#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#ماه_صفر
#گریز به آقا علی اکبر
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن و یا رحیم
ای غریبی که ز جد و پدر خویش جدایی
ای امام رضا آقا جانم...
خفته در خاک خراسان تو غریب الغربایی
قربون غریبیت برم امام رضا...
اغنیا مکه روند و فقرا سوی تو آیند
جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی
شب شهادت امام رضاست...
آی اونایی که آرزوی حرم با صفاش رو دارید اما چند ساله نرفتید...
( بعد منزل نبود در سفر روحانی)
امشب کبوتر دلتون رو با من همراه کنید...
بریم کنار پنجره فولاد امام رضا...
جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی
فرمود اباصلت من میرم مجلس مامون...
ساعتی بعد برمیگردم
اگه دیدی عبا رو سرم کشیدم
دیگه با من حرف نزن...
بدان کارم تمامه...
یا صاحب الزمان...
اباصلت میگه دیدم امام رضا از مجلس مامون بیرون اومدن...
عبا روی سر کشیدن...
حالشون منقلبه...
هی روی زمین میشینه...
هی بلند میشه...
وارد حجره شد...
صدا زد اباصلت...
درها رو ببند...
میخام تنها باشم...
یه گوشه ای داخل حجره...
این فرش ها رو کنار زد...
روی زمین نشست...
مثل مار گزیده ای از شدت درد به خودش میپیچه وناله میزنه...
خدایا یدفعه دید یه جوانی اومده...
یه گوشه ای ایستاده...
اباصلت میگه اومدم نزدیکتر...
عرضه داشتم...
من تمام درها رو بسته بودم شما از کجا وارد شدید...
فرمود اباصلت...
اون خدایی که منو از مدینه تا طوس آورده...
از در های بسته هم عبور میده...
میگه دیدم تا این آقازاده وارد حجره امام رضا شد...
حضرت خوشحال شدند...
از جاشون بلند شدند ...
هی صدا میزدند...
پسرم خوش آمدی بابا...
جوانم جواد... خوش آمدی بابا...
فهمیدم میوهی دل امام رضا...
آقام جوادالائمه است...
سر بابا رو در آغوش گرفت...
دارن با هم نجوا میکنن ...
عجب لحظات سختیه...
امام رضا داره وصیت میکنه...
اما طولی نکشید...
یه دفعه دیدن حضرت آرام آرام چشمانشون رو از این دنیا بستند...
صدای اقا جوادالائمه به ناله بلند شد...
اما خود امام رضا فرمودند...
یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ
همه روضه ها به کربلا ختم میشه...
اگر اینجا پسر سر بابا رو در آغوش گرفت...
کربلا قضیه برعکس بود...
ابی عبدالله سر پسر رو در آغوش گرفت...
آماده ای بگم یا نه...
سپه کوفه و شام استاده
به تماشای شه و شهزاده
شه به روی پسرش افتاده
همه گفتن حسین جان داده
اومد کنار جوانش نشست...
سر علی اکبرش رو به دامن گرفت...
دلش طاقت نیاورد...
سر جوانش رو به سینه چسباند...
دید دلش طاقت نمیاره...
لحظات آخره...
خدایا... ابی عبدالله چکار کنه...
علی اکبرش داره جلو چشماش جان میده...😭
یدفعه دیدند حسین صورت به صورت علی چسباند...
هی صدا میزنه...
عَلَى الدُّنْیا بَعْدَکَ الْعَفا
علی جان... بابا...
اُف بر این دنیا بعد از تو علی...
تسلای دل ابی عبدالله...
ناله بزن یاحسین...
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
🔸گرفته است دلم مثل آسمان،امشب
🔸دوباره حرف فراق است،در میان امشب
تازه عادت کرده بودم
مث دیوونه ها از این هیئت به اون هیئت
از این روضه به اون روضه
آقا...
راست میگم، من پیرن سیاتو دوس دارم
آقا
جدی جدی خیلی نگرانم
اصلا میتونم یه محرم صفر دیگه رو ببینم یا نه
چقد جوون مُردن
آقا
بجان خودت راست میگم
سینه زناتو دوس دارم
گریه کناتو دوس دارم
مجلس عزاتو دوس دارم
با وجود اینکه امسال نتونستم بیام کربلا...
🔸گرفته است دلم مثل آسمان،امشب
🔸دوباره حرف فراق است،در میان امشب
🔸به پای ثانیه ها،چنگ میزنم اما
🔸چرا نمیگذرد... کندتر زمان،امشب
باورم نمیشه دوماه رفت
آقا...
🔹فدای سینه زن خسته ای که بعد دوماه
🔹گرفته کنج حسینیه، آشیان امشب
🔹یکی برای خود آرام ،روضه میخواند
🔹زبان گرفته یکی هم حسین جان،امشب
🔸مدینه،کرببلا، سامرا،نجف،مشهد
🔸کجاست صاحب عزا،صاحب الزمان امشب
یابن الحسن
🔸بیا بخاطر این اشک،این لباس سیاه
🔸دمی کنار عزادارها،بمان امشب
گریه کنایی که رِندَن، اینجوری حرف میزنن
حواسشون به همه چی هست
یابن الحسن
🔹نخواهم اجر،ولی از تو خواهشی دارم
🔹بیا به مجلس ما،روضه ای بخوان امشب
یا اهل العالم
ان جدی الحسین قتلوه عطشانا
😭😭😭😭😭
🔹چه سفره ای شود آن سفره ای که جمع شود
🔹به دست بخشش آقای مهربان،امشب
امام رضا
امام رضا
خوش بحال اونایی که تو حرم امام رضا نشستن
خوش بحال اوناییکه الان روبرو حرم امام رضا دارن روضه میشنون و گریه میکنن
🌱پنجره فولاد رضا،برات کربلا میده
🌱هرکسی کربلا میره از حرم رضا میره
صلی الله علیک یا غریب الغربا یا امام رضا
✅نیلی ترین رنگ ها،به هر پیکرش بود
✅معلوم بود امروز،روز آخرش بود
برا امام رضا نباید کم بزاری
نباید آروم باشی
ولی نعمت ماست
آقای ماست
هرچی داریم از امام رضاست
اگه برا امام حسین داریم گریه میکنیم، امام رضا مارو حسینی کرده
✅نیلی ترین رنگ ها،به هر پیکرش بود
✅معلوم بود امروز،روز آخرش بود
✅معلوم بود آقای مارا زهر دادن
✅وقتی که می آمد، عبایش بر سرش بود
اباسهل
اگه با همین حال از مجلس مأمون برگشتم،که هیچ
اگه عبا رو سرم بوده،بدون کار آقات تمومه
میگه از دور دیدم آقا،عبا رو سرشه
مث شخص مارگزیده،هی به خودت میپیچید
هی میشینه پا میشه
♻️دستی به پهلوی پر از درد خودش داشت
♻️بر شانه ی دیدار، دست دیگرش بود
تو اهل روضه ای...
از روزیکه یه مادر گفت آخ پهلوم
😭😭😭😭😭
♻️دستی به پهلوی پر از درد خودش داشت
♻️بر شانه ی دیوار، دست دیگرش بود
💢دختر ندارد تا که دستش را بگیرد
یه دختری هم انقد منتظر بود، باباش بیاد دستشو بگیره
😭😭😭
یهو دید یه سر بریده اومد
😭😭
نه دست داره...
😭😭😭😭😭
💢دختر ندارد تا که دستش را بگیرد
💢پس لااقل ایکاش آنجا،خواهرش بود
من میخوام یجور دیگه بگم امام رضا
خوب شد خواهرت نبوده
خوب بود خواهرت دست و پا زدنتو ندیده
من یه خواهری سراغ دارم
⬅️اومد بالا تل، اومد بالا گودال
🔰دختر ندارد تا که دستش را بگیرد
🔰پس لااقل ایکاش آنجا،خواهرش بود
🔰پا شد، خودش را جمع کرداما زمین خورد
🔰این ضعف خیلی مایه دردسرش بود
❇️اصلا زمین خوردن برای او طبیعیست
❇️از بس که دنبال صدای مادرش بود
زمین خورد...
اما کسی بی هوا تو گوشش نزده
😭😭😭
زمین خورد
اما یه بی حیایی، غلاف...
😭😭😭
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#گریز_به_حضرت_زهراس
#حاج_عباس_طهماسب_پور
•
#زمینه زیبا ویژۀ امام الرئوف علی ابن موسی الرضا علیه السلام به نفسِ کربلایی مسعود پیرایش
•┈┈••✾❀✾••┈┈•
«دستام خالیِ ، دستامُ بگیر
ایها الرئوف ، یا نِعمَ الامیر»
منی که عمریه کبوترِ گوهرشادم
خاطراتِ حرم دیگه نمیره از یادم
تصویرِ گنبدُ این روزا هر کجا دیدم
با یه دلِ شکسته به آقام سلام دادم
آقاجون نوکرت اومده
دوباره پیشِ تو رو زده
دستِ خالیه من رو ببین ..
ببین اشکِ چشام جاریِ
به خدا وقتِ دلداریِ
دوباره پایِ حرفام بشین ..
«دستام خالیِ ، دستامُ بگیر
ایها الرئوف ، یا نِعمَ الامیر»
سایۀ لطفِ تو افتاده رو سرم آقا
پر میگیره دلم دوباره تا حرم آقا
حالا که دورم از ضریحِ با صفایِ تو
میونِ عاشقا اسمِتُ میبرم آقا
تمومِ لحظه هایِ منی
تو امامِ رضایِ منی
تویی لیلا منم مجنون ..
بطلب ای عزیزِ دلم
به خدا که مریضِ دلم
بده بازم دوا درمون ..
عبدِ رو سیام ، هستم سر به زیر
اَیها الرضا دستامُ بگیر
«دستام خالیِ ، دستامُ بگیر
اَیها الرئوف ، یا نِعمَ الامیر»
شبایِ جمعه دل هواییِ حرم میشه
روضه بهونه ای برا چِشم ترم میشه
شبایی که دلم برایِ کربلا تنگِ
اسمِ عزیزِ فاطمه بال و پرم میشه
یا حسین میگمُ میپرم
دلمُ تا حرم میبرم
کنارِ گنبدِ ارباب ..
خودمُ تو حرم میبینم
که یه گوشه میرم میشینم
میخونم با دلِ بی تاب ..
شاهِ کربلا یا نعم الامیر
اَیها العزیز ، دستامُ و بگیر
«دستام خالیِ ، دستامُ بگیر
ایها الرئوف ، یا نِعمَ الامیر»
____
.
#کربلایی_مسعود_پیرایش
#زیارت_مخصوص
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#ویژه_ایام_صفر
┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄
.
⚜️🍂⚜️ذکر مصیبت جانسوز _ ویژه شهادت آقا ثامن الائمه امام رضا علیه السلام _ سید مهدی میرداماد ⚜️🍂⚜️
✼═══┅🥀❃🥀┅═══✼
❗️ توجه ❗️:
جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
✼═══┅🥀❃🥀┅═══✼
خدای مهربانی هاست سلطانی که من دارم
فدای مهر بسیارش دل و جانی که من دارم
کنارش ذره ناچیز چون خورشید می تابد
ندارد هیچ موری این سلیمانی که من دارم
نمک پرورده ی دریای جودش بوده ام عمری
پُر است از شور احسانش نمکدانی که من دارم
نسیم رحمتش ، بار گناه از دوش بردارد
به آهی کاه گردد کوه عِصیانی که من دارم
به لطف گندمی که داده ام دست کبوترها
دگر خالی نماند سفره ی نانی که من دارم
به وقت مرگ می آید به بالینم یقین دارم
شروع وعده های اوست پایانی که من دارم
شاعر : علی ذوالقدر
*یا امام رضا ! منتظرتم دَم جون دادن ، آدم دَم جون دادن منتظر ِ، خود شما هم اون دَم آخر هی نگاه به دَرِ حجره کردید ، قربونت برم آقا جان ، منو منتظر نذار ، اون لحظه خیلی به من سخت میگذره ، میخوام تا چشمم رو باز کردم ، ببینم آقای مهربونم بالا سرم نشسته ....
روز آخر ِ، بخوای نخوای روز مادر ِ، نمیشه دو ماه سر سفره اش بشینیم روز آخر اسمش رو نبیریم ، اصلاً امام رضا هم مادری ِ، قربونش برم ، مادر ماهم لحظه های آخر چشم انتظار بود ، چشم انتظار کی؟ مرحوم شیخ عباس قمی میگه : جان از بدنش مفارقت کرده بود ، اما تا اشک چشم مولا رو صورت بی بی افتاد ، میگن مادر ما چشمش رو باز کرد ، دید علی اومده ، علی جان ! خوب موقعی اومدی آقا جان ، آروم دست شکسته اش رو بالا آورد *
خداحافظ ای تمام اُمیدم
در این عالم بهتر از تو ندیدم
خداحافظ کوچه های مدینه
خداحافظ میخ و پهلو و سینه
🔴جهت دسترسی به صوت ها تلگرام خود را بروزرسانی نمایید.
#سید_مهدی_میرداماد
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#ویژه_ایام_صفر
✼═══┅🥀❃🥀┅═══✼
نفرین به آن دوشنبه و..
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام تقدیم به ارواح طیبه شهدا و همۀ درگذشتگان به نفس حاج حسین سازور
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#بسماللهالرحمنالرحیم
🔴
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
میخوام از زبانِ امام رضا براتون روضه بخوانم .. امروز بلند بلند گریه کنید .. آخه امروز زن ها و نوعروسانِ نوقان اومدن پیش شوهراشون گفتن مهریه هامون حلاتون .. بزارید ما برایِ این آقا بلند بلند گریه کنیم ..
جگرم یادِ حسین ریخت بهم یابن شیب
زخم شد از غم او پلکِ ترم یابن شبیب
ته گودال که جایِ پسرِ زهرا نیست
جایِ قرآن که به زیرِ سم مرکب ها نیست
پیرهن از تنِ بی سر شده درآوردن
بی کفن در وسط دشت رهایش کردن
حرمتِ مهریۀ مادرِ سادات شکست
آب می خواست ولی نیزه دهانش را بست
جدِ مظلوم مرا با لبِ عطشان کشتند
مادرش دید به گیسویِ پریشان کشتند
ناله زد مادرِ ما دست به مویش نزنید
با ته خنجرِ خود ضربه به رویش نزنید
خبر از حرمتِ بوسیدنِ مادر دارید؟
پایِ خود را زِ لبانِ پسرم بر دارید
*روزها و ساعات آخرِ ماهِ صفرِ .. دو سه روز بعد از شهادتِ پیغمبر دخترش رو زدن .. خونه ش رو به آتش کشیدن نامردا ..*
نفرین به آن دوشنبه و پیکارِ لعنتی
کاری نداشتیم به اشرارِ لعنتی
باور نمی کنید که به ما حرف بد زدن
یک مشت از مهاجر و انصارِ لعنتی
سر دستۀ ارازل و اوباش سر رسید
با قنفذ و مغیره، چهل یارِ لعنتی
از پشتِ در، نفس نفسِ مادرم شنید
این جمله هست لحظۀ اقرار لعنتی
وقتی حریفِ مادرِ ما پشتِ در نشد
بیرون کشید خنجرِ خونبارِ لعنتی
سنگینی در و لگد و شعله جایِ خود
چسبیده بود سینه به مسمارِ لعنتی
باور کنید مادرِ ما گیر کرده بود
دامانِ گل گرفت به آن خارِ لعنتی
چادر گرفت فضه و مادر بلند شد
سربسته ماند پشتِ در اسرارِ لعنتی
در چند روزِ بعد، پس از احتجاجِ حق
پیچیده شد به خطبه ای کارِ آن لعنتی
با مادرم دهن به دهن شد سرِ فدک
مادر جواب داد به انکارِ لعنتی
پیچید بینِ کوچۀ باریک دورِ ما
از هر طرف شدیم گرفتارِ لعنتی
یک گوشواره لحظۀ سیلی زدن شکست
یک گوشواره خورد به دیوارِ لعنتی
#
#
#حاج_حسین_سازور
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#ویژه_ایام_صفر
#فاطمیه
•┄┅══༻○༺══┅┄
#
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#ماه_صفر
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن و یا رحیم
🔸ای غریبی که ز جد و پدر خویش جدایی
ای امام رضا آقا جانم...
🔸خفته در خاک خراسان تو غریب الغربایی
قربون غریبیت برم امام رضا...
🔸اغنیا مکه روند و فقرا سوی تو آیند
🔸جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی
شب شهادت امام رضاست...
آی اونایی که آرزوی حرم با صفاش رو دارید اما چند ساله نرفتید...
( بعد منزل نبود در سفر روحانی)
امشب کبوتر دلتون رو با من همراه کنید...
بریم کنار پنجره فولاد امام رضا...
🔸جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی
فرمود اباصلت من میرم مجلس مامون...
ساعتی بعد برمیگردم
اگه دیدی عبا رو سرم کشیدم
دیگه با من حرف نزن...
بدان کارم تمامه...
یا صاحب الزمان...
اباصلت میگه دیدم امام رضا از مجلس مامون بیرون اومدن...
عبا روی سر کشیدن...
حالشون منقلبه...
هی روی زمین میشینه...
هی بلند میشه...
وارد حجره شد...
صدا زد اباصلت...
درها رو ببند...
میخام تنها باشم...
یه گوشه ای داخل حجره...
این فرش ها رو کنار زد...
روی زمین نشست...
مثل مار گزیده ای از شدت درد به خودش میپیچه وناله میزنه...
خدایا یدفعه دید یه جوانی اومده...
یه گوشه ای ایستاده...
اباصلت میگه اومدم نزدیکتر...
عرضه داشتم...
من تمام درها رو بسته بودم شما از کجا وارد شدید...
فرمود اباصلت...
اون خدایی که منو از مدینه تا طوس آورده...
از در های بسته هم عبور میده...
میگه دیدم تا این آقازاده وارد حجره امام رضا شد...
حضرت خوشحال شدند...
از جاشون بلند شدند ...
هی صدا میزدند...
پسرم خوش آمدی بابا...
جوانم جواد... خوش آمدی بابا...
فهمیدم میوهی دل امام رضا...
آقام جوادالائمه است...
سر بابا رو در آغوش گرفت...
دارن با هم نجوا میکنن ...
عجب لحظات سختیه...
امام رضا داره وصیت میکنه...
اما طولی نکشید...
یه دفعه دیدن حضرت آرام آرام چشمانشون رو از این دنیا بستند...
صدای اقا جوادالائمه به ناله بلند شد...
اما خود امام رضا فرمودند...
یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ
همه روضه ها به کربلا ختم میشه...
اگر اینجا پسر سر بابا رو در آغوش گرفت...
کربلا قضیه برعکس بود...
ابی عبدالله سر پسر رو در آغوش گرفت...
آماده ای بگم یا نه...
🔸سپه کوفه و شام استاده
🔸به تماشای شه و شهزاده
🔸شه به روی پسرش افتاده
🔸همه گفتن حسین جان داده
اومد کنار جوانش نشست...
سر علی اکبرش رو به دامن گرفت...
دلش طاقت نیاورد...
سر جوانش رو به سینه چسباند...
دید دلش طاقت نمیاره...
لحظات آخره...
خدایا... ابی عبدالله چکار کنه...
علی اکبرش داره جلو چشماش جان میده...😭
یدفعه دیدند حسین صورت به صورت علی چسباند...
هی صدا میزنه...
عَلَى الدُّنْیا بَعْدَکَ الْعَفا
علی جان... بابا...
اُف بر این دنیا بعد از تو علی...
تسلای دل ابی عبدالله...
ناله بزن یاحسین...
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
-
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#ماه_صفر
گریز دوم:
عرضه بداریم آقا جان...
یا امام رضا...
شما رو مظلومانه به شهادت رسوندند...
اما لحظات آخر دیگه شما تنها نبودید...
وقتی چشمان مبارک رو باز کردید...
سر شما روی دامن آقا جوادالائمه بود...
اما دلها بسوزه برا اون آقایی که...
داخل گودال قتلگاه...
با لب تشنه...
سر از تنش جدا کردند...
امام سجاد هر کاری کرد نتونست بیاد کنار بابا...
بمیرم... داخل خیمه...
از شدت بیماری با صورت به زمین افتاده بود...
لحظات آخر نتونست بیاد کنار بابا...
اما...
یک جایی دیگه اومد...
کجا...
اون لحظه ای که بنی اسد میخواستند بدنها رو دفن کنند اما متحیر مانده بودند...
اومد صدا زد...
بنی اسد.. من این بدنها رو خوب میشناسم...
🔸بنی اسد بیایید
🔸کفن با خود بیارید
🔸مگر خبر ندارید
🔸حسین کفن ندارد
با دستان مبارک بدن بابا رو داخل قبر گذاشت...
حالا میخواد با پدر وداع کنه...
لبها رو گذاشت روی رگهای بریده حسین...
🔸اگر کشتند چرا خاکت نکردند
🔸کفن بر جسم صد چاک نکردند
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#ماه_صفر
گریز سوم👇
آقای خوبم...
جان عالم به فدای مظلومیت شما...
در عالم غربت به شهادت رسیدید...
اما وقتی شیعیان خبردار شدن...
کفن قیمتی آوردند...
برای تشییع جنازه همه آمده بودند...
بدن شما رو با عزت و احترام تشییع کردند...
با چه عظمتی بدن مبارک دفن شد...
اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله...
دلها بسوزه...
برا اون آقایی که بدنش سه روز روی زمین کربلا...
بدون غسل و کفن...
ای خدا...
کاش به همین اکتفا میکردند...
صدا زدند اسبهاتون رو نعل تازه بزنید...
ده نفر اونقدر با اسب روی بدن عزیز زهرا اسب دواندند...
جلو چشمان بچه های حسین...
جلو چشمان خانم زینب کبری...
تمام استخوان ها شکست...
🔸به کربلا کفن مگر بغیر بوریا نبود
🔸مگر حسین فاطمه عزیز مصطفی نبود
🔸مگر کسی که کشته شد تنش برهنه میکنند
🔸مگر که پاره پیروهن به پیکرش روا نبود
🔸سرش به نوک نیزه ها تنش به خاک کربلا
🔸کفن برای او بجز شکسته نیزه ها نبود
الا لعنت الله علی القوم الظالمين
.
#امام_رضا(علیه السلام)
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#محمود_کریمی
باز دارم به سر هوای ضریح
دلمان تنگ شد برای ضریح
دوست دارم رها شوم از خود
در میان سر و صدای ضریح
چقدر دل شکستگی خوب است
در حریم پر از دعای ضریح
دست هایِ پر از تمنایی
می خورد رویِ حلقه های ضریح
می شود خوبتر خدا را دید
در همان یا رضا رضای ضریح
واجب واجب است به هر عاشق
سجده ی شکر پیش پای ضریح
حرم ثامن الحجج رفتم
واقعاً واقعاً به حج رفتم
اشک با من، سرودِ غم، با تو
نوحه ی گریه دار و دَم با تو
گفتن شعرِ روضه ها با من
جلوه دادن به محتشم با تو
ناله از دل زدن فقط با من
کربلا کردنِ دلم با تو
گُذری کن دمی به روضه ی ما
چشم با این گدا، قدم با تو
دست با من، به سر زدن با من
شور این خیمه و علم با تو
روضه خواندن برای تو با من
اشک های دمادمم با تو
روضه خواندی شبی امام غریب
جَدِّ ما تشنه بود یَابنَ شبیب
▪▪▪▪
جَدِّ ما را سوارها کشتند
بین گودال بارها کشتند
جَدِّ ما یک نفر ولی او را
لشگری از هزارها کشتند
اعتبار تمام عالم را
جمع بی اعتبارها کشتند
چکمه را روی عشق می کوبند
جد ما را شرارها کشتند
خواهرش را پس از بریدن سر
خنده ی نیزه دارها کشتند
وای از عصر روز دهم
وای از ضربه ی دوازدهم
▪▪▪▪▪
لب خنجر به روی حنجرش بود
به سویش چشم های دخترش بود
تمام لحظه های سر بریدن
سرش بر روی پای مادرش بود
▪▪▪▪▪
زنهای نوغان (یکی از مناطق قدیمی و تاریخی مشهد است) مهریه هاشون را حلال کردند، گفتند: مهریه مون حلال، ما هم می خواهیم بریم تشیع پیکر پسر فاطمه، زن ها همه اومدن اینقدر گریه کردن و صورت خراشیدن، اومدن گل ها رو کنار زدن بتونن جنازه رو پیدا کنن، اما... یه جای دیگه گفتن: سر پسر پیغمبر داره میاد زن ها رفتن روی پشت بام سنگ برداشتن، اینقدر سنگ زدن سر عزیز دل فاطمه روی زمین افتاد، پیشانی زینب شکست، ای وای حسین…..
حسین آرام جانم
حسین روح روانم
#امام_رضا_علیه_السلام
#شهادت_امام_رضا_ع
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
4_5960953597943349806.mp3
5.36M
🕋بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ🕋
مناجات و
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
😭😭💔💚
مرغ بی بال و پرم یا سیدی
من گدای این درم یا سیدی
تو که آهو را ضمانت می کنی
کی فراموش این غلامت می کنی
😭💔
غرق در دریای اسیانم رضا
جز تو را ناجی نمیدانم رضا
ای ولایت شرط ایمان همه
رد مکن ما را به جان فاطمه
🤲🤲
قربون کبوترای حرمت امام رضا
قربون این همه لطف و کرمت امام رضا
آی کبوتر که نشستی روی گنبد طلا
هر کجا پر میکشی تو حرم امام رضا
🕌🕊🕊
من کبوتر بقیع ام با تو فرق دارم
توی غربت سرمو به روی این خاک میزارم
😭😭💔
اونجا خادما با زائر آقا مهربونن
اینجا زائرا رو از کنار قبر میرونن
تو که هر شب میسوزه صدتا چراغ دور و برت
به امام رضا بگو غریب تویی یا مادرت
😭😭💔💔
#یا_زهرا🤲🤲
أَعُوذُ بِجَلالِ وَجْهِکَ الْکَرِیمِ
أَنْ یَنْقَضِیَ عَنِّی شَهْرُ رَمَضَانَ
أَوْ یَطْلُعَ الْفَجْرُ مِنْ لَیْلَتِی هَذِهِ
وَ لَکَ قِبَلِی ذَنْبٌ أَوْ تَبِعَةٌ تُعَذِّبُنِي عَلَيْهِ.
دست گدایی تو بالا بیار نیمه شب مثل اون مادری که دستشو بالا برد🤲
مثل اون خواهری که تو خیمه بچه ها را جمع کرد😭😭
بچه ها دعا کنید داداشم سالم برگرده سیراب برگرده😭😭
دستتو بیار بالا 🤲
به شیرخواره ابی عبدالله
که همون دم المظلومه
به خون حلق این شیرخواره حسین و رباب
😭😭
ده
مرتبه بگو
الهی العفو
https://eitaa.com/joinchat/2711552203Cf097dc164f
😭😭💔💔