#سورپرایز😍
[☎️]
شماره تلفنـ حرمـِ امـامرضا🙂🌱
05148888
•[بالاےضریحمیڪروفوننصبشده]•
اَلو؟
میشہ گوشیو بدین بہ امامرضا؟!📞
(زنگزدینواشڪتوندراومدو
شیشہدلتون شڪستبعد دعاےفرجماروهم دعاڪنید)
📚نام کتاب:" دعبل و زلفا"
🖋نویسنده: مظفر سالاری
📑انتشارات: به نشر
📖توضیحات:
رمان شورانگیز و جذاب «دعبل و زلفا» اثر تحسین برانگیز دیگری از حجت الاسلام و المسلمین «مظفر سالاری»، نویسنده رمان شیرین و پرفروش «رؤیای نیمه شب» است که مورد تقدیر مقام معظم رهبری قرار گرفته است.
این اثر روایتی عاشقانه از آشنایی و زندگی پر فراز و نشیب دعبل خزاعی، شاعر اهل بیت(ع) و همسر سازش ناپذیرش زلفاست؛ در این کتاب، مقاطعی از زندگی دعبل در زمان امام موسی کاظم (ع) و امام رضا (ع) به صورت داستانی کنکاش شده است؛ عشق میان او و زلفا بستری جذاب برای ماجراهای فراوان این رمان است که تلاش دارد بر اساس داده های تاریخی به بازسازی و بازآفرینی ماجراها و حوادث بپردازد
#رمان
#شهیدعشق ❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
#دعبل_و_زلفا
#بخشی_از_متن_کتاب
✅دعبل صدای دختر را در نخستین منزل به یاد آورد که بر سر نگهبانان فریاد کشیده و برای وضو آب خواسته بود.
- عجبا! این چه مسلمانی است که بنده خدایی برای نمازش ظرفی آب می خواهد و دریغ می کنید؟ 😡
اینجا کربلاست که آب را بر ما بسته اید یا این کاروان زنان و کودکان اهل بیت پیامبر خداست که به اسیری به کوفه و شام برده می شوند؟😏
نگهبانی رو به زنان و دختران اسیر غریده بود:
- رافضیان نماز نخوانند، عذاب ایشان و دردسر ما کمتر است! 😒
چرا می خواهی با این تکلف نمازی بخوانی که مقبول نیست؟🧐
- تا ببینیم نماز چه کسی را می پذیرند و آن که مستحق عذاب است، کیست!😉
- بیچاره آن گردن شکسته ای که صاحبت خواهد شد! 😒
مگر آنکه از همان اول زبانت را ببرد و خیال خودش را راحت کند.😆
دعبل هنوز او را ندیده بود. در شلوغی کنار چاه، دلوی آب کشیده و آفتابه مسی اش را پر کرده و برایش برده بود:
-بفرما! این هم آب. ظرفش را هم پیش خودت نگه دار تا هر بار در جمع نامحرمان از فریادت کمک نخواهی.😕🤦♂
هر بار به آب نیازی بود، چون صفورا بگوتا همچو موسی از چاه مدین برایت آب حاضر کنم.😌
دختر به کنیزی اشاره کرده بود که آفتابه را بگیرد و این مصرع را خوانده بود:
رزقی که برایم مقدر شده، هرگز از دستم نمی رود.☺️👌
دعبل جا خورده بود.😳
پرسیده بود: شاعرش را می شناسید؟😅🙈
دختر با بیت بعدی همان شعر جوابش را داده بود:
- قومی که اگر اوصافشان گفته شود، بخشنده ان، بی همتا، دلاورشان بی بدیل و شاعرشان یگانه است.☺️👌
هیچ گاه از شنیدن شعری از خودش آن قدر لذت نبرده بود!...😌
خط به خط, همراه ما باشید🌹
#معرفی_کتاب
#پنجشنبه_فیروزه_ای
#سارا_عرفانی
#انتشارات_نیستان
✅عاشق ها فکر می کنند رنگ آسمان فیروزه ای است، پنجشنبه ها فیروزه ای است. ☺️
شاید آن ها از پشت پنجره خاصی آسمان را فیروزه ای دیده اند😉
شاید پنجره شان فولاد بوده پنجره انداخته اند به شبکه های پنجره و آسمان را دزدیده اند🤷♀
راست می گویند: از پشت پنجره فولاد، آسمان عاشقان فیروزه است....😭👌
#خلاصه_داستان👇
"پنجشنبه فیروزهای" روایتی از یک #دانشجو ست که به سادگی مخاطب با آن همذات پنداری می کند؛ ☺️👌
دانشجویی که اهل ادا در آوردن نیست.
رمان وارد رابطه ظریف چند دختر دانشجو میشود که برای زیارت راهی #مشهد شدند.
نویسنده با زیرکی و در عین حال توجه به جنبه های مختلف، مخاطب را به درون تو در توی ذهن #دختران_جوان_دانشجویی میبرد که در این سفر همراهند.🧐🤔
این رمان، از لحاظ بیان رویدادهای داستانی اثری به شدت #امروزی است.😍👌
به عبارت سادهتر این رمان در زمره آثار آپارتمانی و لوکس و شبه روشنکفرانه است!...😌
#شهیدعشق ❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
#پنجشنبه_فیروزه_ای
#بخشی_از_متن_کتاب
✅دختر دیگری چند ردیف جلوتر بند کیفش را روی شانه انداخت و وقتی داشت از کلاس بیرون میرفت، برایش دست تکان داد.👋
پسر هم دست تکان داد.
ورق ها را مرتب کرد و جلو دختر گرفت که همچنان لبخند شیطنت آمیزی به لب داشت. 😉
گفت: «باشه، بگیر!»😕
دختر که فاتحانه ورقه ها را در کوله پشتی میگذاشت، گفت:😌
«ممنونم! کپی می کنم فردا می آرم. اگه توام لطف کنی بقیهشو بیاری خیلی عالی میشه.»😉😁
ـ باشه. می آرم...😕
پسری که تا آن موقع کنارش نشسته بود بلند شد.
با چشم به کوله او اشاره کرد و گفت: «اونم بی زحمت کپی کن فردا بیار. یادت نره.»☺️
ـ یادم نمی ره. برو خوش باش!😞
بعد نفس عمیقی کشید و به دختر گفت:
«پس بوی ادکلن تو بود که از اول ساعت، تمام کلاس رو برداشته بود. درسته؟😁
الآن که اومدی نزدیکم متوجه شدم.»😉
ابروهای پیوسته دختر در هم رفت و یک قدم عقب گذاشت. گفت: «ببخشید... اذیتت کرد؟»😱🤦♀
ـ اصلاً!... اتفاقاً خیلی عالی بود. میشه گفت دیوانه کننده بود.😍
معلومه فِیک نیست. حتماً کلی به خاطرش پیاده شدی! ولی معلومه خوش سلیقه ای. آفرین!😉👌
ـ لطف داری. اگه زنونه نبود می گفتم قابل نداره.😅🙈
هر دو خندیدند...
#شهیدعشق ❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
ای دل بگیر جان و به جانان نظاره کن
بر چهره حقیقت ایمان نظاره کن
یک لحظه بر تمامی قرآن نظاره کن
در دست نجمه نجم فروزان نظاره کن
🌺میلاد پاره تن زهرا و احمد است
شمس الشموس عالم آل محمد است
#سلام_آقا
#ولادت_عشق
#شهیدعشق ❤️🌱
🆔 @hajammar313 🔷🔸
هدایت شده از نحن ابناء الخامنه ای
طبق خبرهای رسیده، بالاخره انتظارها به سر رسید و بعد از ۳۸ سال پیکر مطهر شهید والامقام مقام حاج احمد متوسلیان و سه همرزم او شهیدان سیدمحسن موسوی، تقی رستگار مقدم و کاظم اخوان، پیدا شده است و به زودی به ایران بازخواهند گشت.
@maghar_haj_ammar