#️⃣ #فاطمیه #روضه_حضرت_زهرا سلام الله علیها
#️⃣ #طلیعه_فاطمیه
#️⃣ #روضه_متنی
************
اللهمّ صلّ علی فاطمهٔ و أبیها و بعلها و بنیها و السّرّ المستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک...
لَعنَ اللهُ قَاتلِیکِ وَ ضَارِبیِکِ و ظَالِمِیکِ وَ غَاصِبی حقِّکِ یا مُولاتِی یا فاطمَةُ الزهراء
اللَّهُمَّ کُن لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیناً حَتَّى تُسکِنَهُ أَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا
ماه غم آمده در آسمانِ فاطمیه
رسیده باز، صدایِ اذان فاطمیه
رفقا دوباره فاطمیه رسید، ایامِ غم و اندوهِ بچه های زهرا، شبا و روزای غربتِ امیرالمؤمنین، شب و روزای ناله های بی صدای حسن و حُسینِ، شب و روزای بی مادریِ زینب و اُم کلثومِ، اما من قربون اون آقایی برم که این شبها نمی دونم کجا برا مادرش فاطمه مجلس روضه برپا کرده، داره اشک میریزه، گریه میکنه، ای کاش ما هم همراهِ آقامون بودیم، گناه مارو از آقامون جدا نمی کرد، ما هم کنارِ آقامون می نشستیم با روضه هایِ امام زمان اشک می ریختیم به سینه می زدیم.
سیاهی دلِ ما را به این سیاهِ عزا
بیا ببخش؛ امام زمانِ فاطمیه
مرا ببخش برای همه گناهانم
قسم به روی کبودِ جوانِ فاطمیه
هنوز شهر مدینه غبارآلود است
بیا و شرح بده داستانِ فاطمیه
بیا قدم بزن آقا به خاکِ مادریت
برای تولیت آستانِ فاطمیه
نگاه کن که نگاهم به اشک محتاج است
بیا و روضه بخوان، روضه خوانِ فاطمیه
شنیدم نَفَسِ مادرت در آتش سوخت
خود بی بی فرمود: من پشت در بودم،نانجیبا در رو آتیش زدن، آتش زبانه میکشید صورت من رو آتیش سوزوند.
شنیده ام نَفَس مادرت در آتش سوخت
شنیده ام ز غمِ بی امانِ فاطمیه
چرا باید به یک مادر هجده ساله بگن بی بی؟ چرا باید قامتش خم باشه؟ چرا باید موقع راه رفتن دست به دیوار بگیره.
شنیدم که در آتش ،نَفَس نَفَس میزد
گُل شکسته ی چون ارغوان فاطمیه
میخوام بگم صورتیکه سوخته باشه سیلی نیاز نداره، نمیدونم چه جوری بی بی این شب و روزا وضو میگرفت، آخه به صورت سوخته آب هم بخوره این صورت میسوزه... اما امان از دل امیرالمؤمنین! امان از دل حیدر، یکی از سخت ترین غسل ها غسل بدن سوخته است اونایی که غسل دادن میدونن، آخه هی پوست بدن جدا میشه، هی پوست بدن جمع میشه، امام زمان معذرت میخوام، سادات منو ببخشید دارم اینجوری روضه ی سوختن رو میخونم... یازهرا!
زهرا چه کُند میگذرد شستشوی تو
نیمه شب است و تازه رسیدم به موی تو
امیرالمومنین فرمود همه برن فقط تو خونه علی و اسماء ماندن، اسماء داره آب میریزه از رو لباس بناست غسل بده زهرا رو، مولا آب میریخت از اون ور خون آبه میومد. قربونت برم علی جان ..چجور این بدن نحیف رو پهلو به پهلو می کردی،چجور میخواد این بدن رو جمع وجور کنه این بدنی که این همه آسیب دیده، اگه زن باردار باشه در شرایط سخت قرار بگیره اول مراقب بچه اشِ آسیب نبینه، بی بی دو دستی به در فشار میاورد. اما بمیرم هم محسنش جان داد هم صورتش سوخت هم میخ به سینه اش رفت هم نوشتن در افتاد روی زهرا... هم نوشتن چهل نفر از روی در رد شدن... یازهرا.
زهرا ! چه کُند میگذرد شستشوی تو
نیمه شب است تازه رسیدم به موی تو
این گیسوی سپید به سنّت نمی خورد
هجده بهاره ای و سپید است موی تو
ساقی کوثریِ من اصلا برای توست
اما چگونه اب بریزم به روی تو
گلبرگ های خشک تو را آب می زنم
تا در مدینه پخش شود عطر و بوی تو
بعضی بزرگان نقل کردن شبِ غسل دادن همه گریه میکردن اما سلمان میگه دیدم امامِ مجتبی یه جورِ دیگه داره گریه میکنه، اومدم جلو صدا زدم: حسن جان! تو پسرِ بزرگتری باید بقیه رو آروم کنی، چرا خودت از همه بیتاب تری؟ فرموده باشد سلمان من یه چیزایی میدونم اینا ندیدن نمیدونن... اما به سلمان هم نگفت، فقط اشاره کرد اسراری دارم کسی نمیدونه ... این آخر روضه ای برا امام حسن گریه کنیم صاحب عزایِ اصلی پسرِ بزرگتره دیگه.
یارب! نصیبِ هیچ غریبِ دِگر مکن
دردی که گیسوانِ حسن را سفید کرد
با صد امید حامیِ مادر شدم ولی
سیلیزنی امیدِ مرا نا امید کرد
نانجیب جوری جلوی امامِ مجتبی سیلی زد به صورت مادرش فاطمه، جوری جسارت کرد امام صادق فرمود: گوشواره تو گوشِ مادرم شکست.
رفتی و نیستی که ببینی برادرم
هر روز آب میشود از غصه در برم
بر سینه اش گرفته حسن چادر تو را
گوید مدام زیر لب ای وای مادرم
هر کجا نشستی ناله بزن: یازهرا... فرج امام زمان، سلامتی رهبری، نابودی آمریکا و اسرائیل...یا زهرا.
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ....
#حضرت_زهرا_سلاماللهعَلَیها_مصائب_کوچۀبنی_هاشم
هر نسیمی خسته از کویت خبر میآورد
چشم تر میآورد، خـونِ جگر میآورد
خارها در چشم دارد، استخوانها در گلو
هر کسی «دیوار و در» را در نظر میآورد
این بهار تازه دارد شاخهای گل در بغل
وایِ من، اینک خزان با خود تبر میآورد
یاد تو گل کرده چون داغی به باغ جان مگر؟
هر درختی غنچههای شعلهور میآورد
روضهخوان میبرد دل را پیش از این تا کربلا
نالهای امّا دلم را سوی «در» میآورد
«بارالهـا خـانۀ همسایهها را گرم کن»
مـادری دسـت دعـا انـگـار بـرمیآورد
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
.
#زمزمه
#شور_حضرت_زهرا
#فاطمیه
#سبک_بسمت_گودال_از_خیمه_دویدم
به سمت زهرا از ، حجره دویدم من
تنش توو آتیش سوخت ، دیر رسیدم من
تا که زمین افتاد ، نفس بریدم من
ناموسم و کشتن ، دیر رسیدم من
طوری با لگد زدن نامردا
پهلو و سینه شکست واویلا
پیش چشم من زمین افتادش
رد شدن از روی جسم زهرا
وای من وای من ای زهرا جان
یه جای سالم روو ، تنش ندیدم من
محسنم و کشتن ، دیر رسیدم من
صدای ناله ش رو ، تا که شنیدم من
دویدم امّا حیف ، دیر رسیدم من
پیش چشم من جسارت کردن
توی خونه م هتک حرمت کردن
نانجیب های مدینه با هم
بین کوچه ها جنایت کردن
وای من وای من ای زهرا جان
#عباس_قلعه ✍️
یا فاطمه
خسته جانی ره نمیدانی بگو یا فاطمه
بیکسی سر در گریبانی بگو یا فاطمه
مادر عالم دعایت می کند آرام باش
آبرو داری و گریانی بگو یا فاطمه
نام مولا را ببر زهرا عنایت می کند
ره نمیدانی پریشانی بگو یا فاطمه
دردبی درمان اگرداری شِفایت میدهد
مات ومبهوتی وحیرانی بگویا فاطمه
روزگارت گرشده زندان برایت صبرکن
حل شودمشکل بآسانی بگویافاطمه
(بیقراری)ناتوانی مانده ای درکارخویش
خسته جانی ره نمیدانی بگو یا فاطمه
بیقرار اصفهانی
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#غزل
🔹سورۀ کوثر🔹
گل شمّهای از آیۀ تطهیر تو باشد
گر آینه در آینه تکثیر تو باشد
خود کیستی ای سورۀ کوثر که حسینت
تا کرببلا رفت که تفسیر تو باشد
بر سفرۀ نان و نمکت دست علی هم
برداشت نمک را که نمکگیر تو باشد...
در آب به تصویر کسی زل زده عباس
عشقش فقط این است که تصویر تو باشد
ای دست پر از پینه ز چرخاندن دستاس
عالم همه در گردش تقدیر تو باشد
در خوابِ شهیدان جهان یکّهسواریست
کی میرسد از راه که تعبیر تو باشد
#مهدی_جهاندار
کربلایی حسین طاهرینغمه ی عشّاق(70).mp3
زمان:
حجم:
24.86M
💠 #روضه_حضرت_زهرا سلام الله علیها
#کربلایی_حسین_طاهری
#مقام_صبا
#شور_عرب
#نوحه_سنتی
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
خدا مادرم را کجا می برند
گمانم برای شفا می برند
من و خانه داری
من و سوگواری
مرو فاطمه
گل یاس حیدر کجا می روی
بگو بی من آخر کجا می روی
غمت حاصل من
ربودی دل من
ز جان خسته ام
غریبم غریبم
به سویت حبیبم
نظر بسته ام
خدا مادرم را کجا می برند
گمانم برای شفا می برند
من و خانه داری
من و سوگواری
مرو فاطمه
چرا چهره از من نهان می کنی
علی را زغم نیمه جان می کنی
تو که با وفایی
نگو از جدایی
به من مونسم
تمام قرارم
ببین ای نگارم
که من بی کسم
خدا مادرم را کجا می برند
گمانم برای شفا می برند
من و خانه داری
من و سوگواری
مرو فاطمه
به زخم دل من نمک می زدند
تو را بین کوچه کتک می زدند
من و دست بسته
تو پهلو شکسته
گل پرپرم
که گردد زمانی
بر من بمانی
مرو از برم
خدا مادرم را کجا می برند
گمانم برای شفا می برند
من و خانه داری
من و سوگواری
مرو فاطمه
ای ...ای .... یوماه ....
فلک با دل من چه ها کرده ای
گلم را ز غنچه جدا کرده ای
تو با ضرب سیلی
زدی رنگ نیلی
به آمال من
مرا در فراقش
کشیدی به آتش
ببین حال من
خدا باشد آگه که تا زنده ام
ز روی کبود تو شرمنده ام
تو ای یادگارم
بمان در کنارم
گل یاس من
در این وادی غم
که پاچیده از هم
شد احساس من
خدا مادرم را کجا می برند
گمانم برای شفا می برند
من و خانه داری
من و سوگواری
مرو فاطمه
23.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضه و توسل به حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام
🏴فیش_روضه_حضرت_زهرا سلام الله علیها 🏴😔😔🖤😔🖤😔😔🖤🖤🖤😔😔😔🖤🖤🖤
...ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤..
اللهمّ صلّ علی فاطمهٔ و أبیها و بعلها و بنیها و السّرّ المستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک
اَلسَّلامُ عَلَیکِ يا فاطِمَةُ الزَّهراَّء، يا بِنتَ مُحَمَّدٍ، يا قُرَّةَ عَينِ الرَّسُولِ، يا سَيِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا، اِنّا تَوَجَّهنا وَاستَشفَعنا وَتَوَسَّلنا بِكِ اِلَى اللّهِ، وَقَدَّمناكِ بَينَ يَدَى حاجاتِنا، يا وَجيهَةً عِنْدَ اللَه، اِشفَعى لَنا عِندَ اللَه
افضل الاعمال من گریه برای فاطمه است
برکت این زندگی از روضه های فاطمه است
درس توحیدم بوَد زهرا شناسی، زین سبب
می پرستم آن خدایی که خدای فاطمه است
منکر این روضه ها! بشنو که گفته رهبرم
روزی یک سالِ کشور در عزای فاطمه است
چشم دل واکردم و دیدم که قرآنِ خدا
آیه هایش یک به یک مدح و ثنای فاطمه است
هیچ کس با پایِ خود در مجلس روضه نرفت
هرکجا روضه بوَد، مهمانسرای فاطمه است
گرچه باشد قبر او بین قلوب شیعیان
عالم امکان ولی دولتسرای فاطمه است
از خدا بخواه توفیق اشک و ناله برای حضرت زهرا سلام الله علیها رو بهت بده، بعضی ها هنوز من روضه نخوندم دلشون رفته مدینه دارن اشک میریزن، خوش به احوال شما، مارو هم تو این حالتون دعا کنید
خلقت جنت برای شیعه ی حیدر بُوَد
نار، جای منکرینِ بی حیای فاطمه است
بین قبرم دو مَلَک تا سینه ام را بو کنند
پیش خود گویند: به به، این گدای فاطمه است
مادری با این عظمت، خانومی با این جلال و جبروت، باورم نمیشه تو کوچه های مدینه کتکش زده باشن .. مادر! باورم نمیشه لگد به پهلوت زدن، باورم نمیشه سیلی به صورتت زده باشن، یا فاطمه الزهرا .. وقتی بی بی رو صدا میکنی همه بچه هاش میان، امام حسن میاد، امام حسین میاد، امیرالمومنین میاد، از همه بالاتر صاحب الزمان میاد .. دم در می ایسته میگه خوش اومدید به مجلس مادرم فاطمه.
بود و نبودم زهرا
چرا ورم گرفته بازوت
میریزه خون همش از پهلوت
ترک نشسته رویِ اَبروت
آخه بی بی هر نفسی که میکشید خون از جای زخم پهلوش جاری میشد.
یاسِ کبودم زهرا
داره میسازه حیدر تابوت
چرا میخندی تو بر تابوت
امان از دلِ حیدر
مرحوم محدث قمّی، تو بیت الاحزان آورده است.. اسماء می گه گفتم خانوم جان شما را ناراحت می بینم،چیزی شده؟ گفت اسماء نگرانم ..نگران چی..؟ وقتی من از دنیا رفتم منو می خواهید چه جوری تشییع کنید؟اسماءنگرانم حجم بدنم رو توی تابوت نامحرم ببینه، تابوتهای مدینه جداره نداشت، دیوار نداشت، اسماءمیگه: گفتم خانوم جان! من تو شهر حبشه بودم یه نوع تابوت دیدم، میخوای بگم درست کنن؟ گفت: آره به من بگو ..گفتم دیوار داره بدنتون رو کسی نمی ببینه …بعضی نقل ها نوشتن امیرالمومنین تابوت رو درست کرد، به قول یه اهل دلی..میگفت : همون چوبی که میخواست برا محسنش گهواره درست کنه ،همون چوب رو برای فاطمه تابوت درست کرد، یه تابوت درست کرد، با دیواره مثل این تابوت هایی که ما داریم نوشتن بی بی دوعالم اومد تو حیاط، تا نگاهش به تابوت افتاد، یه لبخند زد ،گفت علی خیالم راحت شد، این همونی که من میخواستم
سه ماهِ رو میگیری
ببین سه ماهِ نا آرومم
چه پرپری گلِ معصومم
کنارِ من بمون خانومم ..
دردِ دل من زهرا
دیگه بدون تو با چاهِ
نصیبِ من همیشه آهِ
غم نبودنت جانکاهِ
امان از دلِ زینب 🖤😭🖤😭🖤😭🖤😭🖤😭🖤😭🖤😭
روضه بخوانم و از همه التماسِ دعا .. صدا زد اباذر به همۀ مردم بگو برن خانه هاشون ، همچین که مردم متفرق شدن اسماء رو صدا زد .. اسماء مقداری آب گرم کن میخوام بدن زهرامُ غسل بدم .. تو خونه آرام آرام آب گرم کرد .. به بچه هاش گفت بلند بلند گریه نکنید .. بچه های با ادبِ فاطمه آستین به دهان گرفته بودن .. علی آماده شد غسل دادن .. یه موقع اسماء میگه دیدم مولا شروع کرد بلند بلند گریه کردن .. آقا مگه شما نفرمودید آرام گریه کنید ؟! .. فرمود اسماء دستم به بازوی شکستۀ زهرام خورد .. اسماء، زهرا به من نمیگفت .. به هر طریقی بود بدن رو غسل داد ، کفن کرد ..🖤😭🖤😭🖤😭
یه مرتبه خطاب رسید علی اجازه بده بچه ها برا آخرین بار با مادرشون وداع کنن .. همین که فرمود بچه ها برید با مادرتون وداع کنید .. روایت داره دستای فاطمه از کفن بیرون آمد بچه هاش رو در بغل گرفت .. زینب خودش رو روی سینۀ مادر انداخت .. حسن بالاسرِ مادر نشست .. اما ابی عبدالله رفت پاهای مادر رو در آغوش گرفت .. هاتفی ندا داد: علی! عرش به تلاطم افتاده .. بچه ها رو از رو بدنِ مادر جدا کن .. همۀ روضه ها باید ختم به کربلا بشه .. بریم کربلا .. من نمیدونم اینجا سخت بود زینبُ از رو بدن جدا کردن ؟! یا وقتی سنان و خولی اومدن زینب رو با تازیانه از بدنِ حسین جدا کردن .. ای حسین ...
#فاطمیه۱۴۰۴
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ....
⚫️😭🖤😭🖤😭🖤😭🖤😭
.
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#غزل
حالی که داری حال دوران پیمبر نیست
از تو چه پنهان حال ما هم از تو بهتر نیست
ای ليله القدری که عمرت ليله القدر است
انگار زنده ماندنت دیگر مقدر نیست
با دیدن تابوتِ خود، همسر که میخندد
یعنی دلش دیگر به ماندن پیش شوهر نیست
من که نود زخم از اُحُد دارم خبر دارم
که هیچ زخمی سخت تر از "زخم بستر" نیست
یک پلک تو از ضربه ی سیلی ورم کرده
اندازهی چشمان تو با هم برابر نیست
حوریه با برگ گلی مجروح میگردد
اصلا نیازی به غلاف و میخ، دیگر نیست
در را شکستند و به پهلوی تو کوبیدند
باور کنم اینها تقاص فتح خیبر نیست؟
اصلا چه بهتر فضه را آنجا صدا کردی
مسمار از سينه كشيدن كار حيدر نيست
یک گوشه زینب گریه یک گوشه حسین گریه
دریا حریف اشک این خواهر برادر نیست
سهم حسینت پیرُهن ، پس سهم زینب چه؟
در یادگاریهای تو یک تکه معجر نیست؟
#گروه_شعری_یا_مظلوم ✍️
#یا_مظلوم
#مدح_حضرت_زهرا_سلاماللهعلیها
زبان چگونه گشایم به مدح تو مادر
که بی وضو نتوان خواند سورۀ کوثر
زبان وحی، تو را پارۀ تن خود خواند
زبان ما چه بگوید به مدحتان دیگر؟
چه شاعرانه خداوند آفریده تو را
تو را به کوری چشمان آن «هو الأبتر»
خدا به خواجۀ لولاک داده بود ای کاش
هزار مرتبه دختر اگر تویی دختر
چه عاشقانه، چه زیبا، چه دلنشین وقتی
تو را به دست خدا میسپرد پیغمبر
علیست دست خدا و علیست نفس نبی
علی قیام و قیامت، علی علی حیدر
عروسی پدر خاک بود و مادر آب
نشستهاند دو دریا کنار یکدیگر
شکوه عاطفهات پیرهن به سائل داد
چنان که همسر تو در رکوع انگشتر
همیشه فقر برای تو فخر بوده و هست
چنان که وصلۀ چادر برای تو زیور
یهودیان مسلمان ندیدهاند آری
از این سیاهی چادر دلیل روشنتر
حجاب، روی زمین طفل بیپناهی بود
تو مادرانه گرفتیش تا ابد در بر
میان کوچه که افتاد دشمنت از پا
در آن جهاد نیفتاد چادرت از سر
کنون به تیرگی ابرها خبر برسد
که زیر سایه آن چادر است این کشور
به هوش باش و از این دست دوستی بگذر
به هوش باش که از پشت میزند خنجر
به این خیال که مرصاد تیغ آخر بود
مباد این که نشینیم گوشۀ سنگر
بدا به من که اگر ذوالفقار برگردد
در آن رکاب نباشم سیاهی لشگر
بدا به حال من و خوش به حال آن که شدهست
شهید امر به معروف و نهی از منکر
خدا گواه که چون فاطمه نمیخواهیم
حکومتی که نباشد در آن علی رهبر
رسیده است قصیده به بیت حسن ختام
امید فاطمه از راه میرسد آخر
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
❣﷽❣
🥀 #سینه_زنی_حضرت_زهرا_س
🥀 #سبک نسیمی جانفزا می آید
زبان حال امیرالمومنین ع بعد از شهادت حضرت زهرا س
خانه من شده غم خانه
بریزم اشک دانه دانه
میرود همسرم شبانه
غریبانه از این کاشانه
🥀یا زهرا یا زهرا یا زهرا
رفتی ای همدم خاموشم
صدای تو مانده در گوشم
چگونه یار کفن پوشم
برم تابوت تو بر دوشم
🥀یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا
لرزه بر عرش اعلا افتاد
این سخن بر زبانها افتاد
فاتح خیبر از پا افتاد
کنار قبر زهرا افتاد
🥀یا زهرا یا زهرا یا زهرا
زمین گرید سما میگرید
حسینت بیصدا میگرید
حسن در کوچهها میگرید
زینبت در قفا میگرید
🥀یا زهرا یا زهرا یا زهرا
بردن تو زخانه سخت است
که تشییع شبانه سخت است
دفن تو مخفیانه سخت است
به قبر بینشانه سخت است
🥀یا زهرا یا زهرا یا زهرا
خون دل از بصر میریزم
اشک غم تا سحر میریزم
قوتی ندارم برخیزم
خاک قبرت به سر میریزم
🥀یا زهرا یا زهرا یا زهرا
ای فدای عمر کوتاهت
خانه ام شده قتلگاهت
شدی از درد پهلو راحت
اشک زینب چکد بر راهت
🥀یا زهرا یا زهرا یا زهرا
خداحافظ گل افسرده
میان کوچهها پژمرده
بین دیوار و در آزرده
سیلی از دشمن خورده
🥀یا زهرا یا زهرا یا زهرا
گل یاس علی پرپر شد
غریب و بی کس و یاور شد
خجل از روی پیغمبر شد
حسینم دگر بیمادر شد
🥀یا زهرا یا زهرا یا زهرا
چاره سازم شدم بیچاره
دلم از غصه گشته پاره
بنالم با مه و ستاره
وای از این گوش بیگوشواره
🥀یا زهرا یا زهرا یا زهرا
بی تو حیدر دگر بییار است
داغ تو برایم دشوار است
دوچشمم بر در و دیوار است
خون تو به روی مسمار است
🥀یا زهرا یا زهرا یا زهرا
بعد تو کار حیدر سخت است
غسل این تن لاغر سخت است
بردن جسم مادر سخت است
به پیش چشم دختر سخت است
🥀یا زهرا یا زهرا یا زهرا
بیا سلمان که وقت یاری است
آخر این امانت داری است
کمی آهسته زخمش کاری است
هنوز از سینه اش خون جاری است
🥀یا زهرا یا زهرا یا زهرا
تنش زیر لحد جا کردم
گریه از داغ زهرا کردم
چو بند کفن را واکردم
روی نیلی تماشا کردم
🥀یا زهرا یا زهرا یا زهرا
#عبدالحسین ✍
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈