eitaa logo
علوم و معارف حدیث
73 دنبال‌کننده
691 عکس
97 ویدیو
118 فایل
مطالب مرتبط با علوم و معارف حدیث و نیز اطلاع رسانی رویدادها.
مشاهده در ایتا
دانلود
زیادات بر متون حدیثی (1) متون برخی از احادیث در فرایند نقل‌وانتقال دستخوش وقوع افزوده‌هایی شده‌اند. این افزوده‌ها، گاه آگاهانه و گاه ناخواسته بر متن اضافه شده‌اند. ازجمله عوامل بروز پدیدهٔ افزوده در احادیث عبارت‌اند از: نسخه‌برداری، ادراج، نقل معنا و نیز تحریف. مواردی از این زیادات در احادیث شیعه و اهل‌سنت موجود است و پژوهشگر هنگام بهره از احادیث -در فرایند اعتبارسنجی یا فهم حدیث-ناگزیر از شناسایی این موارد است. برای این منظور می‌بایست راه‌های شناسایی و کشف افزوده، شناسایی و روش بهره از آن‌ها نمایانده شود که پرونده حاضر در پیِ این هدف است. پدیدهٔ افزوده در روایت بدین ‌معناست: «هرگونه اضافه و زیاده‌ای که در اصل یک روایت وجود نداشته و سپس به فراخور عواملی به آن افزوده شده.»[1] این مفهوم، ارتباط نزدیکی با اصطلاح حدیث مدرج و مزید در دانش مصطلح‌الحدیث و زوائدنگاری اهل‌سنت دارد. گفتنی است تفصیل این مطالب و تفاوت این موارد با یکدیگر در جای خود بررسی شده است.[2] از پدیدهٔ افزوده بر روایات، با عناوینی همچون حدیث مدرج و زیادات‌الثقات یاد شده است. شایان توجه است که ذکر این موارد با اصطلاح خاصی همچون افزوده، برای تشخص و تمییز این پدیده از دیگر موارد مفید به نظر می‌رسد.[3] به خواست خدا در یادداشت‌های بعد، به تفکیک هر یک از این موارد را بررسی خواهیم کرد. _______________________________ [1]پایان نامه: افزوده‌نویسی در منابع حدیثی متقدم شیعه با تاکید بر کتاب کامل الزیارات، ص29. [2]همان، فصل اول. [3]برشی از مقاله: راه‌های شناسایی و کشف افزوده‌های واقع بر متون احادیث ؛ مجله علوم قرآن و حدیث، پیاپی 112، مجتبی پورموسی و محمدکاظم رحمان ستایش. @HadithSciences
علوم و معارف حدیث
#پرونده_ویژه زیادات بر متون حدیثی (1) متون برخی از احادیث در فرایند نقل‌وانتقال دستخوش وقوع افزود
زیادات بر متون حدیثی (2) راهکارهای شناسایی زیادات بر متون حدیثی: 1. نسخه با بررسی نسخه‌های موجود از روایت می‌توان افزوده‌های احتمالی را کشف کرد؛ توضیح آنکه، گاه روایتی نقل کوتاه و بلند دارد و در این میان، در برخی از نسخه‌های حدیثی می‌توان ردپایی برای قضاوت راجع به حدیث جست‌وجو کرد و حکم به صحت یکی از نقل‌ها کرد. برای مثال، در روایتی که قراینی بر تشکیک در نسخهٔ بلند از آن است، رجوع به نسخهٔ خطی کمک شایانی به صحت قضاوت در آن زمینه و شناسایی فقرات افزوده‌شده بر روایت می‌کند. برای نمونه، روایتی در کتاب الغیبة، محمدبن‌ابراهیم نعمانی(م360ق) بدین مضمون نقل شده است: «عن ابی‌حمزة الثمالی قال: کنت عند ابی‌جعفرمحمدبن‌علی‌الباقر(ع) ذات یوم فلما تفرق مَن کان عنده قال لی: یا اباحمزة من المحتوم الذی لا تبدیل له عند الله قیام قائمنا فمن شک فیما اقول لقی الله سبحانه و هو به کافر و له جاحد. ثم قال: بابی و امی المسمى باسمی و المکنى بکنیتی السابع من بعدی بابی من یملأ الأرض عدلا و قسطا کما ملئت ظلما و جورا. ثم قال: یا اباحمزة من ادرکه فلم یسلم له فما سلم لمحمد و علی و قد حرم الله علیه الجنة و مأواه النار-و بئس مثوى الظالمین. و أوضح من هذا بحمد الله و أنور و أبین و أزهر لمن هداه الله و أحسن إلیه قول الله عزوجل فی محکم کتابه-إن عدة الشهور عند الله اثنا عشر شهرا فی کتاب الله یوم خلق السماوات و الأرض منها أربعة حرم ذلک الدین القیم فلا تظلموا فیهن أنفسکم و معرفة الشهور المحرم و صفر و ربیع و ما بعده و الحرم منها هی رجب و ذوالقعدة و ذوالحجة و المحرم لا تکون دینا قیما لأن الیهود و النصارى و المجوس و سائر الملل و الناس جمیعا من الموافقین و المخالفین یعرفون هذه الشهور و یعدون‌ها بأسمائها و إنما هم الأئمة(ع) و القوامون بدین الله و الحرم منها أمیرالمؤمنین علی الذی اشتق الله تعالى له اسما من اسمه العلی کما اشتق لرسوله(ص) اسما من اسمه المحمود و ثلاثة من ولده أسماؤهم علی علی‌بن‌الحسین و علی‌بن‌موسى و علی‌بن‌محمد فصار لهذا الاسم المشتق من اسم الله عزوجل حرمة به و صلوات الله على محمد و آله المکرمین المتحرمین به.‌» [1] همچنین این روایت در کتاب‌های تأویل الآیات الظاهره[2]، البرهان[3] و نیز تفسیر کنز الدقائق[4] موافق با کتاب الغیبة آمده است. این روایت در کتاب‌های بعدی خود نیز انعکاس‌هایی داشته است. برای نمونه، در کتاب بحار الأنوار این گزارش تا فقرهٔ «من اسم الله عزوجل حرمه به» نقل شده است.[5] البته این گزارش در جا‌های دیگری از این کتاب تا فقرهٔ «بئس مثوی الظالمین» نقل شده و در اینجا پایان یافته است.[6] هردو نقل نیز از کتاب الغیبه نعمانی است و دارای همان یک طریق‌اند. محقق شوشتری انتهای روایت را عبارت «و بئس مثوی الظالمین» دانسته و ادامهٔ گزارش را از کلام نعمانی بر شمرده است و مزج روایت با کلمات و نظرات خود را از عادت‌های نعمانی بر می‌شمارد. [7] از دیگر کتب متأخر که به‎نقل این روایت پرداخته‌، کتاب اثبات الهداة است که روایت با عبارت «بئس مثوی الظالمین»پایان می‌پذیرد. [8] نقل نسخهٔ کوتاه روایت در چند موضع از بحار الأنوار و اثبات الهداة و همچنین قراین و شواهدی که محقق شوشتری در کتابش آورده، همگی از عواملی است که قضاوت را آسان‌تر کرده تا حکم به صحت نقل کوتاه از روایت کنیم و بخش اضافه را افزوده‌ای بدانیم که به‌واسطهٔ عدم‌نشانه‌گذاری مناسب در نسخه، با متن روایت خلط شده و در ادامه مشکلاتی را ایجاد کرده است. قرینهٔ دیگر بر صحت این قضاوت، متن نسخهٔ خطی موجود از کتاب الغیبة نعمانی است که امروزه در دسترس است و توسط نسخه‌پژوه معاصر، علی‌اکبر غفاری استفاده شده است. مطابق این نسخه، عبارات روایت و کلام مؤلف پشت‌سرهم آورده شده است و نشانه‌گذاری مناسبی برای آگاهانیدن مخاطب در آن وجود ندارد. غفاری نیز در تصحیح خود، حدیث را تا فقرهٔ «بئس مثوی الظالمین» دانسته و مازاد آن را به‌عنوان توضیحات نعمانی تلقی کرده است که مطابق با دیگر قراین موجود در این زمینه است.[9] __________________________________ [1] ‏نعمانی، الغيبة، 86. [2]استرآبادی،تأويل الآيات الظاهرة، 208. [3]بحرانی، البرهان فی تفسير القرآن،ج2، ص772. [4]‏قمی مشهدی، كنز الدقائق و بحر الغرائب، ج5،ص 451. [5]‏مجلسی، بحار الأنوار،ج24،ص 241 ؛ مجلسی، بحار الأنوار،ج36،ص 393. [6]مجلسی، بحار الأنوار،ج51 ،ص139. [7]‏تستری، الاخبار الدخیله، 1/80. [8]حر عاملی، إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات،ج5،ص198. [9]نعمانی،الغيبة، 86. برشی از مقاله: راه‌های شناسایی و کشف افزوده‌های واقع بر متون احادیث ؛ مجله علوم قرآن و حدیث، پیاپی 112، مجتبی پورموسی و محمدکاظم رحمان ستایش. @HadithSciences