eitaa logo
انتشارات حماسه یاران
1.6هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
702 ویدیو
27 فایل
حماسه یاران، یادآوری حماسه سازان بزرگی است که جان و مال خود را در راه دین و اعتقاد خود فدا کردند... وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ ارتباط با روابط عمومی انتشارات: (پاسخگویی و فروش) 🛒 @hamasehyaran1
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 روایت خواندنی و جذاب زندگی شهلا منزوی مادر جانباز 🌸 شهید حسین دخانچی 🖌 به قلم زهرا حسینی مهرآبادی بزودی از 📝 📎ناشر تخصصی حوزه جهاد و شهادت https://eitaa.com/hamasehyaran🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 شهیدی که 152000 ساعت درد کشید 🌺 به یاد تمام جانبازان 🌸 به یاد آنهایی که بی سر و صدا و گمنام رفتند 🌺 به یاد اسطوره صبر و مقاومت لشگر ۱۷ 🌸 "جانباز شهید حاج حسین دخانچی" 📝 📎ناشر تخصصی حوزه جهاد و شهادت https://eitaa.com/hamasehyaran🇮🇷
🔸 🔹 روایت زندگی شهلا منزوی، مادرجانباز 🔸 🔹 🔸 ▪️304 صفحه | رقعی 59.000 تومان | با 53.000 تومان 🍀درباره کتاب 🔺کتاب تب ناتمام روایت ناگفته‌هاست، ناگفته‌هایی از زندگی یک جانباز قطع نخاعی. روایتی که هم شیرینی دارد و هم تلخی، هم ماجرای صبر دارد و هم داستان بی‌قراری، هم فراز دارد و هم نشیب. داستانی مملو از حادثه و اتفاق که خواننده را از ابتدا درگیر ماجراهای جذاب خود می‌کند و در میان کش و قوس حوادثی نفس‌گیر و کم‌نظیر، تا انتها می‌برد. تهیه کتاب: 🍃 ارسال نام کتاب به سامانه پیامکی 3000191717 🍃 تماس با شماره 02537748051 🍃 مراجعه به کتابفروشی‌های معتبر سراسر کشور 🌹🌸🌺🌸🌹 📝 📎ناشر تخصصی حوزه جهاد و شهادت https://eitaa.com/hamasehyaran🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قلبم داشت از جا کنده می‌شد. صدای قدم‌هایم توی سرم می‌پیچید. من که آن اتاق را دیدم. من که شش مجروحش را خوب نگاه کردم. حسین مگر چه وضعی داشته که منِ مادر نشناختمش؟! 🎥 کلیپ زیبا و دیدنی از کتاب تب ناتمام روایت زندگی مادر جانباز کاری از 📝 📎ناشر تخصصی حوزه جهاد و شهادت https://eitaa.com/hamasehyaran🇮🇷
📗 کتاب 🖌خاطرات مادر جانباز (قطع نخاع از گردن) 🌹 صفحات این کتاب فقط با اشک ورق زده می شود و تو متحیر از این صبر ناتمام 🌺 با احترام و تعظیم به همه ام البنین های این سرزمین 🍃 دل نوشته یکی از خوانندگان کتاب 📝 📎ناشر تخصصی حوزه جهاد و شهادت https://eitaa.com/hamasehyaran🇮🇷
🌹 یکم اسفندماه سالروز شهادت شهید حسین دخانچی گرامی باد. 📗 کتاب 🖌خاطرات مادر جانباز (قطع نخاع از گردن) 🔹 🌹 صفحات این کتاب فقط با اشک ورق زده می شود و تو متحیر از این صبر ناتمام 🌺 با احترام و تعظیم به همه ام البنین های این سرزمین ‌ 📝 📎ناشر تخصصی حوزه جهاد و شهادت https://eitaa.com/hamasehyaran🇮🇷
☑️رونمایی از ترجمه کتاب به زبان ترکی آذربایجانی 🔸کتاب "تب ناتمام" که اخیراً در قم رونمایی شده بود در کمتر از سه ماه و به همت جمعی از فعالین فرهنگی کشور آذربایجان، به زبان ترکی آذربایجانی ترجمه شد و در دسترس مردم این کشور قرار گرفت. 🔸در مراسم رونمایی ترجمه کتاب، که در منزل جانباز برگزار شد همچنین از مقام شامخ مادر شهید نیز تجلیل به عمل آمد. 🔸شایان ذکر است تب ناتمام خاطرات مادر جانباز شهید دخانچی است که قریب به ۱۷ سال از فرزند جانباز خود پرستاری کرد، که نام ترجمه آذربایجانی آن " از جانبازی تا شهادت" گذارده شده و در ۲۷۲صفحه و با تیراژ ۱۰۰۰ نسخه به چاپ رسیده است. 📝 📎ناشر تخصصی حوزه جهاد و شهادت https://eitaa.com/hamasehyaran🇮🇷
📖 تب نا تمام ✍🏻 به قلم‌ ✅ خرید آسان اینترنتی https://b2n.ir/h10474 📎ناشر تخصصی حوزه جهاد و شهادت https://eitaa.com/hamasehyaran🇮🇷
⭐ پرستاری شغل نيست پرستاری عشق است 🔰 انسانهايی كه خاک وجودشان با چشمه عشق سرشته شده است و موجودی خلق كرده به نام پرستار. 🍃 موجوداتی كه رد پايشان تا آسمان و ملكوت ادامه دارد و بويی عطرشان آسمان و زمين را پر كرده است. 🌷از شما سپاسگزاریم فرشته های زمينی 📖 روایت خانم مادر جانباز ، که 17 سال عاشقانه و صبورانه از فرزند جانبازش پرستاری می‌کند. ✅ خرید آسان اینترنتی https://b2n.ir/a22358 📖 خاطرات (از پرستاران حاضر در حماسه دفاع مقدس) ✅ خرید آسان اینترنتی https://b2n.ir/y62049 🔸 مخاطبینی که مشکلی در ثبت سفارش اینترنتی خود از طریق سایت دارند، می توانند به مسئول فروش کانال انتشارات حماسه یاران، پیام دهند 👇 @hamaseh17 انتشارات حماسه یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت 🇮🇷 @hamasehyaran
📖 🔺 روایت زندگی ، مادر جانباز 📝 وقت هایی که بهش می گفتند: «اگه چیزی لازم داری، اگر کم کسری داری بگو.» و حسین از پنجره اتاق، آسمان را نگاه می کرد. لبخند روی لبش نقش می بست. نفسش را آرام بیرون می داد و می گفت: «ما توی این راه که قدم گذاشتیم، به خاطر این نبوده که بهمون خدمتی بکنن. اگه کمبودی هست، اصلا مهم نیست. ما راهمون چیز دیگه ای بوده، هدفمون چیز دیگه ای بوده. من از اون راهی که رفتم و از کاری که کردم، هیچ وقت پشیمان نمیشوم. ✍🏻 به قلم ✅ خرید آسان اینترنتی https://b2n.ir/a22358 🔸 مخاطبینی که مشکلی در ثبت سفارش اینترنتی خود از طریق سایت دارند، می توانند به مسئول فروش کانال انتشارات حماسه یاران، پیام دهند 👇 @hamaseh17 انتشارات حماسه یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت 🇮🇷 @hamasehyaran
📖 🔺 خانم مادر جانباز است که 17 سال عاشقانه و صبورانه از فرزند جانبازش پرستاری می‌کند. 📝 «مامان! بچه خودت را نشناختی؟» برگشتم. صورت رنگ پریده علی را که دیدم ، دلم هُری ریخت. انگشت اشاره اش سمت راست راهرو را نشان می داد. مردد، علی و بعد حاجی را نگاه کردم و راه افتادم. قلبم داشت از جا کنده می شد... ✅ خرید آسان اینترنتی b2n.ir/a22358 انتشارات حماسه یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت 🇮🇷 @hamasehyaran
🌷 در ۲۹ مرداد سال ۱۳۴۴ در قم به دنیا آمد؛ از همان ابتدا در سنین کودکی و نوجوانی در تظاهرات و راهپیمایی‌ها و مبارزات زمان شاه شرکت می‌کرد. 🔷 در سیزده سالگی به آموزش سلاح پرداخت پس از آن با اقتدا به هم اسمش، امام حسین (ع)، راهی جبهه‌های حق علیه باطل شد و در سال ۱۳۶۰ در حالی که فقط ۱۹ سال داشت در ۲۴ اسفند ماه سال ۱۳۶۰ در عملیات آبی خاکی در ناحیه شرق دجله (عملیات بدر) دچار قطع نخاع شد. 🔹 حسین هیچ گاه مغلوب محدودیت‌های جسمی که برایش ایجاد شده بود نشد و بعد از هجمه‌های سنگین فرهنگی در خانه نماند و با تمام سختی‌ها روی ویلچر می‌نشست و برای بازگویی خاطرات ایثار و شهدا و همرزمانش به مدارس و جاهای مختلف می‌رفت. انتشارات حماسه یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت 🇮🇷 @hamasehyaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 = ۱۹ سالگی، اسفند ۶۳، ، قطع نخاع از ناحیه گردن 🔻بعد از نبردی تن به تن و عاشورایی با کماندوهای بعثی 🔷در دوران جانبازی، درسش را هم ادامه داد و حتی در دانشگاه هم قبول شد،اما به دلیل حاد شدن وضعیت جسمی اش نتوانست ادامه بدهد 🔹درد ها و رنج های زیادی می کشید، بارها برای درمان مجبور شد به خارج از کشور برود، ولی با تمام اینها همیشه خندان و مهربان بود 🔶 بعد از هجمه و تهاجم سنگین فرهنگی در خانه نماند و برای بازگویی خاطرات و ایثار شهدا و همرزمانش به مدارس و جاهای مختلف می رفت. 🌷شهادت= ۳۶ سالگی اسفند ۸۰، مصادف با شهادت حضرت مسلم ابن عقیل{ع} ، بعد از ۱۷ سال روی تخت خوابیدن و روی ویلچر نشستن. انتشارات حماسه یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت 🇮🇷 @hamasehyaran
📖 🔹 روایت زندگی شهلا منزوی، مادرجانباز 🖨️ ✍🏻 به قلم: 🍀درباره کتاب 📗 کتاب تب ناتمام روایت ناگفته‌هاست، 🔻 ناگفته‌هایی از زندگی یک جانباز قطع نخاعی. روایتی که هم شیرینی دارد و هم تلخی، هم ماجرای صبر دارد و هم داستان بی‌قراری، هم فراز دارد و هم نشیب. داستانی مملو از حادثه و اتفاق که خواننده را از ابتدا درگیر ماجراهای جذاب خود می‌کند و در میان کش و قوس حوادثی نفس‌گیر و کم‌نظیر، تا انتها می‌برد. ✅ سفارش کتاب تب ناتمام 👇👇👇 https://b2n.ir/a22358 ❇️ با ارسال این محتوا به عزیزانتان را منتشر کنید ... انتشارات حماسه یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت 🇮🇷 @hamasehyaran
📖 🔹 روایت زندگی شهلا منزوی، مادرجانباز 🖨️ ✍🏻 به قلم: 🍀درباره کتاب 📗 کتاب تب ناتمام روایت ناگفته‌هاست، 🔻 ناگفته‌هایی از زندگی یک جانباز قطع نخاعی. روایتی که هم شیرینی دارد و هم تلخی، هم ماجرای صبر دارد و هم داستان بی‌قراری، هم فراز دارد و هم نشیب. داستانی مملو از حادثه و اتفاق که خواننده را از ابتدا درگیر ماجراهای جذاب خود می‌کند و در میان کش و قوس حوادثی نفس‌گیر و کم‌نظیر، تا انتها می‌برد. ✅ سفارش کتاب تب ناتمام 👇👇👇 https://b2n.ir/a22358 ❇️ با ارسال این محتوا به عزیزانتان را منتشر کنید ... انتشارات حماسه یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت 🇮🇷 @hamasehyaran
💠 ازدواجی متفاوت با شهیدی که «قاچاقی» زنده بود 📗 معرفی کتاب « » 🥀 خانم شهلا منزوی، مادر ، در این اثر به روایت خاطرات خود از زمان کودکی پسرش تا لحظه شهادت پرداخته است. زهرا حسینی مهرآبادی، نویسنده کتاب، با پرداختی هنرمندانه، روایتگر لحظه‌های زندگی مادری است که نخستین فرزند خود را با سن کم راهی جبهه می‌کند و حالا با تغییر شرایط و جانبازی فرزند، به پرستاری عاشق تبدیل شده است؛ پرستاری‌ای که ۱۷ سال با شرایط خاص به‌طول انجامید. انتشارات حماسه یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت 🇮🇷 @hamasehyaran
💠 ماجرای یک ازدواج متفاوت 📗 معرفی کتاب « » خاطرات جانباز به روایت مادر ✅ آن خانم به خواستگاری حاج حسین آمد و حسین شرایطش را پذیرفت! همسرش ماما بود، خودش درخواست کرده بود که با جانبازی ازدواج کند که درصد جانبازی‌اش بالا باشد. بنیاد هم حاج حسین را به او معرفی کرد. خانمش با یکی از مسئولان بنیاد شهید به خانه ما آمدند و با حاج حسین صحبت کردند. هرچه حاج حسین تلاش می‌کرد تا عروس خانم را از این امر منصرف کند، موفق نشد. حاج حسین می‌گفت من مانند یک نوزاد نیاز به مراقبت دارم، از صبح باید مشغول انجام امور من باشید و تمام کارها را با دقت انجام دهید... شرایط را برایش توضیح می‌داد. حاج حسین در انجام امورش خیلی دقیق بود، مثلاً دوست نداشت آبی که از لیوان می‌خورد، کمی روی گردنش بریزد، حساسیت‌ها و دقت بالایی داشت، ما هم خودمان در خلال این چند سال یاد گرفته بودیم که چه کار کنیم. بعد از صحبت‌های حاج حسین با این خانم و توافق اولیه، یک سال و نیم طول کشید تا این خانم رضایت خانواده خود را جلب کنند. بعد از خواندن خطبه عقد هم، خانمشان بلافاصله به خانه ما آمد، می‌خواست خودش یاد بگیرد که چطور از حاج حسین پذیرایی کند و امور را در دست بگیرد. 🌺 قسمتی که خواندید، تنها بخشی از کتاب تب ناتمام بود. انتشارات حماسه یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت 🇮🇷 @hamasehyaran