eitaa logo
کانال مشترک،جناتیان و خدادادی
399 دنبال‌کننده
268 عکس
199 ویدیو
182 فایل
پند/ پدر/مادر/شهید/ و دهها مورد دیگر
مشاهده در ایتا
دانلود
نفرین به آن دوشنبه و.. و توسل به حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام تقدیم به ارواح طیبه شهدا و همۀ درگذشتگان به نفس حاج حسین سازور ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴 ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ میخوام از زبانِ امام رضا براتون روضه بخوانم .. امروز بلند بلند گریه کنید .. آخه امروز زن ها و نوعروسانِ نوقان اومدن پیش شوهراشون گفتن مهریه هامون حلاتون .. بزارید ما برایِ این آقا بلند بلند گریه کنیم .. جگرم یادِ حسین ریخت بهم یابن شیب زخم شد از غم او پلکِ ترم یابن شبیب ته گودال که جایِ پسرِ زهرا نیست جایِ قرآن که به زیرِ سم مرکب ها نیست پیرهن از تنِ بی سر شده درآوردن بی کفن در وسط دشت رهایش کردن حرمتِ مهریۀ مادرِ سادات شکست آب می خواست ولی نیزه دهانش را بست جدِ مظلوم مرا با لبِ عطشان کشتند مادرش دید به گیسویِ پریشان کشتند ناله زد مادرِ ما دست به مویش نزنید با ته خنجرِ خود ضربه به رویش نزنید خبر از حرمتِ بوسیدنِ مادر دارید؟ پایِ خود را زِ لبانِ پسرم بر دارید *روزها و ساعات آخرِ ماهِ صفرِ .. دو سه روز بعد از شهادتِ پیغمبر دخترش رو زدن .. خونه ش رو به آتش کشیدن نامردا ..* نفرین به آن دوشنبه و پیکارِ لعنتی کاری نداشتیم به اشرارِ لعنتی باور نمی کنید که به ما حرف بد زدن یک مشت از مهاجر و انصارِ لعنتی سر دستۀ ارازل و اوباش سر رسید با قنفذ و مغیره، چهل یارِ لعنتی از پشتِ در، نفس نفسِ مادرم شنید این جمله هست لحظۀ اقرار لعنتی وقتی حریفِ مادرِ ما پشتِ در نشد بیرون کشید خنجرِ خونبارِ لعنتی سنگینی در و لگد و شعله جایِ خود چسبیده بود سینه به مسمارِ لعنتی باور کنید مادرِ ما گیر کرده بود دامانِ گل گرفت به آن خارِ لعنتی چادر گرفت فضه و مادر بلند شد سربسته ماند پشتِ در اسرارِ لعنتی در چند روزِ بعد، پس از احتجاجِ حق پیچیده شد به خطبه ای کارِ آن لعنتی با مادرم دهن به دهن شد سرِ فدک مادر جواب داد به انکارِ لعنتی پیچید بینِ کوچۀ باریک دورِ ما از هر طرف شدیم گرفتارِ لعنتی یک گوشواره لحظۀ سیلی زدن شکست یک گوشواره خورد به دیوارِ لعنتی # # •┄┅══༻○༺══┅┄
السلام علیک یا فاطمه الزهرا ▪️هر که با اخلاص در این خانه خدمت می کند ▪️بهر رستاخیزِ خود ، کسب سعادت می کند ▪️هرکه اینجا اشک می ریزد برای اهل بیت ▪️با علی و فاطمه تجدیدِ بیعت می کند ▪️میرسد بر گلشنِ جان های ما بوی بهشت ▪️هرکه اینجا نام زهرا را تلاوت می کند ▪️روز محشر از ندامت لب به دندان می گزد ▪️هر که اینجا از سرشک و ناله غفلت می کند ▪️من کی ام بی فاطمه ،تو چیستی بی مهر او ▪️اوست ما را صاحب این عِزّ و شوکت می کند پیغمبر فرمود سلمان... محبت دخترم زهرا ، صد جا به دادتون می رسه آسون ترین اون صد منزل ، دم جون دادنه آماده اید بریم مدینه یا نه این روزا خانم خانه ی علی توی بستره کسی نیست به عیادت دختر پیغمبر بیاد ▪️جز غم، کسی به خانه ما سر نمی زند ▪️اینجا که مرغ شوق دگر پر نمی زند ▪️در شهر خود غریبم و با درد آشنا ▪️در خانه ی غریب کسی دَر نمی زند آماده اید بریم مدینه گفت ▪️می زد مرا مغیره و یک تن به اونگفت ▪️نانجیب،زن را کسی مقابل شوهر نمیزند اومد پشت در علی رو ببرند دختر پیغمبر مانع شد چه کردند خود بی بی داره گزارش میده فرمود در خونمو آتش زدند آتش زبانه می کشید . وَ النَّارُ تَسْعُرُ وَ تَسْفَعُ وَجْهِي اول صورتم رو سوزوند . فَسَقَطْتُ لِوَجْهِي چنان لگد به در خانه زدند منِ زهرا با صورت به زمین خوردم آماده اید بریم کربلا یا نه می خوام بگم بی بی جان اگر چه فرمودی با صورت به زمین خوردی اما صدا زدی یا فِضَّةُ خُذِینِی فضه رو صدا زدی کمکت کرد آخ لایَوم کَیَومِکَ یٰا حُسَین کاش یه نفرم کربلا حسینت رو کمک می کرد کجا آن ساعتی که فَسَقَطَ الحُسَین عَنْ فَرَسِه عَلیٰ خَدِّهِ الْاَیْمَن چنان با صورت ارباب ما به زمین خورد... تا خورد زمین از هر طرف به سمت ابی عبدالله حمله کردند به قصد فرج منتقم خون حسین ناله بزن یا حسین.... بأبی المُستَضعَفُ الغَریب یا ابا عبدالله 📚منبع: بحار الأنوار (ط - بيروت) / ج‏30 / 349 / [20] باب ..... ص : 145 فَالْتَوَى السَّوْطُ عَلَى عَضُدِي حَتَّى صَارَ كَالدُّمْلُجِ، وَ رَكَلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ فَرَدَّهُ عَلَيَّ وَ أَنَا حَامِلٌ فَسَقَطْتُ لِوَجْهِي وَ النَّارُ تُسْعَرُ وَ تَسْفَعُ وَجْهِي، فَضَرَبَنِي بِيَدِهِ حَتَّى انْتَثَرَ قُرْطِي مِنْ أُذُنِي، وَ جَاءَنِي الْمَخَاضُ فَأَسْقَطْتُ مُحَسِّناً قَتِيلًا بِغَيْرِ جُرْمٍ، فَهَذِهِ أُمَّةٌ تُصَلِّي عَلَيَّ؟! وَ قَدْ تَبَرَّأَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْهُمْ، وَ تَبَرَّأْتُ مِنْهُمْ.
متن روضه ۶ 🔸ﻣﺎﺩﺭﯼ ﺧﻮﺭﺩ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ 🔸ﻫﻤﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﯿﺮِﺧﺪﺍ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ همه امید امیرالمومنین رو نا امید کردند امشب کمک امیرالمؤمنین کن... بلند بلند گریه کن... آخه اگه الان مدینه بودی... نمیتونستی بلند گریه کنی... 🔸ﻫﻤﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﯿﺮِﺧﺪﺍ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ 🔸ﺑﺸﮑﻨﺪ ﭘﺎﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻟﮕﺪﺵ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺑﻮد 🔸ﺗﺎ ﮐﻪ ﺯﺩ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺁﻝ ﻋﺒﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ شیخ مفید در کتاب اختصاصش نوشته: (منبع: شیخ مفید، الاختصاص، ص 185) وقتی زهرای مرضيه قباله فدک رو گرفت و بر میگشت... بین راه دومی نامرد اومد جلو... صدا زد: يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ مَا هَذَا الْكِتَابُ الَّذِي مَعک دختر پیغمبر چی به دست داری... تا فهمید قباله رو پس گرفته... صدا زد: بده به من قباله فدک رو... اما مادر امتناع کرد... خدا میدونه این مصیبت خیلی سنگینه... باید حقش رو ادا کنی... مادر امتناع کرد... قباله رو نداد... اما ای کاش قباله فدک رو میداد... یاصاحب الزمان... فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ نانجیب با پای نحسش به پهلوی مادر زد... 🔸ﺑﺸﮑﻨﺪ ﭘﺎﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻟﮕﺪﺵ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺑﻮد 🔸ﺗﺎ ﮐﻪ ﺯﺩ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺁﻝ ﻋﺒﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ اوج مصیبت مادر اینجاست... طاقت داری بگم یا نه... دیدند نانجیب دست های نحسش رفت بالا... خدایا... این نامرد میخواد چکار کنه... یا صاحب الزمان... منو ببخشید آقا... ثُمَّ لَطَمَهَا یعنی آنچنان سیلی به مادرمون زهرا زد... مادر نقش زمین شد... (زمزمه آذری زبانها: یارالی ننم زهرا...جوان ننم زهرا...) 🔸رویِ او ریخت بهم، پهلویِ او ریخت بهم 🔸دهنش غرق ِ به خون گشت و صدا ریخت بهم خدایا... قصه سیلی تمومی نداره... اگه مدینه مادر رو سیلی زدند... کربلا هم دختر ابی عبدالله رو سیلی زدند... صدا زد بابا بابا بابا... 🔸دست عَدو بزرگتر از صورت من است دختر بچه داری یا نه... 🔸دست عَدو بزرگتر از صورت من است 🔸یک ضربه زد کبود شد هر دو گونه ام یک ضربه زد دو گونه من را کبود کرد... از کربلا تا کوفه و شام... سر ابی عبدالله... روی نیزه ها... هر کجا دختر بهونه بابا میگرفت... نانجیب با تازیانه... با کعب نی... بت غلاف شمشير... ناله بزن یا حسین... 🔸سیلی کسی به صورت دختر نمیزند 🔸گمگشته را که خصم مکرر نمیزند 🔸از پا فتاده را به تهاجم نمی زنند 🔸لکنت گرفته را به تبسم نمی زنند