eitaa logo
🌻حافظان وحی🌻
235 دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
24.8هزار ویدیو
368 فایل
@haaf zanvahy351
مشاهده در ایتا
دانلود
⛔️⛔️ دشمنی سرکردگان بهائیت با نهادهای آموزشی اسلامی ▪️ بهائیت فرقه ای تشکیلاتی است که انحصارگرایی مشخصه اصلی آن می باشد. بر این مبنا، عبدبها، دومین سرکرده بهائیت محتوای آموزشی را منحصر و محدود به نوشته های سرکردگان فرقه می دانست و عنوان می کرد، تمام موسسات علمی جهان(بجز موسسات صهیونستی) باید به یک شکل و اسلوبی مورد تایید این فرقه ضاله مبدل شوند. 🔻 بحث یک پارچگی و به عبارت دقیق تر، قرار گرفتن نهادهای آموزشی زیر نظر تشکیلات جاسوسی بهائیت با این هدف مطرح می شود که مهره های این فرقه در درون نهادهای آموزشی رخنه کنند و مبانی فاسد جریان را در چنین بسترهایی گسترش دهند. عبدبها با گستاخی تمام می نویسد «از الزم امور تا جمیع بشر تربیت واحده گردند یعنی تعلیم و تربیت در جمیع مدارس عالم باید یکسان باشد.( خطابات، ج ۲، ص ۱۴۸.) ⚠️ از منظر سردمداران و مهره های بهائی عدم یکسان شدن نهادهای آموزشی با مبانی این فرقه ضاله چیزی است که به هر قیمتی باید با آن مقابله کرد چنانچه بها، خدای خود خدا خوانده بهائیان می نویسد: پس احبای الهی و اماء رحمانی به جان و دل، اطفال را تربیت نمایند و در دبستان فضل و کمال، تعلیم فرمایند. در این خصوص ابداً فتور نکنند و قصور نخواهند. البته طفل را اگر بکشند بهتر از این است که جاهل بگذارند( ایام ملکوت، اشراق خاوری ص۲۲۰) ➕ حال از آنجا که این جریان ضاله وابسته به سرویس های جاسوسی می باشد، بحث شست و شوی مغزی مخصوصا در دوره کودکی در آن به عنوان یک فرایند تربیتی دارای اهمیت است. با این وصف، باید مراقب بود که این تشکیلات جاسوسی و مهره های آن درصدد لطمه به بسترهای آموزشی ناکام باشند. @ravanedel
🕸بهائیت یکی از فرقه های استعماری در ایران است که قبل از انقلاب در جهت ضربه زدن به مردم مسلمان ایران خدمات فراوانی به رژیم پهلوی نمود پس از انقلاب اسلامی که شرایط برای تبلیغ تفکرات انحرافی آنها از بین رفت، فعالیت‌های تبلیغی خود را در قالب‌های متعدد شروع نمودند. از گذشته مجامع آموزشی و فرهنگی از جمله بسترهای نفوذ بهائیان در فرهنگ اسلامی‌ایرانی بوده است. اخیرأ نیز برخی چهره‌های غرب‌نشین بهائی نیز با استفاده از روش‌های روانشناسی غربی نفوذ خود را در میان خانواده‌های مسلمان بیشتر کرده‌اند. یکی از این عناصر بهائی فردی به نام فرهنگ‌هلاکویی است که ساکن آمریکا بوده و سابقا نیز عضو محفل روحانی بهائیان سنتا مونیکا بوده است. متأسفانه کتاب‌ها و سی‌دی‌های این فرد بهائی نه تنها در ایران انتشارات رسمی دارد بلکه برخی ادارات دولتی نیز از کتاب‌ها و سی‌دی‌های وی برای آموزش کارمندان خود استفاده می‌کنند. عدم شناخت برخی مسئولان و مردم از شیوه‌های تبلیغی فرقه ضاله بهائیت موجب انحراف و مشکلات عدیده فرهنگی و اجتماعی شده است. یکی از آخرین اقدامات انتشارات این فرد بهائی، انتشار گسترده ویدئوهای این فرد در رسانه‌های اجتماعی است. حرکتی که در سالیان قبل در مشابه بین‌المللی آن انجام داده بود! البته این انتشار در این دو رسانه تفاوت هایی با هم دارد؛ یکی از این تفاوت های حذف عناوین با محتوای جنسی در رسانه اجتماعی نسبت به بین المللی در تصاویر اولیه ویدئو‌ها است. @ravanedel
⭕️نکات دستورالعمل منتشر شده: 🔹دخالت آشکار و وقیحانه تشکیلات بهائی در امور داخلی ایران و نسبت‌ دادن انواع اتهامات علیه جمهوری اسلامی 🔸سیاه‌نمائی از وضعیت کشور جهت شعله‌ور کردن آتش فتنه و آشوب در اجتماع 🔹اعتراف تشکیلات بهائی به مخالفت با جمهوری اسلامی از سالیان گذشته تاکنون (برخلاف ادعای بهائیت در وجوب تبعیت هر بهائی از قوانین کشور متبوع؛ در دستورالعمل فوق به‌وضوح روشن است که بهائیت از سال‌ها پیش مقابل قوانین کشور بوده است) 🔸اعتراف صریح و آشکار بهائیت به همکاری با آشوب گران و اخلالگران کشور 🔹دستور بهائیت به پیروان خود در ایران جهت انتقال تجربیات به مخالفان با هدف الگوسازی بهائی برای افراد و گروه‌های معاند در این موضوع 🔸نکته حائز اهمیت در زمان انتشار این دستورالعمل و هم‌زمانی با سال جدید آن است که تشکیلات وظیفه اصلی بهائیان ایران در سال جدید را مقابله با حاکمیت جمهوری اسلامی و همکاری آن‌ها با معاندان کشور معرفی می‌کند. 🔹بنابراین هوشیاری عوامل، مسئولین و اساتید مرتبط با موضوع بهائیت در این زمینه بسیار اهمیت دارد؛ زیرا فرقه در سال جدید میلادی قطعاً روش‌ها و راهکارهای جدیدی را دنبال کرده مشارکت‌های متعددی را در حوزه میدانی، عملیاتی، فکری و مالی با گروه‌های مختلف ضد جمهوری اسلامی در داخل و خارج کشور خواهد داشت. @ravanedel
🕸زندگی نامه سید علی محمد باب سید علی محمد شیرازی، شخصیت اصلی در ماجرای بابیت و آغازگر داستانی است که هر سطرش رنج نامه ای برای ایران و اسلام است. وی در سال ۱۲۳۵ ه- .ق در شیراز به دنیا آمد. در کودکی پدر را از دست داد و از آن پس، مادر و دایی اش، سید علی سرپرستی او را بر عهده گرفتند. با رسیدن به سن مکتب، او را به مکتب خانه قهوه اولیاء فرستادند که امروزه بیت العباس نامیده می شود. معلم مکتب خانه، شیخ محمد عابد به او خواندن، نوشتن و سیاه مشق آموخت. سید علی محمد، شاگرد درس خوانی نبود و بارها در مکتب خانه تنبیه شد، به گونه ای که خاطره آن کتک ها تا پایان عمر، او را می آزرد. شیخ عابد، از مریدان و دوستداران شیخ احمد احسائی و سید کاظم رشتی(۱) بود و از همان دوران، سید علی محمد را با نام رهبران شیخیه آشنا کرد. سید علی محمد در پانزده سالگی همراه عمویش برای تجارت راهی بوشهر شد و پنج سال در این شهر ماند. 📗۱- مطالع الانوار، ص ۶۰. 📗تحلیل و نقد بهائیت، علیرضا روزبهانی، ص ۲۶ @ravanedel
🕸راز سکوت بهائیت... 💀@bahaiyat💀
🕸چرا شارع و قانون‌گذار بهائيت برخي از حدود و احكام را متعمداً در كتاب اقدس بيان نكرده است؟ اين سكوت برخاسته از فقر محتوايي است يا دست تشكيلات را براي بهره‌گيري از اقتضائات زمان باز گذاشته است؟؟ شوقي افندي به هنگام تبيين جايگاه هر يك از دو مؤسسه بهائيت (ولايت امر و بيت العدل) به اين موضوع اشاره كرده و مي‌نويسد: «بدون اين مؤسّسه وحدت امر الله در خطر افتد و بنيانش متزلزل گردد و از منزلتش بکاهد و از واسطه فيضى که بر عواقب امور در طيّ دهور احاطه دارد بالمرّه بى نصيب ماند و هدايتى که جهت تعيين حدود و وظائف تقنينيّه منتخبين ضرورى است سلب شود. و چنانچه بيت عدل اعظم که اساساً اهميّتش از ولايت امر کمتر نيست از آن منتزع گردد نظم بديع حضرت بهاء الله از جريان باز مانده و ديگر نميتواند حدود و احکام غير منصوصه تشريعى و ادارى امر الله را که شارع اعظم متعمّداً در کتاب اقدس نازل نفرموده تکميل نمايد». (۱) بهائيت با وجود آنكه خود را به روزترين اديان و بر پايه مقتضيات زمان معرفي مي‌كند، در اعترافي آشكار تصريح دارد كه شارع (قانون‌گذارش) حدود و احكامي را به عمد در كتاب اقدس (كتاب مقدس بهائيت) بيان نكرده است. حال جاي اين پرسش است كه حكمت اين تعمد چيست؟ با بررسي آثار سران بهائيت، از جمله عباس افندي (دومين سركرده بهائيت، معروف به عبدالبهاء كه جايگاه تبيين احكام و آثار بهائيت را دارد) برخي جنبه‌هاي پاسخ به اين پرسش آشكار مي‌شود؛ براي نمونه كتاب اقدس درباره ازدواج با محارم سكوت مي‌كند و تنها حرمت ازدواج با زن پدر (اعم از مادر و زن بابا) را بيان مي‌كند: «قد حرّمت عليکم ازواج آبائکم»(۲) و عباس افندي در مقام تبيين، حكمت اين سكوت ازدواج با نزديكان را افزايش جمعيت بهائيت اعلام مي‌كند: «چون امر بهايي قوّت گيرد مطمئن باشيد که ازدواج به اقربا نيز نادر الوقوع گردد».(۳) چه بسا اگر عباس افندي تا عصر ما زنده بود و مسافرت‌هاي امريكايي و اروپايي‌اي مي‌رفت، آزادي همجنس‌گرايي در غرب را مي‌ديد يا از اخبار مي‌شنيد، حياي حسين علي نوري (سركرده بهائيت، معروف به بهاء الله) كه مي‌گويد: «انّا نستحيي ان نذکر حکم الغلمان»(۴) را به اقتضاي زمان تبيين و ازدواج همجنس‌گرايان را تجويز مي‌كرد!! 📗۱. دوربهائي، ص ۸۰. 📗۲. اقدس، ص ۱۹۳. 📗۳. مكاتيب، ج ۳، ص۳۷۱. 📗۴. اقدس، ص ۱۰۴. @ravanedel
🕸تعاليم بهائي: رفع جميع تعصبات (۱) نقد شعار ترك جميع تعصبات بهائيت از رفع يا ترک تعصبات سخن مي‌گويد كه در اين نوشتار پس از گزارش نمونه‌های گفتاری آن، از تناقضاتش با گفتار و کردار سران این جریان پرده برداشته می‌شود ادامه دارد.... http://eitaa.com/ravanedel
🕸تعالیم بهائی:رفع جمیع تعصبات (۲) 🔸۱. شعارها در وصف این شعار، آمده است: «از جمله ترک تعصّبات دینیّه و تعصّبات مذهبیّه و تعصّبات جنسیّه و تعصّبات ترابیّه و تعصّبات سیاسیّه است».(۱) الف. عباس افندی درباره ترک تعصبات می‌گوید: «از جمله تعالیم بهاءاللّه، تعصّب دینی و تعصّب جنسی و تعصّب سیاسی و تعصّب اقتصادی و تعصّب وطنی هادم بنیان انسانی است تا این تعصّب‌ها موجود، عالم انسانی راحت ننماید، شش‌هزار سالست که تاریخ از عالم انسانی خبر می‌دهد. در این مدّت شش‌هزار سال عالم انسانی از حرب و ضرب و قتل و خونخواری فارغ نشد در هر زمانی در اقلیمی جنگ بود و این جنگ یا منبعث از تعصّب دینی بود و یا منبعث از تعصّب جنسی و یا منبعث از تعصّب سیاسی و یا منبعث از تعصّب وطنی؛ پس ثابت و محقّق گشت که جمیع تعصّبات هادم بنیان انسانی است و تا این تعصّبات موجود، منازعه بقا مستولی و خونخواری و درندگی مستمرّ. پس عالم انسانی از ظلمات طبیعت جز به ترک تعصّب و اخلاق ملکوتی نجات نیابد و روشن نگردد، چنانچه از پیش گذشت، اگر این تعصّب و عداوت از جهت دین است، دین باید سبب الفت گردد و الّا ثمری ندارد و اگر این تعصّب تعصّب ملّی است، جمیع نوع بشر ملّت واحده است؛ جمیع از شجره آدمی روئیده اصل شجره آدم است و شجره واحده است و این ملل به منزله اغصان است و افراد انسانی به منزله برگ و شکوفه و اثمار دیگر ملل متعدّده تشکیل کردن و بدین سبب خونریزی نمودن و بنیان انسانی برانداختن، این از جهل انسانی است و غرض نفسانی و امّا تعصّب وطنی این نیز جهل محض است، زیرا روی زمین وطن واحد است، هر انسان در هر نقطه از کره ارض زندگی میتواند؛ پس جمیع کره ارض وطن انسان است. این حدود و ثغور را انسان ایجاد کرده در خلقت حدود و ثغوری تعیین نشده؛ اورپا یک قطعه است، آسیا یک طعه است، افریکا یک قطعه است، امریکا یکقطعه است، استرالیا یک قطعه است، امّا بعضی نفوس نظر به مقاصد شخصی و منافع ذاتی هر یک از این قطعات را تقسیم نموده‌اند.»(۲) او همچنین می‌نویسد: «باید در هر دم، صد هزار شکرانه نمائیم که الحمد للّه از تعصّبات جاهلیّه راحت یافتیم و به جمیع اغنام الهیّه مهربانیم.»(۳) ب. اشراق خاوری از گفتار عباس افندی گزارش می‌کند: «مجوسی می‌گوید من حقّم، یهودی می‌گوید من حقّم، مسیحی می‌گوید من حقّم، بودی می‌گوید من حقّم، چگونه می‌شود حقّ ظاهر شود؟ پس باید موسوی ترک تعصّب کند؛ مسیحی ترک تعصّب بکند؛ بودی ترک تعصّب بکند؛ تا این قسم نشود، ممکن نیست حقیقت ظاهر شود … نباید تعصّب داشت.»(۴) همچنین آورده است: «نتیجه این است که جمیع ملل عالم باید آنچه شنیده‌اند، بگذارند؛ نه به هیچ ملّتی متمسّک باشند و نه از هیچ ملّتی متنفّر؛ شاید آن ملّتی را که متنفّر است آن حقّ باشد و آن ملّتی که بآن متمسّک باطل باشد. وقتی که آنها را ترک کرد نه ملّتی را متمسّک نه ملّتی را متنفّر آن وقت تحرّی حقیقت می کند و عاقبت ملاحظه می نماید که حقیقت ادیان الهی یکی است اختلاف در تقالید است تحرّی حقیقت سبب می شود که جمیع بشر متّفق می شوند . این یک اساس از اساس بهاءالله است».(۵) ادامه دارد... 📗۱. پیام ملکوت، ص ۶. 📗۲. مکاتیب، ج ۳، ص ۱۰۴ ـ ۱۰۵. 📗۳. مکاتیب، ج ۳، ص ۴۳. 📗۴. پیام ملکوت، ص ۱۸. 📗۵. پیشین، ص ۱۷ ـ ۱۹. http://eitaa.com/ravanedel
🕸تعالیم بهائی:رفع جمیع تعصبات (۳) 🔸۲. تناقض‌ها الف. حسین علی نوری، دوستداران و پیروان تفکر خود را درّ و جواهر می‌خواند و دیگران را سنگ ریزه‌های زمینِ خاکی می‌نامد: «احبائی هم لئالی الامر و من دونهم حصاه الارض».(۱)  او که از معاشرت با ادیان سخن می‌گفت، شیعیان را مشرک می‌خواند: «لعمر الله حزب شیعه، از مشرکین از قلم اعلی در صحیفه حمرا مذکور و مسطور» و دیدار با مشرکان را حرام می‌شمرد: «إعلم بأن الله حرّم على احباء الله لقاء المشرکین و المنافقین.»(۲) حسین علی نوری غیر بهائیان را عالم نمی‌داند: «به نص آن جوهر وجود، الیوم اطلاق اسم عالم بر احدی نخواهد شد، مگر آن نفوسی که به قمیص ایمان امر بدیع مزین شده‌اند».(۳)   وی غیر بهائیان را از حیوانات می‌شمارد: «نفوسی که از امر بدیع معرضند، از رداء اسمیه و صفتیه محروم، و کل از بهائم بین یدی الله محشور و مذکور»؛(۴)  همچنین می‌نویسد: «الیوم هر نفسی بر احدی از معرضین من اعلاهم او من ادناهم ذکر انسانیت نماید، از جمیع فیوضات رحمانی محروم است، تا چه رسد که بخواهد از برای آن نفوس اثبات رتبه و مقام نماید.»(۵) او در توهین به مادر غیر بهائیان می‌گوید: «من ینکر هذا الفضل الظاهر الباهر المتعالی المنیر، ینبغی له بان یسئل عن امه حاله، فسوف یرجع الی اسفل الجحیم».(۶)  او همچین می‌گوید: «قل من کان فی قلبه بغض هذا الغلام فقد دخل الشیطان علی فراش امه.»(۷) حسین علی نوری در سخنی نژادپرستانه و قومیت‌گرایانه درباره برادران آذری و ترک زبان می‌گوید: «اترکوا التروک و لو کان ابوک، ان احبّوک اکلوک و ان ابغضوک قتلوک.»(۸) او مردم شام و سوریه را نَحس خطاب کرد و تبلیغ بهائیت را در آن‌جا ممنوع اعلام می‌کند: «ای نبیل بارها امر نمودیم و باز هم می‌گوئیم در بریه (سرزمین) شام ذکر مالک انام جائز نبوده و نیست چه که اهل آن به غایت از شاطی قرب، بعیدند و از رحیق (باد‌ه) عنایت، محروم. اَرض آن به غایت مبروک است و خلق آن به غایت منحوس.»(۹) ب. عباس افندی در تعصبی آشکار از اخراج فوری معترضان و مخالفان سخن می‌گوید: «ایادی امرالله باید بیدار باشند، به محض اینکه نفسی بنای اعتراض و مخالفت با ولی امرالله گذاشت، فورا آن شخص را اخراج از جمع اهل بهاء نمایند و ابدا بهانه‌ای از او قبول ننمایند.»(۱۰) او درباره نهی از معاشرت با غیر بهائیان می‌نویسد: «باب پنجم، نهی از معاشرت با مشرکین. در لوح ام‌عطار از قلم جمال مختار نازل قوله تعالی: لاتعاشری مع المشرکات کذلک یأمرک منزل الآیات»؛(۱۱) عباس افندی در سخنی نژادپرستان، آفریقائیان را وحشی، بی‌عقل و دانش، و غیر متمدن می‌خواند: «اهالی مملکتی نظیر افریقا جمیع مانند وحوش ضاریه و حیوانات برّیّه بی‌عقل و دانشند و کلّ متوحّش. یک نفس دانا و متمدّن در ما بین آنان موجود نه.»(۱۲)  وی در توهین دیگری به سیاه‌پوستان می‌نویسد: «اقوام متوحّشه به هیچ وجه از حیوان امتیازی ندارند؛ مثلاً چه فرق است میان سیاهان افریک و سیاهان امریک؟! اینها خلق الله البقر علی صورة البشرند. ‏آنان متمدن و با هوش».(۱۳) ادامه دارد.... 📗۱. مائده آسمانی، ج ۴، ص ۳۵۳. 📗۲. همان، ص ۲۸۰: «بدان که خدا بر احبایش دیدار با مشرکین و منافقین را حرام کرده است». 📗۳. بدیع، ص ۱۳۸ ـ ۱۳۹. 📗۴. بدیع، ص ۲۱۳. 📗۵. بدیع، ص ۱۴۰. 📗۶. مائده آسمانی، ج ۴، ص ۳۵۵؛ گنج شایگان، ص ۷۸. 📗۷. گنج شایگان، ص ۷۹. 📗۸. «از تُرک زبانان دوری کن و فاصله بگیر، اگر چه پدرت باشد. که اگر دوستت بدارد خواهدت خورد و اگر دشمن بدارد خواهدت کشت.» اسرار . الآثار خصوصی، ج ۲، ص ۱۵۴. 📗۹. اسرار الآثار، ج ۵، ص ۲۰۰. 📗۱۰. الواح وصایا، ص ۱۲ ـ ۱۳. 📗۱۱. مائده آسمانی، ج ۴، ص ۳۶۵.  📗۱۲. مکاتیب، ج ۱، ص ۳۳۱. 📗۱۳. خطابات، ج ۳، ص ۴۸. http://eitaa.com/ravanedel
🕸تعالیم بهائی:رفع جمیع تعصبات (۴) 🔸يادسپاري  ۱. حسین علی نوری با برداشتن تعصب جنسی، راه را بر مفسدان جنسی باز کرد: «قد حکم اللّه لکلّ زانٍ و زانیة دیة مسلّمة الی بیت العدل و هی تسعة مثاقیل من الذّهب و ان عادا مرّة اخری عودوا بضعف الجزآء».(۱) جالب است که خدای بهائیان، تنها به زر اندوزی بیت العدل و تشکیلات بهائی چشم داشته است و هیچ اهمیتی به کانون خانواده و حرمت این نظام مقدس نداده است که می گوید: هر که زنا کرد ۹ مثقال طلا به بیت العدل بدهد و اگر تکرار کرد دو برابر می شود. این جمله، یعنی هر که پولدارتر است، آزادیش بیشتر است و به هر کس بخواهد می تواند تجاوز کند. شاید به همین خاطر است که عبد البهاء مجبور شد از ترک تعصبات جنسی سخن بگوید، زیرا حکم زنا در بهائیت، با تعصبات جنسی سازگار نیست؛ اگر یک بهائی تعصب جنسی داشته باشد دیگر نمی تواند تحمل کند که کسی به خانواده اش تجاوز کند و او هیچ چیز نگوید… همچنین در گنجینه حدود و احکام می نویسد: «مسئله زنا این تعلّق بغیر محصن دارد نه محصن و امّا زانی محصن و محصنه حکمش راجع به بیت العدلست.»(۲) بنابراین ناموس در بهائیت معنایی ندارد و زن در جامعه بهائی متعلق به همگان است؛ لیکن گاهی ارتباط با زن در قالب خانواده و همسری است و گاهی در قالب تجاوز است که با پرداخت عوارض آن به بیت العدل، قبحش برداشته می شود.(۳) ۲. درباره ترک تعصبات وطنی نیز به همین نکته بسنده می شود که اگر بهائیت نسبت به خاک، وطن و جای خاصی تعصب ندارد، تعابیری همچون «ارض اقدس» و «روضه مبارک» و «مقام اعلی» و … را برای امکان خود به کار می گیرند؟ چنین سخنانی را اگر تعصب دینی، قومی و نژادی ندانیم، باید چه نامی بر آن بگذاریم. مگر تعصب غیر از فرق گذاشتن بر اساس رنگ و نژاد و قومیت و دین است؟ شایان بیان است که این نقدها بر بهائیان وارد است، چون آنان از ترک تعصبات سخن می‌گویند؛ ولی ممکن است بر دیگرانی وارد نباشد که ادعای ترک تعصبات ندارند. 📗۱. اقدس، ص۴۷: «خدا برای هر مرد و زن زنا کاری حکم کرده است که دیه أی به بیت العدل بپردازند و آن مقدار ۹ مثقال طلا است؛ جریمه او برای بار دوم دوبرابر می شود». 📗۲. گنجینه حدود و احکام، ص ۳۰۱. 📗۳. پایگاه جامع شناخت بهائیت http://eitaa.com/ravanedel
🕸فرافكني بهائيت در سايه حمايت حقوق بشر غربی(۱) بهائيت، اقليتي است كه طي دهه‌هاي گذشته با حزبي سياسي كه پيش از انقلاب اسلامي، علاوه بر استعمار، از حمايت شاهان پهلوي برخوردار بود و بسياري از وزارت‌خانه، ادارت و … را در اختيار داشت و به اندازه‌اي در دستگاه پهلوي رخنه كرده بود كه توانست دكتر ايادي را پزشك مخصوص شاه ايران قرار دهد و اينگونه، حتي به اتاق خواب شاه نيز دسترسي داشته باشد؛ ولي پس از انقلاب دايره نفوذش، رفته رفته كاهش يافت، زيرا مردم ايران در انتخاباتي شكوهمند، اسلاميت را در كنار جمهوريت قرار دادند و جمهوري اسلامي را برگزيدند. بنا شد كه قوانين ايران، اسلامي شود و بر اساس آن، قانون اساسي ايران نوشته شد و اين قانون بسته به پيرواني كه اديان الهي در ايران داشتند، آنان را به عنوان اقليت‌هاي مذهبي معرفي كرد و حقوق شهرونديشان را تأمين كرد. با معرفي اقليت‌هاي مذهبي، جايي براي جولان دادن فرقه‌ها و گروهك‌هاي غيرديني و مذهبي (انحرافي) باقي نماند، زيرا تعريف مشخصي از اقليت‌هاي مذهبي ارائه شد، از اين‌رو بسياري از اقليت‌هاي مذهبي‌نما -از جمله بهائيت- رسوا و مجبور به ترك ايران يا فعاليت زير زميني شدند. با گذشت زمان، افت و خيزهايي پيدا شد تا برخي از فرق انحرافي نيز عرض اندام كنند، ولي چون در اجتماع فرهنگي – مذهبي ايران جايگاهي نداشتند، نتوانستند آسيبي چنداني بر جامعه ايران وارد سازند؛ از اين‌رو به لاك خود بازگشتند و گاهاً خود را به عنوان زرتشتي كه از اقليت‌هاي مذهبي ايران است، معرفي كردند. ادامه دارد... http://eitaa.com/ravanedel
🕸فرافكني بهائيت در سايه حمايت حقوق بشر غربی(۳) بر اين اساس، نظام جمهوري اسلامي مجبور شد وارد عمل شود و براي مقابله با اين كردار گروهك‌هاي سياسي و ضد مذهبي، تدابيري بينديشد، از اين‌رو فضاي سوء استفاده را از آنان گرفت؛ آري در اين راستا برخي از دانشجويان بهائي كه جرمي انجام داده بودند، از دانشگاه‌ها اخراج شدند و گاه به جهت برخورد با خطاكاران، مانند ديگر مجرمان راهي زندان شدند؛ ولي آنان تني چند از بهائياني هستند كه آزادانه در ايران زندگي مي‌كنند و كسي كاري به آنان ندارد؛ البته برخي از جاسوسي‌ها و هنجارشكني‌هاي آنان سبب شده است كه رويكرد نظام به بهائيان تغيير كند و آنان را به چشم جاسوس ببيند و برخي از آزادي‌ها مثل تبليغ عقايد (زيرا فرقه‌اي غير الهي است) و پست‌هاي مديريتي و … از آنان گرفته شود. آري بهائيان ايران، آزاد نيستند تا جامعه مذهبي ايران را با ترويج اباحه‌گري و همجنسگرايي و آزادي‌هاي جنسي يا حتي ازدواج با محارم به فساد بكشند، زيرا اين تعاليم، در برابر تعاليم الهي حاكم بر ايران است و در اين زمينه نه تنها بهائيان آزاد نيستند، بلكه هيچ انساني، پيرو هر دين و مذهبي و مسلكي كه باشد، آزاد نيست. ادامه دارد... http://eitaa.com/ravanedel
🕸فرافكني بهائيت در سايه حمايت حقوق بشر غربی(۵) آنان به ظاهر مأمور به تمكين از قوانين حكومت‌ها هستند و حق كار سياسي ندارد، پس اين همه نقض قوانين حكومتي ايران و كار سياسي چه معنايي مي‌دهد؟ شركت در فتنه ۸۸ كه كاري ذاتاً سياسي و امنيتي بود و كارهاي ديگر… يا حتي تبليغ و عضوگيري در ايران كه مانند تبيلغ بهائيت در اسرائيل ممنوع است؛ ليكن كاري است كه بهائيان با روش‌هاي گوناگون همه روزه در ايران به آن اقدام مي‌كنند؛ روزي با تبليغ كاشت ناخن در مترو، روزي با تبيلغ كلاس موسيقي و رقص و … و روزي با انتقال كتابهاي خود به موبايل اشخاص و … اگر بنا احترام به قوانين حاكمان است، چرا بهائيان در اسرائيل تبيلغ نمي‌كنند و به قوانين احترام مي‌گذارند ولي در ايران چنين نيست. ادامه دارد... http://eitaa.com/ravanedel
🕸فرافكني بهائيت در سايه حمايت حقوق بشر غربی(۶) چرا بهائیت پيوسته از حاميان خود مي‌خواهند كه با شعار حقوق بشر بر حكومت ايران فشار بياورند، آيا اين سياسي كاري نيست يا شما بهائي نيستيد؟ روشن است كه آزادي در همه جاي دنيا، حد و مرز و تعريفي دارد؛ وگرنه مي‌شود بي‌بند و باري و بي‌قيدي كه هيچ كجا پذيرفته نيست؛ براي نمونه تجاوز به حقوق ديگران در همه كشورهاي دنيا جرم است و مجازاتي دارد و به اين معنا نيست كه اگر متجاوز را بگيرند و مجازات كنند، خلاف آزاديش رفتار كرده باشند، زيرا آزادي او نبايد حقي از ديگران ضايع سازد. بر اين اساس كسي كه در يك جامعه زندگي مي‌كند، بايد به قوانين آنجا نيز احترام بگذارد. اگر همجنس‌گرايي، ازدواج با محارم و … در يك جامعه‌اي ممنوع است، يك گروهك نمي‌تواند بگويد اين قوانين بر اساس دين اسلام است و ما پيرو بهائيت هستيم، به ما ربطي ندارد… هر حكومتي براي حفظ نظم و نظام خود، نيازمند قانون است، از اين‌رو با قانون‌شكن برخورد مي‌شود و اين ربطي به ايران و اسلام ندارد و نمي‌توان آن را پاي حقوق بشر گذاشت. بسياري از مدعيان حقوق بشر، هنگامي كه پاي كشتار مسلمانان بي‌گناه ميانمار، سوريه يا عراق به ميان مي‌آيد، نه تنها سكوت مي‌كنند، بلكه به صورت مخفيانه از آنان حمايت هم مي‌كنند؛ ولي هنگامي كه چند تبعه ايراني پيرو گروهك غير مذهبي بهائيت به جهت ترويج خرافات و عقايد غير الهي و انساني از دانشگاه اخراج مي‌شوند، عَلَم حقوق بشرشان برافراشته مي‌شود و ايران را متهم مي‌كنند..... ادامه دارد.... http://eitaa.com/ravanedel
☑️☑️ زن بهائی ابزاری در دست بیت العدل ▪️ عبدالبهاء در الواح وصایا گفته بود: از بین مردان بهائی هشت نفر را در درجه ی اول انتخاب کنند تا آن ها به عنوان شورای تصمیم گیرنده برای تمام اعضاء ریاست کنند. تشکیلات مذکور در تمام شئون زندگی بهائیان دخالت دارد تا جایی که مهره های بهائی باید همواره باید با آن در مکاتبه باشند. 🔻 حال نکته قابل توجه اینجاست، عبدبها، دومین سرکرده فرقه ضاله بهائیت در نقشه تشکیل بیت العدل دستور داده تا هر هشت عضو اصلی این فرقه از مردان باشند و طبق نظر وی زنان اجازه حضور در این شورا را ندارند. ➕ جالب است که بهائیان با این تشکیلات به شدت مرد سالار و زن ستیز امروزه شعار برابری حقوقی زن و مرد را مطرح می کند و توجه ندارد که تمام تصمیم گیرندگان آن ها مرد هستند. با این مبنا، زنان در شورای تشکیلات جاسوسی بهائیت جایی ندارند و تنها به عنوان ابزار مورد توجه قرار می گیرند. ⚠️ در ساختار فرقه ضاله بهائیت، یک زن بهائی باید به جای فکر به اینکه چرا در شورای تشکیلاتی فرقه حق عضویت ندارد باید به این توجه کند که چگونه می تواند با یادگیری موسیقی یا روانشناسی اطفال در بستر خانواده های مسلمان رخنه کند و آن ها به انحراف بکشاند. http://eitaa.com/ravanedel