eitaa logo
کانال مشترک،جناتیان و خدادادی
397 دنبال‌کننده
293 عکس
208 ویدیو
197 فایل
پند/ پدر/مادر/شهید/ و دهها مورد دیگر
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام ▪️💫🌱▪️💫🌱▪️💫🌱 همه دلخوشیِ ما این است لااقل یک حَسن حرم دارد صبح و ظهر و غروب سفره بپاست بسکه صاحب حرم ، کرم دارد اهلِ بیت رسول این ایام به غم و غصه ها اسیر شدند راستی بین بچه هایِ علی این حسن ها چه زود پیر شدند چشم خود باز کرد و باگریه پسر خویش را نگاهی کرد دست انداخت دورِ گردنِ او لب او را رویِ لبش آورد زیر لب گفت : الوداع پسرم بعداز این موسم جدائی هاست این بیابان نشینی ماها همه اش ارث مادرت زهراست بعد از آنکه زدند مادر را جایِ او کنجِ بیت الاحزان شد شادی از خانواده ما رفت بیت الاحزان شبی که ویران شد عصمت الله پشت در افتاد پایِ دشمن به خانه اش واشد آنقدر با قلاف کوبیدند استخوانهایِ بازویش تا شد محسنِ بی گناه را کشتند دادِ صدیقه را در آوردند فضه و جد ما به پشتِ در جسم ششماهه دفن میکردند تشنه قدری آب بودم من لب عطشانِ من تکان می خورد کی به پیش نگاهت ای بابا لب من چوبِ خیزران می خورد عمه ات هست و مادرت هم هست نه میانِ نگاههای حرام وای از ماجرایِ بزم شراب وای از ازدحام شهرِ شام آستینها حجاب سر میشد بین آن گیر و دار در بازار چه کسی دیده است دعوایِ زن و یک نیزه دار در بازار قاسم نعمتی
دختر // از زبان مادر 🌹🌹➖➖🌷🌷➖➖🌺🌺➖➖🌸🌸➖➖❤️❤️⬛️⬛️⬛️⬛️ خداوندا دلم دریای خون است ز داغ دخترم دل لاله گون است عزیزم نازنینم رفته از دست زداغش پشت من  یکباره بشکست مه زیبای من از من نهان شد خدایا پشتم از داغش کمان شد امید و آرزویم رفته در خاک منم با این دل بشکسته صد چاک خدا داند چقدر زحمت کشیدم چنین گلدسته ایی را پروریدم به دل گفتم  ز بعد من بماند برایم سورهٔ قرآن بخواند اجل بردی گل خوش رنگ و بویم ربودی تو تمام آرزویم الهی مادر زارت بمیرد نباشد که برت ماتم بگیرد دگر من ماندم وبا اشک و ماتم شب و تاریکی و با ناله از غم کجا دیگر سراغت را بگیرم الهی من برای تو بمیرم نشد آخر عروسی ات ببینم کنارتو به شادی من نشینم الهی هیچ جوانی بد نبیند گل حسرت به ناکامی نچیند نبیند مادری داغ جوانی بده داغدیده را صبر تا توانی جوانمرده دل ناسور دارد خدا داند دو چشم کور دارد جوانمرده که شبها خواب ندارد عزایش جز دل بی تاب ندارد (صفا )داغ جوان درمان ندارد جوانمرده بتن او جان ندارد شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
تلنگر ❇️❇️❇️✳️💙🩸 الهی که ته تن تبدار نواشه ته جا بیمارستون کنار نواشه اخر عمره سری نووی آواره این خنه اون خنه نووی بیچاره بی حرمتی نووه لو تک نخری  بازی یه روزگار کِتِک نخری، ته  آبرویِ جه بازی نکنن پرستاری به هفتگی، نکنن تره. شه خنهٔ جه پس نزنن تره سیلی، مثل، ناکس، نزنن ته داشتنه وسّه دعوا نواشه بَخِتی سندی، امضاء نواشه شه قته سر رفق بوری ز دنیا نشتوهی  وچونه جا حرف بیجا ته جا خنهٔ سالمندون نواشه دنیا دسّه وچون زندون  نواشه خدای جا بخواه بلا بووه دور با آبرو بوری ته خنهٔ گور آخره عمر  رفق نووی زمین گیر سلامتی دهووه  ته بووی پیر ته وچون همه با ایمون بواشن تا دری تنه قدره دون بواشن ته داشتنه جه هاکنن، افتخار، صفا  جوونا ره ته هاکن هوشیار *💙❤️🩸 شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
۹۹ قرعه بنام ما 🟣🟣🟣🔵🔵🔵🔵🔵✳️✳️✳️✳️❇️❇️❇️⚫️⚫️🌹 عاقبت زهر  اجل بر جام ما هم میرسد این شرابی است تلخی اش بر کام هم میرسد جاودان تنها خداوند است در دار وجود بوی مرگ روزی بر این مشام ما هم میرسد ایکه بر مسند نشینی اینقدر غرّه مشو حکم مرگ هم از بر حکّام ما هم میرسد شاید از لطف خدا صد سال باشی در جهان قرعهٔ پیک اجل بر نام ما هم میرسد من نمیگویم شتر چون پیک حق با عزت است میکنم تشبیه چو برف بر بام ما هم میرسد دست بیچاره بگیر تا دست تو گیرد خدا کلّ اعمال محظر امام ما هم میرسد من نمیگویم مکن شادی ولی ظالم مباش چونکه روزی نوبت فرجام ما هم میرسد گر نمیدانی بدان بر کار خیر باشد ثواب روز محشر وعدهٔ انعام ما هم میرسد هر مسیری عاقبت بر انتهایش میرسد لاجرم پایانی بر ایّام ما هم میرسد از خیال پردازی بیخود حذر کن ای بشر چونکه با مرگ انتها اوهام ما هم میرسد آنچه میدانی تو از قرآن (صفا) بر گو به خلق پرسشِ حلال و هم حرام ما هم میرسد شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
نوحه شهادت حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها قال الحسن علیه السلام مامنا او مقتول او مسموم سبک سنتی 🔷🔷🔷🔷🔶🔶🔶🔶🔹🔹🔹 امشب زمین و آسمان را غم گرفته (۲) وقتی امام عسکری ماتم گرفته او در عزای همسرش (۲) مهدی برای مادرش بقیه الله اجرک الله (۲) غم قاتل جان می شود با آه مهدی (۲) خون جگر ریزد بروی ماه مهدی ای داد از بی یاوری (۲) فریاد از بی مادری بقیه الله اجرک الله (۲) گفتا امام عسکری با حال مسموم (۲) لخت جگر وقتی که بستی را حلقوم ای در محبت بی نظیر (۲) گردی تو بعد ازمن اسیر بقیه الله اجرک الله (۲) یکبار دیدم ای خدا رنج اسیری(۲) دیگر ندارم بعد تو تاب حقیری خواهم به حق مرتضی (۲) امروز مرگم از خدا بقیه الله اجرک الله (۲) مهدی زند ناله برای عمه جانش (۲) رنج اسیری کرده چون ماه کمانش بر بازوان بسته اش (۲) بر صورت شکسته اش بقیه الله اجرک الله (۲) بی مادری سخت است اما صبح فردا(۲) مهدی شود بی تاب داغ قتل بابا غم قاتل مولا شود(۲) چون یکه و تنها شود بقیه الله اجرک الله (۲) سلام الله علیهم اجمعین مصطفی نظری طهرانی 
احوالات حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) پدری در دم مرگ است و به بالین پسرش پسری اشک فشان است به حال پدرش پدری جام شهادت به لبش بوسه زده پسری سوخته از داغ مصیبت جگرش پسری را که بود نبض دو عالم در دست شاهد داغ پدر آه و دل و چشم ترش حسن العسکری از زهر جفا می سوزد حجةابن الحسن از غم شده گریان به برش چار ساله پسری مانده و صد ها دشمن که خداوند نگه دارد و از هر خطرش دشمن افکنده زپا نخل امامت را باز کند اندیشه به نابودی یکتا ثمرش خانه را که عدو دست به غارت زده است اتش ظلم بر افروخته از بام و درش آه از آن روز که شد غیبت مهدی آغاز غیبتی را که بود خون شهیدان اثرش آنکه امروز جهان زنده و قائم از اوست بار الها که مؤید نفتد از نظرش ✍شاعر : سیدرضا مؤید ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
از ما زمینیان به شما آسمان سلام *امشب شب ِ شهادت ِ امام عسكری است، امشب یه جور دیگه ای باید ناله بزنی،اول از همه باید بگی آقا جان سرت سلامت، آقاجان آجرك الله، دو ماه برا جدت گریه كردیم و ناله زدیم و سینه زدیم و عرض ادب كردیم، اومدم بگم: آقای من قربون شال عزای به گردنت،آخه چقدر غم و غصه به دلت داری؟چقدر آقا جان اندوهگین و ناراحتی؟ نبینم آقامو توی غصه* از ما زمینیان به شما آسمان سلام مولای دلشکسته، امام زمان سلام *خیالم راحت ِ هر عزایی رو گفتم آقام صاحب عزاست،با اعتقاد گفتم،اما مطمئنم امشب شما دم در ِ جلسه ایستادید*  این روزها هزار برابر شکسته ای حالا کجای ِ روضه ی بابا نشسته ای  رخت سیاه  ِداغ پدر کرده ای تنت قربان ریشه های نخ شال گردنت  آماده می کنی کفن و تربت و لحد مرد سیاهپوش، خدا صبرتان دهد *خیلی از شهادت ِ امام حسن مجتبی 28 صفر نگذشته، اعتقاد من بر اینه هر دوی این امام  حسن ها مادری هستند،اصلاً اسم امام حسن بیاد باید اسم مادرش بیاد،از شهادت امام مجتبی تا شهادت امام عسكری چند روز میگذره؟27صفر تا 9 ربیع،از شما سئوال میكنم،همه ی شما بزرگ شده ی پای منبرید،با ناله جواب من وبدید، از اون شهادت تا این شهادت چه به سر ِ مادر ِ ما اومده؟ یكی بگه مادر من حالش چه طوره؟ یكی بگه خبر از مادر سادات داره یا نه؟ یه نفر پاشه بره میدنه سراغ بگیره*   گویا دوباره بی کس و بی یار وخسته ای این روزها کنار دو بستر نشسته ای  انگار غصه دار جراحات سینه ای گاهی به سامرایی و گاهی مدینه ای  یکبار فکر زهر و دل ِ پر شراره ای یکبار فکر واقعه گوشواره ای  با اینکه بر سر ِ پدر ِ دیده بسته ای اما به یاد مادر پهلو شکسته ای روضه شهادت امام حسن عسكری –سید مهدی میرداماد- قسمت پایانی: اسم زهرا میاد باید دستت رو مشت كنی بزنی توی سینه ات، ترك ها می خوان مادرشون رو صدا بزنن میگن:آخ ننه،ننه،ننه، من یه جمله آذری تقدیم كنم به آقا امام زمان،میگن:یارالی ننه، معنی كنم،مادر ِ زخمی ِ من، مادر ِ پهلو شكسته ی مكن، آقا جان به شما معتمد زهر داد جگرتون رو پاره كرد،شما جوان بودید به شهادت رسیدید، باز 28 سال داشتید،اما مادر ِ ما 18 سال بیشتر نداشت، امام عسكری رو به زهر كشتند، تاریخ هم نوشته، اصلاً هر كی از دنیا بره باید دكتر علتش رو مشخص كنه امضا كنه تا جواز دفن بدن،دلیل شهادت امام عسكری معلومه،اما من از شما سئوال میكنم یه مادر ِ هجده ساله ی باردار؛ مادری كه بین در و دیوار افتاد رو زمین،دلیل  شهادتش چیه؟ امام باقر دلیل شهادت رو خودش عنوان میكنه، فرمود سبب ِ شهادت مادر ما:الهی بشكند دست مغیره ... اینقدر نانجیب با ضربه ی غلاف بازوی ِ زهرا رو هدف گرفت، بگو :یازهرا...،سبب امام عسكری زهر بود،سبب مادر ما ضربه های غلاف بود،اما سبب شهادت جد ِ غریبش حسین، وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ،ای حسین....
5.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روز قیامت جلوتون رو میگیره آهای مردای بی غیرت ،آهای زنای بی حجاب با شماست...... حتما ببینید و تو گروه هاتون پخش کنید.... که اگه شهدا نبودن ایرانی هم نبود که بتونیم راحت زندگی کنیم... کاش قیامت رو باور داشتیم
۱۰ (حضرت سکینه س) از گلشن دین یاس بی قرینه سکینه سکینه جان ربابی اختر مدینه سکینه سکینه بر زینب و کلثوم نور عینی سکینه سکینه تو دختر غمپرور حسینی سکینه سکینه گلی ز گلزار ولایتی تو سکینه سکینه سر تا به پا لطف و عنایتی تو سکینه سکینه تو دیده ای غم های کربلا را سکینه سکینه ظلم و ستم از سوی اشقیا را سکینه سکینه تو دیده ای صد پاره گشته اکبر سکینه سکینه اصغر ز تیر کین بریده حنجر سکینه سکینه دیدی تو دستان جدای سقا سکینه سکینه پیکر او به روی خاک صحرا سکینه سکینه دیدی که حرمت پدر دریدند سکینه سکینه از کینه رأس پاک او بریدند سکینه سکینه در کربلا جان تو بر لب آمد سکینه سکینه کنار بابای تو زینب آمد سکینه سکینه دیدی که آتش زد عدو به خیمه سکینه سکینه سر پدر را زد عدو به نیزه سکینه سکینه دیدی که زخم عمه ها نمک خورد سکینه سکینه رقیه از دست عدو کتک خورد سکینه سکینه دیدی ز ظلم و کینه بی بهانه سکینه سکینه می زد عدو با کعب و تازیانه سکینه سکینه راحت شدی از ظلم و جور و غم ها سکینه سکینه رفتی از این عالم به سوی زهرا سکینه سکینه
*التماس دعای فرج* 🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 *دلم میخواست هرشب جمعه با امام زمان کربلا بودم*   *به دنبال یوسف زهرا* *در به در سوی کوچه ها بودم* *مرا کشته درد شیدایی* *امان از این عشق و رسوایی* *بیا ای حلال مشکلها* *تو را جان مادرت زهرا* *دلم می خواست در شب جمعه* *با امام زمان کربلا بودم* *به دنبال یوسف زهرا* *در به درسوی کوچه ها بودم* *مرا کشته درد شیدایی* *امان از این عشق و رسوایی* *بیا ای حلال مشکلها* *تو را جان مادرت زهرا* *دلم میخواست قبر گمشده را* *با امام زمان می شدم زوار* *اباصالح روضه میخواند و* *میزدم من خود بر در و دیوار* *به یاد ان صورت نیلی* *میزدم اندر صورتم سیلی* *بیا ای حلال مشکلها* *تو را جان مادرت زهرا* *دلم میخواست یک شب جمعه* *یک دعای کمیل در نجف بودم* *به محراب کوفه من یکشب* *در به در توی کوچه ها بودم* *بیا ای حلال مشکلها* *تو را جان مادرت زهرا* *دلم میخواست غسل جمعه کنم* *صبح جمعه با آب نهر فرات* *وضوی من اشک یک ریزه* *گوشه حرم سید شهدا* *بگیرم قنداقه رو در بر* *ببوسم پای علی اصغر* *بیا ای حلال مشکلها* *تو را جان مادرت زهرا* *دلم میخواست قسمتم میشد* *یک محرم در کربلا باشم* *بگیرم یک مشک پرآب و* *ساقی دور خیمه ها بودم* *کنم پیدا دست سقا را* *ببوسم من اشک زهرا را* *بیا ای حلال مشکلها* *تو را جان مادرت زهرا* *دلم میخواست یک دعای فرج* *قسمتم میشد وادی عرفات* *بهنگام مردنم میشد آب غسل من* *آب نهر فرات* *کنم پیدا دست سقا را* *ببوسم من اشک زهرا را* *بیا ای حلال مشکلها* *تو را جان مادرت زهرا*
مداح..حاج آرمین غلامی یکشنبه27مهرماه، اول ربیع الاول99.کرمانشاه در بستری افتاده بی جان پیکره توست برخاک از زهرجفا بال وپره توست آقادگرتاب وتوان رفته زجسمت دلواپس مهدی دو چشمان تره توست زهره جفا جسم تورا درهم کشیده در بستری انگار جسم لاغره توست درهجره ی دربسته ای افتادی ازپا آه وفغان وبی کسی دور و بره توست از داغ ودرده کوچه ها بی تاب هستی در گوش جانت ناله های مادره توست پیری چه زود آمدبه استقبالت آقا زهرجفا دربین هجره یاورتوست در سامرادور ازوطن تنهاغریبی تنهاکناره بستره تو همسرتوست گویند لب تشنه توجان دادی به بستر درساعت آخر فغان در حنجرتوست بالاسرت وقت شهادت بودمهدی یاآنکه روی خاک هجره پیکرتوست _شعر…آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 🔸تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن آجرک الله یا صاحب الزمان 🔸تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن 🔸زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن بمیرم برات یا صاحب الزمان... پنج سال بیشتر نداشتی... داغ بابا دیدی... از امشب یتیمی امام زمان شروع میشه... دیگه تنهایی آقا شروع میشه... 🔸قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد منو ببخشید آقا... 🔸سوخت جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن از همینجا یک کاروان دل... بریم خانه امام عسکری... 🔸طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد 🔸تو نگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن راوی میگه لحظات آخر... دیدم امام عسکری در بستر بیماری... فرمود برید پسرم مهدی رو خبر کنید... میگه رفتم داخل حجره نگاه کردم دیدم... یه آقازاده خوش سیمایی... صورت مبارکش مثل ماه میدرخشه... مشغول عبادت خداست... ( الهی... یعنی میشه ما زنده باشیم یک روز چشم ما هم به جمال دلربای یوسف فاطمه روشن بشه) عرضه داشتم آقا جان... حال امام عسکری منقلبه... میگه تا بر پدر وارد شد نگاه امام عسکری به جمال دلربای مهدیش افتاد... صدا زد... یا سَیِّدَ اَهْل ِبَیْتِهِ... إسْقِنِی الْمَاءَ... پسرم مهدی جان جرعه آبی برام بیار بابا... فَاِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی... من دیگه رفتنیم بابا... دیگه بعد از من یتیم میشی بابا... دیگه بعد از من غریب میشی بابا... بعد از من سر به بیابون ها میزاری بابا... همه تنهات میگذارند بابا... خیلی سخته برا فرزند ببینه جلو چشمانش بابا داره جان میده... اما هر طوری بود لحظات آخر حضرت با دستان مبارک به پدر آب دادند... نگذاشتند امام عسکری با لب تشنه از دنیا برند... عرضه بداریم یا صاحب الزمان... خوب شد لحظات جان دادن شما کنار بابا بودید... پدر رو سیراب کردید... 🔸پدرت لحظه های آخر عمر 🔸آب از دست پاکتان نوشید اما یا صاحب الزمان... میخام بگم... 🔸دم آخر پسر نداشت حسین آی کربلایی ها... آی اونایی که امسال کنار حرم با صفاش بودید... آماده ای بگم یا نه... 🔸دم آخر پسر نداشت حسین 🔸تشنگی از گلویش می جوشید مردم من از شما یک سوال دارم... لحظه آخر پسران ابی عبدالله کجا بودند؟... دید یک طرف علی اکبرش با بدن قطعه قطعه روی زمین کربلا... یک طرف علی اصغرش با گلوی پاره... یک طرف دیگه هم امام سجاد... از شدت بیماری با صورت به زمین افتاده... نميتونه از جاش بلند شه... لحظات آخر هر چی نگاه کرد کسی نیومد کنار ابی عبدالله... یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا... یک وقت چشمان مبارک باز کنه ببینه... ( وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِكَ، وَ مُولِـغٌ سَيْفَهُ عَلى نَحْرِكَ ) شمر روی سینه حسین...😭 تسلای دل امام زمان... ناله بزن یاحسین... 🔸مولا چه عاشقانه به معراج رفته بود 🔸وقتي که زير چکمه ي آن نانجيب بود 🔸پيچيده بود ناله ي زينب ولي چه سود 🔸تنها سلاح خواهرش" امّن يجيب "بود