هدایت شده از شهید
🔰 ما رزمندگان نسلی بی نظیریم.
ما جنگ دیده ایم . آژیر قرمز شنیده ایم ، دشمن بی رَحم دیده ایم ، بمباران و توپ و تانک و موشک دشمن دیده ایم.
💢ما بی رَحم ترین موجودات تاریخ را دیده ایم ، داعش را تجربه کرده
ما با همه نسل ها فرق داریم
❗️اما این قافله به پایان راه خود
نزدیک میشود!!!
❗️اگر متوسط سن رزمندگان دفاع مقدس را ۲۳ سال در نظر بگیریم
و سال ۶۳ را متوسط هشت سال دفاع مقدس محاسبه کنیم،
سن متوسط بازماندگان دفاع مقدس (رزمندگان، جانبازان و آزادگان) در سال ۱۴۰۳ باید عددی حدود ۶۳ سال باشد
و البته آسیب های روحی و جسمی وارده به این افراد،
آنان را مشابه پیرمردانی ۷۰ تا ۸۰ ساله (بسته به نوع و شدت آسیب های روحی و جسمی) نشان میدهد.
❗️دیگر خبری از والدین شهدا نیست و تقریبا پدران و مادران شهدا به آخر خط رسیده اند و جمعیت بسیاری از آنان به فرزندان خود پیوسته اند.
❗️آرام آرام جانبازان، ایثارگران و رزمندگان بار و بندیل سفر را می بندند تا به رفقای آسمانی خود بپیوندند و تقریبا هر روزه در هر کوی و برزنی صدای لا اله الا الله
را برای تشییع اینان می شنویم.
❗️تا ده سال آینده، اگر خبرنگارانی هوس مصاحبه و گفتگو با یکی از رزمندگان زنده مانده از جنگ و دفاع مقدس را داشته باشند باید شهر به شهر،
کوه به کوه و دیار به دیار، روزها و ماهها، بگردند،
تا شاید بتوانند یک کهنه سرباز پیر و فرتوت، که نای سخن گفتن ندارد را پیدا کنند تا مصاحبه ای نمایند.
💢ما بی نظیرترین نسلیم، ما نسل انتقالیم. آخرین بازماندههای نسل سنتی و اولین اهالی دهکده مجازی نسل مدرن.
ما با تمام سختیهایی که داشتهایم نسلی بینظیریم.
💢نسل ما قرن جدید
را هم دید.
ما بینظیرترین نسلی هستیم که نه قرنها پیش و نه قرنها بعد
کسی آن را تجربه میکند.
💢ما نسل انتقال هستیم.
نسلی که پیوند دهندهی آخرین نسل سنتی و اولین نسل مدرن در پهنای ایران زمین است.
💢نسلی هستیم که هم خانوادهی پرجمعیت را دیدیم و هم خانواده کم جمعیت تک فرزندی را تجربه کردیم.
💢نسلی هستیم که عمو، عمه، دایی و خاله برایمان بسیار پررنگ بود و نسلی را دیدیم که کمکم با آن غریبه شد.
💢نسلی هستیم که همسایه و هم محلهای بخش مهمی از خاطراتمان بود و نسلی را دیدیم که در یک آپارتمان چند واحدی کسی، کسی را نمیشناسد.
💢نسلی هستیم که پای تلویزیونهای کوچک سیاه و سفید، ساعتها چشم انتظار یک برنامه کودک نشستیم
و نسلی را دیدیم که با انبوهی از برنامههای مختلف، تلویزیونهای چند بعدی و هوشمند را تجربه کرد.
💢نسلی که با تلفنهای سکهای و عمومی بزرگ شدیم و هنرمان بازکردن صفربند تلفنهای خانگی بود و نسلی را دیدیم با تلفنهای همراه و هوشمند.
💢نسلی که گروههای گفتگویمان، جمع شدنهایمان داخل کوچه بود و نسلی را دیدیم که با ایسنتاگرام و واتساپ و تلگرام، جمعهای مجازی تشکیل دادند.
💢نسلی که مسافرت با مینیبوس، پیکان و پشت وانت را تجربه کردیم و نسلی را دیدیم با اتومبیلهای مدرن و هواپیما و…
💢نسلی که با هفتسنگ و توپپلاستیکی و تیله، بزرگ شدیم و نسل بازیهای
«پلی استیشن»، «آمانگ آس»
و «پاپ جی» را دیدیم.
💢نسلی که هفتهها و ماهها در خانه پدربزرگ و عمو و دایی و…
میماندیم و نسلی را دیدیم که ماهها و سالها خبری از هم ندارند.
💢نسلی که پول تو جیبیمان سکهای بود و تغذیههایمان نان قندی و لقمه پنیری و نسلی را دیدیم که با کارت بانکی زندگی کرد و انبوهی از فستفودها را دید.
💢نسلی که با خریدن کفشی نو آن را زیر سرمان می گذاشتیم و می خوابیدیم و نسلی را دیدیم که قفسهای از کفشهای جورواجور دارد و هیچ لذتی از آن نمیبرد.
💢نسلی که لباسهای عیدمان تمام دلخوشیمان بود و نسلی را دیدیم با انبوهی از لباسهای رنگارنگی که هیچ حسی به آنها ندارند.
💢نسلی که ماهها چشم انتظار فیلم جدیدی بر پرده سینما بودیم و نسلی را دیدیم که به راحتی به انبوهی از فیلمها دسترسی دارد.
💢نسلی هستیم که با دوربینهای «کداک» و «فوجی» لوبیتل عکس میگرفتیم و همیشه اضطراب ظاهر نشدن عکسها را داشتیم و نسلی را دیدیم که با دوربین موبایلش، هر لحظه و هر جا سِلفی میگیرد.
💢نسلی هستیم که تماشای آلبومهای خانوادگی، یکی از سرگرمی مهمانهایمان بود و نسلی را دیدیم که هزاران عکس بیحس را در رَم و فِلَش ذخیره میکند.
💢نسلی صبور که هفتهها منتظر قسمت دیگری از یک سریال بودیم و نسلی عجول را دیدیم که تحمل یک روز انتظار برای دیدن قسمت دیگری از سریالی تلویزیونی را ندارد.
💢نسلی که پذیرایی خانههایمان پر بود از پُشتی و بالشهای رنگارنگ
و نسلی را دیدیم که مُبل و صندلی بخش زیادی از فضای خانه را اِشغال کرده است و کسی نیست روی آنها بنشیند.
💢نسلی که روی زمین و سر سفرهای بزرگ مینشستیم و نسلی را دیدیم که جایمان را به روی میز نهارخوری منتقل کرد.
«ما با همه نسل ها فرق داریم »
هدایت شده از بسم الله بنیامین
🏘 ایشان برای اجارهی خانهی مشترک، مقداری پول داشت؛ خانهی بزرگ و نوسازی در منطقهی خوبی از شهر پیدا کردیم.
وقتی پسندیدیم و از خانه خارج شدیم، گوشی آقا حمید زنگ خورد. وقتی تلفنشان تمام شد، گفت «یکی از دوستانم دنبال خانه است و پولش کافی نیست.
قبول میکنی مقداری از پولمان را به آنها بدهیم؟» قبول کردم و نصف پول پیش خانهمان را به آنها دادیم.
نهایتاً یک خانهی ۴۰ متری و قدیمی را در محلهای پایین شهر اجاره کردیم. سال بعد که به طبقهی بالای همان خانه نقل مکان کردیم، از سقفش آب وارد خانه میشد...
اگرچه رفاه و آسایش دنیاییمان در آن خانه کم بود، اما آرامش و ایمانی که از نگاه خدا و امام زمان (عج) نصیبمان میشد، بسیار دلچسب بود. حقوق اندک آقا حمید برکت زیادی داشت.
من در آن خانهی ۴۰ متری، بهشدت خوشبخت بودم.
#حمید_سیاهکالی_مرادی
❤️@hafzi_1❤️
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
هدایت شده از بسم الله بنیامین
همیشه میگفت: یک چیزی که مانع میشه و داره من رو به این دنیا دلبسته میکنه پسرم امیرعلی است، امیرعلی بدجوری داره من رو
به این دنیا دلبسته میکنه!
من همیشه میگفتم که بچهات هستش مسئلهای نیست! متوجه نمیشدم که داره چی میگه ولی ایشون میخواست حتی از بچهاش، از همسرش و حتی از زندگیش بگـذره و به این درجه والا برسه، چون چیزی رو بالاتر از زندگی و زن و بچهاش میدید، علیاصغر خدا و ائمهاطهار عليهمالسلام رو میدید.
🌷#شهید_علی_اصغر_شیردل🌷
راوی: همسر شهید
❤️@hafzi_1❤️
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
هدایت شده از بسم الله بنیامین
10.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پیشنهاد_دانلود
🎥 مصاحبهای بسیار دلنشین با جانباز شهید اکبر آقابابایی؛ قبل از شهادت
پیشنهاد میکنم هرگز دیدنش رو از دست ندین
فرمانده شهید اکبر آقابابایی 🌹
❤️@hafzi_1❤️
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
هدایت شده از بسم الله بنیامین
🌷 #هر_روز_با_شهدا
#قسمت_سوم (۴ / ۳)
#تخصصیترین_جراحی_سرپایی_در_اسارت!!!
🌷....سوزش پا و بوی سوختگی گوشت را تحمل کردم تا کرمها یکی یکی روی زمین افتادند. چندتایی هم با کمک چوب کبریت بیرون کشید و حفرهی دهانباز روی رانم را نشان داد: «مواظب باش خاک به زخمت نرسه، وگرنه....» تکان دادن سرش این معنا را میداد که یا میمیرم، یا در اثر گندیدگی، پایم را از دست میدهم. پوزخندی تحویلش دادم که: «بابا بیخیال، ما را نترسون.» هنوز جای شعلههای کبریت میسوخت که پایم را کمی پیچاند و با فشار به محل زخم، خونابهی بدبویی بیرون ریخت. شدت درد زیاد بود، اما وقتی چرک و خونابه بیرون ریخت، پایم سبکتر شد و احساس راحتی کردم. ـ تحملش را داری؟ ـ میخوای چه کار کنی؟
🌷جوابی نداد و به رضا که تند تند به سیگار پک میزد و خاکسترش را میان دست یکی از اسرا خالی میکرد، اشاره کرد تا دستهایم را از عقب بگیرد. دو نفر هم روی زانوهایم افتادند. برای اینکه حواسم را پرت کند، شروع به صحبت کرد: «نگاشون کن؛ بعد از یه هفته گرسنگی و تشنگی، حالا هم که اومدیم بیرون، از ما آدمای لخت میترسن.» سر رضا نزدیک گوشم بود و درحالیکه جواب امدادگر را میداد، به دستهایش خیره شده بود: «دیروز که اومدن سراغ بچههای گردان کماندویی۷۵۰، خیلی ترسیدم. چند نفرشون رو زیر شلاق و زنجیر، سیاه کبود کردن. بیضههای یکیشون بدجوری ورم کرده و نمیتونه درست راه بره. فکر کنم با زنجیر زدنش. حالا هم اونجا نشسته. رد نگاه رضا را دنبال میکردم که....
🌷رد نگاه رضا را دنبال میکردم که درد توی کمرم پیچید و دندانهایم روی هم فشرده شد. رضا با شنیدن فریادم، دستهایم را بیشتر عقب کشید و دو نفر دیگر، روی زانوهایم فشار آوردند. «بابا به هرکس میپرستید قسم، یه مسکنی، آمپولی....» درد دوباره توی ستون فقراتم کمانه کرد و معدهی خالیام بالا آمد. آب زرد رنگی از دهانم بیرون ریخت و تلخیاش باعث شد لحظهای درد را به فراموشی بسپارم. چقدر ضعیف شده بودیم. حقوق طبیعی یک انسان را هم نداشتیم. جای اعتراضی هم نبود و اگر حرفی میزدیم، گلولهی سربی جوابمان بود. مثل همان روز اول که خیلی از مجروحان را با تیر خلاص به شهادت رساندند. کسی خبر از وجود ما نداشت و....
#ادامه_در_شماره_بعدی....
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
┄❤️@hafzi_1❤️
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
هدایت شده از بسم الله بنیامین
🍂بـچــہ هــا از ایـن همــه جـابــه جـایــے خــستــہ شده بودنــد. مــن هــم از دســت بالایــے ها خیلی عصــبانـے بود. به حسن گفتم « دیــگــہ از جامــون تڪــون نمــے خـوریــم، هرچی مــے شــہ، بشه. بالاتـر از سیاهــے کـہ رنـگـے نیــست. »حــسن خــیلــے شمــرده گفــت« بالاتر از سـیاهــے سرخــے خون شهیــده که رو زمیــن مــے ریــزه. » گفتــم «خـستــہ شدیم قــوه ی مـحرڪـہ مـے خــوایـم. » دوبـاره گفــت« قـوه ے محرڪـہ خــون شهــیده. »
منـــبع : ڪـــتاب یادگاران، جلد چهار، ڪــتاب حسن باقری، ص 65📚
#شهید_حسن_باقری
❤️@hafzi_1❤️
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
هدایت شده از بسم الله بنیامین
❤️ رهبرمعظم انقلاب: امیرکبیر سه سال در کشور حکومت کرد؛ کارهای بزرگی را بنیانگذاری کرد. خود آقای #رئیسی_عزیز ما سه سال حکومت کرد و ریاست کرد کارهای خوبی ایشان انجام داد و بعضی کارها را پایهگذاری کرد که انشاءاللّه ثمرهاش را بعدها کشور خواهد دید. ۱۴۰۳/۶/۶
┄
❤️@hafzi_1❤️
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
هدایت شده از بسم الله بنیامین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊🌷🕊
✍شهید رجایی:
در جهنم، خدا یک جایی داره که فشار عذابش مساوی هست با گناه ۳۶ میلیون انسان(اشاره به جمعیت ایران در آن زمان است)؛ #اونجا_جای_منه ...
❤️@hafzi_1❤️
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
هدایت شده از بسم الله بنیامین
. 🕊 تلاوت آیات #قرآن_ڪریم ؛
💠 ۩ بــِہ نـیّـت
#شھید_هادی_ذوالفقاری
#صفـــ۲۶ـفحه 📚
🍀|شبتون شهدایی
❤️@hafzi_1❤️
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
هدایت شده از بسم الله بنیامین
🕋 بِسْمِ اللّٰهِ السَّمیعِ الْبَصیر
هر اول روز ایجان، صدبار سلامٌ علیک
📕السَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَاللهِ وَابْنَ ثارِهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یا وِتْرَ اللهِ الْمَوْتُورَ فِی السَّماواتِ وَالْاَرض، اَشْهَدُ اَنَّ دَمَکَ سَکَنَ فِی الْخُلْدِ وَاقْشَعَرَّت لَهُ اَظِلَّهُ الْعَرشِ، وَبَكىٰ لَهُ جَمیعُ الْخَلائِق. #یاحسین(ع)
📒السَّلاَمُ عَلَيْکَ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ الشَّهِيد، السَّلاَمُ عَلَيْکَ أَيُّهَا الْوَصِيُّ الْبَارُّ التَّقِی، أَشْهَدُ أَنَّکَ قَد اَقَمتَ الصَّلاَةَ وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ وَ اَمَرتَ بِالْمَعرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنكَرِ وَ عَبَدتَ اللَّهَ مُخلِصاً حَتَّى اَتَاکَ الْيَقِين، السَّلاَمُ عَلَيکَ يَا اَبَا الْحَسَنِ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه. #یارضا(ع)
📗السَّلامُ عَلَیْکَ عَجَّلَ اللهُ لَکَ مَا وَعَدَکَ مِنَ النَّصرِ وَ ظُهُورِ الْأَمْرِ، السَّلامُ عَلَیکَ یَا مَولای، اَنَا مَولاکَ عَارِفٌ بِاَولاکَ وَ اُخرَاک، اَتَقَرَّبُ إِلَى اللهِ تَعَالىٰ بِکَ وَ بِآلِ بَیْتِکَ، وَ اَنتَظِرُ ظُهُورَکَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلَى یَدَیْک. #یامهدی(عج)
📘السَّلامُ عَلَیکِ یَا بِنتَ وَلِیِّ الله، السَّلامُ عَلَیکِ یَا اُخْتَ وَلِیِّ الله، السَّلامُ عَلَیکِ یَا عَمَّةَ وَلِیِّ الله، السَّلامُ عَلَیکِ یَا بِنتَ مُوسَى بْنِ جَعفَرٍ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُه. #یامعصومه(س)
┈
هدایت شده از بسم الله بنیامین
سلام
لطفا ٥٢٦ تا صلوات بفرستيد … سخته ؟
باشه ، پس ۵۲۶ بار بگید یا حسین
اونم سخته
اصن از یک تا ۵۲۶ رو به سریع ترین شکل بشمارید
اینم سخته ؟
این عدد ها که حتی شمردنش برامون سخته و حالشو نداریم ،
تعداد روزهای اسارت محمدرضا نوری
به بدترین شکل ، در غربت است😔
#محمدرضا_نوری
#ابوعباس
#مهمانی_اسارت
❤️@hafzi_1❤️
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
هدایت شده از بسم الله بنیامین
خاک های نرم کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
ارتفاع نارنجکی
#قسمت_صد_و_هفتاد_و_یک
🌕🌑🌕🌑🌕🌑🌕⚫️
حمید خلخالی
شبح کله قندی تو تاریکی ،شب حال دیگری داشت گویی بی تابی اش را احساس می کردی و احساس می کردی که لحظه لحظه در حسرت قدم نیروهای حزب الله می سوزد.
دشمن از آن بالا، تسلط عجیبی رو منطقه داشت، خون پاکی که از بچه ها ریخته می شد و تلفاتی که می دادیم تقدس خاصی به فتح کله قندی می داد برای گرفتن آن جا باید از یک دژبزرگ و آهنین می گذشتیم.
این طرفتر از کله قندی ،دشمن یک مقر زده بود. مقری قرص و محکم که هم برای ما خیلی مزاحمت داشت هم تو حفظ کله قندی و نیروهای آن، خیلی مؤثر بود از همان جادشمن فشار زیادی می آورد که مناطق آزاد شده را از مان بگیرد. ضمناً سدی هم بود جلوی پیشروی ما.
یک شب، عبدالحسین از گرد راه رسید رو کرد به من و گفت:« حمید بچه های شناسایی رو جمع کن.»
«برای چی؟»
لبخند شیرینی زد و گفت:«به امید خدا و چهارده معصوم (علیهم السلام) می خوایم بزنیم اون در آهنی رو رو سر دشمن خراب کنیم»....
از همان ،شب کار را شروع کردیم تمام منطقه کوهستانی بود و شیارهای عمیقی .داشت عملیات باید از چند محور انجام می شد. محوری که به ما دادند صعب العبور بود و پر از پستی و بلندی، شاید عمیق ترین شیار آن منطقه سرراه ما قرار داشت. اسمش را بچه ها گذاشته بودند: شیار نماز خانه، با همه ی این سختی ها، استحکامات و موانع دشمن هم قوز بالای قوز می شد.
🌑🌕⚫️
🌕🌑🌕⚫️🌕🌑
#رمان_شهدایی
#هر_روز_با_یاد_شهداء
#شادی_روح_شهدا_صلوات
❤️@hafzi_1❤️
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫