📚 عمر بن سعد کور شده بود.
🔸 وقتی عبیدالله به ابن سعد گفت که باید به جنگ امام برود او این کار را خوش نداشت.
🔻 با افرادی مشورت کرد و همه او را از این کار نهی کردند اما او برای رفتن به جنگ امام یک دلیل داشت: #حکومت_ری!
🔸 او علنا می گفت که می داند که جنگ با امام چه عاقبتی دارد اما از #حکومت_ری نمی تواند بگذرد.
🔻با این وجود او سعی داشت هم با امام مذاکره کند و هم عبیدالله را راضی نگه دارد. اما این سیاست او جواب نداد و عبیدالله در نامه ای دستور جنگیدن را داد و به او گفت که #دوست دارد چگونه با امام رفتار شود حتی بعد از کشته شدن امام!
🔸 عبيد اللّه بن زياد، شمر بن ذى الجوشن را فرا خواند و به او گفت: اين نامه را براى عمر بن سعد ببر و بايد گردن نهادن به حكم مرا به حسين و يارانش ، عرضه بدارد .
🔻اگر پذيرفتند، بايد آنان را #دستْ_بسته ، به سوى من بفرستد ، و اگر نپذيرفتند، بايد با آنان #بجنگد .
🔸اگر عمر چنين كرد ، گوش به فرمان و مطيعِ او باش ، و اگر خوددارى كرد، تو با آنان بجنگ و تو ، فرمانده مردمى (لشكرى)
🔻و بر او (حسين عليه السلام ) بپَر و #گردنش را بزن و #سرش را به سوى من بفرست .
▪️ابو جَناب كَلْبى نيز برايم گفت: سپس عبيد اللّه بن زياد ، به عمر بن سعد نوشت :
🔸«امّا بعد، من ، تو را به سوى حسينْ نفرستادم كه كارى به او نداشته باشى و يا به او مهلت دهى و برايش سلامت و ماندگارى را آرزو كنى و يا برايش نزد من به شفاعت بنشينى... .
▪️دقّت كن !
🔻اگر حسين و يارانش ، به حكم [ من ] گردن نهادند و تسليم شدند، آنها را #دستْ_بسته ، نزد من بفرست ، و اگر خوددارى كردند :
🔸 لشكر را به سويشان حركت ده
🔻 و آنها را بكُش
🔸و مُثْله كن كه سزامندِ اين هستند ؛
▪️و اگر حسين ، كشته شد ،
🔻 بر سينه و پشتش اسب بتازان كه او نافرمان و بُريده [ از امّت ] و بُرَنده[ ى رَحِم ] و ستمكار است .
▪️قصدم از اين كار ، زيان رساندن به او پس از مرگ نيست ـ كه امكان ندارد ـ ؛
🔻بلكه #عهد كرده بودم كه اگر او را بكُشم ، اين كار را با او بكنم .
🔸اگر تو ، كار ما را اجرا كنى، پاداش #مطيعِ گوش به فرمان را به تو مى دهيم ،
🔻و اگر خوددارى كردى، از كار و سپاه ما ، كناره بگير و لشكر را به شمر بن ذى الجوشن ، وا بگذار كه ما ، فرمانمان را به او داده ايم . والسّلام !» .
📎 تاريخ الطبري : ج 4 ص 314
➖آنچه با امام انجام شد مطابق #میل عبیدالله بود.
🔻 عمر بن سعد برای حکومت و ریاست حاضر شد این کار را بکند.
🔸او حاضر شد بخاطر رضایت رئیس بالادستی اش (ابن مرجانه) حق را زیر پا بگذارد و امام را به ان وضع بد بکشد.
▪️ اگر هر کسی در زندگی اش کربلا و عاشورایی دارد.
پس ممکن است در خودش ابن زیاد هم داشته باشد.
پس ممکن است در خودش عمر بن سعدهم داشته باشد.
پس ممکن است در دلش چشمی به حکومت ری هم داشته باشد.
#تاریخ
#کربلا
#عاشورا
#امام_حسین
#امام_زمان
🔻 #حکاکی_اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻
https://eitaa.com/hakakiashk
🔰 #شب_دهم:
🔸نکاتی از مقتل سیدالشهدا علیه السلام 📚 مطالعه
#شب_دهم
#عاشورا
#محرم
#امام_زمان
#امام_حسین
🔻 #حکاکی_اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻
https://eitaa.com/hakakiashk
📚 دلم را آتش مزن
امام برای وداع آمد.
سكينه ، شيون مى كرد .
امام عليه السلام ، او را به سينه اش چسباند و فرمود :
{ اى سَكينه ! بدان كه پس از من ، گريه ات طولانى خواهد بود ، هنگامى كه مرگ ، مرا در يابد .}
{ با اشك حسرتت ، دلم را آتش مزن تا آن گاه كه روح در بدن دارم }
{ و چون كشته شدم ، تو سزامند گريستنى اى بهترينِ زنان ! }
📎 المناقب لابن شهرآشوب : ج 4 ص 109 .
#شب_دهم
#عاشورا
#محرم
#امام_زمان
#امام_حسین
🔻 #حکاکی_اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻
https://eitaa.com/hakakiashk
📚 زخم های کاری بر بدن امام
پیشاپیش از امام زمان معذرت می خواهم
1- فَوَقَفَ [الحُسَينُ عليه السلام ] وقَد ضَعُفَ عَنِ القِتالِ ، أتاهُ حَجَرٌ عَلى جَبهَتِه هَشَمَها ، ثُمَّ أتاهُ سَهمٌ لَهُ ثَلاثُ شُعَبٍ مَسمومٌ ، فَوَقَعَ عَلى قَلبِهِ . فَقالَ : بِسمِ اللّه ِ ، وعَلى مِلَّةِ رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله . ثُمَّ رَفَعَ رَأسَهُ إلَى السَّماءِ وقالَ : إلهي ، تَعلَمُ أنَّهُم يَقتُلونَ ابنَ بِنتِ نَبِيِّهِم . ثُمَّ ضَعُفَ مِن كَثرَةِ انبِعاثِ الدَّمِ بَعدَ إخراجِ السَّهمِ مِن وَراءِ ظَهرِهِ ، وهُوَ مُلقىً فِي الأَرضِ .
حسين عليه السلام كه بر اثر نبرد ، كم توان شده بود ، ايستاد . سنگى به پيشانى اش خورد و آن را شكست . سپس ، تير سه شاخه مسمومى آمد و بر قلبش نشست . امام عليه السلام گفت : «به نام خدا و بر دين پيامبر خدا !» . سپس ، سرش را به سوى آسمان گرفت و گفت : «خداى من ! مى دانى كه آنان ، فرزند دختر پيامبرشان را مى كُشند» . آن گاه ، پس از بيرون كشيدن تير از پشت خود ، بر اثر خونريزى فراوان ، ناتوان شد و بر زمين افتاد .
مثير الأحزان : ص 73 .
2- لَمّا اُثخِنَ الحُسَينُ عليه السلام بِالجِراحِ وبَقِيَ كَالقُنفُذِ ، طَعَنَهُ صالِحُ بنُ وَهبٍ المُزَنِيُّ لَعَنَهُ اللّه ُ عَلى خاصِرَتِهِ طَعنَةً ، فَسَقَطَ الحُسَينُ عليه السلام عَن فَرَسِهِ إلَى الأَرضِ عَلى خَدِّهِ الأَيمَنِ
هنگامى كه حسين عليه السلام از [شدّت] زخم ها ، سنگين و [ از بسيارىِ اصابت تيرها ]مانند خارپشت شد ، صالح بن وَهْب مُزَنى ـ كه خدا ، لعنتش كند ـ ، نيزه اى به پهلوى امام عليه السلام زد . حسين عليه السلام ، با گونه راست ، از اسب بر زمين افتاد
الملهوف : ص 174
3 و 4 و 5 و ... 1950 زخم...
#شب_دهم
#عاشورا
#محرم
#امام_زمان
#امام_حسین
🔻 #حکاکی_اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻
https://eitaa.com/hakakiashk
تسلای دل امام زمان
امشب اگر تونستید صدقه کنار بذارید
مرهمی به قلب نازنینش باشیم با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد
احسن الله لک العزا یا صاحب الزمان
🏴اَلسَّلامُ عَلَى الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ
سلام بر كسى كه با خون جراحاتش شستشو داده شد
♦️قرائت زیارت ناحیه مقدسه
اشکواره حضرت ولیعصر عجلاللهتعالی فرجهالشریف
🔷با نوای:
کربلایی سید احمد ابوترابی
🕠عصر عاشورا_ساعت۱۷:۳۰
🚩 بابل- چهارراه شهدا- مسجد شهدا
https://eitaa.com/hakakiashk
آنچه از امام حسین علیهالسلام به تاراج رفت.
پیشاپیش از محضر امام زمان عذر میخواهم.
بعد از شهادت آقا، آن قوم لعین و پست به سمت بدن بیجان امام حمله کردند تا او را غارت کنند.
عمامه را ملعونی برد.
جابر بن يزيد
الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : ج 1 ص 479
کلاه خز را ملعونی برد.
مالک بن بشیر کندی
الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : ج 1 ص 479
پیراهن زیرین امام را یکی برد.
جَعوَنة بن حَويّه حضرمى
المناقب لابن شهرآشوب : ج 4 ص 111
جامه اش را دیگری برد.
اسحاق بن حَيوه حَضْرَمى
الإرشاد : ج 2 ص 112
ملعونی شلوار حضرت را برد.
بحر بن كعب
تاریخ طبری ج۴، ص ۳۴۶
ملعون دیگری کلاه خزدار یا قطیفه حضرت را برد.
قيس بن اشعث
تاریخ طبری ج۴، ص۳۴۶
آن دیگری شمشیرش را برد.
قلانس نهشلی
الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : ج 1 ص 479
ملعونی کفشهایش را برد.
اَسوَد بن خالد اَوْدى
الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة) : ج 1 ص 479
ملعونی قصد انگشترش را داشت که انگشت حضرت را هم...
بَجدَلُ بنُ سُلَيمٍ الكَلبِيُّ
مثير الأحزان : ص 76
زره اش را عمر بن سعد ملعون گرفت.
الملهوف : ص 177
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
#شب_دهم
#عاشورا
#محرم
#امام_زمان
#امام_حسین
🔻 #حکاکی_اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻
https://eitaa.com/hakakiashk
أَعْظَمَ اللَّهُ أُجُورَنَا بِمُصَابِنَا بِالْحُسَيْنِ وَ جَعَلَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبِينَ بِثَأْرِهِ مَعَ وَلِيِّه الْإِمَامِ الْمَهْدِيِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ؛
کوفه قرار بود پایگاه اهل بیت شود.
قرار بود امام به کوفه برود و حکومت اهل بیت تشکیل شود.
نشد.
کوفه بر سر قرارش نماند.
۱۸ هزار نفر با امام بیعت کردند.
۳۰ هزار نفر در جلوی امام صف کشیدند.
امام را کشتند.
سرش را هدیه برای عبیدالله و یزید بردند.
حالا نوبت خاندانش بود.
اهل بیت امام را وارد کوفه کردند.
بزرگ این خاندان حالا زینب کبری دختر امیرالمومنین است.
امیرالمومنین حاکم کل جهان اسلام بود.
+کی؟
- ۲۰ سال قبل
+پایتخت حکومتش کجا بود؟
-کوفه
حالا فرزندانش را به شهری که پدرشان حاکمش بود مانند اسیران ترک و دیلم (یعنی نامسلمان) آوردند.
+مردم کوفه چه کردند؟
-جمع شدند تا اسیر ببینند!
خدا میداند آنها که جمعدمیشدند اسیر ببینند چه نیتی داشتند.
بگذریم. خوب نیست آدم به خیلی چیزها فکر کند.
حال و روز بهم ریخته اسرا مردم کوفه را به ضجه و گریه انداخت.
اما دیگر چه فایده....
#ورود_به_کوفه
#اسارت
#محرم
#امام_زمان
#امام_حسین
🔻 #حکاکی_اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻
https://eitaa.com/hakakiashk
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا اباعبدالله
📚ورود اهل بیت به کوفه
🔻دوازدهم محرم اهل بیت امام حسین علیهالسلام را وارد کوفه کردند.
🔻اتفاقاتی در زمان ورود اهل بیت رخ داده که ضمن ترسیم فضا شرایط سخت اهل بیت را بیان میکند.
🔻این نکته هم قابل توجه هست که کوفه شهر محبین امام حسین علیه السلام بود . وقتی در کوفه اینگونه شد در شام بر اهل بیت چه گذشت؟
🔸 اول
یزیدیان ناموس پیغمبر را همانند اسیران وارد کوفه کردند.
ساقَ القَومُ حَرَمَ رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله مِن كَربَلاءَ كَما تُساقُ الاُسارى
الفتوح : ج 5 ص 120
🔸دوم
سربازان این اسیران را دوره کرده بودند.
مَعَهُمُ الأَجنادُ مُحيطونَ بِهِم
الأمالي للمفيد : ص 321 ح 8
🔸سوم
اهل بیت را بر شتران بی جهاز و پوشش وارد کوفه کردند.
اُقبِلَ بِهِم عَلَى الجِمالِ بِغَيرِ وِطاءٍ
الأمالي للمفيد : ص 321 ح 8
🔸چهارم
هنگام ورود اهل بیت مردم جمع شدند تا اسیران جدید را ببینند.
وَاجتَمَعَ النّاسُ لِلنَّظَرِ إلى سَبيِ آلِ الرَّسولِ
مثير الأحزان : ص 85
🔸پنجم
حالت این اسیران گویا طوری بود که با اسرای دیگر تفاوت داشت. این اسیران شبیه اسیران ترک و دیلم نبودند. به زبان عربی صحبت میکردند. لذا برای برخی از اهل کوفه جای تعجب داشت که این ها کیستند؟ پس پرسیدند شما کیستید؟ گفتند ما از خاندان رسالتیم!
فَأَشرَفَتِ امرَأَةٌ مِنَ الكوفِيّاتِ ، فَقالَت : مِن أيِّ الاُسارى أنتُنَّ ؟ فَقُلنَ : نَحنُ اُسارى آلِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله .
الملهوف : ص 190
🔸ششم
نوع پوشش این اسیران طوری بود که شایسته خاندان نبوت نبود. لذا تا فهمیدند که این اسیران از خاندان پیغمبر هستند برایشان البسه و چادرهایی آوردند تا خود را بپوشانند.
فَجَمَعَت مُلاءً واُزُرا ومَقانِعَ فَأَعطَتهُنَّ فَتَغَطَّينَ
چادر و پيراهن و مقنعه جمع كرد و به آنان داد تا خود را بپوشانند .
الملهوف : ص 190
🔸هفتم
با دیدن این صحنه و حالت اسیران زنهای کوفی به گریه افتادند. انقدر گریه کردند که صدای گریهشان بلند شد. مردها هم همراه زنها گریه میکردند. تا جایی که صدای ضجهشان بلند شد. مردها موی صورت میکندند. زن ها لطمه به صورت می زدند.
امام زینالعابدین با دیدن این صحنه فرمود اگر شما اینگونه گریه میکنید پس عزیزان ما را چه کسی کشت؟
ألا إنَّ هؤُلاءِ يَبكونَ ويَنوحونَ مِن أجلِنا ، فَمَن قَتَلَنا ؟!
الفتوح : ج 5 ص 120
#ورود_به_کوفه
#اسارت
#محرم
#امام_زمان
#امام_حسین
🔻 #حکاکی_اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻
https://eitaa.com/hakakiashk
کاروان اسرا وارد شهر کوفه شد.
کوفیان جمع شدند تا ببینند این اسیرانی که مردانشان بر حاکم وقت خروج کردهاند کیستند؟
مردان ابنزیاد دور اسرا را گرفته بودند و مست از این پیروزی ظاهری بودند.
ابنزیاد میخواست همه ببینند عاقبت خروج بر یزید چیست!
تا به حالا اسیرانی که به این شهر وارد میشدند دو ویژگی داشتند ۱- نامسلمان بودند ۲-غیرعرب بودند.
حالا این اسیران هم شبیه همانها وارد شهر شدند اما هم به زبان عربی فصیح صحبت میکردند و هم آیات قرآن را میخواندند.
ماجرا جالب شده بود که ناگهان با پرسش زنی، شالوده فکر و خیالات کوفیان فروریخت.
زنی پرسید شما اسیران کدام قومید؟
گفتند ما اسیران از خاندان پیغمبریم.
مردم تازه فهمیده بودند چه شده است.
و حالا شروع به سرزنش خود میکردند.
اما چه فایده؟
بعد از حسین سرزنش چه سودی دارد؟
بعد از حسین هزار هزار هم که کشته شوی و بکشی حسین که زنده نمیشود!
ننگ کشتن حجت خدا که پاک نمیشود.
زینب کبری که بار حفاظت از جان امام سجاد را به دوش میکشید و علمدار کاروان اسرا بود آغاز به سخن کرد.
یک اسکتوا گفت و همه ساکت شدند. حتی باد هم نوزید. حتی زنگ شتران به صدا حرکت در نیامد.
او آنروز علی ترین زن روی زمین بود.
#زینب
#زینب_کبری
#محرم
#کربلا
#عاشورا
#امام_حسین
#امام_زمان
🔻 #حکاکی_اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻
https://eitaa.com/hakakiashk
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا اباعبدالله
📚 ای اهل کوفه
📍 هشت ویژگی کوفیان در کلام حضرت زینب سلاماللهعلیها
🔻ابن زیاد میخواست همه از پیروزیاش باخبر شوند.
🔻پس اعلام کرد که قرار است اسیران را وارد کوفه کنند. مردم جمع شدند تا ببینند این اسیران چه کسانی هستند.
🔻با ورود اسرا مردم دیدند این افرادی که شبیه اسیران غیرمسلمان وارد شهر شدهاند به زبان عربی صحبت میکنند و آیات قرآن میخوانند.
🔻زینب کبری در همان ابتدا کوفیان را خطاب قرار داد و با برشمردن صفات زشتشان آنان را مذمت کرد.
🔻بعد از این خطبه صدای ضجه کوفیان بلند شد.
🔸اول
ای اهل کوفه؛ ای اهل نیرنگ و نفاق!
یا اهلَ الکوفَةِ، یا اهلَ الخَترِ وَالخَذلِ
🔸دوم
کار شما «بدان زنی ماند که رشته خویش را پس از محکم تابیدن، باز میگشود؛ (از آنرو که) سوگندهایتان را (وسیله) خیانت و فریب میان خود قرار میدهید»
الا فَلا رَقَاَتِ العَبرَةُ، ولا هَدَاَتِ الرَّنَّةُ، انَّما مثَلُکُم کَمَثَلِ» «(الَّتی نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِن بَعْدِ قُوَّةٍ اَنکَـثًا تَتَّخِذُونَ اَیْمَـنَکُمْ دَخَلَا بَیْنَکُمْ)
سوره نحل، آیه 92
🔸سوم
آیا در شما چیزی جز تکبر و خودستایی، (سینههای پر از) کینه، چاپلوسی کنیزکان و طعنهزنی دشمنان وجود دارد؟ آیا شما جز به سبزههای روییده در منجلاب یا گچبریهایی بر گور (مردگان) میمانید؟
الا وهَل فیکُم الَا الصَّلَفُ وَالشَّنَفُ، ومَلَقُ الاِماءِ، وغَمَزُ الاَعداءِ؟ وهَل انتُم الّا کَمَرعی عَلی دِمنَةٍ، وکَفِضَّةٍ عَلی مَلحودَةٍ
🔸چهارم
بسیار بگریید و اندک بخندید که به ننگ و عاری آلوده شدید که هرگز از دامانتان شسته نخواهد شد.
فَابکوا کَثیرا وَاضحَکوا قَلیلاً، فَلَقَد فُزتُم بِعارِها وشَنارِها، ولَن تَرحُضوها بِغَسلٍ بَعدَها ابَدا
🔸پنجم
تلاشتان هدر رفته و در معامله زیان کردهاید. به خشم خدا بازگشتید و ذلت و خواری به نام شما زده شد.
لَقَد خابَ السَّعیُ وخَسِرَتِ الصَّفقَةُ، وبُؤتُم بِغَضَبٍ مِنَ اللّه» (برگرفته از سوره بقره آیه ۹۱) «وضُرِبَت عَلَیکُمُ الذِّلَّةُ وَالمَسکَنَةُ»
🔸ششم
به راستی کاری چنان زشت و ناپسند کردید که نزدیک است از زشتی آن آسمانها از هم بشکافد و زمین بگسلد و کوهها در هم شکسته، فروریزد».
(لَّقَدْ جِئْتُمْ شَیْـئا اِدًّا• تَکَادُ السَّمَـوَ تُ یَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَ تَنشَقُّ الْاَرْضُ وَ تَخِرُّ الْجِبَالُ هَدًّا)[سوره مریم، آیه۸۹-۹۰.]
🔸هفتم
میدانید چه جگری از رسول خدا دریدید و چه پردهنشینانی را از حریم و حرمش بیرون کشیدید و چه خونی از او ریختید؟
اتَدرونَ ایَّ کَبِدٍ لِرَسولِ اللّه ِ فَرَیتُم؟ وایَّ کَریمَةٍ لَهُ ابرَزتُم؟ وایَّ دَمٍ لَهُ سَفَکتُم؟
🔸هشتم
کار شما به زنی زشت و نادان و حریص مانَد که (صفات زشتش) زمین و آسمان را انباشته است.
لَقَد جِئتُم بِها شَوهاءَ خَرقاءَ، شَرُّها طِلاعُ الاَرضِ وَالسَّماءِ
📎 (منبع: بلاغات النساء ص23)
#زینب
#زینب_کبری
#محرم
#کربلا
#عاشورا
#امام_حسین
#امام_زمان
🔻 #حکاکی_اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻
https://eitaa.com/hakakiashk