eitaa logo
کانال مشترک،جناتیان و خدادادی
399 دنبال‌کننده
268 عکس
199 ویدیو
182 فایل
پند/ پدر/مادر/شهید/ و دهها مورد دیگر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعای اول ماه برای رفع گرفتاریها با‌صدای بلند در منزل پخش کنید صدقه اول ماه فراموش نشود
🌸 ⬅️ بهترین زمان برای اسپند دود دادن وقت غروب است و کاملترین عمل برای دود دادن اسپند دستور زیر است؛ 👈🏻 مقداری اسپند را در دست راستتان بگیرید و نزدیک دهانتان کنید 🌹۷ مرتبه سوره‌ی حمد 🌹۷مرتبه سوره‌ی اخلاص 🌹۷ مرتبه معوذتین ⬅️ را بخوانید و همینطور در وقت سوختن اسپند ۱ مرتبہ( آیة الکرسی ) ، معوذتین را بخوانید و در آخر صلوات بفرستید. 🍃🍃🍃🍃🌹🍃🍃🍃🍃
گذشت ماه محرم دریغ و صد افسوس نمردم از غم زینب، نمردم از غم دوست
1721653629197_-2147483648_-210053.ogg
3.57M
سبک:الهی من فدابوم ❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀 سلام آقا سلام آقا شاه عالمینم، نور هر دوعینم، مولاجان حسینم آرزومه که ببینم، شهر با صفاتو باغ لاله هاتو، اون کرب وبلاتو الهی یک شب جمعه، دلم بکشه پر مثل یه کبوتر، به سوی تو دلبر بیام تو بین الحرمین با شوق و با احساس گاهی بگم فدات حسین، گاهی فدات عباس بشوق زیارت، تو سینه ام جنگه خدا میدونه آقا، دلم برات تنگه«۳» رو سینه ات اصغر، به زیر پات اکبر فدای هر سه تاتون به تن ندارید سر«۳» امام حسین مولا، فدات بشم آقا امام حسین مولا فدات بشم آقا «۳» ❤️🥀❤️🥀❤️🥀❤️🥀
1721132157595_-2147483648_-210029.ogg
4.09M
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 برارجان تِه کجه و تَه گودال بمیرم چنه ته بَزویی بال بال برار من دل ندارمه ته بلاره تـره اینجور بَـوینم پاره پاره بـاور نَیّـه مِـره که روزگـاری تِره درخون بَوینم سر نداری جای سالمی به پیکر ندارنی شیشهٔ عطرِ مونّی سر ندارنی تا گودال میون سر در بیاردی اَنّـه تیر بخردی پَر در بیاردی خواخر بمیره بعی پاره پاره آسمونِ ته سرتن پُر ستاره بـرار ته وِر بمیرم سر نـدارنی ته که انگشت وانگشتر ندارنی چنه سخته تره اینجور بَوینم ته تنِ باغ جا من خِش بَچینم 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭
🔻اول ماه صفر؛ ◾️ورود اهل ‌بيت عليهم‌السلام به شام با رسيدن خبر نزديك شدن اسراي اهل بيت عليهم السلام به دمشق، يزيد دستوراتي صادر كرد: ۱- تاجي جواهر نشان و تختي مرصع به سنگهاي قيمتي آماده كنند. ۲- بزرگان هر صنف با كمك يكديگر شهر را در كمال زيبائي زينت نمايند. ۳- تمام اهل شهر لباسهاي زينتي بپوشند و خود را بيارايند. ۴- همگي در معابر رفت و آمد نموده، به يكديگر تبريك بگويند. ۵- پس از آمادگي كامل با طبل و شيپور به استقبال اسرا بروند. ۶- جارچيان در شهر جار بزنند: سرهاي بريده و اطفال كساني بر شهر وارد مي‌شوند كه به قصد براندازي حكومت عازم عراق بوده‌اندولي عامل خليفه يعني ابن زياد آنها را كشته است. هركس خليفه را دوست دارد امروز شادي نمايد. شاميان پست نيز كوتاهي نكرده بر فراز بامها بيرقهاي رنگارنگ برافراشتند و در هر گذري بساط شراب پهن كردند. نغمه آوازه خوانان بلند بود، و مردم دسته دسته به سوي دروازه كوفه در دمشق مي‌رفتند و عده‌اي از شهر خارج شده بودند. اين در حالي بود كه اهل بيت مصيبت زده و داغدار پيامبر صلي الله عليه و آله را كه جبرئيل امين پاسبان حريم محترمشان بود همراه با نيزه داران تازيانه به دست و بي رحم وارد دروازه ساعات كردند. آن نابخردان پست همينكه جمع نوراني اسرا را ديدند زبان به جسارت گشودند. در آن شهر چه گذشت و با آن بزرگواران چه كردند قلم را ياراي نوشتنش نيست.[۱] بني اميه اين روز را به خاطر ورود سر مطهر امام حسين عليه السلام به شام عيد قرار دادند.[۲] [۱]- الوقايع و الحوادث: جلد ۵، صفحه ۶،۳۰. از مدينه تا مدينه: صفحه ۸۹۶، ۸۹۹. همچنين اقتباس از ناسخ التواريخ، عوالم العلوم، مهيج الاحزان، رياض المصائب، لهوف، امالي صدوق، الدمعة الساكبة (معالي السبطين: جلد ۲، ص ۱۴۰. مستدرك سفينة البحار: جلد ۶، صفحه ۲۹۴.) [۲]- قلائد النحور: ج محرم و صفر، صفحه ۳۴۱. الوقايع و الحوادث: ج صفر، صفحه ۵. مصباح كفعمي: ج ۲، ص ۵۹۶. تقويم المحسنين: صفحه ۱۵
فتنه و بیداد و بلا بود شام سخت تر از کرب و بلا بود شام شام بلا تیره تر از شام بود عصمت حق در ملأ عام بود ساز و نی و نغمه و آهنگ بود دسته گل سنگدلان سنگ بود خلق به دور اُسرا صف زدند کوچه به کوچه همگی کف زدند فاطمه های حرم فاطمه زخم زبان مرهم زخم همه هرکه به آن خسته دلان رو نهاد زخم زبانی زد و دشنام داد خنده به رأس شهدا می زدند سنگ به ناموس خدا می زدند قافله تا وارد دروازه شد داغ جگر سوختگان تازه شد پای سر رهبر آزادگان عید گرفتند زنازادگان آل ابوسفیان در هلهله آل رسول الله در سلسله وای ندانم که چه تقدیر بود دست خدا در غل و زنجیر بود ماه سر نیزه پدیدار بود یا سر عباس علمدار بود چهره چو خورشید بر افروخته از عطشِ تشنه لبان سوخته دوخته چشم از سر نی بر حسین محو شده، غرق شده در حسین دیده ی اطفال به سیمای او چشم سکینه شده سقای او مانده سر نیزه به حال سجود مهر جبینش شده محو از عمود دیده ی اکبر سر نی نیم باز مانده به لب هاش اذان نماز هرکه به خورشید رخش چشم بست گفت که این سر، سر پیغمبر است رأس امام شهدا نوک نی کرده چهل مرحله معراج، طی زلفِ غباریش پر از بوی مُشک لعل لبش خشک تر از چوب خشک ماه خجل از رخ نورانیش سنگ زده بوسه به پیشانیش هیچ شنیدید که از گَرد راه پرده کشد باد به رخسار ماه هیچ شنیدید که در موج خون صورت خورشید شود لاله گون رخ زگل زخم، بهاران شده وجه خدا ستاره باران شده اشک همه سیل شد از سرگذشت خون، دل میثم شد از این سرگذشت
دلم گرفته و جانم ز زندگی سیر است هوای شام چرا این قدر نفس گیر است لباس عید به تن کرده اند مردم شام فضای شهر چراغان و غرق تزویر است نوای هلهله ی مردمان همانندِ صدای نیزه و تیر و صدای شمشیر است ز بام ها ز چه باران سنگ می بارد به سوی ما همه جا سیل غم سرازیر است ز دست و پای گلی روی ناقه خون ریزد حدیث غُربت او ناله های زنجیر است چه غافلند که بر اشک و آه ما خندند که در کمان دل خستگان همین تیر است قسم به آیه ی ناب"لیِذهِبَ عَنکُم" به روی نیزه سری از تبار تطهیر است پی هدایت مردم ز روی نی آید نوای قاری قرآن که غرق تفسیر است به عرش دوست زده تکیه قدر ما، امّا هنوز دشمن بیدادگر زمین گیر است مس وجود «وفایی» اگر که آوردی غبار درگه این آستانه اکسیر است
شامیان غربت ما را همه جا جار زدند خنده بر بی کسی عترت اطهار زدند پای رأس شهدا هلهله برپا کردند تازیانه به اسیران گرفتار زدند چِقَدَر دُور و بر محمل ما رقصیدند ساز با ناله ی طفلان عزادار زدند زخم شمیشر کشنده است و، دوایی دارد بی دوا زخم زبان است که بسیار زدند طفل را پای دویدن چو بزرگان نبود هرکه افتاد عقب از قافله، هر بار، زدند شاخه ی گل که نکردند نثار مهمان سنگ ها بر سر ما از در و دیوار زدند خوبی سنگ همین است، نمی سوزاند آتش از بام به فرق من بیمار زدند سر بابا به سلامت سر من سوخت، ولی سر بابای مرا زودتر اینگار زدند بی جهت نیست می افتد سر عباس از نی عمه ام را جلوی چشم علمدار زدند گر نبودند به کوچه بزنند فاطمه را در عوض فاطمه ها را سر بازار زدند یاعلی زینبت افتاد عبای تو کجاست دخترت را بنگر در بر انظار زدند بیشتر از همه ی قافله بیچاره رباب.... سر طفلش به روی نیزه چه دشوار زدند
یارب این دروازه ی شام است با این شوق و شور یا که برپا گشته در این سرزمین یوم النشور این بود دروازه ی ساعات و ساعت ها طرب یا که یوم الساعه را باشد در این ساعت ظهور عیدداگر باشدچه عید است این که در اسلام نیست با چنین عیش ودنشاط و با چنین وجد و سرور من که سهل ساعدی هستم زِ اصحاب رسول این چنین عیدی ندارم یاد در بین شهور از کسی کردم سوال این شوق و شور از چیست گفت کاروانی از اسیران را بود زین جا عبور گفتمش این کاروان است از چه قوم و از چه شهر از اسیران فرنگ استند یا از سلم وتور چون مرا بشناخت گفت ای سهل خاکم بر دهان کی چنین روزی مرا می کرد در خاطر خطور این اسیران از تبارحیدر و زهراستند این عزیزان خدایند و شفیعان نشور اینک این مولای ما باشد علی بن الحسین این که باشد از ولایت در کف نظمش امور پیش رفتم کردم ازدسوز جگر عرض سلام پاسخم فرمود باحالی غمین قلبی صبور ناله کردم کاین چه حالت کاش می مُردم زِ غم گریه کردم کاین چه غربت کاش بودم دیده کور گفتم ای مولای من حاجت چه داری گفت سهل گرکه زَر داری بده قدری بر این یاران زور تا به ناموس خدا کمترنظر دوزند خلق گو نگهدارند سرها را زِ محمل ها به دور آه از بازار شام و عترت أل علی وای از بندِ گران و حجت رب غفور ای (مؤید) چشم مهدی خون بگرید زین عزا سینه ی عالم شرر دارد از آن قوم شرور
شامیان! من داغدارم، هلهله کمتر کنید خارجی نه! زاده ی پیغمبرم باور کنید کف زدن پایِ سر فرزند زهرا خوب نیست نامسلمانان! حیا از دخت پیغمبر کنید با چه جرمی عمه ام را پیش چشمم می زنید؟ نه حیا از فاطمه، نه شرم از حیدر کنید گشته جای شیر جاری اشک از چشم رباب جای خنده، گریه با آن مهربان مادر کنید میهمانم، زاده ی پیغمبرم، آیا رواست جای عطر گل، نثارم خاک و خاکستر کنید؟ این سر ریحانه ی زهراست بر بالای نی از چه رو با خنده استقبال از این سر کنید کوچه کوچه سنگ بگرفتید جای گل به دست تا نثار فرق مجروح علی اکبر کنید زخم زنجیر مرا دیدید و خندیدید باز شادمانی پای اشک عمه ام کمتر کنید فاطمه با ماست ای نامردﹾ مردم! کِی رواست رقص پای گریه ی صدیقه ی اطهر کنید؟ شیعیان با شعر "میثم" در غم ما اهل بیت دیده را لبریز از خون، سینه پر آذر کنید