جلوی ایوان بند پوتین هایش را بست و دست و پای مادرم را بوسید و سپس گفت حلالم کنید. مادر گفت: بمان، دو روز دیگه قرار است پدر شوی. حبیب الله گفت: وضع کردستان ناجور است صدام و گروهک ها خیلی بر مردم ظلم میکنند باید بروم. وقت رفتن گفت فرزندم دختر است اسمش را هم میگذاریم محدثه. در آخرین تماس تلفنی اش هم گفت: من دیگر برنمیگردم قنداقه محدثه را در تشییع جنازهام بگذارید بر روی تابوتم . مطمئنا من و دخترم هرگز یکدیگر را نخواهیم دید
#شهید_حبیب_الله_افتخاریان
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
به یاد دارم زمانی که ما در مریوان زندگی می کردیم، یک شب صداهای بسیار عجیب و غریبی می شنیدیم. آن شب او تازه از ماموریت بازدید، برگشته بود و هنوز دکمههای لباسش را باز نکرده بود که با فهمیدن حمله کوملهها به شهر دوباره از خانه بیرون رفت . او تا صبح درگیر بود تا کوملهها را از شهر بیرون کنند. از انجا که بسیار شجاع بود و کسی یاریی مقابله با او را نداشت، عمدتا در ماموریت هایش موفق بود.
#شهید_حبیب_الله_افتخاریان
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
به یاد دارم زمانی که ما در مریوان زندگی می کردیم، یک شب صداهای بسیار عجیب و غریبی می شنیدیم. آن شب او تازه از ماموریت بازدید، برگشته بود و هنوز دکمههای لباسش را باز نکرده بود که با فهمیدن حمله کوملهها به شهر دوباره از خانه بیرون رفت . او تا صبح درگیر بود تا کوملهها را از شهر بیرون کنند. از انجا که بسیار شجاع بود و کسی یاریی مقابله با او را نداشت، عمدتا در ماموریت هایش موفق بود.
#شهید_حبیب_الله_افتخاریان
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
مادر و خواهران حجاب خود را رعایت کنید
که دشمن از همین حجاب شما می ترسد
و بدن آنان به لرزه می افتد.
خواهرم #حجاب تو از خون من افضل تر است.
#شهید_حبیب_الله_افتخاریان
#حجاب
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
#شهید
#شهادت
@hafzi_1
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
مادر و خواهران حجاب خود را رعایت کنید
که دشمن از همین حجاب شما می ترسد
و بدن آنان به لرزه می افتد.
خواهرم #حجاب تو از خون من افضل تر است.
#شهید_حبیب_الله_افتخاریان
#حجاب
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ
#شهید
#شهادت
@hafzi_1
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
💔
اولین ملاقات عاشقانه قنداقه نوزاد با پیکر پدر
حبیب الله جلوی ایوان، بند پوتینهایش را بست و دست و پای مادرم را بوسید و سپس گفت: حلالم کنید.
مادر گفت: بمان، دو روز دیگه قرار است پدر شوی.
حبیب الله که (ابوعمار معروف است) گفت:
وضع کردستان ناجور است صدام و گروهکها خیلی بر مردم ظلم میکنند باید بروم و رفت...
وقت رفتن گفت: فرزندم دختر است اسمش را هم میگذاریم محدثه.
در آخرین تماس تلفنیاش هم گفت: من دیگر برنمیگردم قنداقه محدثه را در تشییع جنازهام بگذارید بر روی تابوتم.
دقیقا همان شد؛ نوزادی روی تابوت و ملاقات عاشقانه پدر و دختر رخ داد.
#شهید_حبیب_الله_افتخاریان
#شهید_دفاع_مقدس
@hafzi_1🍃
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫