eitaa logo
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
420 دنبال‌کننده
122 عکس
4 ویدیو
28 فایل
در حکاکی اشک، به تحلیل زوایای ناگفته تاریخ ائمه اطهار و ارائه نکات نوین در مقاتل می‌پردازیم. آماده دریافت نظرات و نکات شما هستم. @seyedahmadabotorabi sa.aboutorabi@ut.ac.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
📍آیا علیه‌السلام می‌خواست فقط برای حفظ جانش از فرار کند؟ 🔻در اینگونه آمده است که امام پس از اطلاع یافتن از مرگ و قصد حاکم مدینه نسبت به بیعت گرفتن از او برای با اهل بیتش از مدینه به سمت مکه حرکت کرد. 🔻اما آیا این حرکت را می‌شود صرفا فراری برای حفظ جان دانست؟ 🔰 اما اگر بنا بود فقط فرار کند باید این کارها را انجام می داد کما اینکه برخی به او گفتند! 1⃣ از مسیر فرعی می‌رفت، در حالی که امام از مسیر اصلی رفت. 📎 الفتوح، ابن اعثم،ج۵،ص۲۲ 2⃣ به جایی می رفت که او را نشناسند کما اینکه محمدحنفیه و دیگران این پیشنهاد را دادند، اما امام به رفت که پایگاه بزرگان و محل رفت و آمد مسلمین بود. 3⃣ اگر قصد فرار برای حفظ جان بود، باید مخفیانه زندگی می‌کرد و با کسی گفتگو نمی کرد، اما امام در مکه برای مردم سخن می‌گفت و به روشنگری می پرداخت. 📎 شیخ مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۳۶. 4⃣ کسی که فرار می کند و می‌خواهد جانش را حفظ کند از مردم نمی‌گیرد، در حالی که امام بعدها از مردم بیعت گرفتند. 🔻نوع رفتار امام این را نشان نمی دهد که او صرفا دنبال بیعت نکردن و حفظ جانش بوده است. 🔻 بلکه او می‌خواسته تا همه ببینند و بدانند که امام بیعت نکرده و هم نتوانند اینگونه در جامعه خبرسازی کنند که امام بیعت کرده است. 🔻امام هم باید جانش را حفظ کند و هم دین خدا را لذا باید در مقابل رفتار بنی امیه بهترین راهبرد را اتخاذ کند. 🔻 شاید بشود گفت حرکت امام در ابتدا حرکتی بوده است در جهت روشن شدن اذهان جامعه‌ای که سال‌ها تحت سلطه اخبار دروغ بنی امیه و فضاسازی های فاسد آن‌ها بودند. امام در ۲۸ ماه رجب از مدینه خارج شده و در سوم وارد مکه شدند. @hakakiashk
بسم الله الرحمن الرحیم 📚به مناسبت 🔻انتساب به برای کسی که می‌خواست حاکم سرزمین‌های اسلامی شود مزیت بزرگی بود. لذا هر کسی سعی می کرد خودش را به پیامبر منتسب کند. خال المومنین شد(دایی مومنین) چون خواهرش همسر پیامبر بود. 🔻هارون الرشید به پیامبر پسر عمو می گفت تا خود را به او منتسب کند. 🔻در این جا که پسر ارشد نوه پیامبر است، خلقا، خلقا و منطقا شبیه‌ترین مردم به است. 🔻این را وقتی میوه دلش را روانه میدان کرد با اشک چشم فرمود. 🔻این جمله برای اینکه مقام عصمت برای علی اکبر قائل شویم کفایت می کند، و اگر کسی او را در حد جایگاه امامت بداند شاید اشتباه نکرده باشد. 🔻اما گویا او وظیفه دیگری در بر عهده دارد. او باید جان برادرش که امام بعدی است را حفظ کند اما چگونه؟ 🔻با فدا کردن جانش، البته نه جان دادنی آسان و با یک ضرب شمشیر که باید مثل حسین که امام است و بجای که امام بعدی است اربااربا بشود تا دشمن خیالش راحت باشد که کار را یکسره کرده. 🔻همین شد که عبیدالله در کوفه به امام سجاد گفت مگر علی ابن الحسین خدا در کربلا نکشت؟ و امام فرمود او برادر من بود که یاران تو او را کشتند. 🔻علی اکبر اولین فدایی امامت و ولایت از بنی هاشم در کربلا بود. 🔻لذا شان و مقامش بس بلند است که فرمود: پایین پایی و همه پایین پای تو. کاش ما هم لیاقت داشته باشیم بدرد امام زمانمان بخوریم و فدایش شویم. @hakakiashk
بسم الله الرحمن الرحیم سلام 🔻داستان نبرد حق و باطل، داستانی به درازای تاریخ است. 🔻حال اگر در یک طرف ماجرا حق مطلق، امیرالمومنین علی بن ابی طالب عليه السلام باشد در طرف دیگر و در مقابل هر که باشد باطل است. 🔻حال خواه آن طرف زبیر پسر عمه باشد یا طلحه پسر عموی یا منصوب و برادر خانم پیامبر باشد. 🔻هرچند به گمان عده‌ای دوران صدر اسلام قرن‌هاست که گذشته و از آنهای که در جنگ‌های و و بودند دیگر اثری نمانده، اما آنچه موجب این اختلاف شده بود رفع نگردیده است. 📍آری این جنگ تا صبح قیامت پایدار است. ⁉️از کجا می گوییم؟ از آنجا که بعد از ۱۴۰۰ سال در جنگ روایتها ۱۰۰ میلیون دلار هزینه می کنند تا سریالی در رابطه با معاویه بسازند تا در ماه مبارک رمضان پیش رو پخش شود. ‼️با توجه به اهمیت این موضوع ان شاءالله به امید خدا و با عنایت اهل بیت و در ماه مبارک رمضان بنا دارم هر روز بخشی از تاریخ حکومت امیرالمومنین علیه‌السلام را تقدیم همراهان عزیز کنم. باشد که قبول افتد. 📎 تصویر فوق، تصویر معاویه در سریالی به همین نام است که توسط شبکه mbc با هرینه ۱۰۰ میلیون دلار تهیه شده و اعتراضاتی را در برخی محافل به همراه داشت. این سریال قرار است به حکومت امیرالمومنین و امام حسن و واقعه کربلا با نگاهی به عملکرد معاویه در این دوران پرداخته و بازیگرانی از کشورهای مختلف عربی در نقش‌های معاویه، و دیگران بازی می کنند. @hakakiashk
مساله این است که اگر مردم پای کار امام نباشند، برای امام هم راهی جز صلح با طاغوتی مثل معاویه نمی‌ماند. حالا عده‌ای می‌خواستند با طاغوت سازش کنند می‌گفتند درس صلح را از امام حسن علیه‌السلام می‌گیریم. خب وقتی مردم دنبال دنیا رفتند، از امام چه کاری بر می‌آید؟ امام حسن علیه‌السلام مجبور شد صلح را بپذیرد، چرا؟ چون یارانش، سربازانش آماده بودند که او را به معاویه تحویل دهند. حالا همان‌ها که پای کار امام نبودند به او می‌گفتند تو ما را خوار کردی! و ای خوار کننده مومنین!!!! عجب دنیای عجیبی است. امام با معاویه بیعت نکرد بر خلاف تصور بعضی که فکر می کنند امام مجتبی را باید به صلحش شناخت. امام با معاویه معاهده‌ای را امضا نمود و شروطی را مطرح کرد. هر چند معاویه هیچ کدام از شرط‌هایی که پایش را امضا زده بود اجرا نکرد اما این کار باعث شد تا چهره پلید بنی‌امیه برای مردم و تاریخ روشن شود.
📍آیا علیه‌السلام می‌خواست فقط برای حفظ جانش از فرار کند؟ 🔻در اینگونه آمده است که امام پس از اطلاع یافتن از مرگ و قصد حاکم مدینه نسبت به بیعت گرفتن از او برای با اهل بیتش از مدینه به سمت مکه حرکت کرد. 🔻اما آیا این حرکت را می‌شود صرفا فراری برای حفظ جان دانست؟ 🔰 اما اگر بنا بود فقط فرار کند باید این کارها را انجام می داد کما اینکه برخی به او گفتند! 1️⃣ از مسیر فرعی می‌رفت، در حالی که امام از مسیر اصلی رفت. 📎 الفتوح، ابن اعثم،ج۵،ص۲۲ 2️⃣ به جایی می رفت که او را نشناسند کما اینکه محمدحنفیه و دیگران این پیشنهاد را دادند، اما امام به رفت که پایگاه بزرگان و محل رفت و آمد مسلمین بود. 3️⃣ اگر قصد فرار برای حفظ جان بود، باید مخفیانه زندگی می‌کرد و با کسی گفتگو نمی کرد، اما امام در مکه برای مردم سخن می‌گفت و به روشنگری می پرداخت. 📎 شیخ مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ج۲، ص۳۶. 4️⃣ کسی که فرار می کند و می‌خواهد جانش را حفظ کند از مردم نمی‌گیرد، در حالی که امام بعدها از مردم بیعت گرفتند. 🔻نوع رفتار امام این را نشان نمی دهد که او صرفا دنبال بیعت نکردن و حفظ جانش بوده است. 🔻 بلکه او می‌خواسته تا همه ببینند و بدانند که امام بیعت نکرده و هم نتوانند اینگونه در جامعه خبرسازی کنند که امام بیعت کرده است. 🔻امام هم باید جانش را حفظ کند و هم دین خدا را لذا باید در مقابل رفتار بنی امیه بهترین راهبرد را اتخاذ کند. 🔻 شاید بشود گفت حرکت امام در ابتدا حرکتی بوده است در جهت روشن شدن اذهان جامعه‌ای که سال‌ها تحت سلطه اخبار دروغ بنی امیه و فضاسازی های فاسد آن‌ها بودند. امام در ۲۸ ماه رجب از مدینه خارج شده و در سوم وارد مکه شدند. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
📚 سرمست از پیروزی 🔰یزید می خواست با هر وسیله ای اظهار پیروزی کند. او می خواست به همه بفهماند که دیگر مانند پدرش سیاست ورزی نخواهد کرد و ظاهرا اهل مدارا و صبر نخواهد بود. او با رفتارش به تمام مخالفینش اعلام کرد که حاضر است برای قدرت و حکومتش حتی سر پسر را هم ببرد و خانواده اش را مانند اسیران شهر به شهر ببرد. 📌از طرفی حدود 40 سال در شام حکومت کرده است و دین این شهر بر مبنای دین است اما با این وجود نیز باز برای نشان دادن قدرتش دست به کارهایی زد از جمله: الف: وضعیت ظاهری اسیران 1- در بند کردن اسیران 🔻خانواده و امام سجاد علیهم السلام را با طنابی که به گردن هایشان بسته بودند وارد جلسه کردند. 🔻این نحوه ی ورود برای اسیران بود و شایسته خاندان نبوت نبود. 🔸وهُم مُقَرَّنونَ فِي الحِبالِ 📎 الملهوف ص 213 🔹زنان و هر كه را از خاندان حسين عليه السلام مانده بود ، طنابْ پيچ آوردند. 2- بستن دست ها به گردن ها 🔺اسرا را وارد بر یزید کردند اما چگونه؟ دست ها به گردن ها بسته شده و با حالتی بد! 🔸ليسَ مِنّا أحَدٌ إلّا مَجموعَةً يَداهُ إلى عُنُقِهِ 📎شرح الأخبار ج 3 ص 267 🔹هيچ يك از ما نبود ، جز آن كه دستانش را به گردنش بسته بودند. ۳- عدم مجوز برای گریه کردن 🔻قدرت نمایی یزید حتی به خانواده داغدار امام هم رحم نکرد. آنها مجبور بودند که همه این جسارت ها و سر بریده پدرشان را ببینند و اجازه گریه کردن هم نداشتند. چرا که اگر گریه می کردند سربازان آنها را می زدند. 🔸ووُكِّلَ بِهِ الحَرَسُ ، وقالَ : إذا بَكَت مِنهُنَّ باكِيَةٌ فَالِطموها 📎بستان الواعظين ص 263 ۴- وارد کردن در روز 🔺یزید می توانست اسرا را شبانه وارد شهر کند اما این کار را نکرد و روز آنها را وارد شهر کرد تا مردم بیشتری جمع شوند. 🔸ادخِلَ بِهِنَّ نَهارا ۵- صورت های باز 🔻یزید می توانست دستور دهد تا کاری کنند که نامحرمان صورت های مخدرات را نبینند اما.. 🔸ادخِلَ بِهِنَّ نَهارا مَكشوفاتٍ وُجوهُهُنَّ 📎قرب الإسناد ص 26 ۶- ایستادن در جایگاه اسیران 🔻یزیدیان سرمست از پیروزی این بار برای تحقیر خاندان نبوت آنها را بر روی سکوهای مسجد جامع جایی که اسیران را برای نظاره مردم می آوردند نگاه داشتند. 🔸فوَقَفوا عَلى دَرَجِ بابِ المَسجِدِ الجامِعِ حَيثُ يُقامُ السَّبيُ. 📎الملهوف ص 210 ب: وضعیت شهر شام ۱- آراستن شهر 🔻 یزید که گویی فتح الفتوحی بزرگ کرده بود دستور داد تا شهر را آزین ببندند. 🔸فإِذا أنَا بِمَدينَةٍ مُطَّرِدَةِ الأَنهارِ كَثيرَةِ الأَشجارِ، قَد عَلَّقُوا السُّتورَ وَالحُجُبَ وَالدّيباجَ 📎مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي ج 2 ص 67 ۲-شادی همگانی در شهر 🔻از طرفی انقدر کار رسانه ای خوبی کرده بودند که همه مردم نیز شاد بودند از اینکه بزرگترین دشمن بنی امیه کشته شده بود. 🔸وهُم فَرِحونَ مُستَبشِرونَ 📎مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي ج 2 ص 67 ۳-دف نوازی زنان 🔺این شادی فقط سرور در دل نبود که به اجتماع مردم و دف نوازی زنان نیز انجامید. 🔸وعِندَهُم نِساءٌ يَلعَبنَ بِالدُّفوفِ وَالطُّبولِ 📎مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي ج 2 ص67 ۴-جسارت اهل ذمه به خاندان نبوت 🔻یزید کار را به جایی رساند که اهل کتاب برای دیدن اسرا در بازار جمع شدند و جسارت ها کردند. 🔸ووَقَفَ أهلُ الذِّمَّةِ لَهُنَّ في سوقِ دِمَشقَ يَبصُقونَ في وُجوهِهِنَّ 📎بستان الواعظين ص 263 ج: در کاخ حکومت ۱- آویختن سر امام حسین بر دروازه 🔻او با این کار می خواست قدرت نمایی کند و به همه بفهماند که با کسی شوخی ندارد حتی اگر تنها نوه باقی مانده از پیامبر باشد. 🔸 فأَمَرَ بِرَأسِ الحُسَينِ عليه السلام فَنُصِبَ عَلَى البابِ 🔹یزید دستور داد تا سر امام را بر دری آویختند. ۲- تبریک گفتن به یزید 🔻حالا بعد از شادی عمومی وقت شادی خصوصی است. سران و بزرگان می آمدند و به یزید تبریک می گفتند بابت کشتن دشمنش! 🔸فلَمّا قَدِموا عَلَيهِ جَمَعَ مَن كانَ بِحَضرَتِهِ مِن أهلِ الشّامِ، ثُمَّ أدخَلوهُم، فَهَنَّؤوهُ بِالفَتحِ. 🔹يزيد، همه كسانى (بزرگانى) را كه در شام حضور داشتند، گِرد آورد و آن گاه ، اسيران را وارد كردند و حاضران، پيروزى يزيد را به او تبريك گفتند. 📎تاريخ الطبري ج 5 ص 390 ۳- جسارت به دندان های مبارک 🔻این یزید سرمست از پیروزی ظاهری است که سر مقدس امام را در پیش روی خود دارد و با چوب دستش شروع به جسارت کردن می کند. 🔸معَ يَزيدَ قَضيبٌ فَهُوَ يَنكُتُ بِهِ في ثَغرِهِ 🔹سر، پيشِ رويش بود و با سرِ چوب دستى اش بر دندان هاى پيشينِ حسين عليه السلام مى نواخت . 📎تاريخ الطبري ج 5 ص 465 پس از این همه جنایت بعد از خطبه های آتشین حضرات، او می گفت من نگفتم عبیدالله، را بکشد! شما باور می‌کنید؟ 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 @hakakiashk
این جنگ تا صبح قیامت پایدار است 🔹آنچه در سریال «معاویه» به تصویر کشیده شده است، انتخابی است هدف دار از بین روایات تاریخی مختلف که در کتب تاریخ ذکر شده است. نویسندگان این اثر سعی کردند تا معاویه‌ای را از دل تاریخ بیرون بکشند که چهره‌ای متفاوت با مشهور روایات تاریخی درباره او داشت. 🔹اسلام آوردن معاویه: در این باره دو دسته روایت وجود دارد. یک دسته روایت که دسته مشهور است می‌گویند معاویه در جریان فتح مکه، همراه با پدرش اسلام آورده و از آزادشدگان (طلقا) بودند. دسته دیگری از روایات نقل کرده‌اند که او پیش از فتح مکه، در خفا مسلمان شده بود اما به دلیل ترس از پدرش، ایمانش را آشکار نکرده بود. 🔹با بررسی این دو دسته روایت، درمی‌یابیم که هیچ‌یک از آن‌ها، تصویری از معاویه به عنوان فردی حق‌طلب و حقیقت‌جو که در سریال به نمایش درآمده، ارائه نمی‌دهند. در تاریخ، هیچ اشاره‌ای به گفتگوی شبانه او با زنی مسلمان در بیابان یا انقلاب فکری‌اش پس از سخنان پدرش وجود ندارد. 🔹سازندگان فیلم، شخصیتی آرمانی از معاویه ارائه داده‌اند که نه‌تنها با واقعیت تاریخی سازگاری ندارد، بلکه تلاش دارد او را در هیبتی نزدیک به یک قهرمان حقیقت‌طلب و جویای ایمان معرفی کند. 🔗متن کامل یادداشت سیداحمدابوترابی؛ پژوهشگر تاریخ را در سایت فرهیختگان بخوانید. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 @hakakiashk
📚 سرمست از پیروزی 🔰یزید می خواست با هر وسیله ای اظهار پیروزی کند. او می خواست به همه بفهماند که دیگر مانند پدرش سیاست ورزی نخواهد کرد و ظاهرا اهل مدارا و صبر نخواهد بود. او با رفتارش به تمام مخالفینش اعلام کرد که حاضر است برای قدرت و حکومتش حتی سر پسر را هم ببرد و خانواده اش را مانند اسیران شهر به شهر ببرد. 📌از طرفی حدود 40 سال در شام حکومت کرده است و دین این شهر بر مبنای دین است اما با این وجود نیز باز برای نشان دادن قدرتش دست به کارهایی زد از جمله: الف: وضعیت ظاهری اسیران 1- در بند کردن اسیران 🔻خانواده و امام سجاد علیهم السلام را با طنابی که به گردن هایشان بسته بودند وارد جلسه کردند. 🔻این نحوه ی ورود برای اسیران بود و شایسته خاندان نبوت نبود. 🔸وهُم مُقَرَّنونَ فِي الحِبالِ 📎 الملهوف ص 213 🔹زنان و هر كه را از خاندان حسين عليه السلام مانده بود ، طنابْ پيچ آوردند. 2- بستن دست ها به گردن ها 🔺اسرا را وارد بر یزید کردند اما چگونه؟ دست ها به گردن ها بسته شده و با حالتی بد! 🔸ليسَ مِنّا أحَدٌ إلّا مَجموعَةً يَداهُ إلى عُنُقِهِ 📎شرح الأخبار ج 3 ص 267 🔹هيچ يك از ما نبود ، جز آن كه دستانش را به گردنش بسته بودند. ۳- عدم مجوز برای گریه کردن 🔻قدرت نمایی یزید حتی به خانواده داغدار امام هم رحم نکرد. آنها مجبور بودند که همه این جسارت ها و سر بریده پدرشان را ببینند و اجازه گریه کردن هم نداشتند. چرا که اگر گریه می کردند سربازان آنها را می زدند. 🔸ووُكِّلَ بِهِ الحَرَسُ ، وقالَ : إذا بَكَت مِنهُنَّ باكِيَةٌ فَالِطموها 📎بستان الواعظين ص 263 ۴- وارد کردن در روز 🔺یزید می توانست اسرا را شبانه وارد شهر کند اما این کار را نکرد و روز آنها را وارد شهر کرد تا مردم بیشتری جمع شوند. 🔸ادخِلَ بِهِنَّ نَهارا ۵- صورت های باز 🔻یزید می توانست دستور دهد تا کاری کنند که نامحرمان صورت های مخدرات را نبینند اما.. 🔸ادخِلَ بِهِنَّ نَهارا مَكشوفاتٍ وُجوهُهُنَّ 📎قرب الإسناد ص 26 ۶- ایستادن در جایگاه اسیران 🔻یزیدیان سرمست از پیروزی این بار برای تحقیر خاندان نبوت آنها را بر روی سکوهای مسجد جامع جایی که اسیران را برای نظاره مردم می آوردند نگاه داشتند. 🔸فوَقَفوا عَلى دَرَجِ بابِ المَسجِدِ الجامِعِ حَيثُ يُقامُ السَّبيُ. 📎الملهوف ص 210 ب: وضعیت شهر شام ۱- آراستن شهر 🔻 یزید که گویی فتح الفتوحی بزرگ کرده بود دستور داد تا شهر را آزین ببندند. 🔸فإِذا أنَا بِمَدينَةٍ مُطَّرِدَةِ الأَنهارِ كَثيرَةِ الأَشجارِ، قَد عَلَّقُوا السُّتورَ وَالحُجُبَ وَالدّيباجَ 📎مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي ج 2 ص 67 ۲-شادی همگانی در شهر 🔻از طرفی انقدر کار رسانه ای خوبی کرده بودند که همه مردم نیز شاد بودند از اینکه بزرگترین دشمن بنی امیه کشته شده بود. 🔸وهُم فَرِحونَ مُستَبشِرونَ 📎مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي ج 2 ص 67 ۳-دف نوازی زنان 🔺این شادی فقط سرور در دل نبود که به اجتماع مردم و دف نوازی زنان نیز انجامید. 🔸وعِندَهُم نِساءٌ يَلعَبنَ بِالدُّفوفِ وَالطُّبولِ 📎مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي ج 2 ص67 ۴-جسارت اهل ذمه به خاندان نبوت 🔻یزید کار را به جایی رساند که اهل کتاب برای دیدن اسرا در بازار جمع شدند و جسارت ها کردند. 🔸ووَقَفَ أهلُ الذِّمَّةِ لَهُنَّ في سوقِ دِمَشقَ يَبصُقونَ في وُجوهِهِنَّ 📎بستان الواعظين ص 263 ج: در کاخ حکومت ۱- آویختن سر امام حسین بر دروازه 🔻او با این کار می خواست قدرت نمایی کند و به همه بفهماند که با کسی شوخی ندارد حتی اگر تنها نوه باقی مانده از پیامبر باشد. 🔸 فأَمَرَ بِرَأسِ الحُسَينِ عليه السلام فَنُصِبَ عَلَى البابِ 🔹یزید دستور داد تا سر امام را بر دری آویختند. ۲- تبریک گفتن به یزید 🔻حالا بعد از شادی عمومی وقت شادی خصوصی است. سران و بزرگان می آمدند و به یزید تبریک می گفتند بابت کشتن دشمنش! 🔸فلَمّا قَدِموا عَلَيهِ جَمَعَ مَن كانَ بِحَضرَتِهِ مِن أهلِ الشّامِ، ثُمَّ أدخَلوهُم، فَهَنَّؤوهُ بِالفَتحِ. 🔹يزيد، همه كسانى (بزرگانى) را كه در شام حضور داشتند، گِرد آورد و آن گاه ، اسيران را وارد كردند و حاضران، پيروزى يزيد را به او تبريك گفتند. 📎تاريخ الطبري ج 5 ص 390 ۳- جسارت به دندان های مبارک 🔻این یزید سرمست از پیروزی ظاهری است که سر مقدس امام را در پیش روی خود دارد و با چوب دستش شروع به جسارت کردن می کند. 🔸معَ يَزيدَ قَضيبٌ فَهُوَ يَنكُتُ بِهِ في ثَغرِهِ 🔹سر، پيشِ رويش بود و با سرِ چوب دستى اش بر دندان هاى پيشينِ حسين عليه السلام مى نواخت . 📎تاريخ الطبري ج 5 ص 465 پس از این همه جنایت بعد از خطبه های آتشین حضرات، او می گفت من نگفتم عبیدالله، را بکشد! شما باور می‌کنید؟ 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 @hakakiashk