#مادران_شهدا
همه منتظر بودند ببینند حال مادر شهید چطور مےشود، بےتاب مےشود⁉️
گلهای...
حرفے...
💥اما #مادر مصطفے چیزی نگفت
و محڪم ایستاده بود.
پرسیدند:
حالا شما چه مےڪنید؟
به #علیرضا نوه اش اشاره کرد و گفت:
👈" #مصطفایےدیگر تربیت خواهم ڪرد.."
#شهید_مصطفی_احمدی_روشن
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
📌#شـهیــدانـہ
میگفت #بـوسیـدن بیـن دوابـروے #مـادر دیواری هست بیـن آتـش جهنـم اینڪارخیلے سعـادت میخواد
هرروز یڪبارهم شده پیشـونی مـادرتـو ببـوس!
#شهید_یوسف_فدایی_نژاد
•|♡|•
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
💚🍃❤
🔴 رشته های به شدت نازک #اعصاب کودک را فقط سرانگشت #ظریف و #لطیف #مادر می تواند از هم جدا کند که عقده و گره بوجود نیاید . مقام معظم رهبری
مشاورخانواده وتربیتی 🌷🌷
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
#رسـم_خـوبان
انسانی بود 👌که برای #خدا کار می کرد و اخلاق در عمل از ویژگیهای بارزشان بود.💯 هرگز #نماز را ترک نمی کرد و نمازش را سر وقت می خواند و یکبار هم نشد که حرمت موی سفید پدر👴 و مادر را بشکند. کمک حال پدر و #مادر بود و به هر سفری که می رفت سوغاتی🎁 برای خواهر و برادر و دیگر اقوام و فامیل می آورد حتی بین #آشنایان هم کسانی بودند که اظهار می داشتند شهید 😇به آنها #کمک های زیادی کرده بود.
#شهید_حمید_حمیدیمنش🌷
#سالروز_شهادت
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
#لالههای_آسمونی
ایشان ماه 📅آخری که می خواستند بروند ماه #رمضان بود و پدرش کوه بود، به من گفت مادرم کیفم 💼را آماده کن می خواهم بروم #حمام و فردا می خواهم به جبهه بروم و من مخالفت کردم ⚠️و ایشان گفت:« مگر این همه بچه که می آیند جبهه #مادر ندارند ؟چرا جلویم را می گیری»⁉️ یک بار من مخالفت کردم و او بدون #اجازه من به جبهه رفت و من خیلی ناراحت و دل نگران💞 او بودم دیگر با خودم عهد کردم که جلوی او را نگیرم بخاطر همین #بار آخر مانع نشدم و کیفش را آماده کردم😇 و صبح فردا او را از زیر #قرآن رد کردم و زمانی که می خواستم بدرقه اش کنم نگذاشت و بعد از #خداحافظی رفت..برادرش از سربازی معاف شده بود شب ها🌙 برایشان #رختخواب میگذاشتم ؛ ایشان روی رختخواب نمیخوابید و روی زمین میخوابید 😴و می گفت:« در جبهه #رزمنده ها روی خاک می خوابند من هم باید از الان عادت کنم 💯که روی #خاک بخوابم.»
✍ به روایت مادر بزرگوار شهید
#شهید_مسلم_محمدی_شاهاندشتی🌷
#سالروز_شهادت
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
⚘﷽⚘
یاد شهیده #سکینه_بیگم_نیک_نژاد به خیر؛
سکینه به دلیل احساس وظیفه، به همراه همسرش و فرزندانش به یکی از نقاط مرزی رفت تا کودکان محروم مهرانی را از نعمت #معلم بهرمند سازد.
تا جایی که به همراه شوهرش برای دختر دانش آموز مهرانی که با پدر نابینایش زندگی میکرد، #خانهای_ساخت. زندگی در مهران برایشان شیرین بود اما به دلیل شرایط کاری همسرش و شرایط بد آب و هوای مهران به ناچار به تهران بازگشتند.
سکینه که شور و شعور وصف ناشدنیاش، او را شیفته امام(ره) و انقلاب اسلامی کرده بود؛ با #تبلیغ در خانواده و مدرسه به یاری نائب امام زمانش شتافت.
پس از به ثمر رسیدن نهال انقلاب اسلامی و بازگشایی مدارس به سنگر تعلیم بازگشت و #معاونت_مدرسه راهنمایی ترکمان را به عهده گرفت؛
در کنارش تعلم را هم رها نکرد و در مقطع #کارشناسی_ارشد مشغول به تحصیل شد.
با شروع جنگ تحمیلی، در مدرسه به #جمعآوری_کمکهای_مردمی میپرداخت و سعی میکرد همزمان دانشآموزان را با آرمانها و #ارزشهای_انقلاب آشنا سازد.
تلاشهای سکینه به قدری به ثمر نشسته بود که برخی دانشآموزان او را #مادر صدا میزدند...
شادی روحش #صلوات
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
جای شهیده #سکینه_بیگم_نیک_نژاد خالی
سکینه به دلیل احساس وظیفه، به همراه همسرش و فرزندانش به یکی از نقاط مرزی رفت تا کودکان محروم مهرانی را از نعمت #معلم بهرمند سازد.
تا جایی که به همراه شوهرش برای دختر دانش آموز مهرانی که با پدر نابینایش زندگی میکرد، #خانهای_ساخت. زندگی در مهران برایشان شیرین بود اما به دلیل شرایط کاری همسرش و شرایط بد آب و هوای مهران به ناچار به تهران بازگشتند.
سکینه که شور و شعور وصف ناشدنیاش، او را شیفته امام(ره) و انقلاب اسلامی کرده بود؛ با #تبلیغ در خانواده و مدرسه به یاری نائب امام زمانش شتافت.
پس از به ثمر رسیدن نهال انقلاب اسلامی و بازگشایی مدارس به سنگر تعلیم بازگشت و #معاونت_مدرسه راهنمایی ترکمان را به عهده گرفت؛
در کنارش تعلم را هم رها نکرد و در مقطع #کارشناسی_ارشد مشغول به تحصیل شد.
با شروع جنگ تحمیلی، در مدرسه به #جمعآوری_کمکهای_مردمی میپرداخت و سعی میکرد همزمان دانشآموزان را با آرمانها و #ارزشهای_انقلاب آشنا سازد.
تلاشهای سکینه به قدری به ثمر نشسته بود که برخی دانشآموزان او را #مادر صدا میزدند...
#یادش_باصلوات
•┈┈••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••┈┈•
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
📚برشی از کتاب #یادت_باشد
📖بین این ده روز استراحت مطلقی که دکتر برای #حمید نوشته بود، تولد حضرت زهرا(س)🎉 و #روز_زن بود. به خاطر شرایط جسمی حمید، اصلا به فکر هدیه🎁 گرفتن از جانب او نبودم.
📖سپاه برای #خانمها برنامه گرفته بود. به اصرار حمید در این جشن🎊 شرکت کردم. اول صبح رفتم تا زود برگردم. در طول #جشن تمام هوش و حواسم در خانه، پیش حمید♥️ مانده بود.
📖وقتی برگشتم دود از کله ام بلند شد🤯 حمید با همان حال رفته بود بیرون و برای من دسته گل💐 و #هدیه روز زن خریده بود. قشنگترین هدیه روز زنی بود که گرفتم😍 نه به خاطر ارزش مادی، به این خاطر که #غافلگیر شدم.
📖اصلا فکر نمی کردم حمید با آن شرایط جسمی و #درد کمر از پله ها پایین برود و برایم در شلوغی بازار👥 هدیه تهیه کند و این شکلی من را #سورپرایز کند.
📖همان روز به من گفت: "کمرم خیلی درد می کرد. نتونستم برای #مادر خودم و مادر تو چیزی بخرم. خودت زحمتش رو بکش🙏"
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی❤️
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
این دستمال بسته به پیشانی تو چیست ؟
معلوم می شود که سرت درد می کند
دیدم خودم به چشم خودم بارهای بار
جارو که می کشی کمرت درد می کند
#فاطمیه ✨🖤
#حضرت_زهرا 🖤✨
#مادر 😔
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
#مادر هر کاری کند بچه ها یاد میگیرند
مثلا اگر شهید شود...💔✨
صلیالله علیکِ یا ایتها الصدیقة الطاهرین
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
#فاطمیه
● مستقیم! 🚕
وقتی نشستم گفتم: ببخشید عزیز، میشه ضبطو خاموش کنی؟؟؟؟
○ گفت: حاجی اینا مجازه؛ چیز بدی هم نمیخونه.....😕
● میدونم .....ولی عزادارم!
○ "شرمنده" 😟
و ضبط رو خاموش کرد.
○تسلیت میگم اقوام نزدیکتون بوده؟؟؟؟
● بله #مادرم ....
○ واقعا تسلیت میگم. #داغ_مادر خیلی سخته....منم تو بیست و پنج سالگی مادرم مریض بود و زجر میکشید. بنده ی خدا راحت شد. 😔
● خدا رحمتش کنه
○ خدا مادر شمارم بیامرزه...
بعد پرسید
○ مادر شما هم مریض بودن؟
● نه.مجروح بود....
○ مجروح جنگی؟؟ شیمیایی بود؟؟😳
● نه ... یه عده اراذل و اوباش ریختن سرش و تا میخورد زدنش.
○ جدأ؟😳😳شمام هیچکاری نکردی؟
● ما نبودیم وگرنه میدونستم چیکار کنیم.....
○ خدا لعنتشون کنه... یعنی اینقد ضربات شدید بوده؟؟؟ 😳
● آره... مادرم #سه_ماه بستری شد و بعد از دنیا رفت.... 😭
○ حاجی ببخشیدا...عجب بیناموسایی بودن! من خودم هر غلطی میکنم؛ گاهیم عرق میخورم ولی پای #ناموس که وسط باشه نمیتونم آروم بشینم ....😡
😢 بغضم گرفت ...تو دلم گفتم کاش چندتا جوون عرقخور مثل تو بودن اون روز.....
نمیذاشتن به #ناموس_علی جسارت بشه......😭
سکوتمو که دید گفت ظاهرأ ناراحتت کردم....😕
● نه خواهش میکنم ... واقعا داغ مادر بده! مخصوصا اگه #جوون باشه...
○ آخ آخ... جوون بودن؟؟
● آره
فقط_هجده_سالش_بود...💔
○ گرفتی ما رو حاجی؟؟؟؟؟
شما خودت بیشتر از هیجده سالته😒
حرفش رو قطع کردم و گفتم: مادر شما هم هست... این هجده ساله #مـــادر همهی ما شیعه ها #حضرت_زهراست.....🥀
یه مکثی کرد و با تعجب نگام کرد و بعد دوباره خیره شد به جاده....😶
○ آها ببخشید تازه متوجه شدم..... راست میگی... هیچوقت اینجوری به قضیه نگاه نکرده بودم...😔
■ لحظاتی به سکوت گذشت
○ یه سیدی مداحی هم دارم؛ البته برا محرمه....
و بعد یه نگاه سوالی بهم انداخت؛
جواب ندادم...
خودش داشبورد رو باز کرد و یه سی دی گذاشت تو ضبط.
چند ثانیه بعد یه نوای آشنا بلند شد.
یاحسین_غریب_مادر🎶
من بودم و راننده و صدای مداحی و نگاه خیسم به اطراف.... 😭😭
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
یکی میگفت↓✨
_بچه ها!
نگید #حضرت_زهرا حرم نداره...
یِه بَرگِه بِگیرین روش بِنِویسین بِیت الزَهرا(س) بِزنین سَر دَر اُتاق یا خونَتون!
بگید #مادر من میخوام🙃🌱
ازاین به بعد اینجا #حرمت باشه
اونوقت هرکاری میکنید نیت کنید...
ظرف هم می شورید به نیت
ظرفای حرمش،هیئتش بشورید..
شما هم #حرم بسازید🕌😉
دیگہ ناخودآگاه مراقب رفتارمونیم
مبادا تو حرم هر #حرفی ...
#گناهی...!😌❌
#حرم_بسازید_شما_هم
#اےواےمآدرم
┄┅═✼🍃🖤🍃✼═┅┄
@Shahadat_dahe_haftad
❣شهادت + دهه هفتاد❣