eitaa logo
هم بازی
2.8هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
444 ویدیو
14 فایل
✨ خانه «هم‌بازی»؛ جایی برای زندگی با گفتمان انقلاب اسلامی ✨ واحد خانواده دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی 📩 «دریافت نظرات، انتقادات و پیشنهادات» : @hambazitv_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
هم بازی
#نکته_های_ناب ✅ با همبازی شدن، #بازی_های_خطرناک را تبدیل به #بازی_های_ایمن کنیم.
✅ با همبازی شدن، را تبدیل به کنیم 💥 پسرها معمولا به بازی هایی مثل کشتی گرفتن و شمشیر بازی علاقه دارند ولی از نظر خانواده ها این نوع بازی ها خطرناک اند. درصورتی که برای تقویت روحیه و در پسرها، لازم است تا ما فرصت بازی های این چنینی را هم فراهم کنیم . ✨در یکی از اردوهای وقتی همراه با پدران داشتیم به سمت محل بازی می رفتیم دیدم چندتا از بچه ها زودتر از ما به آنجا رسیده اند و مشغول هستند، البته کمی خشن تر... چند نفر از پدر ها جلو رفتند و بچه ها را از بازی منع کردند و گفتند: این بازی است. من وقتی علاقه بچه ها به شمشیر بازی با تکه های چوب را دیدم، وارد بازی شان شدم وگفتم:《بچه ها، خوب بگردید و هر کدام یک پیدا کنید. 》بچه ها شروع کردن به ، برای پیدا کردن بهترین شمشیر... برخی شمشیر های خیلی بزرگ، یا خیلی کوچکی انتخاب کرده بودند. بعد از مشخص شدن اندازه های یک شمشیر خوب، یکی یکی با آنها شمشیر بازی کردم. جدیت من در شدن با بچه ها و جهت دهی یک بازی که از نگاه خانواده ها، بازی خطرآفرینی بود ، باعث شد تا شمشیربازی به یک و ، تبدیل شود. اینگونه هم بچه‌ها شان به آن بازی برطرف شد و هم شان در انتخاب وسیله بازی و شاخصه های اندازه گیری ذهنی بالا رفت. پس نقش ، به عنوان تسهیل گر یعنی کسی که بستر را به درستی فراهم می‌کند و هدایتگر بازی بچه هاست. 🔺 آقای ، پژوهشگر حوزه بازی و مدیر خانه هم بازی🔺 ؟! ؟ یا ؟ 🏡 🔸 instagram.com/hambazi.tv 🔸 sapp.ir/hambazi_tv 🔹 @hambazi
⚡️ یک روش برای مدیریت دعوای کودکانه ⚡️ 🔹 بعد از تمام شدن ، یک دفعه صدایی از اتاق کودک، توجه ام را جلب کرد. وارد اتاق که شدم دیدم دو پسر تقریبا 5-6 ساله دارند باهم دعوا میکنند. یکی از آنها، روی پشت دیگری نشسته و او هم مدام جیغ می زد.... اول فکر کردم شوخی میکنند، جلوتر که رفتم، دیدم قضیه جدی است و یکی از آنها گریه میکند. سریع بلندشان کردم و با جدیت گفتم: را از وسط میدان شروع کنید، دو نفری مات و مبهوت به من نگاه کردند... گفتم:《 مگه شما نیستید؟ شروع کنید دیگه ...》 بعد یکی شون گفت:《 آقای مربی ...من کلاس تکواندو میرم》. آن یکی هم اشکهایش را پاک کرد و ساکت شد. بعد از ختم به خیر شدن ماجرا، یک کوچولو به هر دو نفر تذکر دادم که باید با هم باشید. 🔺تجربه آقای ، مربی پسران در کارگاه های 🔻 🏡 ؛ 🔸 instagram.com/hambazi.tv 🔸 sapp.ir/hambazi_tv 🔹 @hambazi