📋سر سفره به غدا که نظرش می افتاد
#سبک_روضه #متن_روضه
#روضه_امام_سجاد (ع)
🏴 مراسم عزاداری شهادت امام سجاد (ع)
..................................................
گهواره می بینم گریه می کنم
شیر خواره می بینم گریه می کنم
ویرونه می بینم ناله می زنم
گوشواره می بینم گریه می کنم
سی سال در عزای پدر گریه کرد و گفت
بازار جای عزیزان مصطفی نبود
@hajmasoudpirayesh_matn
سر سفره به غدا که نظرش می افتاد
فکر اطفال گرسنه به سرش می افتاد
.(دامن عمه رو گرفته بود عمه ، چیزی هست بخورم یانه ؟
من پسر اون آقایی ام که گرسنه و تشنه کشتنش).
شیرخواره بغل ِتازه عروسی میدید
یادِ لالایِ رباب و پسرش می افتاد
.(بخواب مادر عمو رفته آب بیاره ).
گله میکرد ز چشم بد بازاریها
.(فرمود خدا نخواست ، وگرنه بازار برده فروشا فروخته بودنشون ).
سر بازار همینکه گذرش می افتاد
گوسفندی جلویش ذبح شد و رفت از حال
به دلش روضه ی ذبح پدرش می افتاد
این چهل سال فقط سینه زد و گفت حسین
یاد گودال فقط سینه زد و گفت حسین
یاد روزی که ز خیمه نگران زد بیرون
با عصا گریه کنان سینه زنان زد بیرون
بی رمق جانب گودال نظر می انداخت
دید با یک سر آشفته سنان زد بیرون
از تن شاه لباس عربی را بردند
نیزه از هرطرف پیکر آن زد بیرون
چادر فاطمه را هم بخدا خونی کرد
خون آن حنجر خشکیده چنان بیرون زد
حاجت این دل غمدیده روا میشد کاش
آن چهل منزل در پیش دوتا میشد کاش
دور ناموس خدا حلقه نامحرم بود
خواست کاری بکند حیف که فرصت کم بود
.(یه مرد خودت فکر کن مثلا با خواهرت و مادرت و دخترت تو یه جایی هستی یه عده نظر به گوشواره دارن یه عده نظر به خلخال دارن ، اصلأ قابل تصور ، توی بازار یه نفر چپ چپ نگاه کنه ، چه حالی داری ، فرمود «اِلهي لَیْتَ اُمّي لَمْ تَلِدْني»
ای کاش مادر منو نزاییده بود .).
آنطرف چشم نوامیس بدستانش بود
اینطرف برروی دستش گره ای محکم بود
هرکه پرسید ز بازار فقط گفت الشام..
گفت آنقدر بدانید که خولی هم بود
.(فرمودن شبیه ترین امام به امیرالمومنین افسوس ، اما هیچ یاری نداشت ، شجاعتش مثل علی باشه اما ).
وسط مجلس می تکیه به زینب دادم
چون که بر عرش خدا تکیه زدن حقم بود
گذر از شام به جز طعنه و آزار چه داشت
سهل ای کاش که همراه خودش پارچه داشت
.(فرمود : دستامونو باهم به طناب بستن اگه آروم می رفتم عمه رو با کعبه نی می زدن ، اگه با سرعت می رفتم دخترا رو زمین می افتادن ، تازیانه می خوردن ).
شاعر : #عباس_امیری
..................................................
کانال های حاج مسعود پیرایش در فضای مجازی
👇👇👇
کانال اشعار تلگرام
http://telegram.me/hajmasoudpirayesh_matn
کانال اشعار
eitaa.com/hajmasoudpirayesh_matn
صفحه اینستاگرام
Instagram.com/masood.pirayesh
پیام رسان ایتا
Eitaa.com/hajmasoudpirayesh
📋 یاد آن روز که ما را به اسارت بردند
#سبک_روضه
#روضه_امام_سجاد (ع)
#روضه_امام_حسین (ع)
🏴مراسم عزاداری شهادت امام سجاد (ع)
.....................................................
سی سال در عزای پدر گریه کرد و گفت
بازار جای عزیزان ما نبود
@hajmasoudpirayesh_matn
یاد آن روز که ما را به اسارت بردند
هرچه در خیمه ی ما بود به غارت بردند
یاد آن روز که ایثار تماشایی بود
عمه ام در دل بازار تماشایی بود
یاد آن روز که رخسار همه نیلی بود
هر که می گفت حسین پاسخ او سیلی بود
دل من گریه به احوال سکینه می کرد
عمه ام در همه دم یاد مدینه می کرد
نرود لحظه ای از خاطر من غمهایش
زینب و قتلگه و ناله یا زهرایش
@hajmasoudpirayesh
مگه یادم می ره تشنگی علی اصغر
مگه یادم می ره تن علی اکبر
مگه یادم می ره صحنه ی گودال و
مگه یادم می ره طفلای بی حال و
مگه یادم می ره خیمه و غارت رو
مگه یادم می ره شام حقارت رو
مگه یادم می ره اون تن بی سر رو
مگه یادم می ره غارت معجر
....................................
کانال های حاج مسعود پیرایش در فضای مجازی
👇👇👇
کانال اشعار تلگرام
http://telegram.me/hajmasoudpirayesh_matn
کانال اشعار
eitaa.com/hajmasoudpirayesh_matn
صفحه اینستاگرام
Instagram.com/masood.pirayesh
پیام رسان ایتا
Eitaa.com/hajmasoudpirayesh