eitaa logo
شهیدجاوید الاثرابوالفضل.حافظی تبار
101 دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
7.9هزار ویدیو
243 فایل
فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ♥️خوش آمدید کانال شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار @hafzi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواستم ناز کنم دست کشی تا به سرم دیدم این موی چنین سوخته نازی دارد؟! 🖤 ┄❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹💫
پنجمین روز شهادت «عباس» بود، دیدیم کسی به در خانه پدرم می‌کوبد. جلوی در رفتیم دیدیم یک آقای روشن دلی است. پدرم آمد و گفت: «بفرمایید» مرد نابینا گفت: «عباس شهید شده؟» گفتیم: «بله» گفت: «من کسی را ندارم، من یک هفته‌ای است که حمام نرفتم، این شهید من را هر هفته روز‌های جمعه کول می‌کرد و به حمام می‌برد و لباس‌هایم را نیز می‌شست و بدون چشم داشت می‌رفت». ┄❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خادم اهلبیت در عمرش فخر باید به خدمتش بکند مثل مادر بزرگ خانه‌ی ما که خداوند رحمتش بکند پیره‌زن سالهای آخر عمر سخت دلبسته شد به خاموشی چیزهای کمی به خاطر داشت مبتلا بود به فراموشی روزی از روزها به او گفتند گرچه خو کرده‌ای به تنهایی نام‌های ائمه را مادر، این أواخر به خاطرت داری؟ گفتم اول: درست گفت علی، پاسخ دومین سوال حسن سومی را نگفته گفت حسین آن‌که در کربلا نداشت کفن گفتمش چهارمی‌و ساکت شد گفت: مادر ببخش یادم نیست تا همین‌جاش یاد من مانده‌ست مشکل از دین و اعتقادم نیست گفتمش آمدیم‌و از تو کسی این سوالات را شفاهی کرد دور از جان تو مَلَک در قبر بپرسد چه خواهی کرد؟ گرچه حرفم مزاح بود اما اشک او روی گونه‌اش افتاد گفت: من رفته است از یادم، او مرا که نمی‌برد از یاد من فقط تا حسین یادم هست، دادم از کف توان نیرو را شسته‌ام سالهای سال اما، استکان‌های مجلس او را اینکه اولاد سیدالشهدا اسمشان رفته‌ست از یادم زیر دیگ عزاش را یک عمر‌ فوت کردم به گریه افتادم اشک مادربزرگ در روضه ماند از او به جا و ارثیه شد رفت مادربزرگ از این دنیا خانه‌ی کوچکش حسینیه شد 😭😭😭😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌳🌹 آغاز روزمان را مزین و منور میکنیم به کلام روحبخش و دلنشین قرآن کریم..🌹🌳🌹 ۵-🌹اللهم اَکْرِمْنا بِکَرامَةَ الْقُرآن 🥀🤲 خدایا گرامی بدار ما را به وسیله ی کرامات قرآنی🥀🤲 🌹-خدایا وجود ما را سرشار از فضایل و معارف قرآنی قرار بده 🥀🤲 الهی امین🤲🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴رسیدن ماه محرم... به بیان حضرت آیت الله حاج مرتضی تهرانی (ره) 🌹 شادی روح حضرت استاد رحمت‌الله‌ علیه و علمای اسلام صلوات
🌺☘ ﷽ ☘🌺 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺 ☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘ 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺 ☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘ 🌺 امام علی (ع) میفرمایند: 🍀 اِرضَ مِنَ الرِّزق بِما قُسِمَ لَكَ تَعِش غَنِيّا. به نصيب خود از روزى راضى باش تا بى نياز زندگى كنى . 📚 غرر الحكم و درر الكلم، ح 2332 سلام و درود ایام بکام انشاالله 🌺🍀التماس دعای خیرشما🍀🌺 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀
💌❀💌 ﷽ 💌❀💌 ❀💌❀💌❀💌❀💌❀ 💌❀💌❀💌❀💌❀ ❀💌❀💌❀💌❀ 💌❀💌❀💌❀ ❀💌❀💌❀ 💌❀💌❀ ❀💌❀ 🌷۵نصیحت امام جواد ع: 🌷... تَوَسَّدِ الصَّبْرَ وَ اعْتَنِقِ الْفَقْرَ وَ ارْفَضِ الشَّهَوَاتِ وَ خَالِفِ الْهَوَى وَ اعْلَمْ أَنَّكَ لَنْ تَخْلُوَ مِنْ عَینِ اللَّهِ فَانْظُرْ كَیفَ تَكُونُ. 💌❀💌 ۱.صبورباش ❀💌❀ ۲.بامال کم قانع باش 💌❀💌 ۳.دنبال شهوات نباش ❀💌❀ ۴.باخواسته های دل مخالفت کن 💌❀💌 ۵.بدان، زیرنظرخدایی،پس ببین چگونه ای بحار ج ۷۵ ص ۳۵۸ 💌❀💌 التماس دعای خیرشما💌❀💌 ❀💌❀ 💌❀💌❀ ❀💌❀💌❀ 💌❀💌❀💌❀ ❀💌❀💌❀💌❀ 💌❀💌❀💌❀💌❀ ❀💌❀💌❀💌❀💌❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╭═━⊰🍃🌺🌻🍃⊱━═╮ ┄═﷽═┄ .☀️ تنفس‌صبح 📖 پانصد و شصت و نهمین (۵۶۹) صفحه نورانی  قرآن کریم .️ 🔷🔹 ️✨🍃🍂🌺🍃 🍃🍂🌺🍃 🍂🌺🍃 🌺🍃 🍃  💠هر روز تلاوت یک صفحه نورانی از قرآن کریم را درحسینیه‌ام‌البنیین(سلام‌الله‌علیها) بشنویم، بخوانیم، بیندیشیم و عمل کنیم. ⏯️ سورةمبارکة     المعارج ✨✨ ‌🍃┄═❁๑๑🌸๑๑❁═┄
6_144121785206542685.MP3
1.23M
╭═━⊰🍃🌺🌻🍃⊱━═╮ ┄═﷽═┄ .☀️ تنفس‌صبح 📖 پانصد و شصت و نهمین (۵۶۹) صفحه نورانی  قرآن کریم .️ 🔷🔹 ️✨🍃🍂🌺🍃 🍃🍂🌺🍃 🍂🌺🍃 🌺🍃 🍃  💠هر روز تلاوت یک صفحه نورانی از قرآن کریم را درحسینیه‌ام‌البنیین(سلام‌الله‌علیها) بشنویم، بخوانیم، بیندیشیم و عمل کنیم. ⏯️ سورةمبارکة     المعارج ✨✨ ‌🍃┄═❁๑๑🌸๑๑❁═┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💛 🌸🌸 چشــــم هامان سبد نور خدا می‌خواهنــد 🌸🌸 بهر دیدار خـــدا مهر و صفا می‌خواهنــد 🌸🌸 یڪ‌ ڪلام ‌یابن‌الحســـن‌   در دو جهـــان‌..         دیدن‌ روی‌ تــو را 🌸🌸 🌸🌸 💛آنجا که نام مهدی نیست 💛 💛قرار نه  باید فرار کرد💛 🌸🌸 َ 💛۱۴ صلوات برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف💛 🍃🌼الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ 🍃🌼وَآلِ مُحَمَّدٍ 🍃🌼وَعَجِّلْ فَرَجَهُم ┅✿░⃟‎‌‎‌🌼🍃🕊❃ ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹💫
❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹💫
🌷 🌷 🌷بعد از عملیات والفجر ٨، تهران بودیم. یک روز با سید سعید امیرى مقدم، به پایگاه مقداد سپاه پاسداران در میدان جمهورى اسلامى که معمولاً کارهاى اعزام به جبهه‌مان را آن‌جا انجام می‌دادیم، رفتیم. من براى انجام کارى به یکى از واحدها رفتم و سعید هم به واحد کارگزینى رفت. من زودتر کارم انجام شد و وقتى پیش سعید رفتم گفت باید به امور مالى برود. فکر کردم هنوز تسویه حساب نکرده و قصد دارد حقوقش را بگیرد. 🌷(به نیروهاى بسیج، بابت حضور در منطقه، ماهیانه ٢۴٠٠ تومان یعنى روزى ٨٠ تومان پرداخت می‌شد. البته اکثراً این مبلغ را در همان منطقه و روزهایى که به شهر می‌رفتند، براى امور شخصى و خرید مایحتاج خود، هزینه می‌کردند.) در امور مالى، «سعید» مبلغ ۴٠٠ تومان، پرداخت کرد و رسید را دریافت کرد. ازش پرسیدم:... 🌷ازش پرسیدم: «جریان چیه؟» گفت: «بعد از عملیات، پایان حضورم در گردان رو به مسئول کارگزینى اعلام کردم و گفتم دیگه بنا ندارم در منطقه و گردان بمونم ولى به دلیلى پنج روز در پادگان دوکوهه موندم و دیرتر نامه تسویه‌حساب گرفتم. در نتیجه، حقوقى که به من دادند، پنج روزش رو در خدمت گردان و سپاه نبودم، حقوق اون پنج روز رو به حساب سپاه برگردوندم.» 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز سید سعید امیری مقدم (شهید راوی مرکز اسناد و تحقیقات جنگ سپاه) : رزمنده دلاور سعید زاغری، دوست و همرزم شهید 📚 کتاب "به شرط بهشت" ┄❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹💫
اي مسئولين مملكتي شما بايد نگهبان و پاسدار خون شهيدان باشيد . كوچكترين سهل انگاري و بي توجهي و خداي نكرده خيانت شما براي شهدا و ملت حزب الله قابل بخشش نيست و هر زمان كه غرور مقام شما را گرفت سري به گلزار شهدا بزنيد و فكر كنيد كه چه كساني شما را به اين مسند نشانده اند و چه انتظاري از شما دارند. ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠استاد : ▪️داستان کربلا،ثابت کرد، که بشر به بلوغ امام‌داری نرسیده است! ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹💫
عاشق محرم و سینه‌زنی بود، مخصوصاً که لشکر او به نام مقدس امام حسین (ع) بود، ایام محرم شور و حال دیگری در آن پیدا می‌شد و گردان‌ها به روش سنتی عزاداری می‌کردند. بعضی وقت‌ها که دوستان نزدیک در سنگر جمع می‌شدند، حسین با بازوی قطع شده دستش سینه‌زنی می‌کرد. حاج‌حسین تا نامی از سیدالشهدا (ع) می‌آمد، به پهنای صورت اشک می‌ریخت و از شدت گریه شانه‌هایش می‌لرزید. 📚جز لبخند چیزی نگفت ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواستم ناز کنم دست کشی تا به سرم دیدم این موی چنین سوخته نازی دارد؟! 🖤 ┄❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹💫
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی نسخه ی الهی 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ شاید فقط من و حاجی می دانستیم مشکلات شدید خانوادگی گریبانش را گرفته بود باز شروع کرد به حرف زدن معلوم بود دل پردردی دارد حاجی برونسی همه ی هوش و حواسش به حرف های او بود. از این موردها تو منطقه زیاد داشتیم حاجی حکم یک پدر را پیدا کرده بود همیشه بسیجی ها، حتی آنها که سنشان از حاجی بالاتر بود می آمدند پیش او و مشکلاتشان را می گفتند حاجی هم هر کاری از دستش بر می آمد دریغ نمی کرد.حتی مسؤولین که می آمدند از منطقه خبر ،بگیرند مشکلات بعضی ها را واگذار می کرد به آنها، که وقتی برمی گشتنددنبالش را بگیرند. حرف های قاسم هم که تمام شد حاجی از آیه های قرآن و احادیث استفاده کرد و چند تا «راه کار »پیش پاش گذاشت، همیشه تو اینطور موارد به بچه ها می گفت:« «اولاً من کی هستم که بخوام شما رو راهنمایی کنم؟ دوماً من سوادی ندارم» رو همین حساب نسخه هاش همیشه از قرآن و نهج البلاغه و احادیث بود. آن روز هم وقتی صحبتش تمام شد، قاسم آرامش خاصی پیدا کرده بود مثل غنچه ای که شکفته باشد از پیش ما رفت. فردا تو مراسم صبحگاه گردان، حاجی برای بچه ها سخنرانی کرد تو صحبتش گریزی زد به قضیه ی دیروز، از قاسم تعریف کرد و با کنایه گفت: «بعضی ها باید از او یاد بگیرن وقتی که مشکلات داره نمی آد بگه منو ترخیص کن؛ ناراحتی اش از اینه که مبادا به کارش لطمه بخوره»... بعد از آن چند بار دیگر هم قاسم آمد پیش حاجی، به درد و دل کردن هر بار هم نسخه ی تازه ای می گرفت و می رفت. قاسم که شهید شد رفتیم مشهدخانه اش، پدر ،مادر برادر و همسرش تو همان خانه زندگی می کردند. وقتی صحبت از اخلاق قاسم شد، همسرش گفت:« من با قاسم مشکلات شدیدی داشتیم این 🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️ ❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹💫
پنجمین روز شهادت «عباس» بود، دیدیم کسی به در خانه پدرم می‌کوبد. جلوی در رفتیم دیدیم یک آقای روشن دلی است. پدرم آمد و گفت: «بفرمایید» مرد نابینا گفت: «عباس شهید شده؟» گفتیم: «بله» گفت: «من کسی را ندارم، من یک هفته‌ای است که حمام نرفتم، این شهید من را هر هفته روز‌های جمعه کول می‌کرد و به حمام می‌برد و لباس‌هایم را نیز می‌شست و بدون چشم داشت می‌رفت». ┄❤️@hafzi_1❤️ کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹💫