🌹به رسم ادب ✋
*اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائڪَ عَلَیْڪَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِڪُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعلے اولاد الحسين وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
ای نام تو بهانه ی شیرین زندگی
شور محرم و صفرم باش یا حسین
پایین پات سر بگذارم تو هم بیا
بالای جسم محتضرم باش یا حسین
جان مرا بگیر حوالی قتلگاه
این گونه آخرین خبرم باش یا حسین
دستم به دامنت نرسید این جهان اگر
باب الحسین منتظرم باش یا حسین
@hal_khosh
🍃 #داستان
✅سعی کنید آخرین کسی نباشید که کمک می کند."
- چهل و پنج دقیقه ای می شد که در آن سوز سرما ایستاده بود.
زن٬ کنار جاده منتظر کمک ایستاده بود. ماشین ها یکی پس از دیگری رد می شدند. انگار با آن پالتوی کرمی اصلا توی برف ها دیده نمی شد.
به ماشینش نگاه کرد که رویش حسابی برف نشسته بود.
شالش را محکم تر دور صورتش پیچید و کلاه پشمی اش را تا روی گوش هایش کشید.
یک ماشین قدیمی کنار جاده ایستاد و مرد جوانی از آن پیاده شد.
زن ، کمی ترسید اما بر خودش مسلط شد
مرد جوان جلو آمد و به او سلام کرد و مشکلش را پرسید.
زن توضیح داد که ماشینش ، پنچر شده و کسی هم به کمک او نیامده است.
مرد جوان از او خواست بیش از این در آن سرمای آزار دهنده نماند و تا او پنچرگیری می کند زن در ماشین بماند.
او واقعا از خداوند متشکر بود که مرد جوان را برایش فرستاده است.
در ماشین نشسته بود که مرد جوان تق تق به شیشه زد.
زن پولی چند برابر پول پنچرگیری در مغازه را، برداشت و از ماشین پیاده شد و بعد از اینکه از وی تشکر کرد، پول را به طرفش گرفت.
مرد جوان، با ادب، پول را پس زد و گفت که این کار را فقط برای رضای خاطر خداوند انجام داده است و به او گفت: "در عوض ، سعی کنید آخرین کسی نباشید که کمک می کند."
از هم خداحافظی کردند و زن که به شدت گرسنه بود به طرف اولین رستوران به راه افتاد.
از فهرست غذای رستوران یکی را انتخاب کرده بود که زن جوانی که ماه های آخر بارداری خود را می گذراند با لباس بسیار کهنه و مندرسی به طرفش آمد و با مهربانی از او پرسید چه میل دارد.
زن، غذایی 8 دلاری سفارش داد و پس از آنکه غذا را تمام کرد، یک اسکناس صد دلاری به زن جوان داد.
زن جوان رفت تا بیست دلار بقیه را برگرداند. اما وقتی بازگشت خبری از آن زن نبود.
در عوض، روی یک دستمال کاغذی روی میز یادداشتی دیده می شد.
زن جوان یادداشت را برداشت. در یادداشت نوشته شده بود که آن بیست دلار به علاوه ی چهارصد دلار زیر دستمال کاغذی برای وی گذاشته شده است تا برای زایمان دچار مشکل نشود.
یادداشت برای آن زن بود و در آخر نوشته شده بود: "سعی کن آخرین نفری نباشی که کمک می کند."
شب که شوهر زن جوان به خانه بازگشت، بسیار محزون بود و گفت که به خاطر پول بیمارستان نگران است چون نزدیک زمان زایمان است و آن ها آهی در بساط ندارند.
زن جوان ماجرای آن روز را برایش تعریف کرد: درباره ی زنی با پالتوی کرم روشن که مبلغ کافی برای او گذاشته بود و نامه را هم به او نشان داد.
قطره ی اشکی از گوشه ی چشم مرد جوان فرو ریخت و برای همسرش تعریف کرد که آن روز صبح در جاده به همین زن برای رضای خداوند کمک کرده است .
تا "خدا" هست، هیچ لحظه ای آنقدر سخت نمیشود که نشود تحملش کرد!
شدنی ها را انجام ده و تمام نشدنی هایت رابه "خداوند" بسپار...
#داستان
@hal_khosh
❤️ #در_محضر_بزرگان
🔔 چه کنیم نماز صبح قضا نشود؟
✅ از آیت الله بهجت (ره) سوال شد:
چه کنیم نماز صبحمان قضا نشود؟
ایشون فرمود:
کسی که باقی نمازها رو اول وقت بخونه خدا او را برای نماز صبح بیدار خواهد کرد.
استاد فاطمی نیا:
سحرها را از دست ندهيد ؛ ولو دو ركعت هم اگر ميتوانيد نماز (نافله شب) بخوانيد.
در اين زمانه هم كه به بركت موبايل و تلويزيون و... اكثر مردم تا نيمه شب مشغول و سرگرم هستند!
سحرها را ضايع نكنيم ، اگر نماز مستحبي هم نخوانديم ، حداقل ده مرتبه " يا ارحم الرّاحمين" بگوييم!
اگر آن را هم انجام ندادي رو به قبله بنشين و بگو:
" سبحان الله والحمدلله و لا اله الّا الله و الله اكبر"
اگر در چند سحر با جانت اين جمله را بگويي، عالمت عوض ميشود.
#نماز_شب
💕💚💕
🔵 #سیره_اخلاقی_پیامبر_اعظم_صلی_الله_علیه_و_آله (1)
👈الف : اخلاق حضرت رسول اکرم صلی الله علیه واله در داخل خانه ( قسمت اول )
✅رفتار هرکس در خانه، با همسر و فرزندان و بستگان، نشان دهنده شخصیت روحی و اخلاقی اوست.
به نمونه هایی از سیره پیامبر صلی الله علیه و آله در داخل خانه اشاره می کنیم:
1️⃣تقسیم وقت
🌸حضرت حسین بن علی علیه السلام دراین باره می فرمایند :
و کانَ اذااوی الی مَنْزِلِه جَزّءَ دُخُولَه ثَلاثَهَ اجْزاء: جُزءاً لِلّه عزّوجَل، و جُزءاً لِاهلِهِ و جُزءاً لِنَفْسِه، ثُمّ جَزَّءَ جَزَئهُ بَیْنَه و بَیْنَ النّاسِ، فَیَرُدُّ ذلک عَلَی العامّهِ و الخاصّهِ و لا یَدَّخِرُ عَنْهُم شَیئاً. . . (1)
▪️رسول خدا صلی الله علیه و آله در خانه اوقات خود را به سه بخش تقسیم می کرد:
▫️بخشی برای «خدا». در این بخش به عبادت و نماز و تهجّد می پرداخت.
▫️بخشی برای «خانواده» و گفتگو و انس گرفتن با آنان و تأمین نیازهای روحی و عاطفی
▫️و ... بخشی هم برای «خود» و «مردم»،
🔸چون در اوقات حضور آن حضرت در خانه نیز، مراجعین با وی کار داشتند. سؤال می کردند، مشکلاتی برای آنان پیش می آمد، و وی از بخشی از وقت درون خانه، برای رسیدگی به امور مردم و برآوردن نیازهای مختلف آنان استفاده می کرد.
2️⃣ کمک در خانه
✅از فضایل یک انسان خودساخته، آن است که در کارهای خانه، به همسر خود کمک کند چه در نظافت خانه و وسایل، چه در امور طبخ و خوراک و چه هر کار دیگری.
🌸مرحوم علامه مجلسی رحمه الله نقل می کنند :
وَ کانَ یَخْصِفُ النَّعلَ، و یُرَقِّعُ الثَّوبَ، و یَفْتَحُ البابَ، و یَحْلِبُ الشاهَ و یَعْقِلُ البَعیرَ فَیَحْلِبُها، وَ یَطْحَنُ مَعَ الخادمِ اذا اعْیا، وَ یَضَعُ طَهورَهُ باللَیلِ بِیَدِهِ (2)
▪️پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در خانه، کفش و لباس خود را وصله می کرد،
▫️در را می گشود،
▫️شیر گوسفند و شتر را می دوشید،
▫️همراه خادم خانه گندم آرد می کرد
▫️و اگر خدمتکار خسته می شد، به او کمک می کرد
▫️و وسایل وضوی خویش را خود برمی داشت و می گذاشت:
3️⃣هم غذایی با اهل خانه
✅اینکه کسی تنها غذا بخورد، یا حاضر نباشد افراد خانواده و خدمتکاران، با او بر سر یک سفره بنشینند و غذا بخورند، اخلاقی جاهلانه است و نشان از روحیه استکباری می دهد.
اولیای خدا، متواضعانه با اهل خانه و خادمان هم غذا می شدند و بر سر یک سفره می نشستند.
🌸مرحوم طبرسی نقل می کند:
کانَ رَسولُ اللَّهِ یأکُلُ کُلّ الاصْناف مِنَ الطَّعامِ وَ کانَ یأکُلُ ما احَلَّ اللَّهُ لَهْ مَعَ اهْلِهِ وَ خَدَمِهِ اذا اکَلُوا، وَ معَ مَنْ یَدْعُوهُ مِن المُسلِمین علی الأرضِ، وَ علی ما اکَلوُا عَلَیْهِ وَ مِمَّا اکَلُوا، الّا أَن یَنْزِلَ بِهِمْ ضَیْفٌ فَیَأکُلُ مَعَ ضَیْفِهِ وَ کانَ احَبُّ الطَّعامِ الَیهِ ما کانَ عَلی ضَفَفٍ (3)
▪️رسول خدا صلی الله علیه و آله همه رقم غذا می خورد و نسبت به نوع غذا و کیفیت طبخ، ایراد نمی گرفت
▫️و از آنچه خدا حلال کرده است، همراه با خانواده و خدمتکاران غذا می خورد،
▫️آن هم نشسته بر زمین،
▫️چه در خانه خود و چه در میهمانی،
▫️از هر چه آنان می خوردند و در هر چه و بر هر چه آنان طعام می خوردند.
▫️اگر مهمان می آمد همراه با مهمان طعام می خورد.
▫️محبوبترین غذا و سفره در نزد او، آن بود که افراد بیشتری سر سفره نشسته باشند:
👈ادامه دارد ان شاءالله👇
***********
⭕️پی نوشت
1-مکارم الاخلاق، طبرسی، ص 13.
2-بحار الانوار، ج 16، ص 227.
3-مکارم الاخلاق، ص 26.
@hal_khosh
مردی به نزد قاضی آمد، گفت: ای راهنمای مسلمانان! اگر خرما خورم، دین مرا زیان دارد؟ گفت: نه.
گفت اگر قدری سیاه دانه با آن خورم چه؟ گفت: عیبی نباشد.
گفت: اگر آب خورم چه شود؟ گفت: بر تو گوارا!
آن مرد گفت: خب شراب خرما از همین سه است. آن را چرا حرام گویی؟
قاضی گفت: ای مرد، اگر قدری خاک بر تو اندازم، تو را ناراحتی پیش آید؟ گفت: نه.
گفت: اگر مشتی آب بر تو ریزم، چه؟ گفت هیچ نشود.
گفت: اگر این آب و خاک را با هم بیامیزم و از آن خشتی بسازم و بر سرت زنم، چگونه باشد؟ گفت: سرم بشکند.
گفت: همچنان که این جا سرت بشکند، آن جا هم پیمان دینت بشکند.
#طنز آموزنده
@hal_khosh
یارو زﺑﻮﻧﺶ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﻋﺎﺑﺮ ﺑﺎﻧﻚ ﮔﻴﺮ ﻣﻴﻜﻨﻪ، ﻣﻴﺒﺮﻧﺶ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺍﺯﺵ ﻣﻴﭙﺮﺳﻦ ﺯﺑﻮﻧﺖ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﻋﺎﺑﺮﺑﺎﻧﻚ ﭼﻜﺎﺭ ﻣﻴﻜﺮد؟! 😳
ﻣﻴﮕﻪ : ﻛﺎﺭﺗﻢ ﺭﻭ ﻛﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﻛﺮﺩﻡ ﮔﻔﺖ ﺯﺑﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻭﺍﺭﺩ ﻧﻤﺎﻳﻴد
#طنز
@hal_khosh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤣من دوتا زن می خواهم .
#طنز
@hal_khosh
یه بار رفته بودیم مهمونی
یکی دوساعت که نشستیم یه دفعه دختر کوچیکه ی صاحب خونه گفت :دایی! شما کی میرین؟
داییشم گفت چی کار داری؟
دختره : ما کباب داریم مامانم گفته وقتی شما رفتین میخوریم😐😂
#طنز
@hal_khosh
شخصی گفته : ﺳﺮ ﭼﻬﺎﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﯾﻬﻮ ﯼ ﻭﺍﻧﺖ ﭼﺮﺍﻍ ﻗﺮﻣﺰﻭ ﺭﺩ ﮐﺮﺩ
ﭘﻠﯿﺲ ﺗﻮ ﺑﻠﻨﺪﮔﻮ ﮔﻔﺖ ﻭﺍﻧﺖ ﮐﺠﺎ ﻣﯿﺮﯼ؟
ﻭﺍﻧﺘﯿﻪ ﻫﻢ ﺗﻮ ﺑﻠﻨﺪ ﮔﻮ ﮔﻔﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﯿﺮﻡ ﺑﺎﺭ ﺑﯿﺎﺭﻡ
ﺩﯾﺮﻡ ﺷﺪﻩ ﻋﺠﻠﻪ ﺩﺍﺭﻡ☺️😂
#طنز
@hal_khosh
کانال #داستان و #طنز حال خوش
🔵 #سیره_اخلاقی_پیامبر_اعظم_صلی_الله_علیه_و_آله (1) 👈الف : اخلاق حضرت رسول اکرم صلی الله علیه واله
🔵 #سیره_اخلاقی_پیامبر_اعظم_صلی_الله_علیه_و_آله (2)
👈الف : اخلاق حضرت رسول اکرم صلی الله علیه واله در داخل خانه ( قسمت دوم )
4️⃣ رختخواب ساده
✅ساده زیستی، در همه مظاهر زندگی آن حضرت آشکار بود.
🌸حضرت علی علیه السلام در این باره می فرمایند :
«کانَ فَراشُ رَسوُلِ الَّله صلی الله علیه و آله عَبائَهٌ ... و کانَ لَهُ فَراشٌ مِنْ أدْمٍ حَشوُهُ لیفٌ، و کانَتْ لَهُ عَبائهٌ تُفْرَشُ لَهُ حَیْثُما إنْتَقَلَ وَ تُثَنّی ثِنْتَیْنِ وَ کانَ کثیراً ما یَتَوسَّدُ وَسادَهً لَهُ مِنْ أدمً حَشْوُها لیفٌ وَ یَجْلِسُ عَلَیْها ... وَ کانَ یَنام عَلی الحَصیرِ لیسَ تَحْتَهُ شْی ءٌ (1)
▫️رختخواب رسول خدا صلی الله علیه وآله پوستی بود که داخل آن لیفه و پوشال خرما پر شده بود. بالش او نیز چنین بود.
▫️زیراندازش یک عبا بود، که گاهی هم آن را دولا می کرد و بر آن می نشست و یا می خوابید.
▫️اغلب بر حصیری می خوابید و جز آن، زیر آن حضرت چیزی نبود
▫️و چون به رختخواب می رفت، به پهلوی راست می خوابید و دست راست خود را زیر صورت راست خود قرار می داد
5️⃣ خواب و بیداری
🌸به فرموده امام باقر علیه السلام رسول خدا صلی الله علیه و آله هرگاه از خواب برمی خاست به سجده در پیشگاه خدا می پرداخت.
▫️هنگام خواب، مسواک را بالای سر خود می گذاشت. همین که بیدار می شد، شروع می کرد به مسواک زدن ...
▫️هر شب، سه بار مسواک می زد: یک بار قبل از خواب، یک بار وقتی از خواب برای نماز شب بیدار می شد، و یک بار هم وقتی که می خواست برای نماز صبح، از خانه به مسجد برود.
▫️چون بیدار می شد می فرمود: «حمد خدایی را که پس از مرگم مرا زنده کرد. پروردگارم آمرزنده و شکور است (2)
6️⃣ احترام به واردین
✅حرمت نهادن به آن که بر انسان وارد می شود، شرط ادب است، و بی اعتنایی و برخورد متکبرانه، دور از اخلاق اولیای خداست.
🌸رسول خدا صلی الله علیه و آله به کسی که وارد بر آن حضرت می شد، احترام می کرد
وَ کانَ یُؤثِرُ الدّاخِلَ عَلَیْهِ بِالوَسادهِ الَّتی تَحْتَهُ، فَانْ ابی انْ یَقْبَلها عَزَمَ عَلَیهِ حتّی یَفْعَل
▫️و یکی از نمودهای این احترام، آن بود که زیرانداز خود را در اختیار تازه وارد می گذاشت و او را روی تشک خود می نشاند و اگر او قبول نمی کرد، آن حضرت آن قدر تأکید می فرمود تا بپذیرد (3)
. . . ما قَعَدَ الی رَسوُلِ الَّلهِ رَجُلٌ قَطُّ حتّی یقُومَ
▫️هرگاه کسی وارد می شد و خدمت آن حضرت می نشست پیامبر هرگز از مجلس او برنمی خاست و نمی رفت، تا اینکه خود آن شخص برخیزد و برود(4)
🌸از سلمان فارسی نقل شده است که: خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رسیدم، او بر بالشی و زیراندازی نشسته بود، آن را به طرف من افکند (تا بر آن بنشینم).
🌸آنگاه فرمود: «ای سلمان! هیچ مسلمانی بر برادر مسلمانش وارد نمی شود و او به عنوان اکرام و احترام، زیرانداز برایش نمی گسترد، مگر آنکه خداوند او را می بخشاید(5)
👈ادامه دارد ان شاءالله👇
***********
⭕️پی نوشت
1-مکارم الاخلاق ، ص 38.
2-مکارم الاخلاق، ص 39.
3-سنن النبی، ص 53.
4- سنن النبی ، ص 51.
5- سنن النبی ، ص 51.
@hal_khosh
از زندگی ناامید نيستم...
زیرا خدایی که به خاطر لبخند گل ها، آسمان را می گریاند،
حتما به خاطر لبخند من هم کاری خواهد کرد.
@hal_khosh
🤣چه نمازخون هایی ؟
گویند چهار نفر کنار هم نماز می خواندند.
اولی حرف بی جایی در بین نماز زد.
دومی گفت : نمازت باطل شد.
سومی سریع گفت : تو هم که حرف زدی نمازت باطل شد.
چهارمی گفت :خوشا بحال خودم که حرف نزدم
#طنز
@hal_khosh
مردی خواست زن دوم دزدکی بگیره
میره صحبتهاشو میکنه میگه : روز شنبه میام برا عقد...
زن اول میفهمه
مرد شب شنبه شامش رو میخوره و میگیره میخوابه
صبح پا میشه بهترین لباسش رو میپوشه،بهترین عطرش رو میزنه،میخواسته بره بیرون زنش بهش میگه :کجا؟
میگه : من میخوام برم سرکار دیر میام...
زنش بهش میگه : بیا بشین امروز دوشنبه است
من قرص خواب بهت دادم چند روزه خوابیدی اگه دوباره تکرار کنی،قرصی بهت میدم که وقتی پا شدی روز قیامته
#طنز
@hal_khosh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب امتحان چیست؟
شبی برای فهمیدن قیمت کتاب، جنس کاغذ، ضخامت جلد، اسم ناشر و نویسنده و از همه مهمتر شمردن تعداد صفحات کتاب😐😂😂
#طنز
@hal_khosh
شخصی گفته : یبار حال نداشتم برم سرکار زنگ زدم گفتم پسرعموم فوت کرد فرداش رفتم دیدم بنر تسلیت زدن واز بد قضیه همان پسر عمو بخاطر کاری آمده محل کارم و مشغول تماشای بنره 😳
#طنز
@hal_khosh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همسایه ها به پلیس گزارش دادن که همسایه ما هر روز که میره سر کار بچه کوچیکشون رو تو خونه تنها میذارن ،
اما ببینید وقتی پلیس میاد با چه صحنه جالبی مواجه میشه که . . .
#طنز
@hal_khosh
🔸سربازی مشغول خدمت بود . . .
هر کاغذی را که میدید برمیداشت و میخواند و میگفت: این نیست!
سرانجام مسؤلان نظامی او را به تیمارستان بردند و یک تیم پزشکی تشخیص داد باید معاف شود.
سرباز وقتی کاغذ معافیت را دید، خندید و گفت:
همین بود!!
#طنز
@hal_khosh