eitaa logo
حدیثنا
662 دنبال‌کننده
3 عکس
5 ویدیو
1 فایل
احادیث کمترشنیده‌شده از کتب معتبر ارتباط با ادمین: @Rah_Bar
مشاهده در ایتا
دانلود
💠زمینه‌سازی رسول خدا، برای آغاز نهضت علمی، توسط امام باقر 🌿از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔹«جابر بن عبدالله انصاری، آخرین بازمانده از اصحاب رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بود. او مردی بود که از غیر ما (اهل‌بیت) بریده بود و ما را برگزیده بود. 🔹در مسجد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌نشست و عمامه‌ای سیاه به سر می‌بست و دائم بلند صدا می‌زد: «یا باقرالعلم! یا باقرالعلم». 🔹مردم مدینه می‌گفتند: جابر (از روی بیماری) پرت‌وپلا می‌گوید! 🔹اما جابر می‌گفت: نه، به خدا قسم پرت‌وپلا نمی‌گویم. خودم از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) شنیدم که می‌فرمودند: «تو مردی از (خاندانِ) من را درک خواهی کرد که نامش، نام من و ظاهرش، مانند من است. او علم را می‌شکافد، چه شکافتنی!» این سخن پیامبر است که مرا به گفتن این حرف‌ها دعوت می‌کند. 🔹اوضاع چنین بود تا این‌که روزی جابر داشت از کوچه‌های مدینه عبور می‌کرد. از کوچه‌ای گذشت که در آن مکتب‌خانه‌ای بود که (پدرم) محمدبن‌علی (امام باقر علیه‌السلام) آن‌جا بود. 🔹وقتی چشمش به ایشان افتاد، گفت: پسربچه! رویت را به من کن. پدرم رویش را به جابر کردند. سپس گفت: برگرد. پدرم برگشتند. 🔹سپس گفت: قسم به خدایی که جانم در دست اوست، شبیه رسول خدا هستی. پسربچه! اسمت چیست؟ پدرم فرمودند: «اسمم محمد بن علی بن حسین است.» 🔹آن‌گاه به سمت پدرم رفت. سرش را بوسید و گفت: پدر و مادرم به فدایت! رسول خدا به تو سلام رساند و چنین و چنان گفت. 🔸پدرم درحالی‌که ترسیده بودند، نزد پدرشان (امام سجاد علیه‌السلام) رفتند و ماجرا را برایشان تعریف کردند. 🔸امام سجاد (علیه‌السلام) به او فرمودند: «پسرم! جابر این کار را کرد؟» گفت: «بله» امام سجاد فرمودند: «پسرم! در اتاقت بمان، که جابر هر صبح و شام نزد تو می‌آید.» 🔹مردم مدینه می‌گفتند: عجب کاری می‌کند جابر! هر صبح و شام نزد این پسربچه می‌رود، درحالی‌که او آخرین بازمانده از اصحاب رسول خداست. 🔸طولی نکشید که (پدربزرگم) امام سجاد (علیه‌السلام) از دنیا رفت. از آن پس، امام باقر (علیه‌السلام) به احترام مصاحبتِ جابر با رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، نزد او می‌رفت. 🔸پدرم (بر کرسی درس) می‌نشست و برای من مردم از خداوند (تبارک‌وتعالی) حدیث نقل می‌کردند. مردم مدینه گفتند: تابه‌حال ندیده بودیم کسی چنین جرأتی به خود دهد (که مستقیماً از خداوند نقل کند.) 🔸وقتی پدرم دیدند مردم چنین می‌گویند، برای آنان از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) حدیث نقل فرمودند. باز مردم مدینه گفتند: هرگز کسی را دروغ‌گوتر از او ندیده بودیم؛ برای ما از کسی حدیث نقل می‌کند که او را ندیده است. 🔸وقتی پدرم دید مردم چنین می‌گویند، برای آنان از جابر بن عبدالله (از رسول خدا) حدیث نقل فرمودند. از آن پس مردم پدرم را تصدیق کردند. 🔹جابر بن عبدالله نیز نزد پدرم می‌آمد و از ایشان کسب علم می‌کرد.» الكافي، ج۱، ص۴۶۹ 📝پانوشتــــــــــــــــــــــــ 🔺چنان‌چه ملاحظه می‌فرمایید، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از ۷۰ سال پیش‌تر، جابر بن عبدالله انصاری را مأمور ساختند که در زمان فرزند پنجمشان؛ امام باقر (علیه‌السلام)، نزد ایشان رود و از اعتباری که به‌واسطه مصاحبتش با رسول خدا خواهد داشت، در کودکیِ امام باقر (علیه‌السلام)، به ایشان اعتبار بخشد و ایشان را در چشم‌ها بزرگ گرداند، تا شرایط برای آغاز نهضت علمی امامان شیعه، به‌دست ایشان فراهم شود. 🔺پیش‌تر در مطلبی با عنوان «نقش امام باقر در تحول هویت شیعی ۱و۲»، به چگونگی «شکافتن علم» و آغاز یک «نهضت علمی» در زمان ایشان اشاره شده است. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona