eitaa logo
متن اشعار حاج مسعود پیرایش
979 دنبال‌کننده
4 عکس
2 ویدیو
0 فایل
﷽ 📖متن اشعار مداحی های حاج مسعود پیرایش 🔸سبک های اجرا شده در هیئت صاحب العصر (عج) اراک 🔸هرگونه استفاده و کپی از متون ، با هدیه ۵ صلوات نثار حضرت صدّیقه طاهره (س) ، بلا مانع می باشد. ✅ خادم کانال : @Hadi_biglouei
مشاهده در ایتا
دانلود
📋سر سفره به غدا که نظرش می افتاد (ع) 🏴 مراسم عزاداری شهادت امام سجاد (ع) .................................................. گهواره می بینم گریه می کنم شیر خواره می بینم گریه می کنم ویرونه می بینم ناله می زنم گوشواره می بینم گریه می کنم سی سال در عزای پدر گریه کرد و گفت بازار جای عزیزان مصطفی نبود @hajmasoudpirayesh_matn سر سفره به غدا که نظرش می افتاد فکر اطفال گرسنه به سرش می افتاد .(دامن عمه رو گرفته بود عمه ، چیزی هست بخورم یانه ؟ من پسر اون آقایی ام که گرسنه و تشنه کشتنش). شیرخواره بغل ِتازه عروسی میدید یادِ لالایِ رباب و پسرش می افتاد .(بخواب مادر عمو رفته آب بیاره ). گله میکرد ز چشم بد بازاریها .(فرمود خدا نخواست ، وگرنه بازار برده فروشا فروخته بودنشون ). سر بازار همینکه گذرش می افتاد گوسفندی جلویش ذبح شد و رفت از حال به دلش روضه ی ذبح پدرش می افتاد این چهل سال فقط سینه زد و گفت حسین یاد گودال فقط سینه زد و گفت حسین یاد روزی که‌ ز خیمه نگران زد بیرون با عصا گریه کنان سینه زنان زد بیرون بی رمق جانب گودال نظر می انداخت دید با یک سر آشفته سنان زد بیرون از تن شاه لباس عربی را بردند نیزه از هرطرف پیکر آن زد بیرون چادر فاطمه را هم‌ بخدا خونی کرد خون‌ آن حنجر خشکیده چنان بیرون‌ زد حاجت این دل غمدیده روا میشد کاش آن چهل منزل در پیش دوتا میشد کاش دور ناموس خدا حلقه نامحرم بود خواست کاری بکند حیف که‌ فرصت کم بود .(یه مرد خودت فکر کن مثلا با خواهرت و مادرت و دخترت تو یه جایی هستی یه عده نظر به گوشواره دارن یه عده نظر به خلخال دارن ، اصلأ قابل تصور ، توی بازار یه نفر چپ چپ نگاه کنه ، چه حالی داری ، فرمود «اِلهي لَیْتَ اُمّي لَمْ تَلِدْني» ای کاش مادر منو نزاییده بود .). آنطرف‌ چشم  نوامیس بدستانش بود اینطرف برروی دستش گره ای محکم بود هرکه‌ پرسید ز بازار فقط گفت الشام.. گفت‌ آنقدر بدانید که‌ خولی هم بود .(فرمودن شبیه ترین امام به امیرالمومنین افسوس ، اما هیچ یاری نداشت ، شجاعتش مثل علی باشه اما ). وسط مجلس می تکیه به زینب دادم چون که بر عرش خدا تکیه زدن حقم بود گذر از شام به جز طعنه و آزار چه داشت سهل ای کاش که همراه خودش پارچه داشت .(فرمود : دستامونو باهم به طناب بستن اگه آروم می رفتم عمه رو با کعبه نی می زدن ، اگه با سرعت می رفتم دخترا رو زمین می افتادن ، تازیانه می خوردن ). شاعر : .................................................. کانال های حاج مسعود پیرایش در فضای مجازی 👇👇👇 کانال اشعار تلگرام http://telegram.me/hajmasoudpirayesh_matn کانال اشعار eitaa.com/hajmasoudpirayesh_matn صفحه اینستاگرام Instagram.com/masood.pirayesh پیام رسان ایتا Eitaa.com/hajmasoudpirayesh
📋 یاد آن روز که ما را به اسارت بردند (ع) (ع) 🏴مراسم عزاداری شهادت امام سجاد (ع) ..................................................... سی سال در عزای پدر گریه کرد و گفت بازار جای عزیزان ما نبود @hajmasoudpirayesh_matn یاد آن روز که ما را به اسارت بردند هرچه در خیمه ی ما بود به غارت بردند یاد آن روز که ایثار تماشایی بود عمه ام در دل بازار تماشایی بود یاد آن روز که رخسار همه نیلی بود هر که می گفت حسین پاسخ او سیلی بود دل من گریه به احوال سکینه می کرد عمه ام در همه دم یاد مدینه می کرد نرود لحظه ای از خاطر من غمهایش زینب و قتلگه و ناله یا زهرایش @hajmasoudpirayesh مگه یادم می ره تشنگی علی اصغر مگه یادم می ره تن علی اکبر مگه یادم می ره صحنه ی گودال و مگه یادم می ره طفلای بی حال و مگه یادم می ره خیمه و غارت رو مگه یادم می ره شام حقارت رو مگه یادم می ره اون تن بی سر رو مگه یادم می ره غارت معجر .................................... کانال های حاج مسعود پیرایش در فضای مجازی 👇👇👇 کانال اشعار تلگرام http://telegram.me/hajmasoudpirayesh_matn کانال اشعار eitaa.com/hajmasoudpirayesh_matn صفحه اینستاگرام Instagram.com/masood.pirayesh پیام رسان ایتا Eitaa.com/hajmasoudpirayesh