eitaa logo
📖✍️کانال مناسبتی توسلنامه🎤🖥
410 دنبال‌کننده
569 عکس
239 ویدیو
106 فایل
🔵متن #مولودیه ها و #روضه های اهل بیت علیهم السلام ⭕️مطالب مناسبتی 🔵لطفا مبلغ این کانال باشید . ✅کانالهای دیگرما 🆔 @Basirat_E 🆔 @hal_khosh 🆔 @darshaayenahjolbalagh 🆔 @Imam_zamani 🆔 @hzrt_mahdi 🆔 @menbar_kotah
مشاهده در ایتا
دانلود
نماهنگ دنیام فاطمه.mp3
4.22M
آه بکش ولی بمون که همین آه دلگرمی علیه 🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣   چشماتو به روی حیدر نبند زخماتو خودم میبندم بخند آه بکش ولی بمون که همین آه دلگرمی علیه دست به پهلو تو خونه که میری راه دلگرمی علیه دنیام فاطمه میخواهی داد بزنم تا همه بشنون تنهام فاطمه نمیتونم بایستم از بعد اون روز رو پام فاطمه میبینی تو جوونی داره میلرزه دستام فاطمه با اشک چشمات دستامو نبند گریه میکنم باشه تو بخند سقف خونه رو سرم شده آوار دست علی رو بگیر حرف رفتنو نزن دست بردار دست علی رو بگیر چشمام فاطمه انگاری باز داره تار میبینه چشمام اینجام فاطمه من مرد جنگم اما از تو کمتره زخمام فاطمه میبینی تو جوونی داره میلرزه دستام فاطمه دنیام فاطمه میخواهی داد بزنم تا همه بشنون تنهام فاطمه نمیتونم بایستم از بعد اون روز رو پام فاطمه میبینی تو جوونی داره میلرزه دستام فاطمه
JamadiolAvval 1403.08.23 - Shab 12 - H-Ashouraeian & Gomnam - Fatemiyeh 1 - 05 - Abozar Biukafi - Zamine.mp3
6.14M
🔉 | آنکه در راه حق گذر دارد 🎙 با نوای آنکه در راه حق گذر دارد از بلاهای آن خبر دارد عاشقی سخت و دردسر دارد حرف درد است و حرفی بی‌عاری ترک سر کن اگر جگر داری مرد میدانِ عشق جگر دارد آنکه در راه مولا علی جان خود را فدا کرده کیست؟! فاطمه نور طوبی، یاد ما داده دین را تا ابد حق گرفتنی‌ست (عَلِیٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِی) گر نگاهی به ما کند زهرا درد ما را دوا کند زهرا جلوه چون مصطفی کند زهرا بین فتنه پیِ ولّی باشد رهبرِ فاطمه علی باشد بر علی اقتدا کند زهرا قهرمانانه در این مصاف؛ رزم در آتشش دیدنی‌ست فاطمه پشت در سوخت، با کلام خود آموخت؛ تا ابد حق گرفتنی‌ست (عَلِیٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِی) شاعر و نغمه‌پرداز: ✍ .
JamadiolAvval 1403.08.23 - Shab 12 - H-Ashouraeian & Gomnam - Fatemiyeh 1 - 05 - Abozar Biukafi - Zamine.mp3
6.14M
🔉 | آنکه در راه حق گذر دارد 🎙 با نوای آنکه در راه حق گذر دارد از بلاهای آن خبر دارد عاشقی سخت و دردسر دارد حرف درد است و حرفی بی‌عاری ترک سر کن اگر جگر داری مرد میدانِ عشق جگر دارد آنکه در راه مولا علی جان خود را فدا کرده کیست؟! فاطمه نور طوبی، یاد ما داده دین را تا ابد حق گرفتنی‌ست (عَلِیٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِی) گر نگاهی به ما کند زهرا درد ما را دوا کند زهرا جلوه چون مصطفی کند زهرا بین فتنه پیِ ولّی باشد رهبرِ فاطمه علی باشد بر علی اقتدا کند زهرا قهرمانانه در این مصاف؛ رزم در آتشش دیدنی‌ست فاطمه پشت در سوخت، با کلام خود آموخت؛ تا ابد حق گرفتنی‌ست (عَلِیٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِی) شاعر و نغمه‌پرداز:
در کودکی شد قسمتِ من؛ خانه داری هم خانه داری میکنم هم سوگواری گِریَم برای؛ نورِ دو عینت هرشب دهم آب؛ دستِ حسینت مظلومه مادر مادر چرا رنگ از رخ ماهت پریده؟ مادر چرا خون از گریبانت چکیده؟! گاه دعا و؛ راز و نیاز است؛ سجاده بگشا؛ وقتِ نماز است مظلومه مادر دیشب نشستی گیسویم را شانه کردی امشب در آغوشِ لحد کاشانه کردی دیشب گرفتی، اشکم زِ دیده امشب ز داغت؛ رنگم پریده مظلومه مادر دیشب دعا کردی اجل جانت بگیرد! امشب دعا کن دخترت زینب بمیرد… دیشب تو بودی ؛ مادر کنارم امشب به دیوار سر میگذارم… مظلومه مادر دادی به دستِ زینبت با آه و زاری… پیراهن خونینِ خود را یادگاری! آن پیراهن را ؛ هرگز نشویم تا عطر مادر ؛ را از آن ببویم... شاعر: حاج غلامرضا سازگار
34.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپ همخوانی همراه با زیرنویس (ما در دو جهان فاطمه جان دل به تو بستیم) 🎙 ازحسین طاهری @yekmorabbi
shab aval (04).mp3
9.63M
🎤سلام ای گوهر دریای نور ( بسیار دلنشین ) 🔹سید مجید بنی فاطمه 🔵 کانال و حال خوش👇 https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
. علیهاالسلام خواستم یاری کنم اما در آن غوغا نشد خواستم من هم بگیرم دست بابا را، نشد مادرم آن را گرفت و تازیانه پشتِ هم، هی فرود آمد ولی دستان مادر وا نشد دست مادر آخرش وا شد، نمی‌گویم چطور این‌قدَر گویم که زهرا دیگر آن زهرا نشد من فقط می‌دانم آن روز و در آن کوچه، چه شد من فقط دیدم چرا افتاد مادر، پا نشد حال و روزش فکر می‌کردم که بهتر می‌شود هرچه ماندم منتظر، فردا و فرداها... نشد هرچه گشتم کوچه را، فردا و فرداها... نبود هرچه گشتم، گوشواره آخرش پیدا نشد... آخرش خم شد به درگاه علی، ماه علی آری آن قامت به‌جز در پای یکتا، تا نشد... چشم امید یتیمان! چشم را وا کن ببین ناله هم سهم یتیمان تو از دنیا نشد .👇
Shahadat Fatemieh Aval 1403 Shokri [Mohjat_Net] (3).mp3
2.06M
🎤 زمین رویشی نداشت فلک چرخشی نداشت بدون تو فاطمه جهان ارزشی نداشت و خورشید آسمان به ما تابشی نداشت اگر چادرت نبود خدا پوششی نداشت جلیله ی دانا فاطمه عظما فاطمه نمونه ی تقوا فاطمه کبری فاطمه حدیثِ شریفِ لولا فاطمه به دلخواه تو شده منظم مدار عرش و تسبیح نام تو شده کار و بار عرش به روز قیامتم تویی تکسوار عرش به تو داده اختیار خداوندگار عرش مادرم یا زهرا مادرم یا زهرا **** نفسهاته معجزه نگاه تو نافذه با دنیا عشق شما نمیشه معاوضه زبان و حرف و قلم به وصف تو عاجزه صفات جلال حق درون تو بارزه حکیمه ی والا فاطمه اعلا فاطمه عزیزه ی طاها فاطمه حُسنا فاطمه شهیده شریفه زهرا فاطمه تویی سرور زنان به فتوای مصطفی تویی گوهر گران به دریای مصطفی به شأن تو شد بیان نداهای مصطفی تویی کوثر درخت طوبای مصطفی مادرم یا زهرا مادرم یا زهرا **** دعای تو چاره ساز نوای تو دلنواز خدا فخر میکنه به تو مابین نماز تو دنیا و آخرت گدای تو بی نیاز نبوده بجز علی برای تو همطراز فهمیه ی عذری فاطمه حورا فاطمه شرافت الاغنا فاطمه نورا فاطمه انیسه عزیزِ مولا فاطمه تویی ذکر اعظم سحرهای مرتضی همه نان خور تو اند گداهای مرتضی و نور تو روشنی به شبهای مرتضی بجز تو کسی نبوده همتای مرتضی مادرم یا زهرا مادرم یا زهرا اول 1403 .
. رسم است کسی رخت اگر بست ز دنیا از خاک سفر کرد سوی عالم بالا ... تا درد نگیرد دل طفلان عزیزش از خانه ی او جمع کنند البسه اش را مقصود، از این کار فراموشی داغ است تا گل نکند ، خاطره های متوفی ... بردند .... ولی علت رنجیدن زینب مویی ست که جامانده روی شانه زهرا در کرببلا رسم ولی جور دگر بود می شد بدنی دستخوش غارت اعدا ... بردند هرآنچه به تنش بود به غارت یک قوم نهادند پی اش پای به صحرا بانوی علی خصلت منت نکشیده افتاد سر کهنه لباسی به تمنا ... ای کاش کنون که شده صد پاره تن او بر اهل و عیالش برسد پیرهن او... ✍ .
YEKNET.IR - roze - fatemie 2 - 98.11.02 - salahshoor.mp3
12.87M
🔳 🌴روضه حضرت زهرا (س) 🌴ای جلوات حق از رخت متجّلی 🎤
متن روضه ۴ 🔸دلم به یاد مدینه بهانه میگیرد 🔸سراغ باغ گلی را شبانه میگیرد 🔸چه حکمت است چون نام فاطمه آید 🔸دلم برای گریه بهانه میگیرد انقدر مادرمون زهرا مظلومه... تا نامش برده میشه... ناخودآگاه آدم اشکش جاری میشه... یا فاطمه... یا زهرا.... (زمزمه) ابن عباس میگه لحظات آخر عمر پیغمبر دیدند... حضرت داره گریه میکنه... عرضه داشتند... چی شده یا رسول الله... چرا دارید گریه میکنید... فرمودند... أَبْكِي لِذُرِّيَّتِي وَ مَا تَصْنَعُ بِهِمْ شِرَارُ أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي برا غربت بچه هام گریه میکنم... برا میوه دلم فاطمه گریه میکنم... كَأَنِّي بِفَاطِمَةَ بِنْتِي وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدِي میبینم بعد از خودم... امتم به فاطمه ام ظلم میکنند... صداش به ناله بلنده... وَ هِيَ تُنَادِي يَا أَبَتَاهْ هی صدا میزنه...میگه یا ابتاه...یارسول الله... فَلَا يُعِينُهَا أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِي اما کسی به داد زهرام نمیرسه... (منبع: الامالی للطوسی ص: 188) ((درصورتیکه خواندن متن عربی برایتان دشوار بود به متن فارسی اکتفا کنید)) عرضه بداریم یا رسول الله... خیلی سفارش زهرای مرضیه رو کردید... اما نبودید ببینید با یادگارتون چه کردند... 🔸در گلشن رسالت، آتش زبانه ميزد 🔸گل گشته بود خاموش، بلبل ترانه ميزد یا رسول الله در خونه اش رو آتیش زدند... 🔸وقتی که باغ می سوخت، صیّاد بی مروّت 🔸مرغ شکسته پر را، در آشیانه می زد تا اون نانجیب با لگد به در زد... زهرای مرضیه بین در و دیوار... دو تا ناله زد... ناله اول صدا زد... یا ابتاه... یا رسول الله... بابا ببین با حبیبه ات چه کردند... هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ ناله دوم صدا زد... یا فِضَّةُ خُذینی فَقَدْ قُتِلَ وَ اللَّه ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل فضه بیا بدادم برس... بخدا محسنم رو کشتند... 🔸از فضّه، غم مادر و فرزند بپرسيد 🔸کو شاهد حال من و قتل پسرم بود نانجیب ها وارد خونه شدند... دستهای امیرالمومنین رو بستند... تا این صحنه رو زهرای مرضیه دید... طاقت نیاورد... هر طوری بود از جاش بلند شد... حالا میخوام تصور کنید... مادرمون زهرا... یه دست به پهلو گرفته... یه دست به دیوار گرفته... 🔸دنبال حیدر میدوید 🔸از پهلویش خون میچکید اومد کنار امیرالمومنین... دید ریسمان گردن آقاش انداختند... دست هاش رو بستند... دارن کشون کشون به سمت مسجد میبرند... صدا زد نمیزارم آقام رو ببرید... یا صاحب الزمان... همینجا بود دومی نامرد اشاره کرد... قنفذ... چرا آروم نشستی... بزنید زهرا رو...😭 زبانم لال بشه... دختر پیغمبر کجا... تازیانه اون نامرد کجا... دور مادر رو گرفتند... یه نفر با تازیانه میزد... یه نفر با غلاف شمشیر... یه نفر با لگد میزد... انقدر مادر رو زدند... دستهاش رها شد... روی زمین افتاد... 🔸قنفذ و ثانی مغیره هر سه زهرا را زدند 🔸بارها آن عصمت باریتعالی کشته شد یا صاحب الزمان... اگه تو مدینه مادرتون زهرا رو نمیزدند... کربلا کسی جرات نمیکرد... عمه جانتون زینب کبری رو بزنه... دیدند دختر ابی عبدالله کنار بدن بی سر بابا... بی تاب شده... هی صدا میزنه بابا... أُنظُر إلی عَمَّتِیَ المَضروُبَة بابا بلند شو ببین... دارن عمه جانم زینب رو میزنند... 🔸با همان دستی كه زهرا را زدند 🔸در كنار ِ پیكرت ما را زدند ناله بزن یا حسین... (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ) شعراء 227
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 با حضرت امام زمان علیه السلام 🏴روضه حضرت زهرا علیها سلام 🔸عباسعلی الماسی 🔵کانال حال خوش👇 https://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
#️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ ✅ بند اول در بین آن دیوار و در محشر به پا شد امّ ابیها هستی و جانش فدا شد زهرا شهیدِ راه خدا شد شهر مدینه کرببلا شد آه و واویلا... ✅ بند دوم در پشت در زهرا به آوای حزینی گفته به سوز دل که یا فضّه خُذینی فضه بیا که محسن فدا شد شهر مدینه کرببلا شد آه و واویلا... ✅ بند سوم آتش کشد از بیتِ آلُ الَّه زبانه مغیره و قنفذ، غلاف و تازیانه حق رسالت چه خوش ادا شد شهر مدینه کرببلا شد آه و واویلا... ✍️ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️هندوستان و مداحی فوق العاده زیبا در سوگواری حضرت زهرا (سلام الله علیها)
. علیهاالسلام شهر یثرب شده چون غربت زندان مادر شهر دلتنگی و تنهایی و هجران، مادر همه از دین علی، یکسره مرتد شده‌اند شهر، خالی شده از قصۀ ایمان مادر فتنۀ قوم یهود و تب اغوای همه آه آه از قسم محکم شیطان، مادر همۀ شهر یتیم‌اند و فقیرند و اسیر باز هم لطف کن ای سورۀ انسان، مادر بی نبی، امت اسلام یتیم وحی است هم فقیر است و اسیر است و پریشان، مادر پتک سنگین شده این گریۀ تو بر سر شهر چه خبرهاست در این گریۀ پنهان، مادر به سپیدای سحر، ظلمت ما را بکشان ای شب قدر خدا! نور بیفشان مادر صف به صف خیل ملائک به تماشای قنوت خانه‌مان مثل همیشه پُر مهمان مادر تا که از برکت رزقت ببرد میکائیل گوشه‌چشمی کن و دستاس بچرخان مادر بغض تو، بغض نبی، بغض پدر در دلشان آه از این چند نفر روی بگردان مادر راز آن کوچه قرار است بماند پنهان ولی از چشم حسن چهره مپوشان مادر .
. علیهاالسلام شهر یثرب شده چون غربت زندان مادر شهر دلتنگی و تنهایی و هجران، مادر همه از دین علی، یکسره مرتد شده‌اند شهر، خالی شده از قصۀ ایمان مادر فتنۀ قوم یهود و تب اغوای همه آه آه از قسم محکم شیطان، مادر همۀ شهر یتیم‌اند و فقیرند و اسیر باز هم لطف کن ای سورۀ انسان، مادر بی نبی، امت اسلام یتیم وحی است هم فقیر است و اسیر است و پریشان، مادر پتک سنگین شده این گریۀ تو بر سر شهر چه خبرهاست در این گریۀ پنهان، مادر به سپیدای سحر، ظلمت ما را بکشان ای شب قدر خدا! نور بیفشان مادر صف به صف خیل ملائک به تماشای قنوت خانه‌مان مثل همیشه پُر مهمان مادر تا که از برکت رزقت ببرد میکائیل گوشه‌چشمی کن و دستاس بچرخان مادر بغض تو، بغض نبی، بغض پدر در دلشان آه از این چند نفر روی بگردان مادر راز آن کوچه قرار است بماند پنهان ولی از چشم حسن چهره مپوشان مادر .
. علیهاالسلام دوست دارم از غمت یا فاطمه تنها بگریم از یتیمان تو پنهان، در دل شب‌ها بگریم دوست دارم بنگرم بر آسمان پر ستاره تا سحر با یاد تو، ای زهرۀ زهرا بگریم دوست دارم در شب سوگ تو ای ماه مدینه در کنار قبر تو آیم، تک و تنها بگریم دوست دارم چون که وارد می‌شوم در خانۀ تو سر به دیوارش نهم، از محنت دنیا بگریم دوست دارم سر فرود آرم منِ بی‌کس به چاهی برکشم فریاد غربت، های‌های آنجا بگریم دوست دارم زینب من اشک چشمانم نبیند گه به نخلستان و گاهی در دل صحرا بگریم دوست دارم چون که افتد بر یتیمانت نگاهم از غم امروزشان، وز غصّۀ فردا بگریم.. ✍ .👇
. امشب خدا هم از محنت گریه می کند با مرتضی کنار تنت گریه می کند هنگام غسل دادن تو چشم همسرت با خون زیر پیرهنت گریه می کند گاهی برای غربت و تنهایی خودش گاهی برای سوختنت گریه می کند امشب بگو چه می گذرد بر دل کفن ؟ وقتی لباس , بر بدنت گریه می کند از سوز گریه های غریبانۀ علی آهسته گوشه ای حسنت گریه میکند زینب تمام غصّۀ خود را ز یاد برد از بس حسین بی کفنت گریه می کند ✍️محسن مهدوی .
. من مهدیم، در دست تیغ انتقامم مادر به قبر مخفیت بادا سلامم ای قلب مجروحم کباب از غربت تو باریده اشکم قرن ها بر تربت تو شب تا سحرها سوختم از سوز داغت بودم چراغ قبر بی شمع و چراغت عمری برایت گریه همچون ابر کردم هم سوختم هم ساختم هم صبر کردم دیروز رو گرداند امّت یکسر از تو امروز باشد مهدی ات تنهاتر از تو مادر دلم خون است از بندم رها کن دستی برآور بر ظهور من دعا کن یا با ظهورم انتقامت را بگیرم یا در کنار قبر پنهانت بمیرم مادر شنیدم بارها قاتل تو را کشت ای یار تنهای علی آخر چر اکشت مادر شنیدم بارها از پا فتادی دیدی علی تنها بود باز ایستادی قنفذ در آن ساعت به ثانی اقتدا کرد دست تو را از دامن مولا جدا کرد مادر مپنداری من از تو دور بودم آن روز در صلب حسینت نور بودم آوای مهدی مهدیت آمد به گوشم برخاست در صلب حسین از دل خروشم نفرین بر آن قوم خدانشناس کردم درد تو را در قلب خود احساس کردم ای کاش بودم تا علی را یار بودم جای تو من بین در و دیوار بودم آنان که پای خطبه ات ساکت نشستند ای کاش دست قاتلت را می شکستند کی می شود بردارم از جانت محن را از خاک بیرون آورم باز آن دو تن را در حلقۀ زنجیرشان محکم ببندم فریاد یا اُمّا رسد از بند بندم دریا کنم از خون دل چشم ترم را پرسم چرا کشتید آخر مادرم را؟ گیرم امیرالمؤمنین را دست بستید بازوی زهرا را چرا آخر شکستید؟ اجر ذوی القربای پیغمبر کتک بود؟ یا پاسخ حق نمک غصب فدک بود؟ مادر به اشک چشم های دوستانم داد تو زین بیدادگرها می ستانم من بهترین یار وفادار تو هستم روز ظهورم هم عزادار تو هستم شمشیر خونریزم بود مدیون محسن نقش است بر آن انتقام خون محسن ای قبر پنهانت زیارتگاه مهدی خورشید قرآن، اختر دین، ماه مهدی تو عالمی را اشک و سوز و شور دادی با روی سیلی خوردۀ خود نور دادی ✍️غلامرضا سازگار .
. علیهاالسلام 🔹صدای حق🔹 هر کسی باشد صدای حق، صدای فاطمه‌ست آیه «ثُمَّ اسْتَقامُوا» ماجرای فاطمه‌ست هر طرف مانده‌ست مظلومی میان شعله‌ها ای مسلمان! - هان به پا خیز! - این ندای فاطمه‌ست تا همیشه «مثل زهرا پای حق می‌ایستیم» هر کسی شد یار حق، یارش خدای فاطمه‌ست وقت پیکار است با خصم خدا و خصم خلق کشتن مرحب به شوق مرحبای فاطمه‌ست گوش کن از غزه و لبنان و صنعا بشنوی این طنین انقلاب بچه‌های فاطمه‌ست راه قدس از خاک پاک کربلا خواهد گذشت کربلا آیینۀ عزم و وفای فاطمه‌ست «مادرم مظلومه بود و یاور مظلوم‌ها» اولین مظلوم عالم مرتضای فاطمه‌ست دست مولا بسته شد با ریسمان فتنه‌ها ناجی اُمَّت ید مشکل‌گشای فاطمه‌ست شد طواف فاطمه در کوچه‌ها دور علی بیت زهرا مروه و مسجد صفای فاطمه‌ست شد علمدار علی، زهرای هجده ساله‌اش محسن شش‌ماهه پشت در فدای فاطمه‌ست فاطمه عزم سفر دارد از این خاک غریب آرزوی مرتضی اما شِفای فاطمه‌ست کاشف الکرب علی لبخند زهرا بود و بس بعد از این بیت علی، ماتم‌سرای فاطمه‌ست 📝 .👇
. گل بی خار کجا، در و دیوار کجا صورت حور کجا، شعله نار کجا ای بنی فاطمه ترسم نشود باورتان بر در خانه شده نقش زمین مادرتان با لگد گشت خدا، میوه از شاخه جدا مادر از پای نشست، کودکش رفت ز دست میوه چون نارس بود، ناگهان شاخه شکست طایر سوخته در بین قفس می افتاد او نفس می زد و مولا ز نفس می افتاد با لگد گشت خدا، میوه از شاخه جدا فاطمه یار نداشت، یک طرفدار نداشت کاش در سینه دگر، زخم مسمار نداشت بدن خسته کجا، ضربه ی پیوسته کجا بوسه ی میخ در و سینه ی بشکسته کجا با لگد گشت خدا، میوه از شاخه جدا کودکان لرزیدند، حال مادر دیدند همه از اشک ز رخ دانه بر می چیدند حامی مادر مظلومه فقط کودک بود خواست گردد سپر اما قد او کوچک بود با لگد گشت خدا، میوه از شاخه جدا چه بر آن ماه رسید، به فلک آه رسید یا علی زود بیا، قنفذ از راه رسید از چه باید شرر از خانه ی مولا خیزد چند نامرد سر یک زن تنها ریزد با لگد گشت خدا، میوه از شاخه جدا این صدای حسن است، لرزه اش بر بدن است جگرش پاره شده به لبش این سخن است ای خزان زود گل پر پر ما را کشتی ای مغیره تو چرا مادر ما را کشتی با لگد گشت خدا، میوه از شاخه جدا استاد حاج ✍️
. اکنون رسیده ، وقت جدایی من می شوم در، راهت فدایی تومی مانی واین درو دیوار خدانگهدار خدا نگهدار دیگر ننالم ، ا زسوز بازو شبها نگریم، از درد پهلو رفتم زدنیا ، با چشم خونبار خدانگهدار خدا نگهدار غُسلم بده با، اشک غم وتب مرا کفن کن ، درنیمه ی شب تا کمتر سوزی، زآه شرربار خدانگهدار خدا نگهدار ترسم زجان ، تو ناله خیزد کز پهلوی من، خونابه ریزد ترسم که بینی ،توجای مسمار خدانگهدار خدا نگهدار چشمت فتد چون، بر روی نیلی برچهره ی خود ، مزن توسیلی زین غُصه گردی، عمری عزادار خدانگهدار خدا نگهدار پیش حسینم ، کمتر فغان کن خاکسترم را، درشب نهان کن توماندی واین ، گل های گلزار خدانگهدار خدا نگهدار دفنم چوکردی ، بنشین کنارم قرآن بخوان بر، روی مزارم ترسم زقبر و، ازآن شب تار خدانگهدار خدا نگهدار .👇
. با آنکه عمري از غم نخفتم  حديث کوچه با کس نگفتم ديدم خزان ياس امير المؤمنين شد من با که گويم مادرم نقش زمين شد اي مادرم اي مادرم مظلومه مادر ديدم که نيلي شد روي ماهش ديدم که رفته نور نگاهش با چشم خود ديدم بروي مه نشانه ديدم که زهرا مادرم گم کرده خانه اي مادرم اي مادرم مظلومه مادر با چشم پر خون کردم دعايش  ميان کوچه بودم عصايش که ديده يک طفلي به غم مأوا بگيرد که ديده طفلي دست مادر را بگيرد اي مادرم اي مادرم مظلومه مادر کردم تماشا من روي حاکي من بودم و يک چادر خاکي من بودم و يک مادر شکسته سينه من بودم و يک کوچه تنگ مدينه اي مادرم اي مادرم مظلومه مادر .👇
. مادرانه لطف زهرا در قیامت هم قیامت میکند مهربانی هایش آنجا هم سرایت میکند چون که آید درصف محشر نه تنها عاشقان هر ملک بر ساحتش عرض ارادت میکند شهد نام فاطمه چون از عسل شیرینتر است هرکه نامش را بَرد حس حلاوت میکند درمیان موج وطوفانهای دریای بلا عاشقان راکشتی امنش هدایت میکند عادتش احسان وکارش دم به دم باشد کرم خیرو خوبی را به عشاقش عنایت میکند او محبان علی را میخرد روز جزا خوش به حالش هر که بامولا رفاقت میکند درسوال وپرسش تاریکی قبرم فقط گفتن لبیکِ یا زهرا کفایت میکند از تمام گریه کن های حسینش بی درنگ درصف طولانی محشر عیادت میکند مثل آن مرغی که چیند دانه از روی زمین نوکران را یک به یک زهرا شفاعت میکند 👇
. سلام_الله_علیها رفتی ای زهرا، پیش پیغمبر علیِ تنها، گشته تنها تر فاطمه جانم – فاطمه جانم هستی ام بودی، می روی تنها رحمی کن بر من، آخر ای زهرا فاطمه جانم - فاطمه جانم از کفم رفتی، ای امید دل زندگی بی تو، شد به من مشکل فاطمه جانم – فاطمه جانم گشتی آسوده، آخر از غم ها تو شدی راحت، من شدم تنها فاطمه جانم – فاطمه جانم من نشانه از، میخ در جویم می روم با چاه، درد دل گویم فاطمه جانم – فاطمه جانم بغض خود پنهان، در گلو دارم چشم زینب را، پیش روی دارم فاطمه جانم – فاطمه جانم هستی ام بودی، رفتی از دستم تو چرا رفتی، من چرا هستم فاطمه جانم – فاطمه جانم رفتی ای زهرا، پیش پیغمبر علیِ تنها، گشته تنها تر فاطمه جانم – فاطمه جانم تو کفن پوشی، من سیه پوشم ناله های تو، مانده در گوشم فاطمه جانم – فاطمه جانم از رخ بابت، من خجل باشم تو شدی کشته، زنده من باشم فاطمه جانم – فاطمه جانم گریه بر طفلِ، بی گنه کردم تو کتک خوردی، من نگه کردم فاطمه جانم – فاطمه جانم طعمۀ آتش، بیت داور شد قتل فرزند و قتل مادر شد فاطمه جانم – فاطمه جانم
197.3K
نوحه زبانحال حضرت زهرا(س) من که از غم غرق آهم بین بستر فکر یارم ناله ها و اشک چشمم تا سحر مانده کنارم یا علی بنما حلالم ۳ دست حیدر بین کوچه ، بسته شد با مکر و کینه همسرم را دیده ام که ،گشته مظلوم مدینه یا علی بنما حلالم ۳ تا علی تنها نماند من شدم تنها سپاهش پا نهادم بین میدان پشت در شد قتلگاهم یا علی بنما حلالم ۳ آتش کین پشت در بود،درب خانه شعله ور بود چل نفر مرد حرامی سوی زهرا حمله ور بود یا علی بنما حلالم ۳ شیر خیبر دیدگانش سوی زهرا خیره مانده دست نامرد شقاوت قلب حیدر را شکانده یا علی بنما حلالم ۳ من فدک دادم که نامحرم نگیرد معجرم را تا که تنهایی نیازارد امید و رهبرم را یا علی بنما حلالم ۳ یا علی ای اولین مظلوم و ای خورشید عالم این دم آخر ز رحمت لحظه ای بنشین کنارم یا علی بنما حلالم ۳ کودکانم را سپارم یا علی جانم به دستت با دلی مجروح و خسته میروم من سوی جنت یا علی بنما حلالم ۳
. مادر تو از این خانه ،  رفتی چه غریبانه پاشیده ز هم جمع شمع و گل و پروانه   مادر مادر مادر ای مظلومه مادر مادر مادر مادر ای مظلومه مادر   با چشم خودم مادر،  دیدم که تو را کشتند جرم تو چه بود آخر ، بر گو که چرا کشتند   مادر مادر مادر ای مظلومه مادر مادر مادر مادر ای مظلومه مادر   تو اشک مرا دیدی ، من داغ تو را دیدم تو پشت در افتادی ، من دور تو گردیدم   مادر مادر مادر ای مظلومه مادر مادر مادر مادر ای مظلومه مادر   شبها چه غریبانه ،  با ناله سحر کردی زخم جگر خود را ، پنهان ز پدر کردی   مادر مادر مادر ای مظلومه مادر مادر مادر مادر ای مظلومه مادر   کی می رود از یادم در گوشه این خانه با بازوی بشکسته کردی سر من شانه   مادر مادر مادر ای مظلومه مادر مادر مادر مادر ای مظلومه مادر   در دیده خود هر شب خوناب جگر دارم با گریه نگه باشد بر این در و دیوارم   مادر مادر مادر ای مظلومه مادر مادر مادر مادر ای مظلومه مادر   این خانة در بسته این گریه آهسته پیوسته به من گویند از پهلوی بشکسته   مادر مادر مادر ای مظلومه مادر مادر مادر مادر ای مظلومه مادر استاد حاج ✍ ....................... ویا به یازهرا ۲ فاطمه جانم .👇