eitaa logo
اشعار حاج محمود ژولیده
1.4هزار دنبال‌کننده
2 عکس
0 ویدیو
39 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چه حال و روز عجیبی، گذشت بر تو حسین جان که همچو بازِ شکاری، تو آمدی سوی میدان علی مقابل چشمِ تو پاره پاره بدن بود میان گرد و غباری تنِ جوان تو پنهان در آن زمان که به زانو، کشیده ای بدنت را کنار پیکر اکبر، امان ز حال پریشان در احتضار، علی میکشید پا به زمین و نفس نفس زدنش در شماره بود فراوان ز لَخته خونِ گلویش، دلت به تاب و تب افتاد فغان کشیدی و گفتی: خدا کند ندهد جان صدا زدی وَلَدی! خواهرم رسیده کنارت ز جا بخیر و ببر عمه را ز دیده ی عدوان مَخواب راحت علی جان! حرم پناه ندارد مرو که بعدِ تو دنیا، چه جای ماندنِ یاران؟ مَبند دیده بُنَیَّ، سخن بگو دمِ آخر پس از تو چون رود عباس، وای بر دل طفلان اگر که چشمِ عمو را سپاه دور ببیند که رحم می‌کند آندم بدون تو به یتیمان خدا کند نرود معجری ز حمله به غارت خدا کند نشود هجمه ای به خیمه ی نسوان صدای هلهله ها را مگر نمی شنوی که... تمامِ جبهه شده پر ز پایکوبیِ آنان؟! اگر به خیمه هجومی شود پس از تو و عباس نَه گاهواره بماند، نَه زیوری ز عزیزان پس از شهادتِ یاران، نَه محرمی نَه پناهی مگر خدا بکند رحم بر سپاهِ غریبان اَمان ز حالِ رباب و اَمان ز حالِ سکینه که خاک بر سر دنیا پس از عروجِ شهیدان @hajmahmoodzholideh
رفتی و عقده‌ی مُثلِه شدنت مانده هنوز بر لبِ لعل تو لفظِ سخنت مانده هنوز تا صدای تو شنیدم، جگرم ریخت بهم جای شُکر است، لبِ قلوه کَنَت مانده هنوز جمله‌ی یااَبَتایت، به حرم پیچیده که خداحافظیِ پُرمحنت مانده هنوز من ز پا، پیشِ تو افتاده و زانو زده‌ام شادی و هلهله‌ی اَهرمنت مانده هنوز این چه وضعی است که در صورتِ تو می‌بینم که فقط بوسه‌گهی سَهمِ مَنَت مانده هنوز اثرِ مُشت و لگد، بر سر و رویت پیداست جای دستی، به رخِ یاسَمَنت مانده هنوز آه، مَه پاره‌ی من! شِبهِ رسول اللهم! بر لبت، ناطقِ شِکّرشِکنت مانده هنوز یوسفم! گرگ صفت‌ها، چه دریدند ترا اِرباً اِربا شدی و پیرهنت مانده هنوز چیزی از این تنِ صدپاره نمانده، اِلّا یک بیابان، چو عقیقِ یمنت مانده هنوز جسمِ قسمت شده‌اَت را به کجا باید جُست؟ خود بگو! پس چقدَر از بدنت مانده هنوز؟ چقدَر قطعه‌ی جسمت سرِ نیزه ست علی چقدَر تکه‌ی نیزه به تنت مانده هنوز جانِ بابا پسرم! یک نفَسِ دیگر باش لَختی از خونِ جگر، در دهنت مانده هنوز بسکه از نیزه تمامِ تنِ تو پوشاندست نیزه‌ها بر تو، بجای کفنت مانده هنوز تا حرم با چه توانی ببرم نعشِ ترا گرچه تشییع به سوی وطنت مانده هنوز منتقم آید و یک روز تقاصَت گیرد با خدا موسمِ عَهدِ کهنت مانده هنوز @hajmahmoodzholideh