فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام #علی بن موسی #الرضا علیه السلام درباره ماه مبارک #رمضان ضمن معرفی این ماه به عنوان ماه توبه، می فرمایند: « شهر رمضان شهر البرکة و شهر الرحمة و شهر المغفرة و شهر التوبة و شهر الانابة من لم یعفو له فی شهر رمضان ففی ای شهر یغفر له .»، ماه رمضان ماه #برکت است، ماه #رحمت است، ماه #آمرزش است، ماه #توبه است و ماه بازگشت (به سوی خدا) است. هر کس در ماه رمضان آمرزیده نشود، در کدام ماه دیگر مورد آمرزش قرار می گیرد.
یا امام #رضا جان :
بعد از رکوع و سجده و بعد از قیام از دور
هر شب دو زانو می زنم با احترام از دور
دستی به روی سینه و دستی به سوی تور
وروی لبم #گُل می کند : آقا سلام از دور✋
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی🌺
#رمضان
#ماه_بندگی
#ماه_خدا
https://eitaa.com/hadithz
...
﷽⃟🍃⃟🌤
💠غایب شدن #انبیاء از میان مردم زمان خود
🔹#ادریس گفت: "ای مؤمنان از این قریه بیرون شده و به قریههای دیگر روید."
آنها که تعداد ایشان در آن روز ۲۰نفر بود، خارج شدند و در قراء دیگر متفرّق شدند و خبر ادریس و مسألت او از خدای تعالی در قریهها شایع شد و ادریس خود به بالای کوه بلندی در میان غاری پناهنده شد و خدای تعالی نیز فرشته ای بر او گمارد که هر شامگاه غذایش را بیاورد و روزها هم روزه می گرفت و فرشته نیز افطاری می آورد.
🔹در این میان، خداوند
پادشاهی آن جبّار را گرفت و او را کشت و شهرش را ویران و زنش را خوراک سگان کرد، به خاطر خشمی که بر آن مرد مؤمن گرفته بود.
🔹بعد از آن جبّار، گنهکار دیگری در شهر ظاهر شد و پس از بیرون رفتن ادریس از آن شهر مدّت ۲۰سال گذشت و از آسمان حتّی یک قطره باران نبارید و مردم دچار سختی شدند و حالشان به وخامت گرائید و از شهرهای بسیار دور غذا وارد میکردند. چون سختی به نهایت رسید، بعضی از ایشان به نزد بعضی دیگر رفته و گفتند: این مصیبتی که بر ما نازل شده است به سبب درخواست ادریس است که از پروردگارش مسألت کرده باران بر ایشان نفرستد، تا خود نزول باران را از او بخواهد و ادریس از دید ما مخفی شده و جایگاه او را نمی دانیم و خداوند از او به ما مهربان تر است.
آنها با هم اتّفاق کردند که به درگاه خدا #توبه کرده و او را بخوانند و به درگاهش #انابه کنند و درخواست نمایند که آسمان بر آن قریه و مردمش ببارد. پس بر خاکستر ایستاده و لباس سیاه پوشیده و خاک بر سرهای خود پاشیده و با توبه و استغفار و اشک و زاری به درگاه او نالیدند.
🔹خدای تعالی به ادریس وحی فرمود: "ای ادریس! همشهریان تو با توبه واستغفار و ناله و زاری به درگاه من نالیده اند و من خدای رحمان و رحیمم، توبه را می پذیرم و گناه را می بخشم و بر ایشان رحمت آورده ام ..."
ادریس رفت و بر موضع شهر آن جبّار اوّلی نشست و آن را تلّی از خاک یافت و مردمی از اهل آن قریه به دورش جمع شدند و به او گفتند: ای ادریس! آیا به ما رحم نمی کنی در این بیست سالی که به سختی و گرسنگی گذرانیدیم؟ اکنون از خدا بخواه که بر ما باران بفرستد، گفت: نه، مگر آنکه این جبّارتان و همه اهل قریه پیاده و پای برهنه بیایند و آن را از من بخواهند.
🔹این مطلب به گوش آن جبّار رسید و ۴۰مرد را فرستاد تا ادریس را به نزد او برند، به نزد او آمده و گفتند: جبّار ما را نزد تو فرستاده تا تو را نزد او بریم و ادریس آنها را نفرین کرد و آنها مردند و خبر آن به گوش جبّار رسید و دیگر بار ۵۰۰مرد را فرستاد تا او را ببرند، آنگاه که به نزد او آمده، گفتند: ای ادریس! این جبّار ما را به پیش تو فرستاده است تا تو را به نزد او بریم. ادریس گفت: به محلّ آرمیدن یاران خود بنگرید. گفتند: ای ادریس! بیست سال است که ما را از گرسنگی کشتی، اکنون می خواهی ما را با نفرین بکشی؟ آیا رحم نداری؟ ادریس گفت: من نزد او نخواهم رفت و از خداوند هم برای شما درخواست باران نمی کنم تا به غایتی که جبّارتان و اهل قریه شما پیاده و پای برهنه به نزد من آیند..
🔹پس به نزد او آمدند و در مقابلش خاضعانه ایستادند، در حالی که از او میخواستند که از خدای تعالی بخواهد که بر ایشان باران بفرستد.
🔹ادریس به آنها گفت: اکنون آری، و از خدای تعالی درخواست کرد که بر قریه آنها و نواحی آن باران بفرستد، ابری از آسمان بر سر آنها سایه انداخت و رعد و برقی درگرفت و همان ساعت باران فراوانی بر آنها بارید تا به غایتی که گمان کردند غرق خواهند شد و به خانه های خود نرسیده بودند مگر آنکه نفوسشان آنها را از فراوانی آب نگران ساخته بود..
#ادامه_دارد..
📚منبع: کمال الدین و تمام النعمه شیخ صدوق،چاپ دیجیتال،ص۲۰۷به بعد
┄┅•|•⊰❁🌸〇⃟🌤❁⊱•|┅┄
https://eitaa.com/hadithz