فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از وقتی اینو دیدم خندم تموم نمیشه 😂
چرا رم کرده برا خودش میره😂
کانال شادی و نکات مومنانه
┄┅┅❅🇵🇸 ✌️🇵🇸✌️ 🇵🇸 ❅┅┅┄
@khandehpak
🔻رنگِ خدا🔻
❤️ حکایتِ دل، حکایتِ یک دیوارِ خالی و سفیده!
👈 و بستگی به این داره که من بخوام دیوارِ دلم رو به دست کدوم نقّاشی بسپارم، تا بر روی اون نقش و نگار بزنه!
💗 بعضیها دلشون رو به دستِ هر کس و ناکسی میسپارند.
❌ هر کس میرسه روی دلشون یه نقشی میکشه و میره...
به قول معروف دلشون دل نیست، دلستره..
برای همه کف میکنه.
❤️ امّا بعضیها دلشون رو فقط دست خدا میسپارند،
فقط رنگ_خدا رو میگیرند... بهترین رنگِ عالم...😌
🕋 صبْغَةَ اللهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللهِ صِبْغَةً (بقره/۱۳۸)
💢 رنگ خدایی بپذیرید، و چه رنگی از رنگ خدایی بهتر است؟!
دلی که رنگِ خدا بگیره، از هیچکس و هیچ چیز دیگهای رنگ نمیگیره.
⚠️☝️ مراقب دلهامون باشیم...
رنگ_خدا... یعنی:
رنگ اهلبیت...
رنگ امام حسین...
رنگ امام زمان...
*اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج*
🔸ثواب لبخندزدن
بعضى چهره اى گرفته و خشن دارند، به گونه اى كه آدمى با ديدن آنان به ياد گرفتارى هاى خويش مى افتد. بعضى نيز چهره اى تبسم آميز و روحيه اى شاد دارند كه ديگران با ديدن آنان، رنج و مصيبت خود را از ياد مى برند و دوست دارند ساعتها با آنان باشند.
افراد خنده رو به سرعت در قلب ديگران، نفوذ و محبت آنان را به خود جلب مى كنند. به گونه اى كه انسان، ناخودآگاه احساس مى كند ساليان درازى است با آنان آشنايى و صميمت دارد.
در اين ميان، پيامبر رحمت، در لبخند و
خوشرویی زبانزد خاص و عام است.
🌸آن وجود نازنين مى فرمايد:
تَبَسُّمُكَ فِى وَجْهِ اخيكَ لَكَ صَدَقَةٌ
لبخند تو بر روى برادرت،
براى تو صدقه اى است.
📚 نهج الفصاحه، ش ۱۱۱۹
پیوست؛پس همیشه لبخند برلبت باشه تا دیگران هم از نگاه کردن به تو انرژی بگیرند.
#داستان
خانواده ای چادر نشین در بیابان زندگی میکردند.
روزی روباهی، خروسشان را خورد و آنها محزون شدند.
پس از چند روز، سگ آنها مُرد، باز آنها ناراحت شدند.
طولی نکشید که گرگی الاغ آنها را هم درید.
روزی صبح از خواب بیدار شدند، دیدند همه چادر نشین های اطراف، اموالشان به غارت رفته و خودشان اسیر شده اند و در آن بیابان، تنها آنها سالم مانده اند.
مرد دنیا دیده ای گفت: راز این اتفاق، این است که چادرنشینانِ دیگر، بخاطر سر و صدای سگ و خروس و الاغهایشان در سیاهیِ شب شناخته شده اند و به اسارت در آمده اند. پس خیر ما در هلاک شدن سگ و خروس و الاغ بود.
در تمام رویدادها و حوادث زندگی صبر پيشه كن و به خدا اعتماد کن!👌
دختر ایده آل😂😒
✍🏻جوانی می خواست زن بگیرد به پیرزنی سفارش کرد تا برای او دختری پیدا کند. پیرزن به جستجو پرداخت، دختری را پیدا کرد و به جوان معرفی کرد وگفت این دختر از هر جهت سعادت شما را در زندگی فراهم خواهد کرد.
جوان گفت: شنیده ام قد او کوتاه است
پیرزن گفت:اتفاقا این صفت بسیار خوبی است، زیرا لباس های خانم ارزان تر تمام می شود
🔹جوان گفت: شنیده ام زبانش هم لکنت دارد
پیرزن گفت: این هم دیگر نعمتی است زیرا می دانید که عیب بزرگ زن ها پر حرفی است اما این دختر چون لکنت زبان دارد پر حرفی نمی کند و سرت را به درد نمی آورد
🔹جوان گفت: خانم همسایه گفته است که چشمش هم معیوب است
پیرزن گفت: درست است ، این هم یکی از خوشبختی هاست که کسی مزاحم آسایش شما نمی شود و به او طمع نمی برد
🔹جوان گفت: شنیده ام پایش هم می لنگد و این عیب بزرگی است
پیرزن گفت: شما تجربه ندارید، نمی دانید که این صفت ، باعث می شود که خانمتان کمتر از خانه بیرون برود و علاوه بر سالم ماندن، هر روز هم از خیابان گردی ، خرج برایت نمی تراشد
🔹جوان گفت: این همه به کنار، ولی شنیده ام که عقل درستی هم ندارد
پیرزن گفت: ای وای، شما مرد ها چقدر بهانه گیر هستید، پس یعنی می خواستی عروس به این نازنینی، این یک عیب کوچک را هم نداشته باشد.
⛔️اگر دیدی فرزند کسی منحرف شده است
پیش داوری مکن، خانوادهاش را مسخره
و متهم به بد تربيت کردن فرزندانشان مکن...
👈چرا که نوح علیهالسلام با مشکل فرزند
و همسرش مواجه بود درحالیکه مشهور
به صفی الله بود.
⛔️کسی را که از قومش اخراج کردهاند
مسخره مکن و نگو بیارزش و بیجایگاه است
👈چرا که ابراهیم علیهالسلام را راندند
درحالیکه مشهور به خلیل الله بود.
⛔️زندان رفته و زندانی را مسخره مکن
👈چرا که يوسف علیهالسلام سالها زندان بود
در حالیکه مشهور به صدیق الله بود.
⛔️ثروتمند ورشکسته و بی پول را مسخره مکن
👈چرا که ايوب علیهالسلام بعد از غنا ، مفلس
و بی چیز گرديد در حالیکه مشهور
به نبی الله بود.
⛔️شغل و حرفه دیگران را تمسخر مکن
👈چرا که لقمان علیهالسلام نجار، خیاط و چوپان
بود درحالیکه خداوند در قرآن مجید
به حکيم بودن او اذعان دارد.
⛔️کسی را که همه به او ناسزا میگویند
و از او به بدی یاد میکنند مسخره مکن
و مگو که وضعيت شبهه برانگیزی دارد.
👈چرا که به حضرت محمد(ص) ساحر ، مجنون
و دیوانه میگفتند در حالیکه حبیب خدا بود.
⛔️ پس دیگران را پیش داوری و مسخره نکنیم
بلکه حسن ظن به دیگران داشته باشیم
قضاوت ممنوع !
چقدر این جمله زیباست
انسانهای ناپخته
همیشه میخواهند
که در مشاجرات پیروز شوند...
حتی اگر به قیمت
از دست دادن "رابطه" باشد...
اما انسانهای عاقل
درک میکنند که گاهی
بهتر است در مشاجره ای ببازند،
تا در رابطه ای که
برایشان با ارزش تر است
"پیروز" شوند...
هیچگاه فراموش نکنیم که
هیچکس بر دیگری برتری ندارد ؛
مگر به " فهم و شعور " ؛
مگر به " درک و ادب " ؛
آدمی فقط در یک صورت حق دارد
به دیگران از بالا نگاه کند و آن
هنگامی است که بخواهد دست کسی
را که بر زمین افتاده را بگیرد و او را
بلند کند !
و این قدرت تو نیست ؛
این " انسانیت " است ...
#داستان
🔻 ماجرای عجیب دعوای سگ و جوان در قبر
🌱شیخ بهایی نقل میکند:
روزی در تخت فولاد اصفهان از مرد عارفی که اهل ریاضت بود پرسیدم آیا خاطره ای داری که برای من نقل کنی
او فکر و تامّلی کرد و بعد گفت :
🌹روزی همین جا نشسته بودم ، دیدم جمعیّتی جنازه ای را آوردند در آن گوشه قبرستان دفن کردند و رفتند.
چندی نگذشته بود که احساس کردم بوی عطر خوشی به شامّهام میرسد.
به اطراف نگاه کردم دیدم جوانی خوشصورت و خوش لباس و خوشبو وارد قبرستان شد و فهمیدم این بوی خوش از اوست،
آن جوان رفت کنار همان قبر و ناگهان دیدم آن قبر شکافته شد و آن جوان داخل قبر رفت و قبر به هم آمد.
🌱من غرق در تعجّب و حیرت شدم که خواب میبینم یا بیدارم.در همین حال، احساس کردم بوی بد و نفرتانگیزی به شامّهام میرسد،
دیدم سگی وحشتانگیز ، بدقیافه و بدبو وارد قبرستان شد. با عجله رفت کنار همان قبر، قبر شکافته شد و او داخل قبر رفت و باز قبر به هم آمد.
من تعجّب و حیرتم بیشتر شد که چه صحنهای دارم میبینم.
🌹 لحظاتی گذشت، دیدم باز آن قبر شکافته شد و آن جوان زیبا در حالی که سر و صورتش خونین و لباسهایش پاره و کثیف شده بود از قبر بیرون آمد؛
خواست از قبرستان بیرون برود من دویدم جلو و او را قسم دادم که بگو تو که هستی و جریان چیست ؟
🌱 گفت : من اعمال نیک آن میّت هستم،
مامور شدم پیش او بروم و تا روز قیامت با او باشم. آن سگ هم اعمال بد اوست که پس از من وارد قبر شد. ما با هم نمیتوانستیم بسازیم، با هم گلاویز شدیم و او چون از من قویتر بود بر من غلبه کرد و با این وضع از قبر بیرونم کرد.
حال آن سگ تا روز قیامت با او خواهد بود.
🌹شیخ بهایی بعد از نقل این حکایت گفت: این حکایت، عقیده شیعه مبنی بر تجسم اعمال را تأیید مینماید
📚خزینه الجواهر، ص 541 / ماه رمضان فصل شکوفایی انسان در پرتو قرآن، آیت الله سیدمحمد ضیاءآبادی، جلد 2 صفحه 19 الی 22
#خواندنی
کانال #داستان و #طنز حال خوش 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92💕💙💕
#داستان
💢معرفی خودتان
✍️روزی لئو تولستوی در خیابانی راه میرفت که ناآگاهانه به زنی تنه زد.
زن شروع به فحش دادن کرد و بیوقفه بد وبیراه گفت !
بعد از مدتی که از فحاشی زن گذشت، تولستوی کلاهش را از سرش برداشت و محترمانه معذرت خواهی کرد و در پایان گفت : مادمازل من لئو تولستوی هستم.
زن که بسیار شرمگین شده بود عذر خواهی کرد و گفت : چرا شما خودتان را زودتر معرفی نکردید ؟
تولستوی در جواب گفت: شما آنچنان غرق معرفی خودتان بودید که به من مجال این کار را ندادید...!
#خواندنی
کانال #داستان و #طنز حال خوش 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92💕💙💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به خدا بدبین نباش ...
در حديثى از امام على بن موسى الرضا عليه السلام مىخوانيم كه فرمود:
«وَ احْسِنِ الظَّنَّ بِاللَّهِ فَانَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ يَقُولُ: انَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِى الْمُؤمِنِ بى انْ خَيْراً فَخَيْراً وَ انْ شَرّاً فَشَرّاً؛
نسبت به خداوند حسن ظن داشته باش، چرا كه خداوند متعال مىفرمايد: من در نزد گمان بنده مؤمن خويشم (و با آن همراهم) اگر گمان خير داشته باشد به نيكى با او عمل مىكنم و اگر گمان بدى داشته باشد به بدى».
📚اصول كافى، جلد 2، صفحه 72، حديث 3
🍀پندانه 🌹
رو هر بندش 1 دقیقه فکر کن !
۱ . دوستی مثل یک کتابه. چند ثانیه طول می کشه که آتش بگیره ولی سالها طول می کشه تا نوشته بشه
۲. تمام چیزها در زندگی موقتی هستند. اگر خوب پیش می ره ازش لذت ببر، برای همیشه دوام نخواهند داشت. اگر بد پیش می ره نگران نباش، می گذرد.
۳ دوستهای قدیمی طلا هستند! دوستان جدید الماس. اگر یک الماس به دست آوردی طلا را فراموش نکن چون برای نگه داشتن الماس همیشه به پایه طلا نیاز داری.
۴. اغلب وقتی امیدت رو از دست می دی و فکر می کنی که این اخر خطه ، خدا از بالا بهت لبخند می زنه و میگه: آرام باش بنده من ، این فقط یک پیچه نه پایان.
۵. وقتی خدا مشکلات تو رو حل می کنه تو به توانایی های او ایمان داری. وقتی خدا مشکلاتت رو حل نمی کنه او از توانایی های تو خبر داره...!!!
۶. هیچوقت باکسی که دوستش داری طولانی قهر نکن چون بی تو زندگی کردن رو یاد میگیره..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی یادت میره ترمز دستی بکشی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صافکار تویی بقیه ادات رو در میارن😂😂😂😂
#خندیدنی
کانال شادی و نکات مومنانه
┄┅┅❅🇵🇸 ✌️🇵🇸✌️ 🇵🇸 ❅┅┅┄
@khandehpak
یارو رفیقش رو با سر و صورت خونی میبره بیمارستان!
دکتر میگه: چی شده؟
یارو میگه: کباب و پیاز خورده
دکتر میگه: چه ربطی داره؟؟
یارو میگه: سهم من بود😕😂
کانال شادی و نکات مومنانه
┄┅┅❅🇵🇸 ✌️🇵🇸✌️ 🇵🇸 ❅┅┅┄
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حواسمون باشه با بعضی مغالطه ها گولمون نزنند .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مناجات با حضرت امام زمان علیه السلام
#جمعه
#امام_زمان
زنان در بين ياوران امام زمان (عج)
آيا در بين ياران امام زمان (عج) زنان هم وجود دارند؟
ابتدا بايد در نظر داشت که در اسلام فضائل به جنسيت ربطي ندارد. و اين مطلب در آيات متعدد قرآن مشهود است.
در سوره نحل آيه 97 مي خوانيم:
هر كس كار شايسته اى انجام دهد، خواه مرد باشد يا زن، در حالى كه مؤمن است، او را به حياتى پاك زنده مى داريم و پاداش آنها را به بهترين اعمالى كه انجام مى دادند، خواهيم داد.
زنان برجسته بسياري نيز در طول تاريخ وجود داشته اند که خداي متعال در قرآن کريم زندگي آنان را نقل کرده و حتي آنان را به عنوان الگويي براي تمام مومنين معرفي مي کند.(1)
بنابراين هر کس به وظايف خويش عمل کند، از حيات طيب الهي بهره مند شده و در اين ميان فرقي بين زن و مرد وجود ندارد.
هر چند ممکن است نقش ها متفاوت باشد.
به عنوان نمونه نقش حضرت زينب در قيام عاشورا جنگيدن و شمشير به دست گرفتن نبود، با اين حال رسالتي عظيم در اين قيام داشتند و نقش آفريني بسيار برجسته اي انجام دادند.
پس نبايد توقع داشته باشيم که نقش زنان در لشگر امام زمان (عج) به مانند نقش مردان باشد، هر چند اين امر به معناي کاستن از منزلت و شخصيت زن نيست. بلکه به دليل توانايي بهتر براي گرفتن نقش هاي ديگر است.
با توجه به اين توضيحات بايد بگوييم بعضي بنا بر ظاهر احاديث صحيح معتقدند که 313 يار اوليه امام زمان (عج) ظاهرا همگي از مردان هستند. چون تعبير رجلا در آن ظهور در مرد بودنشان دارد: «فيجمع الله عليه أصحابه ثلاثمائة وثلاثة عشر رجلا ، ويجمعهم الله له على غير ميعاد قزعا كقزع الخريف: خداوند 313 نفر مرد از اصحاب آن حضرت را جمع ميكند؛ بي آنكه قبلا وعده داده باشند، آمدنشان همچون ابرهاي پاييزي است كه با حركات تند مي آيند.(2)
اما در بعضي از روايات مطالبي بيان شده است که به نقش زنان در سپاه امام زمان (عج) نيز اشاره مي کند. و چون سند بعضي از آنها ضعيف است عده اي به اين روايات توجه نکرده اند. يک روايت را ذکر مي کنيم:
امام صادق (عليه السلام) فرمودند: «همراه حضرت قائم، سيزده زن هست.
عرض کردم، آنان چه نقشي خواهند داشت؟
فرمودند: زخميها را مداوا ميکنند و از بيماران پرستاري مينمايند. آنچنان که همراه رسول خدا (صلي الله عليه و آله) بودند.(3)
پی نوشت:
1. سوره تحريم آيه 11.
2. كتاب الغيبة ، محمد بن إبراهيم النعماني، ص 288 .
3. بحار الانوار، ج 89، ص225.
#جمعه
#امام_زمان
💠#داستان
👈ملاقات آخوند ملاقاسمعلی رشتی با حضرت ولی عصر ارواحنا فداه ( قسمت اول )
🔸علامه مير جهاني نقل مي كنند:
در زمان مرحوم حاجی کلباسی و مرحوم سید رشتی (اعلی الله مقامهما) بین دو نفر از بزرگان اصفهان اختلافی پیدا شده بود.
آخوند ملاقاسمعلی رشتی که از علمای نامی تهران بود برای اصلاح این اختلاف به اصفهان آمدند و در منزل حاجی کلباسی وارد شدند.
بعد از آن که اختلاف آن دو عالم را بر طرف کردند در روز سه شنبه برای زیارت اهل قبور به تخت فولاد رفتند.
ملاقاسمعلی اهل کشیدن قلیان بودند و به همین جهت به مستخدم خودشان گفتند: به قهوه خانه برو و یک قلیان بگیر.
مستخدم رفت و پس از لحظاتی بر گشت و گفت: قهوه خانه بسته است و فقط روزهای پنجشبه و جمعه که مردم برای زیارت اهل قبور می آیند باز است.
ملاقاسمعلی از بس به قلیان علاقمند بود می خواست به منزل برگردد ولی با خودش مجاهده کرد و با خود گفت: نباید به خاطر یک قلیان از این همه فیوضات محروم شوم.
به هر حال ایشان از قلیان صرفنظر کرد و در تکیه میر وارد شد.
در زاویه تکیه یک نفر به سیمای جهانگردان و سیاحان نشسته بود.
ملاقاسمعلی به آن شخص اعتنایی نکرد و کنار قبر میر آمد و فاتحه خواند.
وقتی ملاقاسمعلی فاتحه را تمام کرد، آن شخص برخاست و آهسته آهسته به او نزدیک شد و گفت:
«چرا شما ملاها ادب ندارید؟! »
ملا قاسمعلی یکه ای خورد و گفت: « چه بی ادبی از من سر زده است؟! »
آن مرد گفت: « تحیت اسلام سلام است، چرا وقتی وارد شدی سلام نکردی؟ »
ملاقاسمعلی دید مطلب عین واقعیت است و راست است بنابر این عذر آورد و گفت: متوجه نبودم!
آن شخص گفت: « نه! اینها بهانه است. شما ادب ندارید! شما ادب اسلامی ندارید! »
سپس به ملاقاسمعلی فرمود: چنین می فهمم که قلیان می خواهی؟!
ملاقاسمعلی عرض کرد: بله قلیان می خواستم ولی اینجا پیدا نشد.
آن شخص فرمود: در این چنته من قلیان و تنباکو و سنگ چخماق و زغال هست. پنبه سوخته هم برای روشن کردن آتش هست. برو و قلیان درست کن.
ملاقاسمعلی به خادمش گفت: برو قلیان درست کن.
آن شخص گفت: نه، خودت باید بروی!
ملاقاسمعلی آمد و در چنته نگاه کرد و دید فقط در این چنته یک قلیان ویک سر تنباکو و قدری زغال مو و پنبه سوخته و سنگ چخماق هست.
قلیان را درست کرد و آورد و در خدمت آن شخص گذاشت.
او فرمود: من نمی کشم، خودت بکش!
ملاقاسمعلی قلیان را کشید و حظ نفسش به عمل آمد.
سپس آن شخص فرمود: خوب، حالا آتشهایش را بریز و قلیان را ببر و سر جایش بگذار.
ادامه 👇
💠ملاقات آخوند ملاقاسمعلی رشتی با حضرت ولی عصر ارواحنا فداه ( قسمت دوم )
🔹ملاقاسمعلی قلیان را تمیز کرد و برد و در چنته گذاشت و بازگشت.
چون آن شخص گفته بود: چنین می فهمم که قلیان می خواهی، ملاقاسمعلی با خود اندیشید: معلوم میشود او از مرتاضین و دارای علوم غریبه، است بنابر این وقتی برگشت عرض کرد: «آقا! یک زاد المسافرینی به ما بدهید»
منظور او از « زادالمسافرین» علم کیمیا و طلاسازی بود.
آن شخص فرمود: «زادالمسافرین برای چه می خواهی؟! دنیا ارزش این چیزها را ندارد. من چیزی به تو تعلیم می کنم که از زادالمسافرین بهتر باشد».
ملاقاسمعلی عرض کرد: بفرمایید!
آن شخص فرمود: بر این ذکر مداومت کن:
« یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تهلکنی»
ملاقاسمعلی عرض کرد: این کاش قلم و کاغذ داشتم و این ذکر را می نوشتم تا فراموش نکنم.
فرمود: در چنته (همان چنته ای که در آن قلیان بود) قلم و کاغذ هست برو بیاور.
ملاقاسمعلی آمد و دید قلیان در چنته نیست! فقط یک صفحه کاغذ و یک قلم و یک دوات است، آنها را برداشت و آورد. آن شخص املا فرمود و ملاقاسمعلی می نوشت:
« یا محمد یا علی یا فاطمه یا صاحب الزمان ادرکنی و لاتهلکنی ».
وقتی به «ادرکنی» رسید ملاقاسمعلی دست نگهداشت و ننوشت!
آن شخص فرمود: چرا نمی نویسی؟!
عرض کرد: مخاطبین چهار نفر هستند: محمد، علی، فاطمه و صاحب الزمان پس « ادرکنی» در اینجا غلط است و باید به صیغه جمع مذکر «ادرکونی» گفته شود.
آن شخص فرمود: نه غلط نیست، بنویس.
امر و تصرف با امام زمان است، آنها هم که بخواهند کاری انجام دهند باز امر و تصرف با امام زمان است.
بنویس « ادرکنی و لا تهلکنی » ملاقاسمعلی نوشت.
وقتی ملاقاسمعلی به منزل حاجی کلباسی آمد و قضیه را تعریف کرد، مرحوم کلباسی برخاست و به کتابخانه اش رفت و نوشته ای را که همین ذکر به آن نوشته بود و به خاطر همان شبهه که در ذهنش آمده بود «ادرکنی و لاتهلکی» تبدیل کرده بود، آورد و کلمه ادرکونی و لاتهلکونی را پاک کرد و آن نوشته را اصلاح کرد.
بالاخره ملاقاسمعلی از اصفهان خارج شد و به طرف تهران حرکت کرد و یک شب در کاشان ماند و در منزل یکی از علمای کاشان میهمان شد.
آن عالم کاشانی پس از صرف شام دو رختخواب برای خودش و مهمانش در اتاق انداخت و چراغ را خاموش کرد و هر دو به رختخوابشان رفتند و در این هنگام آن عالم کاشانی صدا زد:
آخوند ملاقاسمعلی! اگر آن روز اصرار کرده بودی آقا زادالمسافرین هم به تو می دادند!
ملاقاسمعلی گفت: کدام روز؟
آن عالم گفت: آن روزی که در تخت فولاد در تکیه میر بودی!
ملاقاسمعلی پرسید: مگر آن شخص که بود؟
آن عالم گفت: آقا امام زمان بودند.
پرسید: شما از کجا می دانید که او امام زمان بود؟!
آن عالم گفت: هفته ای یک شب اینجا تشریف می آوردند
منبع:نرم افزار افلاکیان
#خواندنی
کانال #داستان و #طنز حال خوش 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92💕💙💕