eitaa logo
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
434 دنبال‌کننده
96 عکس
3 ویدیو
19 فایل
در حکاکی اشک سعی داریم تا نگاهی نو به تاریخ حیات ائمه اطهار بیاندازیم. زوایایی گفته نشده از حیات نورانی اهل بیت علیهم السلام را بررسی کنیم. در بررسی مقاتل سعی شده است که نکاتی نو و ناب گفته شود. آماده دریافت نظرات و نکات شما هستم. @seyedahmadabotorabi
مشاهده در ایتا
دانلود
📍دو روشی که برای تخریب چهره‌های اصلی هر جریانی می‌توان استفاده کرد. 🔻در کتاب همرزمان علیه‌السلام رهبر معظم انقلاب به این دو روش در تاریخ اشاره می‌کنند. 🔻این دو روش هر دو از زمان شروع شده و در ۲۵ سال اول بعد از پیامبر با قدرت تمام انجام شد!!! 🔻در مورد اول را داریم و در مورد دوم که از زمان حیات نورانی پیامبر انجام شد، از آن وجود مقدس را می‌بینیم. 📎به مرور مثال‌های بیشتری در این رابطه خواهیم گفت. 🔻منبع: کتاب همرزمان حسین @hakakiashk
بسم الله الرحمن الرحیم سلام 🔻داستان نبرد حق و باطل، داستانی به درازای تاریخ است. 🔻حال اگر در یک طرف ماجرا حق مطلق، امیرالمومنین علی بن ابی طالب عليه السلام باشد در طرف دیگر و در مقابل هر که باشد باطل است. 🔻حال خواه آن طرف زبیر پسر عمه باشد یا طلحه پسر عموی یا منصوب و برادر خانم پیامبر باشد. 🔻هرچند به گمان عده‌ای دوران صدر اسلام قرن‌هاست که گذشته و از آنهای که در جنگ‌های و و بودند دیگر اثری نمانده، اما آنچه موجب این اختلاف شده بود رفع نگردیده است. 📍آری این جنگ تا صبح قیامت پایدار است. ⁉️از کجا می گوییم؟ از آنجا که بعد از ۱۴۰۰ سال در جنگ روایتها ۱۰۰ میلیون دلار هزینه می کنند تا سریالی در رابطه با معاویه بسازند تا در ماه مبارک رمضان پیش رو پخش شود. ‼️با توجه به اهمیت این موضوع ان شاءالله به امید خدا و با عنایت اهل بیت و در ماه مبارک رمضان بنا دارم هر روز بخشی از تاریخ حکومت امیرالمومنین علیه‌السلام را تقدیم همراهان عزیز کنم. باشد که قبول افتد. 📎 تصویر فوق، تصویر معاویه در سریالی به همین نام است که توسط شبکه mbc با هرینه ۱۰۰ میلیون دلار تهیه شده و اعتراضاتی را در برخی محافل به همراه داشت. این سریال قرار است به حکومت امیرالمومنین و امام حسن و واقعه کربلا با نگاهی به عملکرد معاویه در این دوران پرداخته و بازیگرانی از کشورهای مختلف عربی در نقش‌های معاویه، و دیگران بازی می کنند. @hakakiashk
بسم الله الرحمن الرحیم 🚩🏳️ السلام علیک یا امیرالمومنین 🚩🏳️ 💠 مقدمه 🔻ماه‌‌های پایانی سال 35 هجری مصادف شده بود با اعتراضات گسترده عده‌ای از اهالی بلاد اسلامی به خلیفه سوم _عفان. این عده معتقد بودند که از مسیر حق منحرف شده است و باید خود را از این مقام خلع کند. 🔸سردمداران این اعتراضات که منجر به قتل خلیفه شد و دو صحابی پیامبر و نیز همسر بودند. 🔻بعد از قتل مردم به سمت علی ابن ابی‌طالب روی آوردند و از او خواستند تا حکومت بر مسلمین را بپذیرد. 🔺هر چند آن حضرت در ابتدا این درخواست را قبول نفرمودند اما پس از اصرار فراوان مردم و بزرگان قوم با شروطی حضرت را پذیرفتند. ‼️قبل از اینکه به حکومت امیرالمومنین علیه‌السلام بپردازیم ابتدا می‌خواهیم حول اتفاقاتی که منجر به حوادث بعدی در حکومت مولا شد کنکاشی داشته باشیم. @hakakiashk
با علی علیه‌السلام چه باید کرد؟ 🔻 رقیب اصلی و بزرگترین سد برای رسیدن به وجود نازنین بود. 🔻چرا که او خود ام الفضائل بود. 🔻هم زوج البتول بود. 🔻هم نفس‌الرسول. 🔻پس باید به نوعی او را از میدان حذف کرد. اما چگونه این کار باید صورت بگیرد؟ 📍در ادامه به بیان برخی از اقدامات منافقین می‌پردازیم. بدگویی از امیرالمومنین پیش پیامبر 🔻 که گمان می‌کردند مساله جانشینی پیامبر، امری انسانی است و رسول خدا از روی علاقه شخصی -معاذالله - علی ابن ابی‌طالب را به جانشینی خویش انتخاب کرده است؛ سعی می‌کردند تا با سعایت و بدگویی از امیرمومنان ایشان را به خیال خودشان در نزد پیامبر بد کنند. از جمله این موارد عبارت است از: @hakakiashk
بدگویی از امیرالمومنین 🔻روایات بالا نشان‌دهنده این مطلب هست که در زمان رسول خدا عده‌ای از اطرافیان ایشان به امیرالمومنین بغض ورزیده و با ایشان دشمنی می‌کردند. 🔻 این دشمنی‌ها و بدگویی‌ها بارها و بارها توسط رسول خدا پاسخ داده شد اما چه باید کرد که منافق کاری جز بغض مولا ندارد. 🔻 یک نمونه از پاسخ‌های پیامبر به سعایت‌های در رابطه با امیرالمومنین علیه‌السلام ادامه می‌آید. 📍 (علیه‌السّلام) در سال دهم هجری، برای دعوت مردم به و جمع‌آوری خراج نجران، به آن منطقه رفته بود. 🔻او پس از نامه که او را از یمن به حج فرا می‌خواند،خود را به رساند. 🔻 بسیاری از افراد تحت امر امام علی (علیه‌السّلام) که به مکه رسیده بودند، از سخت‌گیری او درباره استفاده از بدگویی کردند 🔻پیامبر فرمان داد تا در میان مردم اعلام کنند یا خود ضمن یک سخنرانی فرمود که: 🔻 دست از سرزنش علی بردارند؛ زیرا او در اطاعت فرمان خدا سختگیر است و در دینش مسامحه نمی‌کند. 📎 تاريخ الأمم و الملوك نویسنده : الطبري، ابن جرير جلد : 3 صفحه : 149 @hakakiashk
📚 جان من است او 📍آیه مباهله برترین فضیلت امیرمومنان است. 🔺فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ الله عَلَی الْکاذِبِینَ هرگاه بعد از علم و دانشی که (درباره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود؛ آن‌گاه مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم. (سوره آل‌عمران،۶۱ بنا بود پیامبر با جانش بیاید که آمد، همه دیدند، جانش علی بود. آنها که بغض را به سینه داشتند بعدها این کینه و نفرت را با دشنام دادن به آشکار کردند. جان پیغمبر بود و آنکه نمی‌توانست عظمت پیامبر را ببیند به دشمنی با جانش پرداخت. هر چند از آیه مباهله می‌شود امامت ائمه را نیز اثبات کرد کما اینکه در مقابل هارون از همین آیه انتسابش را به پیامبر اثبات کرد. اما وجه مهم دیگر این آیه مقام است که به داده شده است. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
در تاریخ آمده که مردم مدینه در پایان حکومت خلیفه دوم فکر می‌کردند سقیفه ناگهانی بوده! می‌گفتند لقد کانت بيعة ابي بكر فَلتَةً. این را خلیفه دوم هم تایید کرد. صحیح بخاری ج۸،ص۱۶۸ ولی آنچه در تاریخ رخ داده خبر از اتفاقی می‌دهد که مجریانش مدت‌ها به آن می‌اندیشیدند. این را می‌توانید در برخی از نوشته‌های مستشرقین هم ببینید. مانند: ویلفرد مادلونگ: در کتاب جانشینی پیامبر اسلام(ص)، ص۶۱. القصه جریانی در اسلام وجود داشت که از زمان حضور پیامبر در مکه بوجود آمده بود.(طبق آیات اولیه سوره عنکبوت که سوره‌ای مکی است) این جریان را می‌نامیم. جریانی که بعدها منجر به رخ دادن اتفاقات مهمی در تاریخ اسلام و تاریخ بشر شد. از مهمترین ویژگی این جریان، معصوم ندانستن پیامبر بود. موارد متعددی از جملات، حرکات و رفتارهای این عده در طول دوران حیات شریف پیامبر و بعد از آن هست که موید این ادعا است. پیامبری که معصوم نباشد پس ممکن الخطاست و این پیامبر ممکن است بر اثر درد زیاد هذیان بگوید!!!! نستجیر بالله. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا رسول الله 📚 مصیبت روز پنجشنبه 🔻در آخرین پنجشنبه عمر شریف پیامبر ؟ص؟ حال جسمانی ایشان رو به وخامت گذاشت. 🔺 او گاهی از هوش می‌رفت و گاهی به هوش می‌آمد. اصحاب کنار بستر او بودند. 🔻یکبار که ایشان به هوش آمد، خواستند به مسلمین وصیتی کنند که هرگز بعد آن گمراه نشوند. 🔸ائْتُونِي بِكِتَابٍ أَكْتُبْ لَكُمْ كِتَابًا لاَ تَضِلُّوا بَعْدَهُ 📎صحیح بخاری ج 1، ص34 🔻ایشان دستور دادند که دوات و صحیفه‌ای(به بیان امروزی قلم و کاغذ) بیاورند. اما نه دستورش را اجرا کردند و نه به وصیتش گوش دادند. 🔺یکی از حضار که بعدها خلیفه دوم مسلمین شد پیامبر را به هذیان‌گویی متهم کرده و گفت: کتاب خدا برای ما کافیست! 📍 یعنی نیازی به وصیت پیامبر نیست!!! 🔸قَالَ عُمَرُ إِنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ غَلَبَهُ الوَجَعُ، وَعِنْدَنَا كِتَابُ اللَّهِ حَسْبُنَا. 🔻پیامبر از هوش رفت. بین اصحاب دعوا بالاگرفت. عده‌ای موافق حرف خلیفه دوم بودند! و عده‌ای در پی انجام دستور پیامبر! 🔸فَاخْتَلَفُوا وَكَثُرَ اللَّغَطُ 📎صحیح بخاری ج 1، ص34 🔻پیامبر دوباره به هوش آمد.این صحنه را مشاهده کرد. فرمود شایسته نیست در کنار پیغمبر خدا به تنازع بپردازید. 🔸قَالَ: «قُومُوا عَنِّي، وَلاَ يَنْبَغِي عِنْدِي التَّنَازُعُ» 📎صحیح بخاری ج 1، ص34 🔺موافقین خلیفه دوم رفتند. 🔻عده‌ای از اصحاب پیامبر ماندند و خواستند دستور پیامبر را اجرا کنند اما حضرت فرمود: حالا که این تهمت را به من زدید برایتان بنویسم؟ 🔸فقیل له: الا ناتیک بما طلبت؟ قال: اوبعد ماذا؟ قال: فلم یدع به. 📎الطبقات الكبرى ، ابن سعد، ج 2، ص 242 📍ابن عباس دائما با گریه از این ماجرا یاد می کرد و می گفت هیچ مصیبتی مانند مصیبت روز پنجشنبه نیست! 🔸فجعل يعني -ابن عباس- يبكي ويقول يوم الخميس وما يوم الخميس اشتد بالنبي ؟ص؟ وجعه فقال ائتوني بدواة وصحيفة أكتب لكم كتابا لا تضلوا بعده أبدا قال فقال بعض من كان عنده إن نبي الله ليهجر قال فقيل له ألا نأتيك بما طلبت قال أو بعد ماذا قال فلم يدع به 📎الطبقات الكبرى ، ابن سعد، ج 2، ص 242 *** 🔸فَخَرَجَ ابْنُ عَبَّاسٍ يَقُولُ: «إِنَّ الرَّزِيَّةَ كُلَّ الرَّزِيَّةِ، مَا حَالَ بَيْنَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَبَيْنَ كِتَابِهِ» 📎صحیح بخاری ج 1، ص34 🔰اما این سوال مطرح است که چرا پیامبر؟ص؟ بعد از این ماجرا و وقتی اصحاب به او عرض کردند که برایتان آنچه خواسته بودید بیاوریم تا وصیتتان را بنویسید، دیگر وصیتی ننوشتند؟ 🔸قال فقيل له: ألا نأتيك بما طلبت؟ قال: «أو بعد ماذا» ؟ 📎الطبقات الكبرى ، ابن سعد، ج 2، ص 242 🔻در پاسخ باید گفت آنچه بین مسلمین بصورت ظاهری مسلم بود این بود که پیامبر، اُمّی است. 🔻یعنی سواد خواندن و نوشتن ندارد. با شنیدن این حرف که می‌خواهم چیزی بنویسم عده‌ای پیامبر را متهم به هذیان گویی کردند. نستجیربالله 🔻این اتهام آنقدر سنگین بود که وصیتی که نوشته می‌شد را هم به هذیان بودن محکوم می کرد. 🔻وقتی در زمان حیات پیامبر کلام او منجر به دعوای بین اصحاب شد، قطعا با فرض اینکه عده‌ای او را متهم به هذیان گویی کردند، بعد از او نیز وصیتش می‌توانست منجر به بروز اختلافات داخلی و تضعیف نظام نوپای اسلامی گردد‌ 📍از نکات قابل توجه و قابل بحث و تحقیق در این ماجرا این است که بعد از آنکه خلیفه‌دوم پیامبر را به هذیان‌گویی متهم کرد عده‌ای این حرف را تایید کردند و به طرفداری از او و حرفش با آنها که پیامبر را از هذیان‌ گفتن مبری می‌دانستند به تنازع پرداختند. 🔸یعنی در زمان پیامبر افرادی بودند که برای او عصمت قائل نبودند و خیال می کردند درد می‌تواند بر پیامبر غلبه کرده و منجر شود که پیامبر غیر از حق صحبتی کند. 🔸این افراد گویا هیچ وقت این آیه را نشنیده بودند که: ﴿ وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ﴾ [ سورة النجم: 3 و 4] 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
🔻این مطلب نگاهی اجمالی به دوران 23 ساله رسالت نبی مکرم اسلام است. 🔻۲۳ سالی که پر از رنج بود برای پیامبری که به هدایت قومش حریص بود(آیه128سوره توبه) و طبق فرموده ایشان هیچ پیامبری مانند من اذیت نشد(مَا أُوذِيَ نَبِيٌّ مِثْلَ مَا أُوذِيتُ) 📎(کشف الغمة في معرفة الأئمة علی ابن عیسی اربلی ج۲ , ص۵۳۷). 🔸اما این اذیت‌ها و آزارها چه بود؟ 🔺آنچه که می‌شود از تاریخ متوجه شد این است که بیشتر این آزارها از جانب مسلمان‌نماها بود. 🔻منظور از مسلمان‌نما همان منافقین است. 🔻منافقینی که در کنار پیامبر بودند اما در مواقع حساس طوری رفتار می‌کردند که جایگاه پیامبر و تقدس او را زیر سوال می‌بردند. 🔺یک بار به پیامبر می‌گفتند عدالت را رعایت کن!(نستجیربالله) 🔺یک بار می‌گفتند تو فکر می‌کنی پیامبر خدایی؟ (نستجیربالله) 🔺یک‌بار در جنگ‌ها او را تنها می گذاشتند! 📍و در مقابل هر آنچه که او می خواست انجام دهد کارشکنی می‌کردند. 🔰پیامبر تا لحظات و روزهای پایانی عمر شریفش به مردم ملاک تشخیص را داد ولی مردم تشخیص درستی ندادند و شد آنچه نباید می‌شد... 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
برشمردن ستم‌هایی که بر مسلمانان شده بود، به آنان اجازه مبارزه داد: 🔺«اُذِنَ لِلَّذینَ یُقتَلونَ بِاَنَّهُم ظُلِموا و اِنَّ‌اللّهَ عَلی نَصرِهِم لَقَدیر اَلَّذینَ اُخرِجوا مِن‌دِیرِهِم بِغَیرِ حَقّ اِلاّ اَن یَقولوا رَبُّنَا اللّهُ » 📎سوره حج، آیه۳۹ ۴۰. سوره انفال، آیه34.سوره بقره، آیه 2. این گونه جنگ بدر رخ داده و مسلمانان در این جنگ به پیروزی و غنایمی رسیدند. 💠دوره هفتم: جنگ بدر تا پایان جنگ خندق 🔺با پیروزی مسلمین در جنگ بدر آن‌هم با دست خالی کفار بیشتر از قبل به فکر نابودی مسلمین و دین جدید افتادند آن‌ها برای انتقام بار دیگر به مدینه حمله‌کردند و این‌بار در جنگ در کنار کوه احد بین دو گروه درگرفت و بنا به سهل انگاری مسلمین جنگ با شکست مسلمین به پایان رسید. 🔺در طول سال‌های بعد از جنگ غزوات مهمی رخ داد از جمله: غزوه بنى قينقاع(سال دوّم)، غزوه بنی‌نضير(سال‌چهارم)، اما مهمترین غزوه شاید غزوه خندق یا احزاب بود که در سال پنجم هجرت رخ داد. 🔺در جنگ احزاب تمامی کفر به مقابل تمامی اسلام آمدند و پس از کشته شدن عمرو بن عبدود توسط امیرالمومنین و شکست کفار دیگر قریش نتوانست به جنگ مسلمین بیاید. 💠دوره هشتم: بعد از خندق تا فتح مکه 🔺این‌سال‌ها تا فتح مکه اتفاقات و جنگ های مختلفی رخ داد اهم این اتفاقات عبارت است از:غزوه بنی‌غریظه(سال پنجم)،غزوه بنی‌مصطلق(سال ششم)،غزوه حدیبیه و پیمان حدیبیه(سال ششم)،غزوه خیبر(سال هفتم)، جنگ موته(سال هشتم)، جنگ ذات السلاسل (سال هشتم) و در نهایت در سال هشتم غزوه فتح مکه رخ داد و مکه توسط سپاه اسلام فتح شد. 💠دوره نهم :بعد از فتح مکه تا تبوک 🔺با فتح مکه بر تعداد ظاهری مسلمین افزوده شد هر چند همه آن ها که شهادتین بر لب جاری کرده بودند دارای ایمانی قوی نبودند. پیامبر همراه ده هزار تن از یارانش که در فتح مکه با وی بودند و دو هزار نفر از تازه مسلمانان مکه، برای جنگ عازم حنین شد. 📎الطبقات الكبرى ابن سعد ج 2 ص 150 🔺با اینکه این غزوه در سال هشتم رخ داد اما پیامبر مانند غزوه احد که در سال سوم رخ داده بود در مقابل کفار تنها شده بود و جز چند نفر محدود از این سپاه چند هزار نفری در کنار او نماندند. یکی از تازه مسلمانان نیز قصد جان پیامبر را کرده بود که به مقصودش نرسید. 📎الطبقات الكبرى ابن سعد ج 2 ص 151 📎مغازي الواقدي الواقدي ج 3 ص 909 💠دوره دهم : از تبوک تا پایان عمر 🔺دو سال پایانی عمر پیامبر مصادف شده بود با فعالیت‌های رو‌به‌رشدمنافقین. منافقین که از مکه فعالیت‌هایشان را آغاز کرده بودند(طبق آیات ابتدایی سوره عنکبوت) در این برحه از تاریخ بیشتر از قبل فعالیت کرده و منسجم‌تر شدند. 🔺تبلیغات وسیع منافقان مدینه برای پراکندن مسلمانان و صف آرایی نیروهای عبداللّه بن ابیّ در برابر سپاه پیامبر و سپس بازگشت منافقان به مدینه و بنابر روایتی، سوء قصد به جان پیامبر به هنگام بازگشت از تبوک، از جمله اقدامات آن ها بود. این فعالیت ها تا پایان عمر شریف ایشان ادامه داشت. 📎تاريخ طبری ج 3 ص 103 📎إعلام الورى بأعلام الهدى الشيخ الطبرسي ج 1 ص 245 💠سال آخر و غدیر خم و وصیتی که گفته نشد... 🔺پیامبر باید آخرین و مهم‌ترین پیام الهی را ابلاغ کند. یعنی مساله جانشینی و وصایت امیرالمومنین؟ع؟ را مطرح کند. او نگران کارشکنی منافقین است. خدا دلش را مطمئن می‌کند. (وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ). پیامبر در غدیرخم پیام الهی را ابلاغ می‌کند اما منافقین همچنان کارشکنی می‌کنند. 🔺پیامبر بیمار شدند و فعالیت های آن‌ها بیشتر شد. پیامبر فرمودند چیزی بیاورید تا برایتان وصیتی بنویسم که بعد از آن هرگز گمراه نشوید. اما یک نفر در آنجا گفت پیامبر هزیان می‌گوید! 📎صحیح بخاری ج1 , ص34 🔺اتفاق مهمی که در این بین مظلومیت پیامبر را نشان می‌دهد این است که بعد از گفتن این جمله اینطور نبود که همه یکصدا گوینده را مواخذه کنند بلکه عده‌ای موافق این جمله بودند و عده‌ای مخالف و بحثی بین آن‌ها بالا گرفت.(فَاخْتَلَفُوا وَكَثُرَ اللَّغَطُ). 🔺پیامبر با همین نگرانی به دیدار معبودش شتافت و امتی که نتوانستند به درستی حق را تشخیص دهند و بالای سر پیامبر بر سر اینکه ایشان هذیان می‌گویند یا نه! به بحث و دعوا پرداختند بعد از او نیز نتوانستند تشخیص درستی بدهند و با آن همه تاکیدات پیامبر اتفاقاتی رخ داد که نباید!!!! 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
📚 جان من است او 📍آیه مباهله برترین فضیلت امیرمومنان است. 🔺فمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ الله عَلَی الْکاذِبِینَ هرگاه بعد از علم و دانشی که (درباره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود؛ آن‌گاه مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم. (سوره آل‌عمران،۶۱ بنا بود پیامبر با جانش بیاید که آمد، همه دیدند، جانش علی بود. آنها که بغض را به سینه داشتند بعدها این کینه و نفرت را با دشنام دادن به آشکار کردند. جان پیغمبر بود و آنکه نمی‌توانست عظمت پیامبر را ببیند به دشمنی با جانش پرداخت. هر چند از آیه مباهله می‌شود امامت ائمه را نیز اثبات کرد کما اینکه در مقابل هارون از همین آیه انتسابش را به پیامبر اثبات کرد. اما وجه مهم دیگر این آیه مقام است که به داده شده است. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
📚 سرمست از پیروزی 🔰یزید می خواست با هر وسیله ای اظهار پیروزی کند. او می خواست به همه بفهماند که دیگر مانند پدرش سیاست ورزی نخواهد کرد و ظاهرا اهل مدارا و صبر نخواهد بود. او با رفتارش به تمام مخالفینش اعلام کرد که حاضر است برای قدرت و حکومتش حتی سر پسر را هم ببرد و خانواده اش را مانند اسیران شهر به شهر ببرد. 📌از طرفی حدود 40 سال در شام حکومت کرده است و دین این شهر بر مبنای دین است اما با این وجود نیز باز برای نشان دادن قدرتش دست به کارهایی زد از جمله: الف: وضعیت ظاهری اسیران 1- در بند کردن اسیران 🔻خانواده و امام سجاد علیهم السلام را با طنابی که به گردن هایشان بسته بودند وارد جلسه کردند. 🔻این نحوه ی ورود برای اسیران بود و شایسته خاندان نبوت نبود. 🔸وهُم مُقَرَّنونَ فِي الحِبالِ 📎 الملهوف ص 213 🔹زنان و هر كه را از خاندان حسين عليه السلام مانده بود ، طنابْ پيچ آوردند. 2- بستن دست ها به گردن ها 🔺اسرا را وارد بر یزید کردند اما چگونه؟ دست ها به گردن ها بسته شده و با حالتی بد! 🔸ليسَ مِنّا أحَدٌ إلّا مَجموعَةً يَداهُ إلى عُنُقِهِ 📎شرح الأخبار ج 3 ص 267 🔹هيچ يك از ما نبود ، جز آن كه دستانش را به گردنش بسته بودند. ۳- عدم مجوز برای گریه کردن 🔻قدرت نمایی یزید حتی به خانواده داغدار امام هم رحم نکرد. آنها مجبور بودند که همه این جسارت ها و سر بریده پدرشان را ببینند و اجازه گریه کردن هم نداشتند. چرا که اگر گریه می کردند سربازان آنها را می زدند. 🔸ووُكِّلَ بِهِ الحَرَسُ ، وقالَ : إذا بَكَت مِنهُنَّ باكِيَةٌ فَالِطموها 📎بستان الواعظين ص 263 ۴- وارد کردن در روز 🔺یزید می توانست اسرا را شبانه وارد شهر کند اما این کار را نکرد و روز آنها را وارد شهر کرد تا مردم بیشتری جمع شوند. 🔸ادخِلَ بِهِنَّ نَهارا ۵- صورت های باز 🔻یزید می توانست دستور دهد تا کاری کنند که نامحرمان صورت های مخدرات را نبینند اما.. 🔸ادخِلَ بِهِنَّ نَهارا مَكشوفاتٍ وُجوهُهُنَّ 📎قرب الإسناد ص 26 ۶- ایستادن در جایگاه اسیران 🔻یزیدیان سرمست از پیروزی این بار برای تحقیر خاندان نبوت آنها را بر روی سکوهای مسجد جامع جایی که اسیران را برای نظاره مردم می آوردند نگاه داشتند. 🔸فوَقَفوا عَلى دَرَجِ بابِ المَسجِدِ الجامِعِ حَيثُ يُقامُ السَّبيُ. 📎الملهوف ص 210 ب: وضعیت شهر شام ۱- آراستن شهر 🔻 یزید که گویی فتح الفتوحی بزرگ کرده بود دستور داد تا شهر را آزین ببندند. 🔸فإِذا أنَا بِمَدينَةٍ مُطَّرِدَةِ الأَنهارِ كَثيرَةِ الأَشجارِ، قَد عَلَّقُوا السُّتورَ وَالحُجُبَ وَالدّيباجَ 📎مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي ج 2 ص 67 ۲-شادی همگانی در شهر 🔻از طرفی انقدر کار رسانه ای خوبی کرده بودند که همه مردم نیز شاد بودند از اینکه بزرگترین دشمن بنی امیه کشته شده بود. 🔸وهُم فَرِحونَ مُستَبشِرونَ 📎مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي ج 2 ص 67 ۳-دف نوازی زنان 🔺این شادی فقط سرور در دل نبود که به اجتماع مردم و دف نوازی زنان نیز انجامید. 🔸وعِندَهُم نِساءٌ يَلعَبنَ بِالدُّفوفِ وَالطُّبولِ 📎مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي ج 2 ص67 ۴-جسارت اهل ذمه به خاندان نبوت 🔻یزید کار را به جایی رساند که اهل کتاب برای دیدن اسرا در بازار جمع شدند و جسارت ها کردند. 🔸ووَقَفَ أهلُ الذِّمَّةِ لَهُنَّ في سوقِ دِمَشقَ يَبصُقونَ في وُجوهِهِنَّ 📎بستان الواعظين ص 263 ج: در کاخ حکومت ۱- آویختن سر امام حسین بر دروازه 🔻او با این کار می خواست قدرت نمایی کند و به همه بفهماند که با کسی شوخی ندارد حتی اگر تنها نوه باقی مانده از پیامبر باشد. 🔸 فأَمَرَ بِرَأسِ الحُسَينِ عليه السلام فَنُصِبَ عَلَى البابِ 🔹یزید دستور داد تا سر امام را بر دری آویختند. ۲- تبریک گفتن به یزید 🔻حالا بعد از شادی عمومی وقت شادی خصوصی است. سران و بزرگان می آمدند و به یزید تبریک می گفتند بابت کشتن دشمنش! 🔸فلَمّا قَدِموا عَلَيهِ جَمَعَ مَن كانَ بِحَضرَتِهِ مِن أهلِ الشّامِ، ثُمَّ أدخَلوهُم، فَهَنَّؤوهُ بِالفَتحِ. 🔹يزيد، همه كسانى (بزرگانى) را كه در شام حضور داشتند، گِرد آورد و آن گاه ، اسيران را وارد كردند و حاضران، پيروزى يزيد را به او تبريك گفتند. 📎تاريخ الطبري ج 5 ص 390 ۳- جسارت به دندان های مبارک 🔻این یزید سرمست از پیروزی ظاهری است که سر مقدس امام را در پیش روی خود دارد و با چوب دستش شروع به جسارت کردن می کند. 🔸معَ يَزيدَ قَضيبٌ فَهُوَ يَنكُتُ بِهِ في ثَغرِهِ 🔹سر، پيشِ رويش بود و با سرِ چوب دستى اش بر دندان هاى پيشينِ حسين عليه السلام مى نواخت . 📎تاريخ الطبري ج 5 ص 465 پس از این همه جنایت بعد از خطبه های آتشین حضرات، او می گفت من نگفتم عبیدالله، را بکشد! شما باور می‌کنید؟ 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 @hakakiashk
📚 اجازه گرفتن عزراییل علیه‌السلام برای قبض روح پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله 📍در روز آخر عمر شریف پیامبر، «جبرئيل» به اتفاق «عزرائيل» و فرشته اي به نام «اسماعيل»همراه با هفتاد هزار فرشته ديگر به حضور مبارك شرفياب گرديده بود. 🔻ثُمَّ اسْتَأْذَنَ مَلَكُ الْمَوْتِ فَقَالَ جِبْرِيلُ: يَا أَحْمَدُ! هَذَا مَلَكُ الْمَوْتِ يَسْتَأْذِنُ عَلَيْكَ وَلَمْ يَسْتَأْذِنْ عَلَى آدَمَيٍّ كَانَ قَبْلَكَ وَلا يَسْتَأْذِنُ عَلَى آدَمَيٍّ بَعْدَكَ. 🔺عزرائيل اجازه خواست و جبرئيل عرض کرد اينك «عزرائيل»، اجازه ورود از شما می‌خواهد، با اينكه پيش از شما از احدي اذن ورود نخواسته و پس از شما هم، از كسي اجازه نخواهد خواست! 🔻 قَالَ: ائْذَنْ لَهُ. 🔺رسول خدا فرمود: به وي اجازه ورود بده. 🔺 فَدَخَلَ مَلَكُ الْمَوْتِ فَوَقَفَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ آله وسلم - فقال: يَا رَسُولَ اللَّهِ يَا أَحْمَدُ! إِنَّ اللَّهَ أَرْسَلَنِي إِلَيْكَ وَأَمَرَنِي أَنْ أُطِيعَكَ فِي كُلِّ مَا تَأْمُرُنِي. إِنْ أَمَرْتَنِي أَنْ أَقْبِضَ نَفْسَكَ قَبَضْتُهَا. وَإِنْ أَمَرْتَنِي أَنْ أَتْرُكَهَا تَرَكْتُهَا! 🔺 «عزرائيل» بحضور مبارك شرفياب شد و در برابر رسول اكرم صلّي اللّه عليه و آله توقف كرد. و گفت: يا رسول الله! يا احمد! خداي تعالي مرا بسوي تو اعزام كرده است و دستور داده، هر چه بفرمائي، اطاعت كنم؛ اگر دستور دهي، جان تو را قبض كنم، قبض مي كنم. و اگر دستور دهي، تو را به حال خود واگذارم، از تو اطاعت كرده و قبض روحت نخواهم كرد. 🔻قَالَ: وَتَفْعَلُ يَا مَلَكَ الْمَوْتِ؟ 🔻رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله فرمود: هر وظيفه اي كه نسبت به من داري، انجام بده. [تو چه خواهی کرد ای ملک الموت؟] 🔺 قَالَ: بِذَلِكَ أُمِرْتُ أَنْ أُطِيعَكَ فِي كُلِّ مَا أَمَرْتَنِي! 🔺«عزرائيل» گفت: وظيفه من بسته به فرمان شماست. [دستور دارم هر آنچه امر بفرمایید انجام دهم] 🔻فَقَالَ جِبْرِيلُ: يَا أَحْمَدُ! إِنَّ اللَّهَ قَدِ اشْتَاقَ إِلَيْكَ! 🔺«جبرئيل» گفت: يا احمد! خداي تعالي اشتياق ديدار تو را دارد. 🔻 قَالَ: فَامْضِ يَا مَلَكَ الْمَوْتِ لَمَّا أُمِرْتَ بِهِ! 🔺رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله فرمود: اي عزرائيل! مأموريت خود را بجاي بياور. 🔻 قَالَ جِبْرِيلُ: السَّلامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ! هَذَا آخِرُ مُوَاطَئِي الأَرْضَ إِنَّمَا كُنْتَ حَاجَتِي مِنَ الدُّنْيَا! 🔺«جبرئيل» نزديك به قبض روح پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله، گفت: درود خدا بر تو، اي رسول خدا! اينك آخرين گامي است كه بر روي زمين مي گذارم. و از اين پس، به زمين نخواهم آمد؛ زيرا منظور من، از آمدن به زمين، وجود مقدس تو بود. 🔻فَتُوُفِّيَ رَسُولُ اللَّهِ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ و آله وَسَلَّمَ - رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله بدين گونه دار فاني را وداع گفت . 📎الطبقات الكبرى - ط العلميه، ابن‌سعد كاتب الواقدي،ج 2 ص 199 🔺 پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 @hakakiashk
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
📚 اجازه گرفتن عزراییل علیه‌السلام برای قبض روح پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله 📍در روز آخر عمر شری
🔻مرحوم فیض کاشانی در بیان اجازه خواستن حضرت عزراییل از رسول گرامی اسلام از در زدن و گفتگو با امیرالمومنین علیه‌السلام گفته است. 🔰 مطالعه 🔻مرحوم ابن شهرآشوب در کتاب مناقب از در زدن و گفتگوی عزراییل با حضرت زهرا علیهاالسلام سخن گفته‌اند. 🔰 مطالعه 🔻 پژوهشی در تاریخ اسلام 🔺 @hakakiashk