📜 روایت شماره ۱۴۰
عَنْ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ علیه السلام یَقُولُ لَمَّا مَرُّوا بِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام فِی رَقَبَتِهِ حَبْلٌ إِلَی زُرَیْقٍ ضَرَبَ أَبُو ذَرٍّ بِیَدِهِ عَلَی الْأُخْرَی ثُمَّ قَالَ لَیْتَ السُّیُوفَ عَادَتْ بِأَیْدِینَا ثَانِیَةً وَ قَالَ مِقْدَادٌ لَوْ شَاءَ لَدَعَا عَلَیْهِ رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قَالَ سَلْمَانُ مَوْلَایَ أَعْلَمُ بِمَا هُوَ فِیهِ .
ابی حمزه گفت: از امام باقر علیه السلام شنیدم که فرمود: زمانی که ابوذر، مقداد و سلمان از کنار امیرالمؤمنین علیه السلام عبور کردند در حالی که در گردن علی علیه السلام طنابی (از جنس طناب آل زریق یا طناب زریق که از محکم ترین طناب هاست) بسته بودند. ابوذر دستش را بر دست دیگرش زد و گفت: ای کاش شمشیرها بار دیگر به دست ما بیافتد تا آنها را به مجازات عملشان برسانیم. مقداد گفت: اگر علی میخواست از پروردگارش در این کار یاری میخواست. و سلمان گفت: مولایم بهتر از ما به شرایط خود آگاه است.
📚 بحار ج ۲۲ ص ۳۵۲ ح ۷۹
✍ این حدیث بیانگر سطح معرفت یاران امام و پیغمبر صلوات الله علیه و اله هست
همونطور که مستحضرید جامعه ی مخاطب طیف های مختلفی بودند که این نوع پاسخ هاشون بیانگر نحوه تعامل و سطح معرفت و اندیشه شون با امام بوده
فلذا به نظر می رسد انها بدون اذن امام مایل نبودند از پیش خودشان اقدامی کنند
#فضای_صدور_حدیث
#اصول_رجالی