eitaa logo
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
412 دنبال‌کننده
105 عکس
4 ویدیو
23 فایل
در حکاکی اشک، به تحلیل زوایای ناگفته تاریخ ائمه اطهار و ارائه نکات نوین در مقاتل می‌پردازیم. آماده دریافت نظرات و نکات شما هستم. @seyedahmadabotorabi sa.aboutorabi@ut.ac.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
📚 این روزهای کوفه 🔰 #بخش_اول 🔻هنگامى كه ابن زياد، عمر بن سعد را از حمّام اَعيَن روانه كرد، به مردم
📚عطا چه بود؟ 🔻در زمان خلیفه دوم و با گسترش مرزهای حکومت؛ درآمدهای فراوانی از سرزمین های تازه فتح شده به خزانه مسلمین سرازیر شد. 🔸خلیفه دوم این درآمدها را به عنوان عطایا میان مسلمانان توزیع کرد. 🔺 آنچه به صورت وجه نقد و حقوق منظم نقدی بود، «عطا» نامیده می‌شد. صورت دارندگان عطا، یعنی حقوق‌بگیران لشکری و خانواده‌های آن‌ها نیز در «سجلات» نگهداری می‌شد. 🔸در زمان خلیفه سوم محدودیت هایی که عمر برای سران قریش ایجاد کرده بود را نادیده گرفت. 🔺لذا آنان اراضی و مزارع وسیعی را در ایران، شام و مصر تصرف کردند و برثروت خود فزودند. 🔸در زمان امیرالمومنین حضرت این عطایا را بصورت مساوی بین همه تقسیم می کرد که منجر به اعتراض سران و اشراف شده بود. 🔻بعد از امیرالمومنین و در زمان معاویه دوباره شبیه قبل عطایا بصورت نامساوی بین افراد توزیع می شد. 🔸از آنجایی که این پول ها بدون کار کردن به دست افراد می رسید باعث شده بود تا تجارت در بین اعراب به ارامی از رونق بیافتد. 🔻 ابوسفیان هنگام تشکیل دیوان و برقراری عطا به خلیفه دوم گفت: «اگر تو چنین مقرری برای مسلمین برقرار کنی، آنها به اتکای آن، تجارت را رها خواهند کرد». 📎بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ص۴۴۰. 🔻از آنجایی که غیر اعراب سهم بسیار کمی از این عطایاداشتند خود به خود سهم اعراب از این هدایا بیشتر می شد. 🔸لذا به شدت به این پول ها وابسته بودند تا جایی که یکی از دلایل ایستادن در مقابل امام را قطع این پول ها گفتند. 📌 فلَمّا رَأَى الحُسَينُ عليه السلام عُمَرَ بنَ سَعدٍ قَد قَصَدَ لَهُ في مَن مَعَهُ قالَ : يا هؤُلاءِ ، اسمَعوا يَرحَمُكُمُ اللّه ُ ! ما لَنا ولَكُم ؟ ! ما هذا بِكُم يا أهلَ الكوفَةِ ؟ ! قالوا : خِفنا طَرحَ العَطاءِ ، قالَ : ما عِندَ اللّه ِ مِنَ العَطاءِ خَيرٌ لَكُم . 🔺چون امام حسين عليه السلام ديد كه عمر بن سعد با همراهانش، قصد او را كرده است، 🔺فرمود: «اى مردم ! گوش دهيد. خداوند ، بر شما ، رحمت آورد! ما را با شما چه كار ؟! اى كوفيان ! اين ، چه كارى است ؟» . 🔸 گفتند: از قطع شدن عطا و حقوقمان ترسيديم. 🔻امام عليه السلام فرمود: «عطايتان نزد خدا ، برايتان بهتر است». 📎الطبقات الكبرى ج 10 ص 465 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
🔰 : بیان نکاتی از مقتل جناب علیهما السلام 🔸 قاتلان عبدالله با امام چه کردند؟ 📚 مطالعه 🔻 بدن پايمال سُم ستوران 📚 مطالعه 🔸 چشمان نیمه باز 📚 مطالعه 🔻 کوچکترین مدافع حرم 📚 مطالعه 🔸 غیرت حسنی 📚 مطالعه 🔻 برایشان پدر باش! 📚 مطالعه 🔸 حروف مقطعه! 📚 مطالعه 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
📚 این روزهای کوفه 🔰 #بخش_اول 🔻هنگامى كه ابن زياد، عمر بن سعد را از حمّام اَعيَن روانه كرد، به مردم
📚 این روزهای کوفه 🔻عبیدالله همچنان تلاش می‌کرد تا کوفیان را برای جنگ با امام راهی می‌کرد. 🔸نخستين كسى كه به سوى عمر بن سعد ، حركت كرد ، شِمر بن ذى الجوشن سَلولى ـ كه لعنت خدا بر او باد ـ بود كه با هزار تن ، به او پيوست و لشكر عمر بن سعد ، به نُه هزار تن رسيد. 🔻 پس از او، زيد (/ يزيد) بن رَكّاب كَلْبى با دو هزار تن، 🔸حُصَين بن نُمَير سَكونى با چهار هزار تن، 🔻 مُصاب مارى (ِ مُضاير مازِنى) با سه هزار تن و نصر بن حَربه (/ حَرَشه) با دو هزار تن ، 🔸به او پيوستند و سپاهش به بيست هزار تن رسيد . 🔰آن گاه ابن زياد ، مردى را به سوى شَبَث بن رِبعى رياحى فرستاد و از او خواست كه به سوى عمر بن سعد برود. 🔻 او بيمارى را بهانه كرد . 🔸 ابن زياد به او گفت: آيا خود را به بيمارى مى زنى ؟ اگر تو گوش به فرمان ما هستى، به سوى جنگ با دشمن ما برو . 🔻او نيز پس از آن كه ابن زياد ، او را بزرگ داشت و عطايا و هدايايى به وى بخشيد ، با هزار سوار ، به عمر بن سعد پيوست. 🔸 پس از آن ، حجّار بن اَبجَر نيز با هزار سوار ، از پىِ او آمد و سپاه عمر بن سعد ، به 22 هزار پياده و سواره رسيد. 🔻آن گاه ابن زياد ، به عمر بن سعد نوشت: 🔰«با فراوانىِ سواره و پياده ، بهانه اى در جنگ با حسين ، برايت نگذاشته ام . دقّت كن كه هيچ كارى را آغاز مكنى ، جز آن كه صبح و شب ، با هر پيك بامدادى و شامگاهى ، با من مشورت كنى . والسّلام !» . 🔻 عبيد اللّه بن زياد ، همواره كسى را به سوى عمر بن سعد ، روانه مى كرد و از او مى خواست تا در نبرد با حسين عليه السلام ، شتاب كند . 🔸 دسته هاى سپاه عمر بن سعد ، شش روز از محرّم گذشته ، به هم پيوستند . 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
📚 صورت خاکی 🔻حمید بن مسلم تاریخ نگار کربلا می گوید: 🔸عمرو بن سعد بن نُفَيل اَزْدى به من گفت : 🔻به خدا سوگند ، بر او (قاسم) حمله مى برم . 🔸 به او گفتم : سبحان اللّه ! و از آن ، چه مى خواهى ؟ ! 🔻كُشتن همين كسانى كه گرداگردِ آنها را گرفته اند ، براى تو بس است . 🔸 گفت : به خدا سوگند ، به او حمله خواهم بُرد ! 🔰 آن گاه ، بر او حمله بُرد ، و باز نگشت تا با شمشير ، بر سرش زد . 📍 آن جوان ، به صورت ، [برزمين] افتاد و فرياد برآورد : عموجان ! 🔸 این دومین شهیدی بود از بنی هاشم که با صورت بر زمین افتاد. 🔻 قبل از او، علی اکبر با فرقی شکافته با صورت به خاک افتاده بود. 🔸 ساعتی نگذشت که خود امام بعد از اصابت تیر سه شعبه مسموم به سینه اش فَأَتاهُ سَهمٌ مُحَدَّدٌ مَسمومٌ ، لَهُ ثَلاثُ شُعَبٍ ، فَوَقَعَ في قَلبِهِ 📎 مقتل الحسین خوارزمی ، ج۲ ، ص ۳۹ 🔻با صورت به زمین خورد... فَسَقَطَ الحُسَينُ عليه السلام عَن فَرَسِهِ إلَى الأَرضِ عَلى خَدِّهِ الأَيمَنِ 📎ملهوف، سید بن طاووس، ص۱۷۴ 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
📚 اشک غیرت 🔻شیخ عباس قمی در نفس المهموم در بیان اتفاقات شب عاشورا به گفتگوی امام حسین علیه‌السلام و حضرت قاسم اشاره می کند که امام در جواب سوال قاسم که آیا فردا شهید می‌شوم؟ 🔸امام فرمود: آری، اما بعد از آنکه به بلای عظیمی مبتلا می‌شوی! حتی نوزادم نیز کشته می‌شود. 🔺قاسم عرض کرد: عموجان آیا به خیمه زن‌ها هم می‌رسند؟ 📍چگونه ممکن است در حالی که نوزاد شیرخواره است. 🔻حضرت فرمود آری 📎نفس المهموم ص 208 🔸در مقاتل آمده است که قاسم با چشمانی اشکبار عازم میدان شد! فخرج و دموعه على خديه 📎مقتل الحسین خوارزمی ج ۲ ص ۳۱ 🔻راستی قاسم چرا گریان بود؟ 🔺او که داشت به آرزویش می‌رسید؟ 🔸آیا گریه او، گریه شوق بود یا گریه ی برای اهل حرم امام که شنیده بود دشمن به خیمه ها حمله می کند؟ 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
🔰: بیان نکاتی از مقتل جناب علیهما السلام 🔸 این روزهای کوفه ۲ 📚 مطالعه 🔻صورت خاکی 📚 مطالعه 🔸 اشک غیرت 📚 مطالعه و 🔸 زخم سطحی 📚 مطالعه 🔻 دو قمر بنی‌هاشم 📚 مطالعه 🔸 شبیه_مادر 📚 مطالعه 🔻 نکاتی از شهادت قاسم بن الحسن علیه‌السلام 📚 مطالعه 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
هدایت شده از تلنگر مهدوی
🏴 یَابْن‌َالحسن! (هَلْ لي مِن تَوبة)¹...؟! جدّشما حرّ را از ذلّت (ثَکَلَتْکَ اُمُّک)² رساند به‌مقام (أنتَ الحُرّ کَما سَمَّتْکَ اُمُّک)³ مولاجان! می‌شود به سنّت جدّ شهیدت، توبه ما را هم بپذیری و بگویی (إرفَعْ رَأسَک)⁴ 😔 ــــــــــــــــــــــــــــــــــ ¹- می‌توانم توبه کنم؟ ²- مادرت به عزایت بنشیند ³- تو آزاده‌ای، چنانچه مادرت، تورا حرّ نامید ⁴- سرت را بلند کن ✎ عبارت‌اول از جناب‌حرّ نقل شده وعبارات‌بعدی از حضرت‌اباعبدالله(؏) مقتـــل حـــرّ↶ https://eitaa.com/hakakiashk/382 @emamana ⤌تلنگـــــــرمهـــدوی
📚 آخرین نامه 🔻 کوفیان نامه های بسیاری برای امام نوشتند و ارسال کردند. 🔸در اولین نامه ای که ارسال شد آنان از نداشتن رهبر و امام گله کرده بودند و از اباعبدالله الحسین علیه‌السلام خواستند که به کوفه برود و رهبر مردم کوفه شود. 🔻 اما در آخرین نامه که اتفاقا با عباراتی احساسی نظیر " العجل العجل یابن رسول الله" همراه بود صحبت از رهبری نبود. 🔸 نویسندگان این نامه نوشتند که 🔻 ما شیعه تو و پدرت هستیم! من شيعته وشيعة أبيه أمير المؤمنين  🔸مردم منتظر شما هستند و فقط تو را می خواهند. أما بعد ، فان الناس ينتظرونك ، لا رأي لهم غيرك ، 🔻"فالعجل العجل يابن رسول الله" با گفتن این جمله امام را ترغیب کردند که به کوفه بیاید. 🔸فکر می کنید برای چه امری؟ 🔻گفتند درختانمان سبز شده فقد أخضر الجناب  🔸 میوه داده وأينعت الثمار ، 🔻وأعشبت الأرض ، وأورقت الأشجار ، 🔸گفتند لشکر تو آماده است، بیا! فاقدم علينا إذا شئت ، فإنما تقدم على جندٍ مجندة لك ، 🔻در آخر هم به امام و پدرش سلام دادند. والسلام عليك ورحمة الله وبركاته وعلى أبيك من قبلك. 📎 لهوف ص ۱۰۶ 🔸 می بینیم که در این نامه گویا بیشتر امام را به تفریح و خوشگذرانی دعوت کرده اند تا قیام علیه حکومت یزید. 🔻 در اولین نامه صحبت از معاویه و کارهایش بود و با تعابیر چون دشمن تو و پدرت، یا جبار عنید از او یاد شده بود. 🔸 در نامه اول می گفتند ما‌ امام نداریم، ثم أنه ليس علينا إمامٌ غيرك بیا تا کوفه را یکدست کنیم. فأقبل لعل الله يجمعنا بك على الحق 📎 لهوف، ص۱۰۴ 🔸 تفاوت متن این دو نامه پربوط به تفاوت نگاه نویسندگان آنهاست. 🔻 نامه اول را سلیمان بن صرد خزاعی، مسیب بن نجبه، رفاعه بن شداد و حبیب بن مظاهر امضا کردند. 🔸 نامه آخر را شبث بن ربعی، حجار بن ابجر، یزید بن حارث، یزید بن رویم، عزره بن قیس عمرو بن حجاج و محمد بن عمیر بن عطارد امضا زدند. 📍 شاید بپرسید چه اهمیتی دارد چه کسی امضا زده؟ 🔻 وقتی به روز عاشورا و بعدش نگاه می کنیم می‌بینیم امضا کنندگان نامه اول یا در عاشورا شهید شدند و یا در قیام توابین. 🔸اما امضا کنندگان آخرین نامه اتفاقا در کربلا بودند اما نه در سمت امام 🔺عمرو بن حجاج فرمانده ۴۰۰۰ نفر تیراندازی بود که بر شریعه فرات ایستاده بودند تا کسی به آب نرسد. 🔸شبث بن ربعی فرمانده پیاده نظام سپاه عمر بن سعد بود و این روزها با ۱۰۰۰ نفر برای جنگ به کربلا آمد. 🔻حجار بن ابجر جزو قاتلین امام بود. 🔸عزره بن قیس فرمانده سوار نظام سپاه عمر بن سعد بود. 🔰 آری وقتی امام را برای بخواهیم معلوم‌ نیست کارمان به کجا بکشد... 🔻 پژوهشی در تاریخ اسلام 🔺 https://eitaa.com/hakakiashk
📚 عجله_عجله 🔺 در مقتل مقرم آمده است که امام بعد از شهادت حضرت ابالفضل علیه‌السلام وقتی امام به خیمه بر می گشت پیاده نظام دشمن نیز به خیمه هایش نزدیک می شدند. وقد تدافعت الرجال على مخيّمه 🔸با دیدن این صحنه حضرت فریاد برآوردند که: «أما من مغيث يغيثنا؟ أما من مجير يجيرنا؟ أما من طالب حقّ ينصرنا؟ أما من خائف من النّار فيذبّ عنّا؟» 🔻 لحظاتی بعد حضرت برای وداع با شیرخواره اش به کنار خیمه ها آمد. 🔸 فرزند را به روی دست گرفت و به نزدیک دشمن برد و طلب آب کرد. (دشمنی که حالا نزدیک خیمه های حسین شده است...) ثمّ أتى به نحو القوم يطلب له الماء 🔻حرمله تیری پرتاب کرد و کودک را در آغوش پدر کرد. 🔸 امام خون گلوی فرزندش را به اسمان پاشید و آنگاه به پشت خیمه رفت. 🔻امام بدن علی اصغر را دفن کرد. چگونه؟ 🔸مرمّلاً بدمه یعنی خون و رمل بیابان با هم مخلوط شده بودند. به زبان خودمان بدن خونی و خاکی علی را دفن کرد. به نظر می رسد با توجه به نزدیک شدن دشمنان به خیمه ها و تعجیل آنها در تمام کردن کار امام، امام حسین این کار را خیلی سریع انجام داده باشد. به زبان عامیانه گویا حضرت علی را پشت خیمه برد. با شمشیرش قبر کند. دفنش کرد. تا مبادا دشمن از این فرصت استفاده کند و به خیمه ها حمله کند. 📎 مقتل الحسین مقرم ص 270-272 🔻 پژوهشی در تاریخ اسلام 🔺 https://eitaa.com/hakakiashk
📚 ترجمه یک سلام 🔻 در زیارت ناحیه مقدس امام زمان به نوزاد شیرخواره اینگونه سلام می دهد: 🔸السَّلامُ عَلى عَبدِ اللّه ِ بنِ الحُسَينِ عليه السلام ، الطِّفلِ الرَّضيعِ، وَالمَرمِيِّ الصَّريعِ ، المُتَشَحِّطِ دَما ، المُصَعَّدِ دَمُهُ فِي السَّماءِ ، المَذبوحِ بِالسَّهمِ في حِجرِ أبيهِ ، لَعَنَ اللّه ُ رامِيَهُ حَرمَلَةَ بنَ كاهِلٍ الأَسَدِيِّ وذَويهِ 📎 المزار الكبير نویسنده : المشهدي، الشيخ أبو عبد الله صفحه : 488 🔻سلام بر عبد اللّه بن حسين، كودك شيرخوار و هدفِ تيرْ قرار گرفته، و به خون تپيده، و خونش به آسمانْ پرتاب شده، و سرِ بريده شده با تير در دامن پدرش ! خدا لعنت كند تيرانداز به او، حرملة بن كاهل اسدى و همراهانش را! 🔸 در این سلامت عبارت این است المرمی الصریع مرمی یعنی هدف قرار گرفته در معنای صریع آورده شده است یعنی به مرد بخاك انداخته شده 📎قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 4 صفحه : 123 🔻 حالا ترکیب این دو چه معنایی می دهد تیرخورده به خاک افتاده؟ 🔸 آیا تیر باعث شد که علی به خاک بیافتد؟؟؟ 🔻 ذبْح بریدن رگهای چهارگانه گردن است. 🔸 امام می فرماید مذبوح بالسهم. 🔻یعنی با یک تیر رگهای چهارگانه را... 🔻 پژوهشی در تاریخ اسلام 🔺 https://eitaa.com/hakakiashk
🔰 : بیان نکاتی از مقتل جناب حضرت علی اصغر علیه السلام 🔻 عجله عجله 📚 مطالعه 🔸ترجمه یک سلام 📚 مطالعه و 🔸 حضرت رباب 📚 مطالعه 🔻 دستان خونی 📚 مطالعه 🔸 مثل زهرا سلام الله علیها 📚 مطالعه 🔻 زینب محیی امامت 📚 مطالعه 🔸 حروف مقطعه! 📚 مطالعه 🔻 نزدیک خیام بودند 📚 مطالعه 🔻 پژوهشی در تاریخ اسلام 🔺 https://eitaa.com/hakakiashk
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
📚 این روزهای کوفه #بخش_دوم 🔻عبیدالله همچنان تلاش می‌کرد تا کوفیان را برای جنگ با امام راهی می‌کرد.
📚 این روزهای کوفه 📌 همه آمدند. 🔻عبیدالله برای آنکه بهانه را از عمر بن سعد گرفته باشد هر روز برای او نیرو می فرستاد. 🔸از طرفی کوفیانی که خود نامه برای امام نوشته بودند خوش نداشتند که به کربلا و جنگ با امام بروند. 🔻لذا ابن زیاد با استفاده از سیاست ارعاب اقدام به اعزام نیرو کرد. 🔸او افرادی را به شهر فرستاد تا مردم را ترغیب به رفتن کنند. 🔻از طرفی مردی شامی که برای گرفتن ارث خود به کوفه آمده بود را کشت. 📎الأخبار الطوال : ص 254 🔸این کار او باعث شد تا هیچ فرد بالغی دیگر در کوفه نمانده باشد مگر اینکه به سمت نخیله که محل اعزام نیرو بود روانه نشده باشد. 🔻آن گاه ابن زياد ، بيست نفر و سى نفر و چهل نفر و گاه تا صد نفر را صبح زود و صبح و نيم روز و عصر ، از لشكرگاه نُخَيله به كمك عمر بن سعد ، روانه مى كرد 🔸و [ عمر ] ناخوش مى داشت كه كشته شدن حسين عليه السلام به دست او صورت گيرد و هيچ چيز را بيش از صلح با او ، دوست نداشت . 🔺ابن زياد ، پايگاه هايى را در كوفه قرار داده و نيروهايى را هم سامان داده بود ، از بيم آن كه كسى از لشكر براى يارى حسين عليه السلام به او نپيوندد 🔸ميان خود و لشكر عمر بن سعد، اسب هايى ورزيده و تندرو گذاشته بود و دائما اخبار او را دريافت مى كرد . 🔻سردارى با هزار نفر روانه مى شد، امّا سيصد يا چهار صد تن و گاه كمتر از اين ، به كربلا مى رسيد ؛ زيرا اين رويارويى را ناخوش مى داشتند. 📎انساب الأشراف : ج 3 ص 179 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk