْنِ عِيسَى قَالَ: ضَاقَ عَلَى عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ ضِيقَةٌ فَأَتَى مَوْلًى لَهُ فَقَالَ لَهُ: «أَقْرِضْنِي عَشَرَةَ آلاَفِ دِرْهَمٍ إِلَى مَيْسَرَةٍ.» فَقَالَ: لاَ لِأَنَّهُ لَيْسَ عِنْدِي وَ لَكِنْ أُرِيدُ وَثِيقَةً. قَالَ: فَشَقَّ لَهُ مِنْ رِدَائِهِ هُدْبَةً فَقَالَ لَهُ: «هَذِهِ اَلْوَثِيقَةُ.» قَالَ: فَكَأَنَّ مَوْلاَهُ كَرِهَ ذَلِكَ فَغَضِبَ وَ قَالَ: «أَنَا أَوْلَى بِالْوَفَاءِ أَمْ حَاجِبُ بْنُ زُرَارَةَ؟» فَقَالَ: أَنْتَ أَوْلَى بِذَلِكَ مِنْهُ. فَقَالَ: «فَكَيْفَ صَارَ حَاجِبٌ يَرْهَنُ قَوْساً وَ إِنَّمَا هِيَ خَشَبَةٌ عَلَى مِائَةِ حَمَالَةٍ وَ هُوَ كَافِرٌ فَيَفِي وَ أَنَا لاَ أَفِي بِهُدْبَةِ رِدَائِي؟» قَالَ: فَأَخَذَهَا اَلرَّجُلُ مِنْهُ وَ أَعْطَاهُ اَلدَّرَاهِمَ وَ جَعَلَ اَلْهُدْبَةَ فِي حُقٍّ فَسَهَّلَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ اَلْمَالَ فَحَمَلَهُ إِلَى اَلرَّجُلِ ثُمَّ قَالَ لَهُ: «قَدْ أَحْضَرْتُ مَالَكَ فَهَاتِ وَثِيقَتِي.» فَقَالَ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ ضَيَّعْتُهَا. فَقَالَ: «إِذَنْ لاَ تَأْخُذَ مَالَكَ مِنِّي لَيْسَ مِثْلِي مَنْ يُسْتَخَفُّ بِذِمَّتِهِ.» قَالَ: فَأَخْرَجَ اَلرَّجُلُ اَلْحُقَّ فَإِذَا فِيهِ اَلْهُدْبَةُ فَأَعْطَاهُ عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ اَلدَّرَاهِمَ وَ أَخَذَ اَلْهُدْبَةَ فَرَمَى بِهَا وَ اِنْصَرَفَ. 📚الکافي، ج۵، ص۹۶ 🌿از عباس بن عیسی نقل شده است: 🔶امام سجاد (علیه‌السلام) دچار تنگنایی (در زندگی‌شان) شدند. نزد یکی از دوستانشان رفتند و به او فرمودند: 🔸«به من ده‌هزار درهم قرض بده تا زمانی که دستم باز شود.» 🔷آن مرد گفت: 🔹نه؛ چون این‌مقدار پول نزدم نیست. ضمن این‌که از شما وثیقه می‌خواهم. 🔶حضرت رشته‌ای از تار و پود عبایشان را جدا کردند و به او فرمودند: 🔸«این هم وثیقه.» 🔷گویا دوست حضرت (از این وثیقه) خوشش نیامد. 🔶لذا حضرت خشمگین شدند و فرمودند: 🔸«من وفادارتر هستم یا حاجب بن زراره؟» 🔷آن شخص عرض کرد: 🔹شما از او وفادارتر هستید. 🔶حضرت فرمودند: 🔸«پس چه‌طور است که حاجب، در زمانی که کافر بود، کمانش را که از چوب بود، گرو گذاشت و به عهدش وفا نمود،1⃣ اما من در مقابل تار عبایم به عهدم وفا نمی‌کنم؟!» 🔷آن مرد، آن تار عبا را از حضرت گرفت و آن مبلغ را به ایشان داد و آن تار عبا را در ظرف کوچکی گذاشت. 🔶پس (از مدتی) خداوند (عزّوجلّ) مالی به امام سجاد (علیه‌آلسلام) رساند. حضرت آن را نزد آن مرد بردند و فرمودند: 🔸«پولت را آورده‌ام، وثیقه‌ی مرا بیاور.» 🔷آن مرد عرض کرد: 🔹فدایتان شوم، آن را از دست داده‌ام [گم کرده‌ام.] 🔶حضرت فرمودند: 🔸«بنابراین پولت را از من نخواهی گرفت. شخصی مثل من وثیقه‌اش کوچک شمرده نمی‌شود.» 🔷آن مرد، آن ظرف کوچک را [از میان وسایلش] بیرون آورد و تار عبا را در آن پیدا کرد. 🔶آن‌گاه امام سجاد (علیه‌السلام) آن درهم‌ها را به او دادند و آن نخ را گرفتند و (بر زمین) انداختند و از پیش او رفتند.2⃣ 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ 1⃣حاجب بن زرارة بن عُدس، از بزرگان عرب در زمان جاهلیت و از رؤسای قبیله بنی‌تمیم بوده است. نقل شده است که وقتی سرزمین اعراب دچار خشکسالی شد، نزد حاکم مناطق مرزی با ایران رفت تا اجازه استفاده از چراگاه‌های مرزی را از او بگیرد. وقتی حاکم ایرانی از او تضمین خواست که اعراب ایجاد ناامنی نکنند، او کمانی که همراه داشت را از جانب بنی‌تمیم گرو گذاشت. حاکم ایرانی که مردانگی او را پسندیده بود، این تضمین را از او پذیرفت. این ماجرا در میان اعراب به ضرب‌المثل تبدیل شده است. (مثل ضرب‌المثل گرو گذاشتن تار سِبیل در فارسی.) حاجب بعدها اسلام آورد و از جانب رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) مأمور اخذ زکات از بنی‌تمیم شد. 2⃣گویا حضرت با این برخورد می‌خواستند او را ادب کنند که اولاً وقتی کسی از او قرض می‌خواهد، بزرگوارانه برخورد کند، ثانیاً با هرکس به تناسب شخصیت و جایگاهش برخورد کند و ثالثاً برای امانت و وثیقه‌ای که نزدش گذاشته شده، اهمیت و مسؤولیت قائل باشد. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠کمک خداوند به کسی که قصد پرداخت بدهی‌اش را دارد 🌿...عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ رِبَاطٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: 🍃«مَنْ كَانَ عَلَيْهِ دَيْنٌ فَيَنْوِي قَضَاءَهُ كَانَ مَعَهُ مِنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَافِظَانِ يُعِينَانِهِ عَلَى اَلْأَدَاءِ عَنْ أَمَانَتِهِ فَإِنْ قَصُرَتْ نِيَّتُهُ عَنِ اَلْأَدَاءِ قَصُرَا عَنْهُ مِنَ اَلْمَعُونَةِ بِقَدْرِ مَا قَصُرَ مِنْ نِيَّتِهِ.» 📚الکافي، ج۵، ص۹۵ 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔸«کسی که بدهی‌ای به گردنش است و قصد پرداخت آن را دارد، از جانب خداوند (عزّوجلّ) دو (فرشته‌ی) محافظ همراهش خواهند بود که او را یاری می‌کنند تا امانتش را ادا نماید. 👈اما اگر از نیتش (پرداخت بدهی) کوتاه بیاید، آن‌دو نیز به همان اندازه‌ای که او کوتاهی کرده، در یاری‌اش کوتاهی می‌کنند.» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠 خیانتکار را چه به مکه و مدینه! 🌿...عَنْ أَبِي ثُمَامَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ اَلثَّانِي عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أَلْزَمَ مَكَّةَ أَوِ اَلْمَدِينَةَ وَ عَلَيَّ دَيْنٌ فَمَا تَقُولُ؟ فَقَالَ: «اِرْجِعْ فَأَدِّهِ إِلَى مُؤَدَّى دَيْنِكَ وَ اُنْظُرْ أَنْ تَلْقَى اَللَّهَ تَعَالَى وَ لَيْسَ عَلَيْكَ دَيْنٌ إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ لاَ يَخُونُ.» 📚الکافي، ج۵، ص۹۴ 🌿از ابوثُمامه نقل شده است: 🔷به امام جواد (علیه‌السلام) عرض کردم: 🔹من قصد دارم مدتی در مکه یا مدینه بمانم، اما بدهی‌ای به گردنم است. شما چه می‌فرمایید؟ 🔶حضرت فرمودند: 🔸«(به شهرت) برگرد و بدهی‌ات را به طلب‌کار بپرداز 🔸و چنان تدبیر کن که خداوند (تعالی) را در حالی ملاقات کنی که بدهی‌ای به گردنت نباشد؛ 👌به‌راستی که مؤمن خیانت نمی‌کند.» 📝پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️همان‌طور که مشخص است، ابوثمانه پس از انجام اعمال حج و زیارت رسول خدا، بر سر دوراهی گیر کرده بوده که مدتی در این دو شهر مقیم شود یا به شهرش برگردد تا بدهی‌اش که مدتش سر رسیده بوده را صاف کند. 🔺امام به او تذکر می‌دهند که پس ندادن بدهی، نوعی خیانت (در امانت) است، هرچند به بهانه اقامت در شهرهای زیارتی باشد. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠آیا کسی که بدهی یا زکات یا مهریه همسرش را نداده و از دنیا رفته، عقوبت می‌شود؟ 🌿...عَنْ عَبْدِ اَلْغَفَّارِ اَلْجَازِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ مَاتَ وَ عَلَيْهِ دَيْنٌ. قَالَ: «إِنْ كَانَ أُتِيَ عَلَى يَدَيْهِ مِنْ غَيْرِ فَسَادٍ لَمْ يُؤَاخِذْهُ اَللَّهُ [عَلَيْهِ] إِذَا عَلِمَ بِنِيَّتِهِ [اَلْأَدَاءَ] إِلاَّ مَنْ كَانَ لاَ يُرِيدُ أَنْ يُؤَدِّيَ عَنْ أَمَانَتِهِ فَهُوَ بِمَنْزِلَةِ اَلسَّارِقِ وَ كَذَلِكَ اَلزَّكَاةُ أَيْضاً وَ كَذَلِكَ مَنِ اِسْتَحَلَّ أَنْ يَذْهَبَ بِمُهُورِ اَلنِّسَاءِ.» 📚الکافي، ج۵، ص۹۹ 🔷از عبدالغفار جازی نقل شده است: 🔹از امام صادق (علیه‌السلام) در مورد مردی سؤال کردم که مرده است و بدهی‌ای به گردنش است [آیا خداوند او را عقوبت خواهد کرد؟] 🔶حضرت فرمودند: 🔸«اگر آن پول را در راه باطلی مصرف نکرده باشد، خداوند بداند که قصد پرداختش را داشته است، او را مؤاخذه نخواهد کرد، 👈مگر کسی که قصد نداشته باشد امانتش را ادا کند؛ که او به منزله‌ی سارق است. 🔸همین‌طور کسی که زکات به گردنش است و نیز کسی که نپرداختن مهریه زنان را حلال بشمارد.» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
😰طلب‌کارها هم باید بترسند! 🌿...عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ: دَخَلَ رَجُلٌ عَلَى أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَشَكَا إِلَيْهِ رَجُلاً مِنْ أَصْحَابِهِ فَلَمْ يَلْبَثْ أَنْ جَاءَ اَلْمَشْكُوُّ فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: «مَا لِفُلاَنٍ يَشْكُوكَ؟» فَقَالَ لَهُ: يَشْكُونِي أَنِّي اِسْتَقْضَيْتُ مِنْهُ حَقِّي. قَالَ: فَجَلَسَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ مُغْضَباً ثُمَّ قَالَ: «كَأَنَّكَ إِذَا اِسْتَقْضَيْتَ حَقَّكَ لَمْ تُسِئْ أَ رَأَيْتَ مَا حَكَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي كِتَابِهِ : «يَخٰافُونَ سُوءَ اَلْحِسٰابِ» أَ تَرَى أَنَّهُمْ خَافُوا اَللَّهَ أَنْ يَجُورَ عَلَيْهِمْ لاَ وَ اَللَّهِ مَا خَافُوا إِلاَّ اَلاِسْتِقْضَاءَ فَسَمَّاهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سُوءَ اَلْحِسَابِ فَمَنِ اِسْتَقْضَى بِهِ فَقَدْ أَسَاءَ.» 📚الکافي، ج۵، ص۱۰۰ 🌿از حمّاد بن عثمان نقل شده است: 🔷مردی نزد امام صادق (علیه‌السلام) آمد و شکایت یکی از اصحابشان را به ایشان کرد. طولی نکشید که کسی که از او شکایت شده بود نیز آمد. 🔶امام صادق (علیه‌السلام) به او فرمودند: 🔸«چه شده است که فلانی از تو شکایت دارد؟» 🔷به امام عرض کرد: 🔹شکایتش از من این است که حقم (پولی که به او قرض داده‌ام) را از او مطالبه کرده‌ام. 🔶حضرت با حالت خشم نشستند و بعد فرمودند: 🔸«گمان کرده‌ای اگر حقت را از او مطالبه کنی، بد نکرده‌ای؟ آیا حکایت خداوند (عزّوجلّ) در کتابش را دیده‌ای که: 🔅«يَخٰافُونَ سُوءَ اَلْحِسٰابِ»[رعد:۲۱]؛ «(صاحبان خرد) از بدیِ محاسبه می‌ترسند.»*⃣ 🔸آیا به نظرت آن‌ها (صاحبان خرد) از این می‌ترسند که خداوند [هنگام محاسبه‌ی اعمالشان] به آن‌ها ظلم کند؟ 🔸نه، به خدا قسم. تنها از این می‌ترسند که طلبشان را [به شکل بدی، از بدهکارش] مطالبه کنند که خداوند این را «سوء الحساب» (بد حساب کردن) نامیده است. 👈پس کسی که بدهی‌اش را (به شکل بدی) مطالبه کند، قطعاً بد کرده است.» 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ *⃣این عبارت، بخشی از آیات ۱۹ الی ۲۲ سوره رعد است: 🔆«أَفَمَن يَعۡلَمُ أَنَّمَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَ ٱلۡحَقُّ كَمَنۡ هُوَ أَعۡمَىٰٓ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ ٱلۡأَلۡبَٰبِ * ٱلَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ وَلَا يَنقُضُونَ ٱلۡمِيثَٰقَ * وَٱلَّذِينَ يَصِلُونَ مَآ أَمَرَ ٱللَّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيَخۡشَوۡنَ رَبَّهُمۡ وَيَخَافُونَ سُوٓءَ ٱلۡحِسَابِ * وَٱلَّذِينَ صَبَرُواْ ٱبۡتِغَآءَ وَجۡهِ رَبِّهِمۡ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقۡنَٰهُمۡ سِرّٗا وَعَلَانِيَةٗ وَيَدۡرَءُونَ بِٱلۡحَسَنَةِ ٱلسَّيِّئَةَ أُوْلَـٰٓئِكَ لَهُمۡ عُقۡبَى ٱلدَّارِ» 🔅«آيا كسى كه مى‌داند آن‌چه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده حق است، مانند كسى است كه [از نظر باطن] نابيناست؟! فقط خردمندان [بينادل] متذكّرِ [حق] مى‌شوند * همان كسانى كه به عهد خدا [كه همانا قرآن است] وفا مى‌كنند و پيمان را نمى‌شكنند * و آن‌چه را خدا به پيوند آن فرمان داده پيوند، مى‌دهند و از [عظمت و جلال] پروردگارشان همواره در هراسند و از حساب سخت و دشوار بيم دارند * و براى به دست آوردن خشنودى پروردگارشان [در برابر گناهان و انجام وظايف و حوادث] شكيبايى ورزيدند، و نماز را بر پا داشتند، و بخشى از آن‌چه را روزى آنان كرديم در نهان و آشكار انفاق نمودند، و همواره با نيكىِ [عبادت] زشتى و پليدى [گناه] را دفع مى‌كنند [و با خوبى‌هاى خود نسبت به مردم، بدى‌هاى آنان را نسبت به خود برطرف مى‌نمايند]، اينان‌اند كه فرجام نيك آن سراى، ويژۀ آنان است.» (ترجمه شیخ حسین انصاریان) 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠اندر فضائل قرض دادن به مؤمنان 🌿...عَنْ فُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: 🍃«مَا مِنْ مُؤْمِنٍ أَقْرَضَ مُؤْمِناً يَلْتَمِسُ بِهِ وَجْهَ اَللَّهِ إِلاَّ حَسَبَ اَللَّهُ لَهُ أَجْرَهُ بِحِسَابِ اَلصَّدَقَةِ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْهِ مَالُهُ.» 📚الکافي، ج۴، ص۳۴ 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔸«هیچ مؤمنی نیست که برای کسب رضای خداوند، به مؤمنی (دیگر) مالی قرض دهد، مگراین‌که خداوند تا زمانی که مالش به او برگردد، آن را به‌عنوان صدقه (زکات) برایش محسوب می‌کند.» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿...عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ اَلسِّنْدِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: 🍃«قَرْضُ اَلْمُؤْمِنِ غَنِيمَةٌ وَ تَعْجِيلُ خَيْرٍ إِنْ أَيْسَرَ أَدَّاهُ وَ إِنْ مَاتَ اُحْتُسِبَ مِنَ اَلزَّكَاةِ.» 📚الکافي، ج۴، ص۳۴ 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔸«قرض دادن به مؤمن، غنیمت1️⃣ و شتاب گرفتن در خوبی‌هاست؛ 👈اگر (آن مؤمن) دستش باز شود، بدهی‌اش را می‌پردازد 👈و اگر [پیش از پرداخت بدهی‌اش] بمیرد، (مالِ قرض‌داده‌شده، برای طلبکار) از زکات محسوب می‌گردد.»2️⃣ 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ 1️⃣غنیمت، ثروتی است که بدون رنج به‌دست آید. 2️⃣مقصود این است که خداوند چنین برای او لحاظ می‌کند که گویا آن مال را به‌عنوان زکات پرداخته و چنین ثوابی برایش محاسبه می‌کند. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠اندر فضائل مهلت دادن به بدهکار 🌿...عَنْ يَحْيَى بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ اَلْحَسَنِ بْنِ اَلْحَسَنِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «صَعِدَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ اَلْمِنْبَرَ ذَاتَ يَوْمٍ فَحَمِدَ اَللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ وَ صَلَّى عَلَى أَنْبِيَائِهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِمْ ثُمَّ قَالَ: «أَيُّهَا اَلنَّاسُ لِيُبَلِّغِ اَلشَّاهِدُ مِنْكُمُ اَلْغَائِبَ أَلاَ وَ مَنْ أَنْظَرَ مُعْسِراً كَانَ لَهُ عَلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي كُلِّ يَوْمٍ صَدَقَةٌ بِمِثْلِ مَالِهِ حَتَّى يَسْتَوْفِيَهُ.»» ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: ««وَ إِنْ كٰانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلىٰ مَيْسَرَةٍ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ» أَنَّهُ مُعْسِرٌ فَتَصَدَّقُوا عَلَيْهِ بِمَالِكُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ.» 📚الکافي، ج۴، ص۳۵ 🔷از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔹روزی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بالای منبر رفتند، خداوند را حمد کردند و ستایش نمودند و بر پیامبرانش صلوات گفتند. 🔶بعد فرمودند: 🔸«ای مردم! کسانی که شاهدِ (سخنان من) هستند، (این سخن را) باید به غایبان برسانند؛ 👈آگاه باشید هرکس به تنگ‌دستی مهلت دهد، بر عهده‌ی خداوند (عزّوجلّ) است که: تا زمانی که مالش را به او پس دهد، در هر روز، به‌مقدار مالش، صدقه محسوب کند.»»*️⃣ 🔷آن‌گاه امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: 🔆««وَ إِنْ كٰانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلىٰ مَيْسَرَةٍ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ» [بقره:۲۸۰] 🔅«اگر دستش تنگ بود، تا زمانی که دستش باز شود، به او مهلت دهید و اگر (آن مال) را به او صدقه دهید، برایتان بهتر است، اگر بدانید.» 🔹کسی که دستش تنگ است، مالتان را به او صدقه دهید؛ که این برایتان بهتر است.» 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️برای تقریب به ذهن، این‌طور فرض کنیم که دوستمان پنج میلیون تومان، یک‌ماهه، از ما قرض گرفته است. 🔺بر اساس فرمایش رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، تا روزی که این مبلغ را به ما بازگرداند، روزی یک صدقه پنج میلیونی برایمان محاسبه می‌شود. 🔺یعنی اگر پس از یک ماه، پنج میلیون را برگرداند، گویا ما در این مدت صدوپنجاه میلیون تومان صدقه داده‌اید! ضمن این‌که پولمان هم برگشته است. 🔺این‌مقدار صدقه برای مایی که معمولاً در هر ماه، مبلغ ناچیزی صدقه می‌دهیم، باورنکردنی است و ثواب بزرگی محسوب می‌شود. 👌با این نگاه، مهلت دادن به بدهکار، نه‌تنها برایمان سخت نیست، بلکه شیرین نیز خواهد بود. 👈حال اگر بدهکار تنگدست باشد و توان پرداخت بدهی‌اش را نداشته باشد، اگر از پولمان بگذریم، یک صدقه‌ی جاریه و یک پاداش بزرگ برای آخرتمان فراهم کرده‌ایم. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠راه‌کارهایی برای پس گرفتن طلب، از بدهکار 🌿محَمَّدُ بْنُ يَحْيَى رَفَعَهُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ لَهُ رَجُلٌ إِنَّ لِي عَلَى بَعْضِ اَلْحَسَنِيِّينَ مَالاً وَ قَدْ أَعْيَانِي أَخْذُهُ وَ قَدْ جَرَى بَيْنِي وَ بَيْنَهُ كَلاَمٌ وَ لاَ آمَنُ أَنْ يَجْرِيَ بَيْنِي وَ بَيْنَهُ فِي ذَلِكَ مَا أَغْتَمُّ لَهُ. فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: «لَيْسَ هَذَا طَرِيقَ اَلتَّقَاضِي وَ لَكِنْ إِذَا أَتَيْتَهُ أَطِلِ اَلْجُلُوسَ وَ اِلْزَمِ اَلسُّكُوتَ.» قَالَ اَلرَّجُلُ: فَمَا فَعَلْتُ ذَلِكَ إِلاَّ يَسِيراً حَتَّى أَخَذْتُ مَالِي. 📚الکافي، ج۵، ص۱۰۱ 🔷نقل شده است مردی به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کرد: 🔹من نزد یکی از نوادگان امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) مالی (طلب) دارم، اما نمی‌توانم آن را از او پس بگیرم. بینمان درگیری لفظی‌ای هم رخ داده و اطمینان ندارم که بدون ناراحتی مسأله‌مان حل شود. 🔶امام صادق (علیه‌السلام) به او فرمودند: 🔸«این، شیوه تقاضا کردنِ (طلب) نیست، بلکه وقتی نزد او رفتی، مدت طولانی بنشین و سکوت اختیار کن.» 🔷آن مرد گوید: 🔹مدت کوتاهی این کار را کردم و مالم را پس گرفتم. •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿...عَنْ خَضِرِ بْنِ عَمْرٍو اَلنَّخَعِيِّ قَالَ قَالَ أَحَدُهُمَا عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ فِي اَلرَّجُلِ يَكُونُ لَهُ عَلَى رَجُلٍ مَالٌ فَيَجْحَدُهُ قَالَ: «إِنِ اِسْتَحْلَفَهُ فَلَيْسَ لَهُ أَنْ يَأْخُذَ مِنْهُ بَعْدَ اَلْيَمِينِ شَيْئاً وَ إِنْ تَرَكَهُ وَ لَمْ يَسْتَحْلِفْهُ فَهُوَ عَلَى حَقِّهِ.» 📚الکافي، ج۵، ص۱۰۱ 🔶از امام باقر یا امام صادق (علیهماالسلام) نقل شده است که در مورد مردی که مالی به کسی داده و او انکار می‌کند، فرمودند: 🔸«اگر او (بدهکار) را قسم دهد، بعد از آن‌که قسم خورد [که من از تو پولی نگرفته‌ام]، دیگر نمی‌تواند چیزی از او بگیرد، اما اگر او را رها کند و قسمش ندهد، حقش محفوظ خواهد بود.» 📝پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️از فرمایشات مذکور می‌توان چنین آموخت که طلب‌کار برای گرفتن طلبش باید رعایت اخلاق و آدابی را بنماید؛ 🔺نباید بی‌تابی کند و به پر و پای بدهکار بپیچد، باید با طمأنیه پیش برود و کار را به بن‌بست نکشاند. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
😰عاقبت سلطه‌پذیری و عافیت‌طلبی، به طمع دنیا 🌿...عَنْ حَدِيدٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ اتَّقُوا اللَّهَ وَ صُونُوا دِينَكُمْ بِالْوَرَعِ وَ قَوُّوهُ بِالتَّقِيَّةِ وَ الِاسْتِغْنَاءِ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّهُ مَنْ خَضَعَ لِصَاحِبِ سُلْطَانٍ وَ لِمَنْ يُخَالِفُهُ عَلَى دِينِهِ طَلَباً لِمَا فِي يَدَيْهِ مِنْ دُنْيَاهُ‏ أَخْمَلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَقَّتَهُ عَلَيْهِ وَ وَكَلَهُ إِلَيْهِ فَإِنْ هُوَ غَلَبَ عَلَى شَيْ‏ءٍ مِنْ دُنْيَاهُ فَصَارَ إِلَيْهِ مِنْهُ شَيْ‏ءٌ نَزَعَ اللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ اسْمُهُ الْبَرَكَةَ مِنْهُ وَ لَمْ يَأْجُرْهُ عَلَى شَيْ‏ءٍ يُنْفِقُهُ فِي حَجٍّ وَ لَا عِتْقِ [رَقَبَةٍ] وَ لَا بِرٍّ. 📚الكافي، ج۵، ص۱۰۵ 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔸«از خداوند بترسید و دینتان را با ″ورع″ حفظ کنید و آن را با ″تقیه″ و با ″بی‌نیازی جستن با (اتکاء به) خداوند″ تقویت کنید. 🔸به‌راستی کسی که در مقابل ″سلطان″1⃣ و در مقابل ″کسی که با او به‌خاطر دینش مخالفت می‌کند″2⃣ فروتنی ورزد، تا از [اموال] دنیایی که در دست اوست بهره‌مند گردد، 👈خداوند (عزّوجلّ) او را گم‌نام می‌کند3⃣ و به‌خاطر این کار با او دشمنی می‌ورزد و او را به آن (سلطان یا مخالف دین) وامی‌گذارد. 🔸آن‌گاه اگر به چیزی از دنیای آن سلطان دست یابد و مالی به او برسد، 👈خداوند (جلّ‌وعزّإسمه) برکت را از آن مال برمی‌گیرد و به هیچ کار نیک او پاداش نخواهد داد؛ چه حج باشد، چه آزاد کردن برده باشد و هر کاری خوبی که انجام دهد.» 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ 1⃣سلطان: کسی که با قهر و غلبه بر دیگران غالب شده و سلطه یافته است. 2⃣مقصود کسی است که با دین ما ضدیت دارد و به‌خاطر دین‌دار بودنمان با ما به مخالفت برخواسته. 3⃣یعنی کاری می‌کند که نامش از زبان‌ها و دل‌ها بیفتد، از بزرگی ساقط شود و به فراموشی سپرده شود. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠امام صادق به عُذافر چه گفتند که تا آخر عمر غمگین بود؟ 🌿...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُذَافِرٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: «يَا عُذَافِرُ إِنَّكَ تُعَامِلُ أَبَا أَيُّوبَ وَ الرَّبِيعَ فَمَا حَالُكَ إِذَا نُودِيَ بِكَ فِي أَعْوَانِ الظَّلَمَةِ؟» قَالَ: فَوَجَمَ أَبِي. فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَمَّا رَأَى مَا أَصَابَهُ: «أَيْ عُذَافِرُ إِنَّمَا خَوَّفْتُكَ بِمَا خَوَّفَنِي اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ.» قَالَ مُحَمَّدٌ: فَقَدِمَ أَبِي فَلَمْ يَزَلْ مَغْمُوماً مَكْرُوباً حَتَّى مَاتَ. 📚الكافي، ج۵، ص۱۰۵ 🔷از محمد بن عُذافر صیرفی نقل شده است: 🔹پدرم، عذافر بن عیسی صیرفی نقل کرده است: 🔶امام صادق (علیه‌السلام) به من فرمودند: 🔸«ای عذافر! تو با ابو ایوب و ربیع معامله انجام می‌دهی. احوالت چگونه خواهد بود، زمانی که (در قیامت) تو را جزء یاوران ستم‌گران صدا بزنند؟ 🔷محمد گوید: 🔹پدرم از شدت ناراحتی زبانش بند آمد. 🔶امام صادق (علیه‌السلام) وقتی این حالت پدرم را دیدند، به او فرمودند: 🔸«ای عذافر! من تو را از چیزی ترساندم که خداوند (عزّوجلّ) مرا از آن ترسانده است.» 🔷محمد گوید: 🔹پدرم (از نزد امام) آمد و همواره ناراحت و اندوهگین بود، تا از دنیا رفت.*️⃣ 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ *️⃣شغل محمد بن عذافر و پدرش عذافر بن عیسی، صرافی بوده است و به این واسطه با افراد مختلف، از جمله کارگزاران بنی‌عباس، معامله می‌کرده‌اند. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠توبه نصوح یکی از کارمندان دستگاه بنی‌امیه 🌿از علی بن ابی‌حمزه بطائنی نقل شده است: 🔷من دوستی داشتم که از کاتبانِ [امور مالیِ] بنی‌امیه بود. به من گفت: 🔹برای من از امام صادق (علیه‌السلام) اجازه(ی ملاقات) بگیر. 🔷برایش اجازه خواستم و حضرت به او اجازه دادند. وقتی نزد ایشان آمد، سلام کرد و نشست. بعد، عرض کرد: 🔹فدایتان شوم، من در دیوانِ این قوم (بنی‌امیه) شاغل بودم و (به این واسطه) از دنیای آن‌ها اموال فراوانی به من رسیده است و من چشم خود را بر این مسائل بسته بودم. [حال چه می‌فرمایید؟] 🔶امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: 🔸«اگر بنی‌امیه کسی را پیدا نمی‌کردند که [حساب و کتاب‌هایشان را] برایشان بنویسد، مالیات‌ها را برایشان جمع کند، در رکابشان بجنگد و [برای تأییدشان] در (نماز) جماعت‌هایشان شرکت کند، (دراین‌صورت) هرگز حق ما (اهل‌بیت) را سلب نمی‌کردند. 🔸اگر مردم آن‌ها را و آن‌چه در دست دارند را رها کنند، جز آن‌چه در دستشان بود، چیزی برایشان باقی نمی‌ماند.» 🔷آن جوان عرض کرد: 🔹فدایتان شوم، آیا برای من راه خروجی (از این وضعیت) هست؟ 🔶امام فرمودند: 🔸«اگر (راهش) را به تو بگویم، عمل می‌کنی؟» 🔷عرض کرد: 🔹عمل می‌کنم. 🔶حضرت فرمودند: 🔸«خود را از هرآن‌چه در دستگاه آن‌ها به‌دست آورده‌ای بیرون آور. [از میان کسانی که به‌واسطه شغلت از آن‌ها مالی دریافت شده] کسانی را که می‌شناسی، مالشان را به آن‌ها برگردان و کسانی را که نمی‌شانسی، مبلغش را (از جانب آن‌ها) صدقه بده. 👈[دراین‌صورت] من از جانب خداوند (عزّوجلّ) بهشت را برایت تضمین می‌کنم.» 🔷آن جوان مدتی طولانی سرش را پایین انداخت و بعد عرض کرد: 🔹فدایتان شوم (دستورتان را) عمل می‌کنم. 🔷علی بن ابی‌حمزه گوید: 🔹آن جوان با ما به کوفه برگشت و خود را از هرآن‌چه بر زمین داشت، حتی از پیراهنی که بر تن داشت، به‌در آورد. من مبلغی برای آن جوان جمع کردم و پیراهنی برای او خریدم و به‌همراه مقداری خرجی، برایش فرستادم. 🔹چند ماه بیش‌تر بر او نگذشته بود که مریض شد و ما به عیادتش رفتیم. وقتی بر او وارد شدیم، در حال احتضار بود. 🔹چشمانش را باز کرد و بعد گفت: ای علی! به خدا قسم، هم‌نشینت (امام صادق علیه‌السلام، به عهدش) وفا کرد. 🔹سپس جان داد و ما کارهای (کفن و دفنِ) او را به‌عهده گرفتیم. 🔹بعدها (از کوفه) خارج شدم و نزد امام صادق (در مدینه) رفتم. 🔶ایشان وقتی مرا دیدند، فرمودند: 🔸«ای علی! به‌خدا قسم، به (عهدم با) هم‌نشینت وفا کردم.» 🔷عرض کردم: 🔹درست می‌فرمایید، فدایتان شوم. او نیز هنگام مرگش همین را به من گفت. 📚الكافي، ج۵، ص۱۰۶ 📝پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ 👈ماجرای مشابه در مطلبی که پیش‌تر ارائه شده بود: 📍http://dastvar.blog.ir/1399/06/30 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
📜متن عربی حدیث 🌿...عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ: كَانَ لِي صَدِيقٌ مِنْ كُتَّابِ بَنِي أُمَيَّةَ فَقَالَ لِي: اسْتَأْذِنْ لِي عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَاسْتَأْذَنْتُ لَهُ عَلَيْهِ فَأَذِنَ لَهُ فَلَمَّا أَنْ دَخَلَ سَلَّمَ وَ جَلَسَ ثُمَّ قَالَ: جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي كُنْتُ فِي دِيوَانِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ فَأَصَبْتُ مِنْ دُنْيَاهُمْ مَالًا كَثِيراً وَ أَغْمَضْتُ فِي مَطَالِبِهِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: «لَوْ لَا أَنَّ بَنِي أُمَيَّةَ وَجَدُوا مَنْ يَكْتُبُ لَهُمْ وَ يَجْبِي لَهُمُ الْفَيْ‏ءَ وَ يُقَاتِلُ عَنْهُمْ وَ يَشْهَدُ جَمَاعَتَهُمْ لَمَا سَلَبُونَا حَقَّنَا وَ لَوْ تَرَكَهُمُ النَّاسُ وَ مَا فِي أَيْدِيهِمْ مَا وَجَدُوا شَيْئاً إِلَّا مَا وَقَعَ فِي أَيْدِيهِمْ.» قَالَ: فَقَالَ الْفَتَى: جُعِلْتُ فِدَاكَ فَهَلْ لِي مَخْرَجٌ مِنْهُ؟ قَالَ: «إِنْ قُلْتُ لَكَ تَفْعَلُ؟» قَالَ: أَفْعَلُ. قَالَ لَهُ: «فَاخْرُجْ مِنْ جَمِيعِ مَا اكْتَسَبْتَ فِي دِيوَانِهِمْ فَمَنْ عَرَفْتَ مِنْهُمْ رَدَدْتَ عَلَيْهِ مَالَهُ وَ مَنْ لَمْ تَعْرِفْ تَصَدَّقْتَ بِهِ وَ أَنَا أَضْمَنُ لَكَ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الْجَنَّةَ.» قَالَ فَأَطْرَقَ الْفَتَى رَأْسَهُ طَوِيلًا ثُمَّ قَالَ: قَدْ فَعَلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ. قَالَ ابْنُ أَبِي حَمْزَةَ: فَرَجَعَ الْفَتَى مَعَنَا إِلَى الْكُوفَةِ فَمَا تَرَكَ شَيْئاً عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ إِلَّا خَرَجَ مِنْهُ حَتَّى ثِيَابَهُ الَّتِي كَانَتْ عَلَى بَدَنِهِ. قَالَ: فَقَسَمْتُ لَهُ قِسْمَةً وَ اشْتَرَيْنَا لَهُ ثِيَاباً وَ بَعَثْنَا إِلَيْهِ بِنَفَقَةٍ. قَالَ: فَمَا أَتَى عَلَيْهِ إِلَّا أَشْهُرٌ قَلَائِلُ حَتَّى مَرِضَ فَكُنَّا نَعُودُهُ. قَالَ: فَدَخَلْتُ عَلَيْهِ يَوْماً وَ هُوَ فِي السَّوْقِ. قَالَ: فَفَتَحَ عَيْنَيْهِ ثُمَّ قَالَ: لِي يَا عَلِيُّ وَفَى لِي وَ اللَّهِ صَاحِبُكَ. قَالَ: ثُمَّ مَاتَ فَتَوَلَّيْنَا أَمْرَهُ فَخَرَجْتُ حَتَّى دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيَّ قَالَ: «يَا عَلِيُّ وَفَيْنَا وَ اللَّهِ لِصَاحِبِكَ.» قَالَ: فَقُلْتُ: صَدَقْتَ جُعِلْتُ فِدَاكَ هَكَذَا وَ اللَّهِ قَالَ لِي عِنْدَ مَوْتِهِ. 📚الكافي، ج۵، ص۱۰۶ 💠 کـانـال «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠چرا امام صادق سراغ منصور دوانیقی نمی‌رفتند؟ 🌿...قَالَ اِبْنُ حُمْدُونٍ: كَتَبَ اَلْمَنْصُورُ إِلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ: لِمَ لاَ تَغْشَانَا كَمَا يَغْشَانَا سَائِرُ اَلنَّاسِ فَأَجَابَهُ: «لَيْسَ لَنَا مَا نَخَافُكَ مِنْ أَجْلِهِ وَ لاَ عِنْدَكَ مِنْ أَمْرِ اَلْآخِرَةِ مَا نَرْجُوكَ لَهُ وَ لاَ أَنْتَ فِي نِعْمَةٍ فَنُهَنِّيَكَ وَ لاَ تَرَاهَا نَقِمَةً فَنُعَزِّيَكَ بِهَا فَمَا نَصْنَعُ عِنْدَكَ.» قَالَ: فَكَتَبَ إِلَيْهِ: تَصْحَبُنَا لِتَنْصَحَنَا. فَأَجَابَهُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: «مَنْ أَرَادَ اَلدُّنْيَا لاَ يَنْصَحُكَ وَ مَنْ أَرَادَ اَلْآخِرَةَ لاَ يَصْحَبُكَ.» فَقَالَ اَلْمَنْصُورُ: وَ اَللَّهِ لَقَدْ مَيَّزَ عِنْدِي مَنَازِلَ اَلنَّاسِ مَنْ يُرِيدُ اَلدُّنْيَا مِمَّنْ يُرِيدُ اَلْآخِرَةَ وَ أَنَّهُ مِمَّنْ يُرِيدُ اَلْآخِرَةَ لاَ اَلدُّنْيَا. 📚کشف‌الغمة‌في‌معرفةالأئمة، ج۲، ص۲۰۸ 🌿از ابن حمدون نقل شده است: 🔷منصور دوانیقی1️⃣ (در نامه‌ای) خطاب به امام صادق (علیه‌السلام) نوشت: 🔹چرا همان‌طور که مردم نزد ما می‌آیند، تو نزد ما نمی‌آیی؟ 🔶امام صادق (علیه‌السلام) به او پاسخ دادند: 🔸«ما [از امور دنیوی] چیزی نداریم که به‌خاطر [از دست دادن] آن از تو بترسیم و تو نیز چیزی از امور آخرتی نداری که ما برای [به دست آوردن] آن به تو امید داشته باشیم. 🔸و (همچنین) تو در نعمتی نیستی تا برای تبریک نزد تو بیاییم و این [حکومت که به‌دست آورده‌ای] را نقمت (عقوبت) هم نمی‌دانی تا برای تسلیت نزدت بیاییم.»2️⃣ 🔷منصور خطاب به حضرت نوشت: 🔹با ما هم‌نشینی کن، تا ما را نصیحت کنی! 🔶حضرت به او پاسخ دادند: 🔸«کسی که دنیا را بخواهد، تو را نصیحت نخواهد کرد و کسی که آخرت را بخواهد، با تو هم‌نشین نخواهد شد.» 🔷منصور [به اطرافیانش] گفت: 🔹به خدا قسم، او (امام صادق علیه‌السلام) تفاوت جایگاه مردم را برایم آشکار کرد؛ (تفاوت) کسانی که دنیا را می‌خواهند را از کسانی که آخرت را می‌خواهند. به راستی که خودِ او از کسانی است که آخرت را می‌خواهد، نه دنیا را. 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ 1️⃣ابوجعفر عبدالله منصور، مشهور به منصور دوانیقی، دومین خلیفه عباسی و از نوادگان عباس بن عبدالمطلب، عموی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بوده است. 2️⃣اشاره‌ای است به این‌که حکومت منصور، در واقع، برای او نعمت نیست، بلکه نقمت (عقوبت) است؛ زیرا بدون این‌که خود متوجه باشد، روزبه‌روز بیش‌تر دستش را به ظلم آلوده می‌سازد و آن‌به‌آن بیش‌تر او را به درکات جهنم فرو می‌برد. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona