eitaa logo
حلقۀ رندان
333 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
754 ویدیو
36 فایل
تجربۀ زندگی در باغ معارف آل الله علیهم صلوات الله أجمعین از دریچۀ هنر و ادب درگاه دریافت پیشنهادات و انتقادات شما: @halghe_rendan_admin جهت مشارکت بیشتر در گروه «حلقۀ رندان» عضو شوید: https://eitaa.com/joinchat/1185873964Cab5f90b3dd
مشاهده در ایتا
دانلود
▫️سروده جدید با موضوع تقارن عید قربان و غدیر با مشکلات این روزهای خوزستان . عشق، یک راهِ پر از حادثه و یک طَرفه ست روضه خوانی، وسط حال دعای عرفه ست! . یاعلی! بال و پری ده که اسیرت گردم عید، روزی ست که قربان غدیرت گردم . زخم را اقربُ مِن حبلِ وریدی دادند و فدیناهُ بذبح آمد و عیدی دادند . یاعلی! عشق، تویی... عید، تویی... راه، تویی! اشهد ان علیا ولی الله تویی... . عشق، بغضی ست که در راه، گلوگیر شده ست عشق، یک حاجیِ تشنه ست که تکفیر شده ست . فصل یک ذبح عظیم آمده که مست خداست عشق، چاقوی خلیل است که در دست خداست . عید اضحاست! هیاهو به طواف آمده است و فَدَیناه بخوان... فصل مصاف آمده است . عشق، چون گیسوی آئینه، پریشان شدن است مثل مسلم، وسط دلهره، قربان شدن است . نام مسلم، شب عید آمد و عشق، افزون شد از حرم، قافله ی تشنه لبان، بیرون شد . قافله، تشنه... حرم، تشنه... مرا هم ببرید! راضی ام... در بغل دشنه، مرا هم ببرید! . هم وطن! تشنه اگر مانده ای از آه بگو اشهد ان علیا ولی الله بگو... . یاعلی! تشنه ی لبخند ملیحت شده ایم فصل انگور شده... مست ضریحت شده ایم . عشق، یک غمزه، تماشاست... که عیدش کردی ای به قربان غدیرت که شهیدش کردی . ای به قربان غدیرت که فَدَیناهَم داد آنقدَر نام تو بردم که خدا راهم داد! . یاعلی! ما به طواف تو دلیل آوردیم بوسه ای بر لب چاقوی خلیل آوردیم . عید، روزی ست که من خیمه به طف خواهم زد دل دیوانه به دریای نجف خواهم زد . من به دریای نجف، ماهی سرگردانم رو به دیدار خود، ای آینه! بر گردانم! . گفتم از عشق و عطش، منتظر بارانم چند وقتی ست که بیچاره ی خوزستانم . نمک، آن بت که به زخمت بزند مَحرم نیست هم وطن! مزد شکیبایی تو ماتم نیست . گر دلم بهر تو مضطر نشود، شرمم باد! اگر از شعر، لبی تر نشود، شرمم باد! . شاعر غیرتِ تفتیده ی خوزستانم روضه خوانِ لبِ خشکیده ی خوزستانم . شرم بر حیرتِ بی حاصلم آتش زده است هم وطن! تشنگی ات بر دلم آتش زده است . هم وطن! گر تر و گر خشک، در این قافله ایم من و تو، هر دو، ز فرط گِله، بی حوصله ایم . خاک اگر تشنه، ولی چشم، پر از ترسالی ست حاج قاسم، وسط حادثه، جایش خالی ست . حاج قاسم که کنون نزد خدا مهمان است گفت: امروز، حرم، حرمت خوزستان است . گفت قاسم که سرم هدیه ی میهن گردد عید، روزی ست که چشم "همه" ، روشن گردد . حرفم این است! ببین! روز حسابی هم هست... های... مسند زده! آیات عذابی هم هست... . هم وطن! تشنه ای... اما گِله با چاه بگو... "اشهد ان علیا ولی الله" بگو...
هدایت شده از عقیق
7.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعرخوانی در عصر شعر و نغمه غزه تنهاست...! غزه مظلوم است! فرق نامرد و مرد، معلوم است سرِ ما رفته روی نی، مردم! بی‌کفن مانده غزه، ای مردم! شب خون، روز امتحان، غزه! زخم حلقوم کودکان، غزه! بغض، راه گلوی ما بسته است آب را شمر روی ما بسته است بسته بال و شکسته پر، غزه... کودکان تشنه‌اند در غزه... برگ ریزان به باغ می‌بینم داغ‌ها روی داغ می‌بینم بین آتش، عروسکی مانده است زیر آوار، کودکی مانده است دیده‌ام طفل بی‌سری اینجا خشک شد شیر مادری اینجا هان نگو غزه! کربلا این است قتل عام فرشته‌ها این است شب غزه، بُروز عاشوراست مردم! امروز، روز عاشوراست خاک را غرق خون غزه ببین کربلا را درون غزه ببین حق و باطل به هم فراز شده پای صهیون به خیمه باز شده کربلا جاری است ای مردم روضه تکراری است ای مردم 🔹عقیق شعر @aghighpoem