🔵 #شادی_مومنانه (17) 🌸زمينه‏هاى شادى‏ 6️⃣زيبانگرى‏ (1) 🔹لازمه شاد زيستن، جستجوى زيبايى‏ها و خوبى‏ها و ديد مثبت داشتن نسبت به حوادث و ناملايمات است. 🔸با توجه به اينكه خالق و مدبر جهان، حكيم، عليم، رحيم و مهربان است، اگر انسان‏ها را گرفتار بلاها و ناراحتى مى‏كند، خيرى در آن است؛ چرا كه آن بلاها مى‏تواند براى انسان سازنده باشد. 🌸قرآن كريم مى‏فرمايد: عَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ ... ▫️چه بسيار شود كه چيزى را شما ناگوار شماريد ولى به حقيقت خير و صلاح در آن بوده و چه بسيار شود كه چيزى را دوست داريد و در واقع شرّ و فساد شما در آن است.(1) 🔹خير دانستن بلاها مى‏تواند در وجود انسان نشاط دايمى ايجاد كند، 🔸پس بياييد زيبايى‏ها را ببينيم وچشم آشنا به‏زيبايى‏ها داشته باشيم. چنانچه انبيا و اولياى خدا، جهان را زيبا مى‏ديدند. در اين جا چند نمونده از آنها اشاره مى‏كنيم: ✅الف) حضرت يوسف عليه السلام بعد از ملاقات پدر فرمود: ... يا أَبَتِ هذا تَأْوِيلُ رُءْيايَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَها رَبِّي حَقًّا وَ قَدْ أَحْسَنَ ... ▫️يوسف در آن حال پدر را گفت كه اين بود تعبير خوابى كه پيش از اين ديدم، خداى من آن خواب را واقع و محقق گردانيد و درباره من، احسان فراوان فرمود.(2) 🔸حضرت يوسف عليه السلام پس از آن همه ظلم و جفاى برادرانش، رنج اسارت، غربت و گرفتارى، در دام و حيله زليخا، پس از سال‏ها زندان، وقتى پدر را باز يافت در چنين اوضاع و احوال هر كسى به حكايت ماجراهاى غم‏انگيز و شرح فراق مى‏پردازد، امّا حضرت يوسف، گويى از غربت و دور افتادگى، چيزى در ياد ندارد و به زندان افتادنش توجه نمى‏كند، بلكه از رهايى از زندان و بازيافتن والدين سخن مى‏گويد، آن‏همه جور برادران را از شيطان مى‏بيند و كلام را با احسان خداوند آغاز مى‏كند و با لطف و حكمت او نيز به پايان مى‏برد. اين زيباترين نگاهى است كه يك انسان مى‏تواند به جهان پردرد و رنج بيندازد. (3) 🔹اين عظمت، اعتلا و زيبايى‏ها را ديدن و تلخى‏ها را نديدن، از بزرگى روح يوسف صديق عليه السلام حكايت مى‏كند. اين طرز نگرش است كه به انسان نشاط روحى مى‏دهد و انسان را از خطر سقوط در دام بدبختى، گوشه‏گيرى و ... نگه مى‏دارد. ✅ب) زمانى كه ساحران فرعون، به موسى عليه السلام ايمان آوردند، در برابر تهديدهاى فرعون، خم به ابرو نياوردند و در پاسخ فرعون كه آنها را به قطع دست و پا و به صليب كشيدن مى‏ترسانيد، با شجاعت گفتند: «... إِنَّا إِلى‏ رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ» (4) 🔸آنان در اين حادثه پرواز به سوى ابديت را مى‏ديدند و شربت گواراى وصال يار را تجربه مى‏كردند، از اين رو به هنگام شكنجه و قطع اعضا، حسرت گفتن يك آخ را بر دل فرعون گذاشتند. ✅ج) امام سجاد عليه السلام نقل مى‏كند كه عمه‏ام زينب عليها السلام با آن همه مصايبى كه بر او وارد شد، نماز شبش را در طول زمان و مسير اسارت، ترك نكرد. گاه مى‏ديدم كه نافله شب را نشسته مى‏خواند. يك بار از او پرسيدم: عمه جان! چرا نمازت را نشسته مى‏خوانى؟ فرمود: از گرسنگى است؛ زيرا غذا را به كودكان دادم تا گرسنه نباشند روزها و شب‏ها به همين گونه‏ سپرى شد، تا آنگاه كه در برابر «ابن زياد» قرار گرفت، ابن زياد با غرور تمام و با اين هدف كه مظهر استقامت و ايمان را بشكند، گفت: ديدى خداوند چگونه با شما رفتار كرد و چه سرنوشتى را برايتان رقم زد؟ حضرت زينب عليها السلام جوابى داد كه دنيا را در چشمان ابن زياد تيره و تار ساخت، فرمود: ما رَأَيْتُ الّا جَميلًا من جز زيبايى و خير نديدم.(5) 🔷اين بانوى گرامى اسلام، نشان داد كه انسان مؤمن در برخورد با حوادث، هر چند سخت و ناگوار، تسليم اراده الهى است، با خضوع و خشوع، آن را مى‏پذيرد و حتى آن را زيبا مى‏بيند، دچار افسردگى نمى‏گردد و ناسپاس نمى‏شود و زندگى را در قالبى نو پى مى‏ريزد، بى‏آنكه ضعف و سستى به خويش راه دهد. ************** ⭕️پی نوشت 1-سوره مبارکه بقره آیه 216 2 . سوره مبارکه يوسف آیه 100. 3 . مجله بشارت، شماره 7/ 22، مهر 77. تفسير نمونه، ج 9، ص 431 نمونه ديگرى را مطرح نموده است. 4 . سوره مبارکه اعراف آیه 125. 5 . لهوف، ص 95؛ مقتل الحسين خوارزمى، ج 2، ص 42. 🆔 @hal_khosh

🖼 #عکس_نوشته 💠 وصیت امام خمینی (ره) به مردم ایران 🔸 وصیت من به ملت شریف آن است که در انتخابات چه در انتخابات رئیس جمهور و چه.....در صحنه باشند..... #مشارکت_حداکثری #انتخاب_اصلح #انتخابات انتخابات 1400

#داستان شخصی نزد معتصم آمد و ادعای پیغمبری کرد . معتصم گفت: چه معجزه ای داری ؟ گفت مرده زنده می کنم . معتصم گفت : اگر چنین معجزه ای کنی ، به تو ایمان می آورم . گفت : شمشیر تیز بیاورید، معتصم فرمان داد تا شمشیر مخصو ص او را آوردند و به دست مدعی دادند . گفت : ای خلیفه ، در برابر تو گردن وزیرت را می زنم و در همان حال زنده می کنم . معتصم پذیرفت و به وزیر خود رو کرد و گفت : چه می گویی ؟ وزیر گفت : ای خلیفه تن به کشتن دادن کاری سخت است و من از او هیچ معجزه ای نمی خواهم ، تو گواه باش که من به او ایمان آوردم. معتصم خندید و به او خلعت داد و فردی را که ادعای پیغمبری می کرد به شفاخانه فرستاد. منبع: لطائف الطوایف #طنز 😀 @hal_khosh 😀

#داستان شخصی زیر درخت گردو ایستاده بود و می‌گفت: «خدایا! همه کارهایت درست است فقط نمی‌فهمم چرا گردوی به این کوچکی را بالای این درخت بزرگ قرار داده‌ای ولی هندوانه به آن بزرگی را لای بته‌های کوچک! » همین‌طور که داشت با خدا درددل می‌کرد ناگهان بادی وزید و گردویی روی صورتش افتاد و از بینی‌اش خون آمد. او به خودش آمد و گفت: «خدایا! کارت درست است. اگر یک هندوانه بالای درخت بود، معلوم نبود چه بلایی سرم می‌آمد!» #طنز 😀 @hal_khosh 😀

#طنز 😀 @hal_khosh 😀

#داستان از ابومنصور سجستانی از فقهای زمان خود پرسیدند: وقتی در صحرا به چشمه ای برسیم و بخواهیم غسل کنیم ، به کدام جهت رو کنیم. گفت : به سمتی که لباس هایتان هست تا دزد نبرد. منبع: لطائف الطوایف #طنز 😀 @hal_khosh 😀

#داستان صهیب رومی که با وجود پرهیزگاری و پارسایی ، زیاد طنز و لطیفه می گفت ، تعریف می کند که نزد رسول خد ا صلی الله علیه وآله رفتم . حضرت در قبۀ خود نشسته بود و کنار او نیز خرمای خشک و خرمای تازه گذاشته بودند. یک چشم من خیلی درد می کرد و من بدون آنکه پرهیز کنم ، خرما می خوردم . حضرت فرمود : ای صهیب ! خرما می خوری در حالی که چشم تو درد می کند. عرض کردم : یا رسول خدا با آ ن طرف چشمم می خورم که درد نمی کند. حضرت چنان خندید که دندان های عقل او نمایان شد. (منبع، لطائف الطوایف) #طنز 😀 @hal_khosh 😀

#داستان در جایی دو تن از صحابه که بلند بالا بودند، به علی علیه السلام می گویند: انت بیننا، کالنون فی لنا: تو در میان ما چون حرف(ن) هستی در میان واژه ی( لنا) حضرت در جواب می فرماید: لو لم اکن بینکما، لکنتما، لا، یعنی: اگر من در میان شما نبودم، شما نیز نبودید. #طنز 😀 @hal_khosh 😀

چند لحظه خنده دار ببینید و از ته دل بخندید #طنز 😀 @hal_khosh 😀

✅حکم ماموریت #انتخابات #انتخاب_اصلح #من_رای_میدهم #مشارکت_حداکثری #انتخاب_درست_کار_درست 😀 @hal_khosh 😀

🎥گزارش طنز علی زکریایی درباره #مناظره #انتخابات ریاست جمهوری😂 #انتخابات #انتخاب_اصلح #من_رای_میدهم #مشارکت_حداکثری #انتخاب_درست_کار_درست 😀 @hal_khosh 😀