28.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 شهید غلامعلی، هنگام اعزام ازش سوال کردند: دخترت را چکار می کنی؟!! گفت: دختر سه ساله ام که از رقیه (سلام الله علیها) عزیزتر نیست.
#شهید_غلامعلی_رجبی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"
مرا در هيئت ها فراموش نكنيد. در مجلس ختم و غيره فقط و فقط روضه اباعبدالله عليه السلام خوانده شود و شما را هم سفارش ميكنم به عزاداری ها كه بلا را دفع ميكند و اشک برحسين عليه السلام كليد پيروزی است. اگر گاهی درهيئت ها يک قطره از اشک برای ارباب را به من هديه كنيد از همه چيز برايم بالاتر است آنقدر كه اين يک قطره اشک را به تمام بهشت نمی فروشم.🌱
#شهید_غلامعلی_رجبی
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
شهید غلامعلی رجبی معلم و شاعر و مداح اهل بیت(علیه السلام) که با صدای خاطره انگیز خویش در خط مقدم جبههها محافل اشک و هیات های عزاداری برگزار میکرد در بخشی از وصیت نامه خویش مینویسد:
🔹️بهترین هدیه برای من اشک چشم برای امام حسیـن علیه السلام هست، آنقدر که این قطره را به تمام بهشت نمیفروشم.
🔹️اگر بعد از شهادت به من اجازه داده شود به دنیا رجوع کنم، فقط دوست دارم در هیئتها و روضهها شرکت کنم...
#شهید_غلامعلی_رجبی
┄┄┅❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
شهید غلامعلی رجبی معلم و شاعر و مداح اهل بیت(علیه السلام) که با صدای خاطره انگیز خویش در خط مقدم جبههها محافل اشک و هیات های عزاداری برگزار میکرد در بخشی از وصیت نامه خویش مینویسد:
🔹️بهترین هدیه برای من اشک چشم برای امام حسیـن علیه السلام هست، آنقدر که این قطره را به تمام بهشت نمیفروشم.
🔹️اگر بعد از شهادت به من اجازه داده شود به دنیا رجوع کنم، فقط دوست دارم در هیئتها و روضهها شرکت کنم...
#شهید_غلامعلی_رجبی
┄┄┅❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
شهید"غلامعلی رجبی"؛شهیدی که تکه نانی را به غذاهای شاهانه ترجیح داد...
📌دوران سربازی شده بود راننده قریب (پیشکار شاپور غلامرضا پهلوی).همراهش میرفت سرکشی باغهای غلامرضا پهلوی.
🔸توی باغ، لب به چیزی نمیزد؛ آنقدر که بالاخره یک روز صدای قریب درآمده بود که: «همه به من التماس میکنند اجازه بدم از میوههای باغ ببرند؛ ولی تو حتی میوههایی که خودم برات کنار میذارم رو هم برنمیداری ببری؟!»
•••••°°°°°•••••°°°°°•••••°°°°°•••••°°°°°•••••
🔹یک بار با قریب رفته بود کاخ شاپور غلامرضا؛ موقع ناهار رسیده بودند. قریب او را برده بود آشپزخانه و سفارش کرده بود که هر غذایی میخواهد بهش بدهند.آن روز مهمانی بود و آشپزخانه پر از غذا و دسرهای مختلف.
▪️بعدها برای مادرش تعریف کرده بود که: «غذای آن روز از گلوم پایین نرفت. رفتم تو کوچه پس کوچهها، نانوایی پیدا کردم. یه نون خریدم و کمی پنیر و انگور؛ نشستم کنار جوی آب و جای شما خالی ناهارم رو با لذت خوردم».
شهید غلامعلی رجبی
✓ذاکــر اهـل بیت علیـهم السـلام
معـلم، شاعـر و سـراینده شعــر زیبـای :
«قــربون کبــوتـرای حــرمت امـام رضــا ع»
📜مجـموعه یادگــاران /جلد ۲۴
کتاب غلامعلی جندقی (رجبی)
نشـر روایت فـتح
#شهید_غلامعلی_رجبی
#خاطرات_شهدا
#سیره_شهدا
#نان_حلال
@hafzi_1🍃
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
شهید"غلامعلی رجبی"؛شهیدی که تکه نانی را به غذاهای شاهانه ترجیح داد...
📌دوران سربازی شده بود راننده قریب (پیشکار شاپور غلامرضا پهلوی).همراهش میرفت سرکشی باغهای غلامرضا پهلوی.
🔸توی باغ، لب به چیزی نمیزد؛ آنقدر که بالاخره یک روز صدای قریب درآمده بود که: «همه به من التماس میکنند اجازه بدم از میوههای باغ ببرند؛ ولی تو حتی میوههایی که خودم برات کنار میذارم رو هم برنمیداری ببری؟!»
•••••°°°°°•••••°°°°°•••••°°°°°•••••°°°°°•••••
🔹یک بار با قریب رفته بود کاخ شاپور غلامرضا؛ موقع ناهار رسیده بودند. قریب او را برده بود آشپزخانه و سفارش کرده بود که هر غذایی میخواهد بهش بدهند.آن روز مهمانی بود و آشپزخانه پر از غذا و دسرهای مختلف.
▪️بعدها برای مادرش تعریف کرده بود که: «غذای آن روز از گلوم پایین نرفت. رفتم تو کوچه پس کوچهها، نانوایی پیدا کردم. یه نون خریدم و کمی پنیر و انگور؛ نشستم کنار جوی آب و جای شما خالی ناهارم رو با لذت خوردم».
شهید غلامعلی رجبی
✓ذاکــر اهـل بیت علیـهم السـلام
معـلم، شاعـر و سـراینده شعــر زیبـای :
«قــربون کبــوتـرای حــرمت امـام رضــا ع»
📜مجـموعه یادگــاران /جلد ۲۴
کتاب غلامعلی جندقی (رجبی)
نشـر روایت فـتح
#شهید_غلامعلی_رجبی
#خاطرات_شهدا
#سیره_شهدا
#نان_حلال
@hafzi_1🍃
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
. 🕊 تلاوت آیات #قرآن_ڪریم ؛
💠 ۩ بــِہ نـیّـت
#شهید_غلامعلی_رجبی
#صفـ۱۶۶ـفحه 📚
🍀|شبتون شهدایی
@hafzi_1🍃
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
. 🕊 تلاوت آیات #قرآن_ڪریم ؛
💠 ۩ بــِہ نـیّـت
#شهید_غلامعلی_رجبی
#صفـ۱۶۶ـفحه 📚
🍀|شبتون شهدایی
@hafzi_1🍃
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫