eitaa logo
متن اشعار حاج مسعود پیرایش
1.1هزار دنبال‌کننده
5 عکس
2 ویدیو
0 فایل
﷽ 📖متن اشعار مداحی های حاج مسعود پیرایش 🔸سبک های اجرا شده در هیئت صاحب العصر (عج) اراک 🔸هرگونه استفاده و کپی از متون ، با هدیه ۵ صلوات نثار حضرت صدّیقه طاهره (س) ، بلا مانع می باشد. ✅ خادم کانال : @Hadi_biglouei
مشاهده در ایتا
دانلود
📋رو دوش ابوالفضل علم قد کشیده (ع) (س) 🏴مراسم عزاداری دهه اول محرم الحرام 1446 ............................................ .( «ابن هیثم» میگه با پدرم اومدیم آروم آروم رسیدیم به دشت کربلا ، کارشون جمع کردن هیزم ، دیدیم یه جایی خیمه‌ای زدن اومدیم تا رسیدیم کنار خیمه ، یه پیرمردی بیرون اومد کمرش خمیده بود ، بهش گفتیم پیرمرد اینجا چه می‌کنی؟ خودشو معرفی کرد «انس بن حارث کاهلی» گفت من صحابه پیغمبرم ؛ پیغمبر فرمود : « یه روز جگر گوشم تو این دشت بین دو نهره آب سر از تنش جدا می‌شه» ، از اون موقع میام اینجا خیمه می‌زنم اگر عمر داشتم پای حسین به شهادت برسم ، اگرم مردم تو سرزمینی باشم که حسین و دفن می‌کنن. راوی میگه روز عاشورا وقتی اجازه گرفت به میدان بره ، اباعبدالله یه شال داد کمرش رو بست ، اینقدر پیرمرد شده بود ریش و موها به چشم‌ها می‌ریخت ، با یه دستمال ابروهاشو بست ، صحابه رسول اللهِ ، اباعبدالله دعاش می‌کنه با پیغمبران مانوس باشی. «ملا جعفر» وقتی می خواد معنی کربلا رو بگه ؛ اینطور معنا می‌کنه : « یعنی جایی که انسان سست می‌شه » هر پیغمبری از کربلا عبور کرد زانوهاش سست شد ؛ اینجا زمین خورد بعد یکی یکی روایت رو میگه : ابراهیم با مرکب از کربلا عبور می‌کرد یه وقت از بالای مرکب رو زمین افتاد با صورت رو زمین خورد ، صورتش شکست ، عرضه داشت : «خدایا مگه من کاری کردم گناهی کردم؟! واسش شروع کردن روضه خوندن ، ابراهیم اینجا همون جاییه که حسین از بالای مرکب رو زمین می افته ، ابراهیم با لب تشنه سر از تنش جدا می‌کنن. «اسماعیل ذبیح الله» با گله گوسفندش رسید کربلا ، یه وقت دید این گوسفندا نه لب به آب می‌زنن نه می‌چرن تو این سرزمین! به اذن خدا صحبت کرد با یکی از گوسفندا چرا نمی‌چرید آب نمی‌خورید؟ گفت اسماعیل نبی خدا ، اینجا همون جایی که جگر گوشه رسول خاتم گرسنه و تشنه شهید میشه ما ادب می‌کنیم. «حضرت عیسی» با حواریونش دارن از کربلا عبور می‌کنند یه وقت یه جایی دیدن آهوها اومدن کنار عیسی ، دور عیسی حلقه زدن ، یه وقت دید آهو ها دارن گریه می‌کنن ، عیسی از گریه آهوها شروع کرد گریه کردن ، حواریون از گریه‌های عیسی ، یکی پرسید عیسی بگو ببینیم چه خبره چرا گریه می‌کنن؟فرمود اینا واسه جگر گوشه نبی خاتم گریه می‌کنند. «امیرالمومنین» وارد کربلا شد نماز خوند سر رو به سجده گذاشت مقداری خاک و بو کرد شروع کرد گریه کردن ، پرسیدن آقا گریه می‌کنی ؟ فرمود اینجا همون جاییه که حسینمو غریب می‌کشن. می‌خواست وارد کوفه بشه لشکر حر جلوشو گرفتن بهش اجازه حرکت نمی‌داد اینقدر دل زینب شکست تا دستور رسید نه به مدینه برگرده نه وارد کوفه بشه. نامه نوشت به حسین سخت بگیر حر تا آقا وارد کربلا شد تا یه جایی رسید دیگه مرکب حرکت نمی‌کنه ، سوال پرسید ؛ اسم این سرزمین چیه ؟ چند تا اسم گفتن «العقر» گفتن چند تا معنا داره یه معناش اینه ؛ اونجایی که می‌خوان شتر و ذبح کنن بهش حربه می‌زنن ، خون از تنش جاری بشه . این اسما رو می‌گفتن آقا می‌فرمود « اعوذُ بالله» به خدا پناه می‌برم تا فرمودند کرب و بلا اشکاش جاری شد فرمود «اُنزِل» بار بگشایید اینجا کربلاست آب و خاکش با دل و جان آشناست اما می‌گفتن « تَنَفَسُ سُعَدا» نفس‌هاش به شماره افتاد آقا صدای نفس‌هاش به گوش می‌رسید ، یه جای دیگه تو کربلا صدای نفس نفس زدن حسین به گوش رسید کجا بود کنار علی اکبر ، نفس نفس می‌زد حسین ، هی صدا می‌زد «ولدی لدی» اما یه جای دیگه‌ام « تَنَفَسُ سُعَدا» رو داریم مدینه دومی میگه صدای نفس نفس زدن فاطمه رو شنیدم ، می‌خواستم عقب بیام گفتم فلانی تو کجا یه زن کجا ، می‌خواستم عقب عقب بیام اما یاد علی افتادم آنچنان با پا در خانه رو شکستم.). @hajmasoudpirayesh_matn رو دوش ابوالفضل علم قد کشیده همه رو بگیرید که زینب رسیده بگید محرما رو بیان دور خانوم خوابیده رقیه فقط یکم آروم لشکر زینب نذارید بشینه گردی رو معجر زینب می‌رسه زینب دورش و بگیرید که نگن بی‌کس زینب میرسه زینب دلا بسوزه ، برای زخم زبون حرمله و شمر ، می‌برن کشون کشون خدای زینب اون روزو نرسون @hajmasoudpirayesh .(تا از مرکب پایین اومد یه گرد و خاکی تو کربلا بلند شد رو صورت اباعبدالله نشست ، اما این آخرین بار نبود بار آخر اباعبدالله با صورت رو خاک کربلا افتاد). رو خاک سر میذارم،سرم رو قبول کن اسارت برای حرم رو قبول کن میشم قطعه قطعه خدا راضی باشه خدا راضی باشه سر من جدا شه من سر آوردم،برای قربونی علی اصغر آوردم لشکر آوردم،برای فتح شام دختر حیدر آوردم .(داره زینب این صدا رو می‌شنوه ، یه حالی داشت زینب اینجا همون جایی بود که مادرم می‌گفت ، این خاک همون خاکیه که بابام علی گفت داداش اینجا من و تو ز هم جدا می‌شیم). @hajmasoudpirayesh_matn
📋من را ببخش دست به گيسوي تو زدند (س) (س) (س) (ع) 🏴مراسم عزاداری دهه اول محرم الحرام 1446 ............................................ .( یادته مادرمو می‌زدن جلو چشمای ما ، این نوه‌های «اسماء بنت عمیس » ، همون خانومی که اون شب آب می‌ریخت ، مخفیانه علی بدن فاطمه رو می‌شست بریز آب روان اسما ولی آهسته آهسته یه وقت دیدن داد مولا بالا رفت ، سر به دیوار گذاشت شروع کرد های های گریه کردن ، اسماء هرچی آب می‌ریزی خون تازه میاد. حتماً مادربزرگشون گفت مدینه چه خبر بود ، حتماً یادشون داده ، بچه‌ها یه وقتی دیدیم دایی حسینتون دایی حسنتون اومدن وارد حجره مادرشون شدن ، دیدن مادر رو به قبله خوابیده یه وقت دایی حسینتون صورت به کف پای مادر گذاشت ، شروع کرد ناله کردن یه کاری کردن جان دوباره به بدن نحیف و رنجور زهرا برگشت بند کفن‌ها باز شد. بچه‌ها رمزش نام مادرمون زهراست اومدن به پای دایی افتادن نذار اسیری مادرمون رو ببینیم ، آخ دایی تو یه بار دیدی مادرو کتک زدن ما تحمل نداریم. اجازه گرفتن رفتن میدان اما نوشتن پسر اول شهید شد محمد وارد میدان شد هم می‌جنگه از خودش دفاع می‌کنه هم از بدن برادر ، تربیت تربیتِ زینبِ یه وقت یکی نیاد بدن برادر رو غارت کنه ، محمد از عون داره اینجور دفاع می‌کنه ، یه وقت نیان سرو ببرن جدا کنن ، خانوم توام همین جور بودی روز عاشورا راوی میگه زینب زودتر از شمر رسید تو قتلگاه ). @hajmasoudpirayesh_matn من را ببخش دست به گيسوي تو زدند من را ببخش چكمه به پهلوي تو زدند فرصت نشد ز خاك بگيرم سر تو را فرصت نشد در آورم انگشتر تو را .(یه وقت دید شمر عقیله بنی هاشم بالای سر حسین نشسته می‌ذارم کار داداشمو یکسره کنید ، زودتر از شمر رسید توی گودال). از تل زينبيه رسيدم كه واي واي بالا سرت نشستم و ديدم كه واي واي نيزه ز جاي جاي تن تو در آمده حتي لباسهاي تن تو در امده جمعيتي كه بود به گودال جا نشد يك ضربه و دو ضربه... ولي سر جدا نشد شاعر : ................................................ کانال های حاج مسعود پیرایش در فضای مجازی 👇👇👇 کانال اشعار تلگرام http://telegram.me/hajmasoudpirayesh_matn کانال اشعار eitaa.com/hajmasoudpirayesh_matn صفحه اینستاگرام Instagram.com/masood.pirayesh پیام رسان ایتا Eitaa.com/hajmasoudpirayesh
📋روایت است که چون تنگ شد بر اوم میدان (س) (ع) 🏴مراسم عزاداری دهه اول محرم الحرام 1446 ............................................ روایت است که چون تنگ شد بر اوم میدان فتاد از حرکت ذوالجناح در جولان نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت هوا ز جورِ مخالف چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد بلندمرتبه شاهی و پیکرت افتاد همین که پیکرت افتاد، خواهرت افتاد تو نیزه خوردی و یک بار بر زمین خوردی هزار مرتبه زینب برابرت زمین افتاد ................................................ کانال های حاج مسعود پیرایش در فضای مجازی 👇👇👇 کانال اشعار تلگرام http://telegram.me/hajmasoudpirayesh_matn کانال اشعار eitaa.com/hajmasoudpirayesh_matn صفحه اینستاگرام Instagram.com/masood.pirayesh پیام رسان ایتا Eitaa.com/hajmasoudpirayesh
📋 سر صبح است و انگاری که اینجا عیدالایام است (س) (س) (ع) 🏴مراسم عزاداری شهادت حضرت رقیه (س) .................................................... به نام و حمد او کز عشق او ارباب لبریز است و اما بعد حال زینب کبری غم انگیز است رسید آن کاروان جایی که بوی غصه می آید چه باید کرد وقتی غصه روی غصه می آید سر صبح است و انگاری که اینجا عیدالایام است برای کاروان عشق اما مطلع شام است عجب روزی که بود از روز عاشوراش سوزان تر ندیده هیچکس روزی از این شام غریبان تر چه بود آن روز آن روزی که از صبحش چنان شب شد و غم آنقدر بالا رفت و سنگین شد که زینب شد بلی اسلام پایان یافت مذهب چشم خود را بست سر بر نیزه هم از شرم زینب چشم خود را بست دم دروازه ساعات غم در جان او حل شد معطل شد معطل شد معطل شد معطل شد علمداری که یک کوفی به غارت برد مشکش را دم دروازه شامی ها در آوردند اشکش را چه بر زینب گذشت آن روز بین کوچه و بازار تمسخر، طعنه و تحقیر، سنگ و آتش و آزار هزاران دلقک از اولاد عمرو عاص آوردند برای پایکوبی دورشان رقاص آوردند خبر دادند ابنای یهودی های خیبر را برای بازدید آورده اند اولاد حیدر را مجال خطبه خواندن نیست از بس ساز و آواز است همین که زنده می‌مانند دیگر اوج اعجاز است به شمر و اخنس و خولی و ابن سعد صد لعنت اگر بازار شام این است پس بر کوفه صد رحمت میان کوچه ها روزی نمی‌رفتند راه اصلا ندیدند این زنان را پیش از این خورشید و ماه اصلا مدام از روی نی سر روی خاک افتاد عیبی نیست سر شش ماهه هم بر روی خاک افتاد عیبی نیست بلا این است بفروشند آن دُرهای سرمد را به بازار کنیزان برده اند آل محمد را به قرآن پاره ها آن بی وضوها دست ها بردند عروسان علی را از میان مست ها بردند چنان آتش ز بام افتاد، دستار امامت سوخت همان چادر که باقی مانده بود از روز غارت، سوخت زنانی را که روی خویش را از کور پوشاندند صلاه صبح تا مغرب میان شهر چرخاندند یکی ای کاش بود آن روز و کم می‌کرد مشکل را و هول میداد از نزدیکی زینب اراذل را پس از دروازه‌ی ساعات غم در جان او حل شد معطل شد معطل شد معطل شد معطل شد کسانی را که فردوس برین ماوایشان باشد به لطف شامیان دیگر خرابه جایشان باشد شاعر : .................................... کانال های حاج مسعود پیرایش در فضای مجازی 👇👇👇 کانال اشعار تلگرام http://telegram.me/hajmasoudpirayesh_matn کانال اشعار eitaa.com/hajmasoudpirayesh_matn صفحه اینستاگرام Instagram.com/masood.pirayesh پیام رسان ایتا Eitaa.com/hajmasoudpirayesh
📋حسین را ای صبا برگو که از شام (ع) (س) 🏴مراسم عزاداری اربعین حسینی (سلام الله علیها) .................................................... حسین را ای صبا برگو که از شام بکویت زینب غم پرور آید گمانم کربلا شد عمه نزدیک که بوی مُشک و ناب و عنبر آید به گوشم عمه از گهواره تا گور در این صحرا صدای اصغر آید توان ناقه را یک دم نگه دار که استقبال لیلا اکبر آید در این صحرا مکن منزل است که شاید دوباره شمر دون با خنجر آید وای .................................... کانال های حاج مسعود پیرایش در فضای مجازی 👇👇👇 کانال اشعار تلگرام http://telegram.me/hajmasoudpirayesh_matn کانال اشعار eitaa.com/hajmasoudpirayesh_matn صفحه اینستاگرام Instagram.com/masood.pirayesh پیام رسان ایتا Eitaa.com/hajmasoudpirayesh
📋آورده ام به کوی تو جان دوباره را (ع) (س) 🏴مراسم عزاداری اربعین حسینی (سلام الله علیها) .................................................... آورده ام به کوی تو جان دوباره را جانی که دیده است غم بی شماره را برخیز یا اخاو ببین قامتم خمید ای پاره تن ببین جگر پاره پاره را من ذکر آب آب تو یادم نمی‌رود آه تو آب کرد دل سنگ خاره را یادم نمی‌رود که یکی پشت خیمه رفت بر روی دست داشت سر شیرخواره را جسمی که زیرو رو شده با سُمّ اسب رفت دیدم به روی پیکر تو ده سواره را آن کس که نیزه را به گلوی تو زد حسین بُرد از دو گوش دختر تو گوشواره را از روی ناقه دختر تو خورد بر زمین یک بی حیا رسید و زد آن ماهپاره را از کعب نیزه کتف یتیمت کبود شد بستند دشمنان به سویش راه چاره را وای من از محل یهودی نشین شام دیدم به دستشان دف و چنگ و نقاره را یادم نرفته است به بزم حرامیان بر دختر تو تیر نگاه و نظاره را .................................... کانال های حاج مسعود پیرایش در فضای مجازی 👇👇👇 کانال اشعار تلگرام http://telegram.me/hajmasoudpirayesh_matn کانال اشعار eitaa.com/hajmasoudpirayesh_matn صفحه اینستاگرام Instagram.com/masood.pirayesh پیام رسان ایتا Eitaa.com/hajmasoudpirayesh
📋حسین جان بیا و ببین خواهرت با قد خم رسیده (ع) (س) 🏴مراسم عزاداری اربعین حسینی (سلام الله علیها) .................................................... .(بند اول). حسین جان بیا و ببین خواهرت با قد خم رسیده چهل روزه که حتی یک روز خوش هم ندیده ...واویلا حسین جان چهل روز برام قد چهل سال گذشته عزیزم اگه حالا اینجام کاره سرنوشته عزیزم...واویلا توی کوچه و بازار شام ....ای داداش منوسنگ زدن از روی بام ...ای داداش شدم هم کلام با سر تو ...چهل منزل توی غربت و بی کسی هام ....ای داداش @hajmasoudpirayesh_matn .(بند دوم). حسین جان چشت رو تا که دور دیدن اومدن سمت خیمه ت توی اون شلوغی چقدر ترسیده بود رقیه ت...واویلا حسین جان نبودی ببینی تو آتیش موهای سرم سوخت نبودی جلو چشمای قاتلت معجرم سوخت...واویلا تو رفتی دلم رو شکوندن ...ای داداش منو تو غم تو نشوندن ...ای داداش خبر داری که خواهرت رو ...تو بازار با دستای بسته کشوندن ...ای داداش @hajmasoudpirayesh .(بند سوم). حسین جان می بینی چقدر پیر شدم توی این مدت کم تو رفتی و بعد از تو شد قسمت من فقط غم ...واویلا حسین جان ببخش که جاموند دخترت تو خرابه عزیزم حالا واسه من دنیا مثله عذابه عزیزم....واویلا چقدر تو خرابه صدات کرد...ای داداش چقدر بین گریه دعات کرد ...ای داداش سرت رو بغل کرد و بوسید...ای داداش با چشمای تارش نگات کرد...ای داداش .................................... کانال های حاج مسعود پیرایش در فضای مجازی 👇👇👇 کانال اشعار تلگرام http://telegram.me/hajmasoudpirayesh_matn کانال اشعار eitaa.com/hajmasoudpirayesh_matn صفحه اینستاگرام Instagram.com/masood.pirayesh پیام رسان ایتا Eitaa.com/hajmasoudpirayesh
📋اگرچه عمر کوتاه و میسر نیست دیدارت (ع) (س) 🏴مراسم عزاداری شهادت امام هادی (علیه السلام) ........................................... اگرچه عمر کوتاه و میسر نیست دیدارت شدم این آخر عمری، پریشان حال و بیمارت خبر داری که خیلی از گناهانم پشیمانم؟ منم آن نوکری که آمدم اینجا به اصرارت نمی دانی چقدر این روزها بی تو گرفتارم رهایم کن ز غفلت تا فقط باشم گرفتارت میان خادمان خیمه ی تو گشتم و دیدم کسی اینجا شبیه من نبود اینقدر سربارت از این کوچه به آن کوچه، از این هیئت به آن هیئت فدای عاشقی که می گذارد سر به دیوارت من از پشتِ در میخانه بودن خیرها دیدم اگرچه سائلت بودم، مرا بردی به دربارت سحرهای رجب را از گدایی علی دارم مرا که تشنه ی وصلم، دعا کن وقت افطارت تو آن ماهی که پشت ابر اگر مخفی شوی هرشب می افتد گوشه ی صحن نجف آخر سر و کارت نوای نوحه های تو دلم را سامرا برده فدای چشم گریان و دل زار و عزادارت اگر آنروز هادی را به کاخ ظلم می بردند تو را انداخت آن ظالم بیاد کوچه بازارت اگرچه بر امام ما جسارت شد، اهانت شد کسی از خاندان او نشد در کوچه ها غارت میان شام، ناموس علی ای کاش معجر داشت سر ارباب بر نی بود و زینب، دست بر سر داشت شاعر : ......................................... کانال های حاج مسعود پیرایش در فضای مجازی 👇👇👇 کانال اشعار @hajmasoudpirayesh_matn کانال پیشواز @hajmasoudpirayesh_rbt صفحه اینستاگرام Instagram.com/masood.pirayesh پیام رسان سروش http://sapp.ir/hajmasoudpirayesh پیام رسان ایتا Eitaa.com/hajmasoudpirayesh‌  
📋امان از شام و عذابش ، امان از آن اضطرابش (ع) (س) 🏴مراسم عزاداری شهادت امام هادی (علیه السلام) ........................................... .(بند اول). در این شهر بی وفایی ، غریب و بی آشنایی جدا از شهر مدینه ، تو مظلوم سامرائی دو چشمم شده ابر بهاری نمایم برایت بی قراری بمیرم چرا زائر نداری سلام ای آقای غم کشیده عزادار تو با اشک دیده ببین گشته زهرا مادر تو ، قد خمیده واویلا ، غریب سامراء @hajmasoudpirayesh .(بند دوم). شبانه پای برهنه ، دویدی و گریه کردی بگو در آن مجلس آقا ، چه دیدی و گریه کردی نشسته چه بغضی در گلویت که بازی شده با آبرویت شرابی تعارف کرده سویت گلویت را دست غم فشرده لب و دندانت چوبی نخورده کسی ناموست را تا به این مجلس ، نبرده واویلا ، غریب سامراء @hajmasoudpirayesh_matn .(بند سوم). امان از شام و عذابش ، امان از آن اضطرابش امان از تشت طلا و ، امان از بزم شرابش خدا شده زینب پریشان به پیشش سر قاری قرآن پر از خون شده لب ها و دندان چه سازد زینب با دست بسته به روی لب ها چوبی نشسته غرور بی بی از خنده ی دشمن ، شکسته واویلا ، غریب سامراء شاعر : ......................................... کانال های حاج مسعود پیرایش در فضای مجازی 👇👇👇 کانال اشعار @hajmasoudpirayesh_matn کانال پیشواز @hajmasoudpirayesh_rbt صفحه اینستاگرام Instagram.com/masood.pirayesh پیام رسان سروش http://sapp.ir/hajmasoudpirayesh پیام رسان ایتا Eitaa.com/hajmasoudpirayesh‌  
📋هرکسی حال روز تو (س) (ع) 🏴مراسم عزاداری شهادت حضرت زینب (سلام الله علیها) ........................................... .(بند اول). هرکسی حال روز تو بدونه گریه میکنه مرد همونه که برات زنونه گریه می کنه یه سال و نیمه زینبت شبونه گریه می کنه تا می بینه لباستو تو خونه گریه می کنه هر دفه که دلم برات می گیره حسین می شینمو و نگاه به این لباس می کنم یه سال و نیمه واسه ی لب خشک تو خواب می بینم به شمر التماس می کنم اباعبدالله @hajmasoudpirayesh_matn .(بند دوم). هنوز تن زخمی توست جلوی چشای خواهرت نمیرم یادم که چجور اسب اومد رو پیکرت طاقت کهنه خنجرو رگ حنجره نداشت صدام می زدی ولی صدات جوهره نداشت به جای مادر روضه برات خوندم و لالایی واسه ی بچه هات خوندم و نیزه گرفته بود راه حلق تو رو حرفتو از اشاره ی چشات خوندم و ابا عبدالله @hajmasoudpirayesh .(بند سوم). نشد به جای مادرم برا تو مادری کنم حسین من نزاشت شمر براتو خواهری کنم تو رفتی و مسیر من به کوچه های شام خورد زینب تو چه طعنه ها تو مجلس حرام خورد نمیدونی چه دردی کشیدم حسین چه شبها که از خواب پریدم حسین اسارت نرفتم؛ که رفتم حسین شراب ندیده بودم،که دیدم حسین ابا عبدالله شاعر : ......................................... کانال های حاج مسعود پیرایش در فضای مجازی 👇👇👇 کانال اشعار @hajmasoudpirayesh_matn کانال پیشواز @hajmasoudpirayesh_rbt صفحه اینستاگرام Instagram.com/masood.pirayesh پیام رسان سروش http://sapp.ir/hajmasoudpirayesh پیام رسان ایتا Eitaa.com/hajmasoudpirayesh‌  
📋 اگر دلواپسِ من بوده‌ای، من بیشتر بودم (س) 🏴مراسم عزاداری شهادت حضرت زینب (سلام الله علیها) ........................................... اگر دلواپسِ من بوده‌ای، من بیشتر بودم میان بستگان خود به تو وابسته‌تر بودم رسیده لحظه‌ی مرگم سراغم را نمیگیری؟! به شوق دیدنت از صبح هِی خیره به در بودم میان بسترم جان می‌دهم حالا تک و تنها منی که لحظه‌ی جان دادنِ چندین نفر بودم نگاه اولم را بین آغوش تو خندیدم از آن بدْو تولد با تو یک جور دگر بودم نگاه آخرم گودال بودی گریه می‌کردم وَ از موی سرِ آشفته‌ات آشفته تر بودم هنوزم با مرور خاطراتت جان به لب هستم سه ساعت زخم خوردی و سه ساعت محتضر بودم میان التماس من تو را هر کس که آمد زد چه بر می‌آمد از این دستِ تنها؟! یک نفر بودم به ابن سعد رو انداختم آخر سر از غربت منی که از سخن با یک غریبه بر حذر بودم به پیش چشم من ده اسب از روی تنت رد شد تو خونین پیکر و من بیشتر خونین جگر بودم تو شأنت دامن زهراست نه مخروبه‌ی خولی سرت را از تنورش در می‌آوردم اگر بودم بهانه تا نگیرند از نبود تو یتیمانت برای بچه‌ها هم عمه بودم هم پدر بودم سوار ناقه ها کردم همینکه دخترانت را برای محملم دنبال مَحرَم در به در بودم تویی که شرط ضمن عقد من بودی، خبر داری که من از کربلا تا شام با که همسفر بودم؟! مرا بازار بردند و مرا آزار می‌دادند منی را که به عصمت در دو عالم مفتخر بودم تورا با خیزران می‌زد مرا ساکت کند دشمن حلالم کن برادر جان برایت دردسر بودم شاعر : ......................................... کانال های حاج مسعود پیرایش در فضای مجازی 👇👇👇 کانال اشعار @hajmasoudpirayesh_matn کانال پیشواز @hajmasoudpirayesh_rbt صفحه اینستاگرام Instagram.com/masood.pirayesh پیام رسان سروش http://sapp.ir/hajmasoudpirayesh پیام رسان ایتا Eitaa.com/hajmasoudpirayesh‌  
📋باور نمی‌کنم سر بازار بردنت (س) (ع) 🏴مراسم عزاداری شهادت حضرت زینب (سلام الله علیها) ........................................... باور نمی‌کنم سر بازار بردنت نامحرمان به مجلس اغیار بردنت از سینۀ حسین، تو را چکمه‌ای گرفت از کربلا به کوفه، به اجبار بردنت پای سفر نداشتی ای داغدار درد با یک سر بریده به اصرار بردنت پهلو کبود! گریه کنان تازیانه‌ها با خاطراتی از در و دیوار بردنت فهمیده بود شمر، غرورت شکسته است از سمت قتلگاه علمدار بردنت تو از تمام کوفه طلبکار بودی و در کوچه‌هاش مثل بدهکار بردنت شاعر : @hajmasoudpirayesh_matn به سمت گودال از ، خیمه دویدم من شمر جلو تر بود ، دیر رسیدم من سرتو دعوا بود ، ناله کشیدم من شمر جلو تر بود ، ناله کشیدم من @hajmasoudpirayesh هیچکسی اندازه ی من باهات خاطره نداشت هیچکی به اندازه ی تو برام دلهره نداشت طاقت کهنه خنجر و رگ حنجره نداشت صدام میزدی ولی صدات جوهره نداشت ......................................... کانال های حاج مسعود پیرایش در فضای مجازی 👇👇👇 کانال اشعار @hajmasoudpirayesh_matn کانال پیشواز @hajmasoudpirayesh_rbt صفحه اینستاگرام Instagram.com/masood.pirayesh پیام رسان سروش http://sapp.ir/hajmasoudpirayesh پیام رسان ایتا Eitaa.com/hajmasoudpirayesh‌