eitaa logo
HAJFATHI
659 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
833 ویدیو
48 فایل
#حاج_فتحی #رسانه_حاج_فتحی ▪️استاد حوزه و دانشگاه #اینجا: تبیین اندیشه های راهبردی و گفتمانی https://zil.ink/hajfathi_ir 📮دفتر: کرج، آزادگان، مسجد مهدویه 👌ارتباط مستقیم: @hajfathi
مشاهده در ایتا
دانلود
✅توصیه مرحوم آیت الله میرزاجواد آقا ملکی تبریزی درباره روز مباهله: ▫️مراقب بايد احترام اين روز را درك و جايگاه مهم آن را در اسلام و ايمان بشناسد. ▫️اين روز از دو جهت شريف است كه هر دو جهت نظير يكديگر هستند: اول و دوم كه با اولى بناى اسلام و با دومى بناى ايمان استوار مى‌شود. و از همين جاست كه يكى از علماى اهل سنت با تأمل در آيه مباهله و اين كه خداوند در اين آيه على را نفس پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم خوانده و او را با پيامبر يكى دانسته است مذهب حق را تشخيص داده و شيعه مى‌گردد. ▫️بنابراين انسان منصف بايد بجهت اينكه اين روز، روز ثبوت اسلام و ايمان است به شرف و كرامت آن معتقد شود. اين كرامت را مانند كرامت ايمان به خدا، رسول، حجتها، نشانه‌ها، كتابها و تمامى رسولان او دانسته و بالاتر، اين روز را برابر تمام نعمتهاى دنيا و آخرت بداند. ▫️سپس بينديشد كه چگونه خداوند اين اسباب را براى هدايت او ايجاد و با عزت اسلام او را عزيز گردانيده، و بدين طريق او را مورد لطف خود قرار داده است. و اينكه اگر خداوند با دلايل عقلى او را به اسلام هدايت مى‌كرد ولى چنين وقايعى دلايل عقلى را تأييد نمى‌كرد، ممكن بود دشمن او را به شك و شبهه گرفتار ساخته و او را از دين و ايمان خارج كند، و او را به كفر و عذاب هميشگى و جاويدان مبتلا كند. و نيز اگر اين حادثه كه كفار را با پذيرش ماليات و خوارى، خوار نمود، بوقوع نمى‌پيوست آنان عزت و توانايى خود را حفظ كرده و با اسلام و مسلمين درگير مى‌شدند. كه نتيجه آن چيزى جز در سختى افتادن مسلمانان نبود و حتى شايد عده‌اى ضعيف النفس بر اثر اين سختيها و مشكلات از دين خارج مى‌شدند. ولى خداوند با اين حادثه و آشكار ساختن شرف و كرامت دوستان خود تمامى اين سختيها و خطرات بزرگ را تبديل به آسايش دائمى نمود. اين نعمت آنقدر بزرگ است كه كسى توان اندازه‌گيرى و سپاسگزارى آن را ندارد. ▫️با توجه به اين مطالب لازم است بمقدار ارزش اين در آن تلاش نمود. و در صورتى كه نتوان آنچنان كه حق آن است شكر آن را بجاى آورد، بايد باندازه توان براى سپاسگزارى آن تلاش كرد. 📚 المراقبات ترجمه ابراهیم محدث بندرریگی ٬ صفحه ۵۰۰ تا ۵۲۲