چه چشمهای جذّابی! 😍
چشم آدمها دو جور به دنیا نگاه میکند؛ 👀
☜ بعضی چشمها فقط عیب بقیه را میبینند و ضبط میکنند، به همین دلیل از عیبهای خودشان غافل میمانند! 📽️👓
☜ بعضی چشمها هم به عیب خودشان مشغولند، برای همین هم؛
- یا عیوب دیگران را نمیبینند،
- یا اگر ببینند، بسرعت از آن میگذرند و از خاطر میبرند.
♡ چنین کسانی، عجیب در دیگران اَمنیت تولید میکنند و قدرت جذب بالایی دارند. 😇
#استاد_شجاعی
#ارتباط_موفق
#مثبت_اندیشی
🕊️|@ham_kalam
مگس نباشیم 🪰
چشمانمان را به دیدن زیبایی های این و آن عادت دهیم ...👓📽️
#استاد_شجاعی
#مثبت_اندیشی
#رفتار_شجاعانه
🕊️|@ham_kalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕به هر انسانی این «شش میم»را انتقال بدید ...
#رفتار_شجاعانه
🕊️|@ham_kalam
11.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤍فصل پریشان شدنم را ببین ....
#یا_حسین🖤
🕊️|@ham_kalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الصِّرَاطِ الْمُسْتَقِیمِ وَ النَّبَإِ الْعَظِیمِ🌱
روزمان را با سلام به شما آغاز می کنیم آقا جانم 🕊️
#سلام_یا_مهدی
#یا_مهدی
🕊️|@ham_kalam
بلند شو و زندگیت رو به دست بگیر و بهترین داستان دنیارو ازش بساز..🚴♀✨🍃
ظهرت به خیر رفیق :)
🕊️|@ham_kalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان جالب دزد و پاسبان 😀
رفیق
نکنه تواَم مثله این پاسبانه درگیرِ آشغالیجات و فرعیات باشی و از اصلِ هدف خلقتت دور بمونی
#دکتر_انوشه
#موفقیت
🕊️|@ham_kalam
✅تحقیقات روانشناسی نشان داده که وقتی انسان هیجان زده میشه ، عقل و تفکرش به "یک سوم" افت پیدا میکنه (چه مثبت و چه منفی، چه عاشق و چه عصبانی، پر از خشم و نفرت و يا محبت افراطی و ...)
✅یعنی اگر ما از درجه ۱۸۰ IQ (ضریب هوشی) برخوردار و جزو نوابغ باشیم، وقتی هیجانزده می شیم، ضریب هوشیمون به ۶۰ میرسه (نُرمالِ ضریب هوشی، ۱۰۰ است)
یعنی مثل یک آدم عقبمونده تصمیم میگیریم!
پس در لحظه های خشم ،عصبانيت و عشق زياد، تصمیم نگیرید،قول ندهید و...
✅خونسردی، آرامش و متانت و تصميم نگرفتن در لحظه های خشم و عصبانيت و يا عشق زياد، راهِ درست زندگی کردن ، موفقیت و خوشبخت شدنه.
#هیجانات
#آرامش
🕊️|@ham_kalam
#قسمت_هفدهم
حمید گفت:«توی فامیل نزدیک ما مثلاً زن داداش ها یا آبجی ها ،مهریه همه صد و چهارده تا سکه است .به نظرم سیصد تا یه کم زیاده.اگه به من باشه دوست دارم مهریه خانمم چهارده تا سکه باشه.حالا بازم نظر خانواده عروس خانم شرطه.
همه چیز برعکس شده بود .محبت حمید از خیلی وقت پیش در دل خانواده من نشسته بود.مادرم به جای این که طرف من باشد و از پیشنهاد مهریه من دفاع کند به حمید گفت:« فردا موقع خرید حلقه با فرزانه حرف بزن،احتمالا نظرش تغییر می کنه ،اونوقت هر چی شما دو تا تصمیم گرفتید ما قبول می کنیم.قرار شد حمید فردا ساعت پنج دنبالم بیاید برای خرید حلقه.
حمید سر ساعت دنبالم آمد .آن روز هوا خیلی خوب نبود .باد شدید می آمد و گرد و خاک بلند می کرد. چند تا مغازه را دیدیم که حس کردم حمید می خواهد حرفی بزند ولی حرفش را می خورد.پرسیدم :«چیزی هست که می خواین بگین؟»
با کمی تامل گفت:«میشه مهریه رو کمتر بگیریم؟من با چهارده تا موافق ترم»
گفتم:«من که نظرم را همون دیروز گفتم .همه ی فامیل های سمت مادری من مهریه بالای پونصد تا سکه دارن .باز من به شما دویست تا تخفیف دادم.شما قبول کن خیرش رو ببینی.هیچ حرفی نزد.از روز اول فقط میخواست من راضی باشم .این اخلاقش را خیلی دوست داشتم .
#داستان_دنباله_دار
#داستان_عاشقانه
🕊️|@ham_kalam