eitaa logo
حافظ خوانی و ادبیات
549 دنبال‌کننده
424 عکس
194 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
شرح غزل ۲۲۴ حافظ ❇️
دو خوانش غزل ۲۲۵ حافظ.mp3
3.91M
غزل شمارهٔ ۲۲۵     ساقی حدیث سرو و گل و لاله می‌رود وین بحث با ثلاثه غساله می‌رود می ده که نوعروس چمن حد حسن یافت کار این زمان ز صنعت دلاله می‌رود شکرشکن شوند همه طوطیان هند زین قند پارسی که به بنگاله می‌رود طی مکان ببین و زمان در سلوک شعر کاین طفل یک شبه ره یک ساله می‌رود آن چشم جادوانه عابدفریب بین کش کاروان سحر ز دنباله می‌رود از ره مرو به عشوه دنیا که این عجوز مکاره می‌نشیند و محتاله(مختاله) می‌رود باد بهار می‌وزد از گلستان شاه وز ژاله باده در قدح لاله می‌رود خوی کرده می خرامد و بر عارض سمن از شرم روی او عرق از ژاله می رود حافظ ز شوق صحبت سلطان غیاث دین خامش مشو که کار تو از ناله می‌رود   https://eitaa.com/hafez_adabiyat
شرح غزل ۲۲۵ حافظ ❇️
دو خوانش غزل ۲۲۶ حافظ.mp3
4.85M
غزل شمارهٔ ۲۲۶     ترسم که اشک بر غم ما پرده‌در شود وین راز سر به مهر به عالم سمر شود گویند سنگ لعل شود در مقام صبر آری شود ولیک به خون جگر شود خواهم شدن به میکده گریان و دادخواه کز دست غم خلاص من آن جا مگر شود از هر کرانه تیر دعا کرده‌ام روان باشد کز آن میانه یکی کارگر شود ای جان حدیث ما بر دلدار بازگو لیکن چنان مگو که صبا پرده در شود از کیمیای مهر تو زر گشت روی من آری به یمن لطف شما خاک زر شود در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب یا رب مباد آن که گدا معتبر شود بس نکته غیر حسن بباید که تا کسی مقبول طبع مردم صاحب نظر شود این سرکشی که کنگره کاخ وصل راست سرها بر آستانه او خاک در شود حافظ چو نافه سر زلفش به دست توست دم درکش ار نه باد صبا با خبر شود https://eitaa.com/hafez_adabiyat
شرح غزل ۲۲۶ حافظ ❇️
دو خوانش غزل ۲۲۷ حافظ.mp3
3.44M
غزل شمارهٔ ۲۲۷     گر چه بر واعظ شهر این سخن آسان نشود تا ریا ورزد و سالوس مسلمان نشود رندی آموز و کرم کن که نه چندان هنریست حیوانی که ننوشد می و انسان نشود گوهر پاک بباید که شود قابل فیض ور نه هر سنگ و گلی لؤلؤ و مرجان نشود اسم اعظم بکند کار خود ای دل خوش باش که به تلبیس و حیل دیو مسلمان(سلیمان) نشود عشق می‌ورزم و امید که این فن شریف چون هنرهای دگر موجب حرمان نشود دوش می‌گفت که فردا بدهم کام دلت سببی ساز خدایا که پشیمان نشود حسن خلقی ز خدا می‌طلبم خوی تو را تا دگر خاطر ما از تو پریشان نشود ذره را تا نبود همت عالی حافظ طالب چشمه خورشید درخشان نشود https://eitaa.com/joinchat/164692004Cba8a7f1a9e
شرح غزل ۲۲۷ حافظ ❇️
دو خوانش غزل ۲۲۸ حافظ.mp3
3.76M
غزل شمارهٔ ۲۲۸     گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود پیش پایی به چراغ تو ببینم چه شود یا رب اندر کنف سایه آن سرو بلند گر من سوخته یک دم بنشینم چه شود آخر ای خاتم جمشید همایون آثار گر فتد عکس تو بر لعل نگینم چه شود زاهد شهر که مهر ملک و شحنه گزید من اگر مهر نگاری بگزینم چه شود عقلم از خانه برون رفت و اگر می این است دیدم از پیش که در خانه دینم چه شود صرف شد عمر گران مایه به معشوقه و می تا از آنم چه به پیش آید از اینم چه شود خواجه دانست که من عاشقم و هیچ نشد حافظ ار نیز بداند که چنینم چه شود   https://eitaa.com/hafez_adabiyat
شرح غزل ۲۲۸ حافظ ❇️
دو خوانش غزل ۲۲۹ حافظ.mp3
3.65M
غزل شمارهٔ ۲۲۹     بخت از دهان دوست نشانم نمی‌دهد دولت خبر ز راز نهانم نمی‌دهد از بهر بوسه‌ای ز لبش جان همی‌دهم اینم نمی‌ستاند و آنم نمی‌دهد مردم ز اشتیاق و در آن پرده راه نیست یا هست و پرده دار نشانم نمی‌دهد زلفش کشید باد صبا چرخ سفله بین کان جا مجال باد وزانم نمی‌دهد چندان که بر کنار چو پرگار می روم دوران چو نقطه ره به میانم نمی‌دهد شکر به صبر دست دهد عاقبت ولی بدعهدی زمانه زمانم نمی‌دهد گفتم روم به خواب و ببینم خیال دوست حافظ ز آه و ناله امانم نمی‌دهد https://eitaa.com/hafez_adabiyat
شرح غزل ۲۲۹ حافظ ❇️
دو خوانش غزل ۲۳۰ حافظ.mp3
4.67M
غزل شمارهٔ ۲۳۰     اگر به باده مشکین کشد دلم شاید که بوی خیر ز زهد ریا نمی‌آید جهانیان همه گو منع من کنند از عشق من آن کنم که خداوندگار فرماید طمع ز فیض کرامت مبر که خلق کریم گنه ببخشد و بر عاشقان ببخشاید مقیم حلقه ذکر است دل بدان امید که حلقه‌ای ز سر زلف یار بگشاید تو را که حسن خداداده هست و حجله بخت چه حاجت است که مشاطه‌ات بیاراید چمن خوش است و هوا دلکش است و می بی‌غش کنون به جز دل خوش هیچ در نمی‌باید جمیله‌ایست عروس جهان ولی هش دار که این مخدره در عقد کس نمی پاید به لابه گفتمش ای ماه رخ چه باشد اگر به یک شکر ز تو دلخسته‌ای بیاساید به خنده گفت که حافظ خدای را مپسند که بوسه تو رخ ماه را بیالاید https://eitaa.com/hafez_adabiyat
شرح غزل ۲۳۰ حافظ ❇️
دو خوانش غزل ۲۳۱ حافظ.mp3
3.74M
غزل شمارهٔ ۲۳۱     گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز گفتا ز ماهرویان این کار کمتر آید گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم گفتا که شبرو است او از راه دیگر آید گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید گفتم خوشا هوایی کز باغ حسن خیزد گفتا خنک نسیمی کز کوی دلبر آید گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت گفتا تو بندگی کن کو بنده پرور آید گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد گفتا مگوی با کس تا وقت آن درآید گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد گفتا خموش حافظ کاین غصه هم سر آید https://eitaa.com/hafez_adabiyat
شرح غزل ۲۳۱ حافظ ❇️
دو خوانش غزل ۲۳۲ حافظ.mp3
3.19M
غزل شمارهٔ ۲۳۲     بر سر آنم که گر ز دست برآید دست به کاری زنم که غصه سر آید منظر دل ،نیست جای صحبت اضداد دیو چو بیرون رود فرشته درآید صحبت حکام ظلمت شب یلداست نور ز خورشید جوی بو که برآید بر در ارباب بی‌مروت دنیا چند نشینی که خواجه کی به درآید ترک گدایی مکن که گنج بیابی از نظر رهروی که در گذر آید صالح و طالح متاع خویش نمودند تا که قبول افتد و که در نظر آید بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید https://eitaa.com/hafez_adabiyat
شرح غزل ۲۳۲ حافظ ❇️
دو خوانش غزل ۲۳۳ حافظ.mp3
2.58M
غزل شمارهٔ ۲۳۳     دست از طلب ندارم تا کام من برآید یا جان رسد به جانان یا جان ز تن برآید بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر کز آتش درونم دود از کفن برآید بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید جان بر لب است و حسرت در دل که از لبانش نگرفته هیچ کامی جان از بدن برآید از حسرت دهانش آمد به تنگ جانم خود کام تنگدستان کی زان دهن برآید گویند ذکر خیرش در خیل عشقبازان هر جا که نام حافظ در انجمن برآید https://eitaa.com/hafez_adabiyat
شرح غزل ۲۳۳ حافظ ❇️
دو خوانش غزل ۲۳۴ حافظ.mp3
3.55M
غزل شمارهٔ ۲۳۴     چو آفتاب می از مشرق پیاله برآید ز باغ عارض ساقی هزار لاله برآید نسیم در سر گل بشکند کلاله سنبل چو از میان چمن بوی آن کلاله برآید حکایت شب هجران نه آن حکایت حالیست که شمه‌ای ز بیانش به صد رساله برآید ز گرد خوان نگون فلک طمع نتوان داشت که بی ملالت صد غصه یک نواله برآید به سعی خود نتوان برد پی به گوهر مقصود خیال باشد کاین کار بی حواله برآید گرت چو نوح نبی صبر هست در غم طوفان بلا بگردد و کام هزارساله برآید نسیم زلف تو چون بگذرد به تربت حافظ ز خاک کالبدش صد هزار ناله برآید https://eitaa.com/hafez_adabiyat
شرح غزل ۲۳۴ حافظ ❇️
دو خوانش غزل ۲۳۵ حافظ.mp3
3.59M
غزل شمارهٔ ۲۳۵     زهی خجسته زمانی که یار بازآید به کام غمزدگان غمگسار بازآید به پیش شاه خیالش کشیدم ابلق چشم بدان امید که آن شهسوار بازآید اگر نه در خم چوگان او رود سر من ز سر چه گویم و سر خود چه کار بازآید مقیم بر سر راهش نشسته‌ام چون گرد بدان هوس که بدین رهگذار بازآید دلی که با سر زلفین او قراری کرد گمان مبر که در آن دل قرار بازآید چه جورها که کشیدند بلبلان از دی به بوی آن که دگر نوبهار بازآید سرشک من نزند موج بر کنار چو بحر اگر میان ویم در کنار باز آید در انتظار خدنگش همی پرد دل صید به رسم آنکه به عزم شکار باز آید ز نقش بند قضا هست امید آن، حافظ همچو نقش به دست، آن نگار بازآید https://eitaa.com/hafez_adabiyat
شرح غزل ۲۳۵ حافظ ❇️
دو خوانش غزل ۲۳۶ حافظ.mp3
3.75M
غزل شمارهٔ ۲۳۶     اگر آن طایر قدسی ز درم بازآید عمر بگذشته به پیرانه سرم بازآید دارم امید بر این اشک چو باران که دگر برق دولت که برفت از نظرم بازآید آن که تاج سر من خاک کف پایش بود پادشاهی بکنم گر به سرم باز آید خواهم اندر پی او رفت به یاران عزیز شخصم ار باز نیاید خبرم بازآید گر نثار قدم یار گرامی نکنم گوهر جان به چه کار دگرم بازآید کوس نو دولتی از بام سعادت بزنم گر ببینم که مه نوسفرم بازآید مانعش غلغل چنگ است و شکرخواب صبوح ور نه گر بشنود آه سحرم بازآید آرزومند رخ شاه چو ماهم حافظ همتی تا به سلامت ز درم بازآید https://eitaa.com/hafez_adabiyat
شرح غزل ۲۳۶ حافظ ❇️