eitaa logo
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
420 دنبال‌کننده
122 عکس
4 ویدیو
28 فایل
در حکاکی اشک، به تحلیل زوایای ناگفته تاریخ ائمه اطهار و ارائه نکات نوین در مقاتل می‌پردازیم. آماده دریافت نظرات و نکات شما هستم. @seyedahmadabotorabi sa.aboutorabi@ut.ac.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
از نکات جالب توجه زندگی امام کاظم این است که به علت شدت حلم و بردباری آن حضرت، مردم به او لقب دادند. آنها می دیدند که چگونه برخی از نزدیکان حضرت، ایشان را آزار می‌دادند ولی او با مهربانی با آنها برخورد کرده و نه تنها برخورد تندی نمی کرد که برای آنها مالی می فرستاد. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
بخشندگی انقدر زیاد بود که شده بود. اگر کسی ناگهان غنی و بی‌نیاز از همه می‌شد می‌گفتند احتمالا صُره(کیسه طلا) موسی بن جعفر بهش رسیده. تو هر صره هم معمولا ۲۰۰ یا ۳۰۰ یا ۴۰۰ دینار بود. هر یک مثقال طلا بود. یعنی حدود ۴ گرم. یعنی حضرت متوسط بین ۸۰۰ گرم تا ۱کیلو ۶۰۰ گرم به نیازمندان اهدا می‌کرد. و جالب اینه که به کسی که آزارش داده بود ۱۰۰۰ دینار فرستاد! اینها در زمانه‌ای که حاکمان ظالم عباسی بودند باعث شده بود تا مردم به سمت امام میل پیدا کنند. منبع این پول‌ها هم و اموالی بود که شیعیان به امام می‌دادند. حالا با کسی روبروست که هم مردم به او اموال خود را می دهند و هم برایش می‌دهند. و این یکی از دلایل زندانی شدن‌ها و تحت نظر گرفتن‌های متعدد امام بود. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
📍آیا علیه‌السلام می‌خواست فقط برای حفظ جانش از فرار کند؟ 🔻در اینگونه آمده است که امام پس از اطلاع یافتن از مرگ و قصد حاکم مدینه نسبت به بیعت گرفتن از او برای با اهل بیتش از مدینه به سمت مکه حرکت کرد. 🔻اما آیا این حرکت را می‌شود صرفا فراری برای حفظ جان دانست؟ 🔰 اما اگر بنا بود فقط فرار کند باید این کارها را انجام می داد کما اینکه برخی به او گفتند! 1⃣ از مسیر فرعی می‌رفت، در حالی که امام از مسیر اصلی رفت. 📎 الفتوح، ابن اعثم،ج۵،ص۲۲ 2⃣ به جایی می رفت که او را نشناسند کما اینکه محمدحنفیه و دیگران این پیشنهاد را دادند، اما امام به رفت که پایگاه بزرگان و محل رفت و آمد مسلمین بود. 3⃣ اگر قصد فرار برای حفظ جان بود، باید مخفیانه زندگی می‌کرد و با کسی گفتگو نمی کرد، اما امام در مکه برای مردم سخن می‌گفت و به روشنگری می پرداخت. 📎 شیخ مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۳۶. 4⃣ کسی که فرار می کند و می‌خواهد جانش را حفظ کند از مردم نمی‌گیرد، در حالی که امام بعدها از مردم بیعت گرفتند. 🔻نوع رفتار امام این را نشان نمی دهد که او صرفا دنبال بیعت نکردن و حفظ جانش بوده است. 🔻 بلکه او می‌خواسته تا همه ببینند و بدانند که امام بیعت نکرده و هم نتوانند اینگونه در جامعه خبرسازی کنند که امام بیعت کرده است. 🔻امام هم باید جانش را حفظ کند و هم دین خدا را لذا باید در مقابل رفتار بنی امیه بهترین راهبرد را اتخاذ کند. 🔻 شاید بشود گفت حرکت امام در ابتدا حرکتی بوده است در جهت روشن شدن اذهان جامعه‌ای که سال‌ها تحت سلطه اخبار دروغ بنی امیه و فضاسازی های فاسد آن‌ها بودند. امام در ۲۸ ماه رجب از مدینه خارج شده و در سوم وارد مکه شدند. @hakakiashk
🏳🚩السلام علیک ‌یا باب الحوائج یا ابالفضل العباس 📚 ارکب بنفسی انت 🔻تمام عالم میخواهد به این درجه و مقام برسد که شایسته تقدیم جان به محضر امام معصوم باشد اما در امام معصوم به غیرمعصوم مطلق می فرماید: جانم بفدات! 🔻این عبارت را امام نه از روی تعارف می گويد و نه مبالغه دارد و نه العیاذبالله لقلقه زبانش است. 🔻او از جز اطاعت محض نمی بیند که المطیع لله است. 🔻 در کربلا معیار اتم اطاعت از ولی خداست. و در راه این اطاعت نه ناامید می شود و نه خسته. 🔻این را در به همه ثابت کرد که بی دست هم میشود از امر امام اطاعت کرد. 🔻تا زمانی که جان در بدن داشت در این راه کوشید. 📍من می گویم اگر با عمود به فرقش نمی زدند حتما با همان تیر در چشم هم مشک را به خیمه ها می رساند! 🔻ولی حیف که نگذاشتند. 🔻در این عالم اگر کسی به مقامی می رسد فقط از راه اطاعت از ولی خداست. 🔻ابالفضل تمام آنچه میتوانست انجام دهد را انجام داد. 🔻در زیارتنامه آن جناب می خوانیم اعطیت غایت المجهود..تو غایت و اوج جهادت را به محضر امام اعطا کردی! @hakakiashk
۱۹ شعبان سالروز غزوه بنی‌مصطلق در رابطه با غزوه بنی‌مصطلق 🔻غزوه بنی‌مصطلق یا غزوه مریسیع ‌از غزوات  (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) که در ماه شعبان سال پنجم یا ششم هجری قمری اتفاق افتاد. 🔻طایفه‌ای از قبیله خزاعه که بنی‌المصطلق نام داشتند و در نزدیکی مدینه سکنا داشته، برای با  آماده بودند که پیامبر پس از آگاهی از این امر با آنان پیکار نمود. 🔻نکات آموزنده این جنگ سیاست‌هائی است که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در حوادث پس از این جنگ اعمال نمود. 📚 از جمله این سیاست‌ها: 🔻خاموشی فتنه میان مهاجران و انصار و جلوگیری از تفرقه بین مسلمانان، از بین بردن فتنه و تفرقه‌ منافقانی که، برای کسب غنیمت به جنگ رفته بودند و نزول سوره  در شأن آنان. 🔻جُوَیریه دختر حارث بن ضرار، رئیس شورشیان بنی مصطلق از دستگیرشدگان بود که برای خویش از پیامبر یاری خواست. 🔻پیامبر نیز بهای آزادی او را پرداخت، و بدین‌ترتیب، ‌جویریه آزاد گردید. 🔻 ‌جویریه به همراه پدر و برادرانش که از پیامبر معجزه دیده و ایمان آورده بودند،  آورد. 🔻 آنگاه پیامبر از دختر حارث خواستگاری کرد و پدرش با کمال علاقه، در ازاء چهارصد درهم، او را به عقد پیامبر درآورد. 🔻 خبر بستگی پیامبر با حارث که رئیس بنی مصطلق بود، در میان مسلمانان منتشر گشت. 🔻این امر سبب شد که صد خانواده از بنی مصطلق آزاد شوند و سرانجام، همه اسیران بنی مصطلق از زن و مرد به‌گونه‌ای آزاد شدند و به قبیله خود بازگشتند. @hakakiashk
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
۱۹ شعبان سالروز غزوه بنی‌مصطلق در رابطه با غزوه بنی‌مصطلق 🔻غزوه بنی‌مصطلق یا غزوه مریسیع ‌از غزو
📍شان نزول سوره 🔻در تفسیر قمی درباره شأن نزول سوره منافقون آمده است: 🔻در غزوه‌ بنی‌مصطلق، میان دو تن از اصحاب بر سرِ کشیدن آب از چاه، درگیری ایجاد شد و در آن، یکی از انصار صدمه دید.  🔻عبدالله بن اُبَیّ از شنیدن این خبر، بسیار خشمگین شد و تهدید کرد وقتی به مدينه برگردد افراد حقیر را از این شهر بیرون می‌کند. 🔻این سخن عبدالله که معنایش اخراج مهاجران از مدینه بود، در آیه هشتم سوره منافقون این‌گونه آمده است: 🔻«می‌گویند: اگر به مدينه برگرديم، قطعاً آنكه عزتمندتر است آن زبون‌تر را از آنجا بيرون خواهد كرد.» 🔻زید بن ارقم که شاهد این ماجرا بود، صحبت‌های عبدالله را برای پیامبر(ص) بازگو کرد؛ 🔻اما عبدالله نزد پیامبر رفت و به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر(ص) شهادت داد و گفته‌های زید را تکذیب کرد. 🔻اندکی بعد، آیات نخست تا هشتم سوره منافقون، نازل شد. منبع: تفسير القمي،القمي، علي بن ابراهيم، ج۲،ص۳۶۸ @hakakiashk
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
📍شان نزول سوره #منافقون 🔻در تفسیر قمی درباره شأن نزول سوره منافقون آمده است: 🔻در غزوه‌ بنی‌مصطلق
🔻از نکات قابل توجه این جنگ آشکار شدن چهره است. 🔻 اینکه در سال ۵ یا ۶ هجرت منافقین مدینه به حدی هستند که مثل عبدالله بن ابی به خود جرات میدهد که بگوید پیامبر و مهاجرین را از مدینه اخراج می کنیم! 🔻 با ازدیاد شمار مسلمین، منافقین هم بر تعدادشان افزوده می‌شد. 🔻 یکی از کارهای منافقین، از وجود نازنین پیامبر بود. 🔻 در همین جریان، وقتی ابن اُبَی آنگونه در رابطه با پیامبر صحبت می‌کند، طبق نقل تاریخ فقط یک نفر، هست که در مقابلش ایستاد و از پیامبر دفاع کرد. 🔻 این احساس امنیت منافق در تخریب پیامبر، جای تامل دارد. @hakakiashk
مساله این است که اگر مردم پای کار امام نباشند، برای امام هم راهی جز صلح با طاغوتی مثل معاویه نمی‌ماند. حالا عده‌ای می‌خواستند با طاغوت سازش کنند می‌گفتند درس صلح را از امام حسن علیه‌السلام می‌گیریم. خب وقتی مردم دنبال دنیا رفتند، از امام چه کاری بر می‌آید؟ امام حسن علیه‌السلام مجبور شد صلح را بپذیرد، چرا؟ چون یارانش، سربازانش آماده بودند که او را به معاویه تحویل دهند. حالا همان‌ها که پای کار امام نبودند به او می‌گفتند تو ما را خوار کردی! و ای خوار کننده مومنین!!!! عجب دنیای عجیبی است. امام با معاویه بیعت نکرد بر خلاف تصور بعضی که فکر می کنند امام مجتبی را باید به صلحش شناخت. امام با معاویه معاهده‌ای را امضا نمود و شروطی را مطرح کرد. هر چند معاویه هیچ کدام از شرط‌هایی که پایش را امضا زده بود اجرا نکرد اما این کار باعث شد تا چهره پلید بنی‌امیه برای مردم و تاریخ روشن شود.
📍آیا علیه‌السلام می‌خواست فقط برای حفظ جانش از فرار کند؟ 🔻در اینگونه آمده است که امام پس از اطلاع یافتن از مرگ و قصد حاکم مدینه نسبت به بیعت گرفتن از او برای با اهل بیتش از مدینه به سمت مکه حرکت کرد. 🔻اما آیا این حرکت را می‌شود صرفا فراری برای حفظ جان دانست؟ 🔰 اما اگر بنا بود فقط فرار کند باید این کارها را انجام می داد کما اینکه برخی به او گفتند! 1️⃣ از مسیر فرعی می‌رفت، در حالی که امام از مسیر اصلی رفت. 📎 الفتوح، ابن اعثم،ج۵،ص۲۲ 2️⃣ به جایی می رفت که او را نشناسند کما اینکه محمدحنفیه و دیگران این پیشنهاد را دادند، اما امام به رفت که پایگاه بزرگان و محل رفت و آمد مسلمین بود. 3️⃣ اگر قصد فرار برای حفظ جان بود، باید مخفیانه زندگی می‌کرد و با کسی گفتگو نمی کرد، اما امام در مکه برای مردم سخن می‌گفت و به روشنگری می پرداخت. 📎 شیخ مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۳۶. 4️⃣ کسی که فرار می کند و می‌خواهد جانش را حفظ کند از مردم نمی‌گیرد، در حالی که امام بعدها از مردم بیعت گرفتند. 🔻نوع رفتار امام این را نشان نمی دهد که او صرفا دنبال بیعت نکردن و حفظ جانش بوده است. 🔻 بلکه او می‌خواسته تا همه ببینند و بدانند که امام بیعت نکرده و هم نتوانند اینگونه در جامعه خبرسازی کنند که امام بیعت کرده است. 🔻امام هم باید جانش را حفظ کند و هم دین خدا را لذا باید در مقابل رفتار بنی امیه بهترین راهبرد را اتخاذ کند. 🔻 شاید بشود گفت حرکت امام در ابتدا حرکتی بوده است در جهت روشن شدن اذهان جامعه‌ای که سال‌ها تحت سلطه اخبار دروغ بنی امیه و فضاسازی های فاسد آن‌ها بودند. امام در ۲۸ ماه رجب از مدینه خارج شده و در سوم وارد مکه شدند. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
📚 عمر بن سعد کور شده بود. 🔸 وقتی عبیدالله به ابن سعد گفت که باید به جنگ امام برود او این کار را خوش نداشت. 🔻 با افرادی مشورت کرد و همه او را از این کار نهی کردند اما او برای رفتن به جنگ امام یک دلیل داشت: ! 🔸 او علنا می گفت که می داند که جنگ با امام چه عاقبتی دارد اما از نمی تواند بگذرد. 🔻با این وجود او سعی داشت هم با امام مذاکره کند و هم عبیدالله را راضی نگه دارد. اما این سیاست او جواب نداد و عبیدالله در نامه ای دستور جنگیدن را داد و به او گفت که دارد چگونه با امام رفتار شود حتی بعد از کشته شدن امام! 🔸 عبيد اللّه بن زياد، شمر بن ذى الجوشن را فرا خواند و به او گفت: اين نامه را براى عمر بن سعد ببر و بايد گردن نهادن به حكم مرا به حسين و يارانش ، عرضه بدارد . 🔻اگر پذيرفتند، بايد آنان را ، به سوى من بفرستد ، و اگر نپذيرفتند، بايد با آنان . 🔸اگر عمر چنين كرد ، گوش به فرمان و مطيعِ او باش ، و اگر خوددارى كرد، تو با آنان بجنگ و تو ، فرمانده مردمى (لشكرى) 🔻و بر او (حسين عليه السلام ) بپَر و را بزن و را به سوى من بفرست . ▪️ابو جَناب كَلْبى نيز برايم گفت: سپس عبيد اللّه بن زياد ، به عمر بن سعد نوشت : 🔸«امّا بعد، من ، تو را به سوى حسينْ نفرستادم كه كارى به او نداشته باشى و يا به او مهلت دهى و برايش سلامت و ماندگارى را آرزو كنى و يا برايش نزد من به شفاعت بنشينى... . ▪️دقّت كن ! 🔻اگر حسين و يارانش ، به حكم [ من ] گردن نهادند و تسليم شدند، آنها را ، نزد من بفرست ، و اگر خوددارى كردند : 🔸 لشكر را به سويشان حركت ده 🔻 و آنها را بكُش 🔸و مُثْله كن كه سزامندِ اين هستند ؛ ▪️و اگر حسين ، كشته شد ، 🔻 بر سينه و پشتش اسب بتازان كه او نافرمان و بُريده [ از امّت ] و بُرَنده[ ى رَحِم ] و ستمكار است . ▪️قصدم از اين كار ، زيان رساندن به او پس از مرگ نيست ـ كه امكان ندارد ـ ؛ 🔻بلكه كرده بودم كه اگر او را بكُشم ، اين كار را با او بكنم . 🔸اگر تو ، كار ما را اجرا كنى، پاداش گوش به فرمان را به تو مى دهيم ، 🔻و اگر خوددارى كردى، از كار و سپاه ما ، كناره بگير و لشكر را به شمر بن ذى الجوشن ، وا بگذار كه ما ، فرمانمان را به او داده ايم . والسّلام !» . 📎 تاريخ الطبري : ج 4 ص 314 ➖آنچه با امام انجام شد مطابق عبیدالله بود. 🔻 عمر بن سعد برای حکومت و ریاست حاضر شد این کار را بکند. 🔸او حاضر شد بخاطر رضایت رئیس بالادستی اش (ابن مرجانه) حق را زیر پا بگذارد و امام را به ان وضع بد بکشد. ▪️ اگر هر کسی در زندگی اش کربلا و عاشورایی دارد. پس ممکن است در خودش ابن زیاد هم داشته باشد. پس ممکن است در خودش عمر بن سعدهم داشته باشد. پس ممکن است در دلش چشمی به حکومت ری هم داشته باشد. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/hakakiashk