eitaa logo
حدیثنا
681 دنبال‌کننده
4 عکس
5 ویدیو
1 فایل
احادیث کمترشنیده‌شده از کتب معتبر ارتباط با ادمین: @Rah_Bar
مشاهده در ایتا
دانلود
💠از میان دو هم‌نشین، کدام‌یک نزد خدا محبوب‌تر است؟ 🌿…عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: 🍃«مَا اصْطَحَبَ اثْنَانِ إِلَّا كَانَ أَعْظَمُهُمَا أَجْراً وَ أَحَبُّهُمَا إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْفَقَهُمَا بِصَاحِبِهِ.» 📚الكافي، ج۲، ص۶۶۹ 🔶از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است: 🔸«هیچ‌گاه دو نفر با هم هم‌نشین نمی‌شوند، مگراین‌که از بین آن‌دو، کسی اجرش بیش‌تر است و نزد خداوند (عزّوجلّ) محبوب‌تر است که نسبت به هم‌نشینش مدارا و هم‌راهیِ بیش‌تری داشته باشد.» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
✅نتیجه‌ی خوش‌سفری حضرت امیر با یک غیرمسلمان 🌿…عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ ع: «أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع صَاحَبَ رَجُلًا ذِمِّيّاً فَقَالَ لَهُ الذِّمِّيُّ: أَيْنَ تُرِيدُ يَا عَبْدَ اللَّهِ؟ فَقَالَ: «أُرِيدُ الْكُوفَةَ.» فَلَمَّا عَدَلَ الطَّرِيقُ بِالذِّمِّيِّ عَدَلَ مَعَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع فَقَالَ لَهُ الذِّمِّيُّ: أَ لَسْتَ زَعَمْتَ أَنَّكَ تُرِيدُ الْكُوفَةَ؟ فَقَالَ لَهُ: «بَلَى.» فَقَالَ لَهُ الذِّمِّيُّ: فَقَدْ تَرَكْتَ الطَّرِيقَ. فَقَالَ لَهُ: «قَدْ عَلِمْتُ.» قَالَ: فَلِمَ عَدَلْتَ مَعِي وَ قَدْ عَلِمْتَ ذَلِكَ؟ فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع: «هَذَا مِنْ تَمَامِ حُسْنِ الصُّحْبَةِ أَنْ يُشَيِّعَ الرَّجُلُ صَاحِبَهُ هُنَيْئَةً إِذَا فَارَقَهُ وَ كَذَلِكَ أَمَرَنَا نَبِيُّنَا ص.» فَقَالَ لَهُ الذِّمِّيُّ: هَكَذَا قَالَ؟ قَالَ: «نَعَمْ.» قَالَ الذِّمِّيُّ: لَا جَرَمَ أَنَّمَا تَبِعَهُ مَنْ تَبِعَهُ لِأَفْعَالِهِ الْكَرِيمَةِ فَأَنَا أُشْهِدُكَ أَنِّي عَلَى دِينِكَ وَ رَجَعَ الذِّمِّيُّ مَعَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع فَلَمَّا عَرَفَهُ أَسْلَمَ.» 📚الكافي، ج۲، ص۶۷۰ 🌿از امام صادق، از پدرانشان (علیهم‌السلام) نقل شده است: 🔸«امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) با یک مرد ذِمّی1️⃣ هم‌راه شدند. 🔹مرد ذمّی به ایشان عرض کرد: قصد داری کجا بروی، ای بنده‌ی خدا؟ 🔸حضرت فرمودند: «قصد کوفه دارم.» 🔸وقتی ذمّی راه کج کرد (تا به‌سوی مقصد خود برود)، امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نیز راه کج کردند. 🔹ذمّی به ایشان عرض کرد: مگر نمی‌خواستی به کوفه بروی؟ 🔸حضرت فرمودند: «بله» 🔹ذمّی عرض کرد: از راه کوفه خارج شدی! 🔸حضرت به او فرمودند: «خودم می‌دانم.» 🔹عرض کرد: حال که می‌دانی، پس چرا همراهِ من راه کج کردی؟ 🔸امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به او فرمودند: «این، از (مصادیقِ) تکمیل [ادبِ] «هم‌راهیِ نیکو» است؛ این‌که انسان وقتی از هم‌راهِ خود جدا می‌شود، او را با خوش و گوارایی، (مقداری) مشایعت کند. پیامبر ما (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، این‌چنین به ما دستور داده است.» 🔹ذمّی به ایشان عرض کرد: پیامبرتان چنین گفته؟ 🔸حضرت فرمودند: «بله.» 🔹ذمّی عرض کرد: مشخص است که هرکس از او پیروی کرده، به‌خاطر کارهای کریمانه‌اش بوده. پس من گواهی می‌دهد که بر دین تو هستم. 🔹آن ذمّی همراهِ امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) از راه خود (به‌سمت کوفه) برگشت و وقتی ایشان را شناخت، اسلام آورد.»2️⃣ 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ 1️⃣«کافر ذمی» در مقابل کافر حربی، به آن‌دسته از اهل‌کتاب گفته می‌شود که در سرزمین‌های اسلامی زندگی می‌کنند و با حاکم اسلامی قرارداد «ذِمّه» بسته‌اند. ذمّه، قراردادی است که در آن اهل‌کتاب اجازه پیدا می‌کنند در مقابل پرداخت جِزیه، بر دین خود باقی بمانند و در امان حکومت اسلامی باشند. فقیهان، پیروان ادیان یهودیت و مسیحیت و زرتشتی را اهل‌کتاب محسوب می‌کنند. (به نقل از ویکی‌شیعه) 2️⃣با توجه به این‌که مقصد امام کوفه بوده است، احتمالاً این ماجرا مربوط به سال‌های خلافت ایشان بوده است. صلوات‌الله‌علیه. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
💠ادب هم‌نشینی پیامبر با یارانشان 🌿…عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَقْسِمُ لَحَظَاتِهِ بَيْنَ أَصْحَابِهِ فَيَنْظُرُ إِلَى ذَا وَ يَنْظُرُ إِلَى ذَا بِالسَّوِيَّةِ.» قَالَ: «وَ لَمْ يَبْسُطْ رَسُولُ اللَّهِ ص رِجْلَيْهِ بَيْنَ أَصْحَابِهِ قَطُّ وَ إِنْ كَانَ لَيُصَافِحُهُ الرَّجُلُ فَمَا يَتْرُكُ رَسُولُ اللَّهِ ص يَدَهُ مِنْ يَدِهِ حَتَّى يَكُونَ هُوَ التَّارِكَ فَلَمَّا فَطَنُوا لِذَلِكَ كَانَ الرَّجُلُ إِذَا صَافَحَهُ قَالَ بِيَدِهِ فَنَزَعَهَا مِنْ يَدِهِ.» 📚الكافي، ج۲، ص۶۷۱ 🌿از جمیل بن درّاج نقل شده است: 🔶امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: 🔸«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نگاه‌های خود را میان اصحاب (هم‌نشینانِ) خود تقسیم می‌کردند. پس به‌طور مساوی به این شخص و آن شخص نگاه می‌فرمودند.» 🔶امام صادق (علیه‌السلام) همچنین فرمودند: 🔸«رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هرگز پاهای خود را در میان اصحابشان دراز نمی‌کردند. 🔸وقتی مردی به ایشان دست می‌داد، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) تا زمانی که او دست خود را نمی‌کشید، دستش را رها نمی‌کردند. وقتی مردم این (اخلاق پیامبر) را متوجه شدند، وقتی مردی به ایشان دست می‌داد، خودش دستش را می‌کشید.» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
💠اگر از منش کسی خوشتان آمد، او را بهتر بشناسید! 🌿…عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «إِذَا أَحَبَّ أَحَدُكُمْ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ فَلْيَسْأَلْهُ عَنِ اسْمِهِ وَ اسْمِ أَبِيهِ وَ اسْمِ قَبِيلَتِهِ وَ عَشِيرَتِهِ فَإِنَّ مِنْ حَقِّهِ الْوَاجِبِ وَ صِدْقِ الْإِخَاءِ أَنْ يَسْأَلَهُ عَنْ ذَلِكَ وَ إِلَّا فَإِنَّهَا مَعْرِفَةُ حُمْقٍ.» 📚الكافي، ج۲، ص۶۷۱ 🔶از امام صادق، از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است: 🔸«وقتی یکی از شما، برادر مسلمانش را دوست داشت، باید از او درباره نامش، نام پدرش و نام قبیله و عشیره‌اش سؤال کند؛ 👈زیرا پرسش از این‌ها، از حقوق واجب او و از (مصادیقِ) برادریِ صادقانه است 👈و اگر چنین نکند، این (شناخت ناقص)، شناختی احمقانه است.» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿…عَنْ عَبْدِ الْمَلِكِ بْنِ قُدَامَةَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَوْماً لِجُلَسَائِهِ: «تَدْرُونَ مَا الْعَجْزُ؟» قَالُوا: اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَعْلَمُ. فَقَالَ: «الْعَجْزُ ثَلَاثَةٌ أَنْ يَبْدُرَ أَحَدُكُمْ بِطَعَامٍ يَصْنَعُهُ لِصَاحِبِهِ فَيُخْلِفَهُ وَ لَا يَأْتِيَهُ وَ الثَّانِيَةُ أَنْ يَصْحَبَ الرَّجُلُ مِنْكُمُ الرَّجُلَ أَوْ يُجَالِسَهُ يُحِبُّ أَنْ يَعْلَمَ مَنْ هُوَ وَ مِنْ أَيْنَ هُوَ فَيُفَارِقَهُ قَبْلَ أَنْ يَعْلَمَ ذَلِكَ وَ الثَّالِثَةُ أَمْرُ النِّسَاءِ يَدْنُو أَحَدُكُمْ مِنْ أَهْلِهِ فَيَقْضِي حَاجَتَهُ وَ هِيَ لَمْ تَقْضِ حَاجَتَهَا.» فَقَالَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ: فَكَيْفَ ذَلِكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: «يَتَحَوَّشُ وَ يَمْكُثُ حَتَّى يَأْتِيَ ذَلِكَ مِنْهُمَا جَمِيعاً.»» قَالَ: وَ فِي حَدِيثٍ آخَرَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «إِنَّ مِنْ أَعْجَزِ الْعَجْزِ رَجُلًا لَقِيَ رَجُلًا فَأَعْجَبَهُ نَحْوُهُ فَلَمْ يَسْأَلْهُ عَنِ اسْمِهِ وَ نَسَبِهِ وَ مَوْضِعِهِ.» 📚الكافي، ج۲، ص۶۷۱ 🌿از امام سجاد (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔶«روزی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به حاضران در مجلسشان فرمودند: 🔸«آیا می‌دانید عجز (ناتوانی) چیست؟» 🔷حاضران عرض کردند: 🔹خداوند و رسولش بهتر می‌دانند. 🔶پیامبر فرمودند: 🔸«ناتوانی سه چیز است: 👈[مورد اول،] این‌که یکی از شما شروع کند غذایی برای دوستش آماده کند، اما او خلف‌وعده کند و نیاید. 👈دوم این‌که مردی از شما با مردی دیگر هم‌راه شود یا با او هم‌نشین شود و دوست داشته باشد که بداند او کیست و از کجاست، اما پیش از آن‌که (این اطلاعات را) بداند، از او جدا شود. 👈سوم در مورد زناشویی است؛ این‌که یکی از شما با همسرش نزدیکی کند و نیاز (جنسیِ) خود را برطرف سازد، درحالی‌که همسرش نیازش برطرف نشده.» 🔷عبدالله بن عَمرو بن عاص عرض کرد: 🔹پس چه کند، ای رسول خدا؟ 🔶پیامبر فرمودند: 🔸«[کمی] کناره گیرد و مکث کند و منتظر شود تا انزالِ هردو باهم انجام شود.»» 🔶در حدیث دیگری نقل شده است که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: 🔸«به‌راستی که بیشترین درجه‌ی عجز و ناتوانی، این است که مردی، مرد دیگری را ملاقات کند و از منش او خوشش بیاید، اما هرگز از او درباره نامش و نسبش و جایگاهش سؤال نکند.» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
📃چند قانون برای پایداری دوستی‌ها 🌿…عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى ع يَقُولُ: 🍃«لَا تُذْهِبِ الْحِشْمَةَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ أَخِيكَ أَبْقِ مِنْهَا فَإِنَّ ذَهَابَهَا ذَهَابُ الْحَيَاءِ.» 📚الكافي، ج۲، ص۶۷۲ 🔶از امام کاظم (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔸«احترامِ1️⃣ میان خود و برادرت (دوستت) را از میان نبر، بخشی از آن را باقی بگذار؛ 👈چراکه از میان رفتن احترام‌ها، حیاء را از بین می‌برد.» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿…عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: 🍃«لَا تَثِقْ بِأَخِيكَ كُلَّ الثِّقَةِ فَإِنَّ صَرْعَةَ الِاسْتِرْسَالِ لَنْ تُسْتَقَالَ.» 📚الكافي، ج۲، ص۶۷۲ 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔸«به برادرت (دوستت) اعتمادِ تمام و کمال نکن؛2️⃣ 👈چراکه زمین خوردن بر اثر اعتمادِ (بی‌جا)، هرگز جبران نمی‌شود.» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿…عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ وَ يُونُسَ بْنِ ظَبْيَانَ قَالا: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: 🍃«اخْتَبِرُوا إِخْوَانَكُمْ بِخَصْلَتَيْنِ فَإِنْ كَانَتَا فِيهِمْ وَ إِلَّا فَاعْزُبْ ثُمَّ اعْزُبْ ثُمَّ اعْزُبْ مُحَافَظَةٍ عَلَى الصَّلَوَاتِ فِي مَوَاقِيتِهَا وَ الْبِرِّ بِالْإِخْوَانِ فِي الْعُسْرِ وَ الْيُسْرِ.» 📚الكافي، ج۲، ص۶۷۲ 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔸«برادران (دوستانِ) خود را با دو ویژگی بیازمایید. اگر این دو ویژگی در آن‌ها بود، (که هیچ) و الا از آن‌ها دوری گزیند و دوری گزیند و دوری گزیند. (۱) مراقبت بر این‌که نمازها(ی پنج‌گانه) را در وقت خود به‌جا آورده شود (۲) و نیکی کردن به برادران (دوستان) در سختی‌ها و گشایش‌ها.» 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ 1️⃣در متن حدیث از واژه «حشمت» استفاده شده که مقصود از آن احترام و بزرگی‌ای است که از روی شرم و حیاء باشد. 2️⃣مقصود این است که اعتماد بی‌اندازه نداشته باش و همواره احتیاط داشته باش و احتمال بده که ممکن است روزی به تو خیانت کند و مثلاً رازهایت را برملا سازد. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
👌برای خودتان هم که شده، شراب را ترک کنید، نه برای خدا! ♦️«اخلاص در عمل» (انجام کارها فقط برای رضای خدا)، شرط پذیرش عبادت و اعطای پاداش است. 🔺اما در بعضی روایات، اعطای پاداش در ازای ترک بعضی گناهان، مشروط به اخلاص نشده؛ به این معنا که اگر انسان با انگیزه غیر الهی و برای صیانت از خودش آن گناه را ترک کند، پاداش اخروی خواهد داشت. 👈ملاحظه بفرمایید… 🌿…عَنْ رُزَيْقٍ ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) قَالَ: 🍃«مَنْ تَرَكَ اَلْخَمْرَ لِلنَّاسِ لاَ لِلَّهِ، صِيَانَةً لِنَفْسِهِ، أَدْخَلَهُ اَللَّهُ اَلْجَنَّةَ.» 📚الأمالي(للطوسی)، ج۱، ص۶۹۵ 🔶از امام صادق(علیه‌السلام) نقل شده است: 🔸«هرکس شراب را ترک کند، برای مردم، نه برای خدا؛ (بلکه) برای حفظ [سلامتی و جان] خودش، خداوند او را وارد بهشت می‌کند.» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿…عَنْهُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: «يَا عَلِيُّ مَنْ تَرَكَ اَلْخَمْرَ لِغَيْرِ اَللَّهِ سَقَاهُ اَللَّهُ مِنَ اَلرَّحِيقِ اَلْمَخْتُومِ.» فَقَالَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: «لِغَيْرِ اَللَّهِ؟!» قَالَ: «نَعَمْ وَ اَللَّهِ صِيَانَةً لِنَفْسِهِ يَشْكُرُهُ اَللَّهُ عَلَى ذَلِكَ.» 📚جامع‌الأخبار، ج۱، ص۱۵۱ 🔶از رسول خدا نقل شده است که به امیرالمؤمنین (صلوات‌الله‌علیهما) فرمودند: 🔸«ای علی! هرکس شراب را برای غیرخدا ترک کند، خداوند او را با رحیق مختوم (شراب بهشتی) سیراب می‌کند.» 🔷امام علی (علیه‌السلام) عرض کرد: 🔹«برای غیر خدا؟!» 🔶رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: 🔸«بله، به خدا قسم؛ برای حفظ خودش. خداوند برای این کارش، با رحیق مختوم از او تشکر می‌کند.» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
💠اگر نمی‌تونی، بلند شو، برو! 🌿…عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: 🍃«لاَ يَنْبَغِي لِلْمُؤْمِنِ أَنْ يَجْلِسَ مَجْلِساً يُعْصَى اَللَّهُ فِيهِ وَ لاَ يَقْدِرُ عَلَى تَغْيِيرِهِ.» 📚الکافي، ج۲، ص۳۷۴ 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔸«برای مؤمن شایسته نیست که در مجلسی بنشیند که در آن معصیت (نافرمانیِ) خداوند می‌شود و او نمی‌تواند (فضای گناه‌آلودِ) مجلس را عوض کند.» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
💠آشنایی با یگان ویژه تحت امر امیرالمؤمنین؛ شرطة الخمیس ♦️«شرطةالخمیس»، گروهی انتظامی شامل نیروهای وفادار و فداییِ امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بوده‌اند که با ایشان بیعت بسته بودند که خالصانه و تا پای جان، برای انجام فرامین ایشان مجاهده کنند؛ در جنگ پیش‌قراول سپاه بودند و در غیر جنگ، حافظ نظم و امنیت شهر و مجری احکام قضایی. 🔺بر اساس روایات موجود، این گروه علاوه بر توانمندی‌های نظامی و اجرایی، جایگاه معنوی خاصی نیز داشته‌اند و افرادی مثل سلمان فارسی، مقداد بن عَمرو، ابوذر غفاری، عمار بن یاسر، سُلیم بن قیس، اصبغ بن نباتة و‌ جابر بن عبدالله انصاری، از سرانشان بوده‌اند. 👈به چند نمونه از روایات پیرامون این گروه توجه بفرمایید… 🔶از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نقل شده است که در روز جنگ جمل، خطاب به عبدالله بن یحیی حضرمی فرمودند: 🔸«أبشر يا ابن يحيى! فإنك و أباك من شرطة الخميس حقاً، لقد أخبرني رسول الله باسمك و اسم أبيك في شرطة الخميس، و الله سمّاكم في السماء شرطة الخميس على لسان نبيه.» 📚رجال‌البرقي، ص۳ 🔸«بشارت باد بر تو، ای پسر یحیی! چراکه تو و پدرت به‌حق از شرطةالخمیس هستید. به‌راستی که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از نام تو و پدرت به من خبر داده است که در میان شرطةالخمیس هستند و خداوند شما را در آسمان، از زبان پیامبرش «شرطة الخمیس» نام نهاده است.» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🔷مردی از اصبغ بن نُباته سؤال کرد که چه‌طور شما شرطةالخمیس نام گرفتید؟ اصبغ پاسخ داد: 🔹إنَّا ضَمِنَّا لَهُ اَلذَّبْحَ وَ ضَمِنَ لَنَا اَلْفَتْحَ، يَعْنِي أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ. 📚رجال‌الکشی، ج۱، ص۱۰۳ 🔹ما به امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) ضمانت دادیم که سرمان را (برای انجام دستورات ایشان) بدهیم. ایشان هم پیروزی (سعادتِ) را برای ما تضمین فرمودند. •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🔷همچنین (گویا پس از شهادت امیرالمؤمنین علیه‌السلام) از اصبغ بن نُباته سؤال شد که جایگاه ایشان نزد شما چه‌گونه بود. اصبغ در پاسخ می‌گوید: 🔹ما أَدْرِي مَا تَقُولُ إِلَّا أَنَّ سُيُوفَنَا كَانَتْ عَلَى عَوَاتِقِنَا فَمَنْ أَوْمَى إِلَيْهِ ضَرَبْنَاهُ بِهَا، وَ كَانَ يَقُولُ لَنَا: «تَشَرَّطُوا فَوَ اللَّهِ مَا اشْتِرَاطُكُمْ لِذَهَبٍ وَ لَا لِفِضَّةٍ وَ مَا اشْتِرَاطُكُمْ إِلَّا لِلْمَوْتِ، إِنَّ قَوْماً مِنْ قَبْلِكُمْ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ تَشَارَطُوا بَيْنَهُمْ فَمَا مَاتَ أَحَدٌ مِنْهُمْ حَتَّى كَانَ نَبِيَّ قَوْمِهِ أَوْ نَبِيَّ قَرْيَتِهِ أَوْ نَبِيَّ نَفْسِهِ، وَ إِنَّكُمْ لَبِمَنْزِلَتِهِمْ غَيْرَ أَنَّكُمْ لَسْتُمْ بِأَنْبِيَاءَ.» 📚رجال‌الکشی، ج۱، ص۵ 🔹نمی‌دانم چه می‌گویی! فقط این را می‌دانم که شمشیرهایمان روی دوشِمان (آماده) بود و به محض این‌که ایشان به کسی اشاره می‌کردند، او را با شمشیر می‌زدیم. 🔹امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) همواره به ما می‌فرمودند: 🔸«پیمان ببندید! که به خدا قسم، پیمان شما برای (رسیدن به) طلا و نقره (دینار و درهم) نیست؛ پیمان شما فقط برای (رسیدن به) «مرگ» است! 🔸به‌راستی که گروهی از پیشینیان شما از بنی‌اسرائیل، با یکدیگر برای مرگ پیمان بستند. پس هیچ‌یک از آن‌ها از دنیا نرفت مگراین‌که پیامبرِ قوم خود یا پیامبرِ قبیله‌ی خود یا پیامبرِ خودش بود. 🔸شما نیز مانند آن‌ها خواهید بود، با این تفاوت که شما پیامبر نخواهید بود.» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
👌اگر مردم به این واقعیت توجه داشتند، هیچ‌کس با دیگری اختلاف پیدا نمی‌کرد! 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔸«اگر مردم می‌دانستند که ابتدای خلقت چه‌گونه بوده است، هیچ دو نفری با هم اختلاف نمی‌کردند؛1⃣ 👈به‌راستی که خداوند (عزّوجلّ) پیش از آن‌که مخلوقات را بیافریند، فرمود: «آبی گوارا باش!2⃣ از تو بهشتم را و اهل طاعتم را خلق می‌کنم. و (نیز) فرمود: «آبی شور و تلخ باش! از تو آتشم (جهنمم) را و اهل معصیتم را خلق می‌کنم.» 👈سپس به آن دو (آب گوارا و آب شور تلخ) دستور داد که با هم بیامیزند (مخلوط شوند.) از همین روست که از مؤمن، کافر متولد می‌شود و از کافر، مؤمن. 👈بعد، خداوند مقداری گِل از سطح زمین برگرفت و آن را به‌شدّت درهم مالید؛ چنان‌که تبدیل به ذرّاتی (مثل مورچه‌هایی ریز)3⃣ شدند که روی زمین می‌خزیدند.4⃣ 👈آن‌گاه به اصحاب یمین5⃣ فرمود: «به‌سوی بهشت حرکت کنید، با سلامتی!» و به اصحاب شِمال6⃣ فرمود: «به‌سوی آتش (جهنم) حرکت کنید و من باکی ندارم!» 👈بعد، دستور داد آتشی برپا شود. آن‌گاه به اصحاب شِمال فرمود: «وارد آتش شوید!» آن‌ها از عظمت آتش وحشت کردند (و وارد نشدند.) 👈آن‌گاه به اصحاب یمین فرمود: «وارد آتش شوید!» آن‌ها وارد شدند. آن‌گاه خداوند (به آتش) فرمود: «سرد و سلامت باش!» پس آتش سرد و سلامت شد.7⃣ 👈آن‌گاه اصحاب شِمال عرض کردند: پروردگارا! فرصتی برای جبران بده! خداوند فرمود: «فرصتی دوباره دادم. پس وارد آتش شوید!» آن‌ها (جلو) رفتند، اما از عظمت آتش وحشت کردند (و وارد نشدند.) 👈از همان‌جا طاعت و معصیتِ (پروردگار) ثابت شد.8⃣ 👌پس این‌ها نمی‌توانند از آن‌ها باشند و آن‌ها نمی‌توانند از این‌ها باشند.» 📚الكافي، ج۲، ص۶ 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ 1⃣با توجه به مفاد این حدیث که در ادامه ملاحظه خواهید کرد، گویا در این‌جا مقصود از اختلاف، اختلافاتی است که میان «اهل طاعت» و «اهل معصیت» رخ می‌دهد. 2⃣این جمله (کُنْ...)، جمله‌ای امری است که خداوند برای «خلق اشیاء از هیچ»، آن را به‌کار گرفته است. گاهی ما با استفاده از مواد اولیه و قطعاتی که از پیش آماده شده، چیزی درست می‌کنیم. اما خداوند از هیچ (عدم)، چیز جدیدی خلق می‌فرماید و برای این کار، کافی است که بفرماید: «کُنْ»؛ «باش» (وجود داشته باش). 3⃣در متن حدیث از واژه‌ی «ذَرّ» استفاده شده که به‌معنای «ذرّات ریزی که پراکنده می‌شوند» می‌باشد؛ مثل: غبار پراکنده در هوا، انوار خورشید که در فضا پراکنده‌اند، بذر گیاه که روی زمین می‌پاشند، ذرّات نمک که روی غذا می‌پاشند، مورچه‌های ریزی که روی زمین می‌جنبند و… بنابراین انسان‌ها در «عالَم ذرّ» شبیه به چنین‌چیزهایی بوده‌اند. 4⃣امام باقر در حدیث دیگری، (به نقل از پدرشان امام سجاد علیهماالسلام) اتفاقاتی که در فاصله برگرفتن گِل از زمین تا ایجاد آن ذرّاتِ مورچه‌مانند و تقسیمشان به اصحاب یمین و اصحاب شِمال، با تفصیل بیش‌تری توصیف فرموده‌اند؛ «به‌راستی که خداوند (عزّوجلّ) مُشتی گِل، از همان گِلی که حضرت آدم (علیه‌السلام) را از آن گرفته بود، برگرفت. آن‌گاه آن آب گوارای شیرین را بر آن ریخت. بعد، آن (گِل) را تا چهل صباح رها کرد. بعد، آن آب شور تلخ را بر آن ریخت و تا چهل صباح آن را رها کرد. آن‌گاه وقتی آن گِل به‌هم آمیخته شد و دَم کرد (تخمیر شد)، آن را به‌شدّت درهم مالید. آن‌گاه (فرزندان آدم علیه‌السلام) مانند ذرّاتی پراکنده، از یمین (سمت راستِ) آن و از شِمال (سمت چپِ) آن (گلِ وَرز داده‌شده) خارج شدند. خداوند به همه آن ذرّات دستور داد که وارد آتش شوند. پس اصحاب یمین وارد شدند و آتش بر آنان سرد و سلامت شد، اما اصحاب شِمال از ورود به آتش سر باز زدند.» (الكافي، ج۲، ص۷) 5⃣مقصود از «اصحاب یمین» که اصطلاحی قرآنی است، مؤمنان و اهل طاعتِ پروردگار هستند. 6⃣مقصود از «اصحاب شِمال» که اصطلاحی قرآنی است، کافران و اهل معصیتِ پروردگار هستند. 7⃣در حدیث دیگری از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: «به‌راستی که (از میان اصحاب یمین) اولین کسی که (از پروردگار اطاعت کرد و) وارد آتش شد، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بود.» (الكافي، ج۲، ص۷) 8⃣یعنی از آن زمان بود که مُهرِ اهل طاعت بودن یا اهل معصیت بودن بر آنان زده شد و سلوک و سرنوشتشان در دنیا (بر اساس همین تصمیم کلیدی) مشخص شد. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
📜متن عربی احادیث: 🌿…عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: «لَوْ عَلِمَ النَّاسُ كَيْفَ ابْتِدَاءُ الْخَلْقِ مَا اخْتَلَفَ اثْنَانِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ الْخَلْقَ قَالَ: «كُنْ مَاءً عَذْباً أَخْلُقْ مِنْكَ جَنَّتِي وَ أَهْلَ طَاعَتِي وَ كُنْ مِلْحاً أُجَاجاً أَخْلُقْ مِنْكَ نَارِي وَ أَهْلَ مَعْصِيَتِي.» ثُمَّ أَمَرَهُمَا فَامْتَزَجَا فَمِنْ ذَلِكَ صَارَ يَلِدُ الْمُؤْمِنُ الْكَافِرَ وَ الْكَافِرُ الْمُؤْمِنَ ثُمَّ أَخَذَ طِيناً مِنْ أَدِيمِ الْأَرْضِ فَعَرَكَهُ عَرْكاً شَدِيداً فَإِذَا هُمْ كَالذَّرِّ يَدِبُّونَ فَقَالَ لِأَصْحَابِ الْيَمِينِ «إِلَى الْجَنَّةِ بِسَلَامٍ!» وَ قَالَ لِأَصْحَابِ الشِّمَالِ: «إِلَى النَّارِ وَ لَا أُبَالِي!» ثُمَّ أَمَرَ نَاراً فَأُسْعِرَتْ فَقَالَ لِأَصْحَابِ الشِّمَالِ: «ادْخُلُوهَا!» فَهَابُوهَا فَقَالَ لِأَصْحَابِ الْيَمِينِ: «ادْخُلُوهَا!» فَدَخَلُوهَا فَقَالَ: «كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً!» فَكَانَتْ بَرْداً وَ سَلَاماً فَقَالَ أَصْحَابُ الشِّمَالِ: يَا رَبِّ أَقِلْنَا فَقَالَ: «قَدْ أَقَلْتُكُمْ فَادْخُلُوهَا!» فَذَهَبُوا فَهَابُوهَا فَثَمَّ ثَبَتَتِ الطَّاعَةُ وَ الْمَعْصِيَةُ فَلَا يَسْتَطِيعُ هَؤُلَاءِ أَنْ يَكُونُوا مِنْ هَؤُلَاءِ وَ لَا هَؤُلَاءِ مِنْ هَؤُلَاءِ.» 📚الكافي، ج۲، ص۶ 🌿…عَنْ زُرَارَةَ أَنَّ رَجُلًا سَأَلَ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ: «وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى‏» إِلَى آخِرِ الْآيَةِ [أعراف:۱۷۲] فَقَالَ وَ أَبُوهُ يَسْمَعُ ع: «حَدَّثَنِي أَبِي: «أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَبَضَ قَبْضَةً مِنْ تُرَابِ التُّرْبَةِ الَّتِي خَلَقَ مِنْهَا آدَمَ ع فَصَبَّ عَلَيْهَا الْمَاءَ الْعَذْبَ الْفُرَاتَ ثُمَّ تَرَكَهَا أَرْبَعِينَ صَبَاحاً ثُمَّ صَبَّ عَلَيْهَا الْمَاءَ الْمَالِحَ الْأُجَاجَ فَتَرَكَهَا أَرْبَعِينَ صَبَاحاً فَلَمَّا اخْتَمَرَتِ الطِّينَةُ أَخَذَهَا فَعَرَكَهَا عَرْكاً شَدِيداً فَخَرَجُوا كَالذَّرِّ مِنْ يَمِينِهِ وَ شِمَالِهِ وَ أَمَرَهُمْ جَمِيعاً أَنْ يَقَعُوا فِي النَّارِ فَدَخَلَ أَصْحَابُ الْيَمِينِ فَصَارَتْ عَلَيْهِمْ بَرْداً وَ سَلَاماً وَ أَبَى أَصْحَابُ الشِّمَالِ أَنْ يَدْخُلُوهَا.»» 📚الكافي، ج۲، ص۷ 🌿…عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمَّا أَرَادَ أَنْ يَخْلُقَ آدَمَ ع أَرْسَلَ الْمَاءَ عَلَى الطِّينِ ثُمَّ قَبَضَ قَبْضَةً فَعَرَكَهَا ثُمَّ فَرَّقَهَا فِرْقَتَيْنِ بِيَدِهِ ثُمَّ ذَرَأَهُمْ فَإِذَا هُمْ يَدِبُّونَ ثُمَّ رَفَعَ لَهُمْ نَاراً فَأَمَرَ أَهْلَ الشِّمَالِ أَنْ يَدْخُلُوهَا فَذَهَبُوا إِلَيْهَا فَهَابُوهَا فَلَمْ يَدْخُلُوهَا ثُمَّ أَمَرَ أَهْلَ الْيَمِينِ أَنْ يَدْخُلُوهَا فَذَهَبُوا فَدَخَلُوهَا فَأَمَرَ اللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ النَّارَ فَكَانَتْ عَلَيْهِمْ بَرْداً وَ سَلَاماً فَلَمَّا رَأَى ذَلِكَ أَهْلُ الشِّمَالِ قَالُوا رَبَّنَا أَقِلْنَا فَأَقَالَهُمْ ثُمَّ قَالَ لَهُمُ ادْخُلُوهَا فَذَهَبُوا فَقَامُوا عَلَيْهَا وَ لَمْ يَدْخُلُوهَا فَأَعَادَهُمْ طِيناً وَ خَلَقَ مِنْهَا آدَمَ ع وَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فَلَنْ يَسْتَطِيعَ هَؤُلَاءِ أَنْ يَكُونُوا مِنْ هَؤُلَاءِ وَ لَا هَؤُلَاءِ أَنْ يَكُونُوا مِنْ هَؤُلَاءِ قَالَ فَيَرَوْنَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص أَوَّلُ مَنْ دَخَلَ تِلْكَ النَّارَ فَذَلِكَ قَوْلُهُ جَلَّ وَ عَزَّ: «قُلْ إِنْ كانَ لِلرَّحْمنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعابِدِينَ.»[زخرف:۸۱]» 📚الكافي، ج۲، ص۷ 💠 کـانـال «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona
🤔چرا حضرت آدم از پیامبران اولی‌العزم نشد؟! 🔶از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔸«به‌راستی که خداوند (تبارک‌وتعالی) هنگام آفرینش مخلوقات، آبی گوارا آفرید و آبی شور و تلخ. آن‌گاه آن دو آب را با هم مخلوط کرد. آن‌گاه گِلی از سطح زمین برگرفت و آن را به‌شدّت در هم مالید. 🔸آن‌گاه به اصحاب یمین، درحالی‌که مانند ذرّاتی پراکنده بودند، فرمود: «به سلامتی، به‌سوی بهشت حرکت کنید!» و به اصحاب شِمال فرمود: «به‌سوی آتش (جهنم) حرکت کنید و من باکی ندارم!» 🔸سپس فرمود: «آیا من پروردگار شما نیستم؟» گفتند: بله شهادت می‌دهیم (که تو پروردگار ما هستی. خداوند این اقرار را از فرزندان آدم گرفت؛) تا در روز قیامت بگویند: ما از این موضوع غفلت داشتیم.1⃣ 2⃣ 🔸سپس از پیامبران پیمان گرفت و فرمود: «آیا من پروردگار شما نیستم؟ و آیا این، محمد، رسول من نیست؟ و آیا این، علی، امیر مؤمنان نیست؟» (پیامبران صلوات‌الله‌علیهم) گفتند: بله (گواهی می‌دهیم که چنین است.) پس نبوت برای آن‌ها ثابت شد.3⃣ 🔸آن‌گاه خداوند از پیامبران اولو العزم پیمان گرفت؛ «این‌که من پروردگار شما هستم و این، محمد، رسول من است و این، علی، امیر مؤمنان است و اوصیای بعد از او (ائمه صلوات‌الله‌علیهم)، والیان امر من و خزانه‌داران علم من هستند. و این‌که به‌وسیله‌ی مهدی، دینم را یاری می‌کنم و دولتم را آشکار می‌کنم و از دشمنانم انتقام می‌گیرم و - چه با رضایت و چه با اکراه - عبادت می‌شوم. 🔸(پیامبران اولو العزم صلوات‌الله‌علیهم) گفتند: پروردگارا! اقرار می‌کنیم و به آن(چه فرمودی) شهادت می‌دهیم. 🔹اما آدم (علیه‌السلام) نه منکر شد و نه اقرار کرد. پس اولو العزم بودن، برای آن پنج نفر4⃣ ثابت شد؛ چراکه آنان در مورد حضرت مهدی (عجل‌الله‌فرجه) یقین داشتند. 🔹اما آدم (علیه‌السلام) بر اقرار به این موضوع عزم (تصمیم قاطعی) نداشت. و این، همان سخن خداوند (عزّوجلّ) است که: «وَ لَقَدْ عَهِدْنَا إِلَىٰ آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا»[طه:۱۱۵]؛ «و ما یقیناً پیش از آن (ماجرای خوردن میوه)، با آدم عهد کردیم، اما او [چون مردّد بود] به تأخیر انداخت و ما عزم (اراده‌ای جدی) در او نیافتیم.» مقصود از «نسی» در این آیه، «ترک کردنِ» (اقرار به ولایت حضرت مهدی) است (، نه فراموش کردن.)5⃣ 🔸بعد (از این اقرار گرفتن‌ها)، خداوند به آتش دستور داد که برپا شود. آن‌گاه به اصحاب شِمال فرمود: «وارد آتش شوید!» اما آن‌ها از (عظمتِ) آتش وحشت کردند. خداوند به اصحاب یمین فرمود: «وارد آتش شوید!» آن‌ها وارد آتش شدند و آتش برایشان سرد و سلامت گشت. 🔸آن‌گاه اصحاب شِمال عرض کردند: پروردگارا! فرصت جبران بده! خداوند فرمود: «به شما فرصتی دوباره دادم؛ بروید و وارد شوید!» اما آن‌ها (باز هم) از آتش وحشت کردند. 👈پس، از آن‌جا بود که طاعتِ (پروردگار) و ولایتِ (اهل‌بیت) و معصیتِ (پروردگار) ثابت شد.»6⃣ 📚الكافي، ج۲، ص۸ 👈👈👈پاورقی‌ها در مطلب بعد...👈👈👈 💠 @hadithona 💠 @hadithona
👈👈👈ادامه مطلب قبل...👈👈👈 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ 1⃣اشاره‌ای است به آیه «وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَىٰ شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَٰذَا غَافِلِينَ» [أعراف:۱۷۲] 2⃣بعضی مترجمان، به‌خلاف لفظ صریح این آیه، خود را به سختی انداخته‌اند و کلماتی را در تقدیر گرفته‌اند و چنین ترجمه کرده‌اند که: «تا در روز قیامت نگویند…» درحالی‌که همان «بگویند» درست است؛ با این توضیح که: اگر خداوند این پیمان را از آن‌ها نمی‌گرفت، می‌گفتند ما خبر نداشتیم. اما حالا که این پیمان گرفته شده، آن‌ها نمی‌توانند بگویند ما نمی‌دانستیم، بلکه می‌گویند: «ما غفلت داشتیم.» یعنی می‌دانستیم اما حواسمان نبود! 3⃣یعنی بعد از این‌که اقرار کردند، خداوند مُهر نبوت را بر آن‌ها زد و نبیّ (پیامبر) محسوب شدند. 4⃣یعنی: حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت عیسی و حضرت محمد (صلوات‌الله‌علیهم) که بلافاصله به ولایت اهل‌بیت و مهدویت امام زمان (عجل‌الله‌فرجهم) نیز اقرار کردند. 5⃣توضیح آن‌که واژه «نسی» گاهی به‌معنای فراموش کردن استفاده می‌شود و گاهی به‌معنای «ترک کردن و انجام ندادن». حضرت اشاره می‌کنند که در این‌جا به‌معنای ترک کردن آمده؛ یعنی حضرت آدم اقرار نکرد، نه‌این‌که اقرار کرده و آن را فراموش نموده باشد. 6⃣یعنی بعد از این اقرارها و آن امتحان ورود به آتش، دیگر مشخص شد که چه کسانی اهل طاعت پروردگار هستند، چه کسانی پذیرای ولایت اهل‌بیت‌اند و چه کسانی اهل معصیت خداوند هستند. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona 💠 @hadithona