eitaa logo
نکات‌ناب‌وحکمت‌های‌ آیت‌الله‌حائری‌شیرازی
73.4هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
325 ویدیو
625 فایل
دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله حائری‌شیرازی (ره) [لطفا تقاضای ارسال فایل نفرمایید] نظرات، پیشنهادات و انتقادات: @haeri1395 ادمین فروش کتاب: @Ketab_haershirazi شماره تماس: 09195194676 کانال صوتی: @haerishirazi_mp3
مشاهده در ایتا
دانلود
استاتوس-31.jpg
1.53M
فایل وضعیت (استاتوس) واتساپ / استوری اینستاگرام @haerishirazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ تصویری 🔸چگونه کار فرهنگی کنیم؟🔸 بر اساس آموزه‌های سورۀ یوسف(ع) 🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 @haerishirazi
🔹 آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸معنای «آمن سخطه عند کل شر» در دعای رجبیه چیست؟🔸 💎 در سوره بقره می فرماید [ما شما را به امور مختلفی امتحان می کنیم]: «ولَنَبْلُوَنَّكُم بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ». چرا؟ چون می خواهیم شما را بیدار کنیم. بعد می گوید: این تهدید نیست، این فرصت است: «وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ» یعنی به چشم تهدید به این نگاه نکن. به چشم یک فرصت به آن نگاه کن. 💎 شما در دعای ماه رجب هم عین همین را دیده اید. در دعای رجبیه اینطور می گوییم: «یا من ارجوه لکل خیر و آمن سخطه عند کل شر». نقل کرده اند از حضرت آیت الله جوادی آملی (حفظه الله) در مورد قسمت دوم این فراز که ایشان فرموده اند: چطور می توانیم بگوییم «آمن سخطه»؟ گویا این ثقیل بوده برای ایشان. چون قرآن می فرماید که: «أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ». [وقتی قرآن اینطور می فرماید]، چه طور انسان «آمن سخطه» باشد؟ ایمن از سخط خدا باشد؟ ایشان گفته اند که این جمله، اِخباری نیست. ظاهر آن، اِخبار است اما باطن آن اِنشاء است. یعنی: «خدایا من را ایمن از سخط خود قرار بده». ایشان بزرگ هستند و بزرگوار. اما نه، معنای این فراز از دعا، این نیست. معنی آن این است که: «وقتی که شرّی به من می رسد، نشانۀ این نیست که تو از من بَدَت آمده و مورد سخط تو هستم. من ایمن هستم از اینکه شرّی که به من می رسد، از روی سخط تو باشد.» 💎 این فراز از دعا، ناظر به این آیه ی سوره فجر است: فَأَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ . وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ . كَلَّا ...»: یعنی این طور نیست که [وقتی شری به من می رسد معنایش] «اَهانن» باشد. لذا به همین جهت است که می گوید: «و آمن سخطه عند کل شر». یعنی [شر]، تهدید نیست، بلکه فرصت است. شرّی که به من می رسد برای این است که من خودم را جمع و جور کنم و از خواب غفلت بیدار بشوم. چیزهایی که ظاهرش شرّ است، اینطور نیست که خدا به انسان غضب کرده و به این شرّ مبتلا شده. 💎 خدا، دکتر من است. می خواهد مداوایم کند. دکتر که سخط ندارد به مریضش! دکتر هر کار که بکند، اگر از مریض بپرسی نظرت درباره دکتر چیست، می گوید: «آمن سخطه عند کل شر». اگر قلبم را در بیاورد، اگر استخوان ترقوه ام را ارّه کند و قلبم را از وسط سینه بیرون بیاورد، باز می گویم: «آمن سخطه عند کل شر». چون می خواهد رگ قلبم را باز کند. می خواهد مداوایم کند. این حسن ظن به خداست. @haerishirazi
✅ آدرس کانال های رسمی آیت الله حائری شیرازی در شبکه های اجتماعی: 🔸 اینستاگرام: https://www.instagram.com/haerishirazi 🔸 تلگرام: https://t.me/haerishirazi 🔸 بله: http://ble.im/haerishirazi 🔸 سروش: http://sapp.ir/haerishirazi 🔸 آپارات: https://www.aparat.com/haerishirazi
🔹 آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸سیر اصلی انسان با محبتش صورت می‌گیرد🔸 ما نمی‌دانیم این علاقه‌ای که به علی علیه السلام داریم، آیا اثری در «سیر الی الله» ما دارد یا خیر؟ ما چیزی حس نمی‌کنیم که آیا ما در ولایت حضرت درحرکت هستیم یا ساکنیم. نمازی که خوانده‌ایم، صدقه‌ای که به فقیر می‌دهیم، قابل اندازه گیری است و اینها را یک حرکت الی الله می‌دانیم، یعنی مسافت طی شده‌مان، میزان کار خیری است که انجام داده‌ایم. همۀ این کارهای خیر مثل مسافت‌هایی است که با ماشین یا پیاده در روی زمین حرکت کرده‌ایم. اما مسافتی که با گردش زمین به دور خودش طی می‌کنیم را نمی‌دانیم که خیلی بیشتر از مسافتی است که با ماشین و تاکسی و پیاده طی کرده‌ایم. ولایت و محبت علی علیه السلام مانند حرکت زمین به دور خورشید است. مسافتی که دیده، فهمیده و باور نمی‌شود و ما نمی‌توانیم قبول کنیم با این محبت راه طولانی را طی کرده‌ایم. مسافت اصلی ما به وسیلۀ ولایت طی می‌شود. محبت اساس جا به جایی ما در سیر الی الله است. منتهی انسان با محبت، سیری را انجام می‌دهد که متوجه به وقوع آن سیر نمی‌شود. @haerishirazi
استاتوس-39.jpg
794.3K
فایل وضعیت (استاتوس) واتساپ / استوری اینستاگرام @haerishirazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ تصویری 🔸تمرین مرگ🔸 🎙هرچند امسال متأسفانه از فیض اعتکاف محروم هستیم. اما دیدن این قطعه بسیار زیبا را از دست ندهید. در جمع جوانان کانون رهپویان وصال شیراز. اعتکاف ۹۴ 🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 @haerishirazi
11472_S0.mp3
6.85M
🎙 سخنرانی اعتکاف؛ تمرین مرگ اختیاری 🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸نامحرم را شیفتۀ خودتان نکنید🔸 اگر مرد کاری کند که زن نامحرم شیفته ی او شود کار درستی است؟! واقعاً کار درستی است؟ خب برای چه؟ شیفته ات بشود که چه بشود؟ دلبسته به تو شود که چه کار کنی؟ فتنه است. بسیاری افراد، این مسائل را جدی نمی گیرند و یکدفعه زن شوهرداری عاشقشان می شود. بعد زن به او می گوید اگر تو با من رابطه برقرار نکنی خودکشی می کنم! خوب چرا اینطور می کنی که بعد به اینجا برسی؟ یک کسی آمد به پدرم گفت که اگر شما مرا نگیری من خودکشی می کنم. مادرمان در حیات بود! [خنده حضار] بابام گفت برو خودکشی کن! گاهی این جور چیزها اتفاق می افتد. از اول بابش را باز نکنیم. همان طور که می گویند در چشم باید خودداری کنی، در هم باید خودداری کنی. ببینید، «العاقل یکفیه الاشاره» وقتی می گوید «قل للمومنین یغضوا من ابصارهم» یعنی «یغضوا من السنتهم»، «یغضوا من اسماعهم». غریزه ی جنسی از راه چشم می آید، از راه گوش می آید، از راه دهان می آید، از راه بویایی هم می آید. از این جهت است که می گویند [در هنگام ارتباط با نامحرم] عطر نزن. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸جز زیبایی چیزی ندیدم🔸 خداوند همۀ مهره‌ها را به‌خوبی چیده است تا هرچه بیشتر این بازی زیبا و تماشائی باشد، انواع فرهنگ‌ها و زبان‌ها و انواع اسم‌ها و ایسم ها. جهان یک پازل است اگر آن را حل کردی آن را می‌بینی و می‌شناسی و محو زیبایی آن می‌شوی. زینب کبری پازل را حل کرده بود و همۀ مهره‌ها را در جای خود دیده بود. مجموع صحنه زیباست. دیگران نتوانسته‌اند تکه‌های پازل را پیدا کنند و به هم بچسبانند تا همۀ پازل را باهم ببینند و زیبایی آن را درک کنند. دیگران می‌گویند از ظلم و شکنجه بدتر چیست؟ از کشتار بی‌رحمانه و محاصره و آب را بر انسان‌ها بستن و از آب دادن به طفل چندماهه مضایقه کردن و گلوی او را با تیر پاره کردن بدتر چیست؟ زینب کبری می‌گوید: همۀ این مسائل و مصائب را تحمل کردن و بر پاکی و طهارت ماندن زیباتر از آن چیست؟ به ناپاک نه گفتن و بر این نه گفتن تا آخر ایستادن چه زیباست. «ما رَاَیْتُ اِلاّ جَمیلا». @haerishirazi
استاتوس-42.jpg
940.5K
فایل وضعیت (استاتوس) واتساپ / استوری اینستاگرام @haerishirazi
9147.mp3
10.03M
🎙 سخنرانی اهمیت کار تیمی، اهمیت ورزش، مزمت پیرنمایی جوانان،‌نقش تربیتی ورزش 🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 در جمع فوتبالیستهای فجر شهید سپاسی و برق شیراز @haerishirazi_mp3
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸مستکبر و مستضعف کیست؟🔸 مستضعفِ اسلام، فقیر و دون نیست؛ مستضعفِ اسلام «لایُرِیدُونَ عُلُواً» است (کسانی که در زمین اراده علوّ و فساد و سرکشی ندارند). داوود مستضعف بود و بلعم باعورا مستکبر. خوراک بلعم قُرصی نان جو بود و خانه‌اش غاری و هیچ‌یک از نعمات دنیایی در اختیارش نبود؛ اما مستکبر به شمار می‌آمد؛ چون وقتی سلطان محل از او می‌خواهد که مومنان را نفرین کند، نمی‌تواند نظر سلطان درباره خودش را دست‌کم بگیرد. می‌گوید پادشاهی با افراد محترم دربارش، در معبد من حاضر و به من معتقد هستند و پیش من حاجتی آورده‌اند. اگر من حاجتشان را رد کنم، آن‌ها به من بی‌عقیده می‌شوند. او نمی‌تواند بی‌عقیده شدن مستکبری به خودش را تحمل کند. @haerishirazi
استاتوس-41.jpg
1.2M
فایل وضعیت (استاتوس) واتساپ / استوری اینستاگرام @haerishirazi
📣✨ کتاب📚 🔥 علیرغم اتمام سریع اعتبار طرح تخفیف زمستانۀ وزارت ارشاد، با توجه به استقبال زیاد مخاطبان، از امروز ۱۰ اسفند به مدت ۳ روز مجموعه کتاب‌ها با ۲۵ درصد عرضه خواهد شد. آدرس کانال فروش کتب آیت الله حائری شیرازی 👇👇👇 @hekmat_books
♨️ توجه ♨️ تعداد زیادی از مخاطبین، به ادمین کانال پیام می دهند و تقاضای اجازه برای کپی و بازنشر مطالب کانال را دارند. به اطلاع می رسانیم، بازنشر و کپی از مطالب کانال (چه با لینک کانال و چه بدون لینک)، و مایۀ ماست. (هرچند که توصیه و ترجیح ما اینست که حتی المقدور، لینک کانال را نیز در پیام درج نمایید) دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله حائری شیرازی @haerishirazi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ تصویری 🔸بهشت و جهنم کجاست؟🔸 🎙تفاوت بهشت و جهنم در مکان نیست؛ تفاوت در وضع انسان است. 🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸به خودتان ننازید؛ به اربابتان بنازید🔸 ما اگر بدی نباشیم، آن‌ها خوبی‌اند. ما مخلوقیم و خالق داریم، بنده‌ایم و ارباب داریم. هرکس به خودش می‌نازد، شما یادتان باشد به اربابتان بنازید. این جمله را به خاطر بسپارید: هرکس به قدرتش می‌نازد، به هوشش می‌نازد، به پولش می‌نازد، شما به اربابتان بنازید. آن‌هایی که از خودشان دم می‌زنند، . آن‌هایی که منم و منم می گویند، اشتباه می‌کنند. آن‌هایی که بی کس‌اند و می گویند ارباب داریم، آن‌ها درست می‌فهمند. ما اگر در این دنیا ارباب داری نکردیم، آن دنیا دیر است. باید در این دنیا انسان با خدا و اهل بیت به صورت اربابان نگاه کند. هر دارد به اربابش بگوید. کم که می‌آورد، . از دینش مایه نگذارد، از تقوایش مایه نگذارد. اگر غیبتش را می‌کنند، غیبت نکند. اگر به او تهمت می‌زنند، تهمت نزند. اگر دروغ به او نسبت دادند، او دروغ نسبت ندهد. اگر این کارها را بکند از دینش مایه گذاشته و اربابش را فروخته. اما اگر انسان بی تقوایی نکند، اربابش به مددش می‌آید. @haerishirazi
استاتوس-43.jpg
1.01M
فایل وضعیت (استاتوس) واتساپ / استوری اینستاگرام @haerishirazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ انتقاد تند آیت الله حائری شیرازی از دولت، سازمان منابع طبیعی و نمایندگان مجلس ♨️ 🔸 چرا به بهانۀ جلوگیری از زمین خواری، مانع احیای زمین های مَوات می شوید؟ 🔸 🌳 من به منابع طبیعی گفتم الهی شکر که امیرالمومنین (علیه السلام) در زمان شما نبود وگرنه به عنوان اولین دستگیر می شد. شما اصلاً اجازه نمی دهید کسی هزار هکتار زمین احیا کند. خب اجازه نده! نتیجه اش چه می شود؟ ریزگردها ! 🌳 خانم ابتکار رفته بود شیراز، به شیراز جایزه بهترین هوای کشور را داده بود. اما نگفت که علتش چیست! علتش این بود که [موسسه] «فلاحت در فراغت» ایجاد کرده! 🌳 شما می توانید از اول بگویید این زمین را ما به صورت به شما می دهیم. یعنی تا زمانی که درخت رویش است، این زمین ملک توست. به هر دلیل که این درخت خشک شد، این برمی گردد به ملکیت دولت. 🌳 قانون گذاران ما خیال می کنند با قیام و قعود می شود قانون گذاشت. نخیر! قانون را با می شود گذاشت. قانون را با میتوان گذاشت. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸زیتون؛ درخت شهرداری ها !🔸 🌳 بعضی ها عقیده دارند که در شهرها و بوستان ها باید کاشت. شهرداری ها هم درخت های غیر مثمر مانند کاج و سرو و از این قبیل درختان می کارند. این . شما بروید کشورهای اروپایی را ببینید. مثلاً در ایتالیا، درختان زیتون با تنه های بسیار قطور و کُلُفت وسط خیابان ها کاشته اند. گاهی هم در آن جاها سرماهای بسیار سخت و چند درجه زیر صفر دارد که درخت های زیتون را خشک می کند، اما دوباره از پایین جوانه می زند و بالا می آید. اصلاً درخت زیتون هاست؛ علتش این است که مثلاً اگر درخت نارنج بکارند، تا نارنجش می رسد مردم می کَنَند و چیزی را که مالکش نیستند به خانۀ خودشان می برند. اما زیتون میوه ای نیست که از درخت بکَنَند و بخورند. هرکه میوۀ درخت زیتون را بکند، خودش پشیمان می شود! تلخ است و قابل خوردن نیست. عمل آوردن آن هم اینطور نیست که آدم بگوید اگر درون دیگ بپزد خوب می شود. اگر بخواهند روغنش را هم بکشند نیاز به یک کارخانه روغن کشی دارد. به این دلایل است که میوۀ درخت زیتون را هیچ کس سراغش نمی رود. لذا برای شهرداری ها بسیار مفید است؛ چون هم اش آسان است، هم فراوانی دارد، مانند استفاده از ، و منافع بسیار دیگر. پس زیتون در واقع درخت شهرداری هاست. 🌳 زیتون درختی است که بسیار زیاد است. درخت زیتون تا عمر می کند! اصلاً درباره درخت زیتون این جمله درست است که زیتون مرگ ندارد، مگر این که او را بکشند. درختان زیتونی در عالم هستند که چند هزار ساله اند! از جهت بازدارندگی باران، درخت زیتون، بهترین درخت برای است. درخت زیتون، برگ ریزان ندارد. در فصل زمستان، درختانی مثل انجیر و انگور که برگ ریزان دارند، وقتی باران به شاخه های آنها می خورد، سرعت و شدت باران را متوقف نمی کنند و این موجب صدمه به خاک می شود. اما درخت زیتون اجازه نمی دهد باران به زمین بخورد؛ یعنی زیتون می تواند اولویت اول برای آبخیزداری باشد؛ بلکه از انجیر هم برای این کار مناسب تر است و خاک سطحی را نیز حفظ می کند. 🌳 هر چه سن درخت بیشتر می شود، شاخه ها بالاتر و ریشه ها در اعماق زمین پایین تر می روند و این دو در جهت مخالف هم حرکت می کنند. مثلاً ما در طرح «فلاحت در فراغت»، در دشتکوه و هرجا که مُیَسّر بوده است، درخت زیتون کاشته ایم. هرجا که سیل آمده است، در آنجا درخت زیتون قطرش و بلندی اش دو برابر شده است؛ یعنی سیل برای درخت نعمت است و این درختان به نحوی شده اند. به عکس، در جاهایی که سیل گیر نبوده است، درختان زیتون کوتاه قد مانده اند. 🌳 سیل را وقتی کنترل کنید می شود. در جاهایی که باران می بارد، اگر درخت وجود داشته باشد و باران را مهار کند آب وحشی را اهلی می کند و باران به نعمت تبدیل می شود. لذا باید از این نعمت خدادادی استفادۀ بهینه کرد و در امر با استفاده از کاشت درخت زیتون حداکثر استفاده را از آب و باران و سیل نمود. 🌳 زیتون است: قرآن می فرماید: «شجرة مبارکة زیتونة لا شرقیة و لا غربیة یکاد زیتها یضییء»؛ گشایش کار ما در کاشت درختان زیتون است. @haerishirazi
🔸این عَلَمی که بلند شده، نباید بیفتد🔸 📝 دکتر علی حائری از ملاقات با 🕌 پس از استقرارمان در هتل نجف، پدر غسل زیارت کرد و دشداشۀ سفیدِ بلندی پوشید و به جای عمامه یک دستار سفید به سر کشید. عصا به دست، با آن محاسن سفید، هیبت دلربایی پیدا کرده بودند. به مزاح گفتم: بسان حضرت موسی شدید! لبخند زدند و گفتند: با این هیبت قابل شناسایی ام؟ سری به انکار و لبخند تکان دادم و به سمت حرم راه افتادیم. 🕌 به محض ورود در حرم، پاها را برهنه کردند. سرشان کاملاً پایین بود. چیزی را با صدای بی جوهری تند تند زمزمه می‌کردند و اشکشان متصل جاری بود. حال عجیبی پیدا کرده بودند. این حال و این حجم از تواضع را نه در حرم رضوی و نه حتی در کربلای معلی ندیده بودم. گویی هیبت امیر مؤمنان را به تمامه درک می‌کردند. گوشۀ حیاط حرم در آفتاب سوزان نشستند و شروع به خواندن زیارت کردند. به نظرم زیارت جامعه کبیره بود. نمی‌دانم، هرچه بود، طولانی بود. زیارت که تمام شد، باز با تواضعی زائدالوصف به سمت حرم راه افتادیم. هر دیوار یا دری را که می‌دیدند گونه ها را متواضعانه به آن می مالیدند. صورت یکسره تَر بود و اشک، دائم سرازیر. سرشان پایین بود و یک لحظه هم سر را بلند نکردند. بوسه ای کوتاه به گوشه ضریح و زیارتی مختصر. بدون آنکه روی برگردانند، سر به زیر و آرام آرام عقب رفتند. حالشان طبیعی نبود. گویا اتفاقی رخ داده بود که من از درک آن عاجز بودم. نماز ظهر را هم همانجا خواندیم. 🕌 در مسیر بازگشت، درست در ورودی، یک فردی که روی ولیچر بود -یک انسان هیکل مندِ نورانی، با جای مهر روی پیشانی بلندش و یک لباس سفید - حال معنوی پدر را که دید، دست پدر را محکم گرفت و بصورت چسباند. می‌بوسد و می گریست و فریاد می‌زد: یا ابا صالح مددی! ... یا انصار دین الله مددی! پدر که متوجه حال غریب او شده بودند، آرام دستشان به قلبش کشیدند و پیشانی اش را بوسیدند و گفتند: «یا اخی! سیأتی قريباً، اطمئن، اطمئن، نحن أيضاً ننتظره ...» آرام شد و دست پدر را بوسید و رها کرد. این مواجهه توجه برخی را به ما جلب کرد؛ مِن جمله، سید جوانی که متوجه شدم دارد پشت سر ما به سمت هتل می‌آید. در ورودی هتل، خودش را به ما رساند. به من با ته لهجۀ عربی گفت: «آقای حائری شیرازی هستند؟» بدون آنکه جواب مشخصی بدهم گفتم: «مطلبی هست؟» گفت از طرف آیت الله سیستانی است و برای ترتیب ملاقات آمده. یکه خوردیم، گویا پس از دیدار پدر با عبدالمهدی کربلایی (امام جمعۀ کربلا)، ایشان زمان مراجعت ما را به نجف، به دفتر آیت الله اطلاع داده و ایشان آمادگی این دیدار را داشتند. البته شاید کسی از همراهان ما این تقاضا را از عبدالمهدی کرده باشد که من مطلع نبودم. 🕌 بگذریم. به پدر در راه گفتم. ایشان هم کمی غافلگیر شدند. ... بنا شد کسی از دفتر برای راهنمایی بیاید. یک پیرمرد سیه چرده عینکی آمد. فاصلۀ هتل و دفتر آیت الله را پیاده راه افتادیم. جلو کوچه، گیت بازرسی بود. چیزی به عربی گفت، زنجیر را برداشتند و وارد دفتر شدیم. ما که چند نفری بودیم را در اتاق انتظار جای دادند و پدر را بردند. چند دقیقه بعد، دنبال من هم آمدند. گویا پدر سفارش کرده بود. قبل از ورود، کسی به من فهماند که فقط مصافحه کنم. اینجا دست بوسی قدغن است. خیلی ساده، دو زانو در اتاق بزرگی که با موکت پوشیده شده بود، کنار میزی کوچک روی ملحفه ای سفید نشسته بودند. خیلی لاغرتر از آن چیزی که تصور می‌کردم. پیشانی را بوسیدم و سلام کردم. گویا در خلال صحبت با پدر بودند. پاسخ سلام را دادند. فارسی را روان صحبت می‌کردند اما با ته لهجۀ غلیظ عربی. 🕌 از مرحوم پدر بزرگ ما -شیخ عبدالحسین حائری- گفتند که ایشان را ندیده بودند، اما به عنوان یک فقیه زاهد متقی در کربلا معروف بودند. بعد، از پدر گفت که مطالب شما را مدتیست پیگیری می کنم. از طرح «فلاحت در فراغت» خبر داشت. می گفت ورود در اینگونه مسائل، روحانیت را واقع بین می‌کند. از نظریات اقتصادی پدر مطلع بود و می‌گفت هر چند شاید قابلیت اجرا نداشته باشد اما تحقیقات در این رابطه را برای اسلام مفید می دانم و قائلم از وجوهات می‌توان در آن خرج کرد و حمایت خواهند کرد. بعد گفتند: «با این همه، که برای شما قائلم، بیشتر به خاطر و حضور فعالتان در است (این دیدار در سال 89 واقع شده بود [و منظور ایشان، فتنۀ سال 88 است]). اندکی تأمل کردند، بعد ادامه دادند: «این ، حالا که بلند شده، . اگر افتاد دیگر هیچ کس نمی‌تواند آنرا بلند کند. البته که مسائلی هست که باید بیان شود که حفظ این عَلَم و بیان آن مسائل، مانعة الجمع نیست. شما در شرایطی که مسئولیتی نداشتید و شاید بی مهری هایی دیده باشید، نقش ممتازی ایفا کردید» (ادامه دارد) ... @haerishirazi
ادامه ... 🕌 پدر که گویا یکّه خورده باشد، سرش را بلند کرد. نگاهی به آیت الله انداخت و بعد نگاهی به من کرد. گویا مایل نبودند برخی مسائل را در حضور من بیان کنند. گفتند چند نفری میهمان داریم. با اجازۀ شما، علی برود ایشان را بیاورد تا از زیارت شما محروم نباشند. به اتفاق یکی از اعضای دفتر، به اتاق انتظار رفتیم و بعد از چند دقیقه به سالن برگشتیم. همان شخص این بار بالای سر آیت الله ایستاده بود و تکرار می‌کرد: «فقط مصافحه، دستبوسی ممنوع». گرد ایشان نشستیم. گفتند: «عزیزان همه شیرازی هستید؟» همه پاسخ دادند. گفتند: «اولاً قدر این حاج آقا که همراهش به دیدن من آمدید را بدانید. انسان وارسته ای است و برخی اوصافش کم نظیر است». بعد گفتند: «دو گوهر در شهر شما زندگی می‌کنند که تا هستند، از وجودشان مستفیض شوید. اینها نورند! یکی آیت الله آشیخ محمد رضا حدائق و دیگری آیت الله پاکدل». بعد نگاهی به من کردند و گفتند: «اهل زیارت قبر حافظ هستی؟» گفتم بله. گفتند: «از جانب من برو و بالای سر قبر حافظ فاتحه بخوان». بعد اندکی سکوت کردند و گفتند: «به مسئولین سلام مرا برسان و بگو: حافظ، سینه سوخته بوده. اهل معنا بوده. وصیت کرده قبرش زیارتگاه باشد. ترتیبی دهند از این حالت که هرکس تفریحی که جای دیگری نمی‌تواند بکند، می رود آنجا انجام می دهد، در بیاید! زیارتگاه، جای قلیان و قهوه خانه نیست. جای ادب است. آدم باید آنجا به یاد خدا بیفتد، نه به یاد خلق خدا که دخترها و پسرها قرارشان را آنجا می‌گذارند [با خنده].» 🕌 همه از اشراف آیت الله به جزئیات امور شهرمان مبهوت بودیم. کسی را صدا زدند که برای میهمان ها دُرّ نجف بیاورید. با دستشان هدیه ها را بدستمان کردند و گفتند تا هر وقت که مایل بودید در نجف بمانید، اسبابش را فراهم می‌کنند و متواضعانه جمع را ترک کردند و من هنوز در فکر اِشراف آیت الله به امور بودم. منبع: (@dralihaeri در تلگرام) @haerishirazi
🎉 مژده 📚به حول و قوه الهی، چهارمین جلد از مجموعۀ تمثیلات، با عنوان ، به چاپ رسید. 📚 چاپ اول کتاب را می توانید با ۱۵ درصد از کانال حکمت ناب تهیه کنید. 📌 آدرس کانال فروش مجازی آثار آیت الله حائری شیرازی (حکمت ناب) 👈 @hekmat_books