eitaa logo
حافظانه (شرح و تفسیر دیوان حافظ)
239 دنبال‌کننده
109 عکس
14 ویدیو
4 فایل
کانالی برای آشنایی بیشتر با «دیوان حافظ»، گوهر زیبای عرفان و ادب پارسی قدر مجموعهٔ گل مرغِ سحر داند و بس که نه هر کو ورقی خواند، معانی دانست ارتباط با ادمین: @a_m_parsa ارادتمند: دکتر عبدالله محمدی پارسا
مشاهده در ایتا
دانلود
• شام غريبان: شب در غربت براى مسافر غريب، اوّلين شبى كه غريبى در غربت مى‌گذراند و شبى دلگير و غم‌افزاست. • نماز شام: به هنگام نماز شام، اوّل شب، موقع نماز مغرب. • گريه آغازم: شروع به گريه كردن كنم. • مويه: گريه و زارى، شيون، گريه به همراه زارى نامه خواندن. • ديار حبيب: شهر و ديار و سرزمين دوست. • بلاد غريب: شهرهاى بيگانه. • مهيمن: پناه‌دهنده و ايمن سازنده از ترس و بيم، يكى از اسماء خداوند. • خداى را: براى خاطر خدا. • رفيق ره: رفيق راه و همراهى سفر، كنايه از حضرت خضر نبى كه عمر جاويد دارد و مسافران را در راه سفر مدد مى‌رساند. • علم برافراختن: نصب كردن بيرق در محلّى به علامت استقرار يافتن و كنايه از اعلام وجود و حضور در آنجا. • حساب برگيرد: حساب ببرد، روى آن حساب كند، آن را به چشم اعتبار و جدّى بنگرد. • صنمى طفل: محبوبى خردسال، معشوقى نوجوان. • صبا و شمال: باد صبا و باد شمال كه اوّلى نسيم خنكى است كه صبح و عصر از جانب شمال شرقى مى‌وزد و دومى بادى كه از جانب شمال مى‌وزد. • هواى منزل يار: 1- هواى تنفّس شهر دوست، هوايى كه در فضاى منزل دوست وجود دارد. 2- آرزو، اشتياق. • آب زندگانى ماست: به مانند و به جاى آب زندگانى براى ما مى‌باشد. • خانگى: خودى، درونى، اهل خانه، خانه‌زاد. • غمّاز: طعنه‌زننده، سخن چين. • چنگ زهره: ساز ناهيد، ساز ستاره زهره. • لهجه: حالت و نحوه تكلّم در جوامع مختلف، لحن زبان محاوره هر محلّ. • خوش لهجه: لهجه شيرين، با لهجه و نحوه تكلّم گيرا. برگرفته از کتاب شرح جلالى بر حافظ، ج‌3، ص: 1762‌ https://eitaa.com/Hafiz_1400 https://t.me/Hafiz_1400
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
NOKTEHA.mp3
2.92M
غزل ائتلاف لفظ و معنا "بیاد یار و دیار آنچنان بگریم زار" (ادمین کانال) https://eitaa.com/Hafiz_1400 https://t.me/Hafiz_1400
1. دیشب به سیلِ اشک رَهِ خواب می‌زدم نقشی به یادِ خَطِّ تو بر آب می‌زدم 2. ابرویِ یار در نظر و خرقه سوخته جامی به یادِ گوشهٔ محراب می‌زدم 3. هر مرغِ فکر کز سرِ شاخِ سخن بِجَست بازش ز طُرِّهٔ تو به مِضراب می‌زدم 4. رویِ نگار در نظرم جلوه می‌نمود وز دور بوسه بر رخِ مهتاب می‌زدم 5. چشمم به رویِ ساقی و گوشم به قولِ چنگ فالی به چشم و گوش در این باب می‌زدم 6. نقشِ خیالِ رویِ تو تا وقتِ صبحدم بر کارگاهِ دیدهٔ بی‌خواب می‌زدم 7. ساقی به صوتِ این غزلم کاسه می‌گرفت می‌گفتم این سرود و مِیِ ناب می‌زدم 8. خوش بود وقتِ حافظ و فالِ مراد و کام بر نامِ عمر و دولتِ احباب می‌زدم https://eitaa.com/Hafiz_1400 https://t.me/Hafiz_1400
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا