هدایت شده از ناشناس ما
📪 پیام جدید
سلام وقت بخیر پرهیزکاری دقیقا یعنی چی ؟پرهیزکار به چه شخصی گفته میشه؟
#دایگو
حُجره ےمن!
📪 پیام جدید سلام وقت بخیر پرهیزکاری دقیقا یعنی چی ؟پرهیزکار به چه شخصی گفته میشه؟ #دایگو
رحمت.mp3
18.43M
علیکم السلام
فک کنم به دردتون بخوره
درباره معنی تقوا صحبت شده
هدایت شده از ناشناس ما
📪 پیام جدید
برا آروم شدن این قلب شکسته چیکار باید بکنم حاجی؟:)
#دایگو
یادمه کلِ ماه صفر ، روضه دعوت بودم
تا براشون بخونم .
صدام هم ناز و بچه گونه ☺️
اون زمان هم پسر بچه ای به سن من ،
کم بود که بخواد روضه بخونه ( مداحی نه
ها ! سینه زنی نمیخوندم ، اهل روضه بودم)
حُجره ےمن!
یادمه کلِ ماه صفر ، روضه دعوت بودم تا براشون بخونم . صدام هم ناز و بچه گونه ☺️ اون زمان هم پسر بچه
خلاصه ...
اون زمان که پول ها ارزش داشتن ، پنج شب ، پنجاه هزار تومن تو یه پاکت میذاشتن و از امام حسین ب ما میرسید ..
بعد از اینکه پاکت رو دیدم ، اومدم تو ماشین بابام نشستم و گفتم :
همین ؟!!!
دیگه سال آینده براشون نمیخونم 🤨😒
بابام گفت یعنی برا پول میخوندی ؟
یا برا امام حسین ؟
گفتم باور کن هیچ کدوم
حال میکنم وقتی میخونم 😶☹️
البته ...
یکی دو سال بعدش هم ، بخاطر پول
رفتم تو مراسمات و میخوندم .
چون واقعا نیاز داشتم !
دلم کربلا میخواست !
یه اتفاقی افتاده بود برامون که بابام پول
نون و شامِ شب رو به زور گیر میآورد ...
نداشت و باید خودم جور میکردم ...
با خودم حساب کرده بودم اگر هر روز یه مراسم هم دعوتم کنن ، میتونم پول پاسپورت و رفت و برگشت به عراق رو جور کنم .
یه دلار و ۲۰ ریال عربستان داشتم
اونا رو هم بردم صرافی فروختم 😀
یه جا مراسم دعوتم کردن
بعد وقتی رفتم ، دیدم بی هماهنگی شده و
یه آقایِ مسنی رو دعوت کردن تایم من و
علی الظاهر منم نمیتونم بخونم دیگه و پَر ...🕊
اون خونه ، نوجوون و جوون نداشت که
پذیرایی کنه و چایی ببره و ...
با خودم گفتم مهم نیست
من برا خدمت اومدم
نه پول گرفتن ، میرم اینجا کمک میکنم
کسی نبود
۱۳ سالم بود فک کنم .
چایی رو دم گذاشتم و خرما رو چیدم تو
سینی و ...
شد روز آخر روضه ...
حُجره ےمن!
کسی نبود ۱۳ سالم بود فک کنم . چایی رو دم گذاشتم و خرما رو چیدم تو سینی و ... شد روز آخر روضه ...
دیدم صاب مجلس رفت از تو کابینت
یه پاکت در آورد و گفت اینم مال شماس🙃
کم کم اینجور چیزا رو که دیدم
به یقین رسیدم که یه خدایی واقعا
نشسته زل زده به زندگیم و پازل
زندگیمو خیلی قشنگ میچینه..!
اون سال هم با پولای همین مجالس
توفیق پیدا کردم و رفتم کربلا و شدم
کربلایی حسین خوشکلام