#سبک_زندگی
📖 #آقا_زاده_ها
🔸گذری بر #زندگی_آقا_زاده_های_واقعی
📝 #برشی_از_کتاب
«تب رفتن داشت و تا آن سر دنیا هم اگر قرار بود برود، می رفت تا به خواسته اش برسد. ترسش از تمام شدن فرصت بود و از جمع شدن سفره ای به نام شهادت. شیپور جنگ، فرصت ملاحظه جسم بیمارش را نداده بود. با کلیه های دردمند، خودش را به جبهه رسانده و آن قدر در گرماگرم جنگ رفته و برگشته بود که وضعیتش وخیم شده بود..»
🌹 روایتی از #شهید_محی_الدین_افتخاری
✍🏻 به قلم: #زهرا_جابری
✅ خرید آسان اینترنتی کتاب آقا زاده ها
https://b2n.ir/e24453
🌹انتشارات حماسه یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت
🇮🇷 @hamasehyaran
#رونوشت
📖 #آقا_زاده_ها
مهربان بود و غمخوار؛ انگار هر چه محبت در عالم است را در دل او ریخته بودند، خوبی هایش فقط بیرون خانه نبود، خانه که می آمد، دست یارِ مادر می شد در جارو کردن و ظرفشویی. با حیا بود و محجوب؛ انگار هر چی متانت در عالم است را در چشم های او ریخته بودند، وقت حرف زدن، حتی به صورت محرمش هم خیره نمی شد.
روایتی از #شهید_محی_الدین_افتخاری
#حس_خوبِ_خواندن
انتشارات حماسه یاران | ناشر تخصصی جهاد و شهادت
🇮🇷 @hamasehyaran