✍️#داستان
🔸تقوا
زیر سایۀ درخت مشغولِ بازی بودیم .
یکی از بچه ها چشمش خورد به سیبِ سرخی که تویِ جویِ آب افتاده بود. دست کرد سیب رو برداشت و اومد بینِ بچهها تقسیم کرد.
اما مسعود سهمش رو نگرفت و گفت: چون نمیدونم صاحبش راضی هست یا نه ، نمی خورم...
🌷خاطره ای از نوجوانیِ شهید مسعود کریمی مجد
📚منبع: کتاب زنگ عبور ، صفحه 111
@hal_khosh
✍️#داستان
🔸همنشینان خاموش
از بهلول پرسیدند در قبرستان چه میکنی؟؟؟
او در جواب گفت:
با جمعی نشسته ام که به من آزار نمیرسانند...
حسادت نمی کنند ...
تهمت نمیزنند...
دروغ نمی گویند ...
طعنه نمیزنند ...
خیانت نمی کنند ...
قضاوت نمی کنند ...
چاپلوسی نمکنند ...
و بالا تر از همه ی اینها اگر از پیششان بروم، پشت سرم بد گویی نمی کنند ...
#حال_خوش 👇👇👇
@hal_khosh
7.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
طرف فضول بوده میگن اگه نصف دنیا رو بهت بدن دست از فضولی بر می داری؟
میگه به شرطی که بگید نصفه دیگشو به کی می دید
#طنز
@hal_khosh
معلم به حیف نون گفت : بنويس صابون
نوشت سابون
معلم: چرا اينطور مينويسی؟
حیف نون: چیه میترسی کف نکنه؟
#طنز
@hal_khosh
یه بار موجودی حسابم انقدر کم بود
دستگاه خودپرداز کارتمو گرو نگه داشت تا پول رسیدو ببرم بدم
#طنز
@hal_khosh