eitaa logo
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
433 دنبال‌کننده
96 عکس
3 ویدیو
19 فایل
در حکاکی اشک سعی داریم تا نگاهی نو به تاریخ حیات ائمه اطهار بیاندازیم. زوایایی گفته نشده از حیات نورانی اهل بیت علیهم السلام را بررسی کنیم. در بررسی مقاتل سعی شده است که نکاتی نو و ناب گفته شود. آماده دریافت نظرات و نکات شما هستم. @seyedahmadabotorabi
مشاهده در ایتا
دانلود
📚اولین سری که به گردن اسب آویختند 🔻حبیب بن مظاهر اسدی از یاران باوفای اباعبدالله در روز عاشورا بود. 🔸او در زمان امیرالمومنین در کنار آن حضرت در تمامی جنگ های دوران حکومت علوی شرکت کرده بود. 🔻روز عاشورا پس از آنکه از امام اذن میدان گرفت نبردی سخت و جانانه کرد و بنابر نقل ابن شهرآشوب ۶۲ تن از دشمنان را کشت. 📎ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۲۵۲. 🔻«بدیل بن صریم تمیمی» به او حمله کرد و با شمشیر ضربتی بر سرش زد و او را بر زمین افکند و حبیب او را به قتل رساند. 🔸دیگری با نیزه به حبیب حمله کرد و او را بر زمین انداخت خواست که از جای برخیزد، ولی حصین‌ بن تمیم از راه رسید و با ضربت شمشیر، حبیب را نقش بر زمین کرد. 🔻سپس از اسب پیاده شد و سر مبارک حبیب را از تن جدا ساخت. 🔸حصین‌ بن تمیم با آن مرد درباره این ‌که کدام یک حبیب را به شهادت رسانده است مشاجره نمود. حصین بن تمیم به او گفت: 🔻در کشتن او با تو شریکم، 🔸آن مرد گفت: به خدا سوگند، جز من کسی او را نکشته است. 🔻حصین گفت: سر او را به من بده که به گردن اسبم بیاویزم تا مردم ببینند و بدانند که من در کشتن او با تو شریکم، آن‌گاه آن را بگیر و نزد عبیدالله بن زیاد ببر که مرا به آنچه به تو عطا کنند نیازی نیست. 🔸او نپذیرفت، ولی افراد قبیله پادرمیانی کردند و او سر حبیب را به حصین داد. 🔻او سر را به گردن اسبش آویخت و در میان لشکر دوری زد و بعد آن را به مرد تمیمی داد. 📎طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۳۹-۴۴۰ 🔸سپس آن تمیمی سر مبارک حبیب را به گردن اسب خود آویزان کرد و به کوفه آمد و آن را نزد ابن ‌زیاد برد. 📎طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری ج۴، ص۳۳۵. 📚 این اولین سری بود که اینگونه وارد کوفه شده بود. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
📚پارچه ای که به سر حر بسته شد. 🔸سیّد نعمة‌ الله‌ جزائری‌ در کتاب‌ «أنوار نعمانیّه‌» می گوید: ‎ جماعتی‌ از مردمان‌ معتمد و موثّق‌ برای‌ من‌ نقل‌ کردند که‌ چون‌ شاه‌ إسماعیل‌ بغداد را به‌ تصرّف‌ خود درآورد برای‌ زیارت‌ قبر حضرت‌ سیّد الشهداء علیه‌ السّلام‌ به‌ کربلا آمد و چون‌ از بعضی‌ از مردم‌ شنیده‌ بود که‌ به‌ حرّبن‌ یزید ریاحی‌ طعن‌ می زنند، به‌ سمت‌ قبر حرّ آمد و دستور داد قبر حرّ را نبش‌ کنند. 🔺چون‌ قبر حرّ را نبش‌ کردند، دیدند که‌ به‌ همان‌ هیئت‌ و کیفیّتی‌ که‌ کشته‌ شده‌ است‌ خوابیده‌ است‌، و بر سر او دستمالی‌ دیدند که‌ با آن‌ سر حرّ بسته‌ شده‌ بود. 🔸شاه‌ اسماعیل‌ در کتب‌ تاریخی خوانده‌ بود که‌ در واقعه‌ کربلا که‌ سر حرّ مورد اصابت‌ قرار گرفت‌ و حضرت سید الشهدا علیه السلام دستمال‌ خود را بر سر حرّ بستند و حرّ با همان‌ دستمال‌ دفن‌ شده‌ است‌، برای‌ باز کردن‌ و برداشتن‌ دستمال‌ تصمیم‌ گرفت‌. 🔺چون‌ آن‌ دستمال‌ را باز کردند خون‌ از سر حرّ جاری‌ شد بطوریکه‌ از آن‌ خون‌ قبر پُر شد و چون‌ دستمال‌ را بستند خون‌ باز ایستاد و چون‌ دوباره‌ باز کردند خون‌ جاری‌ شد. و هر چه‌ کردند که‌ بتوانند آن‌ خون‌ را به‌ غیر از همان‌ دستمال‌ بندبیاورند و از جریانش‌ جلوگیری‌ کنند میسّر نشد. 📍و از اینجا دانستند که‌ این‌ قضیّه‌ موهبت‌ الهی‌ است‌ که‌ نصیب‌ حرّ شده‌ است‌. انوارالنعمانیه، نعمت الله جزایری، ج۳ ص۱۸۹ 🔻 پژوهشی در تاریخ اسلام 🔺 https://eitaa.com/hakakiashk
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
📚 ای کاش سرش را نمی بست... 🔻من می گویم کاش امام این پارچه را به سر حر نمی بست. 🔺این حرفم حرف دل است. 🔸چرا؟ 🔻چون امام خود ساعتی بعد به این پارچه نیاز پیدا کرد. 🔸آنجایی که ایستاد تا لحظه ای استراحت کند. وقف لیستریح ساعه 🔻سنگی به پیشانی حضرت خورد. اتاه حجر 🔸مجبور شد برای پاک کردن خون پیشانی لباس عربی را بالا بزند و .... 🔻 کاش ان لحظه دسمالی همراهت بود که سرت را میبستی یا مولا... 🔸شاید شدت زخم طوری بود که... 🔻 پژوهشی در تاریخ اسلام 🔺 https://eitaa.com/hakakiashk
❁﷽❁ 🔰 : بیان نکاتی از مقتل جناب حر ۱۴۰۳ 🔻 ورود عمر بن سعد با ۴۰۰۰ نفر به کربلا 📚 مطالعه 🔸 اولین سری که به گردن اسب آویزان شد 📚 مطالعه 🔻پارچه ای که به سر حر بسته شد 📚 مطالعه 🔸کاش سر حر را نمی‌بستی مولا 📚 مطالعه و 🔸 عطش امام و خانواده‌اش در کلام حر 📚 مطالعه 🔻 تیری که بر پیکر ننشست 📚 مطالعه 🔸 حق حر به گردن ما 📚 مطالعه 🔻 سید الاحرار نوحه خوان حر 📚 مطالعه 🔸 دلجویی از حر 📚 مطالعه 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
❁﷽❁ 🔰 : بیان نکاتی از مقتل جناب حر ۱۴۰۳ 🔻 ورود عمر بن سعد با ۴۰۰۰ نفر به کربلا 📚 مطالعه 🔸 اولین سری که به گردن اسب آویزان شد 📚 مطالعه 🔻پارچه ای که به سر حر بسته شد 📚 مطالعه 🔸کاش سر حر را نمی‌بستی مولا 📚 مطالعه و 🔸 عطش امام و خانواده‌اش در کلام حر 📚 مطالعه 🔻 تیری که بر پیکر ننشست 📚 مطالعه 🔸 حق حر به گردن ما 📚 مطالعه 🔻 سید الاحرار نوحه خوان حر 📚 مطالعه 🔸 دلجویی از حر 📚 مطالعه 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
📚 این روزهای کوفه 🔰 🔻هنگامى كه ابن زياد، عمر بن سعد را از حمّام اَعيَن روانه كرد، به مردم فرمان داد تا در نُخَيله ، خيمه بزنند و فرمان داد كه هيچ كس، سرپيچى نكند . 🔸آن گاه ، بر بالاى منبر بالا رفت و معاويه را ستود و از نيكى اش و نيز فراوان و توجّهش به امور مرزها ، ياد كرد و گوشزد نمود كه به واسطه او و به دست او، اُلفت و اتّفاق [ نظر ] ، به وجود آمده است . 🔻 همچنين افزود: پسرش يزيد نيز همانند اوست ، راه او را مى رود و پايش را جاى پاى او مى گذارد، و اكنون ، صد تا صد تا بر عطايايتان ، افزوده است. 🔸پس هيچ كس از (كارگزاران قبايل)، سران، تاجران و ساكنان نمانَد ، جز آن كه بيرون بيايد و با من در لشكرگاه ، حضور يابد ؛ 🔺چرا كه هر مردى را پس از امروز بيابيم كه از پيوستن به لشكر ، كرده، خون او است . 🔺سپس ابن زياد ، بيرون رفت و لشكرگاه را [ در نُخَيله ] بر پا كرد و فرستاد تا حُصَين بن تَميم [1] كه با چهار هزار تن در قادسيه بود، با آنان به نُخَيله بيايد ، و آمد. 🔸پس از او، كثير بن شِهاب حارثى، محمّد بن اشعث بن قيس ، قَعقاع بن سُوَيد بن عبدالرحمان مِنقَرى و اسماء بن خارجه فَزارى را فرا خواند و به آنان گفت: 🔻ميان مردم بگرديد و آنان را به فرمان بُردارى و پايدارى ، فرمان دهيد و از فرجام كار ، فتنه و سرپيچى ، بيمشان دهيد و آنان را براى پيوستن به لشكر ، تشويق كنيد. 🔸آنان ، بيرون آمدند ؛ امّا اندكى بيش در كوفه نچرخيدند و خود را به ابن زياد رساندند ، 🔺 بجز كثير بن شِهاب كه تلاش مى كرد و در كوفه مى چرخيد و مردم را به متّحد شدن ، فرا مى خواند و نسبت به فتنه و تفرقه ، هشدار مى داد و مردم را از حسين عليه السلام ، باز مى داشت. ابن زیاد در صحبت هایش بر روی دو موضوع تاکید داشت یکی بود که اگر بر علیه حکومت شورش کنید ی شما را قطع می کنم. دوم نقش افرادی بود که ملقب به بودند. اما این دو موضوع چه ماجرایی داشتند؟ 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
📚 این روزهای کوفه 🔰 #بخش_اول 🔻هنگامى كه ابن زياد، عمر بن سعد را از حمّام اَعيَن روانه كرد، به مردم
📚 عریف که بود؟ 🔻عبیدالله تاکید زیادی بر روی نقش داشتن گروهی از رابطین حکومت با مردم که "عریف" خوانده می‌شدند در سرکوبی اغتشاشات و نقش دادن به آنها در این امر داشت. اما عریف که بود؟ 🔸در فرهنگ ابجدی تعریف "عریف" اینگونه آمده: العَرِيف‏- ج‏ عُرَفَاء: دانا، آنكه ياران خود را معرفى كند، كسيكه امور مردم را به عُهده گيرد، سرباز يكم كه فرمانده ده سرباز است؛ 📎 فرهنگ ابجدى ؛ متن ؛ ص608 -بستانى، فؤاد افرام، فرهنگ ابجدى - تهران، چاپ: دوم، 🔺در تاج العروس از قول ابن اثیر اینگونه نقل می‌کند: و قال ابنُ الأَثِيرِ: العُرَفاءُ جمعُ‏ عَرِيفٍ‏، و هو القَيِّمُ بأمورِ القَبِيلَةِ أو الجَماعةِ من النّاسِ، يَلِي أُمُورَهُم‏ 📎 تاج العروس من جواهر القاموس ؛ ج‏12 ؛ ص380 🔸و در مجمع البحرین همانند آنچه در تاج العروس آورده شده نوشته و این جمله را به آن اضافه کرده است: و يتعرف الغير منه أحوالهم‏ 📎 مجمع البحرين ؛ ج‏5 ؛ ص97 🔺راغب اصفهانى در “ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن” عریف را اینگونه تعریف می‌کند: عَرِيف‏: كسى است كه مردم را خوب می‏شناسد و معرّفى مى‏كند 📎ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن ؛ ج‏2 ؛ ص587- 🔸"فرمانده ده هزار كس" امير" بود 🔻و فرمانده هزار كس" قائد" 🔸و فرمانده صد كس" نقيب" 🔺و فرمانده ده كس" عريف". 🔻لباس سپاهيان باختلاف دسته و اسلحه تفاوت داشت 🔸در ايام متوكل لباس سپاهيان تغيير يافت و رنگ آن خاكسترى شد 🔻و بگفت تا شمشير بگردن نياويزند و آنرا چون پارسيان بكمر بندند." 📎 تاريخ سياسى اسلام (ترجمه)، ج‏3، ص: 625 📚می‌توان اینگونه نتیجه گرفت که «عریف» نماینده ی قبیله یا یک گروه و رابط آنها با حکومت وقت بوده است. 📌ابن‌زیاد با تهدید این رابطین که مسئولیت توزیع(حقوق) افراد خود را داشتند و اینکه در صورتی که همکاری نکنند مسئولیت هرگونه اغتشاش در کوفه را با این افراد می‌داند و مجازات های سخت بعدی برایشان در نظر گرفته است توانست ترس و رعب را در قلوب عده ای از کوفیان جای دهد. 📌این اقدام ابن‌زیاد یعنی بطور مستقیم زندگی مادی مردم را نشانه گرفتن. 🔸آنها که نتوانسته بودند خود را آماده سختی‌های قیام کنند بعدها با تهدیدات بعدی از یاری مسلم سرباززدند. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
📚 این روزهای کوفه 🔰 #بخش_اول 🔻هنگامى كه ابن زياد، عمر بن سعد را از حمّام اَعيَن روانه كرد، به مردم
📚عطا چه بود؟ 🔻در زمان خلیفه دوم و با گسترش مرزهای حکومت؛ درآمدهای فراوانی از سرزمین های تازه فتح شده به خزانه مسلمین سرازیر شد. 🔸خلیفه دوم این درآمدها را به عنوان عطایا میان مسلمانان توزیع کرد. 🔺 آنچه به صورت وجه نقد و حقوق منظم نقدی بود، «عطا» نامیده می‌شد. صورت دارندگان عطا، یعنی حقوق‌بگیران لشکری و خانواده‌های آن‌ها نیز در «سجلات» نگهداری می‌شد. 🔸در زمان خلیفه سوم محدودیت هایی که عمر برای سران قریش ایجاد کرده بود را نادیده گرفت. 🔺لذا آنان اراضی و مزارع وسیعی را در ایران، شام و مصر تصرف کردند و برثروت خود فزودند. 🔸در زمان امیرالمومنین حضرت این عطایا را بصورت مساوی بین همه تقسیم می کرد که منجر به اعتراض سران و اشراف شده بود. 🔻بعد از امیرالمومنین و در زمان معاویه دوباره شبیه قبل عطایا بصورت نامساوی بین افراد توزیع می شد. 🔸از آنجایی که این پول ها بدون کار کردن به دست افراد می رسید باعث شده بود تا تجارت در بین اعراب به ارامی از رونق بیافتد. 🔻 ابوسفیان هنگام تشکیل دیوان و برقراری عطا به خلیفه دوم گفت: «اگر تو چنین مقرری برای مسلمین برقرار کنی، آنها به اتکای آن، تجارت را رها خواهند کرد». 📎بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، ص۴۴۰. 🔻از آنجایی که غیر اعراب سهم بسیار کمی از این عطایاداشتند خود به خود سهم اعراب از این هدایا بیشتر می شد. 🔸لذا به شدت به این پول ها وابسته بودند تا جایی که یکی از دلایل ایستادن در مقابل امام را قطع این پول ها گفتند. 📌 فلَمّا رَأَى الحُسَينُ عليه السلام عُمَرَ بنَ سَعدٍ قَد قَصَدَ لَهُ في مَن مَعَهُ قالَ : يا هؤُلاءِ ، اسمَعوا يَرحَمُكُمُ اللّه ُ ! ما لَنا ولَكُم ؟ ! ما هذا بِكُم يا أهلَ الكوفَةِ ؟ ! قالوا : خِفنا طَرحَ العَطاءِ ، قالَ : ما عِندَ اللّه ِ مِنَ العَطاءِ خَيرٌ لَكُم . 🔺چون امام حسين عليه السلام ديد كه عمر بن سعد با همراهانش، قصد او را كرده است، 🔺فرمود: «اى مردم ! گوش دهيد. خداوند ، بر شما ، رحمت آورد! ما را با شما چه كار ؟! اى كوفيان ! اين ، چه كارى است ؟» . 🔸 گفتند: از قطع شدن عطا و حقوقمان ترسيديم. 🔻امام عليه السلام فرمود: «عطايتان نزد خدا ، برايتان بهتر است». 📎الطبقات الكبرى ج 10 ص 465 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
🔰 : بیان نکاتی از مقتل جناب علیهما السلام 🔸 قاتلان عبدالله با امام چه کردند؟ 📚 مطالعه 🔻 بدن پايمال سُم ستوران 📚 مطالعه 🔸 چشمان نیمه باز 📚 مطالعه 🔻 کوچکترین مدافع حرم 📚 مطالعه 🔸 غیرت حسنی 📚 مطالعه 🔻 برایشان پدر باش! 📚 مطالعه 🔸 حروف مقطعه! 📚 مطالعه 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
📚 این روزهای کوفه 🔰 #بخش_اول 🔻هنگامى كه ابن زياد، عمر بن سعد را از حمّام اَعيَن روانه كرد، به مردم
📚 این روزهای کوفه 🔻عبیدالله همچنان تلاش می‌کرد تا کوفیان را برای جنگ با امام راهی می‌کرد. 🔸نخستين كسى كه به سوى عمر بن سعد ، حركت كرد ، شِمر بن ذى الجوشن سَلولى ـ كه لعنت خدا بر او باد ـ بود كه با هزار تن ، به او پيوست و لشكر عمر بن سعد ، به نُه هزار تن رسيد. 🔻 پس از او، زيد (/ يزيد) بن رَكّاب كَلْبى با دو هزار تن، 🔸حُصَين بن نُمَير سَكونى با چهار هزار تن، 🔻 مُصاب مارى (ِ مُضاير مازِنى) با سه هزار تن و نصر بن حَربه (/ حَرَشه) با دو هزار تن ، 🔸به او پيوستند و سپاهش به بيست هزار تن رسيد . 🔰آن گاه ابن زياد ، مردى را به سوى شَبَث بن رِبعى رياحى فرستاد و از او خواست كه به سوى عمر بن سعد برود. 🔻 او بيمارى را بهانه كرد . 🔸 ابن زياد به او گفت: آيا خود را به بيمارى مى زنى ؟ اگر تو گوش به فرمان ما هستى، به سوى جنگ با دشمن ما برو . 🔻او نيز پس از آن كه ابن زياد ، او را بزرگ داشت و عطايا و هدايايى به وى بخشيد ، با هزار سوار ، به عمر بن سعد پيوست. 🔸 پس از آن ، حجّار بن اَبجَر نيز با هزار سوار ، از پىِ او آمد و سپاه عمر بن سعد ، به 22 هزار پياده و سواره رسيد. 🔻آن گاه ابن زياد ، به عمر بن سعد نوشت: 🔰«با فراوانىِ سواره و پياده ، بهانه اى در جنگ با حسين ، برايت نگذاشته ام . دقّت كن كه هيچ كارى را آغاز مكنى ، جز آن كه صبح و شب ، با هر پيك بامدادى و شامگاهى ، با من مشورت كنى . والسّلام !» . 🔻 عبيد اللّه بن زياد ، همواره كسى را به سوى عمر بن سعد ، روانه مى كرد و از او مى خواست تا در نبرد با حسين عليه السلام ، شتاب كند . 🔸 دسته هاى سپاه عمر بن سعد ، شش روز از محرّم گذشته ، به هم پيوستند . 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
📚 صورت خاکی 🔻حمید بن مسلم تاریخ نگار کربلا می گوید: 🔸عمرو بن سعد بن نُفَيل اَزْدى به من گفت : 🔻به خدا سوگند ، بر او (قاسم) حمله مى برم . 🔸 به او گفتم : سبحان اللّه ! و از آن ، چه مى خواهى ؟ ! 🔻كُشتن همين كسانى كه گرداگردِ آنها را گرفته اند ، براى تو بس است . 🔸 گفت : به خدا سوگند ، به او حمله خواهم بُرد ! 🔰 آن گاه ، بر او حمله بُرد ، و باز نگشت تا با شمشير ، بر سرش زد . 📍 آن جوان ، به صورت ، [برزمين] افتاد و فرياد برآورد : عموجان ! 🔸 این دومین شهیدی بود از بنی هاشم که با صورت بر زمین افتاد. 🔻 قبل از او، علی اکبر با فرقی شکافته با صورت به خاک افتاده بود. 🔸 ساعتی نگذشت که خود امام بعد از اصابت تیر سه شعبه مسموم به سینه اش فَأَتاهُ سَهمٌ مُحَدَّدٌ مَسمومٌ ، لَهُ ثَلاثُ شُعَبٍ ، فَوَقَعَ في قَلبِهِ 📎 مقتل الحسین خوارزمی ، ج۲ ، ص ۳۹ 🔻با صورت به زمین خورد... فَسَقَطَ الحُسَينُ عليه السلام عَن فَرَسِهِ إلَى الأَرضِ عَلى خَدِّهِ الأَيمَنِ 📎ملهوف، سید بن طاووس، ص۱۷۴ 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
📚 اشک غیرت 🔻شیخ عباس قمی در نفس المهموم در بیان اتفاقات شب عاشورا به گفتگوی امام حسین علیه‌السلام و حضرت قاسم اشاره می کند که امام در جواب سوال قاسم که آیا فردا شهید می‌شوم؟ 🔸امام فرمود: آری، اما بعد از آنکه به بلای عظیمی مبتلا می‌شوی! حتی نوزادم نیز کشته می‌شود. 🔺قاسم عرض کرد: عموجان آیا به خیمه زن‌ها هم می‌رسند؟ 📍چگونه ممکن است در حالی که نوزاد شیرخواره است. 🔻حضرت فرمود آری 📎نفس المهموم ص 208 🔸در مقاتل آمده است که قاسم با چشمانی اشکبار عازم میدان شد! فخرج و دموعه على خديه 📎مقتل الحسین خوارزمی ج ۲ ص ۳۱ 🔻راستی قاسم چرا گریان بود؟ 🔺او که داشت به آرزویش می‌رسید؟ 🔸آیا گریه او، گریه شوق بود یا گریه ی برای اهل حرم امام که شنیده بود دشمن به خیمه ها حمله می کند؟ 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
🔰: بیان نکاتی از مقتل جناب علیهما السلام 🔸 این روزهای کوفه ۲ 📚 مطالعه 🔻صورت خاکی 📚 مطالعه 🔸 اشک غیرت 📚 مطالعه و 🔸 زخم سطحی 📚 مطالعه 🔻 دو قمر بنی‌هاشم 📚 مطالعه 🔸 شبیه_مادر 📚 مطالعه 🔻 نکاتی از شهادت قاسم بن الحسن علیه‌السلام 📚 مطالعه 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
هدایت شده از تلنگر مهدوی
🏴 یَابْن‌َالحسن! (هَلْ لي مِن تَوبة)¹...؟! جدّشما حرّ را از ذلّت (ثَکَلَتْکَ اُمُّک)² رساند به‌مقام (أنتَ الحُرّ کَما سَمَّتْکَ اُمُّک)³ مولاجان! می‌شود به سنّت جدّ شهیدت، توبه ما را هم بپذیری و بگویی (إرفَعْ رَأسَک)⁴ 😔 ــــــــــــــــــــــــــــــــــ ¹- می‌توانم توبه کنم؟ ²- مادرت به عزایت بنشیند ³- تو آزاده‌ای، چنانچه مادرت، تورا حرّ نامید ⁴- سرت را بلند کن ✎ عبارت‌اول از جناب‌حرّ نقل شده وعبارات‌بعدی از حضرت‌اباعبدالله(؏) مقتـــل حـــرّ↶ https://eitaa.com/hakakiashk/382 @emamana ⤌تلنگـــــــرمهـــدوی
📚 آخرین نامه 🔻 کوفیان نامه های بسیاری برای امام نوشتند و ارسال کردند. 🔸در اولین نامه ای که ارسال شد آنان از نداشتن رهبر و امام گله کرده بودند و از اباعبدالله الحسین علیه‌السلام خواستند که به کوفه برود و رهبر مردم کوفه شود. 🔻 اما در آخرین نامه که اتفاقا با عباراتی احساسی نظیر " العجل العجل یابن رسول الله" همراه بود صحبت از رهبری نبود. 🔸 نویسندگان این نامه نوشتند که 🔻 ما شیعه تو و پدرت هستیم! من شيعته وشيعة أبيه أمير المؤمنين  🔸مردم منتظر شما هستند و فقط تو را می خواهند. أما بعد ، فان الناس ينتظرونك ، لا رأي لهم غيرك ، 🔻"فالعجل العجل يابن رسول الله" با گفتن این جمله امام را ترغیب کردند که به کوفه بیاید. 🔸فکر می کنید برای چه امری؟ 🔻گفتند درختانمان سبز شده فقد أخضر الجناب  🔸 میوه داده وأينعت الثمار ، 🔻وأعشبت الأرض ، وأورقت الأشجار ، 🔸گفتند لشکر تو آماده است، بیا! فاقدم علينا إذا شئت ، فإنما تقدم على جندٍ مجندة لك ، 🔻در آخر هم به امام و پدرش سلام دادند. والسلام عليك ورحمة الله وبركاته وعلى أبيك من قبلك. 📎 لهوف ص ۱۰۶ 🔸 می بینیم که در این نامه گویا بیشتر امام را به تفریح و خوشگذرانی دعوت کرده اند تا قیام علیه حکومت یزید. 🔻 در اولین نامه صحبت از معاویه و کارهایش بود و با تعابیر چون دشمن تو و پدرت، یا جبار عنید از او یاد شده بود. 🔸 در نامه اول می گفتند ما‌ امام نداریم، ثم أنه ليس علينا إمامٌ غيرك بیا تا کوفه را یکدست کنیم. فأقبل لعل الله يجمعنا بك على الحق 📎 لهوف، ص۱۰۴ 🔸 تفاوت متن این دو نامه پربوط به تفاوت نگاه نویسندگان آنهاست. 🔻 نامه اول را سلیمان بن صرد خزاعی، مسیب بن نجبه، رفاعه بن شداد و حبیب بن مظاهر امضا کردند. 🔸 نامه آخر را شبث بن ربعی، حجار بن ابجر، یزید بن حارث، یزید بن رویم، عزره بن قیس عمرو بن حجاج و محمد بن عمیر بن عطارد امضا زدند. 📍 شاید بپرسید چه اهمیتی دارد چه کسی امضا زده؟ 🔻 وقتی به روز عاشورا و بعدش نگاه می کنیم می‌بینیم امضا کنندگان نامه اول یا در عاشورا شهید شدند و یا در قیام توابین. 🔸اما امضا کنندگان آخرین نامه اتفاقا در کربلا بودند اما نه در سمت امام 🔺عمرو بن حجاج فرمانده ۴۰۰۰ نفر تیراندازی بود که بر شریعه فرات ایستاده بودند تا کسی به آب نرسد. 🔸شبث بن ربعی فرمانده پیاده نظام سپاه عمر بن سعد بود و این روزها با ۱۰۰۰ نفر برای جنگ به کربلا آمد. 🔻حجار بن ابجر جزو قاتلین امام بود. 🔸عزره بن قیس فرمانده سوار نظام سپاه عمر بن سعد بود. 🔰 آری وقتی امام را برای بخواهیم معلوم‌ نیست کارمان به کجا بکشد... 🔻 پژوهشی در تاریخ اسلام 🔺 https://eitaa.com/hakakiashk
📚 عجله_عجله 🔺 در مقتل مقرم آمده است که امام بعد از شهادت حضرت ابالفضل علیه‌السلام وقتی امام به خیمه بر می گشت پیاده نظام دشمن نیز به خیمه هایش نزدیک می شدند. وقد تدافعت الرجال على مخيّمه 🔸با دیدن این صحنه حضرت فریاد برآوردند که: «أما من مغيث يغيثنا؟ أما من مجير يجيرنا؟ أما من طالب حقّ ينصرنا؟ أما من خائف من النّار فيذبّ عنّا؟» 🔻 لحظاتی بعد حضرت برای وداع با شیرخواره اش به کنار خیمه ها آمد. 🔸 فرزند را به روی دست گرفت و به نزدیک دشمن برد و طلب آب کرد. (دشمنی که حالا نزدیک خیمه های حسین شده است...) ثمّ أتى به نحو القوم يطلب له الماء 🔻حرمله تیری پرتاب کرد و کودک را در آغوش پدر کرد. 🔸 امام خون گلوی فرزندش را به اسمان پاشید و آنگاه به پشت خیمه رفت. 🔻امام بدن علی اصغر را دفن کرد. چگونه؟ 🔸مرمّلاً بدمه یعنی خون و رمل بیابان با هم مخلوط شده بودند. به زبان خودمان بدن خونی و خاکی علی را دفن کرد. به نظر می رسد با توجه به نزدیک شدن دشمنان به خیمه ها و تعجیل آنها در تمام کردن کار امام، امام حسین این کار را خیلی سریع انجام داده باشد. به زبان عامیانه گویا حضرت علی را پشت خیمه برد. با شمشیرش قبر کند. دفنش کرد. تا مبادا دشمن از این فرصت استفاده کند و به خیمه ها حمله کند. 📎 مقتل الحسین مقرم ص 270-272 🔻 پژوهشی در تاریخ اسلام 🔺 https://eitaa.com/hakakiashk
📚 ترجمه یک سلام 🔻 در زیارت ناحیه مقدس امام زمان به نوزاد شیرخواره اینگونه سلام می دهد: 🔸السَّلامُ عَلى عَبدِ اللّه ِ بنِ الحُسَينِ عليه السلام ، الطِّفلِ الرَّضيعِ، وَالمَرمِيِّ الصَّريعِ ، المُتَشَحِّطِ دَما ، المُصَعَّدِ دَمُهُ فِي السَّماءِ ، المَذبوحِ بِالسَّهمِ في حِجرِ أبيهِ ، لَعَنَ اللّه ُ رامِيَهُ حَرمَلَةَ بنَ كاهِلٍ الأَسَدِيِّ وذَويهِ 📎 المزار الكبير نویسنده : المشهدي، الشيخ أبو عبد الله صفحه : 488 🔻سلام بر عبد اللّه بن حسين، كودك شيرخوار و هدفِ تيرْ قرار گرفته، و به خون تپيده، و خونش به آسمانْ پرتاب شده، و سرِ بريده شده با تير در دامن پدرش ! خدا لعنت كند تيرانداز به او، حرملة بن كاهل اسدى و همراهانش را! 🔸 در این سلامت عبارت این است المرمی الصریع مرمی یعنی هدف قرار گرفته در معنای صریع آورده شده است یعنی به مرد بخاك انداخته شده 📎قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر جلد : 4 صفحه : 123 🔻 حالا ترکیب این دو چه معنایی می دهد تیرخورده به خاک افتاده؟ 🔸 آیا تیر باعث شد که علی به خاک بیافتد؟؟؟ 🔻 ذبْح بریدن رگهای چهارگانه گردن است. 🔸 امام می فرماید مذبوح بالسهم. 🔻یعنی با یک تیر رگهای چهارگانه را... 🔻 پژوهشی در تاریخ اسلام 🔺 https://eitaa.com/hakakiashk
🔰 : بیان نکاتی از مقتل جناب حضرت علی اصغر علیه السلام 🔻 عجله عجله 📚 مطالعه 🔸ترجمه یک سلام 📚 مطالعه و 🔸 حضرت رباب 📚 مطالعه 🔻 دستان خونی 📚 مطالعه 🔸 مثل زهرا سلام الله علیها 📚 مطالعه 🔻 زینب محیی امامت 📚 مطالعه 🔸 حروف مقطعه! 📚 مطالعه 🔻 نزدیک خیام بودند 📚 مطالعه 🔻 پژوهشی در تاریخ اسلام 🔺 https://eitaa.com/hakakiashk
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
📚 این روزهای کوفه #بخش_دوم 🔻عبیدالله همچنان تلاش می‌کرد تا کوفیان را برای جنگ با امام راهی می‌کرد.
📚 این روزهای کوفه 📌 همه آمدند. 🔻عبیدالله برای آنکه بهانه را از عمر بن سعد گرفته باشد هر روز برای او نیرو می فرستاد. 🔸از طرفی کوفیانی که خود نامه برای امام نوشته بودند خوش نداشتند که به کربلا و جنگ با امام بروند. 🔻لذا ابن زیاد با استفاده از سیاست ارعاب اقدام به اعزام نیرو کرد. 🔸او افرادی را به شهر فرستاد تا مردم را ترغیب به رفتن کنند. 🔻از طرفی مردی شامی که برای گرفتن ارث خود به کوفه آمده بود را کشت. 📎الأخبار الطوال : ص 254 🔸این کار او باعث شد تا هیچ فرد بالغی دیگر در کوفه نمانده باشد مگر اینکه به سمت نخیله که محل اعزام نیرو بود روانه نشده باشد. 🔻آن گاه ابن زياد ، بيست نفر و سى نفر و چهل نفر و گاه تا صد نفر را صبح زود و صبح و نيم روز و عصر ، از لشكرگاه نُخَيله به كمك عمر بن سعد ، روانه مى كرد 🔸و [ عمر ] ناخوش مى داشت كه كشته شدن حسين عليه السلام به دست او صورت گيرد و هيچ چيز را بيش از صلح با او ، دوست نداشت . 🔺ابن زياد ، پايگاه هايى را در كوفه قرار داده و نيروهايى را هم سامان داده بود ، از بيم آن كه كسى از لشكر براى يارى حسين عليه السلام به او نپيوندد 🔸ميان خود و لشكر عمر بن سعد، اسب هايى ورزيده و تندرو گذاشته بود و دائما اخبار او را دريافت مى كرد . 🔻سردارى با هزار نفر روانه مى شد، امّا سيصد يا چهار صد تن و گاه كمتر از اين ، به كربلا مى رسيد ؛ زيرا اين رويارويى را ناخوش مى داشتند. 📎انساب الأشراف : ج 3 ص 179 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
📚 زیارتی با طعم مصیبت 🔻در کامل الزیارات در بخش زیارت امام حسین علیه‌السلام اینگونه آورده است که: 🔸ثمَّ صِرْ إِلَى قَبْرِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ فَهُوَ عِنْدَ رِجْلِ الْحُسَيْنِ، فَإِذَا وَقَفْتَ عَلَيْهِ فَقُلِ : ➖سپس به طرف قبر على بن الحسين بگرد، آن جناب پائين امام حسين عليه السّلام مى باشد پس وقتى مقابل قبرش ايستادى بگو: 🔺 السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ ابْنَ خَلِيفَةِ رَسُولِ اللَّهِ وَ ابْنَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ مُضَاعَفَةً كُلَّمَا طَلَعَتْ شَمْسٌ أَوْ غَرَبَتْ، السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى رُوحِكَ وَ بَدَنِكَ، ▪️درود بر تو اى فرزند رسول خدا و رحمت و بركات خدا بر تو باد، درود بر تو اى جانشين رسول خدا و پسر دختر رسول خدا، و رحمت و بركات خدا چند برابر بر تو باد، مادامى كه خورشيد طلوع كرده يا غروب مى نمايد درود بر تو و بر روان و بدن تو باد 🔸بأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي مِنْ وَ مَقْتُولٍ مِنْ غَيْرِ جُرْمٍ، ▪️پدر و مادرم فداى بريده و كشته اى باد كه بدون گناهى او را كشتند، 🔺بأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي دَمَكَ الْمُرْتَقَى بِهِ إِلَى حَبِيبِ اللَّهِ، ▪️پدر و مادرم فدايت، خون تو بالا رفت و به نظر حبيب خدا رسيد، 🔸بأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي مِنْ مُقَدَّمٍ بَيْنَ يَدِي أَبِيكَ يَحْتَسِبُكَ وَ يَبْكِي عَلَيْكَ مُحْتَرِقاً عَلَيْكَ قَلْبُهُ ▪️پدر و مادرم فداى تو كه در مقابل پدر شهيد شده و پدرت تسليم رضاى خدا گشت و بر تو گريست، در حالى كه قلب او بر تو آتش گرفت، 🔺يرْفَعُ دَمَكَ بِكَفِّهِ إِلَى أَعْنَانِ السَّمَاءِ- لَا يَرْجِعُ مِنْهُ قَطْرَةٌ وَ لَا تَسْكُنُ عَلَيْكَ مِنْ أَبِيكَ زَفْرَةٌ وَدَّعَكَ لِلْفِرَاقِ- ▪️خونت را به كف گرفت و به آسمان پاشيد و قطره اى از آن به زمين بر نگشت، و ناله و افغان در سوك تو از پدرت قطع نشد و آن حضرت آنى آرام نگشت، به منظور جدائى با تو وداع نمود 🔸فمَكَانُكُمَا عِنْدَ اللَّهِ مَعَ آبَائِكَ الْمَاضِينَ وَ مَعَ أُمَّهَاتِكَ فِي الْجِنَانِ مُنَّعَمِينَ- ▪️پس جايگاه شما دو نفر نزد خدا با پدران و گذشتگانتان مى باشد، و نيز همراه مادرانتان در بهشت در نعمت خدا هستید 🔻أبْرَأُ إِلَى اللَّهِ مِمَّنْ قَتَلَكَ وَ کربلا ▪️به سوى خدا بى زارى مى جويم از كسى كه تو را كشت و سر بريد. 📎 كامل الزيارات - ط مكتبة الصدوق نویسنده : ابن قولويه القمي ص 253 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
: بیان نکاتی از مقتل جناب حضرت علی اکبر علیه السلام 🔺 زیارتی با طعم مصیبت 📚 مطالعه 🔸رد امان نامه 📚 مطالعه 🔻اربا اربا(1402) 📚 مطالعه 🔸خورشید تابان 📚 مطالعه 🔻نجات جان امام 📚 مطالعه 🔸داغ علی اکبر 📚 مطالعه 🔻تشییع پیکر 📚 مطالعه 🔸مقام حضرت علی اکبر علیه السلام 📚 مطالعه 🔻اذن شهادت 📚 مطالعه 🔸اربااربا(1401) 📚 مطالعه 🔻 وداع 📚 مطالعه 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
📚 بی خداحافظی 🔻 در مقاتل آمده است که حضرت عباس علیه السلام برای آوردن آب به سمت شریعه فرات رفت. 🔸 جایی نیامده است که حضرت برای جنگ به میدان رفته باشد. 🔺 فرقش چیست؟ 🔸 فرقش این است که کسی که برای جنگ می رود قبلش وداع می کند. 🔺 حالا آنچه در مقاتل آمده است این است که حضرت برای اوردن آب رفته است. 🔸 حسرت وداع با عمو بر دل کودکان امام ماند. 🔺 حسرت وداع با برادر بر دل خواهران حضرت ماند. 🔸 امام حسین با اکثر شهدا وداع کرد، اما با حضرت عباس نه... 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
📚 حافظ خیام 🔻حضرت ابالفضل علیه السلام هم داغ برادر دید و هم داغ برادر زاده و هم تنهایی اباعبدالله را می دید. 🔸حضرت ابالفضل علیه السلام حافظ خیام است. 🔻 تا او بود خیمه ها امنیت داشتند. 🔸شاهد این ادعا زمانی است که اباعبدالله از کنار بدن بی جان برادر با چشمانی اشکبار برگشته و دشمن خیمه هایش را دوره کرده بودند و حضرت ندای هل من مغیث و هل من معین سر داده بودند. 🔺وقد تدافعت الرجال على مخيّمه فنادى: «أما من مغيث يغيثنا؟ أما من مجير يجيرنا؟ أما من طالب حقّ ينصرنا؟ أما من خائف من النّار فيذبّ عنّا؟» 📎مقتل مقرم/270 🔸 ابالفضل حافظ خیام حضرت بود، 🔻اگر امام توانست به بالین علی اکبر برود علتش حضور ابالفضل بود که از خیام حفاظت می کرد 🔸بعد از ابالفضل دشمن چنان جرات پیدا کرد که در زمانی که اباعبدالله زنده بود به خیمه هایش حمله کرد. و حضرت فرمود اگر دین ندارید لااقل در دنیاتان ازاده باشید. تا من زنده هستم به خیمه هایم هجوم نبرید. 🔺فَجاءَ إلى فُسطاطِهِ لِيَنهَبَهُ ، فَقالَ لَهُ الحُسَينُ عليه السلام : وَيلَكُم ! إن لَم يَكُن لَكُم دينٌ فَكونوا أحرارا فِي الدُّنيا ، فَرَحلي لَكُم عَن ساعَةٍ مُباحٌ ! قالَ : فَاستَحيا ورَجَعَ . 📎 مقاتل الطالبيين (ابو الفرج الإصفهاني) ، ج 1 ، ص 79 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk
🔰 : بیان نکاتی از مقتل حضرت ابالفضل علیه السلام 🔻 بی خداحافظی 📚 مطالعه 🔸حافظ خیام 📚 مطالعه و 🔸چه بر بدن عباس آمد؟ 📚 مطالعه 🔸آرام می رفت. 📚 مطالعه 🔻 ارکب بنفسی انت 📚 مطالعه 🔸 دیر رسیدم من 📚 مطالعه 🔻 نکاتی از مقتل📚 مطالعه 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk