eitaa logo
اشعار حاج محمود ژولیده
1.2هزار دنبال‌کننده
7 عکس
0 ویدیو
34 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
مینویسم بنام یا رزاق تا بگویم کلامی از خلاق خلقتی بس بزرگ و نورانی در حریمِ عظیمِ انسانی در حریمِ حرم، حریمِ حسین مریمی دیگر از شمیم حسین نفَسم حبس مانده در صدرم چه بگویم ز لیلهُ القدرم شعرِ مدحِ رقیه ممکن نیست وصف و شرحِ رقیه ممکن نیست چون ز ماهِ مدینه می گویم از زبان سکینه می گویم: باز گلزارِ وحی گلشن شد بامدادان مدینه روشن شد چه خبر از سحر شده تا صبح کوثری داده حق به مولا صبح مرحمت بر طلایه داران شد حرم اینک ستاره باران شد چقدَر این ستاره دیدنی است بوسه از ماه پاره چیدنی است کیست این اَخترِ مدینه مگر؟ آمده دختر مدینه مگر؟ آری آری ملیکه آمده است همترازِ عقیله آمده است تابشی شد ز دخترِ خورشید نوری از نورِ فاطمه تابید شاهزاده است از پدر مادر هم ز نسلِ گذشته تا آخر شهربانو نشانه آورده نوبرِ نازدانه آورده بِینِ حضار همهمه آمد دختری شکل فاطمه آمد گفت زینب: فدای تو عمه از ازل آشنای تو عمه گفت عباس: مستِ زهرایم من ز عطرِ رقیه شیدایم گفت اکبر: فدای این کوثر بوسه گیرم ز پای این خواهر گفت بابا: فدات بابایت ای بنازم به دست و پاهایت گفت تاجِ سرِ ابوالقاسم آمد آزاده ی بنی هاشم زینتِ زینبین آمده است رازدارِ حسین آمده است باشد این حق، فقط برای حسین مهبطِ وحی شد سرای حسین نام او چون سلامِ قرآن است و کلامش کلامِ قرآن است هر که را هست، گوشِ دل شنوا بشنود سوزِ آیه اَش ز نوا: آیه های خدایی اَم بنگر خود ز قرآن بخوان "فَلا تَقهَر" خوب بشنو پیام طاها را سوره ی امتدادِ زهرا را که وجودم ز بسکه بالائی است روحِ پاکم ز نفسِ زهرائی است گر چه بیش از سه سال، عمرم نیست رشدِ روحانی اَم، چو دختِ نبی است نور من، نورِ عصمت اللهی است قدرتم، قدرتِ یداللهی است دینِ حق را به جان کنم آباد شام را از ستم کنم آزاد باز پرچم زنم به بام علی سکه ی شام را بنام علی با مدد از علی، به علمِ لَدن بَرکَنَم کاخِ ظلم را از بُن نیمه شب چون ز قافله مانَم پایِ زخمی، پُر آبله مانَم پس ترحم به سیرتم باید هم نوازش به صورتم باید ای عدوی سخیفِ بد آئین! رحم کن بر یتیم، زجرِ لعین! یاس را بی گنه مکن نیلی بر یتیمِ حرم مزن سیلی با تشَر طفل را مکن توبیخ موی دردانه را مَکِش از بیخ در پِی اَت، هر قدم که می آیم مو مَکِش، من خودم که می آیم گیسویم را کِشان کِشان کَندی چقدَر دل به کُشتنَم بندی!!! مُردم از وحشتِ چنین اَخمت خفه اَم کرد دستِ بی رحمت @hajmahmoodzholideh
14010123_42694_1281k.mp3
19.53M
🎙 بشنوید | صوت کامل بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان نظام. 🌙 @Khamenei_ir
ای فلسطین، مقاومت تا قدس نهضتت را مداومت تا قدس روز قدسِ شریف، هر روز است راه و رسمِ امام، پیروز است در رهِ آرمان، بلا، غم نیست وعده ی نصرتِ خدا حتمی است آن ابر قدرتی که پوشالی است نعره اش، مثلِ طبل، توخالی است سایه ی شومِ صهیونیستِ سخیف محو باید شود، ز قدسِ شریف □ □ □ بارِ دیگر، در آخرین جمعه پاسخِ مُشتِ آهنین، جمعه بر سرِ دشمنانِ دین، فریاد هست فریادِ مومنین، پهباد میرود بُردِ موشکِ سِجّیل تا جهانی بدونِ اسرائیل گفت رهبر که فجر، نزدیکاست رو به پایان، یهود و آمریکاست با ستمگر، مذاکره، هرگز بر سرِ دین، معامله، هرگز سازشِ با ستمگران، ننگ است آخرین راهبردمان، جنگ است ظلم و کینه، درختِ بی برگ است آخرِ بی عدالتی، مرگ است □ □ □ عطرِ خونِ شهید می آید بوی نظم جدید می آید نکنیم از کیانمان تقصیر خود کنیم از جهانمان تدبیر غافلان را بهای سنگینی است خواب غفلت، درنگِ نگینی است این پیامِ امامِ آگاه است انقلابی جدید در راه است شد زمانِ زوالِ استکبار پیش اینک، به سوی دولتِ یار هر که دارد نظر به یاریِ او بنگرد خشمِ ذوالفقاریِ او بوی مرگِ بنی سعود آید طعمِ نابودیِ یهود آید آری ای مسلمین بپاخیزید خون بپای درختِ دین ریزید نگذارید، دست روی دست که پس از غزّه نوبتِ قدس است میرسد بر مجاهدان، نصرت در پناهِ مقاومت، عزّت میرسد روز گارِ صبحِ امید از پسِ ابر، میدمد خورشید میرسد صبحِ امتِ اسلام روز تشکیلِ دولتِ اسلام هان! ره آوردِ کربلا! ای قدس میزند منجی اَت صَلا، ای قدس غم مخور، انتفاضه ها بایست مهدویَت مقابلِ کفر است او میاید به قدس، میدانیم پشتِ آقا نماز میخوانیم از حرم تا حرم، رهَش پوئیم محضرِ او سلام میگوئیم السلام ای امامِ مظلومان ای امیدِ قیامِ مظلومان منتقم! اِنتقِم ز دشمنِ پَست مادرت در مدینه منتظر است بعدِ اتمامِ انتقامِ یهود سر بریز از سپاهِ آل سعود @hajmahmoodzholideh
انواع صدقات و معنای آن: ۱- صدقه عمر که همان عقیقه هست، یکی از آداب و سنن تأکید شده در دین مبین اسلام است، عقیقه که به معنی قربانی کردن با آداب خاصی می‌باشد، مستحب است که در روز هفتم پس از تولد فرزند، بر کسی که قدرت مالی بر آن داشته باشد انجام گیرد، چنانچه حتی کسی در کودکی عقیقه نشده باشد هر وقت استطاعت مالی پیدا شد عقیقه صورت پذیرد و گوشت آنرا حداقل به ده نفر اطعام کنیم و نباید خودمان از آن گوشت استفاده کنیم (چه بهتر که بین نیازمندان توزیع شود) توضیحات بیشتر در ساله های عملیه مراجع عظام تقلید موجود است ۲- صدقه سال که همان فطریه روز عید فطر است، بعد از یک ماه روزه داری برای هر یک از اعضای خانواده مبلغ مشخصی به نیازمندان پرداخت میکنیم ۳- صدقه ماه، که خوب است نذر کنیم اول یا آخر هر ماه برای هر نفر از اعضای خانواده به مقداری کم یا بیشتر به فقرا و نیازمندان کمک کنیم ۴- صدقه روز، که مبلغی بطور روزانه به نیت سلامتی وجود مبارک امام زمان ارواحنا فداه به نیازمندان کمک میکنیم - رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم، هفتاد بلا را شمردند كه با صدقه دادن از انسان دور ميشود - امام باقر عليه السلام فرمود: صدقه دادن، هفتاد بلا از بلاهاي دنيا را دفع ميكند و صدقه دهنده از مرگ بد رهايي مييابد - امام صادق عليه السلام فرمود: براي شيطان سنگين تر از صدقه دادن به مومنان چيزي وجود ندارد و صدقه قبل از رسيدن به نيازمند، بدست خداوند تبارك و تعالی ميرسد گروه جهادی کریم اهلبیت (ع) @hajmahmoodzholideh
- اوج گیری انتفاضه فلسطین - نابودی قریب الوقوع اسرائیل - و ظهور موفور السرور موعود آن مقام منیع میخواهم لطف حق را جمیع میخواهم بارگاه رفیع میخواهم طوف کوی بقیع میخواهم برترین کعبه ی معلا را آسمانی ترین مصلا را کعبه و قبله ی ولاست بقیع بخدا جنتِ خداست بقیع در شرف همچو کربلاست بقیع مضجع پاک هل اتاست بقیع در مزارِ بقیع، یاسِ نهان... روز و شب زائرش امام زمان اوست آگه، دلِ گرفتارش وز غبار غمش، ز اسرارش روز و شبهاست خود عزادارش بسته دربش بروی زُوارش داغِ تخریب، اضافه شد بر آن که عیان است درد ما در آن ای فدای بقیع جان و سرم آید از یار اینچنین خبرم شیعه با یاریِ امامِ کرم سازد آنجا چهار صحن و حرم زائرِ مجتبی شویم همه راهیِ کربلا شویم همه هدمِ دشمن چه زود می بینیم ختمِ آل صعود می بینیم ذبحِ ایل یهود می بینیم خصم را در فرود می بینیم روزهای قیام نزدیک است انتقام امام نزدیک است □ □ □ زخمِ غزه اگرچه سر واکرد انتفاضه دوباره غوغا کرد نهضت قدس را شکوفا ‌کرد فرصت شیعه را مهیا کرد مقصد شیعه مسجدالاقصاست راهِ قدس شریف کرب و بلاست رو بسوی فناست اسرائیل قاتلش کربلاست اسرائیل خانه اش بی بقاست اسرائیل ظلمِ در انتهاست اسرائیل نیروی هسته ای مقاومت است موشکِ قاسم، عینِ مرحمت است ما کمیل از نیاز میخوانیم ندبه ای در حجاز میخوانیم در فلسطین نماز میخوانیم روضه با رمز و راز میخوانیم ما که لب تشنه ی اشاراتیم منتظر بهرِ یا لثاراتیم چون رسد صاحبِ پناه و امان تکیه بر کعبه میزند به عیان روضه خوان میشود امام زمان روضه ی اِنَّ جدّیَ العطشان ندبه خوان بر همه خبر بدهد وَ اَنابن الحسین سر بدهد آن حسینی که زیر پا مانده نیزه ها در تنش بجا مانده سرش از پیکرش جدا مانده اثرِ خنجر از قفا مانده تا که پیراهنش به غارت رفت خواهرش، دخترش، اسارت رفت @hajmahmoodzholideh
منکه عبد عبید سبحانم جان نثار رسول قرآنم اولین سید شهیدانم من علی را ولی حق دانم به پسر عمِ خود علی سوگند او دمِ مرگ زد بمن لبخند منکه بهر قریش درد سرم نیست یکذره ترس در جگرم به رسول خدا اگر سپرم سایه ی مرتضاست روی سرم هر چه دارم من از علی دارم پیرم و بر سرم ولی دارم علی آقای انبیای خداست بر و بازوی مصطفای خداست شیر هر بیشه مرتضای خداست از ازل حیدر آشنای خداست او به دور نبی به صحن اُحد من به گِردِ علی ز خو بیخود مِیسره، مِیمنه چه غوغا بود وسطِ معرکه مرا جا بود چشم من گرچه سوی طاها بود ذکر من نام پاک مولا بود آنکه قلب مرا هدف بگرفت هدفش را شهِ نجف بگرفت نبضِ من داشت با علی میزد قلب من ذکر یاعلی میزد نفَسم مرتضی علی میزد بر عدو ضربه را علی میزد هر سری را ز خصم میچیدم ما رَمَیت اِذ رَمَیت میدیدم منکه از عشق منجلی بودم مستِ نورِ سینجلی بودم محوِ جنگیدنِ علی بودم چون نبی، عاشقِ ولی بودم سینه ام را شکافت سرنیزه قلبِ من هم شتافت بر نیزه هر که قصدِ تهاجمِ ما داشت خوفِ شمشیرِ شیر حق را داشت هو هوی مرتضی چه غوغا داشت وسطِ معرکه مصلا داشت "لا فتی" چون شعار سبحان شد صوت "اِلّا علی" نمایان شد هر که را طینت علی باشد قسمتش محنت علی باشد عاقبت وصلت علی باشد روزی اَش رویت علی باشد جان چو میرفت از گِل و طینم آمد آخر علی به بالینم □ □ □ میگذارد ز لطفِ دلجویش سرِ هر کشته را به زانویش من بمیرم، مقابلِ رویش سر بریدند ماهِ نیکویش شمرِ ملعون که روی سینه نشست رَاسِ مظلوم، روی نیزه نشست پیکرم مثله شد، ولی آخر پوششم شد عبای پیغمبر جسدم را ندید اگر خواهر مانعش بود حضرت کوثر کاش مادر کنار دختر بود مانع دیدنِ برادر بود زینبش چونکه بی برادر شد شاهد پاره پاره پیکر شد بوسه گاهش بریده حنجر شد وای از آن دم که صیدِ معجر شد عصمت الله در اسارت بود کار نامحرمان جسارت بود @hajmahmoodzholideh
ام یا سیدَالکریم، سلام ای طلایه دار بر حضرتت درودِ خدا، ای بزرگوار ای خط و مشیِ شیعه ی اِثنی عشر ترا ای مَحرمِ چهار امام، ای ولی مَدار با رشته های حبلِ متین خورده ای گِره والا اِمامزاده ی در دین زمامدار عبدالعظیمی و حسنی و حسینی و زهرائی و محمدی و حیدری تبار اَحسنت بر مرام و قوام و دوامِ تو ای زاده ی امام حسن، روحِ باوقار سجاد و باقرند، عموهای اَطهرت ای بر دلت ز صادقِ آل عبا قرار تو نور چشمِ حضرتِ موسیَ بنِ جعفری یارِ رضا، معینِ جواد، و سفیرِ یار داده امامِ هشتمِ ما، شیعه را سلام در نامه ای که داده به دستِ تو، آن نگار هادیِ دین، ترا ولیِ خود خطاب کرد ای صاحبِ عقایدِ نابِ تمام عیار حتی امامِ عسکری از تو کند سخن آری بتو امامِ زمان، کرده افتخار بعد از قیامِ حضرتِ معصومه، بی گمان طرحِ قیامِ توست، که شیعه شد آشکار بعد از تو نیز، شیعه در ایران بقاء یافت پرچم رسید دستِ علیِ بنِ مَهزیار روح خدا، پیامِ قیامِ ترا گرفت آن شد قیامِ او، که هنوز است ماندگار ایران ز انقلابِ امام است مفتخر سیدعلی است، وارثِ این اوجِ افتخار اقدامِ تو، نشاطِ عجیبی به شیعه داد دین گشته در سراسرِ دنیا پیامدار نشرِ معارف از تو شتابی دگر گرفت شد با تو خطِّ فاطمی، اِحیاء و برقرار با اینکه بود کارِ تو در اِختفا، ولی ترویجِ دین به شیوه ی مخفی است، ابتکار هر چند زیرِ بارِ مصائب، قدَت خمید شخصیتِ جهادیِ تو ماند باوقار از بس، حدیثِ آل علی را صَلا زدی نهج البلاغه شد ز کتابِ تو وامدار تفسیرِ آیه های تَولّا، شد از تو نشر هم، شرحِ آیه های تَبرّا به هر دیار در دوره ای، حدیثِ غدیر از تو جان گرفت شد منتشر پیامِ نبیِ بزرگوار در راهِ دین، هرآنچه ز دستت برآمده کردی تو از وظیفه شناسی، به روزگار تنها نه با زبان، که در انجامِ کارِ خیر خود میشتافتی، به قدمهای اُستوار با دستگیری از ضُعفا، اُنس داشتی با مردمِ ضعیف، نشستی هزار بار دستِ اسیر و دستِ فقیر و یتیم را با روی خوش گرفتی و بودی همیشه یار با اهلِ درد، همدل و همراه و همزبان با اهلِ ظلم، سیره ی تو بود اقتدار سر، هیچگه مقابل کس خَم نکرده ای اِلّا مقابلِ خَمِ اَبروی تک سوار با اینکه چند یوسف زهرا، ثناگویَت بودی غریبِ شهر و غریبِ همه دیار آواره گشتی از همه جا، تا به کربلا آوار شد به جسمِ تو، تخریبِ آن مزار قبل از فدا شدن، شده ای فانیِ حسین مثلِ حبیب، کشته ی دلبر شدی دوبار آوار دیدی و اَثرِ نعلِ اسب، نَه لب تشنه ماندی و نشدی ذبحِ نابِکار جسمَت نماند روی زمین زیرِ آفتاب رَاسَت نرفت بر سرِ نِی سوی هر دیار روزیکه از عراق به مُلکِ ری آمدی گریان شدی بخاطرِ یک جمله، زار زار قاتل که از حکومتِ ری، گندمی شنید تنها به وعده ای سرِ مولای ما برید ام @hajmahmoodzholideh
دستِ ستم، امام اُمم را ز ما گرفت زهرا دوباره در غم دیگر عزا گرفت داغِ دلِ پیمبر و حیدر که تازه شد بارِ دگر، مدینه غم کربلا گرفت یک مجتبای دیگر و یک باقرِ دگر سجادِ دیگری به بقیع باز جا گرفت □ □ □ کرب و بلای صادق آل عبا رسید شعله دوباره دامن آل کسا گرفت آتش رسید باز به دهلیزِ بیتِ وحی این خانه باز هم ز سقیفه بلا گرفت با اینکه خانواده، همه در امان شدند هُرمش، تمام اهلِ حرم را فرا گرفت تا حال، نیمه شب به حرم حمله ای نبود این بارِ اول است که این فتنه پا گرفت دشمن ز در نرفت، ز دیوارِ خانه رفت بَد فرصتِ نماز ولیِ خدا گرفت با بددهانی از پسر فاطمه ربود... سجاده و مجالِ نماز و ثنا گرفت حضرت، نمازِ صبح خودش را به کوچه خواند در بینِ راه، مهلتِ ذکر و دعا گرفت آن سالخورده را پیِ مرکب ز بس کشید ناگه میانِ رَه، نفَسَش بی هوا گرفت □ □ □ در کاخِ ظلم، گرچه فراخوانده شد، ولی هربار، تیرِ قهرِ رسول خدا گرفت اینجا چه شد، رسول خدا فرصتِ قتال... از قاتلانِ صادق آل عبا گرفت؟ اما حسین،،، طعمه ی شمشیرها شد و بر جای جایِ پیکرِ او نیزه جا گرفت با چکمه روی سینه ی آقا نشست و گفت: باید که تیغ بر سرِ تو از قفا گرفت بس استخوانِ پیکرِ او نعلِ تازه خورد "اِبنِ زیاد" پای جفا را طلا گرفت وقتیکه حکمِ حمله به خیمه مباح شد تازه تمامِ نقشه ی آن بی حیا گرفت غارت که شد تمامِ حرم، تازه بعد از آن معجر بروی نیزه ی کفار جا گرفت @hajmahmoodzholideh
نشسته ام بنویسم برای خرمشهر که صرف شد همه عمرم بپای خرمشهر برادرم نه، ز دستم برادران رفتند و هیچ گه نَسرودم، رَثای خرمشهر اگر چه مرثیه ها،ماجرای ما دارد ولی نگفته ام از کربلای خرمشهر نشسته ام بنویسم، ز جنگِ خونین شهر که کُنجِ گَنج نمانَد صدای خرمشهر چه گُلشنی که در آن، شش هزار آلاله شدند در ره قرآن، فدای خرمشهر روایت است که صدها شهیده، جان دادند برای حفظ حریم سَرای خرمشهر عراق بود و ایالاتِ متحد، با او عِیال شهر نشستند، پای خرمشهر رژیمِ بعث و چهل کشورِ حمایتگر بر آن شدند بمانند، جای خرمشهر ولی تمامیِ ایران بسیج شد، یکبار وپس گرفت زدشمن منای خرمشهر دعای روح خدا بود و همّتِ مردم که فتح کرد وطن را خدای خرمشهر هزارها یَلِ میدان، چُنان جهان آرا شدند فاتحِ این، نینوای خرمشهر سقوط شهر دلیل سقوط ایمان نیست چه مؤمنی که نخواهد بقای خرمشهر من از شهادت فهمیده هاست، می فهمم سقوطِ شهر نشد، انتهای خرمشهر رسان به قدس و فلسطین،به شام و سوریّه پیامِ مَرد ترین کشته های خرمشهر أذانِ مسجد جامع، هنوز گلواژه ست رسد ز مأذنه اَش رَبّنای خرمشهر بگو که مأذنه ها را هنوز میسازیم به هر کجا که شود، ماجرای خرمشهر بگو دفاعِ مقدس... مقاومت...اینجاست مدافع حرم است، جای جای خرمشهر فدای زینبیه، عسگریّه، قاضریه هر آنکه هست هماره، فدای خرمشهر میان چاه، نگَردیم در پِیِ یوسف که هست خیمۀ او مبتلای خرمشهر @hajmahmoodzholideh
عالم حریم حرمت آل پیمبر است کلِّ فلک همان فدک آل کوثر است چیزی ندارد این دو جهان غیر فاطمه دنیا چو گوی، در کفِ دستان حیدر است ما غیرِ خیرِ فاطمه خیری ندیده ایم هر نعمتی که هست سرِ خوان مادر است آری به حرمت حرم ثامن الحجج ایران حریم حضرت موسی بن جعفر است اصلاً قسم به حضرت معصومه و رضا این مملکت هدیّۀ زهرای اطهر است مکه مدینه سامره کرب و بلا نجف تا کاظمین یکسره با قم برابر است بالاترین زمان که پس از روز مادر است معصومه شاهد است، همین روز دختر است آمد چه دختری که چو زینب کند قیام جان برادر است و رضا جان خواهر است از مشهدِ شَهَنشَه و شیرازِ شاچراغ تا قم حریم این دو سه خواهر برادر است شوق زیارت و حرم و آب و دانه ام یعنی که من کبوتر این آستانه ام ای مرقد تو قبلۀ عالم ترا سلام ای امتدادِ سورۀ مریم ترا سلام ای جانشین زینب و زهرا به حلم و صبر جام طهور کوثر و زمزم ترا سلام ای پارۀ تنِ همۀ آل مصطفی وی بضعۀ نبیِّ مکرّم ترا سلام ای بارگاه قدسیِ تو آشیانه ای… بر بهترین سلالۀ خاتم ترا سلام آئینه دارِ معرفةُ الفاطمه تویی ای رازدارِ خلقتِ آدم ترا سلام باید ترا عقیلۀ دوّم صدا کنیم عِلم لدُن تُراست مسلّم، ترا سلام یک نَخ ز چادر تو همان حبل محکم است ای بر عفاف،رشتۀ محکم ترا سلام نیکان ترا ملیکۀ اسلام خوانده اند ای وصف تو ز نَیّرِ أعظم ترا سلام شد بارگاهِ قدسیِ تو کلبۀ مَلَک آید ز هر فرشته دمادم ترا سلام عشق رضا و شوق حریمت،دو بالِ عشق با این دو بال،نیست در عالم زوالِ عشق ما را اگر به کشور تو بار داده اند یعنی بما خزائنِ أسرار داده اند بعد از ولای فاطمه و زینب و حسین بر زینبِ رضاست که این کار داده اند تو خود نشانِ سلسلۀ این أمانتی یعنی ترا ولایتِ أبرار داده اند وقتی حدیث میکنی از جدِّ اکرمت بر تو کلامِ فاطمه انگار داده اند موسی سِرِشتی و گُلِ موسی بن جعفری دین را نمک به کام تو بسیار داده اند هستی فقیه و مجتهده در علومِ دهر بر تو عجیب بینشِ بیدار داده اند پا جای پای حجّتِ سرمد گذاشتی با تو بما بشارت و إنذار داده اند طی کرده ای چه ناب مسیرِ امام را زیبات، نامِ قافله سالار داده اند میخواستی که زائر کوی رضا شوی بعد از عروج، رخصت دیدار داده اند حالا دفاع از حَرمت تا هنوز هست صحن و رواق محترمت تا هنوز هست تو در تمام مُلک و مَلک تا نداشتی آنگونه خِلقتی که تو همتا نداشتی روحِ مجرّدِ تو همان نور فاطمه ست نوری که جز به صُلبِ علی جا نداشتی وقتی شدی تو خانه بدوشِ امام خویش جز انفجارِ نور تمنّا نداشتی در مقطعی که نهضتِ تو انقلاب کرد غیر از خدا تو هیچ کسی را نداشتی روح خدا به مکتب تو رُشد کرده است غیر کلامِ حق، یَدِ بَیضا نداشتی در نو جوانی اَت به فِقاهت رسیده ای در پُرسشی نبود، که فتوا نداشتی شد حوزه های علمیه از عِلم تو علَم ای عالمه که عِلم ز دنیا نداشتی شأن و مقامِ شامخِ تو همچو زینب است با آنکه عمرِ زینب کبری نداشتی آنچه مصائب است چشیدی ولی یقین بر نیزه رأس زادۀ زهرا نداشتی از ساوه تا به قم به شما مرحبا رسید از کوفه تا به شام به زینب جفا رسید @hajmahmoodzholideh
می_یاران_شهیدش_ره ای امام عشق، روحت شاد شد جانت ای روح خدا آزاد شد با دعای تو، به قلبی مطمئن انتظار از نیمه خرداد شد با دلی آرام رفتی نزد حق در همه آفاق، نامت یاد شد تا تمام بیکران های جهان بی کسان را دستِ تو امداد شد آری ای بابای امت، بی گمان هر که یارت شد، ترا اولاد شد یک جهان شد همصدا، زین مَنطِقت: هر چه فریاد است بر بیداد شد خیزشِ مستضعفان سرتاسری است بر سرِ مستکبران فریاد شد سلطه ی اهلِ ستم، رو بر فناست دین و قرآن تا ابد آباد شد خود هزار و چارصد سال است که... دینِ حق را دستِ حق استاد شد طبلِ توخالیست آمریکای پست ناوِ اسرائیل صیدِ باد شد رو به ویرانی است دیگر کاخ ظلم محوِ صهیونیست تا موساد شد لشکر زهرائیان پرچم به دست هان! که اُردوی علی ایجاد شد دولتِ فتح و ظفر، آمد ز راه فاتحِ ذوقِبلَتِین، آحاد شد دولتُ الزهراست نزدیکِ حرم تاج و تخت و زور و زر، مرصاد شد از یهودِ پَست، تا آل صعود جملگی اهدافِ یک پهباد شد دوره ی شومِ بزن دَر رو گذشت پاسخ هر صید، صد صیاد شد حمله بر عین الاسد، آغاز بود حمله ها از غزه و بغداد شد دشمن از یارانِ ایران خیره ماند خصم، از هر حمله ای ناشاد شد میشود با خاک یکسان صهیونیست حمله بر حیفا دگر آزاد شد چون قفس، سست است بیتُ العنکبوت دشمنِ فرعون، یک نوزاد شد موشکِ قاسم، عصای موسی است لشکرِ فرعونیان بر باد شد هر یک از ما یک سلیمانی شدیم نسلِ سلمان تا ابد همزاد شد صحنه را خالی نمی باید گذاشت یارِ رهبر، مالک و مقداد شد کربلا تا قدس را صف در صفیم مرکزِ اعزام گوهرشاد شد از حرم چیزی نمانده تا حرم بسکه خرمشهرها آزاد شد ما ز رهرائیم و زهرائی شدیم کوچه ی زهرا همان میعاد شد خاکِ ایران، مِلکِ تِلقِ فاطمه است حبِ زهرا، سِرّ عشق آباد شد بعد از این تنها نمی ماند علی مهدیِ زهرا ز ما دلشاد شد باید اینجا تا ظهورِ یار ماند روزِ پشتیبانی و آماد شد تا لقاءالله مانده یک قدم بر سرم سربندِ استشهاد شد می_یاران_شهیدش_ره @hajmahmoodzholideh
ه_و_الثناء دلِ ویرانه اَم با دست تو تعمیر میخواهد گنه، عفوِ قصور و بخششِ تقصیر میخواهد برای مدح و وصف تو، قلم تطهیر میخواهد کلامِ بی اثر، از حضرتت تاثیر میخواهد تو هستی جلوه ای اعلا، ز نورِ "دعوتُ الحسنی" مرا یک جلوه از رویت، برَد تا "قوسِ اَو اَدنی" رها کن "لَن تَرانی" را، نمایان کن جمالت را برای این دلِ حیران، مهیا کن وصالت را بنوشان بر قلوبِ تشنه، آن جامِ حلالت را نشان دِه باز بر ما، گوشه هایی از کمالت را بدونِ گوشه ی چشمی، نشاید از شما گفتن بدونِ دادنِ اِذنی، نباید از شما گفتن نگاه مستِ تو ما را خدایی میکند، یعنی طهورا جامِ تو دل را ولایی میکند، یعنی رضای قلب تو ما را رضایی میکند، یعنی جمالِ وجهِ تو حق را تداعی میکند، یعنی چو فردِ بی سر و پایی، گدایی میکند از تو به یُمنِ تو دو عالم را خدایی میکند از تو ندارم من به کف جود و عطا، اما شما داری ندارم من به دل مهر و وفا، اما شما داری ندارم من به سر شور و نوا، اما شما داری ندارم من به کس لطف و سخا، اما شما داری نداری تو علی موسی الرضا، من دارم ای آقا ز تو مهرِ علیِ مرتضا، من دارم ای آقا ولایت برترین سرمایه ی دین و است و دارم من هدایت بهترین لطف است و با آن برقرارم من عطایت بی دریغ است و عطا جز تو ندارم من سرایت مهبطِ وحی است و این گوشه کنارم من که گفته بی پناهم، حضرتِ "کهف الورا" دارم طمع بر کس ندارم، تا که در عالم رضا دارم تو سلطانی، تو میزانی، تو اصلاً عین قرآنی ستونِ دینِ رحمانی، ولیِ امر سبحانی به هر دردی تو درمانی، طبیبِ هر دل و جانی چراغ راهِ گمراهان، امان و امن و ایمانی تو در قولِ رسولُ الله، نورِ چشمِ طاهایی تو دلبند امیرالمومنین، فرزند زهرایی تو ما را پرورش، زیرِ پر و بالِ خودت دادی تو ما را آب و گِل، از طینتِ آلِ خودت دادی بما از کودکی روزی، چو اطفالِ خودت دادی غذای سائلان را هم به منوالِ خودت دادی چنان خود را به جمعِ خادمان همسفره گردانی که گویی تو یکی از نوکران بیت سلطانی تو آقایی، تو مولایی، تو والایی، تو یکتایی تو سلطانِ سریرِ اِرتضا، فخرِ دو دنیایی رضایی، عالمِ آل محمد، سبط زهرایی چه رعنایی، چه زیبایی، چه شیدایی، چه غوغایی تویی شمس الشموسِ سوره ی والشمس و اَلرحمان ولی نعمت به ارضِ طوسِ ایرانی تو ای سلطان فقط یک آرزو داریم، اینکه محرمت باشیم جدا از خود مکن ما را، که عمری همدمت باشیم نه تنها زائرت، که مونسِ درد و غمت باشیم و چون "اِبنِ شبیبت" همنوای ماتمت باشیم مبادا ما محرم را نبینیم ای گلِ زهرا که آواره شده جدّ غریبت در دل صحرا حرم، امروز باشد در کنارش صاحبِ لشگر حسین و مسلم و عباس و قاسم با علی اکبر ولی فردای عاشورا ندارد محرمی خواهر امان از درد غربت، از بلای غارتِ معجر ندیده تا کنون ناموسِ پیغمبر اسیری را ندیده دخترِ سلطان، کنیزی را حقیری را ه_و_الثناء @hajmahmoodzholideh
الغوث یا صاحب الزمان (عج) درد دل با امام زمان ارواحنا فداه و محکومیتِ اهانتِ فیلم سخیفِ صهیونیستی به حرم و حریم مطهر حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیه والثناء طبیبی و تو شفایی دو چشم گریان را نگاه کن به من و بیمه کن دل و جان را تلاش میکنم از تو دمی جدا نشوم وَگرنَه دور بمانم مسیرِ جانان را چراغِ نوکری اَم تا ابد خموش مباد تو نورِ معرفتی کلبه ی چراغان را "نفَس بده که برایت نفَس نفَس بزنم" هَماره غرقِ نیازیم، آهِ سوزان را به اشکِ نیمه شبی دلخوشیم، کز غمِ تو امید میرسد آخر، دلِ هراسان را بخاطر من و ما نه، بخاطر خوبان ببخش کوهِ گنه را، ببار باران را به هر که چهره نشان داده ای فدایت شد طواف میطلبد قبله گاهِ یاران را بیا به ماهِ کرامت، بحق شاهِ رئوف قبول کن به حریمِ وصال مهمان را دلم برای امامِ غریب، تنگ شده ولی ز شرمِ رخَش، سر نَهَم گریبان را سکوت، وقتِ اهانت به نور جایز نیست روا مباد مماشات، اهل ایمان را دوباره کینه ی مامونِ پَست، گُل کرده دوباره زهر چشانده طبیبِ دوران را ز دشمنِ رضوی، ناسزا بعید نبود چه زشت کرده اهانت شهِ خراسان را حرام زاده ندارد ارادتی به امام حیا و شرم نکردند حیِ سبحان را تمامِ کشورِ ما، مُلکِ ری برای شماست هنوز گندمِ ری، کرده مست عدوان را چه پربهاست ریاست که اِبنِ سعدِ لعین به نیزه برد سرِ سید شهیدان را هنوز جان به تنش بود در تهِ گودال که قصدِ حمله نمودند، جمعِ نسوان را هنوز مانده به جا انتقامِ آن معجر که وحشیانه ربودند از سر دختر خرداد ۱۴۰۱/ماه ذیقعده الحرام @hajmahmoodzholideh
🍃نماز یکشنبه‌ ماه ذی‌قعده🍃 💠سيدبن طاووس در کتاب اقبال‌الاعمال می‌نویسد: انس‌بن‌مالک می‌گوید: ✨رسول خدا(ص) در یکشنبۀ ماه ذی‌قعده از منزل بیرون آمد و فرمود: ای مردم! کدام‌یک از شما می‌خواهد توبه کند؟ عرض کردیم: همه می‌خواهیم توبه کنیم فرمود: ✨غسل کنید ✨وضو بگیرید ✨چهار رکعت نماز ✨در هر رکعت يک مرتبه سوره حمد و سه مرتبه سوره توحيد، و هر کدام از دو سوره معوذتین را يک مرتبه بخوانید ✨سپس هفتاد مرتبه استغفار کنید و آن را به «لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» ختم کنید📿 ✨آنگاه بگویید: «يَا عَزِيزُ يَا غَفَّارُ اغْفِرْ لِي ذُنُوبِي وَ ذُنُوبَ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فَإِنَّهُ لَا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْت» سپس رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: ⚜هر بنده‌ای از امت من این عمل را انجام دهد، از آسمان به او ندا می‌شود: ای بندۀ خدا! عمل خود را از نو آغاز کن؛ زیرا توبۀ تو پذیرفته و گناه تو آمرزیده شد⚜ @hajmahmoodzholideh
(ایام زیارت مخصوص) ز سینه آه برآرید با همه شررش ز دیده اشک ببارید تا رسد اثرش امام مفترض الطاعه بر زمین افتاد شبیه جد غریبش بخاک خورده سرش میان حجره چو گودال دست و پا میزد شبیه مار گزیده رسید درد سرش به کام تشنه پسر را گهی صدا میزد چگویم از اثر زهر کینه بر جگرش رسید زاده ی زهرا به طرفه العینی سر مبارک بابا بدامن پسرش به کربلا همه ی ماجرا شده بالعکس سر مبارک اکبر بدامن پدرش میان حجره امام غریب بود و جواد ولی به قتل علی لشگری است دور و برش میان حجره پسر در کنار بابا بود ولی کنار علی چند نیزه در کمرش صدای یاابتای علی که بود بلند رسید قبلِ حسین، آهنی به فرق سرش رسید بازِ شکاری، ولی چه احوالی نه قوتی به کمر، نه رمق به بال و پرش نگاهِ حسرتِ بابا به ارباً اربا، بود نشست کوه به زانو، شکسته شد به برش صدای عمه میاید، علی ز جا برخیز! خدا کند که نیفتد به جسم تو گذرش @hajmahmoodzholideh
بعد از سقیفه، چونکه شد اسلام، وَالسلام دیگر نماند فاطمه را هیچ احترام آل علی، به حال علی، نوحه گر شدند تا صبح فجر، تا برسد روز انتقام ما آل فاطمه که امانِ خلایقیم خود صیدِ کید و مکرِ خواصیم و هم عوام مردم سوار گرده ی نیکانِ خود شدند از بسکه شد طعامِ شکمهایشان حرام مالِ حرام و شبهه، بسازد امام کُش مائیم کشته های سقیفه علیَ الدوام بس داغ روی داغ، تحمل نموده ایم پیریِ زودرس شده روزیِ ما تمام □ □ □ حالا ز بعدِ فاطمه اَم من، جوان ترین... معصومِ جان به لب شده ی کینه و خِصام رحمی نکرد قاتلِ من بر جوانی اَم عمرم شبیهِ مادرمان، ماند ناتمام ای اُم فضل، من چه بدی با تو کرده ام؟ از من چه دیده ای تو، بجز خوبیِ مدام؟ تیر جفای تو جگرم را نشانه رفت این بود پاسخ کرم و جود و احترام؟ میشد چنان رباب، به عهدت وفا کنی اما شبیهِ جعده شدی قاتلِ امام!؟ من وارثِ حسینم و هم وارثِ حسن سوزِ عطش به دردِ غریبی است اِلتیام یادِ گلوی تشنه ی جدم که میکنم... نیزه نخورده، میکِشَم آهِ گلو، به کام من در میان حجره زدم دست و پا، ولی جد غریبِ من تهِ گودال، صیدِ دام چون شمر، زنده زنده سرش از قفا برید فریادِ یاحسین بگوش آمد از خیام راسُ الحسین، بر سرِ نیزه شد و تنش... زیرِ سمِ ستور، ولی باز ناتمام چون ساربان به پیکرِ غارت زده رسید انگشت شد، بهانه انگشترِ امام ای ساربان، مقابلِ چشمانِ مادرش... دیگر مَبُر، که فاطمه غش کرد، وَالسلام @hajmahmoodzholideh
شکر حق که مادرزاد بندگان یکتاییم با ولایت مولا ، عبد کوی طاهاییم افتخار ما این است ما اسیر مولاییم از ازل گرفتار ساربان زهراییم ما همه عنان دار ناقه عروس او با سرود "من مثلی" جمله خاک بوس او سر فراز هر قومیم سربزیر دلداریم از عروس و داماد آسمان نشان داریم در عروسی اش دعوت با تمام حضاریم حرمت عروسش را تا ابد نگهداریم ما غلام زهراییم عبد حیدر کرار جان ،به رسم تبریک است نذر احمد مختار شرح حال این زوجین سوره های قرآنی ذکر و وصف این هر دو آیه های رحمانی حمد و مدح زیباشان خطبه های طولانی جایگاه والاشان غرفه های رضوانی حاصل همین تزویج یازده امام دین مهرشان کمال دین فعلشان پیام دین حجت خدا حیدر عصمت خدا زهرا لنگر زمین حیدر لنگر سما زهرا محور فلک حیدر محور کسا زهرا صاحب جزا حیدر شافع جزا زهرا هردو مظهر توحید هردو مظهر کوثر هردو کفو هم یعنی هردو محو یکدیگر صوت خطبه خوان این عقد آسمانی را بشنو با صدای هو نغمه نهانی را خوش به غمزه میخواند بانوی جنانی را این چنین روایت شد عقد جاودانی را گفته حق: وکیلم من؟ گفت فاطمه بله بر شما دلیلم من؟ گفت فاطمه بله این عروس و این داماد عاشقند و دلداده شد اثاث این بانو یک جهیزیه ،ساده ظرف و چادر و معجر یک حصیر و سجاده ذوالفقار مولا و یک غلاف آماده بی سپر علی آمد چون سپر نمیخواهد او مدافعی غیر از پشت در نمیخواهد بهر نو عروسان است فعل فاطمه مصداق عطر این خبر پیچید در تمامی آفاق در شب عروسی هم فاطمه کند انفاق داده بر محبانش درس برترین اخلاق فاطمه به یک سائل داد بهترین رختش با دو کهنه پیراهن رفت خانه بختش حرف کهنه پیراهن گر چه ماجرا دارد لا اقل به مقدار یک گریز جا دارد ذکر کهنه پیراهن یاد کربلا دارد دستباف مادر هم جای بوسه ها دارد نیزه کی دهد بوی بوسه های مادر را زخمه میکشد روی بوسه های خواهر را @hajmahmoodzholideh
یاران ،سبکباران، چه زیبا پر گرفتند خوش در کف اخلاص جان و سر گرفتند آنانکه تن را ،همره جان میکشاندند با پای سر خود را به مسلخ میرساندند با جان و دل، چون رو به قربانگاه کردند خود را همه ،قربانیِ الله کردند مَحرم شدند و مُحرم مقصود ماندند در حالت سجده بر آن مسجود ماندند حج را ، چه ابراهیمیان آوازه دادند حجاج بیت الله، درسی تازه دادند یاد شهيدان را دوباره زنده کردند خود را فدای امتی رزمنده کردند این جان سپردنها بما پیغامی آورد امواجی از بیداری اسلامی آورد شد مفتضح آل سعود، آماده باشید تا رفتن قوم یهود، آماده باشید جرثومه کفار اینک رفتنی شد طاغوت استکبار بی شک مردنی شد هر جا که هر دولت درافتد با ولایت ضرب المثل گردد در عالم، بی کفایت مُشت ابوسفیانِ استکبار وا شد آمال دُور مشرکین باد هوا شد ما با بنی مروان و مرحب در ستیزیم با دشمنان دین و مذهب در ستیزیم ما بولهب های زمان را میشناسیم شیطان پرستان جهان را میشناسیم ما کاخهای شیشه ای را رَد گرفتیم رَد سران مشرک و مرتد گرفتیم امروز با دشمن ،مسلمان آشنا شد سرتاسر جغرافیای دین، منا شد امروز مسلخ از یمن، تا قلب شام است از بیت مَقدَس ،تا دل بیت الحرام است این فتنه ها پرورده قوم یهودند بازیگر این فتنه ها آل سعودند اهل بصیرت بعد از این آماده تر شد این امت آزاده بس آزاده تر شد نسلی که خود را با شهادت روبرو دید راه شهید کربلا را پیش رو دید ما کربلا را کعبه دل میشماریم شش گوشه را چون قبلۀ دل میشماریم پشت سر رهبر، نماز آنجا گذاریم پا در رکاب مهدی زهرا گذاریم @hajmahmoodzholideh
از زبان آن حضرت شیعیان! دانید روحِ عشق چیست مُهجتِ قلبِ حسینِ بنِ علیست در حقیقت شد نجاتِ عالمین خونِ مظلومیتِ جدم حسین خون جدم چون ز تیغ ظلم ریخت حیرت و گمراهی از عالم گریخت علم، مخفی بود قبل از کربلا شد پس از جد غریبم بر ملا علمِ من در امتداد کربلاست مکتب من، درسِ یادِ کربلاست آنچه دیدم در منای نینوا شرحِ آن شد روضه های نینوا چونکه رگهای گلویش پاره شد مشگلِ راهِ هدایت چاره شد خونِ آن رگها بجانم زد شرر رگ رگم پُر شد ز اَسراری دگر چون خروشان شد، میِ جانان من علم جوشان شد، ز روح و جان من هر چه در گودال میزد دست و پا بیشتر میشد عیان، عِلمُ الهُدا پس شکافنده شدم بر علمِ او ای بنازم من به صبر و حلمِ او تا قیامت میرسانم این پیام: خونِ او شد، خطِ سرخِ هر امام □ □ □ شاهِ دین افتاد چون از زین بخاک فاش شد، اَسرارِ "شاءَ اَن یَراک" هر "اَناالعطشان" که میرفت از لبش بیشتر آماده میشد زینبش شد در آن غوغای "اَلغوَث اَلاَمان" "اَن یَراهُنَّ سَبایا" ترجمان زینبِ کبری سفیرالله شد کاروانِ او اسیرالله شد از پیِ هفتاد و دو سر باخته شد روان هشتاد و دو خود ساخته معرفت اینجا نمایان شد، ز پِی گاه در محمل، گهی بر روی نِی از کنار مقتل شاهِ شهید لاله های صبر و ایمان می دمید هر که آنجا بود؛ دل بیدار تر از ولایت داشت، دل سرشار تر عشق، بانوی جلیله بود و بس کار در دستِ عقیله بود و بس زینب آنجا بود یارِ ده امام از حسینش یار، تا مهدی تمام او نه تنها یاریِ سجاد کرد بر امامِ بعد از او ، امداد کرد از برادر، کوهی از غم را گرفت عمه اَم، دستِ مرا هم را گرفت او سپر بر هر بلا شد، بعد از آن رازدارِ کربلا شد بعد، از آن تا نمانَد پرچمِ دین بر زمین بارها افتاد این خواهر زمین از حرم تا قتلگه، بیداد کرد جسمِ بی سر را چنین امداد کرد نیزه ها را یک به یک برداشت و... بوسه ها را یک به یک بگذاشت و... دست زیرِ پیکرِ بی سر گرفت بوسه ای خونین از آن حنجر گرفت گفت: آیا این تو هستی یاحسین میوه ی قلب رسولِ عالمین؟! "خیز از جا آبرویم را بخر" خواهرت را با سرت، همره ببر این من و این همرهانِ لشگرت این تو و این ناله های خواهرت: زینبم من ای شهیدان خدا میروم خود با اسیران خدا @hajmahmoodzholideh
گر چه این شهر ز آه تو بهم می ریزد لیک برگَرد، سپاه تو بهم می ریزد سر درِ شهر، سرم چون به قناره نگری بر سرِ نیزه نگاه تو بهم می ریزد با اباالفضل بگو: ای قمر هاشمیان سنگِ کوفه، روی ماه تو بهم می ریزد به علی اکبر رعنا بگو: آهسته بیا خطِ نیزه، سر راه تو بهم می ریزد شیرخوارِ تو بر این قوم حریف است فقط خونِ او خصمِ تباه تو بهم می ریزد زینبا! جانِ علی کوفه میا، این لشگر لشگر و پشت و پناه تو بهم می ریزد به سکینه برسانید؛ فدای قدمت! وای بر کوفه که جاه تو بهم می ریزد با رقیه سخن این است: نَیُفت از مرکب زجر در شامِ سیاه تو بهم می ریزد گوشوارت چقدَر دیدنی است، اما حیف زیورِ آینه خواه تو بهم می ریزد سرِ بابا اگر افتاد، مزن بر سر خود خیزران هم سرِ شاه تو بهم می ریزد وای از کنج تنور و سرِ نورانیِ تو باز هم چهره ی ماه تو بهم می ریزد خواهرت، چون پیِ اعضای تنت می گردد هر که آنجاست گواه تو بهم می ریزد مادرت بیند اگر جسمِ تو عریان، گوید: که چه بوده ست گناه تو بهم می ریزد منتقم میرسد و طالبِ خونِ تو شود میکند یاد ز آه تو بهم می ریزد @hajmahmoodzholideh
"" من به دنبال تو اما، تو به هر جا حاضر چشمِ بینای تو بر عالم و جاهل، ناظر روز و شب دل نگرانِ منی و میدانی منِ غافل، نشدم دینِ خدا را ناصر وقتِ افتادنِ من، دستِ مرا میگیری بر زمین خوردنِ من نیز، تو هستی قادر چقدر با عملم قلب ترا آزردم جز گنه، نیست به پرونده ی من، ای ساتر با وجودیکه مرا چون تو امامی دادند عملم هست بیانگر که نبودم شاکر با چه روئی به درِ خانه ی تو آمده ام نکند اینهمه صحبت ز تو، باشد ظاهر ظاهراً با تواَم و باطنِ من، دور از توست با تمامِ بدی اَم، باز تو هستی صابر تا دلم می شکند، لطفِ تو آید به کمک با دعایت، کنی از جرم و خطایم طاهر بی تو این زندگی از عشق ندارد خبری با تو ای یوسفِ زهراست، محبت دایر حجِ مقبول تویی، کعبه بهانه است بیا بنگر از هجرِ تو دلهاست پریشان خاطر عرفاتم تویی و بینِ دعای عرفه میشود خدمت ارباب رسد این چاکر عرفه کعبه عشاق صفایی دارد بخدا حضرت زهراست در آنجا زائر گریه بر غربتِ مظلوم بما تکلیف است در منا روضه بپا کرد امام باقر خیمه ی ماهِ محرم بکند هر که بپا گریه کن فاطمه و زینب کبری ذاکر حاجیِ کرب و بلا راهیِ گودال شده خواهرش هست، صبورانه کنارش حاضر بدنی زیر سم اسب، سری بر نیزه بانویی دست به معجر، سوی مقتل عابر بوسه از حنجرِ خونینِ برادر گیرد کعب نی در کفِ شمر است، مدد یا قاهر مادرت گفت که میآیی و حق میگیری منتقم! اِنتقم از جور و جفای جائر "" @hajmahmoodzholideh
خدا در تو پیداست، مانند گلشن نگاهت چه زیباست، راهت چه روشن صلابت هویداست، ای احمد من جمالت مسیحاست، بر دین و میهن پیام از شجاعت دهد قدرت تو نشان از قیامت، قد و قامت تو بقربان رفتار ایمانی تو درخشد افق در مسلمانیِ تو بنازم به این نسل سلمانیِ تو مرید تو قاسم سلیمانی تو ز خرازی و همت و باکری ها ترا اسوه خوانند تا باقری ها هم اسلام و قرآن به تو فخر دارد هم ایران و لبنان ز تو سر برآرَد نه حبس و اسارت ز پایت درآرَد نه دشمن تواند حقیرت شمارد تو همچون ستاره چه دنباله داری به هر نسل، رویش تو هر ساله داری تو آن یوسفی که فزون از چهل سال ز کنعانیان دور، اما به هر حال به یعقوب دادی هزاران پر و بال دوصد مصر شد از تو همراه تا حال ز بیت المقدس شد آغاز، راهت به بیت المقدس رسیده سپاهت تو در گام دوم شکوفاتری، چون... برای تهاجم مهیاتری، چون... به پهباد و موشک تواناتری، چون... در این پایداری سراپاتری، چون... شدی یک تنه الگوی استقامت مطیعِ ولایت، مرید امامت سرافراز کردی تو ایران من را عراق و فلسطین، دمشق و یمن را شکستی به صبرت تو حصر عدن را بما درس دادی حسین و حسن را به دنبالِ رهبر، سرِ قدس داریم و با تو رهِ کربلا می سپاریم و اینک خبر از ظهور آید و ما... مطیعانِ فرماندهی باید و ما... نداریم بر لب، اگر شاید و ما... نگوئیم مولای ما ناید و ما... یقین کرده ایم انتقامش عیان شد که وقتِ ظهورِ امام زمان شد @hajmahmoodzholideh تیرماه۱۴۰۱/ذیحجه الحرام
خدا را شکر در حصنِ حصینم به زیر سایه ی قرآن و دینم خدا را شکر در وادیِ توحید یکی از مسلمین و مومنینم موحد هستم و عبدِ رسولم ارادتمندِ ختم المرسلینم غلامِ حضرت زهرای اطهر به درگاهش فقیری راستینم ز مولایم علی دارم ولایت ز اَحبابِ امیرالمومنینم حسن را با حسینش دوستارم که نُه فرزندِ او حبلُ المتینم یکی از نورِ چشمانِ حسین است علیِ بنِ الجواد، آن نورِ عینم علی، اِبنُ الرضای دومِ ماست علیِ چارمِ دینِ مبینم ولایت را از آن شمسِ ولایت هدایت را ز هادی برگزینم هدایتهای خاصه، دستِ هادی است غدیر از او شده در ماء و طینم روایاتش تمامی، معرفت زا اَحادیثش تمامی، نصبُ العینم مرامم، سنت است و سیره ی او کلامم، نَصِ آن سلطانِ دینم زیارتنامه هایش، درسِ مکتب زیارت جامعه، رکنِ رکینم کلاسِ درسِ رفتارِ وَزینَش شده افکار و آرای وَزینم به او غیب و عیان، فرقی ندارد که در تبعید هم، باشد معینم نگفته؛ حاجتِ دل را برآرَد به لطفِ دور و نزدیکش قرینم پناهِ بی پناهان است، هادی امیدِ ناامیدان و اَمینم دلش، حالِ دلم را خوب داند که من دلشاد هستم، یا حزینم اگر از من شود فارغ، فنایم اگر در قلب بنشیند، مَتینم اگر یک لحظه، رو گردانَد از من نِشینَد دشمنِ من، در کمینم دِژِ مستحکمِ من شد، ولایش مکانِ قُربِ او، باشد مَکینم به قِیدِ عسکری، نورِ دلِ او... شده نامِ علی، نقشِ نگینم علی را از علی، بشناختم من هُوَالاَول، هُوَالآخر، یقینم ستونِ دینِ من، هادیِ دین است کزو برجاست، "نَعبُد نَستَعینم" نَه گمراهم، که او دستم گرفته نَه از ضالین، مُریدِ صالحینم به مِهرش، حامیِ مظلوم هستم به قَهرش نیز، خصمِ ظالمینم به یُمنَش، از یَمَن دارم نشانه زمان شاهد، که وارث بر زمینم به نَصِ روشنِ آیاتِ قرآن... که من همسنگرِ مستضعفینم به فتحِ قدس، تیری در کمانم برای فتحِ مکه، در کمینم به خَطَّش، دشمنِ خطِ نفاقم علیهِ جبهه ی مستکبرینم امیرِ عدل و ایمان را چو بازو مُبیرِ ناکثین و مارقینم ولی را چون سلیمانی، مطیعم که ایران را بخوانَد، اینچنینم: همه ایران، سَرای آل زهراست و من، سربازی از ایران زمینم سَرای عسکریین است، اینجا رضا، حبُ الوطن داده چنینم حرم، هیهات گردد بی بصیرت که من، دارای چشمی تیز بینم دوباره؛ شخم میزد کربلا را... اگر زینب نمیشد درسِ دینم دوباره زینبِ کبری سپر شد برون آمد خدا، از آستینم وَاِلّا، کربلا از دست میرفت و میشد چون فلسطین، سرزمینم □ □ □ خدایا! مُلکِ ری، سنگین بها داد شهیدِ کربلا، شاهد بر اینم صدا زد؛ یارسولَ الله، بنگر نشسته شمر، با چکمه، به سینه ام حسینت از نفَس افتاد، جَدّاه! و زینب شد اسیرِ مشرکینم خدا را شکر، آمد هاله ی نور به گِردِ دخترانِ مَه جبینم ولی افسوس، در بزمِ حرامی... کنیزک خواند دشمن، نازنینم بیا مادر! چو خوانَم منتقم را... تو گویی بر دعاها، آمینم @hajmahmoodzholideh